فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۵۰۱ تا ۹٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
173 - 214
حوزههای تخصصی:
ازدواج زودهنگام درگذشته بخشی از سنت های جامعه ایران بوده است و هنوز هم به دلیل ترکیب برخی از عوامل سنتی و مدرن باقی مانده است. هدف پژوهش حاضر شناخت زمینه های و پیامدهای ازدواج زودهنگام در شهرستان بهار است. روش شناسی این پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شده است. از بین افراد دارای تجربه ازدواج زودهنگام، 19 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. رسوم، فقر خانواده، خانواده ازهم گسیخته، مشروعیت قانونی، ترک تحصیل، هنجار پاک دامنی و ترس از عدم ازدواج به مثابه زمینه های علی، انتخاب والدین و فشار هنجاری به مثابه زمینه مداخله گر، جنسیت به مثابه عامل زمینه ای، بی قدرتی، اختلال در روابط اجتماعی و عدم مهارت در زندگی به مثابه الگوهای تعاملی و تجارب زیسته، عدم رضایت از زندگی، ترک تحصیل، بارداری ناخواسته، درد شدید به هنگام زایمان، خشونت، اختلالات روانی، فقدان مالکیت، روابط فرازناشویی، افکار و اقدام به خودکشی، سقط جنین، فرار از منزل و کودک بیوگی به مثابه پیامدها مشخص شده است. «کودکی ازدست رفته و تجربه خشونت به مثابه سیمای زندگی» مفهوم محوری پژوهش حاضر است. تفسیر کودک همسران از ازدواجشان برابر است با از دست رفتن دوران کودکی و تجربه خشونت به مثابه سیمای زندگی شان.
جوراب بافی مکریان؛ مطالعه موردی گوره وی میرزایی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۷ و ۵۸
117-132
حوزههای تخصصی:
در جستجوی هویت مشترک: فولکلور تفسیر شده از طریق تصویر
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۷ و ۵۸
201-216
حوزههای تخصصی:
نقد کتاب تاریخ مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۷ و ۵۸
217-224
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر پراکنش فضایی احساس امنیت در استان یزد با استفاده از الگوی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که عصر فراپیچیدگی ها نام گرفته است، امنیت یکی از مسائل اساسی توسعه در جوامع انسانی محسوب می شود. به بیان دیگر، احساس امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به شمار می رود و با سطح پیشرفت جوامع در ارتباط است. این امر بدان دلیل است که آگاهی از وضعیت احساس امنیت ساکنان یک اجتماع نقش مؤثری در شناخت چالش ها و راهکارهای توسعه یک جامعه دارد و در جهت تقویت زیرساخت های آن عمل می کند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 10گانه استان یزد ازنظر احساس امنیت شهروندی (امنیت انسانی) است که با استفاده از 16 شاخص امکان پذیر شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها ازطریق مطالعه اسنادی (سالنامه آماری استان یزد، بخش قضایی ناحیه انتظامی استان یزد) جمع آوری شده اند. برای وزن دهی شاخص ها از فن دلفی و برای تحلیل داده ها از فن VIKOR استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند استان یزد با میانگین مقدار Q به دست آمده برابر با 443/0 ازنظر احساس امنیت انسانی وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد که شهرستان اشکذر با مقدار 033/0 در بهترین سطح و شهرستان خاتم با مقدار 883/0 در بدترین وضعیت ازنظر احساس امنیت انسانی قرار دارند. شهرستان یزد با مرکزیت استان یزد، ازنظر احساس امنیت شرایط مطلوبی نداشته است که نشان می دهد تمرکز اداری و جمعیتی در افزایش احساس امنیت در این استان تأثیری نداشته است.
مطالعه تطبیقی فرهنگ پوشش دختران و پسران جوان در دو منطقه از شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
60 - 84
حوزههای تخصصی:
فرهنگ پوشش و نوع پوشاک مردم ارزش ها و نگرش ها و فرهنگ جامعه را نمایان می کند. جوانان قشر نوجو و فعال جامعه و ترسیم کننده فردای آن هستند. ازاین رو، در پژوهش حاضر، فرهنگ پوشش جوانان شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن مطالعه شده است. این پژوهش با روش پیمایشی، دختران و پسران 18 تا 35 ساله را در دو منطقه بالا (منطقه ۲) و پایین (منطقه ۱۶) شهر تهران تحت بررسی قرار داده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای و تکنیک گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. مطابق یافته های توصیفی، سبک لباس پوشیدن پسران و دختران در مناطقِ بررسی شده تفاوت معناداری نداشته است. سبک پوشش پاسخگویان زن نیز در مهمانی های زنانه در دو منطقه تفاوت معناداری نداشت، اما استفاده از لباس های یقه باز در مهمانی های زنانه در منطقه 2 چهاربرابر زنان منطقه 16 بوده است. به لحاظ رنگ لباس، میان مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما میزان استفاده از رنگ های روشن در منطقه 2 و میزان استفاده از رنگ های تیره در منطقه 16 بیشتر بوده است. با توجه به یافته های تبیینی، سبک پوشش مردان با سن، تحصیلات، سرمایه فرهنگی، معیارهای خرید پوشاک و ارزش ها و نگرش های آنان هم بستگی مستقیم و معنادار دارد. پای بندی دینی مناسکی نیز با سبک پوشش هم بستگی قوی معکوس و معنادار نشان می دهد؛ به این معنا که هرچه پای بندی دینی مردان در بعد مناسکی بیشتر باشد، مدگرایی در پوشش آنان کمتر و تمایل آنان به سبک پوششی سنتی و رسمی بیشتر می شود. مطابق یافته های پژوهش، سبک پوشش با متغیر ارزش ها و نگرش های پاسخگویان هم بستگی معناداری دارد، اما برای دختران و پسران نتیجه متفاوتی را نشان می دهد: این رابطه در میان پسران مستقیم و در میان دختران معکوس است؛ یعنی هرچه ارزش ها و نگرش های دختران سنتی تر باشد، گرایش آنها به سبک پوشش مدرن بیشتر است. این الگو در مهمانی ها با سبک پوشش زنانه و لباس های با پوشانندگی کمتر و در فضاهای عمومی با پوشش غیراسلامی (جلوه گرانه) خود را نشان می دهد.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان با نقش میانجی تنبلی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان با نقش میانجی تنبلی سازمانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش430 نفر از کارکنان جهاد کشاورزی استان لرستان هستند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس تعداد اعضای نمونه آن 202 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه استاندارد است که روایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ تائید شد. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Smart Pls2 و Spss 19 به کار گرفته شد. نتایج بررسی فرضیه ها نشان دهنده آن است که سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان و تنبلی سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. هم چنین نتایج پژوهش مبین آن است که تنبلی سازمانی نقش میانجی در تاثیر سرمایه اجتماعی بر طفره روی اجتماعی کارکنان دارد. از این رو به عنوان یک نتیجه کلی می توان این چنین گفت که سرمایه اجتماعی موجب طفره روی بیشتر کارکنان گردیده و از این طریق اشاعه بیشتر تنبلی در سازمان را در پی دارد.
بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های سینمایی از شرایط اجتماعی هر جامعه متأثر هستند و در عین حال، مسائل اجتماعی را بازنمایی می کنند. هدف اصلی مقاله حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پرمخاطب پس از انقلاب اسلامی ایران است. بدین منظور با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، ۳۷ فیلم اجتماعی و پرمخاطب بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند سینمای ایران پس از انقلاب، چهاردهه را پشت سر گذاشته که هر دوره، مسائل اجتماعی مختص به خود را داشته است. دوره اول (دهه شصت) سینمای جنگ است؛ سینمایی که به شدت از فضای نبرد متأثر است و نوعی انکار مسئله اجتماعی در آن وجود دارد. در این دوره، نوعی تقدس گرایی بر سینما حاکم است و مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داخلی به حاشیه می روند. در دوره دوم (دهه هفتاد) مسئله زنان، بستر اصلی طرح مسائل اجتماعی است و مسائل جدید زنان، ظهور زنان مدرن، نقش و موقعیت اجتماعی جدید زنان، نابرابری جنسیتی، تابوشکنی زنان و افزایش آگاهی آنان بررسی می شود. دوره سوم (دهه هشتاد) سینمایی است که پروبلماتیک آن، خانواده طبقه متوسط است و مسائل اجتماعی، دامن گیر اعضای خانواده می شود. دوره چهارم (دهه نود) با سینمایی انباشته از مسائل اجتماعی مواجهیم که تعدد و پراکندگی آن در بستری از خشونت بازنمایی شده است.
اقتدار پزشکی، از خشونت تا دگرفهمی؛ مطالعه ای قوم نگارانه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
136 - 164
حوزههای تخصصی:
رابطه درمانی بین پزشک و بیمار رابطه ای نابرابر است. بیمار در وضعیتی اضطراری ناگزیر از انجام توافقی با پزشک است که پذیرش طرح درمان و انجام آن و پرداخت هزینه ها را در برمی گیرد و پزشک برخلاف بیمار اضطراری برای پذیرش شرایط توافق ندارد. این موقعیت نابرابر ممکن است به اقتدار پزشک منتهی شود، به این معنا که پزشک با قرار گرفتن در موقعیتی برتر خواست و اراده بیمار را تابع خواست خود کند. یافته های این تحقیق که در سنت مردم نگاری انتقادی و بر اساس مصاحبه های نیمه ساخت یافته با عده ای از بیماران و پزشکان در شهر تهران انجام شده است نشان می دهند که در حوزه عمل درمانی پنج شکل اصلی اقتدار پزشکی را می توان به ترتیب زیر برشمرد: اقتدار فردی پزشکان که امتداد اقتدار آن ها در حوزه هایی غیر از حوزه عمل پزشکی است. اقتدار قهری که با نفی بدن زیسته و سوژگی بیمار پدیدار می شود. اقتدارگرایی پزشکی که با تحت سلطه گرفتن بیمار به کمک ترفندهای روانی امکان پذیر است. اقتدار حقوقی پزشکی که با تکیه بر پروتکل های درمانی و تأکید بر حقوق مدنی افراد به دست می آید و در نهایت اقتدار دگرفهم پزشکی که از تجربه شخصی پزشک و توان وی برای پرورش دادن رابطه ای شخصی با بیمار برمی خیزد.
مطالعه کیفی انگاره های ذهنی شخصی و خویشتن در میان دو تشکل دانشجویی «انجمن اسلامی و بسیج دانشجویی دانشگاه تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
77 - 102
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه انگاره های ذهنی شخصی بسیج و خویشتن انجمن اسلامی پرداخته است. افراد اغلب دیگران را براساس انگاره هایی که در ذهنشان از دیگری وجود دارد، درک می کنند و بر همین اساس سعی می کنند با دیگران ارتباط برقرار کنند. بر اساس نظریه نیشیدا، انگاره های ذهنی مجموعه ای از تجربیات گذشته هستند که در گروه های دانشی مرتبط دسته بندی شده اند و برای راهنمایی رفتارهای ما در موقعیت های آشنا به کار می روند. رویکرد روشی ،کیفی است و در مجموع با 46 نفر از اعضای تشکل ها مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است و در نهایت انگاره های ذهنی شخصی بسیج و انگاره های خویشتن انجمن اسلامی، با یکدیگر مقایسه شده است . با استفاده از تحلیل مضمون داده ها، پنج انگاره ذهنی شخصی اعضای بسیج نسبت به اعضای انجمن شناسایی شد، که شامل «مخالفت ورزی»، «تجدد گرایی»، «نسبی گرایی اخلاقی»، «سطحی گرایی» و « مطلق گرایی» است. از میان این مضامین دو مضمون تکثر گرایی و روشنفکری دینی که ذیل مضمون «تجدد گرایی» تعریف شده اند از مضامینی است که انگاره های خویشتن اعضای انجمن نسبت به خودشان هست و تحت عنوان انگاره های مشابه نام گذاری شده است. هم چنین مضمون تناقض و روابط آزاد، از مضامین خود انگاره از منظر دیگری هستند که با انگاره شخصی اعضای بسیج مشابهت دارد. انگاره های دیگر خویشتن انجمن از منظر خود شامل هویت سیال، التزام به ولایت فقیه، دین داری_ دین داری ضعیف است. آن ها به مضمون هویت سیال به عنوان یک خودانگاره اشاره می کنند در حالی که اعضای بسیج مضمون هویت سلبی را بعنوان یک انگاره شخصی در مورد آن ها بیان می کنند.
تحلیل محتوای پیام های توییتری و شکل گیری هوییت های ضد گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
91 - 110
حوزههای تخصصی:
اعضای فارسی زبان آن در حال افزایش می باشند و جوانان در حال استفاده ی روز افزون از آن به عنوان بستری برای طی کردن فرآیند اجتماعی شدن و ارتباط بر قرار کردن، هستند. به تازگی، تغییراتی در شیوه های زبانی این نسل جوان به صورت لفاظی های رکیک جنسی مشاهده شده است. این موضوع حتی در برخی از سپهر ها و اماکن عمومی نیز به راحتی قابل مشاهده است. در پژوهش حاضر شبکه ی اجتماعی توییتر و بخش مورد استفاده از آن توسط فارسی زبانان مورد پایش قرار گرفته است. هدف این پایش حصول پاسخ برای این پرسش است که آیا با توجه به سابقه ی ادبی محافظه کار ایران و میراث ادبی بسیار عظیم آن، چنین تغییرات نا گهانی در ساختار های زبان شناختی عینی و واقعی هستند؟ آیا هیچ جنبش هوییت خواهی پشت این تغییرات نا گهانی میان ایرانیان و فارسی زبانان وجود دارد یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ به سوالات قبل، ویژگی ها و مشخصه ی چنین پدیده ای چیست؟برای نیل به این هدف، رویکرد زبان شناسی اجتماعی در سایه ی انسان شناسی و قوم نگاری مورد استفاده قرار گرفته است تا این رویداد مورد بررسی قرار قرار گیرد. روش کیفی «تحلیل محتوا» برای تجزیه و تحلیل توزیع ها و فراوانی و کمیت این توهین های جنسی در توییتر فارسی به کار گرفته شده است. توییت های مورد بررسی، توییت های فارسی زبانی هستند که توسط کار بران ایرانی توییتر در این بستر قرار گرفته اند.محور اصلی این پژوهش، ارائه ی فرضیه ای مبنی بر ظهور هویت یا هویت های اجتماعی جدیدی در میان ایرانیان است که چنین «ضد-زبان» یا «ضد- گفتماتی» به عنوان نشانه ی حکایت گر آن مطرح می باشد.
بررسی رابطه مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان (مورد مطالعه : استادان خانم دانشگاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان و نقش بسیار مهم و تعیین کننده آن در توسعه پایدار از جمله موضوعات مورد توجّهی است که امروزه به لحاظ نظری و کاربردی به آن پرداخته می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه ابعاد مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان می باشد. مهارت های زندگی دارای ابعاد مختلف شامل مهارت مقابله با استرس ها، مهارت حلّ مسأله، مهارت تفکّر خلّاق، مهارت تفکّر نقّادانه، مهارت برقراری رابطه مؤثّر با دیگران، مهارت برقراری روابط بین فردی سازگارانه، مهارت خود آگاهی و مهارت همدلی با دیگران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریه ساختاریابی گیدنز، نظریه نیازهای اساسی مازلو، نظریات توانمندسازی و نظریات مهارت های زندگی شکل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و طرح تحقیق از نوع مقطعی بوده است و جامعه آماری شامل استادان خانم دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران168 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان به صورت کلّی رابطه داشته است. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد مختلف مهارت های زندگی و توانمندسازی زنان روابط معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که با افزایش هر کدام از این ابعاد، میزان توانمندی زنان افزایش می یابد.
طراحی و اعتباریابی الگوی دانشگاه خدمت محور از منظر خبرگان آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمت محوری یک عامل تعیین کننده و یک جهت گیری استراتژیک برای دانشگاه است که باید متناسب با تغییرات و درک نیاز جامعه باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین الگویی برای دانشگاه خدمت محور در چارچوب خدمت به جامعه بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه گیری با روش هدفمند (از نوع گلوله برفی) انجام شده که شامل 15 نفر از خبرگان آموزش عالی بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد بوده و بر مبنای رهیافت نظام مند استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. اعتبار سنجی از طریق مثلث سازی، بازبینی مشارکت کنندگان و خبرگان آموزش عالی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که ابعاد الگوی پارادایمی شامل شرایط علی (نیروی انسانی، شیوه های خدمت رسانی، فرهنگ دانشگاهی، استقرار نظام تضمین کیفیت خدمات، ساختار دانشگاه، رهبری و مدیریت دانشگاه، منابع مالی مستقل و ویژگی مطالبه گری ذی نفعان)، پدیده محوری (دانشگاه خدمت محور)، شرایط زمینه ای (پایبندی به ارزش های اخلاقی، بسترسازی و تمهید امکانات، رسالت و مأموریت دانشگاه، چابک سازی، حاکمیت اعتماد جمعی و خودکارمدی جمعی)، شرایط مداخله گر (فرهنگ عمومی، عوامل درون دانشگاهی وبرون دانشگاهی)، راهبردها (فرهنگ سازی، توسعه تعامل و ارتباطات، حفظ استقلال دانشگاهی و آزادی علمی، توانمندسازی، مدیریت مشارکتی)، پیامدها (ارتقاء کیفیت خدمات، توسعه دانش و آگاهی، توسعه فناوری و مشتری محوری) می باشد که بر اساس آن ها مدل دانشگاه خدمت محور طراحی و اعتبار یابی شد.
مشکله هویت در سازمان های مردم نهاد: مطالعیه کیفی فعالان مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
103 - 129
یکی از مسائل جامعیه ایران که با زیست چندفرهنگی و تنوع گروه بندی های اجتماعی مشخص می شود، چگونگی مناسبات هویت های اجتماعی متنوع با یکدیگر و گذار از هویت های تکواره به هویت های چندگانه است. تکواره شدن هویت های اجتماعی جامعه، با متصلب نمودن مرزبندی های هویتی، پتانسیل منازعیه اجتماعی و هویتی را تشدید و جامعه را چندپاره می کند. انجمن های مدنی به مثابه اجتماعات بینابینی، در جرح وتعدیل مرزبندی های هویتی و بسط و تعمیم جهت گیری های شناختی و کنشی کنشگران مدنی و تبدیل مای محلی به مای جمعی و عام، نقشی بسزا دارند. پژوهش حاضر در نظر دارد به میانجی تجربیه زیستیه فعالان مدنی در آن دسته از نهادهای مدنی که بازنمای مختصات فرهنگی و اجتماعی کُردستان است، به واکاوی و شناسایی پیامدهای هویتی فعالیت مدنی در نزد نمونه ای از فعالان مدنی بپردازد که به لحاظ خاستگاه زمینه ای، به شهرهای مختلف کُردستان تعلق دارند. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظرییه زمینه ای انجام شده است. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها، از مصاحبیه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در نمونیه پژوهش، 27 نفر از فعالان مدنی در 20 نهاد مدنی مشارکت داشتند. بر اساس مطالعیه حاضر، افتخار به هویت کُردی، خود بازاندیشانه (درگیری اجتماعی بازاندیشانه)، هویت ایرانی: تبار ایرانی و کثرت گرا، و فرارفتن از مرز خودی و غیرخودی، شناسه و ابعاد هویتی کنشگران فعال در سازمان های مردم نهاد را شکل داده است. تجربیه فعالیت مدنی برای شهروندان سنندجی، مدارای بین قومی، ناخرسندی از فرادستی اقوام غیربومی، احساس تبعیض، بازنمایی هویت کُردی و خودباوری در پی داشته است. مقولیه هسته نیز بر هویت بازاندیشانه دلالت دارد که بر وجوه فردی، جمعی، متکثر، اقتضایی و تأملی هویت دلالت دارد.
بررسی نقش شرایط اقلیمی بر وقوع و شدت تصادفات در نقاط حادثه خیز شبکه راه ها با استفاده از نرم افزار ARC GIS (مطالعه موردی: محورهای پلیس راه ملایر-همدان)
حوزههای تخصصی:
نیاز به جابه جایی انسان و کالا از یک نقطه به نقطه دیگر، موجب به وجود آمدن واژه ای جدید به نام حمل ونقل در گذشته دور گردید. حمل ونقل جاده ای در کشور ما رایج ترین و در دسترس ترین روش جابه جایی کالا و مسافر است. وسایل نقلیه موتوری در حمل ونقل جاده ای انقلابی ایجاد نموده و منافع زیادی برای جامعه انسانی به ارمغان آورده اند؛ اما متأسفانه این منافع با تلفات انسانی زیادی در جاده ها همراه گشته اند. تصادفات جاده ای درنتیجه ترکیبی از عوامل مختلف محیطی، رفتاری و فناورانه روی می دهند. در سال های اخیر، نقش شرایط جوّی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تصادفات جاده ای، توجه بسیاری از محققین را به خود جلب نموده است. در تحقیق پیش رو، تأثیر برخی از پارامترهای اقلیمی بر تصادفات جاده ای در محورهای پلیس راه همدان- ملایر مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور، داده ها و اطلاعات مربوط به تصادفات رخ داده در محور مذکور و همچنین داده های آب وهوایی سال های 1395، 1397 و 1397 در دوره سه ساله مورد تحلیل قرار گرفت. پس از تحلیل داده ها، مشخص شد که پارامتر اقلیمیِ بارش بیشترین تأثیر را بر تصادفات در محدوده مطالعاتی داشته است. همچنین، مشخص شد که بیشترین تعداد تصادفات در هوای گرم و در ماه شهریور، بیشتر به علت بالا رفتن حجم ترافیک و مسافرت های تابستانی اتفاق افتاده اند.
The Effectiveness of Multidimensional Spiritual Education on Happiness and Responsibility of Male Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was to determine the effectiveness of multidimensional spiritual education on happiness and responsibility of male Students. Methodology: The present study was semi-experimental with pre-test and post-test design with a control group. The research population was eighth grade Male Students of Imam رضا school of Mashhad city in 2017-18 academic years. Totally 40 students were selected by a purposive sampling method and randomly assigned into two equal groups (each group 20 students). The experimental group received 10 sessions of 80-minute multidimensional spiritual education and the control group didn't receive training. The research tools were Oxford happiness questionnaire and responsibility subscale of California psychological inventory. Data were analyzed by independent t-test and multivariate analysis of covariance methods in SPSS version-21 software. Findings: The findings showed that in the pre-test there was no significant difference between the groups in terms of happiness and responsibility (P>0.05), but in the post-test, there was a significant difference between them (P<0.05). Then, multidimensional spiritual education led to increasing happiness (F=11.79, P<0.001) and responsibility (F=5.36, P<0.025) in male Students. Conclusion: The results indicate the effectiveness of multidimensional spiritual education on happiness and responsibility. Therefore, it is recommended that counselors and therapists use a multidimensional spiritual education method along with other educational methods to improve psychological characteristics, especially promotion happiness and responsibility.
تبیین شاخص های کیفی توسعۀ فرهنگی در کلان شهر تهران از منظر نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به عنوان فرایند بهبود شرایط و کیفیت زندگی برای مردم جامعه، دارای ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. در این میان نقش فرهنگ شاید برجسته تر از سایر حوزه ها باشد، به گونه ای که می توان گفت توسعه فرهنگی یک جامعه می تواند توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را تضمین کند. از مسائل اساسی در توسعه شهر تهران از یک سو فقدان شاخص های مشخص و از سوی دیگر نگرش کمی به مقوله توسعه فرهنگی است. هدف پژوهش حاضر احصاء شاخص های کیفی توسعه فرهنگی در شهر تهران است و داده های آن با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. جمعیت آماری این پژوهش متخصصان و اساتید علوم اجتماعی، برنامه ریزی شهری و مدیریت فرهنگی هستند. در این تحقیق با ده نفر از نخبگان و صاحب نظران حوزه فرهنگ درباره شاخص های کیفی توسعه شهر تهران و همچنین موانع، راهکارها و کاربست پذیری آن ها مصاحبه های عمیق صورت گرفت و داده های به دست آمده تحلیل محتوا شد. یافته های حاصل از این پژوهش بطور خلاصه نشان داد مدیریت توسعه فرهنگی کلان شهر تهران مستلزم مؤلفه هایی چون تبادلات فرهنگی، همسوسازی فعالیت های سازمان ها و نهاد های فرهنگی، آموزش های فرهنگی، افزایش مشارکت و اعتماد اجتماعی میان شهروندان، رفع موانع مدیریتی و ... است.
تأثیر درگیری در رسانه اجتماعی اینستاگرام بر کیفیت رابطه و رفتار طرفداران تیم فوتبال پرسپولیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
174 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر درگیری در اینستاگرام بر کیفیت رابطه و رفتار طرفداران تیم فوتبال پرسپولیس است. که با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با انتخاب تعداد 365 نفر از طرفداران تیم پرسپولیس که درصفحه اینستاگرامی این باشگاه عضویت داشتند، با روش توصیفی – همبستگی صورت پذیرفت. با بررسی پیشینه، پرسشنامه 29 سؤالی متناسب با اهداف تحقیق تدوین گردید که روایی صوری و محتوایی به تأیید کارشناسان و متخصصان و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، بررسی گردید. از آمار توصیفی و در بخش آمار استنباطی از آزمون مدل معادلات ساختاری برای بررسی برازش مدل تحقیق استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری22 spss و Amos 22 انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که به جز نوع محتوا، متغیرهای نوع رسانه ارسال شده و زمان پست گذاری دارای تاثیر مثبت و معناداری بر درگیری در اینستاگرام دارند، همچنین بیانگر این بود که درگیری در صفحات اینستاگرام می تواند تأثیر مثبتی بر کیفیت رابطه و در نهایت رفتار هوادار باشگاه داشته باشد. بنابراین توجه به عواملی مانند نوع رسانه ارسال شده و زمان پست گذاری می تواند در درگیر شدن هواداران به صفحه باشگاه و در نهایت بهبود رابطه باشگاه با هواداران کمک کند.
بازکاوی فرهنگ سلبریتی گری و تعامل رسانه ملی با چهره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلبریتی ها از جمله منابعی هستند که رسانه ها با هدف جذب مخاطب و سودآوری به آن ها متوسل می شوند و آن ها نیز با هدف بیشتر دیده شدن و کسب درآمد در رسانه ها حاضر می گردند. پس می توان یک ارتباط دوسویه را متصور شد که هرکدام از دو سوی این طیف درصدد دستیابی به اهدافی هستند. اما در این مواجهه، گاه مشکلات و مسائلی به وقوع می پیوندد که هزینه هایی را برای دو طرف ایجاد می کند. در این مقاله، ابتدا در بخش نظری، دو نظریه دریسنس و نایار مطرح شد و در مرحله بعد با روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر از صاحب نظران حوزه ارتباطات، رسانه و فرهنگ مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند و مهم ترین مضامین مرتبط با وضعیت موجود و مطلوب تعامل رسانه ملی با سلبریتی ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA استخراج، طبقه بندی و تحلیل شد. نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از آن داشت که با هدف بهبود و ارتقای تعامل سلبریتی ها و رسانه ملی می توان بر اساس مدل ارائه شده در این پژوهش، سیاست گذاری روشنی برای تربیت، استعدادیابی و معرفی چهره های جوان طراحی کرد؛ نظام جدید حقوق متقابل چهره ها و رسانه ملی را به لحاظ مالکیت مادی و معنوی در عرصه فعالیت های هنری مانند صحنه، تبلیغات محیطی و فضای مجازی تعیین و تدوین کرد؛ و به طراحی زمینه ای برای معرفی، رشد و ماندگاری چهره ها و در نهایت گونه شناسی و طبقه بندی سلبریتی ها برای هرگونه تعامل با آن ها پرداخت.
تداوم زندگی کوچ نشینی از دوره پیش از تاریخ تا عصر حاضر در منطقه میان کوه شهرستان اردل؛ بر پایه مدارک باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
123-147
حوزههای تخصصی:
بخش میان کوه که در جنوب غرب شهرستان اردل واقع شده است، از بخش های کوهستانی استان چهارمحال و بختیاری است. این بخش طی سه فصل در سال های 1387 تا 1390 مورد بررسی قرارگرفت که طی این بررسی 600 محوطه از دوره پارینه سنگی میانی تا دوره قاجاریه شناسایی شد. بخشی از این منطقه باوجود رشته کوه هفت چشمه و گَره با ارتفاعی بیش از 3500 متر زمستان های سرد و تابستان های معتدل و بخشی با ارتفاعی کم بین 1100 تا 1800 متر در تابستان ها گرم و در زمستان ها سرد است. از این رو منطقه ای بسیار مستعد برای شکل گیری و توسعه جوامع انسانی با معیشت دامداری از دورترین ایام تاکنون بوده است. دامنه های کوه گره و کوه هفت چشمه تا ارتفاع بالای 3000 متر امروزه مورد استفاده کوچ نشینان است، الگویی که در گذشته نیز با توجه به یافته های باستان شناسی به احتمال زیاد وجود داشته است. بیشتر محوطه های شناسایی شده به ویژه در دوره نوسنگی ( 9محوطه) در دره های کوچک و بزرگ و دامنه ارتفاعات قرار گرفته اند و تمامی ویژگی های ریخت شناختی استقرارهای کوچ نشینی امروزی را دارند. عامل پیوند دهنده آن ها هم جواری این محوطه ها با معماری موقتی کوچ نشینان بختیاری است. تمامی محوطه های باستانی دوره استقراری کوتاهی دارند، به این معنا که پس از این دوره یا متروک شده اند یا تنها برای مدت کوتاه دیگری مسکونی بوده اند و حضور آن ها در دامنه های شیب دار با خاک کم عمق نشان از زندگی کوچ نشینی دارد.