فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۶۱ تا ۹٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
93 - 112
حوزههای تخصصی:
در نتیجه ی فرآیند نوسازی جامعه تفاوت های گسترده ای کرده و این تفاوت ها روشی که افراد هویت شخصی خود را تعریف می کرده اند، تغییر داده است. هویت موضوع بسیار مهمی است که در صورت تحقق، ضامن سلامت و در غیر این صورت خطری بزرگ محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفی تأثیر نوسازی بر سردرگمی نقش جوانان انجام شد. در پژوهش حاضر از رهیافت کیفی و روش نظریه زمینه ای برای درک و تفسیر نوسازی بر سردرگمی نقش استفاده گردید. فرآیند گردآوری داده ها مشتمل بر 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد 20 تا 30 ساله بود. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده ها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 3 مقوله عمده ناشی از نوسازی بر سردرگمی نقش جوانان مؤثر بوده است. این مقولات عبارت بودند از گستردگی دامنه ی انتخاب، تغییر ساختار رابطه، و پیامدهای غیر قایل اجتناب ناشی از زندگی صنعتی. بدیهی است که با استفاده از یافته های این پژوهش و توجه به آنها در سیاست های گذاری های خرد و کلان، ازجمله سیاست های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و آموزشی می توان انتظار بهبود در فرآیند هویت یابی جوانان و رهایی از سردرگمی که دچار آن شده اند را داشت.
تأثیر رسانه های جدید با واسطه گری متغیرهای اجتماعی بر مشارکت سیاسی دانشجویان مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی از نشانه های مهم توسعه سیاسی است که کم و کیف و قالب های آن از جامعه ای تا جامعه دیگر متفاوت است. تحقق مشارکت سیاسی و نهادینه شدن آن مستلزم وجود آمادگی ها و شرایط روحی - روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خاص هر جامعه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت سیاسی دانشجویان در تشکل های حزبی و سیاسی است. عواملی همچون رسانه ها، انجمن ها، شبکه های اجتماعی و گروه دوستان. روش پژوهش پیمایشی و کمی با استفاده از فن پرسش نامه است. جامعه آماری هم همه دانشجویان شاغل به تحصیل در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال 1395 هستند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که رسانه های جمعی اعم از کلاسیک و جدید، داخلی و بین المللی، شبکه های اجتماعی و عوامل یا متغیرهای اجتماعی مانند گروه دوستان و عضوشدن و همکاری با انجمن ها تا چه اندازه بر گرایش و مشارکت سیاسی جوانان در احزاب و تشکل های سیاسی تأثیر می گذارند. نتایج پژوهش نشان می دهند به ترتیب، دسترسی و ارتباط فعالانه با شبکه های اجتماعی در فضای سایبری، گروه دوستان، عضوشدن در انجمن های مدنی و داوطلبانه، رسانه های داخلی و درنهایت رسانه های خارجی (رادیو و تلویزیون های ماهواره ای) بر تمایلات و مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه شیراز در احزاب و تشکل های سیاسی تأثیر مثبت و معنی داری داشته اند.
رابطه به هم پیوستگی خانوادگی و شرمسارسازی با بزهکاری؛ مورد مطالعه: دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
137 - 164
حوزههای تخصصی:
طبق استدلال نظریه شرمسارسازی بازپذیرکننده بریث ویت، تأثیر مثبت (بازپذیرکننده) یا منفی (بدنام کننده) شرمسارسازی بر وقوع جرم، به شیوه اجرای آن بستگی دارد. ازنظر بریث ویت، به هم پیوستگی بستری مساعد برای شرمسارسازی بازپذیرکننده است و به گونه ای آن را مشروط می کند. در اینجا، فرض بر این است که افراد دارای روابط به هم پیوسته قوی تر، به طور عمده به صورت بازپذیرکننده ای رفتار و از شیوه های بدنام کننده کمتری استفاده می کنند. وابستگی متقابل افراد سبب می شود آنها هنگام واکنش به رفتارهای مجرمانه (شرمسارسازی)، به شیوه ای جذب کننده (بازپذیرکننده) رفتار کنند نه طردکننده (بدنام کننده). این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و توزیع پرسش نامه میان دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبیرستان شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 انجام شده است. نمونه گیری با روش خوشه ای همراه با طبقه بندی انجام شده و حجم نمونه 835 نفر بوده است. برای سنجش بزهکاری، شش بعد در نظر گرفته شد. اعتبار سنجه های پژوهش با روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه و روایی پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده فرضیه اصلی پژوهش را تأیید کردند و نشان دادند متغیر به هم وابستگی خانوادگی با متغیرهای شرمسارسازی و بازپذیری رابطه مثبت و با متغیر انگ زنی رابطه منفی دارد؛ اما این ادعا که به هم پیوستگی ازطریق متغیرهای شرمسارسازی، به طور غیرمستقیم بر بزهکاری تأثیر می گذارد، تنها تاحدودی (از رهگذر متغیر انگ زنی) تأیید شد. مقاله حاضر، درباره دلالت های یافته های پژوهش در ارزیابی نظریه شرمسارسازی در بستری اجتماعی و فرهنگی متفاوت (جامعه ایرانی) بحث می کند. می توان چنین گمانه زنی کرد که خانواده ها در شهر تبریز روابط به هم پیوسته ای دارند؛ اما این شهر، جامعه ای اجتماع گرا محسوب نمی شود (یعنی سرمایه اجتماعی پایین تری دارد).
پویانمایی تلویزیونی در ایران: به سوی مدلی برای سیاست گذاری از توصیف مسئله تا تجویز راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات صنایع خلاق یکی از الگوهای پیشرو در سیاست گذاری فرهنگی و اقتصاد فرهنگ در دنیا است که تقریباً از ابتدای قرن حاضر در کشور های مختلف دنیا توسط دولت ها و دیگر کنشگران سیاستی در حوزه فرهنگ در حال اجرا است. پویانمایی به عنوان یکی از قالب های رسانه ای پردرآمد بیش ازپیش مورد توجه سیاست گذاران واقع شده است. اما در کشور ما در قدم اول، برای طراحی و اجرای هرگونه سیاست و تصمیم سیاستی، نیاز به شناخت دقیق از وضعیت کنونی برای دستیابی به شرایط مطلوب احساس می شود. این پژوهش برای نیل به این مهم، به صورت بندی دقیق و علمی از مسائل سیاستی و راهکار های ممکن دستیابی به شرایط مطلوب تولید انبوه پویانمایی تلویزیونی در ایران از طریق مصاحبه با خبرگان این عرصه و تحلیل مضمون آن، پرداخته است. در نتایج این تحقیق در جستجوی عوامل بازدارنده و موانع پیشرفت پویانمایی به سه مؤلفه اصلی دست یافتیم؛ از یک سو اشتباهات و ضعف های سیاست گذاران و مدیران این عرصه باعث ایجاد آفت ها و بروز مسائلی شده، و از سوی دیگر تولیدکنندگان و دیگر کنشگران خصوصی نیز دچار ضعف های بنیادین هستند که توانایی و قوت رشد را از دست داده اند، و همچنین عوامل ساختاری که ریشه در فرهنگ و ساختارهای اجتماعی دارند نیز مزید بر علت شده است. راهکارهای ارائه شده توسط نخبگان به ۶ دسته اصلی با عنوان های ایجاد متولی کلان، بازار آزاد، اصلاح نظام آموزشی، پژوهش و ایجاد شتاب دهنده ها دسته بندی شدند که در نهایت، این تحقیق مدلی مطلوب برای سیاست گذاری پویانمایی تلویزیونی در ایران با استفاده از نکات ارائه شده در مصاحبه ها ارائه کرده است.
راهکارهای کاهش هزینه های جاری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
157 - 190
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال آن بوده است تا به عنوان یکی از رویکردهای مقابله با حل مشکلات مالی، راهکارهای کاهش هزینه ها در سازمان صداوسیما را شناسایی نماید. رویکرد پژوهش حاضر شناسایی حداکثری این راهکارها در زمینه های مختلف بود تا در قدم های بعدی مبنای اقدامات پژوهشی و اجرایی قرار گیرد. برای این منظور با 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه رسانه که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق صورت گرفته و سپس بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی ابتدا مضامین مرتبط با سؤالات پژوهش از داده های حاصل از مصاحبه استخراج گردید و سپس در فرآیند کدگذاری باز به هر یک از این مضامین یک کد اختصاص داده شد و سپس در کدگذاری محوری این کدها دسته بندی شد. نهایتاً 70 راهکار کاهش هزینه در 8 مقوله از دل مصاحبه ها استخراج گردید. برون سپاری تولید و تبدیل عوامل تولید درون سازمان به پیمانکار خصوصی، و تدوین نظام برون سپاری تولیدات سازمان به همراه رتبه بندی و ارزیابی تهیه کنندگان، اعمال نظام جذب، رشد و ارتقاء نیروی انسانی در جهت افزایش بهره وری نیروی انسانی سازمان، اعمال نظام مدیریت فناوری، واگذاری شرکت های زیرمجموعه سازمان، اختصاص بودجه به واحدهای هزینه ای و کنترل پروژه های کلان سازمان و برنامه های مناسبتی جهت کنترل هزینه ها، استانداردسازی فرآیندهای سازمانی و ... بخشی از اصلی ترین راهکارهای شناسایی شده جهت کاهش هزینه ها در سازمان صداوسیما در این پژوهش است.
پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
257 - 290
حوزههای تخصصی:
پوشاک سنتی یکی از مهمترین میراث فرهنگی می باشد که در ادوار مختلف تاریخی و فرهنگی ایران همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. لباس همانند زبان می تواند هویت قومی، اجتماعی و جغرافیایی و منزلت اجتماعی و اقتصادی مردم را مشخص کند. در واقع پوشاک مانند مجموعه ای از علایم زبانی مادی می باشد که برای شناخت عمیق یک هویت می توان از آن بهره برد. بنابراین بررسی پوشاک سنتی یک سرزمین در گذشته، حال و آینده کاری شایسته تحقیق و دقت است و می تواند منجر به ایجاد ذهنیت های مناسبی برای طراحان و سازندگان گردد. قبا از جمله پوشاک سنتی اصیل و قدیمی ایران است که از دیرباز توسط زنان و مردان استفاده می شده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مستندات کتابخانه ای و روش تحلیلی و توصیفی به مطالعه قبا در سرزمین ایران از دوران باستان تا قرن حاضر، از لحاظ اندازه، سبک دوخت، تزیینات و موارد کاربرد آن در طبقات مختلف اجتماع، پرداخته شود. بر اساس این داده ها تلاش شد تا تأثیر 5 عامل زمینه ای «جغرافیایی-اقلیمی، فرهنگی-قومی، نحوه زندگی، روابط با کشورها و ملل دیگر و شرایط اقتصادی-اجتماعی مردم» بر الگوهای ساختاری و تزیینات قبا مورد بررسی قرار گیرد.
بازشناسی اندیشه آرمانشهری مدرن در ادبیات داستانی دو دهه آخر قبل از انقلاب اسلامی ( با تاکید بر آثار نادر ابراهیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
85 - 110
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پدیده هایی که همواره، ارتباطی تنگاتنگ با ادبیات داشته، شهر به عنوان عرصه حضور جامعه و زندگی اجتماعی است. بر این اساس در طول تاریخ ادبیات، حضور آرمانشهرهای متعددی مشاهده می شود که گاه جنبه ادبی و رمانتیک و گاه جنبه واقع گرایانه و اجتماعی دارند. هدف این مقاله بازشناسی اندیشه آرمانشهری مدرن ایران در ادبیات داستانی دو دهه قبل از انقلاب اسلامی (سال های 1342 تا 1357) است که با تأکید بر اندیشه نادر ابراهیمی انجام می شود که در آن، جایگاه شهر و آرمانشهر در ادبیات، ویژگی ها و تحولات جامعه ایران با توجه به رویدادهای داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش با روش تحلیل گفتمان، برگرفته از نظریات لاکلا و موفه در رویکرد برساخت گرایی نظریه بازنمایی، در دوره زمانی مذکور به دلیل شرایط جامعه ایران، تحولات اجتماعی و دیدگاه انتقادی، انگاره مسلط «رجعت» دیده می شود که در نوشته های نادر ابراهیمی به شکلی ادبی و رمانتیک، به صورت «دلتنگی برای گذشته» رخ می نماید.
پیاده راه سازی و حضورپذیری فضای شهری به مثابه رویکرد اجتماعی به مدیریت تردد (نمونه موردی: بازارچه طرخانی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت تردد در بافت های تاریخی و فرسوده کلانشهرها یکی از مهم ترین معضلات شهری است که با توجه به گستردگی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیط زیستی خود واجد پیچیدگی های چندلایه است که در صورت عدم برنامه ریزی صحیح به معضلات غیرقابل حلی می انجامد. همچنین عدم حضورپذیری فضای شهری منجر به عدم شکل گیری خاطرات فردی و جمعی در میان شهروندان و درنتیجه موجب بیگانگی آنان از شهر شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به همین ضرورت، در محدوده بازارچه طرخانی تهران، نخست با رویکرد تحقیق کیفی و طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و قیاسی، با احصا معیارها و زیرمعیارهای ساختارهای اقتصادی، کالبدی، محیط زیستی، اجتماعی، معابر و تردد از مطالعات کتابخانه ای و سنجش مؤلفه های هندسه معابر، عرض معابر، مبلمان، منظر شهری، کاربری ها، نیاز اقشار خاص، حضورپذیری بانوان، احساس امنیت، احساس تعلق خاطر، حجم تردد، طول مسیر، پارکینگ عمومی، سرزندگی اقتصادی، سازگاری فعالیت، زمان فعالیت، فضای سبز، کیفیت محیط و همسازی با محدوده به روش مطالعه تطبیقی و تحلیل داده ها از طریق استدلال استنتاجی، به ارائه راهکارهای عملیاتی مدیریت تردد و انتخاب محور پیاده و تمهیدات ضروری آن اقدام شده است. نتایج حاصل از داده ها نشان داد که در میان ساختارهای بررسی شده، ساختار کالبدی، بیشترین تأثیر و با نرمال سازی معیارها مشخص شد که کاربری ها مهم ترین سهم را در مدیریت تردد دارد. از میان چهار گزینه انتخابی نیز محور طرخانی مناسب ترین محور برای پیاده راه سازی تعیین شد و برای آن راه کارها و طرح های مدیریت تردد ارائه شده است.
آینده نگری باز رویکردی راهبردی برای توسعه نوآوری باز : تاکید بر چارچوب ارزش های رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
263 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر و تحولات مستمر در فناوری ها و مدل های کسب و کار، موجب گردیده است سازمان ها برای استفاده سریع از فرصت های پیش آمده و گریز از ریسک های مخرب آینده، به راهبردهای جدیدی روی آورند. آینده نگری باز یکی از راهبردهای نوینی است که با تاکید توامان بر مهارت ها و قابلیت های دورنی و بیرونی، سازمان ها را قادر می سازد ایده های جدید را برای ارائه محصولات و خدمات نوآورانه شناسایی کنند و بر پیچیدگی های محیطی کسب و کارها فائق آیند.هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آینده نگری باز بر نوآوری باز و با تاکید بر چارچوب ارزش های رقابتی در صنعت نساجی است. روش: روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش دلفی متخصصین بوده و از هم اندیشی متخصصین به صورت پانل و دلفی در صنعت نساجی برای ارزیابی تأثیرگذاری دانش آینده پژوهی بر الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری در دانش برنامه ریزی و توسعه استفاده شده است. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه و روش گردآوری داده ها و تحلیل آنها، توصیفی- اکتشافی و از نوع همبستگی است. یافته ها: دستاورد اصلی این مقاله تعیین حوزه های اولویت دار دستیابی به مرجعیت علمی در صنعت نساجی با مشارکت تمامی ذی نفعان بوده است. این مقاله توانسته است تأثیر انواع فرهنگ ها بر آینده نگری و نوآوری باز را به تصویر کشد. نتیجه گیری: تحلیل مسیر مدل ساختاری بیانگر آن است که آینده نگری باز با ضریب 0.43 اثر مثبتی بر نوآوری باز دارد و فرهنگ انسان گرا و توسعه گرا محرک های قوی برای آینده نگری باز و نوآوری باز هستند و فرهنگ بروکراتیک مانعی برای موفقیت پروژه های آینده نگری باز و بهبود نوآوری باز محسوب می شود.آینده نگری باز به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند با گسترش تفکر خلاق و استفاده از دیدگاه های مختلف، شرکت ها را از وابستگی به مسیر و قفل شدن در نوآوری های فعلی باز دارد و ریسک های آینده صنعت نساجی را کاهش دهد.
بررسی جامعه شناختی پدیده طلاق بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی در شهرستان دزفول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر پدیده طلاق بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان دزفول که به تحصیل اشتغال دارند می باشد. روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسه ای است بدین معنی که تعداد 140 نفر(70 نفر از دانش آموزان طلاق و 70 نفر از دانش آموزان عادی) از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر دزفول به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ) بر روی آنان اجرا گردید، داده های جمع آوری شده از دو گروه نمونه به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و متناسب با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1- سلامت روانی و عزت نفس در بین دانش آموزان خانواده های طلاق و دانش آموزان خانواده های عادی متفاوت است 2-دانش آموزان خانواده های طلاق در مقایسه با دانش آموزان خانواده های عادی از لحاظ آماری اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و ناکارایی اجتماعی بیشتری را تجربه می کنند.
تبیین دلیلی- سازوکار تولید فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری (موردپژوهی: کرانۀ جنوبی دریای کاسپین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دخالت عوامل چندگانه، به پیچیدگی کوشش های برنامه ریزی برای برقراری توازن میان خواست ها و منابع می انجامد. بی تردید، این امر در زمین های با ارزشِ محیط طبیعی اهمیتی دوچندان می یابد. زیرا، با افزایشِ مطلوبیت محیطی، تقاضا برای استقرار فعالیت های گوناگون انسانی افزایش یافته و ضمن مواجهه با کمبود منابعِ با ارزش محیطی، کوشش های برنامه ریزانه با تنش های بیشتری برای تأمین خواست عمومی و نگهداشت میراث طبیعی به جای مانده، رو به رو می شوند. این چالش، گاه در قالب فضاهایی بازنمون می شود که در جلوه های کالبدی، فضای انحصاری به شمار می روند. از آنِ خود ساختنِ فضاهای عمومی-همچون زمین های ساحلی و یا زمین هایِ با ارزشِ ملی- به ویژه در نواحیِ ساحلیِ پیراشهری، جریانی است که هم در کشورهای بیشتر توسعه یافته و هم در جوامع کمتر توسعه یافته قابل مشاهده است. در شرایطی که در ظاهر امر، این فرایند در تمامی جوامع یکسان جلوه می کند، در چرایی زمینه ایِ این پدیده اما، سازوکارهای مولد و محرک شکل دهنده، رفتاری متمایز دارند. پژوهش حاضر می کوشد به پرسش چرایی تولید فضاهای انحصاری پاسخ دهد و سازوکارهای مولد این نوع فضا را تبیین کند. با اختیارِ رویکرد تفسیرباوری انتقادی و با به کارگیریِ روشِ نظریه زمینه ایِ ساخت باور، یافته ها نشان دهنده نقشِ شش انگاشت کلیدی شاملِ «کاستی در چارچوب نهادی رسمی»، «تعارض قدرت»، «اقتصاد سیاسیِ غیرمولد»، «فرهنگ پشتیبان انحصار»، «ساختارِ فضایی مولد انباشتِ بهره» و «بهره جویی توده ای» در سازوکارهای شکل گیری فضای انحصاری در نواحی ساحلیِ پیراشهریِ مورد مطالعه است که برون داد آن، ویران گری محیطی در قالبِ جدائی گزینی فضایی، افتِ کیفیت فضایی درون شهری، تخریب منابع و چشم اندازهای طبیعی و غیره بازنمون شده است.
گونه شناسی تلقی های مختلف از فرهنگ در ایران: زمینه ها و پیامدها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ در معنای مدرن خود، به تدریج به ایران وارد گردید و همراه با تغییراتی که این اصطلاح در غرب پیدا کرد، تلقی های مختلفی از آن نیز در ایران رایج شد. بیشتر تلقی ها، آن گاه که به فرهنگ عمومی رسید، به تدریج و در یک برداشت بومی از آن، به صورت انباشتی با هم سازگاری یافت و همزمان با آن در نظام اداری نیز جایگاهی برای آن تعریف گردید، اما در سطح نخبگانی این تلقی ها گاه منشأ نزاع هایی شده است. در این مقاله که روش آن عمدتاً توصیفی است، به شش تلقی از فرهنگ در ایران که عبارتند از: آموزش های عمومی و مدرن، مجموعه دستاوردهای بشری، میراث فرهنگی، هنر، اسلام و فرهنگ غربی، پرداخته شده و ضمن توصیف هر یک، در نهایت شش تلقی مذکور ارزیابی شده و به کمک برخی شواهد، دو تلقی اخیر از فرهنگ، به مثابه تلقی های اصلی و اثرگذار در ایران امروز معرفی شده اند.
بررسی اثرات فرهنگی-اجتماعی اسراف در بخش دولتی ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کلیدواژه های قرآنی، اسراف است. این عمل از منظر قرآن و روایات آن چنان قبیح به شمار می رود که مطابق با آن، مسرفین از دایره محبت خداوند خارج گشته اند. اگرچه تاکنون پژوهش های بسیاری، اثرات فرهنگی-اجتماعی اسراف در حوزه فردی را برشمرده اند، توجه به آثار اسراف در بخش دولتی (حوزه اختیارات حکومت)، کمتر مورد توجه واقع شده است. این مقاله ضمن ارائه تعریفی از اسراف بر اساس آموزه های دینی و بررسی مواردی از آن در بخش دولتی ایران، با استفاده از داده های کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اثرات فرهنگی-اجتماعی اسراف در این بخش پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد بروز شکاف فرهنگی-اجتماعی در جامعه و رواج فرهنگ مصرف گرایی، عدم استفاده صحیح از مواهب خدادادی و بروز فرهنگ ناسپاسی در جامعه، رسوخ فرهنگ خام فروشی در لایه مدیریتی کشور و سرریز آن در فرهنگ مردمی و از بین رفتن توازن اجتماعی و بروز فقر در جامعه از جمله مهم ترین اثرات اجتماعی-فرهنگی اسراف در بخش دولتی است.
بازشناسی جایگاه حرم امام زادگان در هویت شهری با تأکید بر سبک زندگی ایرانی -اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هویت سکونتگاه ها می تواند بر اساس امامزاده ها به عنوان کانونی سبک ساز و قلب تپنده شهرها مطالعه شود. امامزاده ها به عنوان مرکزی مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، نقش مهمی در سبک زندگی و هویت شهرهای ایرانی دارند. این فضاها ضمن داشتن مرکزیت در استخوان بندی شهرهای ایرانی، بسترِ رویدادها و حیات فرهنگی-اجتماعی شهروندان در مناسبت ها و ایام خاص هستند. جایگاه حرم امام زاده ها در سبک زندگی، در تداوم حیات پایدار از طریق آیین زیارت، توسل و نیایش، در مناسبت های خاص به کانون برگزاری آیین ها و سنت های دینی و مذهبی به ویژه جشن ها، اعیاد و عزاداری های تبدیل می شوند. ازاین رو، مقاله حاضر به بازشناسی جایگاه و اهمیت بنیادین حرم امام زاده ها در هویت شهرها و سبک زندگی شهروندان می پردازد. به طورکلی، امام زاده ها نقشی هویت بخش و سبک ساز در ساختار فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهری دارند. در بعد فرهنگی و اجتماعی، جاذب افراد و گروه های جامعه در فضایی واحد و القای حس وحال مذهبی و روحانی، نماد پایدار فرهنگی و بستر بی بدیل نمایشگر هویت اجتماعی محسوب می شود. این امر باعث پایداری فرهنگی و اجتماعی شهرها گشته و موجبات تقویت امنیت روانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را فراهم می آورند. در بعد کالبدی، امام زاده ها، در نقاط کلیدی و ساختاری شهرها و روستاها قرار دارند. در این راستا، ارتباط و اتصال فضاهای امام زاده با اجزا و عناصر پیرامون خود به ویژه شبکه معابر و مسیرهای اصلی و فرعی، مساجد، بازارها و محله های پیرامونی، حائز اهمیتی قابل توجه در طراحی شهری سکونتگاه های مذکور است. رابطه بین سبک زندگی ایرانی-اسلامی و حرم های مطهر امامزادگان را می توان در ابعاد نیایش و زیارت، محضور و معاشرت در اجتماع، رفتار و گفتار، جلو و پوشش، خرید و مصرف، تفریح و فراغت، کسب وکار، تربیت فرزندان بررسی نمود که در هرکدام از ابعاد مذکور سبک زندگی ایرانی-اسلامی دارای اصول، قواعد، الگوها و مصادیقی است.
فلسفه آموزش عالی: ماهیت و قلمرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
7 - 32
حوزههای تخصصی:
از آنجا که نظام های آموزش عالی، بخشی از نظام تعلیم و تربیت یک جامعه محسوب می شوند، پرداختن به مباحث مربوط به این بخش از منظری فلسفی باید زیرمجموعه فلسفه تعلیم و تربیت قرار داشته باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی تاریخی به دنبال توصیف ماهیت و ترسیم قلمرو و چارچوب نظری حوزه دانشی «فلسفه آموزش عالی» و تشریح مسائل ویژه این حوزه بوده است. در این راستا، ابتدا مجموعه ای از مطالعات فلسفی پیرامون آموزش عالی مرور می شود. سپس، با نظر به دیدگاه هایی درباره مفهوم «آموزش عالی» و نسبت آن با سایر مقاطع تحصیلی و دیدگاه هایی مرتبط با اهداف آموزش عالی، ماهیت فلسفه آموزش عالی بررسی و تحلیل می گردد. در ادامه، با شرح مباحثی پیرامون مطالعات بنیادین علم و فنّاوری در آموزش عالی و فلسفه سیاسی اجتماعی آموزش عالی و توضیح جنبه های فلسفی جایگاه دین و اخلاق در آموزش عالی، قلمرو حوزه مطالعاتی فلسفه آموزش عالی ترسیم می شود.
تحلیل رابطه میان میزان مصرف رسانه ای (تلویزیون، ماهواره و اینترنت) با تجمل گرایی دربین زنان 15 تا 29 ساله شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه میزان مصرف رسانه ای (تلویزیون، ماهواره و اینترنت) با تجمل گرایی زنان 29-15 ساله شهر مشهد بود که به روش پیمایش انجام شد. حجم نمونه برابر با 384 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه بود. یافته ها نشان داد که تجمل گرایی زنان با میانگین 47 درصد (در دامنه 100-0) درحد متوسط و میزان مصرف رسانه ای آزمودنی ها با میانگین 6/23 درحد پایین بود. همچنین، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانوادگی بیشتر افراد درحد متوسط بود. برطبق نتایج مشخص شد که بین میزان مصرف رسانه ای و تجمل گرایی زنان با ضریب همبستگی 127/0، رابطه معنادار و مثبت وجود داشت؛ یعنی با افزیش میزان مصرف رسانه ای، بر میزان تجمل گرایی نیز افزوده می شود. در این بررسی، بین متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، تحصیلات فرد و سن با تجمل گرایی زنان رابطه معنادار یافت نشد.
رابطه مشارکت و اعتماد اجتماعی با خودسانسوری در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
6 - 32
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اعتماد اجتماعی و مشارکت و چگونگی رابطه آ نها با خودسانسوری شهروندان شهر یزد انجام شده است. منظور از خودسانسوری این است که افراد به علل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نظریاتشان را بیان نکنند. برای تدوین چارچوب نظری از نظریات گیدنز، بلاو، پارسونز و زیمل استفاده شد. روش پژوهش، پیمایش بوده و برای جم عآوری داد هها از پرس شنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان 15 ساله و بیشتر شهر یزد در سال 1397 بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید و برای انتخاب نمون هها از روش نمونه گیری خوشه ای چن دمرحل های استفاده شد. برای بررسی اعتبار و پایایی پرسش نامه از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته ها نشان داد که خودسانسوری در بین شهروندان یزدی در حد متوسط بوده و رابطه آن با دو متغیر مشارکت و اعتماد اجتماعی، منفی و معنی دار بوده است. اعتماد اجتماعی با ضریب 0-، همبستگی معکوسی با خودسانسوری داشتند. / -0/417 و مشارکت با ضریب 235 بررسی مدل معادله ساختاری نشان داد 31 درصد از تغییرات خودسانسوری، با متغیرهای مستقل مشارکت و اعتماد اجتماعی تبیین م یشود. نتایج حاکی از تأثیرگذاربودن متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت ب هعنوان دو متغیر مهم در تبیین و پی شبینی خودسانسوری است و تقویت اعتماد اجتماعی و مشارکت شهروندان باعث کاهش خودسانسوری آن ها خواهد شد.
اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانی و راهبرد های مقابله با استرس مادران کودکان معلول جسمی- حرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
351 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانی و راهبرد های مقابله با استرس مادران کودکان معلول جسمی- حرکتی است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران دارای کودک با معلولیت جسمی- حرکتی بود و به صورت در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس فرم کوتاه بهزیستی روانی ریف (1998) و راهبرد های مقابله ای فولکمن و لازاروس (1988) بود. گروه آموزش تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند اما گروه کنترل، آموزشی را دریافت نکردند. سپس مجدداً متغیر های فوق در دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بهزیستی روانی و راهبرد های مقابله با استرس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنادار بهبود یافت(0.05 ≤ p). نتایج پزوهش حاضر حاکی از آن بود که آموزش در حوزه ذهن آگاهی بر بهزیستی روانی و راهبرد های مقابله بر استرس مادران کودکان معلول جسمی حرکتی موثر بوده است. آموزش ذهن آگاهی منجر به تغییر الگوهای معیوب تفکر و آموزش مهارت های کنترل توجه می شود که این مسئله توانایی مقابله با موقعیتهای چالش برانگیز را افزایش می دهد.
پدیدارشناسی تجربه زیارت؛ مطالعه ای در حرم امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
165 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجربه زیارت زائران امام رضا (ع) از طریق یک مطالعه پدیدارشناختی انجام شده است. بر این اساس، از روش مصاحبه و همچنین مشاهده مشارکتی استفاده شده است. برای نمونه گیری کیفی از استراتژی نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. 28 مصاحبه با مشارکت کنندگان انجام شد که در این میان یک توازن نسبی بر حسب جنس و بین زائران و مجاوران برقرار شده است. برای چارچوب مفهومی مطالعه از نظریه ویلیام جیمز در تعریف تجربه دینی و تلفیقی از نظریه ها و مدل های بومی سنجش دین داری در تعریف مفهوم اصلی تجربه زیارت بر اساس شامل سه بعد اندیشه ها (ذهنیات)، کنش ها (اعمال) و احساسات و عواطف استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده تنوعی از تجربه های دینی در هر سه بعد از ابعاد تجربه دینی بوده است. درعین حال، بین تجربه های دینی زائران و مجاوران در شاخص هایی همچون باور به اشیاء مقدس و الگوی گذران وقت در حرم تفاوت وجود داشته است؛ اما در سایر عناصر و مؤلفه های تجربه زیارتی، تنوع های موجود بین هریک از دو گروه زائران و مجاوران مشابه با هم بوده است.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در شهر مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
25 - 54
حوزههای تخصصی:
هر کشوری برای رسیدن به توسعه باید برای ارتقای زندگی ساکنانش برنامه ریزی نماید. یکی از زمینه هایی که می توان در برنامه ریزی ها به آن توجه نمود محلات است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در بین شهروندان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از تلفیق نظریه ی کنش متقابل نمادین وکارکردگرایی ساختاری استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 385 نفر از شهروندان ساکن در شهر مهریز گردآوری شده است. اعتبار ابزار به روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته های تحقیق گویای آن است که بین میزان برنامه ریزی توسعه ی محله ای و کیفیت زندگی و ابعاد آن رابطه ی مستقیم و معنا داری وجود داشت. مدل معادله ی ساختاری نشان داد متغیر برنامه ریزی توسعه ی محله ای 24 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند و شاخص های برازش نیز نشانگر مطلوبیت مدل بود.