فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۴۱ تا ۹٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی رضایت از زندگی براساس تعارض در ایفای نقش های چندگانه و پیامدهای فردی- اجتماعیِ آن در بین زنان متأهل شهرداری تهران در سال 1397 انجام شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن متأهل شاغل در نواحی مختلف شهرداری شهر تهران در سال 1397 به تعداد 5600 نفر بود. نمونه آماری به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران 360 نفر انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. در تدوین چارچوب نظری از نظریه تعارض نقش گرینهاوس و بیوتل (1985)، رویکرد کمیابی و انباشتگی و نظریه امتداد بهره گرفته شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای همه متغیرها بالای 7/0 به دست آمده و مورد تأیید قرار گرفت. رضایت از زندگی زنان در سطح متوسط و 53% گزارش شد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد: تعارض در ایفای نقش های چندگانه بههمراه استرس کاری، فرسودگی جسمی، تعجیل و تأخیر در کارها، درگیری خانوادگی، کاهش حمایت های اجتماعی در خانه و محل کار، کاهش رضایت از شغل و ساختار قدرت در خانه در مجموع موجب کاهش رضایت از زندگی زنان می شوند که حمایت های اجتماعی، ساختار قدرت و رضایت از شغل تا حدی موجب تعدیل اثرات و پیامدهای منفی تعارض در ایفای نقش های چندگانه می شوند. بااین وجود؛ در مجموع تأثیر همه عوامل موردمطالعه به میزان 5/35% کاهش رضایت از زندگی زنان متأهل شاغل را تبیین می کنند.
نسبت همگرایی ملی با رویکرد هیدروپلیتیک: نمونه پژوهی طرح های سدسازی درخاور ترکیه
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
303 - 325
حوزههای تخصصی:
به فراخور وسعت و جمعیت کشورها و نیز به واسطه نوع، ژرفا و ادراک محیطی حاکمان، شیوه و تنوع بروز ناحیه گرایی، طیفی ازناحیه گرایی اقتصادی تا سیاسی را دربرمی گیرد، که درهرحالت پتانسیل تهدید پایداری نظام سیاسی و یکپارچگی کشوررا دارد. ازاین رو، کوشش برای بقاء واحدهای سیاسی- فضایی درقالب پاسداری ازهمبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی همواره اولویت نخست همه حکومت ها بوده است. یافته ها گویای آن هستند آن گاه که عدالت درتوزیع فرصت ها در مقیاس ملی بر بنیاد ناهمگونی فرهنگی رو به کاهش نهد، واگرایی ناحیه ای رو به فراز می نهد. در این باره حکومت ها بسته به نوع تهدید راهبردهای امنیتی متفاوتی در پیش می گیرند. بیشینه جمعیت جنوب خاوری ترکیه درجایگاه خاستگاه دو رود دجله فرات، کردها هستند که طی چند دهه اخیر درتعارض با حکومت مرکزی بوده اند. طی همین مدت قلمروداران این کشور برآن بوده اند با استفاده ازظرفیت های آبی این بخش ازکشورزمینه توسعه و همگرایی نواحی محروم کردنشین را فراهم کنند. نوشتارحاضرکه ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد و داده ها و اطلاعات موردنیازآن به روش کتابخانه ای گردآوری شده براین فرضیه استواراست که راهبرد هیدروپلیتیک حاکمان ترک برای توسعه اقتصادی نواحی کردنشین جنوب شرق آناتولی معطوف به حفظ تمامیت ارضی و کاستن از زمینه های حمایت ازجریان های ناحیه گرای کردی است. نتیجه پژوهش نشان دادکه رهبران دولت ترکیه جدای ازمزایای اقتصادی برخاسته از توسعه سازه ها و زیرساخت های آبی، بهره گیری ازعناصر جغرافیایی و مهندسی برای حفظ و تقویت همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی را دنبال می کنند.
رابطه کار خانگی و تحصیلات زوجین در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحصیلات یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی به شمار می رود. با این حال نقش تحصیلات زوجین در تقسیم کار خانگی در کشور در سطح ملی بررسی نشده است. این مقاله با استفاده از داده های طرح گذران وقت 1393-1394 مناطق شهری کشور و کاربرد مدل های رگرسیون تابیت، رابطه کار خانگی با تحصیلات زوجین را بررسی کرده است و نشان می دهد که تفاوت های جنسیتی فراوانی در این زمینه وجود دارد. براساس یافته ها، افزایش تحصیلات زنان مشارکت آنان در کار خانگی را کاهش می دهد، اما همکاری همسران در کار خانگی را بیشتر می کند. همچنین، تحصیلات شوهران با کار خانگی آنان و همسرانشان رابطه ای مثبت دارد؛ بنابراین تجربه زنان با رویکرد اقتصادی و تجربه شوهران با رویکرد فرهنگی قابل تبیین است. به نظر می رسد تحصیلات بیشتر زنان هزینه فرصت مشارکت در فعالیت های خانگی را به کمک ایجاد فرصت مشارکت در فعالیت های غیرخانگی افزایش می دهد یا منبعی برای چانه زنی به منظور کاهش مشارکت آنان و افزایش مشارکت همسرانشان در کار خانگی است. از سوی دیگر، رابطه کار خانگی شوهران با تحصیلات آنان و همسرانشان را می توان با عوامل فرهنگی، مانند تقویت نگرش های جنسیتی برابری طلبانه و اهمیت نقش والدینی در شوهران تحصیل کرده مرتبط دانست. با توجه به تنوع فعالیت های طبقه بندی شده با عنوان کار خانگی، تحلیل های جداگانه برای این زیرمجموعه ها به تعمیق دانش موجود کمک می کند و در جهت سیاست گذاری مبتنی بر شواهد در حوزه جمعیت و خانواده مفید است.
بررسی چالش های حقوق خانواده ناشی از شیوع بیماری کرونا در برخی از کشورها با تاکید بر حق حضانت و ملاقات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
533 - 545
حوزههای تخصصی:
شرایط پیش آمده ناشی از ویروس کرونا به گونه ای تمام جهان، افراد و روابط آن ها را دچار دگرگونی کرده و تحت تأثیر قرار داده است. این شرایط بر توافقات حقوقی افراد نیز تأثیرگذار بوده است؛ به عنوان نمونه توافقات والدین کودکانی که به دلایلی از قبیل طلاق جدا از یکدیگر زندگی می کنند، تحت تأثیر این شرایط قرار گرفته است. در مواردی حق ملاقات والدی که به موجب حکم دادگاه باید روز یا روزهایی از هفته کودک را ملاقات کند، مورد بازنگری قرار گرفته یا در صورتی که حضانت کننده، مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود و به دلایل موجه و امکان ورود ضرر به کودک از اعمال حقی ممانعت کند، حکم به مجازات وی نشده است. با توجه به لازمه دو نهی منتج از قواعد لاضرر، نهی از عروض در تهلکه و بر اساس اصل 40 قانون اساسی چون اعمال این حق موجبات ورود ضرر به غیر را فراهم و تمهید می کند و محتمل نیز قوی است، بنابراین حکم به الغای موقت این حضانت یا ملاقات حسب اقتضا خواهد شد. ملاک برهم زدن توافقات والدین و اشخاص ذی حق، بر اساس قانون داخلی و برخی از کشورهای مورد مطالعه هم چون استرالیا، کانادا و ایرلند؛ به مخاطره افتادن سلامت جسمی، امکان ورود ضرر و نهایتاً حفظ مصالح کودکان است. این موارد موضوعاتی است که به دادگاه و حضانت کننده اجازه می دهد تا برای دوره ای محدود شخص ذی حق؛ اعم از والدین یا سایر اقربا از ملاقات با کودکان محروم شده و استنکاف حاضن موجبات مسئولیت مدنی و کیفری برای وی نباشد. از دیگر مشکلات مربوط به دعاوی حضانت و حق ملاقات در ایام شیوع کرونا، قرنطینه سازی و تعطیلی اماکن عمومی و ادارات، روش های دسترسی به دادگاه ها و حضور در جلسات دادرسی و آگاهی از این روند بوده که در این مقاله به آن ها پرداخته خواهد شد.
معنای «علم اجتماعی اسلامی» از چشم انداز مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تلاش شده در میان تلقّی ها و تفسیرهای متفاوتی که علم اجتماعی اسلامی وجود دارد، معنای علم اجتماعی اسلامی از چشم انداز مرتضی مطهری، کشف و مشخّص شود. در این راستا، معنا و مفهوم علم اجتماعی اسلامی از زوایه نگاه مطهری، شرح داده شده است، به طوری که در یک برداشت، او چهار تعبیر از مفهوم علوم اسلامی، مبتنی بر معیارهای موضوع و غایت و نظریه پرداز، ارائه کرده است؛ و در برداشتی دیگر، می نویسد اسلام با علم اجتماعی، دو نوع پیوند دارد: یکی پیوند مستقیم، از آن جهت که اسلام، یک سلسله معارف نظری و احکام عملی درباره جهان اجتماعی دارد، دیگری پیوند غیرمستقیم از طریق توصیه های اخلاقی همچون امانت، عفت، عدالت، احسان و ایثار. برداشت دیگر او، در این عبارت نهفته است که می نویسد اسلام، یک مکتب جامعه شناختی نیست؛ چون در کتاب آسمانی اسلام، هیچ مطلب اجتماعی در لفافه اصطلاحات رایج جامعه شناختی و با زبان معمول آن و در چارچوب تقسیم بندی های مرسوم، بیان نشده است، امّا در عین حال، «مسائل زیاد»ی از علم اجتماعی، به طور کامل، قابل استنباط و استخراج از قرآن کریم است.
شناسایی عوامل مؤثر بر آینده شبکه خبر در افق ده ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
33 - 59
حوزههای تخصصی:
سرعت تحولات فناوری های دیجیتال به حدی است که سازمان های رسانه ای مدام با شگفتی روبرو هستند و این رقابت در صنعت، رسانه را بسیار پیچیده ساخته است. ازاین رو مدیران رسانه ها، برای روبرو شدن با تحولات، نیازمند داشتن تصویری از احتمالات پیش رو هستند تا بتوانند با اتخاذ تصمیم های پیش دستانه از غافلگیری مصون بمانند. امروزه بدون سناریوها یا تصاویر روشنی از آینده های ممکن، نمی توان برنامه ریزی کرد و گام نخست و اساسی برای توصیف سناریوها در روش سناریونویسی شوارتز، شناسایی عدم قطعیت های کلیدی است. در این مقاله به شناسایی عوامل مؤثر بر آینده شبکه خبر در افق ده ساله پرداخته ایم. به این منظور با تکیه بر روش پژوهش دلفی و نمونه گیری هدفمند، از آرا و نظرات علمی 14 نفر از خبرگان این حوزه بر اساس اصل اشباع نظری استفاده شد. این عوامل بر اساس مدل «پِست» در چهار دسته: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری طبقه بندی شدند که برخی از مهم ترین عوامل عبارت بودند از: وضعیت نظام آموزشی خبرنگاران معاونت سیاسی صداوسیما (خلاق و چند مهارته)، الگوهای مصرف خبری شهروندان، میزان بودجه اختصاص یافته به شبکه خبر، میزان اعتماد سیاسی، مقررات نحوه اداره سازمان و میزان حرفه ای بودن مدیریت شبکه خبر. دو عامل میزان حرفه ای بودن مدیریت شبکه خبر و میزان اعتماد سیاسی، به عنوان عدم قطعیت های کلیدی شناخته شدند.
تشیّع پساصدام و پایان سندرم حسرت جغرافیای مقدس در تشیّع؛ جامعهٔ شیعی به مثابه جامعه ای در فراغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا می کنند و از این طریق صورت بندی های تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل می دهند. به طور عمده، درک و تحلیل های موجود از صورت بندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورت بندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص فروپاشی صدام و آزاد شدن زیارت کربلا و سایر شهرهای مقدس شیعی در عراق، به نسبت جغرافیای ارض مقدس در فرهنگ شیعی و تحوّل اخیر آن بپردازد. داده های تاریخی نشان می دهد که تشیّع همیشه در حسرت زیارت ارض مقدس خودش یعنی کربلا قرار داشته و این مسئله به طور نمادین به بخشی بنیادی از هویت و قلب ایمانی شیعیان در اقصی نقاط جهان بدل شده است. مهمترین پیامد دسترسی آزادانه به عتبات عالیات، تغییر بنیادی این صورت بندی، محوریت ارض مقدس و پایان این سندرم تاریخی حسرت ارض مقدس و آرزوی زیارت بوده است.
تحلیل جامعه شناختی روایت های باز اجتماعی شدن (مطالعه موردی زندانیان شاغل در واحدهای حرفه آموزی و اشتغال زندان های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
83 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور ارائه نتایج یک تحقیق عمیق در خصوص بازاجتماعی شدن مجرمان تدوین گشته است . از آنجا که در اهداف مجازات علاوه برواکنش جامعه در قبال اعمال جریحه دارکننده، جامعه پذیری مجدد مجرمان نیز مدنظر است لذا هدف از این پژوهش ، تحلیل جامعه شناختی روایت های باز اجتماعی شدن زندانیان شاغل در واحدهای حرفه آموزی و اشتغال زندان های تهران است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا بصورت رهیافت فرود به زمین و طبیعت گرایانه است. جامعه پژوهش را زندانیان شاغل در واحدهای اشتغال و حرفه آموزی زندان های تهران تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری پژوهش هدفمند بود و معیار اشباع نظری به عنوان معیار اساسی انتخاب نمونه بود. داده ها با استفاده از مصاحبه، جمع آوری گردید و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های عمیق، از تحلیل روایت بهره جسته شد. یافته ها: یافته های حاصل از جمع بندی مصاحبه ها نشان می دهد که زندانیان مهمترین انگیزه حضور در واحدهای اشتغال را دوری از انضباط روزانه بندهای بسته دانسته تا با استفاده از برخی امتیازات از جمله ملاقات و تلفن راحت و در دسترس و نیز مرخصی های ماهیانه، دغدغه های مربوط به معیشت خانواده را رفع نمایند. نتیجه گیری: برنامه های حرفه آموزی و اشتغال برای زندانیان همواره از بالا به پایین طراحی و اجرا می گردند این در حالی است که به منظور بازاجتماعی کردن مجرمان، انعکاس علایق و استعدادهای شغلی زندانیان نادیده گرفته می شود و معنای این مضمون این است که برنامه ریزی از پایین به بالا اثرگذارتر خواهد بود. همچنین پرداخت دستمزد و بیمه برابر قانون کار و اطمینان از پشتیبانی دولت و مراکز حمایتی، در ایجاد اشتغال پس از آزادی، در کیفیت بازپذیری مجرمان حاضر در برنامه های آموزش و حرفه آموزی زندان ها، بسیار حائز اهمیت می باشد.
بررسی و نقد سند الگوی پایه ی اسلامی ایرانی پیشرفت (به عنوان سند بالادستی نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به تدبیر مقام معظم رهبری مبنی بر قرار دادن سند الگوی پایه ی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان سند بالادستی سیاست های کلی و قوانین برنامه ای کشور به شرط ارتقاء و تکمیل و حصول اطمینان از کفایت آن در جایگاه یادشده، این پرسش مطرح می گردد که آیا سند موجود به لحاظ شکلی و محتوایی در این جایگاه خطیر -که آن را در سلسله مراتب حقوقی پس از قانون اساسی قرار می دهد- قرار دارد یا نیازمند اصلاح و ارتقاء است؟ این مقاله با این فرضیه که جایگاه سند در نظام حقوقی در محتوا و نحوه نگارش آن تاثیر مستقیم دارد، با روش تحلیل انتقادی محتوای سند و مقایسه آن با اسناد یاد شده، مدعی است که سند الگو به دلیل وجود آسیب ها و نقاط خلا جدی در بخش های مختلف آن ازجمله؛ شباهت ساختاری و محتوایی با سیاست های کلی و عدم ابتکار در ارائه ادبیات متناسب با الگو به عنوان سند انتظار، نداشتن ارتباط و تناظر با مبانی، آرمان، رسالت و افق ترسیم شده در قانون اساسی، عدم توجه به اقتضائات تدوین و اعمال سند در چارچوب دولت اسلامی، عدم ترسیم ابعاد نظام اسلامی مطلوب محقق کننده و پیشران سند، عدم تبیین چارچوب جامعه اسلامی به عنوان مقدمه ایجاد تمدن نوین اسلامی و عدم تبیین مفاهیم حقوقی نیازمند تحول بنیادین ازجمله تغییر ادبیات، تعریف مفاهیم از منظر حقوق اسلامی، تبیین ارتباط با سایر اسناد حقوقی، حذف بخش تدابیر (واگذاری آن به سیاست های کلی) و ... با تکیه بر فقه نظام و دانش حقوق اساسی است
تحلیل کارکرد سلبریتی در گذار از نشانه شناسی ایدئولوژی به نشانه شناسی فرهنگ (مورد مطالعه: لایو اینستاگرامی حسن آقامیری و احلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مروری بر آثار ترجمه ای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانه شناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانه ای درون فرهنگ به مثابه نظام های ایدئولوژیک و اسطوره ای تلقی رایج و کارویژه نشانه شناسی، افشای دلالت های پنهان و عمدتاً سرکوب گرانه آن هاست؛ در حالی که ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانه ای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانه ای است که با استفاده از نظریه و روش شناسی یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
تبیین جامعه شناختی رابطه الگوهای دینداری و متغیرهای جمعیتی با رواداری اجتماعی (مورد مطالعه: قومیت های ساکن در شهرستان کازرون)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
183 - 221
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه بین الگوهای دینداری و متغیرهای جمعیتی با میزان رواداری اجتماعی بین قومیت های ساکن در شهرستان کازرون پرداخته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی، حجم نمونه آماری ۳۸۹ نفر و نمونه گیری بر اساس روش خوشه ای چندمرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، برگرفته از پرسش نامه دینداری کلارک واستاک و پرسش نامه رواداری اجتماعی برگرفته از دیدگاه کینگ بوده است؛ ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است. بر اساس یافته ها، میزان رواداری اجتماعی بین قومیت ها یکسان است. همچنین میزان رواداری اجتماعی در بین افراد قومیت ها با توجه به سطح در آمد، وضعیت شغلی و تأهل، تفاوت معناداری ندارد، اما با توجه به سطوح سنی و سطح تحصیلات آزمودنی ها، با یکدیگر متفاوت است. با توجه به نتایج، رابطه معناداری بین دینداری با رواداری اجتماعی با ۰۰۱/۰=sig وجود دارد. در میان مؤلفه های دینداری، بیشترین میزان تأثیر بر رواداری اجتماعی مربوط به مؤلفه باور (اعتقادی) دینداری (۸/۱۷=Beta) است؛ همچنین مؤلفه های مناسکی با ۷/۱۵=Beta، تجربی (احساسات و عواطف) با ۸/۱۶=Beta، و پیامدی (رفتاری) با ۵/۱۵=Beta، نوسان موجود در رواداری اجتماعی بین قومیت ها را تبیین نموده اند.
کاربست تجربی نظریه فمینیسم رادیکال در تبیین نگرش دانشجویان به زن زنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهش های فمینیسم رادیکال، افشای خشونت مردان به زنان را هدف خود قرار داده است و می کوشد رد پای ارزش های پدرسالارانه و علوم اجتماعی مردمحور را آشکار کند. برداشت های افراد از دیگران از نگرش هایی متأثر است که آنها ابراز می کنند و برخورداری از نگرشی خاص به افراد اجازه می دهد خود واقعیشان را ابراز کنند. هدف این پژوهش، بررسی و تبیین نگرش به زن زنی در میان دانشجویان پسر از دیدگاه نظریه فمینیسم رادیکال است که تمرکز اصلی آن بر ساختارهای نابرابر اجتماعی در حوزه های خصوصی و عمومی است. روش تحقیق، پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شد. جمعیت پژوهش نیز متشکل از دانشجویان پسر دانشگاه مازندران بوده است. درمجموع، ۴۲۸ نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. متغیرهای مستقل، که در پی تبیین نگرش به زن زنی بوده اند، شامل اعتقاد به باورهای پدرسالاری شوهران، پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی، انتظارات ناشی از نقش ازدواج، باور به مسئول بودن شوهر در قبال خشونتشان و باور به مقصربودن زن برای خشونت علیه او بوده است. نتایج داده های توصیفی نشان داد نگرش به زن زنی در سطح میانه قرار دارد. یافته ها نشان داد میان متغیرهای مدنظر، توان تبیینی متغیر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی در تبیین نگرش دانشجویان پسر دانشگاه مازندران به زن زنی، بیشتر از متغیرهای دیگر است.دستاورد نظری این پژوهش، به قابلیت کاربست نظریه فمینیسم رادیکال در بررسی نگرش دانشجویان پسر به زن زنی دلالت دارد و رویکرد فمینیسم رادیکال، از قابلیت تحلیل و تفسیر رویکرد جوانان برخوردار است.
Social Anomia against the Backdrop of Misinformation/ Disinformation: A Cognitive Approach to the Multivalent Data in Cyberspace
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۴, Issue ۱, January ۲۰۲۰
65 - 68
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to problematize the multivalent data in the cyberspace through the lenses of Wittgenstein’s analytic philosophy of language. Adopting this linguistic philosophy approach is aimed at exploring the dichotomous question of whether cyberspace is a possibility for social power or it is a contributory cause of communicative discontinuity and henceforth a possibility for social anomia. The central argument here is that within cyberspace there exist three languages at work each one with a degree of semiotic power: pictorial, verbal and mathematical. Since none of them is based on a one-to-one correspondence between the signifiers and the signifieds, the cyberspace users in practice are led to misinformation and disinformation instead of information. This situation creates an epistemic chasm in their real life. This is because their finite mind is not able to grasp the infinite reality of the cyberspace multivalent data. Accordingly, cyberspace with its abundance of misinformation and disinformation leads us to a mental disorder. This constitutes the real power of social media in creating a socio-political turmoil and anomia.
برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری- تفریحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
184-220
حوزههای تخصصی:
مفهوم شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به مثابه سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته و شکل های مختلفی به خود گرفته و در جوامع مختلف استدلال های مختلفی را داشته است. در همین راستا این پژوهش با هدف برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ زنان و دختران حاضر در مراکز بزرگ تجاری و تفریحی رفتند که بنابر اظهار خودشان این مراکز پاتوق آنهاست و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 15 نفر از زنان و دختران مصاحبه نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با سه مرحله کدگذاری و نیز با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در مرحله کدگذاری باز، بیش از 216 مفهوم و گزاره معنادار استخراج و در مرحله بعد 187 مفاهیم متناظر از تعداد 216 گزاره های معنادار کلی موجود در متن مصاحبه ها استخراج شد. بخاطر ارتباط مفهومی گزاره ها با همدیگر در مرحله کدگذاری باز 17 خرده مقوله از مفاهیم متناظر بیرون کشیده شده است. در نهایت پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 6 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: هژمونی فرهنگ مصرف، رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، پذیرش فرهنگ غرب، همسانی با سلبریتی ها، تاثیرات فضای مجازی و تغییر سبک زندگی هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای به شرح «شیوه گذران اوقات فراغت زنان در مراکز تجاری به علت گسترش فرهنگ مصرف و فرهنگ غرب در بستر رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، با استراتژی همسانی با سلبریتی ها و تاثیرات فضای مجازی به تغییر سبک زندگی زنان شهر شیراز منجر شده است» ظاهر شد که می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد.
تحلیل نهادی چالش های مدیریت مهاجرت به خارج از کشور با بهره گیری از رویکرد نونهادگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
85 - 119
حوزههای تخصصی:
مدیریت مهاجرت به رویکردهای برنامه ریزی شده برای عملیاتی کردن چارچوب های سیاستی، تقنینی و اداری اطلاق می شود که توسط نهادهای متولی مهاجرت توسعه یافته اند. در کشور ما موضوع مدیریت مهاجرت به خارج به جهت خروج سرمایه انسانی و ظرفیت های علمی و اقتصادی قابل توجه بوده و شناخت چگونگی آن ضروری است. با توجه به نقش اثرگذار نهادها در مدیریت مهاجرت به خارج، هدف اصلی در این پژوهش، شناخت محدودیت های این عرصه با تکیه بر رویکرد نونهادگرایی و بهره گیری از روش تحلیل مضمون برای دستیابی به شبکه مضمونی چالش های مدیریت مهاجرت است. نتایج حاصل از تحلیل مضمون داده های مصاحبه با 23 نفر از نخبگان و صاحب نظران این عرصه بیانگر آن است که چالش های مدیریت مهاجرت در سه سطح نهادی شامل سازه های ذهنی در سطح توده و نخبگان سیاسی، محیط نهادی و ترتیبات نهادی توزیع شده اند که اثر سطح سازه های ذهنی بر سایر سطوح قابل توجه است. همچنین شبکه مضمونی حاصل از تحلیل مضمون داده ها، حکایت از نوعی ضعف، ناکارآمدی، ناکامی، نابسندگی در سطوح نهادی و به تعبیری نوعی«تأخیر» و «واماندگی» در مدیریت مهاجرت به خارج دارد که لزوم ورود جدی به این عرصه و گفتمان سازی مهاجرت در هر سه سطح را ضروری می نماید.
فرزندپذیری در آینه دیگرانِ مهم: مطالعه ای داده بنیاد از فرآیند مواجهه والدین با فشارهای هنجاری فرزندپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزندپذیری یکی از راه های تجربه والدگری به ویژه برای زوجین نابارو است. به رغم اهمیت جمعیت شناختی فرزندپذیری، تاکنون تحقیقات اجتماعی در ایران، کمتر به ابعاد این موضوع توجه نموده اند. پژوهش حاضر، برمبنای رویکرد نظریه زمینه ای، فرآیند مواجهه والدین فرزندپذیر را با انواعی از فشارهای هنجاری مطالعه می کند. براساس نمونه گیری نظری و هدفمند، با 15 نفر از مادران فرزندپذیر شهر یزد مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، تحلیل و در قالب خط داستان (شامل 12 مقوله اصلی و یک مقوله هسته) و مدل پارادایمی ارائه شدند. براساس یافته ها، پدیده اصلی پژوهش «رنجیدگی از ترحم دیگران» بود که به واسطه شرایط علی (نازایی قطعی، قاضیان مشرف به صحنه و ارزش بالای فرزند برای معنابخشی به زندگی) برساخته می شود و زوجین فرزندپذیر در قبال این امر، راهبردهای کنش های موقعیتی و یا ایستادگی در برابر مشکلات با پوشیدن کفش آهنین را برمی گزینند. با فعال شدن این استراتژی ها در بین خانواده های فرزندپذیر، درنهایت پیشنهاداتی برای فرزندپذیری به خانواده های مشابه ارائه می شود. یافته ها همچنین بیانگر آن است که اکثر زوجین فرزندپذیر احساسات منفی ناشی از دریافت دل نگرانی از سوی دیگران مهم را تجربه کرده اند. پیش داوری اطرافیان، ناهمراهی خانواده ها، دغدغه در مورد گذشته فرزندخوانده و... برخی از مهم ترین زمینه های شکل دهنده به این دل نگرانی هاست.
بررسی جامعه شناختی ناپایداری تحولات دموکراتیک در ایران معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
40 - 58
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی علل ناپایداری تحولات دموکراتیک در ایران معاصرانجام شد. چهار موج گذار به دموکراسی در ایران عبارتند از: انقلاب مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی 57 و جنبش اصلاحات. اما در هر مقطع ما شاهد واقعه دموکراسی شکننده هستیم. جهت تبیین این مسأله، صاحبنظران به طرح دیدگاههای خود پرداخته اند. تئوری تلفیقی ساموئل هانتینگتون با تأکید بر نقش قابلیت رهبران به عنوان عاملیت و تأثیر ماهیت دولت، جامعه مدنی و شرایط بین المللی به عنوان شرایط ساختاری در ایران معاصر، به عنوان تئوری راهنما در تحلیل کیفی مطرح شده است. از روش تاریخی- تطبیقی با جبر بولی استفاده شده است. نتیجه تحلیل کیفی این پژوهش قدرت تبیین وجه ساختاری تئوری هانتینگتون را نشان می دهد. هرچند که قابلیت رهبری و نفوذ و دخالت قدرت های بزرگی چون آمریکا، انگلیس و روسیه در تاریخ معاصر اثرگذار بوده اند اما شرط کافی برای تحکیم دموکراسی نبوده اند. در تحلیل نهایی، ضعف جامعه مدنی و شکنندگی ماهیت دولت (پاتریمونیالی، رانتیر و ایدئولوژیک) به عنوان شرط لازم و کافی واقعه دموکراسی شکننده در ایران معاصر مطرح است.
Designing and Validating a Talent Management Model for Primary School Principals in Zanjan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to design a talent management model for primary school principals in Zanjan. Methodology: The method of the present study was a combination (qualitative and quantitative) and in terms of purpose it was an applied research. The statistical population of the qualitative section was experts who were theoretically familiar with the concept of talent management and based on purposive sampling, 17 of them were interviewed until theoretical saturation. The statistical population in the quantitative part was all primary school principals in Zanjan province (1079 people) in the academic year 2018-19 that according to Krejcie and Morgan table, 283 people were selected by stratified random sampling method. Qualitative research tools were interviews and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire was developed based on qualitative results. The validity of qualitative results was obtained by reviewing the codings and using the agreement coefficient between the coders and for the questionnaire with face validity and reliability by Cronbach's alpha test (0.88). For the analysis of qualitative data, the method of basic theory and open, axial and selective coding were used, and for a small part of the structural equations in Amos software version 24. Findings: Qualitative data analysis identified 63 concepts and 10 central themes (environmental, cultural, motivational, educational, human resource management, personal characteristics, regulatory, communication, organizational, managerial and structural factors) that the theme Selective research also obtained effective factors on talent management. The results of structural equations also showed that organizational factors with factor load (0.85), educational (0.83) and cultural (0.80) were more important and in general, the proposed model had a good fit. Conclusion: Improving talent management requires attention to various factors that the education system by investing in organizational, educational and cultural factors can help improve the talent management of managers.
Comparative Study of Production Criteria of Tactile Books from the Viewpoint of Production Specialists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: To compare the production criteria of tactile sensory books from the perspective of production experts Methodology: The method of the present study was combined in terms of applied purpose and qualitative-quantitative in terms of data collection. In the qualitative part, in order to obtain the consensus of experts in the production and publication of tactile sensory books, the Delphi method was used, and in the quantitative part, using a researcher-made questionnaire to the view of production and publishing experts regarding the production of tactile sensory books. Analytical survey form was performed. In the quantitative part, two relative coefficients of content validity and content validity index were used. The content validity index of the researcher-made questionnaire was reported to be higher than 0.79. The reliability of the questionnaire was 0.863 based on Cronbach’s alpha coefficient. Also, for data analysis, descriptive statistics of mean and inferential statistics of "Friedman" were used with the help of SPSS software. Findings: The findings indicate that the four sub-components of tactile capabilities, audience recognition, texture diversity, and form and shape diversity from the technical criterion of producing a tactile book with an average rank of 16 with the highest rank and the two components of natural objects and circulation or numbers with an average rank of 4.81 have the lowest rank. Regarding the production content criterion, the sub-components of attractiveness with the highest rank of 5.76 and the educational aspect of the content of these books from the point of view of production experts with 3.29 has the lowest position. In the criterion of presenting the production of a tactile book, the sub-component of effective and reciprocal communication with the audience has the highest rank with 5.55 and the role of librarian with 3.07 has the lowest rank. Conclusion: by comparing the three main technical criteria, content and presentation of the production of tactile books, the most important criterion with an average rank of 2.67 content criteria was identified which has the most role for production from the perspective of production and publishing experts.
بازخوانی روش شناسی هرمنوتیک هانری کربن در مطالعه رنگ ها
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲ ویژه علوم اجتماعی
165 - 194
حوزههای تخصصی:
رمزخوانی و رمزشناسی همواره یکی از مهم ترین دلبستگی های جامعه شناسان بوده و هست. اما این رمزخوانی در نظر بسیاری از محققان تنها در سطح ظاهر و با تحلیل و توصیف داده های هم زیست آن پدیده صورت می پذیرد. لیکن کشف المحجوب روشی اتخاذ شده از حکمای ایرانی است که توسط بسیاری از جامعه شناسان که با روش خاص هرمنوتیکی به پدیده ها نگریسته، از ظاهر پدیده ها عبور کرده، به دنبال باطن آن ها بوده اند، مورد توجه قرار گرفته است. هانری کربن محقق فرانسوی الاصل با اتخاذ این روش به تشریح مکاشفه حکمای ایرانی در باب نمادهای اسلامی، چون کعبه، اعداد و به خصوص رنگ ها در این نوشتار به آن پرداخته است. کربن در تشریح نمادها به یک روش سه لایه که با اثبات عالم میانه که در بین عالم دنیا و عالم جبروت قرار دارد، هر نماد را تنها یک رمز و مثال برای ممثول خود و طریق وصول به اصل را با کشف المحجوب یعنی کنار زدن پرده های حجاب که توسط سالک صورت می پذیرد، می پردازد. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با اتخاذ روش کیفی وبا روش گردآوری کتابخانه ای، اسنادی در پی روش شناسی توصیفی هرمنوتیکی رنگ ها است. این نوشتار بدون در نظر گرفتن تأیید و یا رد نظریات تنها به توصیف این روش حکمی پرداخته است. در این شناخت می توان به یک روش عام که روش حکما شناخت باطن همه هستی به آن پایبند بوده اند. اما روش خاص که در هر پدیده ای روشی منحصر به فرد برای فهم رمز آن پدیده به کار برده اند، که در زمینه رنگ ها می توان به خاص (مطلق رنگ) و خاص الخاص (رنگ سرخ) تلمیحاتی را بیان داشته اند، که کربن تنها به تشریح آن پرداخته است.