فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۲۱ تا ۷٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
139-105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر در تحقیقات توسعه ای اعم از تحقیقات اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیک به مناطق مرزی و تأثیرات مرزی توجه بسیاری صورت گرفته است. این رغبت و علاقه وافر به مناطقی که در امتداد مرزهای همگرایی کشورها قرار گرفته اند به طور مشخصی از این تصور نشئت گرفته که این مناطق جغرافیایی ویژه، ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها شوند. مردمی که در مناطق مرزی مقیم هستند مناطقی که به عنوان نقاطی استراتژیک و عرصه انواع مبادلات مرزی مطرح هستند؛ آیا با وجود پدیده ای به نام قاچاق کالا معیشتشان تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت؟ و اگر تحت تأثیر این پدیده هستند این تأثیر در چه جهتی خواهد بود؟ در این تحقیق اثرات قاچاق کالا بر معیشت مرزنشینان و سبک زندگی موردبررسی قرار گرفته یا به عبارتی اثرات قاچاق کالا بر میزان سرمایه اقتصادی، انسانی و اجتماعی ساکنان روستاهای مرزی بررسی شده است. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. جامعه آماری را خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان بانه که در عمق حداکثر 25 کیلومتری مرز قرار داشتند را شامل می شد. در انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای در سه سطح فاصله 5 ، 15 و 25 کیلومتری استفاده شد که تعداد 380 خانوار به عنوان نمونه آماری موردبررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج از تفاوت معنادار ضریب نفوذ قاچاق، در سطوح مختلف مرزی، حکایت داشت و هرچه فاصله از مرز، کمتر، میزان تکرار قاچاق افزایش پیدا می کرد. با توجه به نتایج می توان گفت افرادی که معیشت وابسته با قاچاق کالا داشتند ازلحاظ سرمایه اقتصادی در سطح بالاتری قرار داشته اما ازلحاظ سرمایه انسانی و اجتماعی از میزان پایین تری برخوردار بودند. همچنین عموم مرزنشینان بر این باور بودند که قاچاق کالا بر وضعیت معیشتی آنها تأثیر مثبت داشته و در صورت مسدود شدن مرزها وضعیت اقتصادی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد. بحث: درواقع قاچاق کالا یا کولبری به عنوان یک شیوه معیشتی جایگزین، موجب ارتقای سطح سرمایه های معیشتی، خصوصاً سرمایه اقتصادی خانوارهای وابسته به قاچاق شده بود، هرچند که به طور ضمنی در لابه لای این پژوهش به این امر اشاره شده که قسمت اعظم سود انواع تجارتهای غیررسمی همچون قاچاق، نصیب افراد متنفذ و کسانی شده که به طور غیرمستقیم در این امور درگیر و یا تا حدی نقش نظارتی داشتند.
مطالعۀ مردم شناسی بازتاب فرهنگی قصه عروسک گلین بالا در زندگی اجتماعی مردم آلوارس استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلین بالا عروسک و نوعی اسباب بازی سنتی زنان و دختران بیشتر مناطق آذربایجان است. بیشتر این مناطق گلین بالاهای مخصوص به خودشان را دارند که از نظر ساختار فیزیکی و کارکرد نمادین اجتماعی آن با هم متفاوت هستند. در این مطالعه موردی بر گلین بالاهایی تمرکز شده است که خانواده ها در روستای آلوارس شهرستان سرعین می سازند. عروسک گلین بالا در میان مردم روستای آلوارس هم به نوعی نشان دهنده نقش دختران روستا و به عبارتی آموزش وظایف و مسئولیت اجتماعی آینده آن هاست. به بیان دیگر، گلین بالا از نظر اجتماعی مقیاس کوچک زنان آلوارس و نقش آن ها در خانواده را برای کودکان بازتولید می کند. در قصه گلین بالا مردم آلوارس آیتم زمانی و مکانی تا حدودی لحن و رنگ ساختاری فرهنگ مردم آلوارس را شامل شده است. شرایط اقلیمی و زیستی قصه نشان می دهد مکان قصه کوهستانی است که زمستان های طولانی و سختی دارد و تابستان های کوتاه و خنکی در آن موج می زند. در جای جای قصه پر است از شرایط زندگی اجتماعی سختی که در زمستان طی می شود. مشکل راه و وسایل حمل و نقل با اکوسیستم طبیعی این روستای کوهستانی سنخیت دارد که باز در داستان به آن اشاره می شود. در تحلیل و تفسیر مردم شناختی این مقاله از نظریه انسان شناسی نمادین و تفسیری استفاده کرده ایم. گلین بالا از نظر فرم ظاهری و کارکرد نمادین آن با دیگر گلین بالاها تفاوت هایی جزئی دارد. قصه منتسب به این گلین بالا مخصوص مردم آلوارس است. قصه ای با این تم و موضوع در داستان های شبیه آن کمتر دیده می شود.
بازنمایی عشق در موسیقی پاپ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارائه تحلیلی از کیفیت بازنمایی عشق در موسیقی پاپ ایرانی است. روش انجام این تحقیق کیفی و از نوع تحلیل محتواست. میدان مطالعه تحقیق حاضر آلبوم های منتشرشده 10 تن از معروف ترین خوانندگان موسیقی پاپ در ایران بوده و واحد تحلیل در این پژوهش، متن کامل هر ترانه بوده و در این تحقیق به ملودی و آهنگ و دستگاه موسیقیایی استفاده شده در ترانه ها توجه نشده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل تماتیک است. چارچوب مفهومی این پژوهش مبتنی بر نظریه عشق سیال باومن و رابطه ناب گیدنز بوده و نتایج و یافته هایش، حاکی از آن است که تصویر ارائه شده از عشق در موسیقی پاپ ایرانی دارای ویژگی هایی چون فراخانوادگی بودن، تصادفی بودن، ناپایداری، تکرارپذیری، تعهدگریزی، اروتیک و زمینی بودن، پایان همراه با نفرت، عشق به مثابه تجربه ای منتشر و عمومی، کفویت عاشق و معشوق، جنسیت زدایی از عاشقی، عشق به مثابه خاطره وصل و تلخی تجربه عاشقی است. می توان گفت که عشق در موسیقی پاپ ایرانی با توصیفات گیدنز و باومن از عشق مدرن همخوانی دارد. البته ناهمجنس خواهی در عشق ایرانی تنها وجه تمایز تصویر عشق در این ترانه ها با عشق سیال و رابطه ناب است.
بررسی علل و ماهیت شورش مصر در نخستین دوره سلطه هخامنشیان (525 402 ق.م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح مصر به دست کمبوجیه و عملکرد خوب او و جانشینانش در مصر، به گواهی یافته های جدید، سبب نشد که مصریان، تحت تأثیر اوضاع آشفته شاهنشاهی قرار نگیرند و شورش نکنند. این تحقیق، با استفاده از داده های منابع اولیه و کشفیات نوین باستان شناسی، به تبیین شورش هایِ مکررِ مصریان در نخستین دوره سلطنت فرمانروایان هخامنشی در مصر می پردازد و ناکامی در دستیابی به اهداف، تبعیض و احساس حقارت جامعه مصر را، فرض اصلی بروز شورش در نظر می گیرد. بنابراین، مسئله نوشتار حاضر، چرایی و چگونگی مناسبات شاهنشاهان هخامنشی با مصر و مسئله شورش مصریان در مصر است که با روش توصیفی تحلیلی بدان پرداخته شده است. این تحقیق، با در نظر گرفتن پیشینه تاریخی و فرهنگی مصر، پس از بررسی و تبیین گزاره های تاریخی و باستان شناختی مربوط به این موضوع، ماهیت شورش های مکرر مصریان در مصر را در ارتباط مستقیم با نارضایتی آن ها از سلطه ایران بر مصر و احساس حقارت مصریان به دلیل خاستگاه غیر مصری شاهنشاه هخامنشی، با وجود همه تلاش فراوانشان در مصر، ارزیابی می کند.
مدرنیته و صورت بندی گفتمانی سیاست فرهنگی: تحلیل گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران (1285 ه . ش. تا به امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله واکاوی گفتمان سیاست فرهنگی در ایران است. نقطه آغاز این امر، رویارویی ایرانیان با مدرنیته بود. رویارویی نظامی ایران با مدرنیته و پی بردن به عقب ماندگی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مقایسه با اروپا، گفتمان های متنوعی را در جهت پاسخگویی به سؤال «چرا عقب افتاده ایم؟» پدید آورد و تلاش هایی مبتنی بر دولت - ملت سازی برای تغییر در عقلانیت حکومتی و رسیدن به سامان سیاسی مدرن آغاز شد. جایگاه فرهنگ در این بازمهندسی روح جامعه بسیار اهمیت داشت. مشروطه، پهلوی و جمهوری اسلامی ایران به منزله سه دولت (به معنای فوکویی) برجای مانده از میراث دولت - ملت سازی در ایران، سیاست های فرهنگی مشترک و سیاست گذاری های فرهنگی متفاوتی را برای بازاندیشی در هویت ملی ایرانی به کار گرفته اند. هدف این مقاله، واکاوی این نظم گفتمانی با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه (1393) است؛ بنابراین، به کمک قوانین و اساس نامه های دولتی از زمان تأسیس مجلس شورای ملی (1285 ه . ش.) تا به امروز، گفتمان ذکرشده تحلیل شد. نتایج مقاله نشان می دهند در هر سه دوره بررسی شده، دولت، محور و معنادهنده سیاست گذاری های فرهنگی بوده است. گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران در دولت مشروطیت مفصل بندی و در دولت پهلوی با تأکید بر سیاست فرهنگی نمایشی بازمفصل بندی شد. در دولت جمهوری اسلامی ایران نیز همین روند با تأکید بر مهندسی فرهنگی ادامه پیدا کرده است.
بازتولید گفتمان آمریکا در رمان ماجراهای آگی مارچ اثر سال بلو رویکرد ماتریالیسم فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
276 - 295
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تعامل اسطوره آمریکا به عنوان یک گفتمانِ فرهنگی و رمان ماجراهای آگی مارچ اثر سال بلو ، می پردازد و از جمله به نقش فعال آن در بازتولید و تحکیم این گفتمان نظر دارد. برای این منظور از رویکردِ نقادانه ماتریالیسم فرهنگی استفاده می کنیم تا نشان دهیم که چگونه وجود آنچه آلن سینفیلد یک نقصان یا «خط خطا » در ساختار گفتمان مسلط می گوید، ابتدا به «تعارض » اجازه بروز می دهد ولی در ادامه، آن را «دربرگرفته » و در خدمت ترویج و تحکیم آموزه های خود نگه می دارد. بنابراین، ابتدا نظام فکری فرهنگی غالب، «گفتمان آمریکا»، را در قالب مفهوم «رویای آمریکایی»، تبیین می کنیم، سپس تمرکز آن بر توفیق مادی و غفلت از ارزش های انسانی در ساختار آن را به عنوانِ خط خطای این گفتمان در نظر می گیریم. در ادامه، میل به متفاوت بودن در مرام آگی را نوعی تعارض محسوب می کنیم که در نبود ارزش های مورد نظرش (خط خطای گفتمان) به وجود آمده است. ما بحث می کنیم که این تمایل غالباً روانشناختی، او را در طلب «سرنوشتی» که خود رقم خواهد زد می فرستد، ولی درنهایت، برای معقول جلوه کردن و مقبول شدن، در مقابل اصول نظام مسلط، که غالباً در اعمال و اعتقادات شخصیت های دیگری که آگی با آن ها در تماس و تعامل است تجسم (ماتریالیستی) می یابد، تسلیم می شود تا آگی نیز منفعت مادی و مالی را بطلبد و با این کار خود، اصول گفتمان غالب را بازتولید و تحکیم نماید.
شبکه های استارتاپ و ارائه ی راهبردهای سیاستی
حوزههای تخصصی:
مفهوم «کارآفرینی» که از تأکیدات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به عنوان یک عبادت و عنصری تأثیرگذار در فرآیند دست یابی به اقتصادمقاومتی می باشد، در روند تحولی خود از حوزه اقتصادی به حوزه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی تسرّی یافته است. ظهور «کارآفرینی فن پایه» با نام کسب و کارهای نوپا (استارتاپ)، از جمله موضوعاتی است که به دلایل گوناگون از جمله فرصت ها و آسیب های نهفته در آن توجه محافل نخبگی و دستگاه های مسئول در عرصه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور را به خود معطوف نموده است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن زمینه ای- موردی بوده که داده ها مبتنی بر روش تبیینی تجزیه و تحلیل شده است. بررسی نقاط آسیب و فرصت پدیده «استارتاپ» و ارائه برخی راهبردهای سیاستی به منظور مدیریت بهینه ی این پدیده مد نظرمی باشد. بنابر نتایج حاصله از پژوهش؛ موضوع کسب و کارهای نوپا (استارتاپ ها) در چرخه سیاستگذاری هنوز در مرحله مسئله شناسی بوده و در برخی از لایه ها به صورت ناقص در دستور کار سیاستگذاری قرار دارد.همچنین میان دستگاه های متولی کشوری یک شکاف نگرشی عمیق از کاملاً فرصت محوری تا کاملاً تهدید محور وجود داشته که نتایج این پژوهش می تواند این شکاف را تعدیل و نگرش دستگاه های تصمیم ساز و تصمیم گیر را نسبت به این پدیده که در فرآیند تبدیل شدن به مسئله برای کشور قرار گرفته را واقع بینانه تر نماید.
سلبریتی های مجازی؛ غریبه های آشنا در عصر رسانه های اجتماعی گونه شناسی زنان مشهور ایرانی در رسانه اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت مجازی در دسترس مردم معمولی ای قرار گرفته است که به انتشار تصاویر شخصی، متون دوستانه و ویدئوهای سرگرم کننده می پردازند و «توجه» سایر کاربران را به خود جلب می کنند. پژوهشگران فرهنگ سلبریتی، چهره های مشهور مبتنی بر رسانه های اجتماعی را با اسامی مختلفی توصیف کرده اند که از میان آنها واژه «خرده سلبریتی» بیشتر از سایرین مورد استناد قرار گرفته است. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و عضویت میلیون ها کاربر ایرانی در آنها، «مورد توجه قرار گرفتن» به کالایی دلچسب و خواستنی تبدیل شده است؛ به گونه ای که افراد از هر گروه و از هر سنی متقاضی آن هستند. برخی از این افراد معمولی هم اکنون سلبریتی های رسانه های اجتماعی هستند. ولی محققان ایرانی کمتر به دلایل شهرت آنان توجه نشان داده اند. در این مطالعه، بر پایه رویکرد قوم نگاری به فضای مجازی، ما زنان ایرانی را که به دلایل مختلف در سال های اخیر در اینستاگرام شهرت به دست آورده اند شناسایی کردیم و وجوه تشابه و تفاوت بین آنها را یافتیم. تقسیم بندی میکروسلبریتی های ایرانی به هفت مقوله و توصیف ویژگی های هر مقوله از مهم ترین اقدامات و یافته های این پژوهش است.
مطالعه نقش میانجی قابلیت عاطفی سازمان در تأثیرگذاری تفکر استراتژیک بر گرایش به کارآفرینی (مورد مطالعه: وزارت صنعت، معدن و تجارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی سازمانی یکی از سازوکارهای مطلوب برای پاسخگویی به تحولات محیطی در فضای کسب وکار است. سازمان های کارآفرین با نهادینه سازی کارآفرینی، موجب پویایی در درون سازمان می شوند. این سازه، مرتبط با عوامل عدیده ای است که از بین این عوامل، در پژوهش حاضر، عامل سطح برخورداری مدیران از تفکر استراتژیک در بین کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت با تأکید بر قابلیت عاطفی سازمان به عنوان متغیر میانجی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان ستادی وزارت صنعت، معدن و تجارت است که تعداد آنها بر اساس آمار معاونت توسعه منابع انسانی در پائیز سال 2017 ، 1873 نفر بوده که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، 320 نفر به روش نمونه گیری سیستماتیک به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. اعتبار وسیله اندازه گیری مورد استفاده، اعتبار محتوایی بوده و برای برآورد پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. هم چنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که از یک سو، تفکر استراتژیک تاثیر مستقیم و معنی داری بر قابلیت عاطفی سازمانی کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت دارد و از سوی دیگر، تفکر استراتژیک به واسطه قابلیت عاطفی سازمانی نیز، تاثیر غیر مستقیمی بر کارآفرینی دارد.
نظریه اقناع رسانه ای و بازنمایی آن در عملکرد اطلاعاتی کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب خانه ها با حضور محققان، پژوهشگران و سایر علاقه مندان علم و دانش، مکانی برای تبادل آرا و افکار و تأمین منابع مورد نیاز کاربران و مراجعه کنندگان است. کتاب خانه های نوین، علاوه بر اینکه در تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود مرجع هستند، زمینه ای را فراهم می آورند که کاربران بتوانند به سهولت از امکانات رایانه ای و دسترسی سریع به فضای مجازی بهره بگیرند. از جهت اخیر، کتابخانه نوعی فضای رسانه ای و ارتباطی به نظر می رسد که می توان برخی از نظریات ارتباطی را در آن جاری و ساری دانست. یکی از این نظریه های ارتباطی، اقناع است. اقناع یا ارتباط متعالی، از مهم ترین مباحث ارتباطات رسانه ای و انسانی محسوب می شود که در کل، هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. این مقاله در پی آن است که مولفه های کتاب خانه را از این دریچه دنبال کند و به این سوال کلیدی پاسخ دهد که ارتباط میان اقناع رسانه ای و کتابخانه چگونه میسر می شود و چگونه می توان از مباحث اقناع در حوزه رسانه پلی به مباحث کتابخانه در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی زد. در این پژوهش که با روش توصیف، تبیین و تحلیل اطلاعات به انجام رسیده است، مشخص می شود که اقناع رسانه ای، هم در بهره گرفتن از نظریه معناشناختی اطلاعات، هم در مرحله شکل دهی و رمز گذاری و هم در مرحله دریافت پیام مطرح است.
رویکردی جامعه شناختی بر مناسبات میان سلطنت و وزارت در دوره نخست غزنوی (387- 431 ه / 997- 1040م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گذشته از رقابت قدیمی و سنتی میان دو نهاد سلطنت و وزارت (جنگ قدرت)، با دستیابی ترکان به قدرت به دلیل تفاوت و تقابل میان دو اندیشه و نگرش ایرانی و ترک، و نیز رقابت و تضاد میان دیوانسالاران ایرانی از یک سو و صاحبان تخت و تاج یا همان اهل شمشیر از سوی دیگر، شاهد چالش، رقابت و تضاد میان آنها در دوره غزنوی هستیم. در نتیجه این مسئله بود که وزارت و پایگاه اجتماعی آن دچار آسیب ها و لطمات بسیاری شد و از ثبات و ایمنی ای که لازمه تداوم کارکرد سیاسی و اجتماعی آن نهاد بود کاسته شد و آن را دچار تضعیف و بی ثباتی نمود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی که شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است به بررسی مناسبات میان سلطنت و وزارت در دوره سلطان محمود و مسعود غزنوی می پردازد تا ضمن پی بردن به زوایای درونی مناسبات میان آنان، به درک درست تر و واقعی تری از موقعیت و جایگاه متزلزل و بی ثبات وزارت و وزیران در آن دوره و حتی پس از آن دوره دست یابد؛ و به تأثیرات و نتایج ماندگار آن در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران واقف شود.
ساختار خانواده ایرانی در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان نهاد یا گروه اجتماعی دائماً در حال تغییر و تحول است. مطالعه ساختار خانواده و کم وکیف کارکردها در ارتباط با اعضایش و جامعه، مهم ارزیابی می گردد. متاسفانه در تاریخ طولانی ایران تحول خانواده به طور جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مقاله تلاشی مقدماتی برای شناخت ساختار و کارکردهای خانواده در دوره ساسانی با روش اسنادی است. یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ نوع غالب خانواده در دوره ساسانی «خانواده گسترده» بوده که با دو نهاد سیاسی و دینی دیگر، جامعه آن روز ایران را می ساخته است. ساختار خانواده در این دوره مردسالار بوده و تعدد زوجات رواج داشته و ازدواجهای درون گروهی تجویز می شده است. دین رسمی زرتشتی خانواده را نهادی مقدس و نقش اصلی آن را فرزندآوری می دانسته است. کارکردهای اصلی دیگر خانواده تولید و تامین اقتصادی خانواده و اجتماعی کردن و آموزش فرزندان بوده که باید شغل پدر و مادر را به ارث برده و ادامه می دادند. در این دوره خویشاوندان پدری جایگاه برتری نسبت به خویشاوندان مادری داشته اند، و پسر ارشد با همسر و فرزندانش با پدر و مادر زندگی می کرده است.
پژوهشی بر شاخص ترین نقوش نمادین گیاهی در گچبری های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر دوران باستان نقوش و نشا ن های نمادین علاوه بر جنبه های تزئینی بیانگر مسائلی مهم در باب فرهنگ، هنر و حتی ساختارهای اجتماعی یک حکومت و کشور است. در دوره ساسانی نیز نقوش نمادین با توجه به درهم آمیختگی دین و سیاست رونق بیشتری گرفته است، به نحوی که در اکثر آثار هنری به جای مانده از دوره ساسانی می توان نمونه ای از آن ها را مشاهده نمود. هنر گچبری در دوره ساسانی ازجمله هنرهای توسعه یافته ای است که نسبت به دوره های قبل به اوج پختگی خود رسیده و شاهد کاربرد وسیع آن به صورت اشکال متنوع نمادین در بناها و کاخ های ساسانی هستیم. بررسی نقوش گیاهی نمادین گچبری های دوره ساسانی، ضرورتی است که متأسفانه تاکنون به طور مستقل و مبسوط به آن پرداخته نشده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی به شمار می رود. نتیجه این بررسی نشان می دهد که غالب نقوش نمادین موجود در گچبری های دوره ساسانی ریشه مذهبی دارند، این نقوش هرچند در قالب نقوش متعدد و متنوع گیاهی به نمایش درآمده اند، لیکن هر یک از آن ها به عنوان یک سمبل از باورهای دینی و اعتقادی است. انگور و درخت زندگی ازجمله نمادهایی است که در ایران نمادی از باروری و برکت و جاودانگی هستند و همواره در این دوره این نقوش در آثار گچبری قابل مشاهده است، همچنین نقش نیلوفر معرف یکی ایزدان دین مزدیسنا است.
نسبت قیام گوهرشاد با سیاست های فرهنگی رضاشاه
حوزههای تخصصی:
رضاشاه در راستای برنامه ها و اقدامات شبه مدرنیستی، وجود فرهنگ اسلامی را مانعی برای اهداف خود می دانست و سعی کرد به بهانه ی مدرن سازی ایران، شرایط را برای تحقق این اهداف فراهم آورد. بنابراین، ضمن در پیش گرفتن سیاست ناسیونالیسم گذشته گرا(باستان گرایی)، تجددگرایی(ایجاد جامعه شبه غربی) و سکولاریسم(جدایی دین از سیاست)، مذهب زدایی را در رأس برنامه های فرهنگی خود قرار داد و سیاست کشف حجاب یکی از این نمونه ها بود؛ که در نتیجه ی مقابله روحانیون و مردم با این سیاست ها، قیام گوهرشاد به وقوع پیوست. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا نسبتِ میان قیام گوهرشاد را با سیاست های فرهنگی رضاشاه بسنجد و راهبردهای وی را برای مبارزه با فرهنگِ مذهبی بیان کند و نقش قیام گوهرشاد را در این زمینه مورد بررسی قرار دهد. حاصل این مطالعه تاریخی، ما را به این واقعیت رهنمون می سازد که قضیه کشف حجاب در راستای سیاست فرهنگی رضاشاه و به خصوص سیاست مذهب زدایی وی قرار داشت.
پدیدارشناسی سرمایه جنسی: بررسی کیفی در تجربه زیسته زنان جوان قشر متوسط در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه جنسی همچون دیگر انواع سرمایه، ابزاری برای مبادله یا هدفی برای انباشت دارایی های مطلوب انگاشته شده است. به طور خاص انتظار می رود سرمایه جنسی برای زنان که تبعیض ها و محدودیت هایی برای دست یابی به انواع دیگر سرمایه دارند، قدرت چانه زنی در زندگی اجتماعی شان را فراهم آورد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا مبتنی بر رویکردی پدیدارشناسی، برساخت سرمایه جنسی در تجربه زیسته زنان جوان را واکاوی کند. بدین منظور با 15 نفر از زنان جوان در شهر مشهد که تجربه های متنوعی از انواع مختلف رسیدگی و مداخله در مدیریت بدنشان داشته اند و به صورت هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند سرمایه جنسی در فضای بین الاذهانی عاملان اجتماعی مدنظر، مشتمل بر مجموعه ای از ویژگی ها ازجمله جذابیت جنسی به منزله بنیان ارزش گذاری، جریان یابی بر محمل بدن، قابلیت تبدیل شوندگی به صور دیگر سرمایه، مبادله پذیری، استهلاک و فرسایش، پیروی از پدیده عرضه و تقاضا، خردشوندگی، تجمیع پذیری و استانداردیابی نسبی و بازآفرینی (مجدد و مضاعف) ازطریق سرمایه گذاری است. افتراق در تجربه عاملان اجتماعی از شکل گیری، انباشت و مبادله سرمایه جنسی، محصول ترکیب بندی ها با شدت و حدت متفاوت از ویژگی های ذکرشده است.
کارکرد بینامتنیت در پویانمایی براساس نظریه ژرار ژنت (مطالعه موردی: بر پویانمایی سریالی ریک و مورتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
31 - 56
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، بینامتنیت نه تنها در ادبیات؛ که به عنوان رویکردی در نقد و مطالعات تطبیقی آثار هنری کاربرد زیادی یافته است. نظریه بینامتنیت ژرار ژنت به عنوان زیرمجموعه ای از فرامتنیت؛ راجع ارتباط هر متن(اثر هنری) و برگرفتگی آن از متون(آثار) پیش از خود و خوانش این ارتباط است. این پژوهش بر آنست تا به این سوال پاسخ دهد که چگونه می توان با رویکرد بینامتنی به خوانش آثار هنری (از جمله انیمیشن) دست زد. بدین منظور از روش گردآوری اطلاعات اسنادی و شیوه کار توصیفی و تحلیلی بهره برده شده است. برای پاسخگویی به سؤال تحقیق، ابتدا نظریه بینامتنیت و تفاوت های نظریه پردازان نسل اول و نسل دوم آن مرور شد. در ادامه، الگوی خوانش انیمیشن باتوجه به اجزای ساختاری یک انیمیشن پیشنهاد شد. مطابق با همین الگو، اجزای مختلف چند اپیزود انتخابی از یک انیمشن سریالی (ریک و مورتی) به عنوان نمونه موردی بررسی شد. ابعاد متفاوت این انیمیشن با توجه به پیش متن ها و عوامل فرامتنی)مولفی، اجتماعی و فرهنگی( مورد بررسی قرارگرفت. نتایج به دست آمده از بررسی انیمیشن ریک و مورتی حاکی از وجود بینامتن های قوی بین این اثر با پیش متن های گذشته (فیلم های قبلی همچون مردان ایکس، مرد چمنزن، مرد آهنی، پارک ژوراسیک و…) است. نتایج همچنین نشانگر آن است که نویسنده این انیمیشن توانسته با ترکیب پیش متن های متعدد، ترکیب نو با ارجاعات بیش متنی، پیرامتنی و فرامتنی خلق کند. همچنین، خوانش بافتاری اثر نشان از جایگذاری آگاهانه نشانه های معنایی نهیلیسم و خداناباوری در شخصیت پردازی و روایت های این اثر دارد. خوانش مولف اثر نیز حاکی از ارتباط موثر همکاران خالق اثر بر سبک ویژه او است.
تأثیر بازاریابی فیس بوک بر جلب رضایت مشتریان محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد بازاریابی سنتی دیگر نمی تواند نیازهای عصر اینترنت را- به ویژه در حوزه ورزش- برآورده کند. از طرفی، سازمان ها و شرکت ها، کسب و کار خود را با فعالیت های بازاریابی پیش می برند و اینترنت و شبکه های اجتماعی از مهمترین ابزارهایی هستند که بازاریابان برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده می کنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اقدامات بازاریابی در فیس بوک- به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی پرطرفدار- بر جلب رضایت مشتریان محصولات ورزشی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی است و به روش پیمایشی انجام شده است. 81 نفر از افراد جامعه آماری موردنظر، پرسشنامه محقق ساخته را داوطلبانه تکمیل کردند. همچنین از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری برای ارزیابی و آزمون فرضیات استفاده شده است. یافته های آزمون نشان می دهد شبکه اجتماعی فیس بوک، تأثیر معنی داری بر بازاریابی محصولات ورزشی نداشته است.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی با تمایل جوانان به خرده فرهنگ گروه های منحرف خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 72
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : پیوندهای اجتماعی جوانان، آنان را در موقعیت هایی قرار می دهند و سبک زندگی خاصی را به آنان پیشنهاد می کنند. بنابراین بررسی چگونگی این روابط اجتماعی و نیز گرایش آنان به خرده فرهنگ های خاص در نوع زندگی آینده آنان جزو عوامل تعیین کننده خواهد بود. هدف این پژوهش تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی با تمایل جوانان به خرده فرهنگ گروه های منحرف خارجی می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع تحقیق، کمی است که از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری انجام، و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (سرمایه اجتماعی 0/81 و تمایل به عضویت در گروه های منحرف 0/89) مورد تأیید قرار گرفت. داده ها توسط آزمون های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که میان سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن (اعتماد، انسجام، مشارکت و تعهد) با تمایل به خرده فرهنگ گروه های منحرف رابطه معناداری وجود ندارد. میان پایبندی به تعهدات دینی (0/375-) و شناخت و تمایل به عضویت در گروه های منحرف (0/351) با تمایل به خرده فرهنگ گروه های منحرف رابطه معنادار معکوس مشاهده شد. نتیجه گیری : با توجه به رابطه معکوس پایبندی به تعهدات دینی با تمایل به خرده فرهنگ گروه های منحرف می توان نتیجه گرفت که با افزایش پایبندی به تعهدات دینی در میان جوانان می توان از تمایل آنان به گروه های انحرافی کاست.
از تاریخ فرهنگ تا تاریخ فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
143 - 170
حوزههای تخصصی:
تاریخ فرهنگ و تاری خ فرهنگی دو رویک رد در حوزه علوم اجتماعی اند که هر کدام از منظر خود به توصیف و تبیین فرهنگ در جامعه انس انی می پردازند. با توجه به گس تردگی و پیچیدگی معنای یِ واژه فرهنگ و تغییر مفهوم ی واژه تاریخ، قلمرو معرفتی تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی نیز دارای گستره و ژرفای غیرقابل تعین است. البته این دو رهیافت ب ا وجود همگرایی معنایی، هم در حوزه معرفتی و هم در حیطه متدولوژی، دارای اختلاف و افتراق اند. تاریخ فرهنگ با محوریت نخبگان، تاریخ اندیشه را مورد تأمل قرار می دهد حال آنکه تاریخ فرهنگی به فرهنگ عامه توجه ویژه دارد و در کنار بررسی فرایندهای فرهنگی در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی، تجربه های زیستی انسانی را نیز مورد بررسی قرار می دهد. به علاوه در تاریخ فرهنگی بر خلاف تاریخ فرهنگ، تاریخ انسانی موضوع محور یا واقعه محور نیست بلکه معنا محور است. از لحاظ روش شناختی نیز تاریخ فرهنگ بیشتر مبتنی بر روش کمّی و اثبات گرا است حال آنکه تاریخ فرهنگی از روش کیفی تبعیت می کند که به دنبال فهم فرهنگی است. این نوشته به اجمال، وجوه همگرایی و واگرایی تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی را مورد تأمل قرار می دهد و به این ابهام اساسی پاسخ می دهد که با وجود همه مزایای رویکرد تاریخ فرهنگ، رهیافت تاریخ فرهنگی به سبب ماهیت میان رشته ای این توانایی را دارد که به جای تکیه بر روایت ها و رویدادها، به جنبه های پنهان و مغفول زندگی انسانی توجه کند.
تدوین استراتژی مؤثر در مدیریت بحران ویروس کرونا با تأکید بر نقش ناجا به روش ماتریس SWOT (مطالعه موردی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت مدیریت بحران شیوع ویروس کووید-19 در مقیاس ملی، منطقه ای و شهری این روزها بیش از هر موضوع دیگری نمایان است. البته، آنچه توجه به مسائل ویروس کووید-19 را بیش از همه در جهان واجد اهمیت کرده، سرعت انتقال و شیوع بالای آن است که راهکارهای مقابله با آن علی رغم اشتراکات در برخی لایه ها مانند مدیریت زیرساخت های شهری بر اساس موضوعاتی همچون مقیاس، موقعیت جغرافیایی، ویژگی های کالبدی، فرهنگ سکونت و دیگر لایه های زندگی در هر شهر جداگانه تعریف می شود. در پژوهش پیش رو، به بررسی مدیریت بحران ویروس کرونا (با تأکید بر نقش ناجا) در شهرستان همدان پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به روش مصاحبه با خبرگان و روش تحلیل داده ها با استفاده از روش SWOT است. با محاسبه امتیازات نهایی برای عوامل داخلی (نقاط ضعف و قوت) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) شناسایی شده مشخص شد که استراتژی مطلوب برای مدیریت بحران ویروس کووید-19 در شهر همدان استراتژی تدافعی است. در همین راستا، راهبردهایی مثل تدوین برنامه جامع مدیریت بحران مقابله با ویروس کووید-19 با همفکری متخصصین حوزه های مدیریت شهری، کادر درمان، نیروهای انتظامی، تشدید نظارت ها در اجرای پروتکل ها بهداشتی در مراکز تجمع مردم، تجدیدنظر در برنامه حرکتی ناوگان حمل ونقل عمومی جهت کاهش تعداد مسافران در ایستگاه ها و داخل وسایل حمل نقلی و... جهت بهبود مدیریت بحران ویروس کووید-19 در شهر همدان ارائه می گردد.