فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۲۱ تا ۷٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36 - 65
حوزههای تخصصی:
اعتماد بیماران به پزشکان و نظام درمان یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های جامعه شناسی پزشکی در دو دهه اخیر است. با گسترش پرشتاب تقاضا برای دریافت خدمات طب مکمل و جایگزین در سطح جهانی، مطالعات پژوهشی فراوانی پیرامون این مسئله صورت گرفته که زمینه ها و علل اعتماد به این طب ها را مورد بررسی قرار داده است. در ایران نیز روند مشابهی در اقبال به اقسام طب های مکمل و جایگزین تجربه می شود که در خور پژوهش های جامعه شناسانه است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش روایت پژوهی و انجام بیست و نه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه درمان با طب های جایگزین را داشته اند، به این سؤال پاسخ می دهد که در روایت تجربه بیماری، اعتماد به نظام درمانی جایگزین چگونه شکل می گیرد و چه سنخ هایی از آن قابل شناسایی است. بدین منظور با بهره گیری از آرای گیدنز، چالش اعتماد به طب مدرن به مثابه نظام کارشناسی و بازسازی اعتماد به نظام درمانی جایگزین مورد بررسی قرار گرفته، و در نهایت، با تحلیل تماتیک یافته های پژوهش، پنج سنخِ «اعتماد تدریجی»، «اعتماد نهادی»، «اعتماد مبتنی بر درمانگر»، «اعتماد معرفت شناختی»، و «اعتماد مبتنی بر تجربه زیسته دیگران» از یکدیگر متمایز شده است. همچنین برساخت طب جایگزین به مثابه «طب بی آسیب» و «طب آسان» به عنوان زمینه های مؤید اعتماد به طب مکمل و جایگزین مورد توجه قرار گرفته است.
مطالعه جامعه شناختی نقش شبکه های اجتماعی بر بی تفاوتی اجتماعی مطالعه موردی: (شهروندان منطقه 1و 2 شهر تهران در سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تفاوتی اجتماعی وضعیتی است که طی آن، افراد با بی اعتنایی به واقعیت های پیرامون از انجام مشارکت اجتماعی- سیاسی، مسئولیت های اجتماعی، فعالیت های دگرخواهانه و درگیری فعال و مدنی در مسائل اجتماعی اجتناب می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شبکه های اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی انجام شده است. متغیرهای تحقیق حاضر؛ شبکه های اجتماعی (میزان و تنوع استفاده)، نگرش و رفتار نوع دوستانه، نگرش و رفتار مدنی و بی تفاوتی اجتماعی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان مناطق 1و 2 تهرانی بوده که به عنوان افراد نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در چارچوب نظری تحقیق جهت تبیین رابطه بین بی تفاوتی اجتماعی و شبکه های اجتماعی از نظریه های خوش بینانه، بدبینانه و میانه و نظریات نظریه پردازانی همچون: مارکس و وبر و مرتون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان بی تفاوتی در حد متوسط رو به بالاست و بین متغیرهای نگرش نوع دوستانه، رفتار نوع دوستانه، نگرش مدنی، رفتار مدنی، تنوع استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، پایگاه اجتماعی- اقتصادی)، همبستگی اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی رابطه وجود دارد. در این میان، همبستگی اجتماعی به عنوان متغیر واسط، بیشترین اهمیت را در تبیین بی تفاوتی اجتماعی داشته است.
بررسی تفاوت های استانی امید زندگی در ایران: مقایسه موردی دو استان گیلان و سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
293 - 318
حوزههای تخصصی:
در جمعیت هایی که در مرحله نهایی گذار مرگ و میر قرار دارند، یکی از مهمترین پرسش ها، میزان نابرابری های جغرافیایی موجود در شاخص امید زندگی است. برای بررسی این نابرابری ها در کشور، با استفاده از داده های اصلاح شده ثبتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و روش تجزیه آریاگا، نقش گروه های سنی و علل مرگ در فزونی امید زندگی در بدو تولد استان گیلان در مقایسه با استان سیستان و بلوچستان تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مرگ و میر نوزادان با رقم حدود 1.3 سال در هر دو جنس بیشترین تأثیر را در تفاوت سطح امید زندگی در بدو تولد دو استان داشته است. همچنین بیماری های قلبی-عروقی در زنان و حوادث غیرعمدی در مردان، به ترتیب، با رقم های حدود 3.0 سال و 1.8 سال، مهمترین علل فزونی امید زندگی در بدو تولد گیلان نسبت به سیستان و بلوچستان (به دلیل الگوی جوان تر مرگ و میر ناشی از این بیماری در سیستان و بلوچستان) بوده است. نتایج بیانگر این است که علی رغم طی شدن گذار مرگ ومیردر کل کشور، نابرابری های مهمی در مرگ ومیر استان های مورد مطالعه کشور همچنان وجود دارد و همین امر آن ها را در مراحل متفاوتی از گذار مرگ و میر، اپیدمیولوژیک و سلامت قرار داده است. توزیع عادلانه تر امکانات توسعه در سطح جغرافیایی می تواند به کاهش این شکاف ها و افزایش کلی امید زندگی در کشور منجر شود.
نقش رسانه ها در افزایش آگاهی بهداشت عمومی، بحران و هراس های اجتماعی در طول همه گیری کرونا
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
75-96
حوزههای تخصصی:
امروزه شیوع کرونا ویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده است و همه کشورهای جهان از جمله ایران را درگیر مشکلات خود نموده است. همه گیری کووید19 مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی را که از نقش قابل بحث رسانه ها ناشی می شود، برجسته می کند. در این زمینه رسانه ها نقش جهانی را در ردیابی و به روز رسانی بیماری کرونا از طریق داشبورد به روز رسانی زنده داشتند. رسانه های جمعی نقشی ضروری در دنیای امروز دارند و می توانند بستری واحد برای همه ارتباطات بهداشت عمومی، دستورالعمل های جامع آموزش مراقبت های بهداشتی و استراتژی های فاصله گذاری اجتماعی قوی و در عین حال که همچنان ارتباطات اجتماعی را حفظ کنند، فراهم کنند. نوع رفتار رسانه های هر کشور در رویارویی با بحران های طبیعی و غیر طبیعی، یکی از موضوع های مهم در فرآیند مدیریت بحران است. فقدان وحدت رویه در عملکرد رسانه ها، به طور کلی، و رسانه های دولتی، به طور خاص در شرایط بحرانی، مدیریت افکار عمومی را با چالش روبه رو می کند. از عواقب شیوع کرونا ویروس ایجاد شایعات، هراس های اجتماعی و تغییرات سریع در سبک زندگی مردم است که داشتن سواد رسانه ای را در این دوران نشان میدهد. در این پژوهش، نقش رسانه های جمعی در بهداشت سلامت، بحران ها و هراس های اجتماعی به روش توصیفی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد شبکه های اجتماعی خارجی بیشترین هراس اجتماعی در میان مردم داشتند و از طرفی از نتایج استنباط می شود که شبکه های اجتماعی نقش مهمی در تغییرات سبک زندگی و ارتباطات بهداشت عمومی شهروندان در فرآیند درگیری با کرونا دارند.
برساخت اجتماعی ایده الیسم توسعه ای غربی کاوشی زمینه مند از فرآیندهای اجتماعی تکثر ارزش های غربی در میان جوانان شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد فرایندهای اجتماعی تکثر ارزش های غربی در میان جوانان شهر یزد را بررسی کند. یکی از مسائل مهمی که در بحث ورود رسانه و شبکه های اجتماعی مجازی مطرح است اثرات ورود ارزش های غربی به زندگی روزمره است. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و از طریق نمونه گیری نظری، 22 نفر از جوانان فعال در فضای مجازی (میکرواینفلوئنسر) در شهر یزد انتخاب و مطالعه شدند. فرآیند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفتند و یافته ها در قالب خط داستان (شامل 14 مقوله اصلی و یک مقوله هسته) و مدل پارادایمی ارائه شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که ارزش های غربی ذائقه های جدیدی برای جوانان برساخت کرده اند. به گونه ای که تمایلات فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی آنان تحت تاثیر قرار می گیرد. در چنین وضعیتی جهان ذهنی و عینی مشارکت کنندگان به طور مداوم درگیر بازاندیشی های فراگیر در ارزش های جدیدی می شود که دریافت کرده اند و مواجهه آنان با این ارزش ها استراتژی ها و پیامدهای متفاوتی همانند اپوخه غرب، مدپایی زیبایی شناختی، کولاژ دوستی های فراملیتی، محدودیت های اجرای مد، جاذبه و دافعه مهاجرت را برای آن ها به ارمغان آورده است.
معمای توسعه نیافتگی ایران از دیدگاه صاحبنظران علوم اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ، تحلیل دیدگاه صاحبنظران علوم اجتماعی ایران در رابطه با علل توسعه نیافتگی کشور و دستیابی به راهکارهای پیشنهادی آنها برای رفع این معضل و دستیابی به توسعه است . با توجه به اهداف تحقیق از رویکرد کیفی و روش تحقیق دلفی استفاده شده است . مطلعین این پژوهش شامل تمام کسانی بود که در حوزه توسعه صاحبنظر بوده و در این زمینه دارای کتاب ، مقاله و یا اثر پژوهشی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات محور تعداد 15 نفر از این افراد به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند . نتایج تحقیق نشان می دهد که صاحبنظران مشارکت کننده در این پژوهش ، نقش موانع داخلی را در توسعه نیافتگی کشور مهم تر دانسته و اصلی ترین علت از دید آنها ، " سوء مدیریت داخلی " و "فقدان یک مدیریت شایسته سالار " است و فقدان مدیران شایسته و نبود دولت توسعه گرا نیز مزید بر علت شده است تا این امر تشدید و ادامه یابد . مهم ترین راهکار پیشنهادی این متفکرین برای خروج از این وضعیت ، روی کار آمدن یک دولت توسعه گرا با محوریت مشارکت همه جانبه مردم می باشد .
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با تمایل به طلاق در میان زنان بندر دیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق از آسیب های اجتماعی خانواده است که دلایل مختلفی دارد و روزبه روز در حال افزایش است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و تمایل به طلاق در میان زنان است. در این زمینه از نظریه های سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوردیو (1986)، کلمن (1988)، فوکویاما (1997) و سایر دانشمندان استفاده شده است. پژوهش از نوع توصیفی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری زنان بندر دیلم است که به طلاق گرفتن از همسرانشان تمایل داشتند. به دلیل کوچک بودن جامعه آماری، به نمونه گیری نیازی نبود و 54 نفر از آنها حاضر به پاسخگویی شدند. داده ها ازطریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. با توجه به نرمال بودن داده ها، آزمون پیرسون برای رابطه بین متغیرها به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد بیشترین زنان متمایل به طلاق گرفتن، در سنین جوانی بودند و طلاق آنان نیز در سال های اولیه ازدواج اتفاق افتاده است. بین سرمایه اجتماعی و تمایل به طلاق رابطه معکوس وجود داشت. زنان دارای مشارکت اجتماعی بیشتر، اقدامشان برای طلاق جدی بود. زنان دارای اعتماد بیشتر و روابط اجتماعی قوی تر، تمایل کمتری به طلاق داشتند. بین سرمایه اقتصادی و تمایل به طلاق و نیز سرمایه فرهنگی (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و تمایل به طلاق رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه اینکه سرمایه اجتماعی، نوعی کنترل اجتماعی پنهان برای زوجین فراهم می کند؛ یعنی وجود اعتماد و روابط اجتماعی قوی به ویژه نسبت به همسر موجب کاهش طلاق می شود.
تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج: پژوهشی در میان جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
104 - 129
حوزههای تخصصی:
تحولات سن ازدواج در ایران که در بستر تغییرات گسترده ساختاری و نگرشی دهه های اخیر رخ داده است، در پژوهش های مختلفی مطالعه شده، اما تاکنون تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مطالعه تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج جوانان هرگز ازدواج نکرده در شهر اصفهان صورت پذیرفت. نمونه تحقیق 400 نفر از جوانان مجرد واقع در سنین 35-18 ساله در شهر اصفهان می باشند. داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه در سال 1399 جمع آوری گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد میانگین سن قصد شده ازدواج در شهر اصفهان برای پسران 2/28 و برای دختران 6/26 سالگی است در حالی که سن مطلوب ازدواج پایین تر از میانگین سن قصدشده برای ازدواج آنان است. شکاف موجود بیانگر این مطلب می باشد که مسئله ازدواج تحت تاثیر عوامل زیادی می باشد که براساس یافته ها، متغیرهای پایبندی دینی، سابقه کار و هدایت دوستان دارای رابطه ای معنادار با سن قصد شده ازدواج دختران هستند و متغیرهای تحصیلات، پایبندی دینی و طبقه اجتماعی-اقتصادی نیز دارای رابطه ی معنادار با سن قصد شده ازدواج پسران هستند. در مجموع، بر اساس نتایج این مطالعه، در کنار عوامل اقتصادی، تغییرات ارزشی و نگرشی هم در سن قصد شده ازدواج اهمیت دارد و با توجه به بالا بودن سن قصد شده ازدواج، تسهیل ازدواج جوانان و تشویق آن ها به ازدواج در سن مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است.
نقش احساس امنیت در تجدید صنعت گردشگری ورزشی؛ رویکردی فرهنگ بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش احساس امنیت در صنعت گردشگری ورزشی است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد بررسی، شامل حدود 78000 تماشاگر مسابقه دو تیم فوتبال استقلال و تراکتورسازی تبریز در ورزشگاه آزادی در نیم فصل اول لیگ (97- 98) می شود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته، مربوط به احساس امنیت و حضور مجدد گردشگران ورزشی بهره برده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط 12 نفر از اساتید و صاحب نظران تأیید شد؛ علاوه بر این، ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی این پرسشنامه ها به ترتیب 82/0 و 84/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده ها، آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که برقراری امنیت بعد از برگزاری، قبل از برگزاری و درحین برگزاری مسابقه به ترتیب با مقادیر ضریب بتای 382/0، 312/0 و 248/0 در این رویداد ورزشی دارای بیشترین تأثیر بر حضور مجدد گردشگران ورزشی بودند (05/0 ˂ p).
تفاوت نسلی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ملاحظات نسلی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی در ایران بررسی شده است. اصولاً ضرورت و اهمیت این قبیل مطالعات و پژوهش ها در روند فزاینده فرایند موسوم به «تغییر شکل ویژگی های جمعیت شناختی» ریشه دارد که از مهم ترین نشانه های جوامع معاصر محسوب می شود. در همین چارچوب، پرسش کلیدی پژوهش این است که آیا نگرش های جمعیت شناختی تابعی از متغیر تعلق نسلی است؛ به عبارت دقیق تر، آیا ما در عرصه نگرش های جمعیت شناختی شاهد شکاف نسلی یا هم گرایی نسلی هستیم ؟ تجزیه وتحلیل های این پژوهش، بر یک بررسی پیمایشی مبتنی است که جمعیت نمونه آن را در مجموع، تعداد 5200 نفر مردان و زنان ساکن نقاط شهری و روستایی دوازده شهرستان منتخب ایران تشکیل می دهد. به طور خلاصه، نتایج تجزیه وتحلیل ها نشان داده است ملاحظات نسلی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی هم در چارچوب ترکیب و آمیزه ای از دو نظریه جایگزینی نسلی و نظریه تغییرات نگرشی میان نسلی تبیین و تأیید می شوند و هم بر این نکته مهم صحه می گذارند که نباید به سادگی ملاحظات نسلی مرتبط با نحوه نگرش به مجموعه درهم تنیده ای از مؤلفه های جمعیت شناختی مشتمل بر سن ازدواج دختران، سیاست افزایش جمعیت، ترجیحات فرزندآوری، طلاق و مهاجرت را منحصراً در قالب یکی از دو گزینه شکاف نسلی یا هم گرایی نسلی تقلیل داد.
تحلیلی دیگر از رفتار زیست محیطی زنان: ورود مفهوم نابرابری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات حوزه جامعه شناسی محیط زیست، جنسیت اغلب به عنوان متغیر زمینه ای وارد تحلیل می شود که موجب تبیین ناقص رفتار زیست محیطی زنان و مردان در حوزه خصوصی شده است. هدف این مقاله بررسی رابطه الگوی رفتار زیست محیطی زنان و مردان در حوزه خصوصی (خانه) با پایگاه اقتصادی آنان است. در چهارچوب نظری، از مفهوم نابرابری جنسیتی برای تبیین تفاوت های رفتار زیست محیطی بهره برده شده که با مفاهیم تقسیم کار جنسیتی، دسترسی بیوگرافیکی و تخصص گرایی، عاملیت بیشتر زنان در رفتارهای مسئولانه زیست محیطی در حوزه خصوصی، نسبت به مردان را بحث می کند. پژوهش به روش پیمایش با جامعه آماری شهروندان بین 18 تا 75 سال ساکن در شهر قزوین انجام شده و نمونه ها از طریق شماره گیری ارقام تصادفی مبتنی بر چارچوب شماره تلفن با حجم 390 نفر انتخاب شده اند؛ داده ها نیز از طریق مصاحبه تلفنی با سؤالات بسته چندگزینه ای جمع آوری شده است. یافته ها حاکی از آن است که میانگین رفتار زیست محیطی زنان در حوزه خصوصی در سه سطح اقتصادی شاغل، شاغل تمام وقت و شاغل با قدرت نظارتی، بیشتر از مردان است؛ این نشان می دهد که ساختار فرهنگی و اجتماعی مبتنی بر نابرابری جنسیتی، الگوهای رفتاری در حوزه خصوصی را حوزه تخصصی زنان تعریف کرده و به این علت میزان رفتار زیست محیطی زنان نیز با هر پایگاه اقتصادی در این حوزه بیش از مردان است.
واکاوی علل نگرش منفی برخی صوفیان خراسان به ازدواج از قرن دوم تا پنجم ه.ق.
حوزههای تخصصی:
جریان تصوف در دو اصل بیان شده، از آن جمله یکی پاکی درونی صوفی که عبارت از قلب بوده برای خداوند. در مرحله دوم باید یک صوفی در مرتبه ای اتحاد به وجود خداوند برسد. بناً برخی از صوفیان به همین دلیل به یکی از جلوه ای مهم زندگی انسان که ازدواج بوده، کم تر توّجه نموده دوری می کردند، درحالی که ازدواج و تشکیل خانواده برای ادامه نسل بشر اهمیت خاصی در اسلام دارد؛ این عده ای از صوفیان که نسبت به ازدواج و تشکیل آن کم علاقه بوده اند، به دلیل بعضی از الزامات خانوادگی بوده اند. از جمله این که محبت زن و فرزند را مانع بین خود و خداوند می دانستند. به باور آن ها مشغله ی ازدواج باعث می شده، که به حب خداوند متعال کوتاهی صورت گیرد. روش کار در این مقاله، بررسی علل نگرش منفی نزد برخی صوفیان خراسان از قرن دوم تا قرن پنجم با روش تحقیق توصیفی- تاریخی است، و البته توضیح و تشریح این نکته که یکی از مبنای ازدواج نکردن آن ها، رابطه باخدا و اهمیتی که داشته و نمی خواستند بین این رابطه مانعی ای قرار گیرد و آن رابطه، باعث گسست رابطه باخدا شود.
مطالعه کیفی مناسبات بین ذینفعان طرح ترافیک و کنترل آلودگی هوا در شهر تهران (مطالعه موردی بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
93 - 119
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مناسبات بین ذینفعان طرح ترافیک و آلودگی هوا انجام شده است. روش تحقیق، کیفی و جامعه مورد مطالعه کلیه ذینفعان طرح ترافیک و آلودگی هوا در محدوده بازار بزگ تهران بودند. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از مطلعان کلیدی بود. با توجه به اسناد و داده های میدانی، سه سطح از ذینفعان «قطعی، فرعی و مداخله گر» شناسایی شد. این ذینفعان در مواجهه با طرح ترافیک و آلودگی هوا مناسباتی را اتخاذ کرده اند که عبارتند از: نادیدگی و اعراض، جبران سازی و حداکثرسازی منافع، نگاه دستوری و تجویزی، مشارکت آینده نگرانه، تقابل فعالانه، بیتفاوتی و تماشاگری منفعلانه، اقناع و خشنودسازی. نتایج نشان میدهد سیاست شهری با ارائه سیاست یکسان، نوعی اجبار به اطاعت را بر ذینفعان تحمیل کرده است. به منظور کاهش مناسبات منفی بین ذینفعان، باید به احیاء ساختار محلهای دست زد تا از این طریق به همراهسازی ذینفعان امیدوار بود.
عوامل زمینه ساز قانون گریزی در ادارات شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های اصلی همه دولت ها، نهادینه کردن قانون در ساختار اداری است؛ اما در واقعیت و متناسب با وضعیت کشورها، همواره میزانی از قانون گریزی وجود دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل زمینه ساز قانون گریزی در ادارات شهر اهواز است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. افراد مورد مطالعه، کارمندان اداری شهر اهواز در 1399 بوده که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های حاصل از مصاحبه بر مبنای روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: در فرایند تحلیل بر مبنای مضامین پایه، ده مضمون سازمان دهنده تعاملات درون قومی، حمایت گری قومی، نظارت شکلی، ضعف در برخورد با افراد متخلف، تغییر ارزش های مرتبط با قانون مندی، فشار قانون گریزی، بی علاقگی شغلی و بی تفاوتی به منافع سازمانی به دست آمد؛ که درنهایت چهار مضمون فراگیر «شبکه روابط قومی، ضعف نظارت سازمانی، کاهش قبح قانون گریزی و ضعف تعهّد سازمانی» به عنوان عوامل زمینه ساز در ایجاد قانون گریزی مشخص شدند. نتیجه گیری : با توجه به دیدگاه کارمندان درباره عوامل زمینه ساز قانون گریزی باید از طریق مداخلاتی همچون «حاکم نمودن مناسبات شهروندی در سطح جامعه، تقویت نظارت سازمانی در بُعد کمّی و کیفی، تقویت ارزش های همسو با قانون مندی و نهادینه کردن مدیریت علمی» قانون مندی را در بین کارمندان افزایش داد
سبک زندگی سازمانی با رویکرد شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۳
43 - 60
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی سبک زندگی سازمانی با رویکرد شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه های خراسان شمالی می پردازد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش متخصصان و اساتید علوم تربیتی، مدیریت و الهیات بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس معیار اشباع نظری، انتخاب شدند. نتایج حاصل از یافته های پژوهش با رویکرد نظریه داده بنیاد نشان داد که سبک زندگی سازمانی با رویکرد شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه، در بعد فردی (شامل مؤلفه های اصول اخلاقی، اصول اعتقادی، ویژگی رفتاری و شخصیتی کارکنان)، در بعد سازمانی (شامل مؤلفه های فرهنگ سازمانی، امنیت شغلی، عدالت محوری)، در بعد مدیریتی (شامل مؤلفه های اخلاق مداری، تفویض اختیار)، در بعد گروهی (شامل مؤلفه های هدف مشترک، اخلاق اجتماعی) و در بعد محیطی (شامل مؤلفه های سیاست و اقتصاد) می باشند. محوریت قرار دادن معنویت در دانشگاه زمینه انسجام بیشترکارکنان و پاسخگویی اثربخش آنان به الزامات محیط سازمانی و ظهور جامعه ای سالم را فراهم می کند.
تحلیل عوامل فرهنگی – هویتی مؤثر در گرایش به تغییر نام افراد در مراجعین به اداره ثبت احوال (مطالعه موردی شش شهر در استان خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
21 - 40
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه تحلیل عوامل فرهنگی – هویتی موثر در گرایش به تغییر نام افراد در مراجعین به اداره ثبت احوال (مطالعه موردی 6 شهر در استان خوزستان) انجام شده است. نام و نام گزینی وسیله ای است برای شناسایی هویت انسان و جزء فرهنگ یک جامعه محسوب می شود. این پدیده در بین جوامع بشری چه جوامع ابتدائی و مدرن وجود داشته است. ایده اصلی تحقیق از نظریه آنتونی گیدنز استخراج و عوامل فرهنگی و هویتی را در تغییر نام مؤثر دانسته است. در این تحقیق جمعیت آماری متقاضیان تعویض نام در استان خوزستان در سال جاری که تعداد آنها 9035 نفر بوده مراجعه نموده، در میان این تعداد جمعیت مراجعه کننده تعداد 396 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان جمعیت نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. روش انجام این پژوهش مبتنی بر پیمایش، و تکنیک گردآوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه بوده است. نتایج یافته ها نشان داده است که هر چه میزان هویت و عوامل فرهنگی قوی تر باشند به همان میزان در گرایش به تغییر نام تأثیرگذار خواهند بود. شاخص وسایل ارتباط جمعی، هویت فردی، اعتقادات و باورها و هویت قومی بیش ترین همبستگی را در گرایش به تغییر نام نشان داده است.
شیوه های تقویت خداباوری کودک در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خدا و توحید، از مفاهیم بنیادین و سنگ بنای مفاهیم اعتقادی است؛ اما درک صحیح از «خداباوری» و مفاهیمی کلیدی آن برای کودکان دوره پیش عملیاتی آسان نیست، چراکه این مفاهیم انتزاعی است. رسانه ملی با اتخاذ شیوه های مناسب و در اختیار داشتن ظرفیت های عظیم آموزشی و تربیتی ازجمله شبکه های تخصصی کودکان می تواند نقش اساسی داشته باشد. در این پژوهش داده ها از طریق روش اسنادی و مصاحبه نیم ساخت یافته از کارشناسان مربوط گردآوری شده و سپس از طریق روش تحلیل تفسیری و تحلیل مضمون، موردبررسی قرارگرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که برای تقویت خداباوری در کودک 4 -7 ساله می توان سه دسته از روش های شناختی، عاطفی و رفتاری پیشنهاد داد. عینی سازی مفهوم خدا، الگوسازی، تلقین انگاره ها و نمادسازی ذیل راهکارهای دسته شناختی قرار دارند. ایجاد جاذبه ها، از بین بردن عوامل دافعه خداباوری و استفاده از الگوهای روابط انسانی عاطفی ناظر به راهکارهای عاطفی هستند. قراردادن کودک در فضاهای معنوی و روح بخش توسط رسانه، استفاده از الگوهای رفتارساز و تمرین عملی مناسک ساده دینی از طریقه رسانه به تقویت بعد رفتاری می پردازند.
شبکه های اجتماعی و خشونت خانگی علیه زنان؛ تحلیل هشتگ و واکنش کاربران اینستاگرام به قتل رومینا اشرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی امروز یکی از اصلی ترین محیط ها برای بروز احساسات و همین طور تأثیرپذیری در مواجه با اخبار و معضلات اجتماعی هستند. ازاین رو شناخت این محیط برای فهم رفتار کاربران و شناخت نقش فضای مجازی بسیار پراهمیت است. در تحقیق پیش رو، اینستاگرام به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی مهم در بین کاربران فارسی زبان (ازلحاظ تعداد کاربران) برای تحقیق انتخاب شد تا معضل اجتماعی خشونت خانگی علیه زنان به عنوان یکی از سوژه های مهمی که افکار عمومی را در سال های اخیر تحت تأثیر قرار داده است موردبررسی قرار گیرد. در این تحقیق موضوع قتل شرافتی (قتل رومینا اشرفی) به عنوان یکی از حادترین اشکال خشونت خانگی به طور هدفمند برای مطالعه انتخاب شد و با تحلیل هشتگ #رومینا_اشرفی در اینستاگرام بخش عمده ای از محتوای به کاررفته در این شبکه اجتماعی که مرتبط با حادثه بودند استخراج شد. از میان ۴۵.۸ هزار پست 33 هزار و 740 پست بر اساس بیشترین بازدید و بیشترین مشارکت نمونه گیری شد. سپس خط زمانی تولید محتوا در اینستاگرام استخراج گردید و با استفاده از هشتگ های مشابه، محتوای منتشرشده نیز محوربندی گردید. در ادامه پست های برتر و پربازدیدترین و پر مشارکت ترین محتوا و کاربران شناسایی شدند. درنهایت با رویکرد نتنوگرافی کامنت های پر بازدیدترین پست منتشرشده با هشتک مذکور تحلیل و دسته بندی گردید. این مطالعه نشان داد که کاربران در مواجه با حوادث این چنینی چه رویکرد و چه رفتاری را بیشتر بروز می دهند.
تدوین راهبردهای تحول سازمانی برای پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییر و تحولات محیطی، تحول سازمانی یکی از رویکردهای مهم و ضروری برای هر سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری، 14 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و برای اطمینان از روایی از نظرات استادان و برای پایایی از روش باز آزمون، مقایسه و تکرارپذیری استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار «اطلس تی» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضمن شناسایی ابعاد تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جهادی در قالب پنج بُعد «ساختار سازمانی ارگانیکی، فناوری، فرهنگ سازمانی، توسعه منابع انسانی و اهداف پیشگیری از جرم» و با مبنا قرار دادن آن ها، عوامل داخلی و خارجی تحول سازمانی نیز شناسایی شده، سپس با استفاده از رویکرد SWOT راهبردهای سازمان در قالب استراتژی های تدافعی، تهاجمی، محافظه کارانه و رقابتی تدوین شد. درنهایت مشخص شد که امروزه سازمان پلیس در حوزه پیشگیری انتظامی از جرم در وضعیت رقابتی قرار دارد. نتیجه گیری : درصورتی که سازمان پلیس از راهبردهای تعیین شده با توجه به تغییر و تحولات محیطی به درستی استفاده کند، توان و قابلیت لازم را با پیاده سازی رویکردی جهادی در پیشگیری از جرائم و همچنین کاهش آن خواهد داشت.
ارائه چارچوب سیاست گذاری کسب و کارهای پلتفرمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی از حوزه سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی در ایران و ارتباط آن با منافع عمومی؛ با شناسایی سیاست ها، موانع و الزامات سیاستی این حوزه است. رویکرد پژوهش کیفی و از روش تحلیل تم برای تحلیل داده ها استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مطالعه اسنادی و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. یافته های پژوهش نشان داد آسیب های سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی شامل: عدم به روزرسانی سیاست ها، عدم یکپارچگی فرآیند دریافت مجوزها، فرآیند بروکراتیک اخذ مجوز، عدم وجود نهاد سیاستگذار و سیاست واحد برای کسب و کارهای پلتفرمی و ...، موانع سیاستی شامل: عدم وجود سیاست های حفظ حریم خصوصی کاربران، عدم وجود سیاستگذار رسمی در خصوص کسب و کارهای پلتفرمی، عدم نظارت نهادهای سیاستگذار بر نحوه فعالیت این کسب و کارها، تعدد مراجع صدور مجوز و ... است. در این راستا از الزامات سیاستی برای حل آسیب ها می توان به وجود سیاستگذار رسمی و هم نظارتی توسط کنشگرانی از اکوسیستم پلتفرمی و سازمان های دولتی و حاکمیتی، توسعه شبکه سیاستگذاری، به روزرسانی سیاست ها و قوانین و ... اشاره کرد. نتایج در قالب چارچوبی برای آگاهی سیاستگذار، از نسبت فرایند سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی و منافع عمومی ارائه شده است.