فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۴۱ تا ۸٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تنوع نیروی انسانی امروزه به عنوان یکی از پدیده های مهم در عرصه مدیریت شناخته می شود. و بسیاری از سازمان ها درصدد هستند تا با مدیریت صحیح درتنوع از مزایای مثبت آن بهره گرفته و ضمن افزایش اثربخشی و کارایی سازمان، عدالت اجتماعی در سازمان را نیز گسترش دهند. با این حال به برخی از سازمان های رسانه ای از جمله سازمان صدا وسیما با کاستی ها و انتقاداتی مواجه اند. ابتدا این سوال مطرح است که چهارچوب مدیریت تنوع در این سازمان ها چگونه است؟ بر همین اساس در این مقاله، با استفاده از مرور نظری انجام شده و بررسی تحقیقات پیشین و مدل های مرتبط مدیریت تنوع، چهارچوبی برای مدیریت تنوع در سازمان صدا وسیما پیشنهاد شده است. این چهارچوب مشتمل بر فرهنگ سازمانی تیمی به عنوان پشتیبان تنوع، اصول چهارگانه مدیریت تنوع، ابعاد تنوع، استراتژی مدیریت تنوع فعال، مؤلفه های چهارگانه مدیریت تنوع و پیامدهای آن است. این چهارچوب مسیری را عینیت می بخشد که می توان بواسطه آن نسبت به برنامه ریزی برای مدیریت تنوع فعال و مؤثر در سازمان صدا وسیما اقدام کرد.
جنسیت، گذران وقت و نقش های خانوادگی: اهمیت منابع نسبی و دسترسی زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی در ابعاد گوناگون خانواده در جریان تغییرات گسترده ساختاری و نگرشی در کشور، در ادبیات پژوهشی مستند شده است؛ اما تاکنون تفاوت های جنسیتی در نقش های خانوادگی در سطح ملی بررسی نشده است. این مقاله با استفاده از داده های طرح گذران وقت 1394-1393 مناطق شهری کشور و با به کارگیری رویکردهای منابع نسبی و دسترسی زمانی، تفاوت های زنان و شوهران در مجموع مشارکت در فعالیت های غیردستمزدی مربوط به خانوار را در مراحل مختلف زندگی خانوادگی به تصویر کشیده و آن ها را تبیین می کند. یافته ها از یک الگوی واضح نان آوری مردان و خانه داری زنان حکایت دارند، هرچند زنان و شوهران مدت زمان مشابهی را به هریک از مجموعه فعالیت های اجتماعی و فردی اختصاص می دهند. علاوه بر مدت زمان اختصاص یافته به فعالیت های خانگی، الگو و شدت نوسانات آن در مسیر زندگی خانوادگی نیز بین زنان و شوهران متفاوت است. به علاوه، تجربه زنان بیش از شوهران با شاخص های منابع نسبی و دسترسی زمانی قابل تبیین می باشد. وجود رابطه بین فعالیت های خانگی و متغیر جنسیت پس از تعدیل سایر متغیرها از تسلط ارزش ها و هنجارهای جنسیتی بر عوامل اجتماعی-اقتصادی و جمعیت شناختی مورد مطالعه حکایت دارد.
بررسی عوامل جمعیتی و اقتصادی - اجتماعی مؤثر بر امید به آینده در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
315 - 342
حوزههای تخصصی:
بررسی عواملی که منجر به افزایش و یا کاهش امید به آینده در جامعه می شود حائز اهمیت است. مقاله حاضر به بررسی عوامل جمعیتی و اقتصادی -اجتماعی مؤثر بر امید به آینده در شهر تهران می پردازد. حجم نمونه این مطالعه متشکل از 1200 نفر متأهل ساکن شهر تهران (610 نفر زن و 590 نفر مرد) است. داده ها با استفاده از پرسشنامه و روش نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی با تخصیص متناسب، در نیمه دوم سال 1395 گردآوری شدند. نتایج نشان داد که امید به آینده پاسخگویان با افزایش سن و تعداد فرزندانِ آنها و همچنین با افزایش احساس ناامنی اقتصادی -اجتماعی و احساس ناامنی روانی کاهش می یابد؛ از طرفی، با افزایش اعتماد سازمانی، تعداد سال های تحصیل و اعتماد عمومی پاسخگویان، امید به آینده افزایش می یابد. این نتایج بیان گر آن است که بستر اقتصادی -اجتماعی و روانیِ مناسبی برای تحقق انتظاراتِ پاسخگویان، به ویژه برای افراد تحصیل کرده و دارای فرزند، وجود ندارد؛ لذا امید به آینده آن ها کاهش یافته است. بنابراین، جامعه ای که از امنیت اقتصادی -اجتماعی و امنیت روانی لازم برخوردار نباشد باید در کیفیت و پایداریِ پدیده های جمعیتی آن تردید کرد و برایند کلی این شرایط می تواند منحرف شدن رفتارهای جمعیتی از حالت متعادل و به دنبال آن پروبلماتیک شدن سطح کمی و کیفیِ متابولیسم جمعیتی باشد.
چرخش های روش شناسی در پژوهش های ارتباطی- رسانه ای
منبع:
علوم خبری سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
171 - 192
حوزههای تخصصی:
پژوهش در حوزه ی علوم انسانی، با معرفت نمودهای آثار انسانی سروکار دارد و از آنجا که آدمیان در هویت بشری مشترک هستند از این رو مطالعه ی پدیده های انسانی- اجتماعی پیچیده و نیازمند دقت بیشتر و تحول لازم به لحاظ متدلوژی و کاربست روش های مختلف آن است. پژوهشگران به منظور دستیابی و شناخت پدیده های اجتماعی- انسانی جهان پیرامون خود، به روش های پژوهشی مناسب و ابزارهایی کارآمد نیازمندند. از این منظر روش های مختلف کمی و کیفی نظیر پیمایشی، تحلیل گفتمان، آزمایش، گراندد تئوری، تحلیل محتوا و... با رویکردهای توصیفی، ثبینی، و ترکیبی با ملاحظات جدیدی در روش شناسی روبه رو شده اند که به زعم پاره ای از اندیشمندان اجتماعی قبل از هر چیز به تغییرات پارادیمی این حوزه علمی مربوط می شود. پارادایم یا سرمشق به تمامی یک نظام فکری اطلاق می شود که در برگیرنده ی مجموعه ای از بینش ها، نظریه ها، روش های تحقیق و تکنیک هاست. هر پارادایم مکاتب و نظریه های متعددی را شامل می شود. محققان ارتباطی- اجتماعی مجموعه ای از اصول فلسفی و روشی را در چگونگی انجام تحقیق برمی گزیند که از میان پارادایم های متعدد انتخاب شده است این فرآیند باید پاسخگوی نیاز زمان در گسترده تر کردن جهان شناخت انسانی صورت گیرد. در این گفتار به مسأله پیچیدگی های سوژه و چرخش های روش های نوین تحقیق متأثر از روش شناسی در ارتباطات پرداخته می شود و به ملاحظات مورد توجه آن می پردازند.
مطالعه زمینه ها و بسترهای کاهش نرخ باروری: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۶۹-۹۶
حوزههای تخصصی:
کاهش نرخ باروری و موضوع سالمند شدن جمعیت محققان و اندیشمندان را مجاب نموده تا به کنکاش علمی و دقیق این مسئله اجتماعی بپردازند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر مطالعه زمینه ها و بسترهای کاهش نرخ باروری از منظر زنان متأهل و با تحصیلات دانشگاهی شهر شیراز که بیش از یک سال از ازدواج آنان گذشته بود می باشد. رویکرد پژوهش مقاله حاضر، کیفی است. به این منظور با 19 زن متأهل ساکن شهر شیراز که با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مضمون برای تفسیر تجارب مصاحبه شوندگان مورد استفاده قرار گرفت، که در نهایت 10 مضمون اصلی کشف و استخراج گردید. بازاندیشی فرصت های فردگرایانه، فقدان اثر بخشی وکارآمدی سیاست های جمعیتی، ترس از بیماری کرونا، فرسایش سرمایه اجتماعی درون خانوادگی، سبک نوین زندگی و ایدئولوژی ها و ارزش های نوظهور، کم رنگ شدن ابعاد نگرشی و عملی ارزش های دینی، نابسامانی و شوک های اقتصادی، بزرگ پنداری دافعه های فرزندآوری، محدودیت های پذیرفته شده اجتماعی و تحولات خانواده.
رویکردهای توسعه ای و سیاست های جمعیتی دولت ها در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۲۷۵-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
سیاست جمعیتی دولت ها برحسب شرایط و مقتضیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ها متفاوت است. در ایران، سیاست های جمعیتی در چهار دهه اخیر، فراز و نشیب هایی داشته و گاهی برافزایش و گاهی بر کاهش جمعیت تأکید کرده، بنابراین هدف مقاله حاضر بررسی این فراز و نشیب های سیاست های جمعیتی ایران در 4 دهه اخیر با تأکید بر رویکردهای توسعه ای دولت ها بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، اسنادی است که با بررسی سیاست های جمعیتی دولت های ایران و رویکردهای توسعه ای آنها مشخص شده است که مطابق با تغییر و تحولات تاریخی و همچنین فرایندهای شکل یافته و چرخش های صورت گرفته در رویکردهای توسعه دولت ها، سیاست های جمعیتی آنها تغییریافته است. دولت هایی که با رویکرد نوسازی به توسعه نگاه داشته اند، سیاست های کاهش جمعیتی و دولت هایی که با رویکرد وابستگی به توسعه نگاه می کنند، سیاست های افزایش جمعیت را دنبال می کنند.
ما و افغان ها! بازنمایی مهاجران افغانستانی در نمایشنامه های معاصر ایرانی با رویکرد پسااستعماری (مورد پژوهی: گزیده ای از آثار محمد رحمانیان، حمید امجد و نغمه ثمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها از وطن خود، به وطنی دیگر می روند و در آن جا اقامت می کنند: این تعریفی ساده از یک موضوع پیچیده است. حضور این افراد در کشور دوم، نوعی از ادبیات را خلق می کند که اصطلاحاً «ادبیات مهاجرت»[1] نامیده می شود. این ادبیات را یا خود مهاجران، و یا نویسندگان کشور دوم خلق کرده و چون آیینه ، جنبه های مختلف زندگی مهاجران و نوع برخورد جامعه میزبان با آن ها را منعکس می کنند. یکی از راه هایی که می توان به خوبی نوع مواجهه جامعه مقیم با مهاجران و شیوه تحقیر مهاجران توسط آن را دریافت، مراجعه به آثار هنری و ادبی آن جامعه است. حضور مهاجران افغانستانی در ایران، موجب عکس العمل جامعه ایرانی نسبت به آن ها شده و این موضوع در آثار ادبی و هنری ایرانیان نمود پیدا کرده است. بررسی سه نمایشنامه: خروس (محمد رحمانیان)، بی شیر و شکر (حمید امجد) و بدون خداحافظی (نغمه ثمینی) نشان می دهد: اولاً، نویسندگان ایرانی نسبت به حضور افغان ها در کشور خود توجه نشان داده اند و بر اساس این حضور آثاری را خلق کرده اند، و ثانیاً، شکل و محتوای این آثار نشان دهنده نوع نگاه مبتنی بر نظریه پسااستعماری و نیز دید تحقیرآمیز بخشی از جامعه ایرانی نسبت به مهاجران افغانستانی است.
اعتیاد؛ بررسی تطبیقی یافته های مبتنی بر نظریه زمینه ای اعتیاد و نظریه های جامعه شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۵۶-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای کنترل اعتیاد به عنوان یک مسئله مهم اجتماعی کشور، تلاشهای مختلفی صورت گرفته است. سؤال اصلی آن است که چرا اکثر سیاستگذاریها و برنامه های اجرا شده به نتایج مناسبی نرسیده اند؟ یکی از مفروضات ما آن است که در شناخت پدیده اعتیاد و مبانی نظری سیاست گذاریها، با نارسایی روبه رو هستیم. لذا هدف این تحقیق، توسعه نظریه اعتیاد و تأکید بر جایگاه جامعه شناسی اعتیاد در برنامهریزیهای مرتبط با این مسئله بوده است. روش: روش این تحقیق کیفی بود و از نسخه چارمزی نظریه زمینه ای برای تولید نظریه ها و تفاسیر جدید استفاده کرده است. ایده های حاصل از تجربه زیسته، مقدمهای برای مرور نظریه های جامعه شناسی و کشف ایده ها و تفاسیر جدید قرار گرفت، سپس این تفاسیر و ایده ها به عنوان محورهای پژوهش از نگاه کنشگران، مراجع و اطلاع رسانان اصلی حوزه اعتیاد، بررسی شد و بخشی از آنها مورد تأیید قرار گرفتند. یافته ها: ساختاریابی و پویایی سیستمی اعتیاد، اهمیت عاملیت در ساختاریابی اعتیاد، کارکردهای ساختاری اعتیاد، نقش مواد در ایجاد سامانه مدیریت تنشها، نقش خرده فرهنگ معتادان و مناسک در ساختاریابی اعتیاد، اهمیت کارایی و سرعت تأثیر مواد و اهمیت پیامدهای ناخواسته کنش عقلانی در ساختاریابی اعتیاد، از یافته های این تحقیق هستند. بحث: نتایج تحقیق نشان داد که عموماً نظریه های موجود، قادر به درک هم زمان سازوکارهای گرایش افراد به مواد اعتیادآور و پویایی و کارکردهای سیستمی اعتیاد نبوده اند. این نظریه ها به کژکارکردی سایر سیستمها باور دارند، ولی به کارکردهای جایگزین و مثبت مواد اعتیادآور اهمیت جدی نمی دهند. در شرایط فعلی سیستم اعتیاد به جبران نارساییهای ناشی از کژکارکردی سایر سیستمها پرداخته و به صورت ساختاریافته برای برقراری تعادل پویا در نظام کلان اجتماعی ایفای کارکرد می کند.
ارزیابی پایداری نظام مستمری مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۳۳۲-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظام بیمه ای ایران شامل 18 صندوق بازنشستگی است که از اجزای نظام حمایت اجتماعی هستند و حدود 68 درصد از جمعیت نیروی کار شاغل و تقریباً 46 درصد از جمعیت سالمند را تحت پوشش دارد. امروزه ازآنجایی که صندوقهای بازنشستگی کشور از اصلی ترین بازیگران حوزه اجتماعی و اقتصادی کشور به شمار می روند، بحران مربوط به آنها نیز از ابعاد گسترده تری برخوردار است. عدم اتخاذ راهبردهای مناسب در ارتباط با مدیریت این بحران ثبات حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را با مخاطراتی بسیار جدی روبه رو خواهد کرد. اما آنچه به یک نگرانی مهم واصلی برای خط مشی گذاران در حوزه تأمین اجتماعی تبدیل شده وضعیت نگران کننده صندوقهای بازنشستگی است به صورتی که با شاخص پایداری به مرز نگرانی و هشدار رسیده و حتی در برخی از این صندوقها از این مرز عبور کرده اند. این تحقیق با هدف پایداری به بررسی مالی وضع موجود سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگ ترین نهاد بیمه ای کشور می پردازد. روش: این تحقیق با استفاده از مطالعه هم گروهی و با استفاده از داده های جمعیتی و اقتصادی به برآورد توانایی مالی سازمان تأمین اجتماعی پرداخته است. یافته ها: مهم ترین چالشهای اقتصادی سازمان تأمین اجتماعی عبارت بودند از فرمول مستمری سخاوتمندانه شامل سن و سابقه بازنشستگی پایین و عدم پرداخت حق بیمه های سهم دولت. بحث: بر اساس گزینه های امکان پذیر پیشنهاد های اصلاح بایستی در قالب اصلاح فرمول مستمری، افزایش سن و سابقه بازنشستگی و تدبیر مشارکتهای پرداخت نشده دولت در پرداخت منظم سهم حق بیمه دولت تدوین شود.
بررسی بنیان های نسبت نظر و عمل در اندیشه امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه، ادعای دربرداندگی حقیقت دارد و عمل، به غایت رهایی و تکامل بازتعریف می شود. اما داوری درباره محتوای نظریه و سویه رهایی بخشیِ عمل در عمل، به طرحی روشن از بنیان های نسبت نظریه و عمل متکی است تا در عین مراقبت از عمل زدگی و تغییر نظریه به نفع عمل، از فروماندن در نظریه از رهگذر فاصله گزینی نقادانه از کاستی ها اجتناب شود. هستی، مهم ترین بنیانی است که هویت انسان و مقوله شناخت را راهبری می کند تا هم بود با آنها، سویه های نسبت نظر و عمل تعیّن یابد. این مقاله، با روش تحلیلی اسنادی، درپی واکاوی بنیان های وحدت بخش نظریه و عمل را در نظام فکری امام است. در اندیشه امام، چون هستی بر بنیان عدل و جوهر عدل، در ارجاع به محتوای هستی؛ یعنی نسبت لایه های آن استوار گشته، امکان طرح جدیدی از مسئله شناخت و انسان، بر مدار حقیقت عدل؛ یعنی ناثنویّت گرایی فراهم آمده است. چنین سامان فکری ای در بطن خود، سویه های نظریه تغییر و عمل اجتماعی و رهایی بخش را در بستر تضادّ جنود عقل و جهل، به غایت وصول به هستی متعالی موجّه می سازد.
ناباروری و راهبرهای کنار آمدن با آن در زنان و مردان مراجعه کننده به پژوهشکده علوم تولید مثل یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
473 - 492
حوزههای تخصصی:
ناباروری در ایران با توجه به بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه، تأثیرات عمیقی بر بسیاری از جنبه های زندگی افراد نابارور دارد. در این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی و روش تحلیل پدیدارشناختی، ابعادی از تجربه ناباروری و راهبردهای کنار آمدن با آن در زنان و مردان مراجعه کننده به پژوهشکده علوم تولید مثل یزد واکاوی می شود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 32 زن و مرد نابارور هستند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها دو تم «ناباروری مسأله محوری و نیازمند حمایت همه جانبه» و «ناباروری رویدادی منفی در چرخه زندگی و تا حدودی قابل پذیرش و کم اهمیت» به ترتیب برای زنان و مردان نابارور استخراج شد. بر اساس یافته ها، فرزندآوری جلوه ای از هویت زنانگی و مردانگی تلقی می شود. برای زنان محیط خانه توأم با سکوت، ترس و نگرانی، محیط خانواده همسر تنش زا و آزاردهنده است. زنان همواره پیشتاز درمان هستند و بر تکرار آن پافشاری می کنند و با پذیرش ناباروری به مثابه مسأله، جست وجوی مداوم درمان، تقدیرگرایی، حضور در محیط های کودک محور و توجه به کودکان تلاش می کنند با شرایط ناباروری کنار بیایند. مردان فرزندان را به عنوان بخشی از هویت خود و تداوم نسل و نام خانواده می پندارند. اغلب جست وجوی درمان برایشان ناخوشایند است. برای رهایی از پیامدهای ناباروری راهبردهایی نظیر انکار، کم اهمیت جلوه دادن ناباروری، بی توجهی به نظر دیگران، تمرکز بر کار و فعالیت را به کار می بندند. این مطالعه نشان داد که علاوه بر جنبه های درمانی و پزشکی ناباروری، جنبه های مختلف عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، ارتباطی، شناختی و اقتصادی ناباروی نیز نیازمند توجه است.
بررسی رابطه ی انواع جهت گیری های ارزشی با نگرش به ساختار توزیع قدرت در خانواده (مطالعه ی موردی: زوجین شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نحوه ی تعاملات در خانواده و عوامل فرهنگی مرتبط با آن، این پژوهش به بررسی رابطه ی بین نگرش به ساختار توزیع قدرت در خانواده و جهت گیری های ارزشی پرداخته است. جامعه ی آماری، زوجین شهر دوگنبدان هستند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم بوده است. بر اساس ادبیات تحقیق، نگرش به ساختار توزیع قدرت در خانواده در دو بعد نگرش اقتدارگرایانه و مشورتی بررسی شد. بر اساس نتایج تحقیق، رابطه ی جهت گیری های ارزشی دینی، تقدیرگرایانه و سنتی با نوع تصمیم گیری اقتدارگرایانه مستقیم و معنادار، و رابطه ی جهت گیری ارزشی مدرن با آن معکوس و معنادار بوده است. رابطه ی جهت گیری های ارزشی تقدیرگرایانه و مدرن با نگرش به قدرت مشورتی، به ترتیب منفی و مثبت بوده است. تأثیرگذراترین متغیر در کاهش تصمیم گیری اقتدارگرایانه، جهت گیری ارزشی مدرن؛ و در افزایش گرایش به تصمیم گیری مشورتی، تحصیلات بوده است. در نهایت می توان گفت ؛ فرهنگ مسلط و "هژمونِ" تصمیم گیریِ عمودیِ مبتنی بر اقتدارِ مردانه، حداقل در ساحتِ انتظار، به سمتِ نوعی وضعیتِ " گذار" تغییر کرده است که در آن دو نوع جهت گیریِ ارزشیِ سنتی و مدرن، همراه با تصمیم گیریِ اقتدارگرا و مشورتی با هم در رقابت و " تخاصم" اند
بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
20 - 43
حوزههای تخصصی:
در میان مباحث متعددی که در چند دهه اخیر در حوزه علوم اجتماعی مطرح شده، بحث توسعه از گستردگی و اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. از این رو مقاله حاضر به بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام و درک و تفسیر مردمان آن دیار از توسعه می پردازد. روش شناسی پژوهش کیفی است. از روش مردم نگاری برای گردآوری داده ها و از نظریه زمینه ای برای تحلیل و بررسی داده ها استفاده گردیده است. در این پژوهش، اطلاعات مشاهده ای و اسنادی توسط محقق گرد آوری و اطلاعات مصاحبه ای از 56 نفر از مشارکت کنندگان ساکن در میدان مطالعه به عمل آمد. برای تعیین افراد مورد مصاحبه، از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و برای تعیین تعداد مصاحبه شوندگان از منطق اشباع نظری در نمونه گیری نظری استفاده شده است. سپس عملیات تحلیل اطلاعات در سه مرحلهْ کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شده و در نهایت از ترکیب کلیه مقوله ها، مدل نهایی تحقیق استخراج شد. نتایج بررسی نشان می دهد که مهم ترین موانع اقتصادی توسعه یافتگی در این استان، مشکلات اکولوژیک، فقر اقتصادی مزمن، نبود بخش خصوصی قوی و فقدان زیر ساخت های اقتصادی می باشد. براساس مدل نهایی توسعه به مثابه پدیده ای دوگانه و تقابل گرا درک، ارزیابی و تفسیر شده است که توانسته از یک طرف استان ایلام را توانمند ساخته و بسیاری از مسایل و مشکلات زندگی آنان را در ابعاد مختلف تغییر و نوسازی مشخص کند و از طرف دیگر، موجب تضعیف سنت ها می شود که از دید مردم استان ایلام به عنوان نتایج نامطلوب توسعه تلقی می گردد.
Investigating the Position of Ethnicity in the Curriculums of the New High School System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the position of ethnicity in formal and hidden curricula of the new secondary education system. Methodology: The present research method was qualitative analysis of content analysis which consisted of two parts. The first part of the research included documentary analysis and content analysis. The statistical population included 51 books in the field of humanities in the second secondary school. The research sampling method was purposeful sampling and the research sample included 6 volumes of history and sociology books of the second secondary school. The content analysis unit consisted of text, images, and textbook activities. To evaluate the content validity was used experts' opinion about the degree of coordination of the content of the measurement tool and the purpose of the research. On the other hand, in order to ensure its reliability, Scott method was used. Based on the obtained reliability coefficient (79) it was quite stable. In the second part of the research, the research method was qualitative and ethnographic, and various tools such as student journals, photographs, semi-structured and informal interviews and observation were used to collect research data. To analyze the data in this section, qualitative content analysis was used by Smith method. Finally, to ensure the accuracy of the findings in this section, Triangulation method and re-referral of data to participants were used. Findings: The findings of the research in the first part showed that only 4% of the three sections of the content from the reviewed books paid attention to the 22 desirable components of ethnicity. Also in data analysis based on Smith method in the second part of the research, various themes including ethnicity neglect, teachers 'ignorance, different teachers' expectations, ethnicity as a cause of discrimination and the consequences of ethnic discrimination appeared. Each of them contained several sub-themes. Conclusion: Based on the findings, it can be acknowledged that the place of ethnicity in the formal and hidden curricula of the new secondary school system has been largely neglected. Therefore, due to the multiplicity of Iranian society, it is suggested that the curriculums of the secondary schools be completely revised to cover the necessary components for multicultural education and ethnic diversity in Iran.
The Effect of Student's Attitudes toward Entrepreneurship Education with Respect to the Moderating Role of Gender and Family Background(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of students' attitudes toward entrepreneurship education and entrepreneurial environment on entrepreneurial intention with respect to the moderating role of gender and family background. Methodology: The present research was applied in terms of purpose and quantitative research in terms of data collection. The statistical population included all business management students of Islamic Azad University, Tehran Branch of Science and Research, who have taken entrepreneurship courses as part of their curriculum. To determine the sample size, stratified random sampling was used and 297 people were selected using Morgan table. The data collection tool was the Jena Standard Questionnaire (2020) based on a 5-item scale. The validity of the questionnaire was confirmed in terms of form and content by several experts, the validity was confirmed by calculating the trough and the validity of the questionnaire was confirmed by calculating the square root of the AVE. The reliability of the questionnaire was obtained through Cronbachs alpha for the whole questionnaire of 0.968.for data analysis, Cronbach's alpha tests, orthodontics (AVE), AVE root matrix, Kolmogrofs-Smirnov, confirmatory factor analysis and t-test bootstrap approach were used. Findings: The results showed that each of the components of attitude (emotional, behavioral and cognitive) and entrepreneurial environment has a significant effect on entrepreneurial intention. Discussion: This study also confirmed the effect of control groups (gender and family history of the entrepreneur) on the relationship between entrepreneurial attitude and intention.
Designing and Validation of Curriculum Model of Medium Period Technological Competence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Increasing improvement in the field of computer sciences, appearance and development of information networks, especially internet, facilities and new ways are provided for the programmers and executives of training plans. The purpose of present research is planning and validation of curriculum model of medium period technological competence. Methodology: This research has mixed strategy. To answer these questions, the research was done in four phases. The first phase was done with qualitative approach and other phases with quantitative approach. Handling this research in the first phase, interview, search and investigation was used for data collection. After doing interviews with 12 persons of elites and using the articles of related researches, obtaining data were collected and the questionnaire including 76 questions in 6 main effective indices on curriculum model of medium period technological competence was planned. In the next step of this questionnaire, it was distributed among some elites of managers and assistants of electronic training schools to determine efficiency amount of each noted factors in the questionnaire on curriculum of medium period technological competence and based on their idea using confirmed element analysis method was designed for medium period technological competence. Finding: Obtained findings indicated that 6 indices with 15 components make the status of network substructure with two access components to network and network quality, relation tool and collaboration with two components of concurrent and in-concurrent relationships, non-technical competences and technical skills with three components of knowledge, skill and attitude, strategies of simplicity training with three components of patterning and cooperation, management and supervision, training strategies for increasing trust with three components of trust, honesty and appreciation and management with two components of time management and support for curriculum model of medium period technological competence. In addition, confirmed element analysis of obtaining components indicated that there is acceptable curriculum model of medium period technological competence with data. The most element load was related to management (0.964) and the least one related to network substructure (0.579). Conclusion: Due to obtaining findings, we can conclude that based on the idea of experts, hardware factors such as substructure of communication networks and internet and technical skills along with software and human factors such as management play the role in designing curriculum of medium period technological competence.
عوامل مؤثر بر تعیین میزان حبس تعزیری قاتل عمدی در فرض عدم قصاص (تحلیل موردی پرونده های قتل عمد در استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
4 - 25
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان مجازات حبس بین سه تا 10 سال برای قاتل عمدی در فرضی که پرونده به قصاص منتهی نگردد، بایستی با هدف متناسب کردن مجازات با شدت عمل ارتکابی و نیز با شخصیت و سوابق فردی محکوم، صورت گیرد. در این تحقیق، با استفاده از نظریه ساختار اجتماعی پرونده های قضایی به منزله پشتوانه نظری، رابطه میان نوع آلت قتاله، تعداد ضربات، نوع رفتار با جسد، آزار جنسی مقتول، سبق تصمیم، نزاع دسته جمعی در حین قتل، تابعیت قاتل، اعتیاد قاتل، نحوه دسترسی به قاتل، جنسیت، متأهل یا مجرد بودن، مصرف یا عدم مصرف مشروبات الکلی توسط قاتل، جنسیت و تابعیت مقتول و زمان اعلام رضایت اولیای دم تحت بررسی قرار گرفت. روشی که در تحقیق حاضر به کار رفته پیمایش است و از تکنیک مشاهده و مطالعه پرونده ها برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جمعیت تحقیق، پرونده های قتل عمد مطرح شده در دادسرای جنایی استان تهران از سال 1380 می باشد که تا قبل از خرداد 1396 مختومه گردیده است. 60 پرونده از میان آنها به مثابه نمونه انتخاب شدند که در 49 پرونده میزان حبس تعیین شده در پرونده درج گردیده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیرسون[1]، مقایسه میانگین دو گروه مستقل T-Test و تحلیل واریانس یک طرفه[2] استفاده شد. مطابق با یافته های تحقیق، تفاوت معناداری در میانگین حبس تعزیری در گروه های مختلف متغیرهای مستقل به دست نیامد. در حالی که میان زمان اعلام رضایت اولیای دم، با میزان حبس، ارتباط معناداری وجود داشته است. <br clear="all" /> [1] Pearson [2] one-way analysis of variance (one-way ANOVA)
ارتباط فرایندهای مدیریت دانش با توانمندسازی منابع انسانی در کارکنان فدراسیون ورزش های رزمی (موی تای - ساواته)
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
163 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ارتباط فرایندهای مدیریت دانش با توانمندسازی منابع انسانی در کارکنان فدراسیون ورزش های رزمی (موی تای - ساواته) بود. روش تحقیق همبستگی و پیمایشی است و جامعه آماری را تمامی کارکنان انجمن های موی تای و ساواته (100 نفر) در فدراسیون ورزش های رزمی تشکیل می دهند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه مدیریت دانش همتی (1389) و پرسشنامه توانمندسازی وان (2005) استفاده شده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها بر اساس آزمون همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد بین فرایندهای مدیریت دانش در کارکنان با میزان توانمندسازی در آنها در سبک موی تای ارتباط معناداری وجود دارد. این همبستگی (83/0) با فرایندهای مدیریت دانش در کارکنان، میزان توانمندی نیز در آنها بالا می رود. همچنین بین فرایندهای مدیریت دانش در کارکنان با میزان توانمندسازی در آنها در سبک ساواته ارتباط معناداری وجود دارد. این همبستگی 71/0 می باشد و با فرایندهای مدیریت دانش در کارکنان، میزان توانمندی نیز در آنها بالا می رود. در مجموع فرایندهای مدیریت دانش در زمینه توانمندسازی کارکنان در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
واکاوی ارتباطات میان فردی با تاکید بر سوژه ی خط خورده ی لکان ( مورد مطالعه: تحلیل روابط میان فردی در فیلم سینمایی برادرم خسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
231 - 259
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر واکاوی ارتباطات میان فردی و مفاهیم بنیادین آن نظیر گفت و شنود و همدلی، با بهره گیری از رویکرد روان کاوی و نظریه ی سوژه ی گفتمانی لکان است. با تاکید بر این که سوژه ی لکانی میان ناپیوستگی نیت واقعی اش و گفتمان مقید به زنجیره ی دال های زبانی برساخته می شود، هر پیام دارای معانی ضمنی پنهان و ناخودآگاه است که به واقع فرستنده از آن آگاهی ندارد. این رویکرد در مقابلِ نظریه های رایج ارتباط قرار می گیرد که ارتباط را فرایندی آگاهانه و ارادی می دانند که طی آن همدلی و منطق گفت و گو منجر به ارتباط موثر می گردد. پرسش اصلی این تحقیق با توجه به شکاف بنیادین میان «آن چه فرد می گوید» و «آن چه فرد حقیوپقتا می خواهد بگوید» این گونه مطرح می گردد که فهم متقابل در یک گفت و شنود چگونه میسر است؟ به منظور تحلیل روابط میان فردی و پاسخ به پرسش اصلی تحقیق از چهار گفتمان لکان بهره گرفته شده است. برای بررسی و اشاره به مصادیق نظری، فیلم «برادرم خسرو» به عنوان یک مورد مطالعاتی انتخاب شده است تا امکان منطق گفتگو در نظریه ی گفتمانی لکان را مورد بررسی قرار بدهم. در نتیجه روشن می گردد که چگونه گفتگوی ناصر و خسرو در گفتمان ارباب صورت می پذیرد وهیچ یک از دو طرف گفتگو به فهم متقابل دست نمی یابند؛ درحالی که گفتگوی میان همسر ناصر و خسرو در بستر گفتمان روان کاو صورت می پذیرد و از این رو امکان همدلی متحقق می شود.
رویکردی روان شناختی به سرگرمی و فراغت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
103 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی و دیرپای انسان، که عمری به بلندی عمر بشر دارد، و همواره به گونه های ویژه ، متناسب با علاقه ها و سلیقه ها و امکانات و ظرفیت های محیطی، پاسخ یافته است. نیاز به سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت از جنبه های گوناگونی برخوردار است. نحوه تعامل با این نیاز و ارضای آن نیز همچون دیگر پدیده ها به مرور زمان و به تبع دیگر تغییرات محیطی، دستخوش تغییر شده است. اوقات فراغت امروزه به یکی از فرصت های همگانی تبدیل شده که به نسبت مستقل از روند های عادی کار و تلاش رسمی است و به شدت سیاست گذاری و برنامه ریزی، تمهید مقدمات و تخصیص امکانات نیاز دارد. جهان صنعتی مدرن تحت تأثیر برخی تحولات عمیق، بسط زمان فراغت توده ها و احساس نیاز شدید به پوشش آن به شیوه های ممکن و مقدور را موجب شده است. بخش بزرگی از فعالیت های تمهیدشده برای پر کردن این ظرفیت، زیر نام «سرگرمی و تفریح» جای می گیرد. سرگرمی و تفریح به دلیل بسیاری ابعاد و زوایا، طیفی از نظریه های تفسیری و تبیینی با رویکردهای گوناگون را به خود معطوف داشته است. این نوشتار درپی آن است تا به صورت نظری و با بهره گیری از روش اسنادی، ابعاد روان شناختی این کنش را با تأمل در نظریه های ارائه شده واکاوی و تحلیل کند.