فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۲۱ تا ۷٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
167 - 190
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به آسیب شناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقوله ای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیه ها و دادخواست های زنان شاغل است که طی سالهای 1390 تا 1396 به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهران ارائه گردیده است. از میان تعداد 63502 پرونده ی مربوط به شکایات زنان، 380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفته و آمارهای قابل تأملی از مغایرت در قوانین و کیفیت و اجرای آن در خصوص اشتغال زنان دیده می شود.از میان 332 شکایت مطروحه تنها 69/49 درصد به سرکار بازگشته اند و از میان زنان دارای مرخصی زایمان نیز که 106 مورد بوده اند، در نهایت تنها 84/35 درصد از این افراد توانسته اند به سر کار خود باز گردند. وجود این موارد مبین ناکافی بودن کیفیت قوانین و ضمانت-های اجرایی در حق زنان شاغل است.یافته ها نشان می دهد که هر چند قوانین حمایتی توانسته اند بخشی از مطالبات زنان از طریق مواد تدوین شده در قوانین کار را برآورده کنند و حقوق زنان را حتی به شکلی جزئی به آنان بازگردانند، اما هنوز آسیب ها و موانعی در خصوص کیفیت و اجرای قوانین حمایتی و همچنین نوع احکام و آراء صادره از سوی هیأت های نظارتی به چشم می خورد.
سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی (مطالعه موردی: روستاییان شهرستان بابلسر - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش سطح سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و رابطه آن با عوامل اجتماعی بود. جامعه آماری این پژوهش، 2877 نفر از روستاییان شهرستان بابلسر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 224 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود. میزان پایایی پرسش های پرسش نامه (براساس آزمون کرونباخ)، بیشتر از 60 درصد گزارش شد و اعتبار صوری پرسش نامه را نیز متخصصان علوم کشاورزی در دانشگاه علوم کشاورزی و متخصصان علوم اجتماعی در دانشگاه مازندران تأیید کردند. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد مساحت زمین زراعی (20/0)، آگاهی از منابع اطلاعاتی (18/0)، اعتماد نهادی (17/0) و فشار هنجاری کارشناسان کشاورزی و نظرات افراد روستا (16/0) با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، همبستگی مثبت و ضعیف داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد بین فشار هنجاری شورای روستا، سن و درآمد با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، رابطه معنی دار وجود نداشت. در بخش پایانی و براساس یافته های پژوهش پیشنهاد شد با افزایش دانش و مهارت های کشاورزان درباره تغییرات اقلیمی و آشناسازی آنها با راهبردهای سازگاری و برآوردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیامدهای تغییرات اقلیمی، میزان سازگاری روستاییان با آثار زیان بار تغییرات اقلیمی بهبود یابد.
تحلیل ثانویه رابطه شاخص های اقتصادی با نشاط اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، بررسی رابطه شاخص های اقتصادی با نشاط اجتماعی در مقیاس کشوری به تفکیک استانی (30 استان) بود که به روش تحلیل ثانویه انجام شد. داده های مربوط به نشاط اجتماعی از مطالعه منتظری و همکاران (1391) و داده های مربوط به شاخص های اقتصادی از نتایج آمارگیری کارگاه های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر مرکز آمار ایران (1391) اخذ شده بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل توصیفی (میانگین، انحراف معیار، حداقل نمره، حداکثر نمره) و تحلیل استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین شاخص کلی شادکامی 43/3 است و در سطح متوسطی قرار دارد. بیشترین میانگین نشاط اجتماعی با 69/3 به استان زنجان متعلق است و کمترین مقدار این متغیر 12/3 است که به استان یزد تعلق دارد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ استان زنجان، شادترین استان کشور محسوب می شود. علاوه بر این، بر طبق نتایج مشخص شد که بین شاخص های اقتصادی مختلف نظیر ضریب جینی، نرخ مشارکت، ارزش افزوده، نرخ اشتغال ناقص، نرخ بیکاری، سرانه تولید، سرانه ارزش افزوده و سهم اشتغال صنعت از کل اشتغال با نشاط اجتماعی رابطه معنا دار وجود نداشت؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ به رغم تصور عمومی، میزان اثرگذاری شاخص های اقتصادی بر نشاط اجتماعی شهروندان ضعیف است و سهم ضعیف آن را در تبیین نشاط اجتماعی می توان چنین تشریح کرد که شاخص هایی چون اشتغال کامل، نرخ بیکاری پایین، ضریب جینی بالا و مواردی از این دست به تنهایی نمی توانند در شادکامی افراد اثر داشته باشند.
باز اندیشی فرهنگ زیستن سالمندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
893 - 932
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پدیده ی سالمندی به دلایل افزایش جمعیت سالمندان و دگرگونی ها در زندگی جمعی و فردی به یک مسئله ی اجتماعی تبدیل گشته است. فرهنگ زیستن سالمندان و این گروه از جامعه، تمامی جنبه های واقعیات درونی و بیرونی (ذهنی – عینی) زندگی آنان را در برمی گیرد. هدف پژوهش، ارائه ی راهکارها و راهبردها، در جهت تغییر و اصلاح یا بهبود وضعیت موجود سالمندان با بررسی ساخت های نظری (ذهنی) و موقعیت های عملی (عینی) به صورت کاربردی بوده است. روش تحقیق، ترکیبی و طرح زاویه بندی همگرا ( همزمان) است که شامل دو روش کیفی و کمی با اهمیت یکسان و برابر نوع داده ها با دو دیدگاه نظری اثباتی، تفسیری و تحلیلی به درک عملی محیط زندگی سالمندان و عوامل تأثیرگذار کمک کرده است. مطالعه ی بازاندیشانه (فراتحلیل) بخش کیفی در سه سطح مفاهیم و نظریه ها، روش ها، داده ها و یافته ها به دلیل ضرورت بررسی تفاوت ها و تناقض ها در یافته های پژوهش ها در حوزه های علمی روان شناسی، جامعه شناسی و... ، برای دستیابی به نتایج کامل و جامع تر بوده است. همچنین در بخش کمی با آزمون فرضیه ها با نرم افزار spss23 روابط بین متغیرها و عوامل زمینه ای و تأثیر متغیرها را بر فرهنگ زیستن سالمندان سرای شهریار توصیف و تحلیل کرده ایم. با توجه به تفسیر نتایج به دست آمده با مقایسه و تقابل و ترکیب یافته های کمی و کیفی ، متغیرهای مشارکت اجتماعی با مشارکت غیرنهادی و روابط اجتماعی و خانوادگی با رابطه ی مثبت با دیگران و رضایت از زندگی از طریق باورها ونگرش مذهبی، عوامل زمینه ای (وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و تحصیلات) با عامل مهم سلامت و ابعاد آن (جسمی، روانی و اجتماعی) بر فرهنگ زیستن سالمندان تأثیر داشته و نتایج یکسانی را بیان کردند.
فراتحلیل مطالعات انجام شده درباره ادراک عدالت و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
111 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بهره گیری از روش فراتحلیل به منظور تبیین رابطه عدالت و رفتار شهروندی در نظام های سازمانی ایران است. بر این مبنا، 59 سند پژوهشی (در قالب مقالات علمی) که در فاصله زمانی 1385-1397 و با هدف تبیین ارتباط میان عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی به انجام رسیده و در فصلنامه های معتبر داخل کشور چاپ شده اند، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پژوهش های برگزیده شده عمدتاً به روش پیمایشی، در جوامع آماری گوناگون، با حجم نمونه متفاوت (40-400) و با به کارگیری ابزارهای برخوردار از پایایی و اعتبار به انجام رسیده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار جامعه فراتحلیل (CMA2) بهره گرفته شد. بررسی مفروضات فراتحلیل حاکی از ناهمگنی اندازه های اثر و فقدان خطای نشر در میان اسناد پژوهشی بود. یافته ها نشان دادند که اندازه اثر عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی معادل با 44/0 بوده که بر مبنای نظام تفسیری کوهن، تأثیر نیرومندی محسوب می گردد. همچنین، شاخص زمان انجام پژوهش، موقعیت جغرافیایی، نوع سازمان، جنسیت و قومیت آزمودنی ها بر رابطه عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی تأثیری تعدیل کننده داشتند. بدین لحاظ، ادراک عدالت سازمانی با سپری شدن زمان تأثیر بیشتری بر رفتار شهروندی داشته و ادراک عدالت سازمانی در مناطق شرقی و جنوب شرقی کشور، در سازمان های ورزشی، در میان زنان و فارس زبان ها، تأثیر بالاتری بر بروز رفتارهای شهروندی کارکنان نسبت به سایر موقعیت ها داشته است.
تحلیل فرم نمایش مفهوم توکل و توسل در ژانر جنگ
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر این است که فرم های روایی و سبکی استفاده شده برای نمایش و صورت بندی مفهوم توکل و توسل در فیلم های جنگی را تحلیل کند.
روش شناسی پژوهش: در این پژوهش سکانس های برجسته مرتبط با موضوع توکل و توسل با روش نئوفرمالیستی تحلیل و بررسی شده است.
یافته ها: کهن الگوی قالب این فیلم ها، کهن الگوی تحول است. همچنین هم زمان با ژانر جنگ، ژانر جاده ای نیز در این فیلم ها به کار رفته است. بیان آیاتی از کتب مقدس، اضافه کردن شخصیتی مذهبی، گفت وگوی مستقیم قهرمان فیلم با خدا و پاسخ گرفتن از او، از عناصر روایی معمول برای نمایش مفهوم توکل و توسل در فیلم های ژانر جنگ است. اما تمهیدات روایی به تنهایی کافی نیست و عناصر سبکی مانند استفاده درست از لنز، زاویه و حرکت دوربین، صدا، تدوین، بازی بازیگران و طراحی صحنه و لباس هرکدام در انتقال محتوا و حس نقش به سزایی دارند.
نتیجه گیری: با بررسی عناصر روایی به کار برده شده مشخص شد که استفاده از کهن الگوی تحول و استفاده از ژانر جاده ای در کنار ژانر جنگ به شخصیت پردازی و تحول شخصیت ها کمک زیادی کرده است. همچنین تأثیر توکل و توسل شخصیت در آرامش و اجابت دعایش مشهود است. عناصر سبکی استفاده شده در این سکانس ها در همبستگی کامل با عناصر روایی بوده و وظیفه دارد حس ارتباط شخصیت با معبود به هنگام توکل و توسل را منتقل کند.
تأثیر قاچاق موادمخدر بر امنیت اجتماعی شهروندان با نقش میانجی سیاست گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدفبررسی تأثیر قاچاق موادمخدر بر امنیت اجتماعی شهروندان با نقش میانجی سیاست گذاری عمومی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات از نوع کمی _ پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق 65 نفر از مسئولان نیروی انتظامی بیرجند است. ابزار تحقیق، پرسشنامه است که اعتبار آن با روش محتوایی و صوری تأیید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. در این پژوهش داده ها با روش حداقل مربعات جزئیو با استفاده از نرم افزار Smart PLS تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که قاچاق موادمخدر بر امنیت اجتماعی شهروندان با توجه به سیاست گذاری عمومی تأثیرگذار است. سیاست گذاری عمومی با تأکید بر این محورها می تواند در تعدیل و کاهش قاچاق تأثیرگذار باشد. الف) کاهش تقاضا؛ ب) ایجاد رابطه ای منطقی بین اهداف و امکانات؛ ج) توجه به سیاست های پیشگیرانه و درمان محور؛ د) ارتباط هماهنگ بین نیروهای انتظامی و قوه قضائیه و تسریع پرونده های قضایی مرتبط؛ و) سیاست جامع برای کنترل مرزها؛ ه) ارتباط تنگاتنگ بین سیاست گذاران و نهادهای آموزشی و سازمان های مردم نهاد می تواند به گسترش امنیت اجتماعی کمک کند. نتیجه گیری: جمع بندی صورت گرفته از تحلیل آماری نشان داد که قاچاق موادمخدر امنیت اجتماعی شهروندان را به خطر می اندازد، در این میان سیاست گذاری عمومی برای مبارزه با موادمخدر نوعی تعدیل کننده است در پدیده قاچاق موادمخدر تصمیم گیری دقیق و نحوه عمل دولت و سیاست های دولت تعدیل کننده اثرات آسیب زا قاچاق موادمخدر در سطح اجتماع خواهد بود. سیاست های مبارزه با قاچاق موادمخدر تأثیر زیادی بر حل معضلات امنیت اجتماعی دارد. بنابراین اگر مشکلی به شکل قابل قبولی حل نشده است، باید در نوع سیاست های اجرا شده؛ تجدیدنظر کرد. ارزیابی دقیق عمل کرد سیاست های اجرا شده در مبارزه با قاچاق موادمخدر می تواند کمی و کاستی های را مشخص نماید، شناسایی آن ها گامی مهم در تدوین سیاست های جدید خواهد بود.
ارزیابی مدل علی تحول روانی-معنوی جامعه دانشجویی با تأکید بر بحران های انسان معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
157 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل علی تحول روانی- معنوی جامعه دانشجویی باتوجه به بحران های انسان معاصر است. روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم در سال تحصیلی 1395-1396 بود. جامعه آماری 13353 نف ر و حج م نمونه با استفاده از ج دول کرجسی و مورگ ان تع داد 320 نف ر برآورد شد. روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون تحول روانی – معنوی جان یزرگی (1391)، اضطراب وجودی ل ورنس و کاترین ا گ ود ( 1974) و بحران وجودی احمدی و دستغیب (1373) مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی - معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس (47/0-r=) ، بین «اضطراب وجودی» و «بحران وجودی» همبستگی مثبت معنادار در حد متوسط (64/0-r=) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که اضطراب وجودی از طریق سطح تحول روانی- معنوی می تواند تأثیر غیرمستقیم بر بحران وجودی داشته باشد. بنابراین، می توان افزایش سطح تحول روانی – معنوی یک عامل کلیدی در کاهش اضطراب وجودی و بحران وجودی و درنتیجه ارتقای سلامت روان به حساب آورد.
نقش نظام ارزشی در مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
201 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش نوع نظام ارزشی افراد در مصرف کالاهای فرهنگی، در شهر کرمانشاه و در سال 1398 بوده است. روش انجام پژوهش، پیمایشی و روش گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش، افراد 20 سال و بیشتر شهر کرمانشاه بوده است. حجم نمونه 350 نفر که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده است که میزان مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه متوسط بوده است و پاسخ گویان مجرد، تحصیل کرده و ساکن در محلات متوسط مصرف فرهنگی بیشتری داشته اند. میانگین نمره نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی پاسخ گویان بیش از میانگین نمره نظام ارزشی سیاسی و مذهبی آنان بوده است. میانگین نمره نظام ارزشی اقتصادی و مصرف فرهنگی در زنان، افراد مجرد، محلات سطح متوسط و سنین پایین تر، بیشتر بوده و در محلات پایین شهر، افراد متأهل و سنین بالاتر، ارزش های اجتماعی بیشتر و مصرف فرهنگی کمتر بوده است. میزان مصرف فرهنگی افراد دارای نمره نظام ارزشی سیاسی و اقتصادی بالاتر، بیشتر بوده است. اما میزان مصرف فرهنگی در افرادی که نمره نظام ارزشی اجتماعی و مذهبی آنان بیشتر بوده، کمتر بوده است. از بین متغیرهای زمینه ای ، تحصیلات مهم ترین عامل مؤثر بر نوع نظام ارزشی و در نتیجه بر نوع و میزان مصرف فرهنگی افراد بوده است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که نظام ارزشی افراد در میزان مصرف فرهنگی آنان نقش دارد.
خیابان به مثابه فضای اجتماعی: فراتحلیل پژوهش های مرتبط با منظر شهری در ایران دهه 90(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
227 - 249
حوزههای تخصصی:
منظر هر شهری برون داد واقعیت های آن جامعه است؛ بدان معنی که مفهوم منظر، برون داد یک واقعیت اجتماعی است که ازسوی استفاده کنندگان از فضای شهر، به صورت پویایی مورد ادراک قرار می گیرد و به طور دائم بازتولید می شود. خیابان به عنوان یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده فرم اصلی هر شهر و نماد فرهنگی و اجتماعی و برقرارکننده ارتباط فضایی و اتصال دهنده فعالیت های شهری می باشد. به دیگر سخن، خیابان ها فضاهایی برای منظرسازی شهری بوده و به عنوان بسترهای جریان ساز در بازتاب شیوه های معیشت ساکنین یک شهر، فضاهایی را تصویر می کنند که به صورت روزمره بیشترین حیات جمعی را در خود جای می دهد. با عنایت به اهمیت موضوع خیابان در مطالعات شهری ایران امروز به مثابه یک فضای اجتماعی و پررنگ بودن مباحثات منظر در این زمینه، در پاسخ به این پرسش های مهم که تا چه اندازه به این گونه مباحث در پژوهش ها توجه علمی اساسی شده و هم چنین سیر تحول و تطور فکری این گونه مباحث به چه سبک و سیاقی پیش می رود؟ باید یادآور شد که نتایج فراتحلیل پژوهش ها نشان می دهند که به موضوع مذکور طی دَه سال اخیر توجه جدی شده است. هم چنین بررسی ها نشان می دهد که مطالعات شهری ایران با چرخش های فکری مهمی روبه روست که از دلایل چرایی آن می توان به توجه مجدد به بحث سیاست گذاری های مدیریت منظر، نگرش سیستمی به شهر و مهم تر از همه، کاربست محوری مفاهیمی که از جنس اجتماعی (مهم ترین آنان هویت، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و حضور پذیری) هستند، اشاره نمود و همین امر حکایت از انعطاف پذیری نظام مطالعات شهری در ایران امروز در مباحث مرتبط با منظر خیابان دارد.
تاثیر محرومیت های اجتماعی بر هنجار صداقت موردپژوهی چندگانه گروه های شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
137 - 167
هدف این پژوهش شناسایی وضعیت انواع محرومیت در جامعه و اثر آن بر هنجار اجتماعیِ صداقت است. از آنجایی که هنجار صداقت نقش مهمی در نظم اجتماعی دارد، نظریه تبیین کننده پژوهش نظریه چلبی(با تاکید بر اخلاق مسئولیت) است. در سنجش محرومیت چهار بُعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و درسنجش هنجار صداقت تصور از وضعیت هنجار در جامعه و آمادگی برای رعایت هنجارها (در شعاع عام گرا یا خاص گرا) و صبغه ارزش اخلاقی آن مورد نظر بوده است. این مطالعه مبتنی بر موردپژوهی چندگانه و با روش پیمایش درون موردی است. در انتخاب موارد شغل معیار اصلی بوده و 381 نفر از افراد شاغل (گروه های شغلی کارگر، کارمند بانک،کارشناس ارشد، پاسبان، نظامی درجه دار، وکیل، بهیار، پرستار، پزشک، معلم، دبیر و استاد دانشگاه) انتخاب شدند. ضعف هنجار صداقت که توام با افزایش (به ترتیب) میزان محرومیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است نشان از نوعی اختلال هنجاری (از نوع ضعف هنجاری) درجامعه دارد که به کمک مجموعه ای از محرومیت های اجتماعی (به عنوان عوامل مقوم) 25 درصد از تغییرات آن در مدل آماری قابل تبیین است.
نگاهی به چالش های رهبران مرزگستر دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
۹۵-۷۲
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی متوالی بود؛ بنابراین، بخش کیفی پژوهش به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، مدیران و رهبران دانشگاهی با سوابق مدیریتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری معیاری و با در نظر گرفتن اشباع نظری در یافته ها، درمجموع با تعداد 12 نفر مصاحبه انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها نیز روش تحلیل مضمون بود. برای پایایی داده های بخش کیفی، از روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده شد. یافته های بخش کیفی نشان داد، چالش های مرزگستری رهبران دانشگاهی در سه دسته چالش های فردی (مهارتی و ادراکی)، سازمانی (ساختاری و زیرساختی – مالی) و محیطی (نهادی – اجتماعی) طبقه بندی شد. در بخش دوم پژوهش؛ با توجه به اینکه هدف، اعتباریابی مضامین اصلی و فرعی احصا شده بخش کیفی بود، بنابراین از رویکرد کمی و روش پیمایشی استفاده شد. جمع آوری داده ها، توسط پرسشنامه محقق ساخته شامل 15 سؤال در مقیاس پنج درجه ای لیکرت و متشکل از ابعاد چالش های فردی، سازمانی و محیطی انجام شد. پایایی پرسشنامه، با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب برای چالش های فردی (813/0)، سازمانی (861/0) و محیطی (771/0) به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS16 و آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن بهره گرفته شد. نتایج بخش کمی نشان داد، با توجه به اینکه، میانگین چالش فردی (25/4)، چالش سازمانی (45/4) و چالش محیطی (25/4) از میانگین (3) بیشتر بود؛ بنابراین، از دیدگاه مدیران و رهبران دانشگاهی، امتیاز همه ابعاد چالش ها بیشتر از حد متوسط بوده و بر اساس مقدار t در سطح (01/0 = p)، نتایج معنادار بود. ازاین رو می توان گفت، هریک از ابعاد کشف شده بخش کیفی، موردتوافق بالای مشارکت کنندگان در پژوهش بود. همچنین، اولویت بندی چالش ها، به ترتیب چالش های سازمانی، فردی و محیطی به دست آمد.
نگرش نسبت به ازدواج با خویشاوند در افراد دارای صفحه اینستاگرام در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در استان ایلام حدود 45 درصد از ازدواج ها بین افراد خویشاوند انجام می شود. شمار زیادی از بیماری ها که پایه ژنتیکی دارند در فرزندان حاصل از ازدواج های خویشاوندی بیشتر از فرزندان حاصل از ازدواج با افراد غریبه مشاهده شده است. بدیهی است که نگرش مثبت نسبت به این گونه ازدواج ها تأثیر قابل توجهی بر فراوانی آن در جامعه دارد. برای پژوهش پیمایشی حاضر، فرمی جهت جمع آوری اطلاعات، طراحی و در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر گردید و از مشاهده کنندگان درخواست شد تا به دقت به سؤالات آن پاسخ دهند. سؤال محوری پژوهش چنین بود: «آیا شما از ازدواج با خویشاوند در جامعه ایرانی حمایت می کنید؟»؛ پاسخ «بلی» و «خیر» به ترتیب نشان دهنده «نگرش مثبت» و «نگرش منفی» نسبت به ازدواج با خویشاوند است. در مجموع 476 نفر وارد مطالعه شدند. به منظور مطالعه همزمان ارتباط جنسیت، محل زندگی، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی خانواده و میزان تحصیلات با نگرش نسبت به ازدواج خویشاوندی، از «رگرسیون لجستیک چند متغیره» استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مردان نسبت به زنان (58/2 برابر)، افراد متأهل نسبت به افراد مجرد (60/2 برابر)، کسانی که حاصل ازدواج با خویشاوندان درجه سه هستند (نظیر ازدواج فرزندان عمو، عمه، خاله و دایی با یکدیگر) نسبت به آنانی که حاصل ازدواج با غیرخویشاوند هستند (81/1 برابر) و آنانی که وضعیت اقتصادی بالاتر از متوسط دارند نسبت به آنانی که در حد متوسط یا کمتر از آن هستند (54/1 برابر)، نگرش مثبت تری نسبت به ازدواج با خویشاوند دارند
آسیب شناسی وضع موجود تقسیمات کشوری در ایران با نگاه به سند چشم انداز 1404(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
159 - 174
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و آسیب شناسی وضع موجود تقسیمات کشوری در ایران با استفاده از روش تحقیق اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (مبتنی بر مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران) به بررسی موضوع می پردازد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که وضعیت موجود تقسیمات کشوری در ایران دارای آسیب های متعددی است که موانع عدیده ای را در مسیر تحقق امنیت پایدارِ مورد توجه سند چشم انداز 1404 رقم زده است؛ لذا نیازمند بازنگری اساسی است. این پژوهش در گامی نو 19 آسیب وضع موجود در تقسیمات کشوری را در دسته بندی های «سیاسی»، «اقتصادی» و «اجتماعی» احصاء و در پایان ضمن نتیجه گیری 23 الزام را در 4 دسته بندی بروکراتیک، اجتماعی فرهنگی، توسعه ای، و زیست محیطی ارائه می دهد.
زنان و مصرف موسیقی؛ سنخ شناسی ذائقه موسیقایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
98 - 63
حوزههای تخصصی:
زنان یکی از مخاطبان فعال مصرف موسیقی هستند و موسیقی همواره در تجربه زندگی روزمره آن ها حضور و نقش دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که ذائقه موسیقایی زنان چگونه است؟ و چه سنخ شناسی از ذائقه موسیقایی زنان می توان صورت بندی کرد؟ این پرسش با روش پژوهش کیفی بررسی شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروه های سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوه نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری رایج در پژوهش های کیفی انتخاب شده اند. نتایج پژوهش روایت گر آن است که زنان، جامعه ناهمگونی هستند و این ناهمگونی در ذائقه موسیقایی آن ها نیز دیده می شود. زنان در مصرف موسیقی به عنوان مخاطبان تصادفی و پراکنده، فراغت طلب و هیجان طلب تا مخاطبان هویت طلب، اعتراضی، مهارت پیشه و معناگرای موسیقی دیده می-شوند. زنان، ذائقه موسیقایی واحدی ندارند بلکه ذائقه آنها مبتنی بر پس زمینه های فردی و اجتماعی شان متفاوت است؛ این به معنای اجتماعی بودن ذائقه موسیقایی و وابستگی آن به پیشینه اجتماعی و فرهنگی است. در عین حال، با توجه به تنوع کارکردهای موسیقی در زندگی روزمره، ذائقه موسیقایی زنان به سوی ترکیبی شدن (مصرف همزمان موسیقی نخبه پسند و عامه پسند) پیش می رود. همچنین در مصرف موسیقایی زنان، جنبه های کارکردی موسیقی بر جنبه های زیبایی شناختی و معناگرایی آن غلبه دارد.
تبیین جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با رواداری اجتماعی (مورد مطالعه : قومیت های ساکن در شهرستان کازرون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه میان هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با میزان رواداری اجتماعی بین قومیت های ساکن در شهرستان کازرون پرداخته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی، حجم نمونه 389نفر و نمونه گیری بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، بر گرفته از پرسشنامه هوش فرهنگی (آنگ و همکاران،2004 ) بوده است؛ ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار spssدر دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است. براساس یافته ها، میزان رواداری اجتماعی بین قومیتها یکسان بوده است؛ همچنین میزان رواداری اجتماعی در بین افراد قومیت ها با توجه به سطح در آمد، وضعیت شغلی و تأهل، تفاوت معناداری ندارد، اما با توجه به سطوح سنی و سطح تحصیلات آزمودنی ها، با یکدیگر متفاوت است. با توجه به نتایج، رابطه معناداری بین هوش فرهنگی وبا رواداری اجتماعی باsig=.001وجود دارد. در میان مؤلفه های هوش فرهنگی، بیشترین میزان تأثیر بر رواداری اجتماعی مربوط به مؤلفه فراشناختی (beta=17/8)است؛همچنین مؤلفه های شناختی(beta=15/7)، انگیزشی(beta=16/8)و رفتاری به (beta=15/5)، نوسان موجود در رواداری اجتماعی بین قومیت ها را تبیین نموده است.
رابطه سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۱۸۸-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
مقد مه: سواد سلامت و تعهد اجتماعی از عوامل مرتبط با خودمراقبتی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19 انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر مقطعی - تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دربرگیرنده کلیه افراد 15 تا 64 ساله ایرانی در بهمن و اسفند سال 1399 بود که 447 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس، داده ها با نرم افزارهای SPSS.v16 و ArcMap GIS 10.5 و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سواد سلامت و تعهد اجتماعی با خودمراقبتی بهداشتی ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز مبین آن بود که سواد سلامت و تعهد اجتماعی 18 درصد از تغییرات متغیر ملاک خودمراقبتی بهداشتی را پیش بینی می کنند. بحث: از آنجا که سواد سلامت و تعهد اجتماعی قابلیت آموزش دارند به سیاست گذاران سلامت و متولیان آموزش عمومی توصیه می شود برای ترویج خودمراقبتی بهداشتی در دوره پاندمی بیماری کووید-19 این متغیرها را در کانون توجه قرار دهند.
بازنمایی تغییرات اجتماعی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
138 - 172
حوزههای تخصصی:
مفهوم بازنمایی همزمان با چرخش زبانی در علوم انسانی به عنوان موضوع قابل توجه حوزه مطالعات فرهنگی تبدیل شد. درنتیجه، این مطالعات، بافت های وسیع تر اجتماعی و فرهنگی و چگونگی تغییرات اجتماعی در مرکز توجه قرار گرفت. بر این اساس، توجه به بازنمایی اجتماع و چگونگی تغییرات آن ضروری است. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که با هدف حل بخشی از مشکلات نظام آموزش و پرورش کشور ساخت یافته؛ سطح اجتماع را چگونه بازنمایی می کند و این بازنمایی خاص، چه پیامدی را موجب می گردد؟ به این منظور، روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه روش بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی، انتخاب و سپس از طریق سازوکارهای زبان شناختی مایکل هلیدی، در قالب مراحل سه گانه، بازسازی و درنهایت، با استفاده از این روش، متن سند بررسی و نتایج ارائه شد. اجتماع از منظر سند مذکور دارای هفت حوزه آموزش و پرورش، سیاسی اداری، فرهنگی، دینی، رسانه و ارتباطات، حرفه ای و اقتصادی و سلامت و بهداشت است. این حوزه ها به لحاظ اعتبار در جایگاه تساوی نیستند؛ بلکه درنهایت، این نظم گفتمان دینی است که در مقام اول قرار می گیرد و امکان می یابد تا دیگر نظم های گفتمان را مورد تفسیر قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ این سند نتوانسته است با استفاده از مبانی فکری نظم گفتمان دینی، تفسیر قابل ملاحظه ای از نظم های گفتمانی دیگر ارائه کند و موجب تغییر جدّی در آنها شود. براین اساس، ترسیم روابط میان هفت حوزه موضوعی سند در راستای یک تغییر اجتماعی در نظام آموزش و پرورش نیز محقق نشده است.
سیاست رسانه ای عربستان سعودی در قبال قطر (مطالعه موردی: دوره تحریم دوحه در سال های 2017 تا 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 5 ژوئن سال 2017، با انتشار سخنان امیر قطر در تارنمای خبرگزاری الجزیره مبنی بر نقش مثبت ایران در غرب آسیا، مخالفت با تحریم جریان فلسطینی- اخوانی حماس و حزب الله تنش میان قطر و عربستان سعودی شعله ور شد. عدم عقب نشینی قطر از مواضع خود، بحران را تشدید و سرانجام به قطع روابط دیپلماتیک این دو کشور و محاصره قطر از سوی عربستان سعودی منجر گردید. این مقاله، با هدف شناخت سیاست رسانه ای عربستان سعودی در مورد قطر در دوره بحران و محاصره دوحه در سال های 2017 تا 2021 انجام شده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، سیاست رسانه های عربستان سعودی از سال 2017 تا 2021 بررسی شده است. برای این منظور، محتوای وب سایت های شبکه های العربیه، حساب های توییتری وزیر اطلاع رسانی عربستان و عائض القرنی و العریفی به عنوان داعیه های معروف عربستان سعودی، وب سایت روزنامه های الحیاه و العکاظ به عنوان نمونه آماری در بازه زمانی 2017 تا 2021 بررسی شد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که رسانه های سعودی با تبعیت از سیاست و خط مشی نظام سیاسی محمد بن سلمان و به کارگیری فنون تکنیک های مختلف پروپاگاندا مانند گواهی، دروغ، تکرار و ترور شخصیت، به طور گسترده، ترور شخصیت امیر قطر، توجیه دینی و سیاسی محاصره این کشور و معرفی دوحه به عنوان حامی تروریسم را اتخاذ کرده اند.
بازنمود وضعیت فساد در گفتمان رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
159 - 185
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به وضعیت رسانه ها و مطبوعات در کشورهایی که نرخ فساد در آن ها پایین است، به خوبی می توانیم به نسبت تعریف شده بین نقش مطبوعات و رسانه ها در مبارزه با فساد پی ببریم. از آنجا که نهادینه شدن فساد در کشور باعث دور شدن کشور از مسیر توسعه شده است، در این تحقیق به دنبال شناسایی گرایش ها مختلف فساد در گفتمان های نوشتاری و گفتاری روزنامه ها هستیم و می خواهیم نشان دهیم که چگونه این مسئله با ایدئولوژی های که در تولید اخبار نهفته است همخوان است. از چهار روزنامه وطن امروز، شرق، اعتماد، کیهان، جهت انجام مطالعه استفاده شده است و از هرکدام ازاین روزنامه ها بر اساس نمونه نظری، تعدادی متن به عنوان نمونه جهت تحلیل و تفسیر مسئله فساد انتخاب شده اند. جهت پاسخگویی به سؤالات تحقیق از روش های تحلیل نظام گذرایی هالیدی استفاده گردید.از طریق نظام گذرایی هالیدی و همچنین الگوی برجسته سازی و حاشیه رانی به دنبال تحلیل تیترها و عناوین خبری پیرامون فساد در هرکدام از روزنامه ها بوده ایم. ما به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که چگونه هرکدام از روزنامه ها از طریق تکنیک های مختلف به معرفی افراد، نهادها و سازمان و گفتمان های درگیر فساد می پردازند.نتایج حاکی ازاین می باشد که مطبوعات خنثی و بی طرف نیستند و هرکدام از روزنامه ها به بازنمایی مسائل مورد دلخواه که با منافع آن ها منطبق بود، پرداخته اند و تمام تلاش روزنامه ها در بازتاب فساد، برجسته سازی فسادهای منتسب به دیگری مقابل و در مقابل، به حاشیه بردن و عدم توجه به فسادهای گفتمان خودی بوده است.