فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۸۱ تا ۸٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
193 - 231
حوزههای تخصصی:
سرعت شگفت انگیز تحولات اجتماعی و سیاسی در دوران معاصر، موجب تغییرات مداومی در شیوه های زندگی مردم شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت سنخ های مختلف سبک زندگی در بین خانواده های ایثارگران سراسر کشور صورت گرفته است. این مطالعه به روش پیمایش و جمعیت آماری آن را کلیه خانواده های ایثارگران در سال 1398 تشکیل می دهند. حجم نمونه برابر با 1239 نفر و از طریق شیوه نمونه گیری چند مرحله ای داده های لازم از چهار استان تهران، خراسان رضوی، لرستان و خوزستان جمع آوری گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که در بین چهار سنخ سبک زندگی مورد مطالعه، وضعیت سبک زندگی به ترتیب اسلامی (برابر با میانگین 65)، ایرانی (برابر با میانگین 62)، مدرن (برابر با میانگین 44) و نامتعارف (برابر با میانگین 24) می باشند؛ عبارتی می توان چنین اذعان داشت که در بین خانواده های ایثارگر کل کشور، رعایت سنخ سبک زندگی اسلامی بیشتر از سایر سبک های زندگی است. طبق بررسی صورت گرفته، سبک زندگی اسلامی در بین ایثارگران، بیشترین رابطه همبستگی را با سبک زندگی ایرانی و کمترین همبستگی را سبک زندگی مدرن دارد؛ همچنین سبک زندگی اسلامی با سبک زندگی نامتعارف رابطه منفی و قوی دارد. همچنین انواع سبک زندگی بر حسب ویژگی های مختلف ایثارگری متفاوت می باشد.
مطالعه اقدامات اجتماعی پلیس و تأثیر آن بر مدیریت توسعه سرمایه اجتماعی در میان شهروندان شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
163 - 184
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیروی انتظامی یک سازمان پویا و اجتماعی است و مهم ترین وظیفه آن برقراری نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی در جامعه است، آگاهی از وضعیت سرمایه اجتماعی یکی از الزامات برای طراحی چشم انداز توسعه بلند مدت و همچنین برنامه ریزی سازمانی می باشد. لذا با توجه به آنچه بیان گردید اهمیت بررسی میزان اثربخشی اقدامات اجتماعی پلیس در افزایش سرمایه اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین بسیار واضح و آشکار به نظر می رسد. روش شناسی: این پژوهش از نظر روش پیمایشی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری کلیه مردم ساکن در شهر قزوین می باشند(حجم نمونه 480 نفر)، که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار جمع آوری پرسشنامه بود. درخصوص تجزیه وتحلیل؛ از تحلیل عامل اکتشافی، شاخص کفایت نمونه[1]، آزمون بارتلت و فریدمن بهره برده ایم. یافته ها: مقدار شاخص کفایت نمونه در تأثیر اقدامات اجتماعی نیروی انتظامی بر میزان اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعهد در قبال امنیت اجتماعی و اهتمام به پیشگیری از وقوع جرایم به ترتیب: 82/0؛ 821/0؛ 806/0 و 820/0 است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد اقدامات اجتماعی، حضور کارکنان در کنار مردم در مراسمات مختلف مذهبی، اجرای برنامه های متعدد به مناسبت هفته نیروی انتظامی، اجرای برنامه های فرهنگی در مناسبت های مختلف، برگزاری کلاس های آموزشی چهره به چهره، آموزش و اطلاع رسانی از طریق نصب بنرهای تبلیغاتی، بیشترین تأثیر را بر سرمایه اجتماعی شهروندان می گذارد
تأملی بر وضعیت الگوهای معیشتی خانوارهای عشایر در شرایط خشک سالی (مورد مطالعه: خانوارهای عشایر استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای معیشتی عشایر وابستگی مستقیمی به شرایط محیط زندگی شان دارد و بر همین اساس، مسئله اساسی مقاله حاضر این است که وضعیت این الگوها در شرایط خشک سالی در میان عشایر سیستانی و بلوچستانی چگونه است. فهم این مسئله، نخست مستلزم شناسایی الگوهای مزبور در منطقه است؛ بنابراین برحسب یافته های این پژوهش، که با رویکرد روش شناختی ترکیبی و در پی بهره گیری از تکنیک های مختلف اعم از نظرسنجی، مشاهده، گپ وگفت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و... انجام شده است، اکنون می توان حداقل از شش الگوی معیشتی عمده در این منطقه و در میان عشایر آن نام برد: 1. الگوی معیشتی متکی بر دامداری، 2. الگوی معیشتی متکی بر کشاورزی، 3. الگوی معیشتی متکی بر صنایع محلی و فروش محصولات فرعی، 4. الگوی معیشتی متکی بر کارگری، 5. الگوی معیشتی متکی بر فعالیت های خدماتی، 6. الگوی معیشتی متکی بر دریافت حمایت های دولتی. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکنون دامداری و کشاورزی در میان نیمه کوچ نشینان منطقه، در عمل فعالیتی حاشیه ای و رو به افول است. صنایع محلی نیز که از سوی زنان عشایر تولید می شود، بیشتر پاسخگوی نیازهای خود آن هاست، اما آن ها به ناچار و برای کمک به خانواده بخشی از آن را برای فروش عرضه می کنند که البته عایدی فراوانی ندارد. تولید سایر محصولات فرعی مانند حصیر نیز که وابستگی مستقیمی به امکانات محیطی دارد، دیگر چندان قابل توجه نیست. در حال حاضر خشک سالی های مداوم عشایر را به سوی فعالیت هایی سوق داده که چندان تناسبی با هویت و شخصیت فرهنگی آن ها ندارد، اما این گروه ها با وجود میل باطنی و رضایت بدان تن داده اند. از جمله این فعالیت ها می توان به کارگری و سایر امور خدماتی مانند مسافرکشی، دست فروشی و... اشاره کرد. علاوه بر این، عشایر اکنون امکان حیات خود را بدون دریافت حمایت های دولتی بسیار دشوار دیده و هر کمکی از سوی نهادهای حمایتی را به مثابه ناجی و تا حدی تعادل بخش زندگی خویش می بینند.
بررسی آموزش شهروندی در کتب درسی تعلیمات اجتماعی مقاطع سوم تا نهم با تاکید بر ساختار جدید آموزشی 3-3-6(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت نهاد رسمی آموزش درفرایند جامعهپذیری وهمچنین لزوم توجه متعادل و متوازن بین هر دو وجه حق ومسئولیت در آموزشهای شهروندی، تحقیق حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش هاست که محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی مقاطع سوم تا نهم که هدف خود را "تربیت شهروند" معرفی میکنند، تا چه حد توانسته است در جهت برقراری چنین تعادل و توازنی گام بردارد، به هریک از ابعاد شهروندی چقدر پرداخته است و آیا با بالارفتن سن، افزایش حجم کتاب و رشد شناختی دانشآموزان، آموزشهای شهروندی نیز از روند افزایشی مشخصی برخوردار است؟ روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کیفی قیاسی و جامعه آماری مشتمل برکلیه کتابهای مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی و اول متوسطه در سال تحصیلی 97-96 میباشد که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، کل آن به عنوان نمونه درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آنند که درمجموع آموزههای شهروندی در کتب مقاطع سوم تا نهم؛ مسئولیتمحورند. یافته دیگر؛ تاکید بیشتر بر شهروندی اجتماعی (4/42 درصد) و مغفول ماندن نسبی دیگر ابعاد شامل مدنی (15 درصد)، زیستمحیطی (8/13 درصد)، فرهنگی (6/9 درصد)، سیاسی (8 درصد) و بهویژه جنسی (8/3 درصد) است. بعلاوه، نمیتوان گفت که سال به سال، با بالا رفتن سن دانشآموزان، رشد شناختی آنان و همچنین افزایش محتوا و حجم کتاب، مفاهیم شهروندی در این کتابها نیز از یک روند مشخص افزایشی برخوردار بوده است
ارزیابی پوشش ثبت فوت در سازمان ثبت احوال ایران مورد مطالعه: استان یزد، سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با این فرض که اطلاعات موجود در آرامستان ها کامل ترین داده ها درباره فوت های رخ داده است، کیفیت ثبت فوت را ازطریق مقایسه اطلاعات موجود در آرامستان ها با اطلاعات سازمان ثبت احوال ارزیابی کرده است. سه شهرستان در استان یزد با توجه به ارزیابی اولیه داده ها انتخاب شدند و اطلاعات فوت ثبت شده در سال 1395 برای آنها به لحاظ کمیت (کم ثبتی) و کیفیت (بدثبتی) ارزیابی شد. پیگیری اطلاعات متوفیان در سامانه استعلام سازمان ثبت احوال نشان داد بیشتر فوت های موجود در آرامستان ها در سامانه ثبت احوال ثبت شده اند و خطای کم ثبتی در سطح اندکی قرار دارد؛ اما تحلیل دقیق تر داده ها نشان داد کیفیت اطلاعات ثبت شده اشکال هایی دارد؛ فوت بزرگسالان به طور عمده از خطای انطباق نداشتن محل سکونت و محل ثبت متوفی و فوت کودکان از خطا در ثبت فوت نوزادان زنده به دنیا آمده به منزله سقط جنین تأثیر گرفته است. در شاخص سازی آمارهای مربوط به مرگ ومیر باید ارتباط آنها با جمعیت در معرض مرگ را بررسی کرد؛ بنابراین، لازم است اطلاعات مرگ ومیر به دقت براساس محل سکونت جمعیت باشند. جابه جایی مکانی در کنار قلمدادشدن به منزله سقط جنین سبب کم برآورد شدن شاخص های مرگ ومیر اطفال شده است. همکاری بین سازمانی سه مجموعه ثبت احوال، بیمارستان ها و آرامستان مرکزی شهرستان یزد سبب شده است پوشش ثبت فوت به ویژه برای بزرگسالان در حد بسیار بالا باشد. در کنار کمیت ثبت، نیاز است تلاش سازمانی برای بالابردن دقت داده ها ازلحاظ کیفیت ثبت نیز وجود داشته باشد.
تفسیر نابردباری اجتماعی از منظر نخبگان دانشگاهی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابردباری اجتماعی از جمله مسائل اجتماعی است که در صورت تشدید و فراگیری، انسجام جامعه را به مخاطره می اندازد. مقاله حاضر به روش نظریه داده بنیاد، به تحلیل نابردباری اجتماعی از منظر نخبگان دانشگاهی می پردازد. داده ها به روش نظریه داده بنیاد از طریق مصاحبه با نخبگان دانشگاهی به دست آمد. در نوشتار حاضر، با هدف تفسیر نابردباری اجتماعی به مدلی پارادایمی دست یافتیم که تفسیرکننده ذهنیت کنشگران در خصوص شرایط، راهبردها و پیامدهای نابردباری اجتماعی است. یافته ها از دو نوع رویکرد کنشی و ساختاری در خصوص عوامل نابردباری اجتماعی حکایت دارند. در اتخاذ هریک از راهبردها، چند عامل زمینه ای (کنش و ساختار اجتماعی)، مداخله گر (تبعیض و بی عدالتی در سطح جامعه و شیوع گفتمان تحقیر) و شرایط علی (عوامل کنشی اعم از متغیرهای جمعیت شناختی و جامعه شناختی و عوامل ساختاری اعم از سطوح میانی و کلان) نقش داشته اند که اتخاذ راهبردهای کنش (آموزش عمومی و تمرکز بر جامعه مدنی) پیامدهای دوگانه ذهنی-عینی را دربرداشته است. مجموع این عوامل در یک مدل پارادایمی به هم ربط داده شدند و به تصویر کشیده شدند.
فضای سایبر و آینده هویت ملی: هشدارهای راهبردی برای امنیت ملی با رویکرد تحلیل لایه ای علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
305 - 329
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق آن است که شاخص های تبیین کننده هویت ملی در برابر شاخص های متضاد هویت ملی در فضای سایبر تعیین شده و تصویر کلان هویت ملی از سطح مسئله تا سطوح عمیق مشخص شود. روش:این مطالعه با استفاده از جمع آوری مصاحبه و کدگذاری و مقوله بندی و سپس قرار دادن داده های حاصل شده در تحلیل لایه ای علت ها، به توصیف علل و عوامل تهدیدات امنیتی فضای سایبر برای هویت ملی جمهوری اسلامی در سطوح مختلف می پردازد. یافته ها: هویت ملی مردم ایران در سطوح مختلف مورد تهدید قرار گرفته است. اگرچه این تهدید تا حدی ناشی از ضعف سیستم های سیاسی و اقتصادی است، اما به دلیل به کار گرفته شدن قدرت نرم غرب علیه ایران، این تهدید در لایه های جهان بینی و استعاره ها تشدید می شود، تا حدی که منجر به تحقیر کشور و انکار پیشرفت ها توسط کاربران داخلی و باورپذیری افکار ترویج شده از سوی غرب می شود. نتیجه گیری: هویت ملی جمهوری اسلامی در فضای سایبر با 11 شاخص معرف و 15 شاخص متضاد تعریف می شود. تعداد شاخص های متضاد در لایه علل سیستمی بیشتر از لایه های دیگر بوده و لازم است هنگام تدوین راهبرد برای انسجام بخشی به هویت ملی، این لایه مورد توجه فوری قرار گیرد.
جایگاه فرهنگ در توسعه اقتصادی منطقه گیلان با تأکید بر عوامل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۲
127 - 155
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در بستر فرهنگی و توجه به فرهنگ از گام های مهم رسیدن به توسعه است و رسیدن به توسعه اقتصادی به عنوان الزامات توسعه وابسته به عناصر فرهنگی در بستر اجتماعی یک زیست بوم تلقی می شود. مطابق چارچوب نظری کارکردگرایی نیازهای فرهنگی، زمینه ها را برای هرگونه کنش اقتصادی در راستای توسعه فراهم می سازند به گونه ای که رفع نیازها، تعریف نیازهای جدید را به دنبال دارد و در سلسله مراتب نیازها، کارکرد، مفاهیم جدید یافته تا ساختار اقتصادی اجتماعی جامعه را رقم زند. فرهنگ نیز دارای کارکرد ارضاء نیازهای انسان در زندگی اجتماعی و انطباق انسان با محیط اطرافش بوده و اجزای مختلف فرهنگ، در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر و در جهت برآوردن این خواسته شرکت می جویند. مقاله حاضر یک پژوهش توسعه ای بوده که به روش اسنادی طی سال های 1394 الی 1397 در استان گیلان انجام شده است. بر طبق یافته ها و نتایج تحقیق فرهنگ به ویژه فرهنگ عامه از جایگاه ویژه ای در امر توسعه برخوردار است، اما همه ابعاد فرهنگ عامه مردم گیلان چندان از توسعه سخن نمی گویند. آیین ها در همه فرآیندهای اقتصادی نقش اساسی دارند. تقدیرگرایی افسانه های گیلانی نمی تواند تدبیر را در کنش های اقتصادی که زمینه ساز توسعه اقتصادی اند، رهنمون شود.
شبکه اجتماعی زنان و سلامت اجتماعی در خانواده
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی کشور دارد و زنان به عنوان پایه های اصلی خانواده و محور اساسی سلامت و پویایی جامعه تلقی می گردند از این رو لازم است نگاهی ویژه به سلامت اجتماعی این قشر داشته باشیم. یکی از عوامل ارتقا دهنده سلامت اجتماعی زنان و خانواده، شبکه اجتماعی است و پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی رابطه شبکه اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین زنان بپردازد. روش: این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای متناسب، بر روی 288 نفر از زنان 18 تا 60 ساله شهر یزد انجام گرفته است. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز (1998) و پرسشنامه محقق ساخته شبکه اجتماعی جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل داده-ها به کمک نرم افزارSPSS نسخه 24 و تبیین ارتباط بین دو متغیر، به کمک نرم افزار Amos و استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شبکه اجتماعی زنان و ابعاد آن با سلامت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: شبکه اجتماعی به منزله یکی از منابع در دسترس خانواده ها و زنان می تواند سلامت اجتماعی زنان را افزایش دهد.
تحلیل گفتمان فرهنگ زیست محیطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
127 - 106
حوزههای تخصصی:
تعامل انسان با محیط زیست در ایران به هزاران سال قبل بر می گردد، اما بحران محیط زیست پدیده بسیار متاخری است که محصول بی توجهی انسان به ظرفیت محیط زیست بوده است. در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان برخی گفتمان ها در ایجاد این بحران نقش مثبت و منفی داشته اند. گفتمان محیط زیست گرایی نیز در ایران مانند دیگر نقاط دنیا در پاسخ به این بحران پا گرفت. این گفتمان به شیوه های مختلف تلاش نموده خود را هژمونیک نموده و وارد فضایی کارزار گفتمانی شود. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل این گفتمان در ایران است. در این راستا محیط زیست گرایی را به منزله یک مفصل بندی در نظر می گیریم و به روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موف به تحلیل آن می پردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه گفتمان محیط زیست گرایی دارای تاریخی طولانی است، اما با توجه به مدرن بودن بحران محیط زیست که به طور مشخص از زمان پهلوی دوم آغاز شده و با پر رنگ تر شدن پیامدهای توسعه افراطی، این گفتمان امروزه در مواجهه با چنین مسئله ای در منازعه گفتمانی از موقعیت بهتری برخوردار است. بعد از انقلاب نیز با ادامه سیاست های توسعه ای از سوی دولت های مختلف این گفتمان در تقابل با گفتمان توسعه خود را مفصل بندی نموده و به شیوه های مختلف سعی در هژمونیک شدن دارد.
مشهد تا کربلا؛ مطالعه کیفیِ دو آیین پیاده روی زیارتی آخر صفر (مشهد) و اربعین (کربلا)
حوزههای تخصصی:
مقایسه بین الگوی تجربه زیارت در دو آیین زیارتی «پیاده روی اربعین» و «پیاده روی زیارتی آخر صفر به مشهد»می تواند شناخت مناسبی از الگوهای زیارتی شیعیان به ویژه ایرانیان به دست دهد. مقاله حاضر با پرسش از این تفاوت ها و شباهت ها، در چارچوب یک پژوهش کیفی با تکنیک های مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با زائران و خادمان در هردو آیین پیاده روی، انجام شده است. داده های پژوهش از دو مطالعه تجربی در مورد پیاده روی اربعین و پیاده روی آخر صفر به مشهد، هر دو در سال 1396 گردآوری شده اند. نتایج تحقیق نشان دهنده وجوه شباهت های بنیادین در الگوهای کلی سفر و تجربه زیارت ایرانیان در این دو آیین است. درعین حال، تفاوت های مهمی نیز بین تجربه زیارت زائران در این دو آیین وجود داشته که به ویژه در الگوی غالب سفر، نحوه خدمات رسانی به زائران و ساماندهی این فعالیت ها و همچنین الگوی ابراز هویت و تنوع فرهنگی موجود در بستر این دو آیین، قابل مشاهده است.
ملاحظات جنسیتی مرتبط با نگرش های جمعیت شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نگرش جمعیت شناختی بر پایه مؤلفه های پنج گانه شامل ترجیحات فرزندآوری، نگرش به سیاست افزایش جمعیت، سن ازدواج دختران، طلاق و مهاجرت مورد سنجش قرارگرفته اند و بر اساس یک رویکرد فرهنگی اجتماعی، تفاوت های جنسیتی مرتبط با این مؤلفه های پنج گانه بررسی شده اند. به طوردقیق تر، این تحقیق در نظر دارد تا در گام اول نشان دهد که آیا اساساً دو جنس مردان و زنان دارای نگرش های جمعیت شناختی متفاوت یا مشابه هستند؟ در گام دوم نیز مشخص می شود که آیا رویکردهای جمعیت شناختی افراد اساساً تحت تأثیر نگرش جنسیتی آنهاست؟ و بالاخره، هدف عمده، در گام سوم این است تا بر پایه یک بررسی تطبیقی نشان داده شود که میزان و شکل تأثیرگذاری هم زمان دو متغیر جنس و نگرش جنسیتی افراد بر روی رویکردهای جمعیت شناختی آنان چگونه است؟ درمجموع، نتایج این تحقیق را می توان در چارچوب و تأیید نظریه اندیشمندان معاصر تئوری جنسیت تلقی کرد؛ بدین معنا که، تحقیقات و مطالعاتی که صرفاً محدود به بررسی تفاوت ها بین دو جنس مردان و زنان هستند، فقط بخش های اندکی از واقعیات را نمایان می سازند و شناخت بهتر و بررسی دقیق تر ملاحظات جنسیتی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی افراد نه تنها مستلزم این است که نگرش جنسیتی این مردان و زنان کانون توجه قرار گیرد، بلکه باید تأثیرگذاری هم زمانمتغیرهای جنس مردان و زنان و نگرش جنسیتی آنان به طورتطبیقی نیز مطالعه شود.
زنانگی اروتیک: برساختی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
129 - 147
حوزههای تخصصی:
"برساخت زن اروتیک" در تاریخ ایران نقطه ای کانونی در نگارش تاریخ سکسوالیته است. این پژوهش در راستای پاسخ گویی به این سؤال تدوین شده است که در کدامین برهه تاریخی زن دارای هستی اروتیک شد؟ پژوهش حاضر با روش دیرینه شناسی انجام گرفته و در این راستا از نگاره های اروتیک دوره صفویه و اسناد مکتوب موجود استفاده شده است. در دوره شاه عباس گذاری از برهنه های ادبی به برهنه های اروتیک در نقاشی ها صورت گرفت و تصاویر زنان با فردیت یافتگی بیشتری در اندام ها در عرصه تصویر حضور یافتند. در اواخر صفویه تصاویر عریان زنان پیوسته دارای نشانگانی فرنگی می شود. اما مسئله نه بر سر دوگانه زن غربی و زن ایرانی بلکه در رابطه با جدالی است که در این دوره بین مسیحیت، تصوف و اسلام شروع به شکل گیری می کند و رساله های متعددی حول آن نگاشته می شود؛ بنابراین برهنگی به زن مسیحی فرنگی منتسب می شود. با حضور فیگور زن در نقاشی های تک برگی و دیوارنگاره ها کم کم تعریف جدیدی از زنانگی در خیال انسان ایرانی شروع به شکل گیری می کند و نوعی تغییر جغرافیایی در امیال مرد ایرانی صورت می گیرد، زن مسیحی فرنگی ابژه میل مرد ایرانی می شود که پس لرزه های آن را به صورت شدیدتر در دوره قاجار شاهد هستیم .
ارزیابی و تصحیح آمارهای جمعیتی شهرستان گنبدکاووس در سال های 1385 و 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۳۹-۶۸
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، بررسی و ارزیابی صحت داده های جمعیتی در دو سرشماری شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان در سال های 1385 و 1395 و همچنین اصلاح و هموار سازی گزارش سن در این دو سرشماری مطمح نظر بوده است. برای ارزیابی داده های جمعیتی، از تعدادی از روش های غیرمستقیم مانند مقایسه میان رشد جمعیت، نسبت سنی، نسبت جنسی، نسبت بازماندگی، شاخص ویپل، شاخص مایرز و شاخص تلفیقی سازمان ملل متحد استفاده شده است. عدد بدست آمده برای شاخص ویپل در سال 1385، برابر با 65/ 107 است که نشان میدهد داده های مربوط به سن در سرشماری این سال، به لحاظ میزان گرد کردن سن به اعداد مختوم به صفر یا پنج، نسبتا دقیق بوده اند و در سال 1395، برابر با 05/104 است که بیانگر بسیار دقیق بودن داده های سنی در این سال است. عدد محاسبه شده برای شاخص مایرز در سال 1395، برابر با 33/3 می باشد که نمایانگر آن است که ترجیح رقمی چشمگیری وجود ندارد. علیرغم نتایج بدست آمده از شاخص های ویپل و مایرز، مبنی بر نبود تمایل زیاد به گرد کردن عدد سن و همچنین نبود ترجیح رقمی بالا، ارقام بدست آمده برای شاخص تلفیقی سازمان ملل در سال های 1385 و 1395، به ترتیب برابراند با 14/48 و 1/41 که نتیجه می شود که، به طور کلی کیفیت داده های سنی و جنسی در هر دو این سرشماری ها بسیار ناقص است. علت این نقص میتواند مربوط به داده های جنسی باشد و یا به علت مواردی از قبیل جابجا گزارش نمودن سن، اشتباهات پوششی و محتوایی، بیش شماری یا کم شماری باشد. همچنین برای اصلاح و همواری سازی گزارش سن از روش میانگین های متحرک برای سه سن متوالی، روش سازمان ملل و جداول اسپراگ بهره جسته ایم.
نقش شبکه های اجتماعی در شکل گیری هراس اجتماعی و تغییر سبک زندگی ناشی از ویروس کرونا (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
123 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه شیوع کروناویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده و کشورهای زیادی از جمله ایران را درگیر کرده است. از عواقب شیوع کروناویروس ایجاد هراس اجتماعی و تغییرات سریع در سبک زندگی مردم است؛ که توسط شبکه های اجتماعی ایجاد شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش شبکه های اجتماعی در شکل گیری هراس اجتماعی و تغییر سبک زندگی ناشی از ویروس کرونا در شهر کرمانشاه است. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ رویکردی؛ کمی و از نظر نوع و ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد برای هراس اجتماعی و پرسشنامه محقق ساخته برای تغییر سبک زندگی بود، جامعه آماری شهروندان بالای 20 سال شهر کرمانشاه می باشد. حجم نمونه 320 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای برآورد روایی از تکنیک تحلیل عاملی (روایی سازه ای) و برای پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و رگرسیون چندگانه برای آزمون مدل تجربی استفاده گردید. پردازش داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که شبکه های اجتماعی در شکل گیری هراس اجتماعی (222/0= r) دارای تأثیر معنادار ولی با تغییر سبک زندگی (031/0= r) ارتباط غیر معنادار دارد. همچنین شبکه های اجتماعی داخلی در شکل گیری هراس اجتماعی (175/0- = r) و تغییر سبک زندگی (115/0- = r) تأثیرات معنادار و معکوسی دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که شبکه های اجتماعی وایبر، اینستاگرام و فیسبوک توانستند 176/0 از تغییرات متغیر تغییر سبک زندگی و پیام رسان سروش توانست 017/0 از تغییرات مربوط به تغییر سبک زندگی را تبیین نمایند. نتیجه گیری: به منظور شکل گیری رفتارهای منطقی و مطلوب به جای رفتارهای نمایشی مانند هراس اجتماعی در زمینه استفاده از شبکه های اجتماعی، کارگزاران اجتماعی اولویت خود را در سازمان دهی اطلاعات و دانش و آگاه کردن جامعه هدف از موارد سازنده و مضر این شبکه ها و نقش ها و فعالیت های مختلف اجتماعی در جامعه قرار دهند.
جراحی زیبایی مردان در تهران؛ بررسی دیالکتیکی عاملیت و ساختار مبتنی بر واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر پارادایم واقع گرایی انتقادی، به زمینه ها، ساختارها و مکانیسم های اجتماعی مولّد جراحی زیبایی مردان در تهران و رابطه دیالکتیکی آنها با عاملیت انسانی پرداخته است. روش شناسی پژوهش، بر مبنای روش سه مرحله ای توصیف، قیاس و پس کاوی «آمبر فلچر» استوار شده است. بدین منظور از دو دسته داده کمّی استخراج شده از پیمایش های ملّی پیشین و داده های کیفی به دست آمده از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با جراحان زیبایی(10 نفر) و مردانی که خدمات جراحی زیبایی دریافت کرده اند(14 نفر)؛ استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نارضایتی از تصویر بدنی، افزایش اعتماد به نفس، تأیید اجتماعی و ارتباطات اجتماعی در زمره انگیزه های درونی مردان برای اقدام به جراحی زیبایی بوده اند. زنان و چهره های مشهور به عنوان مشوّق های بیرونی مردان عمل کرده اند. مراکز جراحی محدود، کاهش شکاف بین هزینه های جراحی زیبایی و درآمد طبقات متوسط جامعه، فقدان تنوع در شیوه های پذیرفته شده ابراز هویت، رشد فزاینده شبکه های اجتماعی مجازی، بازار اقتصادی پررونق حوزه جراحی زیبایی و کاهش اهمیت اجتماعی دین، زمینه ها و شرایط اجتماعی لازم را برای جراحی زیبایی مردان فراهم کرده اند. ساختارهای اجتماعی و ساز و کار های علّی بروز و گسترش جراحی زیبایی مردان در تهران نیز عبارت بودند از: درحال گذار بودن جامعه ایران از سنت گرایی به مدرن گرایی، پزشکی شدن حوزه زیبایی، رشد فزاینده ارزش های مادی، سیاست رهاسازی فضای پزشکی جامعه توسط وزارت بهداشت، رشد خودگرایی و خودمحوری و زوال اعتماد تعمیم یافته.
هنر و سیاست و اقتصاد در جنگ نرم ضد ایران؛ نمونه مطالعاتی: هالیوود (2016 – 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و به ویژه بعد از فروپاشی اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران به دشمن اصلی ایالات متحده در منطقه ی خاورمیانه تبدیل شد. از آنجا که سکانداران کاخ سفید به این باور رسیده اند که دوره ی تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات مورد نظر از طریق إعمال پارامترهای سخت اقتصادی یا نظامی سنتی به سر آمده است، از همین رو به بهره گیری از آنچه جوزف نای آن را "قدرت نرم" نامید و در دو دهه ی گذشته به گفتمانی اساسی در محافل فکری تبدیل شده است روی آوردند. در واقع ایالات متحده ی آمریکا ستون فقرات جنگ نرم خود را بر محور تخریب چهره ی ایران در نزد افکار عمومی جهانی متمرکز ساخته است و در این میان فیلم های آمریکایی به سان اسب معروف تروا، به بازیگری کلیدی برای تحقق این هدف و تاثیر گذاری بر اندیشه و تفکر کشورها و ملل مختلف تبدیل شده است. پژوهش پیش رو از سویی به ریشه های نزاع ایران و آمریکا می پردازد و از سوی دیگر با تمرکز بر کارکرد سینما و هالیوود که به سان دو بال هسته ای جنگ نرم آمریکا، تاثیرات بی سابقه و مخربی بر کشورها و ملل مختلف از خود بر جای می گذارد ابزارهای مورد استفاده در این جنگ را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا نویسندگان مقاله 25 فیلم درام آمریکایی را که در فاصله ی سال های 1979 تا 2016 با موضوع تاریخ معاصر ایران و تاریخ قدیم امپراطوری آن بر روی پرده رفته اند را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده اند. این پژوهش همچنین ارتباط میان هالیوود و هیمنه ی (هژمونی) فرهنگی و سیاسی موجود در تولیدات ایدئولوژیزه شده، و نیز ارتباط میان آن و بازارهای مالی در زمینه ی تجارت و رفاه طلبی ایدئولوژیزه شده را از نظر دور نداشته است و آمار و ارقام جامعی از میزان فروش و سود این فیلم ها در گیشه ی سینماهای جهان و خاورمیانه ارائه می نماید. از دیگر سو نگارندگان، به نوع جهت گیری این فیلم ها در انتخاب موضوعات و مضامین فرهنگی و سیاسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مانند: حمایت از تروریسم، نقض دمکراسی، و نقض حقوق بشر نیز توجه داشته اند. این پژوهش در پایان چشم انداز جامعی از جنگ نرم کنونی ضد ایران، ارائه و راهکارهای عمل گرایانه برای مواجهه با آن پیشنهاد می دهد.
طراحی الگوی همگرایی و کارکرد رسانه های اجتماعی در برنامه سازی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
269 - 295
حوزههای تخصصی:
تغییرات فناورانه عاملی اساسی در حیات رسانه ها و نحوه عملکرد آن ها به شمار می رود. این مسئله که رسانه ها همواره در بستر یک تکنولوژی نوین، ایجادشده اند انکارناپذیر است و ظهور رسانه های جدید همیشه بر رسانه های پیشین تأثیرگذار بوده است. دراین بین، تأثیر و تعامل میان تلویزیون و رسانه های اجتماعی مبتنی بر بستر اینترنت بسیار موردتوجه قرارگرفته است. مسئله ای که می توان آن را ذیل نظریه همگرایی رسانه مطرح دانست. پژوهش حاضر در چارچوب همگرایی تلویزیون و فضای مجازی به دنبال شناخت و طراحی الگوی کارکردهای رسانه های اجتماعی در برنامه سازی تلویزیونی است. این پژوهش به روش ترکیبی نظریه داده بنیاد کلاسیک و مطالعه موردی و بر اساس نمونه گیری هدفمند از میان برنامه های تلویزیونی شاخص صورت پذیرفته است. پژوهشگران پس از کدگذاری و تجزیه وتحلیل یافته ها به احصاء 23 کارکرد پرداختند که درنهایت این کارکردها را ذیل طراحی یک مدل مفهومی ارائه کرده اند. این مدل کارکردهای مذکور را در چهار مرحله برنامه سازی شامل پیش تولید، تولید، پخش و پساپخش تبیین می کند. برنامه سازان تلویزیون می توانند با بهره بردن از یافته های این پژوهش، برنامه سازی خود را ارتقاء داده و از فرآیند همگرایی رسانه ها در تولیدات تلویزیونی خود بهره برند.
مسئولیت های اجتماعی انسان از منظر امام علی (ع)با تأکید بر نهج البلاغه و نقش تعلیم و تربیت در تحقق آن ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی اجتماعی بودن انسان، ضرورتِ وجود مسئولیت برای او، آگاهی از مسئولیت های اجتماعی و عمل به آن از مسائلی است که عدم توجه به آن زمینه بسیاری از انحطاط های اخلاقی در سطح جامعه خواهد بود؛ بنابراین مسئله ی مقاله حاضر، بررسی مفهوم اجتماعی بودن انسان و نیز بررسی اهمّ مسئولیت های اجتماعی افراد در جوامع اسلامی بر بنیاد سخنان امام علی(ع) در نهج البلاغه و نقش تعلیم و تربیت در تحقق این مسئولیت های اجتماعی انسان مبتنی بر دیدگاه امام علی(ع) است که هدف پژوهش حاضر، یافتن پاسخ این مسئله است. بر این اساس روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و قیاس نظری بوده و بر این اساس سعی شده است، با بررسی متنِ نهج البلاغه و دیگر سخنان امیرالمؤمنین(ع)اهم مسئولیت های اجتماعی افراد شناسایی و پس ازآن نقش تعلیم و تربیت در تحقق چنین مسئولیت های اجتماعی تبیین گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ازنظر امام علی(ع) انسان بالفطره موجودی اجتماعی است و برای زیستن در اجتماع به ناچار باید با جامعه در ارتباط باشد و برای تحقق این امر لازم است به مسئولیت هایی همچون احساس مسئولیت نسبت به جامعه، رعایت حقوق، انصاف و عدالت خواهی نسبت به انسان ها، تعاون و همکاری در امور اجتماعی و معاشرت و برقراری روابط مهرآمیز با دیگران توجه داشته باشد.
تکثر مذهبی و التزام دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی ارتباط بین تکثر یا تنوع مذهبی با التزام دینی یکی از محورهای اصلی منازعه میان دو پارادایم حاکم بر جامعه شناسی دین در سه دهه اخیر بوده است. ذخیره دانشی قدمای علوم اجتماعی ذیل پارادایم سکولاریزاسیون حکایت از این داشت که تکثر/تنوع مذهبی موجب تضعیف التزام دینی می گردد. در مقابل، پارادایم جدید اقتصاد دین یا مدل بازار دین استدلال نمود که تکثر/تنوع مذهبی منجر به افزایش التزام دینی می شود. در مقاله حاضر، مکانیسم های ارتباطی میان دو متغیر تکثر/تنوع مذهبی و التزام دینی از دیدگاه دو پارادایم سکولاریزاسیون و بازار دین تشریح شده و سپس، فرضیات متعارض آنها با داده های ثانویه مربوط به ایران از طریق تحلیلِ تطبیقی درون کشوری با واحد تحلیل استان مورد وارسی تجربی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که ارتباطی میان تکثر/تنوع مذهبی و التزام دینی در ایران وجود نداشته است. در حقیقت، یافته های این تحقیق نتوانست حمایتی تجربی برای دو پارادایم حاکم بر جامعه شناسی دین در چگونگی ارتباط بین تکثر/تنوع مذهبی با التزام دینی فراهم آورد؛ بلکه باید آن را به عنوان چالشی تجربی برای هر دو پارادایم سکولاریزاسیون و بازار دین محسوب نمود.