فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۲۱ تا ۸٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خلقیات ایرانیان از جمله موضوعاتی است که طی دهه های اخیر به آن پرداخته شده است؛ اما در همه ی پژوهش های انجام شده، با رویکرد صفر و یکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله تلاش نمودیم ، نشان دهیم که خلقیات ایرانیان امری فازی است و نمی توان با رویکرد صفر و یکی به آن پرداخت. ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش فازی به خلقیات ایرانیان در واقعه ی رژی پرداختیم. نتایج پژوهش نشان داد که مردم در واقعه ی رژی نمرات عضویتی را در ویژگی هایی چون جمع گرایی، استبدادستیزی و قانون گریزی به خود اختصاص دادند. در مصداق جمع گرایی، مشارکت مردم در اعتراض به قرارداد رژی (92/0) نمره ی عضویت فازی، در استبدادستیزی، شاخص مبارزه تا دستیابی به هدف (81/0) نمره ی عضویت فازی و در قانون گریزی، تهدید جانی مسلمانان و بیگانگان (06/0) نمره ی عضویت فازی را به خود اختصاص داد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکرد فازی به خلقیات ایرانیان می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد دوارزشی صفر و یکی به دست دهد.
بررسی سلامت روان در نوع ارتباطات مجازی و ارائه مدل ارتباطی کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
169 - 203
حوزههای تخصصی:
پیدایش فناوری های جدید ارتباطی از جمله؛ شبکه های اجتماعی مجازی، ساختار تعاملات و ارتباطات را دچار تغییرات بنیادین کرده و ارتباطات انسانی را به فراتر از زمان و مکان گسترش داده است. امروزه حضور در این فضا و برقراری ارتباطات میان فردی از نوع مجازی، به جزیی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر انسان ها به ویژه جوانان بدل شده است. مطالعه حاضر قصد دارد رابطه بین سلامت روان و نوع ارتباطات مجازی کاربران شبکه های اجتماعی را بررسی کند. جامعه آماری تحقیق، 13442 دانشجوی در حال تحصیل دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 96-95 می باشد که تعداد 375 نفر حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های سلامت روان با استفاده از پرسشنامه استاندارد گلدبرگ (1972) و داده های نوع ارتباطات مجازی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته با احتساب روایی و پایایی جمع آوری گردید. براساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با اطمینان 95 درصد بین سلامت روان و نوع ارتباطات مجازی رابطه معنی دار معکوس و منفی وجود دارد. براساس مدل معادلات ساختاری متغیر سلامت-روان با ضریب تاثیر 67/0- با متغیر نوع ارتباطات مجازی رابطه یک سویه داشت. متغیر سلامت روان با چهار مولفه خود شامل؛ علائم جسمانی، علائم اضطرابی و اختلال خواب، مقیاس کارکرد اجتماعی، و علائم افسردگی به ترتیب با ضرایب تاثیر 68/0، 46/0، 44/0 و 46/0 رابطه داشت.
مطالعۀ تطبیقی نقاشی پیکرنگاری از ناصرالدین شاه در ابتدا و انتهای دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی از شاه در دوران قاجار یکی از موضوعات اصلی پیکر نگاری درباری است. نقاشی از چهره ناصرالدین شاه (۱۲۴۷-۱۳۱۳ ق) در دوران حکومتش از ابتدا تا انتها مسیر متفاوتی را طی می کند. در دوره ابتدایی چهره او منطبق با معیارها و زیبایی شناسی نقاشی ایرانی و در دوره انتهای سلطنت چهره او تحت تأثیر صنعت عکاسی و تغییرات اجتماعی و سفر به اروپا به سمت واقع گرایی و نقاشی اروپایی تغییرمی کند. سؤال کلی این مقاله آن است که تصاویر پیکر نگاری از ناصرالدین شاه در دوره ابتدایی و انتهایی قاجار دارای چه تغییراتی است و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی، معیارهای زیبایی شناسی برای چهره شاه در هر دوره کدام است. با توجه به اهمیت نقاشی از چهره شاه در دوران قاجار، این تغییرات در نقاشی از ناصرالدین شاه قاجار از ابتدا تا انتها موضوع این پژوهش است. بدین منظور، ابتدا نقاشی پیکر نگاری در دوران ناصری بررسی می شود. سپس به سیر تحول و تفاوت و شباهت نقاشی های این دوران از ناصرالدین شاه پرداخته می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است و روش پژوهش، تاریخی–تطبیقی است. یافته ها بیانگر آن است که در دوران طولانی حکومت ناصرالدین شاه، نقاشی پیکر نگاری با موضوع شاه، یکی از مضامین اصلی در هنر نقاشی این دوران است. در دوره ابتدایی سلطنت او، نقاشی شاه متأثر از هنر نقاشی ایرانی در دوران قبل و دوران ابتدایی قاجار است و نگاه باستانی و آرمان گرایانه دارد، ولی در نقاشی دوره انتهایی، به علت تأثیرپذیری از تحولات اجتماعی این دوران به سمت واقع گرایی و عکاسی متمایل می شود و چهره شاه، انسانی و واقعی تصویر می شود. موضوع نقاشی از ناصرالدین شاه در هر دو دوره ثابت است، ولی نگاه نقاشان با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابتدایی و انتهایی در زیبایی شناسی متحول و متفاوت تصویر می شود. این تحولات حاصل تغییر تفکر شاه، ارتباط با اروپا، تغییرات اجتماعی و استفاده از هنر عکاسی و تمایل به تصویر واقعی به دور از هرگونه آرمان گرایی است. این عوامل نشان می دهد هنر دوران ناصری در نقاشی از چهره در هر دو دوره متأثر از تغییرات اجتماعی آن دوران است و نگاه هنرمندان به موضوع پیکر نگاری با عوامل اجتماعی تغییر کرده و دارای زیبایی شناسی متغیر است. نگاه به موضوع انسان در هنر پیکر نگاری در هر دوره متفاوت تصویر شده و این روند در چهره ناصرالدین شاه قابل بررسی است. [1] [1]. این مقاله حاصل هسته پژوهشی با عنوان مطالعه هنر نقاشی پیکره نگاری دوره قاجار تصویب شده در دانشگاه الزهرا س می باشد.
واکاوی روش های ارزیابی مطالعات ملی آینده نگاری علم و فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
37 - 76
حوزههای تخصصی:
آینده نگاری یکی از مؤثرترین ابزار های تدوین استراتژی ها و سیاست های بلندمدت با هدف توسعه پایدار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و نیازمند صرف وقت، منابع انسانی و مالی فراوان است. ارزیابی آینده نگاری نیز جزء اساسی هر برنامه آینده نگاری است چرا که یک چارچوب یا ساختار هدفمند برای کمک به بدنه دانش آینده نگاری فراهم میکند. بدون این چارچوب هیچ راهی برای توصیف عینی فعالیت های آینده نگاری، یا ابزاری برای مقایسه، پایش و یادگیری از این فعالیت ها وجود نخواهد داشت. بررسی پیشینه ارزیابی آینده نگاری نشان می دهد، هیچ اجماع نظری میان پژوهشگران در مورد چارچوب های ارزیابی آینده نگاری وجود ندارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر توسعه چارچوبی جامع و روش شناسانه برای ارزیابی آینده نگاری ملی علم و فنّاوری بر مبنای تحلیل نظام مند تجربیات نظری و بهره گیری از مطالعه اسنادی است. براساس نتایج به دست آمده، وجود دو نگرش منطقی و سیستمی، جامعیت یک چارچوب ارزیابی آینده نگاری را تضمین می نماید. چارچوب ارزیابی پیشنهادی بر پایه نگرش منطقی شامل معیارهایی نظیر کارایی، تناسب و اثربخشی و بر پایه نگرش سیستمی شامل معیارهایی نظیر افزونگی رفتاری و تأثیرگذاری سیاستی است. سپس، با استفاده از چارچوب مذکور، تعدادی از تجربیات ارزیابی آینده نگاری کشورها، تحلیل و بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که در اغلب آنها نگرش منطقی حاکم بوده و معیار ها و سنجه های نگرش سیستمی در آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تأثیر فعالیت های هنری بر کیفیت زندگی زنان هنرمند (مورد مطالعه: زنان بالای 18 سال مشغول فعالیت های هنری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مفاهیم پیچیده و چندبعدی است که به عنوان شاخصی برای توسعه کشورها مورد سنجش قرار می گیرد و از مبانی سیاستگذرای و برنامه ریزی کلان کشورها محسوب می شود. زنان در کشورهای در حال توسعه به دلیل نقش های سنتی که بر عهده دارند، کیفیت زندگی پایین تری را تجربه می کنند. کیفیت زندگی زنان و ارتقای آن به جهت اینکه تقربیاً نیمی از جمعیت جوامع را تشکیل داده و نقش محوری در تربیت نسل آینده جوامع دارند از اهمیت مضاعفی برخوردار است. شناخت کیفیت زندگی زنان هنرمند، عوامل تأثیرگذار بر آن و رضایت از زندگی هدف این مطالعه است. در این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی کمی) استفاده شد. در روش کیفی 32 مصاحبه انجام شد که نتایج نشان داد در اثر انجام فعالیت هنری تعدادی متغیرهای عینی و ذهنی بوجود می آید و این متغیرها به عنوان عواملی تأثیرگذار و مثبت نقش مهمی در ارزیابی و رفع نیازهای اساسی زندگی افراد دارند که پیامد آن احساس رضایت و ارتقاء کیفیت زندگی است. با توجه به نتایج بخش کیفی 270 پرسش نامه تکمیل گردید که نتایج نشان داد؛ میانگین شاخص کل تأثیرات (روحی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) ناشی از فعالیت های هنری این زنان برابر48/60 از 100 و میزان کیفیت زندگی آنان در ابعاد سلامت جسمی، روان، روابط اجتماعی و محیط اطراف بالاتر از میانگین است. تأثیرات ایجاد شده روحی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از فعالیت های هنری زنان منجر به تأمین انواع نیازها شده که نتیجه آن کیفیت زندگی متفاوت این زنان نسبت به دیگر زنان است
چالش مفهومی همگرایی در عصر دیجیتال؛ مفهوم پردازی «همگرایی ارتباطی جامع مجازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور اینترنت، پیشفرض ها را در هستی شناسی رسانه جمعی به چالش کشید. از همین رو، دانشمندان در دهه های اخیر به صرافت جدی جهت بازسازی مفهومی رسانه گونگی اینترنت افتاده اند. یکی از خطوط مفهومی اخیر، کلیدواژه ای پرکاربرد به نام «همگرایی» است. سؤال اصلی آنست که منظور از همگرایی در عصر دیجیتال چیست و آیا نوعی اجماع نخبگانی نسبت به مفهوم آن وجود دارد؟ یا برعکس این واژه از «تشتت مفهومی» رنج می برد؟ اگر پاسخ به سؤال اول مثبت است، آیا می توان تعریفی جامع از این واژه ارائه کرد؟ یافته ها از طریق روش مقایسه دائمی نشان می دهد مفهوم پردازی این واژه، «واگرا و متشتت» است. به نظر می رسد در یک رویکرد جامع ارتباطی، می توان همگرایی را مستولی بر اکثر عناصر ارتباطی دانست. آنچه به عنوان تعریف جامع از همگرایی تحت عنوان «همگرایی ارتباطی جامع مجازی (هاجم)» پیشنهاد می شود عبارت است از: «فرایند تقارب و یکپارچگی در 1-عمل ارتباط (میان فرستنده و گیرنده)، 2-ابزار ارتباط (میان رسانه های همگانی)، 3-پیام ارتباط (میان دیداری و شنیداری)، 4-سطوح ارتباط (میان ارتباط جمعی و غیر جمعی) و 5-کارکرد ارتباط (میان اطلاع رسانی، آموزشی و سرگرمی) است که 6-بر اثر دیجیتال شدن (یکپارچگی بین سه زیرساخت نظام داده ها (فناوری اطلاعات)، ارتباطات دور و رسانه ها) در رسانه اینترنت به وقوع پیوسته است.»
معرفی و نقد کتاب: شکاف های اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولۀ «شکاف اجتماعی» از مفاهیم مهم علوم اجتماعی است. این مفهوم که در آغاز برای تحلیل مکانیسم رأیدادن شهروندان در دموکراسیهای غربی به کار میرفت، بهمرور کاربرد بیشتری یافت و به ابزار تحلیلی مهمی در تحلیل پدیدههای اجتماعی بدل شد. شکاف اجتماعی، در سنت نظری اصلی آن، بهمعنای تأثیر تضادهای اجتماعی بر نحوۀ رأیدادن شهروندان است. چون در لیبرال دمکراسیهای غربی، نظام حزبی مبنای کنش سیاسی است، این سؤال اهمیت زیادی دارد که چه عواملی بر گرایش حزبی و نحوۀ رأیدادن شهروندان مؤثرند؟ مفهوم شکاف اجتماعی الگویی تحلیلی برای بررسی این عوامل است؛ مثلاً جنسیت و نژاد و زبان، طبقۀ اجتماعی، تحصیلات و... چه تأثیری بر گرایش شهروندان به احزاب مختلف ایجاد میکنند. همانطور که در کتاب شکافهای اجتماعی در ایران ذکر شده است، سیمور مارتین لیپست و استین روکان در تثبیت این مفهوم به معنای اشارهشده نقش زیادی بر عهده داشتند.
نقد کتاب مسائل مخاطره آمیز، آشفتگی های اجتماعی (مدل سازی پشتیبان تصمیم گیری به کمک تحلیل ریخت شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب مسائل مخاطرهآمیز، آشفتگیهای اجتماعی به قلم تام ریتچی (مؤسس انجمن ریختشناسی سوئد) تألیف شده است. ریتچی از سال 1995 تاکنون بیش از 100 پروژۀ GMA را برای آژانسهای دولتی سوئد، سازمانهای مردمنهاد ملی و بینالمللی و شرکتهای خصوصی مدیریت کرده است. این کتاب ضمن طرح مسائل مخاطرهآمیز، به معنای مرحلۀ آشفتگیهای اجتماعی و نوعی واقعیت ساختارنیافته، به تحلیل ریختشناسانه جامعی برای درک مسائل پیچیده و روابط متقابل مسائل مخاطرهآمیز میپردازد. نویسنده بهمنظور نمایش چگونگی سنجش پیکربندیها، یازده مطالعه موردی را با بهرهگیری از روش یادشده مطرح کرده است.
نقش استفاده از فضای مجازی بر روابط عاطفی زوجین (مطالعه موردی: خانواده های تهرانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
62 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان تأثیر استفاده از فضای مجازی بر روابط عاطفی زوجین در بین خانواده های تهرانی که از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند، در نیمه نخست سال 1397، انجام گرفته است. چارچوب نظری تحقیق ملهم از نظریات رابطه ناب و عشق سیال به تبیین مسئله پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه است. 384 نفر از کاربران شبکه مجازی تلگرام به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه به صورت آنلاین در اختیار آنها قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میزان استفاده از فضای مجازی نقشی در روابط عاطفی زوجین ندارد. اما با ابعاد میزان توافق رابطه معکوس و با صادق بودن رابطه مثبت دارد. تنوع در موضوع های دنبال شده در شبکه های اجتماعی مجازی سبب تقویت روابط عاطفی زوجین می گردد و بر ابعاد صمیمیت، میزان توافق و پایبندی به تعهدات نقش مثبت و بر بُعد علاقه و محبت نقش منفی دارد، اما این اثرگذاری در سطح ضعیفی می باشد. نتایج استفاده از انواع شبکه های اجتماعی مجازی و موضوعاتی که در این گروه ها دنبال می شود می تواند سبب شکل گیری نوعی از آگاهی در افراد گردد که سبب تقویت روابط عاطفی زوجین گردد.
کاوش و تبیین الگوهای فضایی دگرگون شده در پخشایش جمعیتی مناطق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای پخشایش جمعیتی در بازه های زمانی گوناگون، جلوه های متنوعی از مراحل پیچیده دگرگونی های اجتماعی- فضایی در مناطق سرزمین است. این پژوهش با هدف بررسی الگوهای فضایی ناشی از پخشایش جمعیت در استان ها و شهرستان های کشور در بازه زمانی 1390 تا 1395 سعی دارد تا پیامدهای اجتماعی- فضایی این الگوها را در ارتباط با دگرگونی فرایندهای شهرنشینی و شهری شدن مناطق کشور کاوش نماید. پژوهش حاضر، در دو سطح توصیفی– تحلیلی با استفاده از داده های سرشماری نفوس و مسکن و کاربست تکنیک های ترکیبی در تحلیل یافته ها بر اساس دستورهای Hot Spot و Cold Spot (مبتنی بر ضرایب موران و آنتروپی) در GIS تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شهرستان های قرار گرفته در مرکز کشور دارای مهاجرت پذیری بالایی بوده و شهرستان های واقع در مناطق شرقی و غربی کشور در دوره زمانی مهاجرت فرستی قرار دارند. این امر نشان دهنده کاهش فعالیت در بخش کشاورزی در مناطق حاصلخیز و افزایش الگوی اشتغال در بخش خدمات و صنعت در مرکز کشور است. از طرفی این روند باعث تضعیف انسجام و توازن فضایی در مناطق سرزمین شده است. آن چه مشخص است، الگوی پخشایش جمعیت در مناطق سرزمین مغایر با اصول و چارچوب بهینه آمایشی است.
To Wear or Not to Wear the Hijab Online (A Study of the Identity Performances of Muslim Canadian Women on Facebook)
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۴, Issue ۲, July ۲۰۲۰
81 - 100
حوزههای تخصصی:
This paper looks at how Muslim women with an Iranian background and now living in Canada perform their identity through wearing the hijab. This was achieved by observing the behavior of six members of this community on Facebook using Erving Goffman’s stigmatization theory. The observation reveals that women who wear the hijab are more likely to identify themselves as Muslim-Canadian while those who have abandoned the hijab after immigration are more likely to identify themselves as Iranian-Canadian. Moreover, the results show that while Goffman’s theory is very useful in trying to understand the stigmatization of the veil after the 9/11 attacks as well as other extremists’ attacks, the pressures that this created on Muslim women, as well as the behavior of some women in dropping the veil in order to ‘pass’ such stigmatization, his theory is of limited use in understanding the more complicated performance of women who kept their hijab in spite of the challenges they faced.
مؤلفه های مؤثر بر بازنمایی شخصیت و مکتب شهید قاسم سلیمانی در تولیدات رسانه ای و ارائه الگوی مفهومی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵ و ۶
91 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی از مؤلفه های مؤثر بر بازنمایی شخصیت و مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در تولیدات رسانه ای است. روش : روشی که این مقاله برای تبیین این مفهوم و ارائه الگو به کار گرفته است روش تحلیل مضمون است. یافته ها: پژوهش حاضر با بررسی های به عمل آمده از گفتار اندیشمندان، بزرگان و دوستان شهید و همچنین بررسی کتب، مقالات، صفحات خبری و گفت وگوهای پیرامون شخصیت و مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی به 170 مفهوم اولیه و بعد از بررسی و تجمیع به 124 مضمون اولیه و سپس به هفت مضمون پایه و درنهایت به یک مضمون محوری در این زمینه دست یافته است. نتیجه گیری: براساس مؤلفه های به دست آمده رسانه هایی مانند رسانه های محیطی، چاپی، پخشی، تعاملی و پراکنده می توانند در بازنمایی شخصیت و مکتب شهید سلیمانی به عنوان یک اسطوره ملی در عرصه های داخلی و جهانی اثرات مثبتی را به طور واقعی در ذهن مخاطبان خود بگذارند.
تأملی بر بازشناسی جایگاه دانشگاه فنی و حرفه ای در نظام آموزش های عالی مهارتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش های عالی فنی و حرفه ای ازجمله ابزارهای توسعه صنعتی و به تبع آن توانمندسازی اقتصادی است. این نوع آموزش ها با توجه به ماهیت منعطفِ منتج از ساختارهای اجتماعی اقتصادی، تأثیر ویژه ای در ظرفیت سازی برای ایجاد اشتغال و کارآفرینی در بازار کار دارد. لکن تبلور ظرفیت فوق در چرخه اقتصادی کشور ما به دلایل مختلف ازجمله فقدان مدل توسعه مستقل، تعدد مراکز تصمیم گیر، عدم توجه وافی به نیازهای واقعی بستر جامعه، تقاضا محور نبودن هم راستا با بازار هدف و... با افتراق معناداری از مفاهیم مورد انتظار و نیازهای کاربردی، عموماً با اقتضائات بخش های صنعتی، خدماتی و کشاورزی انطباق ندارد. بر این مدار در پژوهش پیش رو باهدف بازافزایی در شیوه های مهارت آموزی دانشگاه فنی و حرفه ای به عنوان یکی از عمده ترین متولیان امر در حوزه آموزش های عالی مهارتی در کشور و سنجش تجربی سطوح آن به عنوان رویکردی تحلیلی به واکاوی روابط میان تأثیرات عوامل محیطی بر شاخصه های فن آموزی و کارآفرینی آن پرداخته شده است. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش عبارت است از: با اتکا به کدام رویکردها و سیاست های راهبردی، زمینه ارتقا و بهره وری مناسب از ظرفیت مهارتی دانشگاه فنی و حرفه ای به عنوان پیشران آموزش های عالی فنی و تربیت حرفه ای در کشور هم سو با نیازهای به روز جامعه در ارتباط با بازار کار فراهم می آید؟ در این راستا، روش تحقیق در قدم اول شامل مطالعات اسنادی و کتابخانه ای با استفاده از شیوه توصیفی پیمایشی بوده که در بررسی های میدانی با ابزار پرسشنامه و مصاحبه های نیمه ساختار یافته از جامعه آماری 70 نفری از اساتید دانشگاه، صاحبان صنایع و کارآفرینان، کنشگران اجتماعی و دانشجویان دانشگاه تکمیل و مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس یافته ها، آموزش در دانشگاه مفروض با توجه به ماهیت پیدایش و تأسیس آن، دارای الگوی ترکیبی بوده و فراگیران ضمن یادگیری مفاهیم و اصول تئوریک، آموزش های عملی و کاربردی را در کارگاه ها و آزمایشگاه های مربوط گذرانده سپس وارد چرخه کار در بازار می شوند. نتایج پژوهش نشانگر آن است که با امتزاج راهکارهایی همچون کاربست آموزش دوال در مفهوم کارکردی خود، اصلاح ساختار و سرفصل های دروس، به روز نمودن محتوا و هدفمند کردن آموزش ها بر مبنای نیازهای صنعت و اقتصاد، همگرایی نهادهای تصمیم گیر و کیفیت بخشی آموزش های عملی با سرمایه گذاری در مبادی آن می توان در اصلاح موارد فوق قدم برداشت.
واکاوی بحران هویت زنان زیر تیغ داعش در رمان الکافره بر پایه نظریه اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت تصویری ذهنی است که شخص در پاسخ به «چه کسی بودن؟» و «چگونه زیستن؟» خود می دهد. این مقوله که توسط جامعه به افراد اطلاق می شود، تدوینی از خویشتن است که نحوه رفتار، اندیشه و احساسات شخص را تبیین می کند. این مسئله روانی- اجتماعی این امکان را به فرد می دهد تا بازخورد خود را نسبت به جهان پیرامون و دیگران مشخص کند. به عبارت دیگر؛ هویت، پدیده ای ثابت نیست، بلکه دارای لایه و ابعادی گوناگون است که همین سیال بودنش، سبب پویایی و قرارگیری اش در معرض خطر می َشود، و در نهایت خطری که وارد لایه های بنیان هویت می شود، بحران آن را به وجود می آورد. اریک اریکسون اولین کسی است که اصطلاح «بحران هویت» را به کار برد و مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کرد که پنجمین مرحله آن «هویت» نام دارد. رمان الکافره اثر علی بدر ، رمانی اجتماعی با پی رنگی فمنیستی است که مؤلفه اصلی آن را بحران هویت زنانی تشکیل می دهد که زیر تیغ داعش زندگی می کنند و از هویت فردی، اجتماعی و خانوادگی برخودار نیستند. هدف از این پژوهش، آشنایی خوانندگان ایرانی با وضعیت زنان و جامعه تحت سلطه داعش در رمان الکافرهالکافره بر پایه نظریه اریکسون و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی است. یافته این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده با یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه، افق های تازه ای را از مسائلی مانند حقوق زنان در چنگال داعش، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت سلطه داعشیان می گشاید و زخم ها و جراحت هایی را که از رهگذر اشغال عراق بر پیکره زنان جامعه وارد شده است، ترسیم می کند.
زنان در جامعه ی مصرفی: مطالعه ی موردی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
235 - 259
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش شده تا به چگونگی سوژه شدن زنان ایلام در جامعه مصرفی و نحوه ی تولید سوبژکتیویته های زنانه در این جامعه پرداخته شود. چارچوب نظری اتخاذ شده برای پاسخ به این پرسش ها ریشه در آرای ژان بودریار و زیگمونت باومن دارد. روش انجام پژوهش از نوع کیفی و به شیوه ی موردپژوهی ابزاری است، به نحوی که چارچوب نظری مشخص کننده و تعیین کننده موارد تحقیق است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و با 20 نفر از زنان در دو طیف همنوا و ناهمنوا در جامعه مصرفی شهر ایلام مصاحبه به عمل آمده است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت جامعه ی مصرفی، با فشار به زنان شهر ایلام برای همنوایی با جامعه ی مذکور، تنهایی و در حاشیه ماندن را برای زنان رقم زده است. به نظر می رسد چنین نظامی با سرکوب زنان ناهمنوا و اغوای زنان همنوا، سوژه هایی مصرف گرا و همنوا تولید و خلق می کند و همزمان آن ها را در یک نظام رؤیت پذیری ادغام می کند.
طلسمات در دوره قاجاریه (گستره، کارکرد و کنشگران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود توجه پژوهشگران تاریخ هنر، ادبیات و الهیات به علوم غریبه، پژوهش های تاریخی روشمند معدود و انگشت شماری درباره تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علوم غریبه در ایران صورت پذیرفته است. این مقاله با تمرکز بر دومین علم از مجموعه علوم غریبه لیمیا یا طلسمات با روش توصیفی تحلیلی و با نگاه و رویکردی تاریخی به بررسی مسئله طلسمات و گستره باور به آن ها در دوره قاجاریه می پردازد و ضمن اشاره به انواع طلسمات و کنشگران آن به علل توسل مردم به آن ها نیز اشاره می کند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که طلسمات در دوره قاجاریه در عرصه های مختلف سیاسی، پزشکی و اجتماعی کاربرد داشته است و تفاوتی میان نخبگان و مردم عادی در باور و گرایش به آن وجود نداشت. کولیان، دراویش و یهودیان مهم ترین کنشگران این عرصه در دوره قاجاریه بودند که به مردمِ مستأصل و ناتوان، در مواجهه با مشکلات یا برای دستیابی به مقاصد گوناگونِ عاطفی، شغلی، درمانی و ... یاری می رساندند.
ارائه مدل موانع جانشین پروری با رویکرد آمیخته در ستاد فرماندهی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۷)
173 - 200
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : شناسایی مدیران شایسته یکی از چالش های پیش روی سازمان ها است. با توجه به این چالش هدف پژوهش ارائه مدل و شناسایی موانع جانشین پروری با رویکرد آمیخته در ستاد فرماندهی ناجا بوده است. روش پژوهش : در این تحقیق از روش آمیخته در بخش کیفی روش مضمون و کمی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. بدین منظور در بخش کیفی 32 نفر از خبرگان و کارشناسان بازرسی ستاد ناجا به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند در قسمت کمی به روش نمونه گیری تصادفی ساده 250 نفر از کارشناسان ستادی و یگان های تابعه مستقل انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته بین آن ها توزیع شد. روایی محتوی، سازه و پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. از روش سلسله مراتبی برای رتبه بندی متغیرها استفاده شده است. یافته ها : یافته ها تحقیق نشان داد موانع جانشین پروری در ناجا به ترتیب اولویت آن ها عبارت اند از: مؤلفه مدیریت با ضریب 5748./، ساختار سازمان با ضریب 3461./، ارزیابی عملکرد با ضریب 0557/. گزینش و استخدام با ضریب 0123/. آموزش با ضریب 0046/. و انتصاب و ارتقا با ضریب 0035/. که در بخش های مدیریت: ترس از مدیر از برنامه جانشین پروری، ساختار: تاکید برقابلیت اجرایی برنامه جانشین پروری، ارزیابی عملکرد: ارزش گذاری نامناسب عملکرد در چارچوب حکومت اسلامی، گزینش: ابهام در نقش و در بخش آموزش: تاکید برانتقال آموزه های دینی بیشترین اولویت را داشتند. نتیجه گیری: سازمان ناجا برای داشتن مجموعه ای از افراد که بتوانند جانشین های مناسبی برای مدیران کنونی داشته باشند باید موانع مهم را در نظر داشته و مدیران ارشد با حمایت خود از مقوله جانشین پروری نقش مهمی را در رسیدن به اهداف سازمان ایفا نمایند.
اثربخشی اقدامات پلیس فتا در مقابله با مزاحمت های سایبری در بازه زمانی 5 ساله با رویکرد فنی و اجتماعی (موردمطالعه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای مجازی و جرائم ناشی از آن به معضل مهم جوامع بشری تبدیل شده مزاحمان سایبری برای کاهش ریسک اعمال مجرمانه خود، بسترهای فضای مجازی را به فضای حقیقی و سنتی ترجیح می دهند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی اقدامات پلیس فتا در مقابله با مزاحمت های سایبری در بازه زمانی 5 ساله با رویکرد فنی و اجتماعی است. این تحقیق در گروه تحقیقات توصیفی پیمایشی مقطعی قرار می گیرد و از نظر نوع، کاربردی است. روش نمونه گیری به صورت تمام شمار و حجم نمونه کل جامعه آماری است. جامعه آماری در این تحقیق برابر آمار واصله از پلیس فتا ناجا و تحقیقات میدانی صورت گرفته از سوی محقق آمار متولیان مقابله با جرائم سایبری و پلیس اطلاعات و امنیت عمومی است، پس از بررسی های به عمل آمده و مستندات ارائه شده 40 نفر برآورد می گردد که این افراد در ادارات داخلی پلیس های تخصصی فتا وپاوا فعال می باشند. پس از استخراج اطلاعات، داده های آماری خلاصه و طبقه بندی گردید و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. از نتایج به دست آمده می توان گفت استفاده از ابزارهای دفاع سایبری و همچنین بسترهای سایبریک موجود پلیس فتا در سطح کشور جهت اجرا و انجام عملیات در فضای سایبری مناسب نبوده و ضعیف ارزیابی می گردد.
مطالعات فرهنگی دایاسپورا و جهان وطنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۸
1 - 24
حوزههای تخصصی:
تلاقی فرهنگ، سیاست و عاملیت در سطوح جهانی و فراملی، حوزه مطالعاتی دایاسپورا را به قلمرو نظری و تجربی جذاب و مهمی در میدان علوم اجتماعی تبدیل ساخته است. تحلیل تجربه دایاسپورا مستلزم به کارگیری سطوح تحلیلی و مفهومی چندلایه و توجه به زمینه های متنوع ساختاری، تاریخی و تکنولوژیک است. مقاله حاضر با تمرکز بر تجربه و اندیشه جهان وطنی به مثابه هسته ای محوری و استراتژیک برای فهم هویت دایاسپوریک، به دنبال نشان دادن فرآیند، سازوکار، تنوعات، موانع و تنگناهایی است که این تجربه در میان مهاجرین به خود می گیرد. نظریه فرهنگی پسا ساختارگرا، پسا استعماری و فمینیسم با به کارگیری طیفی از مفاهیم، روش ها و مفروضات رشته ای، قابلیت های زیادی در توضیح و تفسیر فرصت ها و محدودیت های پیش روی مهاجران بین المللی فراهم می سازند که توجه به آن درس های مهمی را برای سیاست گذاری مهاجرین هم در کشورهای میزبان و هم در کشورهای مادر فراهم می سازد.
سیاست های فضایی شهری و وضعیت محله های فرودست (اتنوگرافی نهادی محله های آقازمان، قطارچیان، جورآباد و کورآباد شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
48 - 26
حوزههای تخصصی:
مطالعه محلات فرودست شهری سنندج به مثابه بخشی از فضا های شهری می باشند که در طی یک فرایند تولید و تفکیک فضایی به شکل ویژه ای برساخت یافته اند. به طور کلی، آنچه مشخصاً مفروضه این پژوهش را تشکیل می دهد، تولید فضای اجتماعی از طریق سیاست های فضایی ناکارآمد شهری است که کم وبیش حق به شهرِ شهروندان را با چالش مواجه نموده است. برای گردآوی داده ها از روش اتنوگرافی نهادی استفاده شده است، بر این اساس، با ۳۶ نفر از ساکنان محله های مورد پژوهش شهر سنندج مصاحبه شده است و سعی بر آن بوده که تم ها و مقولات بنیادی ای در پیوند با سیاست های فضایی و حق به شهر استخراج گردند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نمودهای فضایی سیاست گذاری شهری از جمله عدم سیالیت فضایی، عدم مرکزیت فضایی ، نبود خودگردانی فضایی و.. حق به شهر شهروندان را ضایع نموده و عدالت فضایی را با مسئله مواجه می نمایند. این نابرابری های فضایی و تداوم پایمال شدن حق به شهر شهروندان و کاربران فضاهای محلات طرد شده ضرورت بازنگری در سیاست های مزبور و ارائه ی سیاست های جایگزین را ایجاب می کند. سیاست هایی که با اتکا به حق به شهر شهروندان و حق سکونت گاه آنان، از تقلیل کلیت و یکپارچگی شهری به ماکت و فضایی انتزاعی برای کنترل و ابژه سازی شهروندان جلوگیری نماید و فرایند تولید فضای شهری در راستای تحقق عدالت فضایی را در پیش گیرد.