فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۲۱ تا ۱۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
146 - 173
حوزههای تخصصی:
در جوامع کنونی، ارتباطات سیاسی، در قالب روابط بین الملل بیشتر شکل می گیرد می دهد اما این ارتباطات، به دلیل ماهیت سوداگرایانه روابط سیاسی، کمتر زمینه وفاق بین فرهنگی را فراهم می کند؛ بنابراین، نیاز جامعه جهانی به گسترش سایر عرصه های ارتباطی، به ویژه، ارتباطات علمی، به شدت احساس می شود. ارتباطات علمی، زمینه ساز ارتباطات فرهنگی، به شیوه های مختلف است که مهم ترین آن، به لحاظ ایجاد وفاق، گفت وگو میان اندیشمندان است که با توجه به ویژگی های خاص خود، می تواند یکی از پرفایده ترین راه های انتقال معلومات و یافته ها باشد.بر اساس نظریه گفت وگوی «دیوید بوهم» که بر محور «ارتباط»، «خلاقیت» و «تحمل» مبتنی است، اندیشمندان علمی و گفت وگوکنندگان در درجه اول، بشنوند، سپس بر پایه پارادایم های فکری- فرهنگی خویش همدیگر را ادراک نمایند. در این مقاله، با الهام از چارچوب مفهومی فوق، گفت وگوهای علمی پروفسور «برونو لاتور»، با نمایندگان حوزوی، در شهر قم، به روش تطبیقی مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد، با وجود این که اصل برگزاری چنین نشست هایی قابل ستایش و دارای آثار و موفقیت های خوبی بوده است، اما به دلیل عدم توفیق در اشتراک مبانی، فاقد «تفاهم علمی» و با حداقل کارکرد ارزیابی می شود. مقاله به طور ضمنی ایده تقویت ارتباطات علمی با ارتباطات پیشینی و پسینی را توصیه می کند.
تأثیر سالخوردگی جمعیت بر وضعیت حساب جاری با رویکرد الگوی خود رگرسیون با وقفه های توزیعی درایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۳ و ۱۰۴
113-131
حوزههای تخصصی:
بروز پدیده سالخوردگی جمعیت، نه تنها متغیرهای اقتصادی از قبیل سطح مصرف، سطح پس انداز ملی، مخارج دولتی، درآمدهای مالیاتی دولت، مخارج سرمایه گذاری و غیره را به شکل مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه از طریق متغیرهای یاد شده، می تواند بر وضعیت حساب جاری دولت ها نیز تاثیرگذار باشد. از آنجاییکه هر گونه اخلال در تعادل حساب جاری به خصوص کسری آن، می تواند باعث کاهش ارزش پول ملی و ایجاد اخلال در عملکرد اقتصادی کشورها شود و تاکنون، پژوهشی نیز در خصوص تاثیر تحولات جمعیتی و سالخوردگی جمعیت بر وضعیت حساب جاری در کشور ایران صورت نپذیرفته است، لذا پژوهش حاضر درصدد آمد، اثر سالخوردگی جمعیت را بر وضعیت حساب جاری در اقتصاد ایران مورد آزمون قرار دهد. برای نیل به اهداف پژوهش، اطلاعات آماری مربوط به دو متغیر پژوهش، یعنی درصد نسبت وابستگی جمعیت و نسبت حساب جاری به تولید ناخالص داخلی طی دوره زمانی 2017-1980 از سایت های سازمان ملل متحد و بانک مرکزی ایران گردآوری شد. سپس الگوی پژوهش با استفاده از روش اقتصادسنجی خودرگرسیون با وقفه های توزیعی ( ARDL ) برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاخص سالخوردگی جمعیت، تاثیر منفی بر وضعیت نسبت حساب جاری به تولید ناخالص داخلی در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت دارد. به طوریکه یک درصد افزایش در نسبت وابستگی جمعیت ایران، می تواند به طور متوسط نسبت حساب جاری به تولید ناخالص داخلی را حدود 0.32 درصد در دوره کوتاه مدت و 0.53 درصد در دوره بلندمدت، با فرض ثابت ماندن سایر شرایط کاهش دهد.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در جامعه عشایری (مطالعه موردی: شهرستان چرداول، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۰ و ۶۱
155 - 180
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری بخشی از جمعیت فعال و تلاشگر کشورمان است که با تولید مواد اولیه و خام و ایفای نقش قابل توجه در تصمیمات سیاسی کشور و حراست از مرزها، در دهه های گذشته، مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گرفته است؛ با وجود این، در سال های اخیر به واسطه افزایش مشکلات متعدد برای این قشر، درصد جمعیت آنها به صورت روزافزونی کاهش یافته است؛ از این رو، بررسی مسائل اجتماعی مربوط به آنها از جمله بررسی و تحلیل سرمایه اجتماعی در راستای کاهش این مشکلات از مهمترین اقداماتی است که مورد توجه محققان قرار گرفت. هدف از پژوهشِ توصیفی - تحلیلی حاضر، بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در جامعه عشایری بود که به صورت موردی در میان عشایر شهرستان چرداول از توابع استان ایلام انجام گرفت. با توجه به نبود اطلاعات دقیق در مورد تعداد خانوارهای عشایر شهرستان چرداول، 120 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده نیز از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین سه شاخص اصلی سرمایه اجتماعی (مشارکت، اعتماد و انسجام) در میان عشایر شهرستان چرداول، به ترتیب با مقادیر 74/3، 73/3 و 81/3 در سطح 99 درصد اطمینان از میانگین مبنا (عدد 3) بیشتر و بالاتر از حد متوسط است. در خصوص وضعیت کلی سرمایه اجتماعی نیز نتایج نشان داد که میانگین سرمایه اجتماعی، 76/3 بوده و در سطح 99 درصد اطمینان، بالاتر از میانگین مبنا قرار گرفته است. بررسی عوامل مرتبط با سرمایه اجتماعی جامعه عشایری مورد مطالعه هم نشان داد که در میان متغیرهای مورد بررسی، سه متغیر «دسترسی به وسایل ضروری»، «دسترسی به خدمات» و «فاصله تا مراکز ضروری»، دارای رابطه معناداری با سرمایه اجتماعی بوده اند که ضریب همبستگی آنها به ترتیب، 287/0، 481/0 و 398/0- می باشد.
سرمایه فرهنگی و هویت جمعی؛ مطالعه پیمایشی دانشجویان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
87 - 119
حوزههای تخصصی:
بر مبنای دیدگاه های نظری تلفیقی، هویت یابی فرایندی دیالکتیکی و دوسویه است و در کنار عوامل سطح کلان، قابلیت بازاندیشی هویتی به میزان برخورداری از سرمایه ها و منابع مادی و فرهنگی وابسته است. پژوهش حاضر در چارچوب دیدگاه های نظری تلفیقی به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر ابعاد هویت جمعی دانشجویان دانشگاه کردستان پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در طی آن با 325 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان مصاحبه شده است. یافته های توصیفی بیانگر آن است که دانشجویان به طور همزمان از هویت های سه گانه قومی، ملی و جهان وطنی برخوردار هستند و تعلق به هر یک از ابعاد هویت جمعی به منزله نفی و نقض دیگری نیست. نتایج تبیینی نشان داد که سرمایه فرهنگی ضمن داشتن رابطه معنادار با ابعاد هویت جمعی دانشجویان، تأثیر متفاوتی بر ابعاد هویتی دارد؛ به بیان دیگر، سرمایه فرهنگی با هویت ملی و جهان وطنی همبستگی مثبت و با هویت قومی همبستگی منفی دارد. بر مبنای نتایج تحلیل رگرسیون، متغیر سرمایه فرهنگی به ترتیب 0/324، 0/23 و 0/144 تغییرات هویت های جهان وطنی، قومی و ملی را تبیین می نماید. با نظر به سهم بالای سرمایه فرهنگی در جهت گیری های معرفتی و بازاندیشی هویتی دانشجویان، بهینه سازی فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاه به عنوان برنامه درسی پنهان، ترغیب دانشجویان به فعالیت های فرهنگی، برگزاری دوره های مختلف و اعطای گواهینامه به دانشجویان، افزایش دسترسی دانشجویان به کالا ها و منابع فرهنگی مرتبط و بازاندیشی در شیوه بومی گزینی دانشجو در سیاست گذاری دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ضروری به نظر می رسد.
سیاست اجتماعی نامتوازن در ایران (آموزش و اشتغال زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های اجتماعی متوازن در ابعاد و سطوح مختلف، تلاشی برای دستیابی به اهداف و نتایج مطلوب و همسو در سیاست گذاری است. در میان انواع گروه های ذینفع سیاست های اجتماعی، زنان از این جهت که هم ایجادکنندگان و هم دریافت کنندگان خدمات اجتماعی هستند، اهمیت قابل توجهی دارند و سبب شده تا موضوع مستقیم و غیرمستقیم سیاست های اجتماعی قرارگیرند. اما این سیاست ها هیچ گاه بدون چالش نبوده و موقعیت اجتماعی و وضعیت رفاهی آنان را متأثر ساخته است. این سیاست ها از یک سو در جهت «شهروندی جنسیتی» و از سوی دیگر در جهت تحقق «شهروندی فعال» زنان بوده است. حال پرسش این است که: آیا این موقعیت شهروندی دوگانه می تواند ناشی از عدم توازن و ناهماهنگی سیاست های اجتماعی برای زنان باشد؟ این مقاله، با اتخاذ رویکرد نهادگرایی تاریخی و با استفاده از روش تحلیل اسناد نشان خواهد داد، یکی از دلایل ناهمسانی موقعیت شهروندی زنان را بایستی در سیاست های اجتماعی نامتوازن در دو بعد اشتغال و آموزش جستجو کرد. در حالی که، به منظور دستیابی به نتایج مطلوب سیاست گذاری، اتخاذ سیاست هایی که در تدوین و اجرا دارای انسجام و پیوستگی باشند، ضروری است. تحقق این هدف مستلزم تحول نظام نهادی، و همزمان حرکت از ترجیحات فردی سیاست گذار به سوی تصمیم گیری نهادی است.
نقش جنبه های فیزیکی و التفاتی مصنوعات فنّاورانه در عاملیت اجتماعی؛ با تأکید بر فنّاوری های همگرای بهسازی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
7 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله عبارت از تحلیل و تبیین نقش ویژگی های فیزیکی و جنبه های انسانی مصنوعات فنّاورانه در تغییرات اجتماعی، با تأکید مصداقی بر فنّاوری های همگرای بهسازی انسان (فبا) است. در این راستا سه دیدگاه اصلی در باب عاملیت اجتماعی مصنوعات فنّاورانه شامل ذات گرایی، برساخت گرایی اجتماعی و نظریه ماهیت دوگانه مصنوعات فنّاورانه مورد بررسی و تحلیل واقع می شود. در نهایت و براساس تفسیر کارکردی از نظریه ماهیت دوگانه از این ادعا دفاع می شود که تعیّن کارکرد مصنوعات فنّاورانه، منوط به ملاحظه نقش عوامل اجتماعی (از جمله جامعه کاربران) است، بنابراین اگر کاربران یک مصنوع فنّاوری های همگرا، همچون ابرلباس فبا، متعلق به جامعه ای غیر از جامعه طراحان آن باشند می توانند برای این مصنوع، کارکردی متناسب با هدف خود تعیین نمایند، گرچه تحقق آن توسط هدف طراحان (مثلاً از طریق ساختار و ویژگی های فیزیکی مصنوع مورد نظر) مقید می شود.
تبیین جامعه شناختی مولفه های اجتماعی و فرهنگی مرتبط با خانواده گرایی (موردمطالعه :استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
137 - 170
حوزههای تخصصی:
در فرایند گذارجامعه ایران از سنتی به مدرن عناصر ساختار فرهنگی جامعه در هم شکسته شده اند. خانواده گرایی یکی از عناصرسنتی ساختار فرهنگی است که در جامعه ما اهمیت فراوان دارد و یکی از مهمترین ارزش های وابسته به فرهنگ در هر جامعه است که به الگویی از سازمان اجتماعی اشاره می کند وبه عنوان بخشی از یک نگاه سنتی جامعه است که بر نگرشهای وفاداری،اعتمادوهمکاری دربین گروه خانواده تاکید می کند. چهارچوب نظری باستفاده از تبیین های ساختاری (نظریه مدرنیزاسیون،گذار جمعیتی دوم) و تبیین های ایده ای و ارزشی(نظریه ایده الیسم توسعه، دگرگونی ارزشهای اینگلهارت) می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده وجامعه آماری، متشکل ازمردان وزنانی ساکن در سه شهر که خانواده را تجربه نمودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ ، 420 نفر محاسبه وبراساس نمونه گیری سهمیه ای متناسب با تعداد خانواده ها درشهرمحل سکونت انتخاب شده اند.داده ها با کمک پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار spss و Amos واندازه گیری ضریب همبستگی و تاثیر نتایج دادکه میزان خانواده گرایی در سه شهر بالا می باشد و ازشش فرضیه ی مورد بررسی نتایج حاصله نشان می دهدکه هر شش متغیر سرمایه اجتماعی و دینداری،سبک زندگی،تعلق اجتماعی و نوگرایی و هویت اجتماعی رابطه معنادار با خانواده گرایی داشته اند. کلید واژه: خانواده گرایی، دینداری، سرمایه اجتماعی، نوگرایی، سبک زندگی، تعلق اجتماعی و هویت اجتماعی
تحلیل روانشناختی رابطه والد-فرزندی در ضرب المثلهای ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که ضرب المثل ها در هر جامعه نمایانگر عقاید و آداب و رسوم و هنجارهای رایج می باشند، بررسی دقیق آنها می تواند درک بهتری از کیفیت روابط خانوادگی ایجاد نماید. هدف این پژوهش تحلیل کیفی ضرب المثل های ایرانی مرتبط با رابطه والد-فرزندی است. ضرب المثل های حاوی کلمه مادر، پدر، فرزند و مترادف های آنها مورد تحلیل کیفی قرار گرفتند. یازده مقوله اصلی بر اساس تحلیل ها استخراج گردید که عبارتند از: جایگاه ویژه و منحصر به فرد والدین برای فرزند، همجوشی والد-فرزند، تفاوت کیفی نقش مادر و پدر، سبک فرزندپروی، رقابت کننده های رابطه والد-فرزندی، امتیازات والدگری، هزینه های والدگری، فرزند سرمایه تحت تملک والدین، بی ملاحظگی فرزند نسبت به والدین، فرزند صاحب مال والدین، و تفاوت کیفی فرزند پسر و دختر هریک از مقوله های مذکور شامل مقوله های فرعی می باشند. بر اساس نتایج، رابطه والد-فرزندی رابطه ای مهم و بی رقیب داراست. والدگری علاوه بر منافعی که به همراه دارد دشواری های زیادی را نیز شامل می گردد که باعث می شود فرزندان همیشه نسبت به والدین احساس دین و حتی گناه داشته باشند. در ضرب المثل ها رابطه والد-فرزندی چنان درهم تنیده و نزدیک به تصویر کشیده شده است که تصور وجود مفاهیمی چون مرز و تمایزیافتگی در این رابطه را دشوار می سازد. همچنین جایگاه مادر برای فرزند برتر از جایگاه پدر توصیف شده است که در خانواده سنتی این امر کمک زیادی به ارتقاء جایگاه زنان در هرم قدرت خانواده می کرده است. بر اساس نتایج میل جنسی، منافع مالی و تهدید جانی مهمترین عوامل تهدید کننده رابطه والد-فرزندی هستند. بدین ترتیب رابطه والد-فرزندی که در جامعه سنتی ایران محوری ترین رابطه برای افراد محسوب می شده است نیز رابطه ای کاملا مورد اعتماد نیست و تحت تاثیر منفی فردگرایی و منفع طلبی طرفین قرار می گرفته است.
نماز جمعه و بسط قدرت نرم اجتماع سیاسی مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نماز جمعه، یکی از مهم ترین نهادهای سیاسی اجتماعی تاسیس شده از جانب اسلام به عنوان یکی از منابع معنابخش به حیات دینی- اجتماعی مسلمانان و تولید کننده قدرت محسوب می شود. هدف نوشتار حاضر، تبیین کارکردهای سیاسی نماز جمعه با تاکید بر ایده قدرت نرم است. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که نماز جمعه چه تأثیری در قدرت نرم اجتماع سیاسی مسلمانان دارد؟ برای پاسخ به پرسش محوری که در عرصه جامعه شناسی سیاسی اسلامی قابل طبقه بندی است با روشی توصیفی تحلیلی، ابتدا مفهوم قدرت نرم مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است. سپس با توجه به پیوند نظری و تاریخی نماز جمعه و سیاست، کارکردهای سیاسی نماز جمعه از منظر تأثیر آن در تولید و بسط قدرت نرم اجتماع مسلمانان، با تاکید بر متون دینی معطوف به نماز جمعه، تبیین شده است. بر این اساس و از منظری سیاسی، حداقل می توان سه کارکرد برجسته را برای نماز جمعه در زمینه ایجاد و ارتقاء قدرت نرم در نظر گرفت. طبق نتایج استحصال شده از پژوهش حاضر، نماز جمعه با توجه به خصائصی که به لحاظ محتوایی و شرایط برگزاری دارد؛ می تواند در ایجاد و ارتقاء حداقل سه دسته ازمنابع قدرت نرم موثر باشد. این منابع عبارتند: مشروعیت سیاسی، افزایش سرمایه اجتماعی، ارتقاء دینداری و بصیرت.
سرمایه گذاران واسطه ای و سوداگری حرفه ای در بازار مسکن مشهد تحلیل جامعه شناختی پدیده ای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری چرخه های رونق یا رکود و نوسانات قیمتی در بازار مسکن، بر اقتصاد کشور و خانوارها تأثیرگذار است. روندهای بازار مسکن، از تقاضای سوداگرانه و تجربیات، نگرش ها و انتظارات کنشگران از جمله سرمایه گذاران واسطه ای تأثیر می پذیرد. از این رو، پژوهش حاضر به واکاوی تجربه زیسته و ادراک عاملان بازار مسکن از رفتار سرمایه گذاران واسطه ای مسکن می پردازد. این پژوهش به لحاظ ماهیت اکتشافی، از لحاظ رویکرد اجرا کیفی و از نظر هدف کاربردی است. همچنین این تحقیق به لحاظ معیار زمان، مقطعی (1395-1396) و توصیفی-تبیینی است. برای این مطالعه، مصاحبه های عمیق با 20 نفر از فعالان حوزه مسکن در مشهد انجام شد و تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین صورت گرفت. ماحصل کدگذاری باز داده ها 228 کد اولیه بود که پس از چند مرحله کدگذاری، در قالب 17 مقوله محوری قرار گرفت و درنهایت، پدیده مرکزی با عنوان «سرمایه گذاران واسطه ای به مثابه سوداگران حرفه ای» به دست آمد. از جمله مقوله های اصلی به دست آمده به عنوان شرایط زمینه ای می توان به رونق یابی واسطه گری ها در حیات کلان شهری، تنوع الگوهای مالکیت زمین و مسکن در کلان شهر مشهد، الگوی سیاست گذاری رفاهی در ایران و تحولات تاریخی سرمایه گذاری در ایران اشاره کرد. شرایط مداخله ای متشکل از سرمایه گذار واسطه ای به مثابه کنشگر آگاه، آگاهی از بازارهای رقیب و سوابق شغلی و شرایط سنی، و شرایط علی شامل تراکم و تعدد تجربه، داشتن سرمایه کافی و ویژگی های شخصیتی مساعد است. اخذ راهبردهایی مانند تبانی با بنگاه دار، جایگزینی موقت نقش، تعلیق حضور و حضور مضاعف، به پیامدهایی از جمله وابستگی به جریان های بازار، موقعیت منعطف در بازار، درگیری با چالش منزلتی و سودبری حداکثری منجر شده است.
ارجاعات شخصیت های مستند اجتماعی در رمزگان امر به معروف و نهی از منکر رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان گونه های متنوع برنامه سازی (تلویزیونی)،مستند اجتماعی به علت مؤثر بودن درعرصه ی آموزش، ترویج فرهنگ و پرداخت به موضوعات مبتلا به مخاطبان،رمزگانی است که می توان بهوسیله ی آن ارجاعی به پیام های معروف و منکر داشت و در مخاطب انگیزشی مناسب و متناسب ایجاد کرد. از آنجا که مستند اجتماعی از وجود شخصیت، به ویژه شخصیت های واقعی بهره می جوید، زمانی که مستندساز از مقوله شخصیت استفاده می کند، می بایست به گونه ای شخصیت خود را انتخاب و روایت نماید که ارجاعی به پیام های معروف و منکر داشته باشد و در مخاطب انگیزشی نسبت به انجام معروف و انجام ندادن منکر ایجاد نماید؛ بنابراین در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، گردآوری داده ها و با روش تحلیل مضمون و گویه سازی، تحلیل آنها انجام شده که به مهم ترین مؤلفه های مؤثر در انتخاب و روایت شخصیت مستندهای اجتماعی به منظور اجرای صحیح فرآیند امر به معروف و نهی از منکر در رسانه،مانند انتخاب یک فرد معمولی با ویژگی های نظیر زندگی متحول شده، مسئله ای قابل درک، توانایی در معرفی خود و در آخر صورت و بیان جذاب،انتخاب الگوی والامقام یا فرد موفقِ نزدیک به فرهنگ مخاطب و کم حاشیه برای پاسخ به مسئله فیلم و...نائل گشته ایم.
نقش تعدیل کننده جهت گیری مذهبی اسلامی در رابطه مسئولیت پذیری چند بعدی با شادکامی دینی متأهلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره طی دوره های گوناگون زندگی انسان، تلاش برای کسب شادکامی و آرامش بیشتر و کنکاش در جهت یافتن همبسته های آن، در اولویت های نظام بشریت قرار داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی جهت گیری مذهبی اسلامی در رابطه مسئولیت پذیری چندبعدی با شادکامی دینی است. جامعه آماری متأهلین منطقه یک تهران می باشند و نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی در تعداد 385 نفر که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده اند، انتخاب گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون تعدیل شده، رگرسیون چندمتغیره هم زمان و ضریب همبستگی پیرسون بوسیله نرم افزار spss انجام گردید. نتایج حاصل پژوهش بیانگر آن است که جهت گیری مذهبی اسلامی در رابطه مسئولیت پذیری و شادکامی به طور مثبت تعدیل ایجاد می کند و سبب افزایش این ارتباط می گردد. هم چنین مسئولیت پذیری چندبعدی و مؤلفه های آن (به جز مسئولیت در برابر طبیعت) به طور مثبت و معنادار پیش بینی کننده شادکامی اسلامی است. (37/0=R2، 0.05>p) جهت گیری مذهبی اسلامی و مؤلفه های آن نیز به طور مثبت و معنادار 75% واریانس شادکامی اسلامی را پیش بینی می کند. ( 76/0=R2، 0.05>p) و در نهایت تمامی مؤلفه های شادکامی اسلامی، توسط مسئولیت پذیری و جهت گیری مذهبی قابل پیش بینی است که بیشترین توان پیش بینی در رابطه با زیرمقیاس عاطفی معنوی و کمترین توان مربوط به صفات شخصیتی است.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر فاصله اجتماعی (انزوا) در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۶
134 - 149
حوزههای تخصصی:
امروزه حضوری شبکه های اجتماعی در زندگی اجتماعی شهروندان بخش جدایی ناپذیری از زندگی شده اند. هرچند نمی توان منکر برخی محاسن این شبکه ها شد، اما استفاده غیرمعمول از این شبکه ها پیامدهای نامطلوبی را برای جامعه و افراد به دنبال خواهد داشت. در همین راستا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر فاصله اجتماعی (انزوا) در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر با روش توصیفی از نوع پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان عضو شبکه های اجتماعی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر هستند که حجم نمونه با استفاده از جداول لین و مورگان برای سطح اطمینان 095/0 و حداکثر پراکندگی به تعداد 384 نفر برآورد شده و شیوه نمونه گیری نیز سیستماتیک چند مرحله ای است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داده است که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی اثر معناداری بر انزوای اجتماعی، شدت ارتباطات خانوادگی، عضویت در گروه های واقعی، اعتیاد به اینترنت، بحران هویت و اختلال در شکل گیری شخصیت، تعارض ارزش ها و گسترش ارتباطات نامتعارف داشته اند، اما میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر اساس پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تفاوت معناداری را نداشته، هرچند بر اساس جنسیت متفاوت بوده و مردان بیش از زنان از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند.
رابطه بین سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای بهشهر و نکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اساتید تمام وقت و حق التدریس واحدهای نکا و بهشهر به تعداد 326 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 175 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی استفاده شده است. روایی صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی آن ها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب برای هر یک به ترتیب برابر 89/0 و 91/0 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد (ساختاری، رابطه ای و شناختی) با چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین سهم هر یک از ابعاد سرمایه اجتماعی در پیش بینی چابکی سازمانی متفاوت است.
توسعه جنسیتی در دوره پهلوی اول با تأکید بر فرصت های تحصیلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پاسخ به این سوال است که توسعه جنسیتی زنان در بعد آموزش و پرورش در دوره پهلوی اول تا چه حد تحقق یافت؟ گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و شیوه تالیف مقاله، تحلیلی-تبیینی است. چارچوب نظری مفهوم کلیدی توسعه جنسیتی است که عبارت از بهره مندی برابر و بدون جهت گیری جنسیتی زنان و مردان ازحقوق، فرصت ها، خدمات، منابع و پاداش هاست. برابری جنسیتی اساس توسعه جنسیتی است چرا که با توانمندسازی زنان در سه بعد آموزش و پرورش، بهداشت و استانداردهای زندگی سروکار دارد. توسعه جنسیتی افزایش مشارکت و توانمندی زنان است که خود هدف و نتیجه توسعه محسوب می شود. یافته ها نشان می دهد در دوره مورد بحث نگرش جنسیتی حاکم برنظام آموزشی که از حمایت نگرشی جامعه نیز برخوردار بود موجب تحکیم مدل نان آوری مردانه و فرودستی زنان می شد. نظام آموزشی با نهادی کردن نقش های جنسیتی و ترویج آنها از طریق تفکیک جنسیتی دروس سدّ راه افزایش توانمندی زنان بود. این امرموجب کاهش فرصت های شغلی زنان به مشاغل با موقعیت و دستمزد پایین همچون پرستاری، مامایی و آموزگاری برای زنان شد که انعکاس نقش های جنسیتی سنتی زنان بود و کلیشه های جنسیتی مرسوم در زمینه تقسیم جنسیتی کار را کمتر به چالش می کشید و این با جامعه کشاورزی ایران تناسب داشت. به این ترتیب جامعه نیز از مشارکت فعالانه اقتصادی آنها درمسیر توسعه محروم ماند.
میانه روی مسیری برای تعادل سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبک های زندگی جوامع امروزی در یک طیف و در سه شکل افراطی، میانه و تفریطی طبقه بندی می شوند. اعتدال به معنای دوری از افراط و تفریط است، که مورد پذیرش منابع دینی است. اعتدال گرایی سبک زندگی اسلامی به معنای میانه روی در بُعد فردی و تعادل در بُعد اجتماعی در همه مؤلفه های زندگی است. از این رو هدف این پژوهش تبیین میانه روی شخصیتی براساس آیات قرآن و روایات مرتبط و اکتشاف و استنباط مدل اعتدالی سبک زندگی اسلامی است. بر این اساس می توان پرسید، اعتدال گرایی سبک زندگی اسلامی براساس چه مدلی قابل تبیین است؟ میانه روی (در سبک زندگی فردی) با تعادل (در سبک زندگی اجتماعی) چه نسبت، مناسبت و جایگاهی دارد؟ اما روش در این جستار روش تحلیل متن است. مبنای کار بر طبق روش یادشده بدین گونه است که ابتدا پرسش هایی طرح و بعد به جستجوی پاسخ آن در متن پرداخته می شود. در روش تحلیل متن ارتباط بین رجوع به متن و نتیجه گیری درباره هر مطلب، دو سویه و مکرر است؛ یعنی با طرح پرسش، جستجو در متن را آغاز کرده و پس از مطالعه متن، ممکن است، پاره ای قسمت ها معنی قسمت های دیگر را عوض کند. با بررسی های انجام شده تحقیق به این نتیجه رسید که سبک زندگی اسلامی در بُعد فردی، یک سبک میانه و در بُعد اجتماعی سبکی متعادل است؛ میانه روی در سبک زندگی فردی تبیین کننده تعادل در سبک زندگی اجتماعی است؛ سبک زندگی اسلامی هم با دیگر نظام های اجتماعی و فرهنگی جامعه و هم با اجزا و مجموعه های خود هماهنگی و انطباق لازم را دارد و در هیچ شأنی از شؤون زندگی فردی و اجتماعی نبودن توازون (افراط و تفریط) را از مسلمانان بر نمی تابند؛ و سرانجام اینکه تعادل در سبک زندگی اسلامی امری موردی نیست، بلکه مدلی عام و در همه شؤونات زندگی جاری و ساری است.
شهروندی شهری: حقوق و تکالیف شهروندان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۴
95-136
حوزههای تخصصی:
بی تردید شهروندی شاخصی کلیدی برای جوامع مدرن محسوب می شود و مهمتر آنکه شهروندی دارای مجموعه گسترده ای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی و اجتماعی است که می تواند در عرصه شهر تبلور یابد. شکل گیری شهروندی در ایران را می توان در دو سطح «شهروند ملی» و «شهروند شهری» بررسی کرد. در واقع شهروند شهری سوگیری های افراد نسبت به استحقاق در برخورداری از خدمات شهری مختلف، برابری در فرصت های عمومی و بهره مندی از امکانات و رفاه شهری است که با مجموعه ای از مسئولیت ها، تمایلات کنشی افراد پیرامون تعهدات و مشارکت در امور شهر همراه می شود. «شهروند شهری» بر دو بعد اساسی "حقوق شهروندی" و "تکالیف شهروندی" استوار است که در این پژوهش در میان شهروندان تهرانی مورد بررسی قرار می گیرد. روش انجام این پژوهش پیمایش با استفاده از تکنیک پرسشنامه بوده و بدین منظور 2400 نفر از افراد 15سال به بالای مناطق مختلف شهر تهران با استفاده از شیوه نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که 35 درصد مردم شهر تهران میزان برخورداری از حقوق شهروندی را در حد کم، و در مقابل 19 درصد آن را حد زیاد بیان داشته اند همچنین زنان تهرانی بیش از مردان به رعایت تکالیف شهروندی، مجردان، کمتر از متأهلان، افراد بدون همسر و همچنین افراد 15 تا 24 ساله جامعه در مقایسه با سایر گروه های سنی کمتر به رعایت تکالیف شهروندی می پردازند. افراد هر چه سال های بیشتری در شهر تهران زندگی کرده باشند، احساس تکلیف بیشتری نموده و نیز بیشتر به رعایت وظایف شهروندی می پردازند. بنابراین می توان دریافت در عرصه شهری برخورداری از حقوق و رعایت تکالیف بطور یکسان در میان گروه های اجتماعی توزیع نشده و این امر بایستی در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های شهری مورد توجه قرار گیرد.
مرزهای اجتماعی- فرهنگی در شهر تهران؛ بررسی شرایط، شیوه مدیریت، و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تمایز گذاری و درجه بندی افراد در هر جامعه ای، فراگیرگریز ناپذیر است و معیارهای آن از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است؛ از این رو، این مقاله در پی آن است تا نشان دهد که شهروندان تهرانی در ارتباطات خود با دیگران چه موقع و چرا دست به مرزبندی می زنند؟ چه موقع و چگونه از این مرزها عبور می کنند؟ برای تعامل با یکدیگر و عبور از مرزهای فرهنگی از چه راهبردهایی استفاده می کنند؟ و چنین راهبردهای ارتباطی چه پیامدهایی دارند؟ یافته های این پژوهش مبتنی بر روش کیفی با راهبرد نظریه زمینه یابی است. حجم نمونه به روش نمونه گیری نظری و هدفمند شامل 45 نفر بوده است. برای گردآوری داده ها ازابزارهای متفاوت مثل مصاحبه،مشاهده، مشارکت و ... استفاده شد، ولی تمرکز اصلی بر روی مصاحبه عمیق بوده است. یافته ها به شیوه نسخه سیستماتیک نظریه زمینه ای، کدگذاری شدند و شرابط(علًی، زمینه ای و مداخله گر)، راهبردها، و پیامدهای مربوط به مرزها و ترددهای فرهنگی در شهر تهران استخراج و تحلیل شده اند. مقوله هسته ای بدست آمده عبارت است از«غلبه عناصر هویتی به وجود آورنده مرزها و ترددهای فرهنگی». منازعه هویت ها موجب می شود که کنشگران، مجموعه راهبردهایی را برای تعامل با یکدیگر اتخاذ کنند که می توان آن ها را «روش دیپلماسی ارتباطی درون ملی» نامید. با به کارگیری این راهبردها توسز کنشگران در جریان غلبه عناصر هویتی، سه پیامد مهم بروز می کند که عبارتند از: 1.آنومی، آسیب های اجتماعی، فرهنگی و فردی؛ 2. چند فرهنگی؛ و3. شکاف فرهنگی.
بررسی تأثیر رضایت از بازی بر اثربخشی تبلیغاتِ درونِ بازی های دیجیتال در بین دانشجویانِ دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلیغات دربازی های دیجیتال یکی از بهترین روش ها برای تبلیغات مؤثر می باشد، یکی از عواملی که بر اثربخشی تبلیغات دربازی های دیجیتال اثرمی گذارد، رضایت مندی مشتریان از بازیها است. در این تحقیق باهدف بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی مشتریان و تأثیر رضایت مندی بر اثربخشی تبلیغات، 5 عامل مؤثر بر رضایت مشتریان را شناسایی شده است که شامل محتوای بازی، سهولت در استفاده از بازی، قیمت بازی، طراحی گرافیکی بازی و خدمات شرکت سازنده بازی بودنه اند. برای بررسی تأثیر این عوامل نمونه ای به حجم 242 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی انتخاب شد که این افراد روزانه حداقل یک ساعت بازی دیجیتال انجام می دادند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل آماری، تأثیر تمامی عوامل مورد تأیید قرار گرفت و تمامی عوامل مؤثر بر رضایت مندی بر اساس نتایج تحلیل آماری رتبه بندی شدند که طبق این رتبه بندی سهولت بازی، بیشترین اهمیت و خدمات شرکت سازنده بازی کمترین اهمیت را بر رضایت مندی افراد موردمطالعه داشته است، همچنین فرضیه اصلی تحقیق که تأثیر رضایت مندی از بازی بر اثربخشی تبلیغات بود، تأیید شد.
الگوی تعاملی رابطه بین تقوا و اعتماد اجتماعی با تبیین نقش میانجی خودکنترلی و سلامت روان در میان دانشجویان دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸ و ۵۹
112 - 132
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی تعاملی رابطه بین تقوا و اعتماد اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه ایلام به انجام رسیده است. روش این تحقیق، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن نیز شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ایلام بود که 380 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان، به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود که به منظور سنجش روایی آن، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و جهت تعیین پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی سازه استفاده گردید. فرضیه های تحقیق هم به کمک بخش ساختاری مدل معادلات ساختاری، یعنی تحلیل مسیر بررسی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تقوا بر خودکنترلی و سلامت روان، تأثیر مستقیم و معناداری دارد. خودکنترلی و سلامت روان نیز بر اعتماد اجتماعی به طور مستقیم، مثبت و معنادار تأثیرگذار است. خودکنترلی و سلامت روان نیز در رابطه بین تقوا و اعتماد اجتماعی، نقش میانجی دارد.