فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۸۱ تا ۷٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۰۰-۸۵
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه نگرش عقلانی با بهزیستی اجتماعی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده، داده ها با تکنیک پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی از 213 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد جمع آوری شده است. نگرش عقلانی در سه بعد کثرت گرایی، ابزاری بودن و نیت مندی و بهزیستی اجتماعی در پنج بعد مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی سنجیده شده است. اعتبار این پژوهش از نوع محتوایی است و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که دارای مقادیر مطلوب بوده است. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به میانگین بدست آمده از دو متغیر مورد مطالعه، عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد در حد پایین قرار دارد، این در صورتی است که میزان بهزیستی اجتماعی در حد بالا قرار گرفته است. بر اساس داده های حاصل از ماتریس همبستگی پیرسون، بین ابعاد بهزیستی اجتماعی (به غیر از بعد انسجام اجتماعی و بعد همبستگی اجتماعی) با ابعاد نگرش عقلانی با تأکید ویژه بر بعد پذیرش اجتماعی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان ابعاد مورد نظر بهزیستی اجتماعی افزایش پیدا کند به تبع آن عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد کاهش پیدا می کند. همچنین، بررسی بدست آمده از آزمون تی مستقل در زمینه رابطه متغیر زمینه ای جنسیت با نگرش عقلانی نشان داد که اختلاف نگرش عقلانی در بین اعضای هیأت علمی در مردان کمتر از زنان است، در نتیجه بین اختلاف نگرش عقلانی اعضای هیأت علمی برحسب جنسیت آنها رابطه وجود دارد. درنهایت، متغیر بهزیستی اجتماعی 18/19 درصد از تغییرات متغیر نگرش عقلانی را تبیین می کند
آسیب شناسی نظام تأمین منابع انسانی در آموزش عالی: تدوین و اعتبارسنجی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۶۴-۳۹
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان هر جامعه برای توسعه و پیشرفت شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش، آسیب شناسی نظام تأمین منابع انسانی در آموزش عالی و تدوین و اعتباریابی الگویی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها، ترکیبی اکتشافی متوالی و از نوع الگوسازی بوده که با استفاده از روش همسوسازی داده های چندگانه در سه مرحله، چارچوب نظری اولیه تدوین و در قالب یک الگو اعتباریابی شد. برای شناسایی آسیب ها، در مرحله اول با استفاده از روش مضمونیانی 15 مطالعه صورت گرفته در این حوزه در پایگاه های علمی معتبر با رویکرد هدفمند و با بهره از مراحل پنج گانه آرکسی و اومالی (2005) بررسی و تحلیل گردید. در مرحله دوم با بهره گیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاه ها و تجارب 12 نفر از خبرگان، مدیران و کارشناسان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، داده ها تحلیل شدند. در مرحله سوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفه های استخراج شده از طریق پرسشنامه محقق ساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاه های دولتی زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تهران بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای نسبی بررسی شد. جهت تحلیل داده های به دست آمده، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری داده های حاصل از تحلیل اسناد و مصاحبه 213 کد، 33 مؤلفه و 14 بعد؛ طراحی و تجزیه وتحلیل مشاغل، برنامه ریزی نیروی انسانی، کارمندیابی، انتخاب، انتصاب، آشناسازی و آگاهی بخشی، فناوری، سیستمی، ساختار و منابع، قوانین و مقررات استقلال دانشگاهی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی استخراج شد. متغیرهای برنامه ریزی منابع انسانی، انتخاب منابع انسانی و طراحی و تجزیه وتحلیل مشاغل به ترتیب (با ضریب تعیین 83/0، 79/0، 79/0) بیشترین تبیین و عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به ترتیب (با ضریب تعیین، 41/0، 49/0، 51/0) کمترین تبیین را از الگوی استخراج شده نشان دادند. الگوی تدوین شده می تواند چهارچوب مناسبی برای بررسی، آسیب شناسی و بهبود نظام تأمین منابع انسانی دانشگاه ها توسط نهادهای عالی سیاست گذاری در آموزش عالی کشور باشد.
شریعتی و روش دیالکتیک؛ تقلید یا نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان دوره یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
روش عمده در فلسفه و علوم انسانی تا اواسط قرن نوزدهم، روش تبیینی علی-معلولی بوده است. با طرح جدید هگل از تاریخ، روش دیالکتیک در علوم انسانی جایگاهی ویژه یافت. هگل با استفاده از بن مایه های دیالکتیک یونانی که در ساحت اندیشه متوقف می شد، دیالکتیک را با تحولاتی در راستای تحلیل تاریخ و وقایع اجتماعی به کار برد. مارکس نیز با رویکردی ماتریالیستی، به تحلیل دیالکتیکال تاریخ پرداخت. شریعتی یکی از نخستین کسانی بود که این روش را در ایران مطرح نمود. هدف ما در این مقاله مشخص کردن میزان تقلید و نوآوری شریعتی در مفهوم دیالکتیک است. از همین رو با روشی کتابخانه ای، به واکاوی مفهوم دیالکتیک در اندیشه ایشان پرداخته ایم. از نظر شریعتی منطق ارسطو ذهنی و انتزاعیست. شریعتی کاربست این روش در عالم اسلام را مانع تحولات و پیشرفت های علمی می داند. علیرغم تأثیر شریعتی از مارکس در منظومه فکری خود، روش او تفاوت های عمده ای با دیالکتیک مارکسیستی و هگلی دارد. شریعتی هم با ابتنای دیالکتیک بر آگاهی مخالف است و هم با ابتنای آن بر ماتریالیسم. علاوه بر این او ضرب دوم دیالکتیک را جدا و بیرون از ضرب اول تعریف می کند و ضرب سوم را نیز حاصل جمع تز و آنتی تز نمی داند. در تحلیل شریعتی از تاریخ و انسان، ضرب اول و دوم دیالکتیک، جریان خیر و شر هستند که در تقابل با یکدیگر، تاریخ و انسان را متحول می کنند و در نهایت نیز با پیروزی جریان حق این مبارزه به نقطه پایان خویش می رسد.
سنجش اثرات اجرای طرح مکنا در ابعاد رفتاری پرسنل و کارکنان کوپ(مطالعه موردی ف ا شهرستان سمنان)
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
10 - 17
حوزههای تخصصی:
تکریم مردم از وظایف اصلی نیروی انتظامی است و با توجه به اینکه کلانتری ها، پاسگاه ها، پلیس راهور و غیره از جمله مکان هایی هستند که مردم بیشتر به آنها مراجعه می کنند، در این راستا طرح مدیریت کیفیت یا مکنا در دستور کار پلیس قرار گرفته است. مکنا بدنبال پیاده سازی این موارد است: بهسازی و خوشایند سازی محیط، یکسان سازی چرخه انجام خدمات در واحدهای انتظامی در سریعترین زمان و برابر استانداردهای تعریف شده، بهسازی الگوهای رفتاری کارکنان جهت افزایش رضایت کارکنان و ارباب رجوع، رعایت حقوق شهروندی و حذف تفاوت بین شاکی، متشاکی، متهم و شاهد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی سنجش اثرات اجرای طرح مکنا در ابعاد رفتاری پرسنل و کارکنان کلانتریهای شهرستان سمنان است. نوع پژوهش با توجه به ماهیت کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی بوده است. از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد از نظر 42.6 درصد از پاسخگویان رفتار پرسنل کلانتری ها و پاسگاه های شهرستان سمنان به میزان کم و خیلی کمی تغییر کرده است.
شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران و مقایسه ارزشیابی توصیفی ایران با کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
241 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران و مقایسه ارزشیابی توصیفی ایران با کشورهای منتخب بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان ارزشیابی توصیفی در سال 1399 بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه تعداد 30 نفر طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران دارای 129 مفهوم و 10 مولفه در 2 بعد نیروی انسانی و برنامه درسی بود. نیروی انسانی چهار مولفه توانایی معلمان، عوامل انگیزشی، عوامل ساختاری و عوامل مربوط به دانش آموزان و برنامه درسی شش مولفه برنامه درسی چندبعدی، تناسب برنامه درسی با امکانات، تناسب برنامه درسی با نیازهای فرد و جامعه، محتوی برنامه درسی، انعطاف پذیری برنامه درسی و رضایت دانش آموزان از برنامه درسی داشت. در نهایت، ارزشیابی توصیفی ایران با کشورهای آلمان و انگلیس مقایسه و شباهت ها و تفاوت های آن بیان شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران باید به نیروی انسانی و برنامه درسی توجه ویژه ای شود و از طریق بهبود مفاهیم مربوطه به دنبال ارتقای آنها بود.
ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی - همبستگی بود. جامعه این پژوهش مدیران مدارس استان قم در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد آنها 944 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 274 نفر برآورد که با توجه به ریزش های احتمالی تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند، اما به دلیل 10 پرسشنامه مفقوده تحلیل ها برای 290 نفر انجام شد. برای رهبری فرهنگی پرسشنامه محقق ساخته 129 گویه ای با طیف لیکرت 5 درجه ای طراحی و شاخص های روانسنجی آن مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS نسخه 25 بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی ابزار با نظر متخصصان تایید و بررسی روایی سازه حاکی از آن بود که تعداد 11 گویه به دلیل بار عاملی کمتر از 3/0 از ابزار حذف و ابزار نهایی 118 گویه داشت. پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس دارای 25 عامل بود که بار عاملی و روایی همگرای همه عامل ها بالاتر از 5/0 و پایایی همه آنها بالاتر از 70/0 بود.بحث و نتیجه گیری: پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس با 25 عامل دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود. بنابراین، مسئولان
مطرودیت مضاعف؛ روایتی از زیست زنان کولی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
329 - 365
در پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته زنان کولی شهر خرم آباد از طرد اجتماعی، تلاش شده زیست جهان و نظام معنایی آنها و زیست حاشیه ای توصیف و تفسیر شود. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و روش پدیدارشناسی، برای انجام این تحقیق استفاده شد تا از این طریق با رجوع به تاریخچه زندگی اجتماع حاشیه نشین کولی ها به فهم میان ذهنیت های آن ها پرداخته شود. جمع آوری داده ها با مشارکت کنندگان از طریق ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و مصاحبه گروهی انجام شد. در این مطالعه با انجام مصاحبه با 15 نفر و برگزاری دو مصاحبه گروهی اشباع نظری حاصل شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان روش نمونه گیری گلوله برفی به کار گرفته شد. محور اصلی یافته های این مطالعه، چندوجهی بودن محرومیت و طرد زنان و دختران کولی را نشان می دهد که مفهوم پایه «مطرودیت مضاعف» را به تصویر کشیده است. چرخه، شرایط و زمینه های مطرودساز زنان و دختران کولی در قالب 9 مقوله از قبیل «فقدان قدرت چانه زنی زنان در محیط خانواده، تحقیر و خشونت در خانواده و فضای اجتماعی، کلیشه های جنسیتی و حکمرانی بر ذهنیت زنان کولی، دوری گزینی زنان بومی از ارتباط با زنان کولی، تکدی گری زنان به عنوان تنها منبع تامین معیشت، بی پناهی در پناهگاه زندگی، دختران کولی و بازمانده از تحصیل، کار و کودکی خیابانی و تلاش برای زنده ماندن و کار در کودکی» توصیف و تفسیر شده است. این زنان و دختران در وضعیت حاشیه ای زیست می کرده اند و فرایند طرد این مشارکت کنندگان وابسته به شرایط و زمینه های متعددی است و در یک فرآیند چرخه ای مطرودیت آن ها بازتولید می شود.
سناریوهایی برای جذب و تربیت معلم ایران در افق 1415(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
137 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین سناریوهایی برای جذب و تربیت معلم ایران در 15 سال آینده انجام شده است. روش: پژوهش حاضر در زمره طرح های آمیخته پژوهش قرار دارد. روش انجام این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظرگردآوری داده ها، توصیفی و با استفاده از روش سناریو نویسی می باشد. ابتدا فهرستی از عوامل پیشران از تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان تهیه گردید و در اختیار پانل سناریونویسی قرار گرفت تا به آن ها بر حسب میزان اهمیت و درجه عدم قطعیت وزن دهی شود و در ادامه چهار سناریو دارای بیشترین سازگاری بر اساس سه پیشران منتخب، روش تحلیل متوازن ماتریس متقابل (CIB) و سناریونویسی به روش شبکه جهانی کسب و کار (GBN) بدست آمد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 15 نفر از اساتید و مدیران دانشگاه فرهنگیان، اساتید علوم تربیتی دانشگاه ها، کارشناسان وزارت و شورای آموزش و پرورش و مدیران مدارس بودند.یافته ها: برای استخراج سناریوها 9 عامل پیشران، استخراجی از تحلیل محتوا و مصاحبه توسط پانل خبرگان، از نظر میزان اهمیت و عدم قطعیت وزن دهی گردید و سه عامل نوع رویکرد (ملی، بین المللی یا تلفیقی)، ایدئولوژی (قرنطینه ای یا ایدئولوژی جامعه) و فناوری (ادامه روند کنونی و رشد شتابان فناوری) حائز بالاترین امتیاز شدند. از بین 12 سناریوی ممکن، 4 سناریوی دارای بیشترین ضریب سازگاری استخراج شدند؛ محیط آکواریومی، محیط دریاچه ای، محیط رودخانه ای و محیط اقیانوسی.نتیجه گیری: نتایج مقاله حاضر، لزوم خروج از فضای بسته و قرنطینه ای موجود و توجه بیشتر به استفاده از تمام ظرفیت های آموزش و پرورش و آموزش عالی و بهره گیری بیشتر از دستاوردهای بین المللی برای اعتلای نظام تربیت معلم را نشان داد. ضمن این که با توجه به فرایند در حال ساخت بودن نسخه ملی تربیت معلم، تعامل و تحمل تنش ها اجتناب ناپذیر است.
ارائه الگو جهت ارتقای سلامت اجتماعی ازطریق شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافرون از شبکه های اجتماعی بر ابعاد مختلف سلامت کاربران، تأثیرگذار است. هدف از این پژوهش، ارائه الگو برای ارتقای سلامت اجتماعی از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام است. تاکنون درخصوص رابطه انواع گوناگون استفاده ازاینستاگرام با سلامت اجتماعی کاربران پژوهشی انجام نگرفته است. در این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان استفاده و انواع استفاده از اینستاگرام با سلامت اجتماعی مخاطبین آن پرداخته شد. بدین منظور در بخش نخست پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته به طبقه بندی انواع گوناگون استفاده از اینستاگرام اقدام شد و سپس در بخش دوم با بهره گیری از روش کمی و توزیع پرسشنامه به بررسی روابط مورد نظر پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد بیش از نیمی از کاربران ایرانی اینستاگرام بین یک تا سه ساعت در شبانه روز از این شبکه استفاده می کنند و میزان سلامت اجتماعی آنان در حد متوسط (022/3) است. بین میزان استفاده از اینستاگرام و شاخص های انطباق، ارزشمندی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. انواع گوناگون استفاده از این شبکه به 9دسته قابل تقسیم است که نتایج نشان داد استفاده از اینستاگرام برای سرگرمی، و غوطه وری با شاخص انطباق اجتماعی رابطه معنادار منفی دارد. اما استفاده از اینستاگرام برای یادگیری، اشتغال، و انتقال دانش و اطلاعات با سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت دارد. استفاده از اینستاگرام برای ارتباطات و نیز برای خودابرازی با تعلق اجتماعی رابطه معنادار مثبت دارد. براساس یافته های این پژوهش، ارتقای بخشی از عوامل سلامت اجتماعی در بعد فردی از طریق اینستاگرام قابل تحقق است و این موضوع می تواند مورد توجه کاربران و مسئولین و سیاست گذاران قرار بگیرد.
تحلیل گفتمان پوشش خبری سایت های بی بی سی فارسی و العربیه فارسی در مورد «کاهش تعهدات برجامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خروج یک جانبه آمریکا از برجام و به دنبال آن کاهش تعهدات برجامی ایران پس از یک سال، موضوعی بود که مورد توجه رسانه های مختلف برون مرزی قرار گرفت. هر یک از این رسانه ها بر اساس گفتمان و سیاست های خبری خود به پوشش اخبار مربوط به این رویداد پرداخته اند. هدف این مقاله شناخت گفتمان دو سایت خبری بی بی سی فارسی و العربیه فارسی در پوشش این اخبار است. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان با رویکرد ون دایک و جامعه آماری آن تمام خبرهایی است که در سایت های مذکور و در بازه زمانی ۱۸ اردیبهشت تا 20 آبان 1398 (8 می تا 11 نوامبر 2019) به پوشش اخبار مربوط به کاهش تعهدات برجامی ایران پرداخته است. در این بازه، از بین 141 خبر منتشر شده در العربیه فارسی 8 خبر و از بین 122 خبر منتشر شده در بی بی سی فارسی 7 خبر، با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع انتخاب شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد بی بی سی فارسی همسو با گفتمان امپریالیسم، خروج آمریکا از برجام را تصمیم شخصی ترامپ و ایران را عامل اصلی نقض کننده برجام بازنمایی می کند. العربیه فارسی نیز همسو با رسانه های غربی، ایران را عامل ناامنی در منطقه و تهدیدی برای جامعه جهانی معرفی کرده و گفتمان ایران هراسی را رواج می دهد.<br />
بررسی بهره مندی از ظرفیت های ایرانیان خارج از کشور (با تأکید بر کارکردهای شبکه های برون مرزی صداوسیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده نقش آفرینی مهاجران بین المللی و سیر صعودی نفوذ آنها در نظام های دولتی و خصوصی، باعث شده این بازیگران نوظهور عرصه روابط بین الملل ظرفیت بیشتری برای تأثیرگذاری پیدا کنند. در میان طیف متنوع جوامع دور از وطن، دایاسپوراها در شمار تأثیرگذارترین بازیگرانی هستند که هم بر سیاست داخلی کشورها تأثیرگذارند و هم نقش های مهمی در حوزه های مختلف بین الملل به ویژه در حوزه تبادلات فرهنگی بر عهده دارند. این مقاله، در پی پاسخ دادن به این پرسش های کلیدی است که «دایاسپورای ایرانی چه ویژگی ها و اهمیتی دارد، چه تأثیری در توسعه روابط ایران با سایر کشورها می تواند داشته باشد و در این عرصه شبکه های برون مرزی صداوسیما چگونه می توانند از ظرفیت های این جوامع در پیشبرد اهداف توسعه ملی بهره گیری کنند»؟ یافته های این پژوهش که با رویکرد کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی و با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که در دهه های اخیر این جوامع دور از وطن با روندی رو به رشد در چهار زمینه بنیادین سیاست گذاری یعنی سیاسی- امنیتی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و علمی-فنی تأثیرگذار بوده اند. جوامع دیاسپورای ایرانی از ظرفیت های قابل توجهی برخوردارند که می توانند از جنبه های مختلف در خدمت حل مشکلات ایران قرار بگیرند. رسانه های برون مرزی ایران با اتخاذ راهکارهای مختلف و عملیاتی کردن ارتباط با جوامع ایرانی خارج از کشور، می توانند نقش مؤثری در این زمینه ها ایفا کنند.
بررسی رابطه میزان استفاده از تلگرام با شکاف نسلی (مورد مطالعه: جوانان شهر تهران و والدین آن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
153 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میزان استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام با شکاف نسلی و نیز ارائه راهبردهایی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی جوانان 28 تا 32 ساله شهر تهران، که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده می کنند، به همراه والدین آن هاست. حجم نمونه با استفاده از روش کفایت نمونه 556 نفر در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه است که روایی آن، به شیوه روایی صوری، و پایایی آن، با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، برای تمامی متغیرها بین 79/0 تا 94/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که میان استفاده از تلگرام با اهمیت دین، هم نوایی با ارزش های مردسالارانه، پذیرش گروه های مرجع سنتی، تغییر معیارهای داوری اخلاقی، سودجویی، و شهروندِ جهانی دانستنِ خود رابطه وجود دارد. قوی ترین رابطه استفاده از تلگرام با هم نوایی با ارزش های مردسالارانه (24/0=r)، و بعد از آن، با اهمیت دین (20/0=r) است. استفاده از تلگرام با اهمیت خانواده، گرایش به ارزش های دنیوی/معنوی، عرفی شدن نهادی/فرامادی، مشارکت در فعالیت های مدنی، و شهروند محلی دانستن خود رابطه ای ندارد (05/0<p).
Interactive Model of Digital Marketing in Online Service Startups based on Mobile Commerce in Modern Sociology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research was performed to design interactive model of digital marketing in the area of online service startups based on mobile commerce in modern sociology. Methodology: This study was of fundamental type regarding the objective, and combined type regarding the method of implementation (qualitative and quantitative). The research population consisted of experts familiar with the issue in Hormozgan province in 2020, out of whom 20 were chosen as the sample through purposeful sampling method as the sample. The research instrument of the qualitative part was based on domestic and international research, wide the research instrument for the quantitative section was a 20- item questionnaire based on the qualitative part. In the qualitative section, using fuzzy Delphi method, the factors were identified and confirmed or screened, while they were ranked in the quantitative section using fuzzy DANP method. Findings: The results indicated that after three rounds of fuzzy Delphi, 15 indices were identified across six elements including technical/technological, personal user, social, customer orientation, perceived value, and reliability. Other results based on the fuzzy DANP method indicated that the user personal elements, plus social elements, reliability, perceived value, technological/technical, and customer orientation had the largest weights respectively. In addition, validity, personal innovation, and online experience claimed the first to third ranks in terms of weight. Conclusion: The results indicated the effective role of three elements of personal user, social, and reliability in comparison to other elements, which could be exploited by managers and planners to improve digital marketing based on mobile commerce.
بررسی مکانیسم تأثیر سرمایه های فرهنگی-اقتصادی زوجین بر میزان استحکام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تلاش برای استحکام خانواده ها یکی از مهم ترین مسائل در جهان در حال تغییر است. مراد از خانواده مستحکم صرفاً در زیر یک سقف زندگی کردن نیست. ثبات به این مسئله اشاره دارد که آیا ازدواج سالم باقی می ماند یا اینکه منحل می شود. حال اگر خانواده را یک فضای اجتماعی در نظر بگیریم که موقعیت افراد (در این تحقیق زوجین) در آن برحسب حجم و نوع سرمایه آنان مشخص شود و کارکرد های سرمایه را به عنوان یک رابطه اجتماعی که به دارنده خود قدرت و منزلت اعطا می کند در نظر بگیریم، پس در این پژوهش برآنیم تا به بررسی این مسئله بپردازیم که مکانیسم تأثیر سرمایه های فرهنگی و اقتصادی زوجین بر میزان استحکام خانواده چگونه است؟ هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم تأثیر سرمایه های فرهنگی- اقتصادی زوجین بر میزان استحکام خانواده در شهر سنقر است. مکانیسم های درنظرگرفته شده در این پژوهش ساختار قدرت در خانواده و نوع روابط زوجین است که سرمایه های فرهنگی و اقتصادی از طریق آن ها بر استحکام خانواده تأثیر می گذارند. در تدوین چارچوب نظری این پژوهش، ترکیبی از نظریه های مربوط به خانواده مستحکم، نظریه های مربوط به مکانیسم ساختار قدرت، نظریه های مربوط به مکانیسم نوع روابط و نظریه سرمایه فرهنگی-اقتصادی بوردیو استفاده شده است. روش مطالعه حاضر کمی و پیمایشی بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه ساخت یافته و استاندارد گردآوری شده است. جامعه آماری همه خانوارهای شهر سنقر بودند و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 373 نفر محاسبه شده است. روش نمونه گیری طبقه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر خانواده ها در این شهر از لحاظ استحکام خانواده جزو خانواده های نسبتاٌ متوازن و منسجم هستند. از لحاظ مکانیسم ساختار قدرت، بیشتر زوجین دارای میزان مشارکت کم در درون خانواده هستند و از لحاظ نوع رابطه بیشترین درصد زوجین دارای رابطه نیمه دموکراتیک اند. براساس نتایج تحقیق، سرمایه اقتصادی بر استحکام خانواده تأثیر مستقیم ندارد، ولی سرمایه فرهنگی هم به شکل مستقیم و هم از طریق مکانیسم بر استحکام خانواده تأثیر می گذارد.
شرایط علّی و راهبردهای شکل گیری عمل کارآفرینانه (مطالعه کیفی تجارب زیسته بنیان گذاران شرکت های دانش بنیان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شرایط علّی، راهبردهای کنش و کنش متقابل برای تحقق کارآفرینی و شکل گیری عمل کارآفرینانه در تجاربِ زیسته بنیان گذاران شرکت های دانش بنیان انجام شده است. مقصود از عمل کارآفرینانه، کنشی در جهت کارآفرینی است. روش تحقیق نظریه زمینه ای و تجزیه و تحلیل داده ها کیفی بود. جامعه مطالعه شده 53 کارآفرین مشهد بودند که مصاحبه عمیق با 20 نفر انجام گرفت. تعیین کننده حجم نمونه، اشباع نظری و روش نمونه یابی بیشترین تفاوت بین مشارکت کننده ها بوده است. مقوله محوری براساس یافته های بخش شرایط علّی، بازاندیشی هویت شخصی با شش زیرمقوله تنوع روش های عمل کارآفرین، رسیدن به آگاهی، بازپرسی از خود، تصمیم گیری معطوف به آینده، تبادل اندیشه و کنش (رفت و برگشت بین اندیشه و عمل) و شیوه های جدید تفکر و زندگی حاصل شد. هویت کارآفرین یک امر «داده شده» نیست؛ بلکه به طور مرتب ساخته می شود. بازاندیشی یعنی افراد پیوسته فعالیت های خود را بازسنجی می کنند. ویژگی ها و اقدامات فرد توسط داده ها و اطلاعات تازه، مدام بازنگری می شود و به گونه اساسی اصلاح و دگرگون می شود. در راهبردهای کنش و کنش ﻣﺘﻘﺎﺑﻞِ کارآفرینان، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، اداره کﺮدن، اﻧﺘﻘﺎل دادن ﻳﺎ ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺑﻪ ﭘﺪﻳﺪه ها ﺗﺤﺖ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺧﺎﺻﻲ از ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه از ﺳﻮی کﻨﺸﮕﺮان ﺗﺪﺑﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد و براساس یافته های این تحقیق کیفی، کارآفرینان با اشتیاق کارآفرینانه، مهارت دیدن اثربخش، شنیدن اثربخش، مهارت حل مسئله و با تغییر در شیوه مدیریت در واکنش به شرایط به وجودآمده موفقیت را طی می کنند.
خشونت خانگی علیه همسران (مورد مطالعه: شهر بندرعباس در دوران همه گیری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 142
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پس از ورود پاندمی کرونا به ایران، گزارش های غیررسمی از افزایش خشونت خانگی حکایت داشت. ناظر براین مسئله، پژوهش حاضر تلاش کرده تا وضعیت خشونت خانگی علیه همسران را ارزیابی نماید. روش: پژوهش با روش کمّی و به شیوه پیمایش انجام شده است. جامعه آماری، همه شهروندان ساکن شهر بندرعباس در سال 1399 و حجم نمونه برابر با 384 نفر بوده است. با توجه به شرایط کرونا، از پرسش نامه آنلاین به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. بدین منظور با استفاده از سامانه پرس لاین، لینک پرسش نامه مذکور ایجاد و به مدت یک ماه در شبکه های اجتماعی مجازی (از قبیل واتس اپ، تلگرام، سروش، آی گپ و...) پخش شد و درنهایت به منظور افزایش دقت و توزیع مناسب در مناطق سه گانه شهر بندرعباس، 653 پرسشنامه ی تکمیل شده در سامانه مذکور، مبنای ارزیابی و تحلیل داده ها قرار گرفت. روایی پرسشنامه به لحاظ صوری و محتوایی توسط خبرگان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ(0.78) تایید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، پیرسون و آنالیز واریانس با استفاده نرم افزار spss انجام شده است. یافته ها: نتایج آزمون نشان می دهد که میانگین خشونت علیه زنان برابر با 5.22 و میانگین خشونت علیه مردان برابر با 5.69 بوده است که حاکی از خشونت بیشتر علیه مردان است. همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین سرمایه فرهنگی و دین داری با خشونت خانگی علیه همسران، به ترتیب برابر با 0/229- و 0/277- می باشد. خشونت خانگی برحسب سن، تحصیلات، درآمد، تعلق طبقاتی، تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج متفاوت است. نتیجه گیری : فارغ از اینکه خشونت خانگی علیه مردان را ذیل تحولات نهادی خانواده و نقش های جنسیتی تحلیل کرد یا آن را پدیده ای مقطعی و صرفا مرتبط با بحران کرونا برشمرد، ملاحظه ی اشکال نوظهور خشونت خانگی، امری راهگشا خواهد بود. افزون بر این، خانواده هایی که از سرمایه فرهنگی و دینداری بالاتری برخوردار بوده اند، خشونت کمتری را تجربه کرده اند و این مهم، می تواند در سیاستگذاری های معطوف به خانواده، مطمح نظر قرار گیرد.
عوامل فرهنگی و رابطه آن با الگوهای توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
93 - 111
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم جوامع در طی دهه های اخیر توجه به توسعه در ابعاد مختلف و به ویژه توسعه اقتصادی بوده است. کشورهای مختلف به منظور دستیابی به این امر استراتژی های متفاوت و بعضاً مشابهی را اتخاذ نموده ولی به نتایج کاملاً متفاوتی دست یافته اند. در حالی که نمی توان نقش مهم سیاست های اقتصادی و سیاسی و شرایط تاریخی به عنوان عوامل کلان را نادیده گرفت، تمرکز اصلی این مقاله بر روی نقش عوامل فرهنگی (ارزش ها در سطوح خرد) بر روی توسعه اقتصادی به عنوان یک متغیر کلان است؛ عواملی که در تبیین توسعه یافتگیِ جوامع، کمتر به آن توجه شده است. به منظور آزمون این مدعا یک مطالعه تطبیقی با استفاده از داده های ثانویه انجام شده و از چند پایگاه داده های معتبر جهانی استفاده شده است. دوره زمانی داده های این مطالعه از 1995 تا 2015 و شامل 109 کشور می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که جوامعی با میزان بالایی از تأکید بر ارزش کار در خانواده ها از میزان بالاتری از نرخ توسعه اقتصادی طی سال های 1995 تا 2010 برخوردار بوده اند. همچنین نتایج نشانگر وزن بالاتر متغیرهای فرهنگی و اجتماعی در تبیین توسعه اقتصادی نسبت به متغیرهای اقتصادی است. در عین حال رابطه میان متغیر تأکید بر ارزش کار در خانواده ها با توسعه اقتصادی، رابطه ای خطی بوده است و قوت این رابطه از جامعه ای به جامعه دیگر بر حسب تقسیم بندی جغرافیایی، متفاوت بوده است.
مادران، سرپرستی خانوار و شادکامی خانواده (یک مطالعه کیفی در بین زنان سرپرست خانوار شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادکامی در عصر حاضر به یک مسئله مهم و حتی به یکی از ابعاد توسعه اجتماعی تبدیل شده است و زنان به ویژه مادران، نقش مهمی در تأمین این شادکامی در خانواده دارند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش زنان سرپرست خانوار در شادکامی خانواده است که به روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوا و مصاحبه با 20نفر از زنان سرپرست خانوار در شهر یزد انجام گرفت. از بین یافته های پژوهش، شش مفهوم نهاییِ «نگرش بازاندیشانه، مدیریت اقتصادی زندگی، طردگریزی فعالانه، استیگمای ناشی از فرهنگ، تلاش در جهت توسعه و تعمیق روابط اجتماعی و تمرکز ویژه بر تربیت و رشد همه جانبه فرزندان» به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درواقع زنان پژوهش حاضر همه سعی و تلاش خویش را به کار می گرفتند که شادکامی را در بین فرزندان خویش به وجود آورند، مشکلات اقتصادی را مدیریت کنند و با داغ ننگ ناشی از سرپرست خانوار بودن و مشکلات پس از آن کنار بیایند، همچنین در روحیات خویش نوعی بازاندیشی مثبت داشته باشند و با تقویت روحیه خویش، برای شادکامی فرزندانشان تلاش کنند. درواقع آنان به دنبال آن بودند که نگاهی همه جانبه به نیازهای فرزندانشان، ازجمله نیازهای مالی-عاطفی- تعاملاتی، آموزشی، فراغتی داشته باشند که همه این تلاش ها و ایثار مادرانه، تحت عنوان مقوله «والدگری مضاعف» تشخیص داده شد؛ زیرا این زنان بیان می داشتند که بعد از پذیرش نقش سرپرستی خانوار، وظایف پدری و مادری را توأمان انجام می دهند که فراتر از وظایف مادرانگی صرف است. بر اساس نتایج پژوهش، توجه به نیازهای سرپرستان خانوار و توانمندسازی آنان متعاقب آن، بر شادکامی خانواده تأثیر دارد. توجه نهادهای حمایتی و سیاست گذاران اجتماعی- فرهنگی به زنان سرپرست خانوار توصیه می شود.
حیطه مداخله مددکاری اجتماعی شغلی (یک مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
157 - 190
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود اهمیت نقش مددکاری اجتماعی شغلی در سازمان ها، این مهم در کشور ایران به صورت تخصصی در تمامی سازمان ها تعریف نشده و بسیاری از سازمان ها ی بزرگ فاقد تخصص مددکاری اجتماعی شغلی هستند. پژوهش حاضر با هدف ارتقاء سطح شناخت از حیطه ی مداخله های مددکاری اجتماعی شغلی فراهم آمده است و تلاشی در جهت غنا بخشیدن به ادبیات تخصصی این حرفه است. روش: از روش مرور نظام مند و برای جستجو از کلید واژه های برنامه ی کمک به کارکنان، مداخله ی مددکاری اجتماعی شغلی، مددکاری اجتماعی صنعتی، بدون محدود کردن زمان، تا سال ۲۰۲۱ در بانک های اطلاعاتی مختلفی استفاده شد. ۴ کتاب و ۱۹ مقاله برای بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شدند. یافته ها: مداخله های مددکاری اجتماعی شغلی درچهار سطح خرد، میانه، برونی و کلان بر پایه ی نظریه ی سیستم های بوم شناختی اکولوژیکی انجام می شود. در سطح خرد رسیدگی به مسائل و مشکلات فردی، در سطح میانه توجه به افراد در گروه های مختلف و در سطح کلان سیاست گذاری ها و برنامه ریزی برای سازمان و جامعه و در سطح بیرونی، آسیب شناسی محیط شغلی حائز اهمیت است. نتیجه گیری: رفاه و پیشرفت در هر کشوری در گرو تکیه بر نیروی انسانی ماهر و کارآمد برای بهره گیری هرچه بیشتر و بهتر از سرمایه، منابع و امکانات جامعه است. بنابراین ضرورت و اهمیت حرفه ی مددکاری اجتماعی شغلی رخ می نماید. از طرفی پیچیده شدن روابط فرد در سازمان ها و جوامع، انسان ها برای افزایش سازگاری خود در محیط های شغلی به فرد متخصص در این زمینه نیاز دارند، مددکاری اجتماعی شغلی در دو بخش پیشگیری و درمان این نیاز را برطرف می سازد.
بررسی عملکرد قوه خیال در تجربه های دینی و کشف و شهودهای غیرمبتنی بر احساس
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷ ویژه فلسفه و کلام
81 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله پژوهشی تبیین و بررسی عملکرد قوه خیال در تجربه های دینی و مکاشفه های غیر مبتنی بر احساس می باشد. قوه خیال از قوای اداراکی انسان است. اکثر فعالیت های این قوه و همچنین متخیله در اثر ارتباط با محسوسات ایجاد می شود. به همین خاطر بیشتر انواع تجربه های دینی و کشف و شهود های مرتبط با عملکرد قوه خیال، در حیطه محسوسات و درون خیال متصل به وقوع می پیوندند. بعضی از تجربه های دینی و مکاشفات از جمله کشف معنوی اگرچه غیر مبتنی بر احساسات هستند اما قوه خیال در قالب خیال منفصل و همچنین خیال متصل در بعضی از جهات با آنها در ارتباط است. به همین جهت در این مقاله چگونگی عملکرد قوه خیال در قالب خیال متصل و منفصل در تجربه های دینی و مکاشفات معنوی غیر مبتنی بر احساس مورد بررسی قرار گرفته است. تجربه های دینی و مکاشفه های مرتبط با عملکرد قوه خیال به دو ساحت قابل تقسیم هستند: الف تجربه های دینی و مکاشفه های مرتبط با عملکرد قوه خیال و مبتنی بر محسوسات. ب تجربه های دینی و مکاشفه های معنوی مرتبط با عملکرد قوه خیال و غیر مبتنی بر محسوسات. قوه خیال علاوه بر اینکه در تجربه های دینی و مکاشفه ها در حیطه محسوسات نقش مهمی را ایفا می کند، در بعضی از مراحل شکل گیری و توصیف تجربه های دینی غیر مبتنی بر احساس نیز ایفای نقش می کند. از همین رو در این نوشتار سعی بر آن شده که نقش قوه خیال را در شکل گیری و تفسیر این نوع از تجربه های دینی و مکاشفه های معنوی غیر مبتنی بر احساس، تبیین نماییم.