فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۸۶۱ تا ۱۱٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
۴۴-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهم ترین هدف توسعه، تلاش برای کاهش فقر هست که می تواند با رشد اقتصادی و / یا توزیع درآمد تحقق یابد. موضوعات مرتبط با تسهیم منافع رشد به فقرا، اولویت سیاستهای توسعه از دهه 1990 بوده است. اجماع صورت گرفته این است که رشد به تنهایی یک ابزار کند برای کاهش فقر است و نیز سیاستهای توزیعی و بازتوزیعی درآمد و دارایی (ثروت) به طور فزاینده ای اهمیت یافته اند. روش: در این مقاله رابطه متقابل رشد اقتصادی، نابرابری و فقر طی سالهای برنامه های دوم تا پنجم توسعه ایران (1995-2016) موردبررسی قرار گرفته است. به این منظور با استفاده از مفهوم رشد حامی فقرا، این مطالعه آزمون می کند در چه دوره ای فقرا از رشد اقتصادی منتفع شده اند و توزیع ثمرات رشد اقتصادی چگونه بوده است. سنجه مورداستفاده، «نرخ رشد معادل فقر» است که هم میزان رشد و هم چگونگی منافع رشد توزیع شده میان فقرا و غیر فقرا را به حساب می آورد. این متدلوژی بر اساس تئوری اتکینسون، ارتباط منحنی لورنز تعمیم یافته و تغییرات در فقر را شرح می دهد. یافته ها: برآوردهای سنجه نرخ رشد معادل فقر نشان داد نرخ رشد میانگین هزینه کل در دو برنامه دوم و سوم توسعه در مناطق شهری، حامی فقرا بوده است که در دو برنامه چهارم و پنجم توسعه تداوم نداشت و دلالت بر این دارد که فقر در طی این دو برنامه، افزایش یافته است و در طی برنامه پنجم فقرا به طور نسبی بیشتر از غیر فقرا آسیب دیده اند. روند این سنجه در مناطق روستایی طی برنامه های توسعه موردبررسی همان روند مناطق شهری است. بحث: نتایج نشان داد با وجود اجرای پنج برنامه توسعه، سیاستهای کاهش فقر به صورت یک برنامه استراتژیک پایدار در طول برنامه های توسعه به کار گرفته نشده است و استفاده از درآمدهای نفتی برای حل مسئله فقر به صورت پروژه درمانی بدون توجه به مسئله رشد و توسعه باعث شده که فقر ازیک طرف به تعویق افتاده و از طرف دیگر بازگشت فقر در دوران بعدی با وسعتی بیشتر صورت گیرد. چنانکه در سالهای اخیر با کندشدن روند رشد اقتصادی، فقر با شدت بیشتری به جامعه بازگشته است و درنتیجه همراه و همزاد بودن پدیده فقر و توسعه نیافتگی اقتصاد در کشور بروز و ظهور بیشتری داشته است.
بررسی ارتباط میان عامل های شخصیت، افسردگی و همدوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از پرسشنامه جدید مدل پنج عامل متغیر زاکرمن (پرسشنامه شخصیت زاکرمن - کوهلمن-آلوئه) در بررسی ارتباط بین شخصیت، افسردگی و احساس همدوستی در یک نمونه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بوده است. تمام پنج عامل شخصیتی شناسایی شده تا حدودی با افسردگی و حس همدوستی ارتباط داشته اند. به طور خاص، احساس خستگی و خصومت، همراه با اضطراب و فعالیت بیش از حد به طور قابل توجهی با حس همدوستی افراد ارتباط دارد. از سوی دیگر، کاهش احساسات، تمایز و فعالیت بیش از حد و خشونت و روان پریشی و افسردگی بیش از حد به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر حس همدوستی افراد تأثیر می گذارد. نتایج این مطالعه نشان دهنده سودمندی و اعتبار سنجش شخصیت پرسشنامه زاکرمن برای بررسی همبستگی حس همدوستی و افسردگی می باشد.
تبیین جامعه شناختی ظهور گفتمان سیاسی هیأت های مذهبی ایران دهه 1340(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شرایط ظهور گفتمان سیاسی مذهبی(گفتمان سیاسی هیات های مذهبی) در ایران دهه 40 است. چه شرایط تاریخی زمینه ساز شکل گیری این گفتمان جدید در فضای فرهنگی ایران شد؟ چه عواملی (چه کسانی) منابع و فضای اجتماعی لازم برای تولید این گفتمان را فراهم آوردند؟ چه عواملی قلمرو گفتمانی و محتوای آن را تعیین نمودند؟ محقق پس از طرح یک مدل نظری ترکیبی، به بررسی دقیق تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران در دوره زمانی مورد نظر پرداخته و می کوشد نشان دهد که اگرچه «بوجود آمدن بحران در نظم اخلاقی جامعه»، «بسیج منابع» و «شکل گیری زنجیره های تعامل» برای شکل گیری فرآیند تولید ایدئولوژی ضروری است، قلمرو گفتمانی و محتوای ایدئولوژی ها تحت تأثیر عواملی همچون افق اجتماعی ایدئولوژی و ماهیت گفتمان های رقیب موجود در بافت گفتمانی جامعه تعیین می شود. در نهایت، محقق به بحث درباره دلالت های این پژوهش برای شناخت رابطه میان ایدئولوژی و ساختار اجتماعی می پردازد.
زیستن در وضعیت پاندولی؛ مطالعه جامعه شناختی تجارب زیسته مهاجران افغان در ایران (مطالعه موردی: تجارب زیسته مهاجران افغان ساکن در محله کشتارگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
مهاجرت به مثابه یک پدیده انسانی اثرات متعدد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بر زیست جهان افراد مهاجر و نیز مردمان بومی مقصد می گذارد، سابقه سه دهه ای حضور چشم گیر مهاجران افغانی در کشور، ضرورت پژوهش حاضر را برای مطالعه ی جنبه های مختلف زندگی آن ها در ایران دو چندان می کند.
پژوهش حاضر در بازه ی زمانی حدود شش ماه و با مطالعه و مراجعه مکرر به محله ی کشتارگاه یزد، واقع در حاشیه ی شهر یزد صورت گرفته است. داده های مربوط به این کار پژوهشی با توجه به موضوع مورد مطالعه به شیوه کیفی و به روش نظریه زمینه ای و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. پس از جمع آوری اطلاعات اولیه جهت تعیین اعتبار و روایی اطلاعات جمع آوری شده و نیز آزمودن صحت یافته های نظری از مراجعه مکرر و چندپاره به میدان تحقیق استفاده شده است.
نظریه های کارکردگرایی مهاجرت، نظریه وابستگی کریتز و هم چنین نظریه جذب و دفع هربل و اروت لی، چارچوب مفهومی تحقیق را تشکیل می دهد. در نهایت این که مشاهدات، بررسی ها و مطالعه تجارب زیسته مهاجران، بیانگر وجود تقابل اجتماعی- فرهنگی هم در بعد عینی و هم ذهنی مابین ساکنان بومی منطقه مورد مطالعه و اتباع افغانی ساکن در آن منطقه است که این تقابل ناشی از عناصر و عواملی از جمله: سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنکی و امنیتی و محیطی است که در نهایت منجر به ایجاد بدبینی و نگرش منفی اهالی ساکن در محله کشتارگاه نسبت به اتباع افغانی ساکن در این محله شده است. در نهایت یافته های تحقیق ما را به ارایه نظریه زمینه ای"زیستن در وضعیت پاندولی" رهنمون شده است. به عبارت دیگر، بین بومی و مهاجر نوعی بازی دوگانه توام با سویه های طرد و جذب جریان دارد.
هویت قانونی و کودکان بدون شناسنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
213 - 229
فقدان شناسنامه به معنای بدون هویت ماندن افراد است، افراد فاقد شناسنامه از حقوق اولیه انسانی محرومند و «به احتمال زیاد با میلیون ها تبعیض و عدم دسترسی به خدمات اساسی نظیر سلامت و آموزش مواجه هستند» (یونیسف، 2002) افرادی که هیچگونه موجودیتی به لحاظ قانونی ندارند از حداقل حمایتی که اوراق هویتی در مقابل ازدواج زودهنگام، کارکودک، سربازگیری در نیروهای ارتش و حتی قاچاق کودکان ایجاد می کند، برخوردار نیستند. ازآنجا که این افراد در آمارها نادیده گرفته می شوند در تصمیمات سیاستگذاران نیز مورد غفلت قرار می گیرند از این رو با هدف دریافت چالش های سیاستگذاری در حیطه این گروه، به کاستی ها و ضعف های حقوقی پرداخته شده است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق از تحلیل محتوای کیفی اسناد و قوانین در این حیطه با رویکرد استقرایی بهره گرفته شد. تمامی اسناد و قوانینی که در این حیطه در سالهای اخیر تدوین و تصویب شده است و قوانینی که به صورت غیر مستقیم بر شرایط این کودکان تاثیر گذار است به صورت تمام شماری تحلیل شده اند.
بی توجهی و نادیده انگاشتن ساختاری کودکان و جوانان فاقد شناسنامه یکی از چالش های مهم سیاستگذاری در این حوزه است که علاوه بر آنکه موجب عدم دسترسی آنان به آموزش، خدمات درمانی می شود، موجب درگیر شدن آنها با مخاطرات بیشتری نسبت به دیگر افراد شد است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فضای مفهومی در قوانینی که مستقیما مرتبط با این کودکان است رویکردی طرد گرایانه دارد و «طرد مضاعف» را با ایجاد «شروط زمانی- مکانی و اجتماعی محرومیت زا»، به این کودکان تحمیل می کند. این امر بواسطه قوانینی اعمال می شود که «خشونت نمادین» را در زمینه «حقوق مادران» اعمال می کند به طوریکه با اتخاذ رویکردی پدرسالارانه «نگاه ابزاری به حقوق مادری» دارند. از این رو رویکردی که حداقلِ شمولیت اجتماعی را برای این کودکان به همراه آورد، ضروری به نظر می رسد.
واکاوی پدیده طلاق، ریشه ها و پیامد ها در شهر تهران1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
139 - 164
پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل پدیده طلاق و با اتخاذ رویکردی کیفی و با استعانت از روش نظریه مبنایی کوشیده است مدلی پارادایمی از پدیده طلاق، بر اساس برداشت های ذهنی و تفاسیر و تعاریف کنشگران از این مفهوم ارائه دهد. سوژه های این مطالعه با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری شامل 55 نفر از زنان مطلقه و در حال طلاق در شهر تهران در سال 95 می باشند. برای تحلیل داده ها از شیوه معرفی شده توسط استروس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. بر حسب یافته ها شرایط علی طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: نوع و شیوه ازدواج، دلایل ازدواج، اختلالات روحی روانی همسر، عدم خرسندی و تشفی از روابط زناشویی و جنسی، عدم آمادگی زوجین برای ازدواج، عدم تعهد اخلاقی به زندگی زناشویی، ناهمسویی در خلقیات، ذوقیات و سلائق، عوامل خطرآفرین، دغدغه ذهنی نسبت جدایی، ناهمسان همسری و خشونت در خانواده. شرایط زمینه ای طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: بنیه اقتصادی ضعیف خانواده، پایداری دوستی های قبل از ازدواج، کیفیت نازل مهارت های زندگی و ارتباطی زوجین، سابقه طلاق در خانواده و دوستان، پایگاه اقتصادی اجتماعی زن. شرایط میانجی یا مداخله گر طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: عومل محافطت کننده، دخالت اطرافیان، وابستگی شوهر به والدین و انفعال در روابط خانگی، نوع ساختار خانواده ، تفاوت در میزان فردگرایی و مدرنیسم و سبک زندگی، آگاهی زن از وضع نامطلوب موجود، ادب، نزاکت و تربیت اخلاقی پایین همسر، شوهر غیر اجتماعی و غیر معاشرتی و بی تحرک، دخالت فضاهای سایبری در روابط زناشویی. استراتژی های کنش (راهبرد) از نظر سوژها عبارتند از: توانمند سازی خود جهت خروج از فرودستی، استقلال طلبی، ناسزا، تهمت، تهدید، کتک، دعوا، طلاق عاطفی (فاصله گیری، سکوت، قهر)، ترک خانه، مراجعه به مشاوره جهت حل مسائل خانوادگی، مراجعه به دادگاه (مهریه، نفقه) و اقدام به طلاق، اتخاذ رفتار مقابله به مثل، عدم رغبت به برقراری رابطه جنسی. پیامدهای طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: تغییر ساختار خانواده به مثابه پیامد وضع موجود، داغ ننگ، افت تحصیلی و اخلاقی و عاطفی فرزندان، احساس طرد و حاشیه نشینی، احساس خسران از زندگی زناشویی، بروز صور بیگانگی (احساس بیگانگی از خود، زندگی زناشویی و جامعه)، فردگرایی.
معرفی و نقد کتاب مسائل اجتماعی از دیدگاه انتقادی
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
۲۶۷-۲۷۷
حوزههای تخصصی:
کتاب مسائل اجتماعی از دیدگاه انتقادی نوشته دی. استنلی ایتزن، ماکزین باکازین و کلی ایتزن اسمیت است که ویراست دوازدهم آن راهوشنگ نایبی ترجمه کرده است و از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با مشارکت شورای اجتماعی کشور در سال 1396 منتشر شده است.
سبک زندگی در آموزه های امام سجاد (ع) بر اساس رو ش های کاربردی انحراف زدا و فضیلت افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح سبک زندگی برای اولین بار در سال 1908 توسط زیمل در علوم اجتماعی مطرح شد. این موضوع در دو سطح فردی و اجتماعی مطرح گردید و شاخصه مهمی برای تشخیص هویت فرد و جامعه محسوب شد. ورود موضوع سبک زندگی به جامعه دانشگاهی ایران آراء موافق و مخالفی را برانگیخت. برخی از نظری هپردازان مسلمان سعی در بومی سازی این مفهوم نمودند و تلاش کردند با واکاوی میراث علمی اسلامی و آثار اندیشمندان مسلمان، مفاهیم نزدیک و مرتبط با آن را بازیابند. ایشان با طرح اصطلاح سبک زندگی اسلامی به تولید متونی در این زمینه مبادرت ورزیدند. ادبیات بحث در حال نضج و شکوفایی است. مسئله مقاله حاضر آن است که مؤلف ههای سبک زندگی در آموزه های امام سجاد (ع) چیست؟ این مقاله با واکاوی آموزه های امام سجاد (ع) تلاش دارد مؤلفه های سبک زندگی را در این میراث بسیار غنی کشف نماید و به غنای ادبیات بحث، بیفزاید. برخی از این مؤلفه ها در مکتب تربیتی امام سجاد (ع) مانند: مهرورزی، عینیت بخشی به آموزه ها، ایجاد ارتباط مستمر با خدا، به عنوان رو شهایی کاربردی در انحراف زدایی و فضیل تافزایی مطرحاست. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی است. شیوه کار این گونه است که ابتدا متن صحیفه سجادیه و روایات امام سجاد (ع) بررسی شده، از آیات و دیگر روایات مرتبط با موضوع، به منظور کشف مؤلفه های سبک زندگی از آموزه های آن حضرت، استفاده شده است.
مطالعه کیفی عوامل ارتکاب جرائم در فضای مجازی (تحلیل محتوای کیفی پرونده های جرائم سایبری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضای سایبر به اقتضای ویژگی های بی همتایی که دارد نه تنها از گزند مجرمان مصون نمانده است، بلکه افرادی که پیشتر منحرف نبوده اند را به ارتکاب رفتارِ مجرمانه به طمع انداخته است و مجموعه چالش هایی را برای مراجع قضایی و انتظامی که سعی در کنترل این پدیده دارند ایجاد کرده است. از این رو، کشف ماهیت و روند رشد این گونه جرائم و بررسی دلایل و پیامدهای آن ها ضروری به نظر می رسد . تحقیق حاضر در راستای نیل به هدف اصلی پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر ارتکاب جرم در فضای مجازی ، با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است . جامعه آماری این پژوهش را پرونده های زندانی دار جرائم سایبری در اجرای احکام دادسرای جرائم رایانه ای تهران تشکیل می دهند که در بازه زمانی خرداد 1396، هفتاد و چهار پرونده بود که 18 پرونده به روش نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شد. بر اساس نتایج این مطالعه ، علل ارتکاب جرم در فضای مجازی در 5 تم اصلی (عوامل فردی و شخصیتی بزهکار ، عوامل فردی و شخصیتی بزه دیده ، عوامل اقتصادی ، عوامل اجتماعی ، عوامل مذهبی و اعتقادی) قابل طبقه بندی بود.
بررسی تحول گفتمانی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحول گفتمانی بین نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران است. برای تحقق این هدف، ویژگی گفتمان نیروهای سیاسی به عنوان کنشگران گفتمان ساز، مطالعه شده و نوع و میزان تحول این گفتمان در اول انقلاب(دوره تب انقلابی) تا سال 1363، دولت جنگ تا سال 1368یعنی دوران حیات امام، دولت سازندگی و اصلاحات و آغاز دولت نهم و مشخص گردیده است. از نظریه گفتمان لکلائو و موفه به عنوان چهارچوب مفهومی، از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شد. داده های این تحلیل، از مرام نامه ها و پاره ای از بیانیه ها و برخی از ارگان های رسمی به دست آمد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که، در مفصل بندی این گفتمان ها، تا سال 1363 که، وحدت در بین نیروهای اسلامگرا دیده می شود، جمهوری اسلامی و امام(ره) دال مرکزی است و اغیار گفتمانی شان نیروهای سیاسی سکولار(سوسیالیست ها و لیبرال ها) بودند. اما با انشعاب در کنشگران سیاسی اسلامگرا (حزب جمهوری اسلامی)، گفتمان نیروهای سیاسی راست(اصول گرایان) و چپ(اصلاح طلبان)، از سال 1367 تا سال1384 مشمول تحولاتی بوده است. مهمترین تحولات گفتمانی از چپ سنتی به چپ مدرن و از راست سنتی به مدرن از 68 تا 84 دیده می شود. گفتمان راست مدرن به دو خرده گفتمان، اصولگرایان میانه و رادیکال تحول پیدا کرد. دال مرکزی راست میانه، با محوریت ولایت مطلقه فقیه است لذا جزء حامیان مردم سالاری دینی نخبه گرا طبقه بندی هستند(مثل جامعه روحانیت). اما راست های رادیکال بر نقش مردم در کنار دین تاکید می کنند، بر عدالت اقتصادی، مبارزه با فساد، پاک دستی، تاکید می کنند.
جایگاه فرهنگ سازمانی در ارتقای بهره وری ( مورد مطالعه دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری، مرکز آموزش فنون هوایی و شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
273 - 294
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه فرهنگ سازمانی بر ارتقای بهره وری در دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری، مرکز آموزش فنون هوایی و شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران صورت گرفت. در این راستا از مبانی نظری و نظرات صاحب نظران و متخصصان استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش 500 نفر از متخصصان خبره، مدیران ارشد، کارکنان و اساتید مرکز یاد شده با تاکید بر گرایش های مختلف مدیریت و بهره وری بوده اند که بر اساس جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و بهره وری سازمانی که در قالب طیف دوطرفه لیکرت تنظیم شده بود که بین گروه نمونه توزیع شد و در نهایت 300 پرسشنامه عودت داده شد. پایایی فرهنگ سازمانی 0.94 و پایایی پرسشنامه بهره وری سازمانی 0.96 با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. همین طور از روایی محتوی بمنظور تعیین روایی پرسشنامه ها استفاده شد که برای این منظور به تایید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها در بخش توصیفی از طریق نرم افزار spss و در بخش استنباطی با استفاده از نرم افزار pls انجام شد. نتایج تحقیق نشان دهنده اهمیت جایگاه فرهنگ سازمانی در ارتقای بهره وری سازمانی می باشد.
تبیین ارتباط میان اقناع رسانه ای شبکه های اجتماعی و سبک زندگی- مورد کاوی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه، به ویژه جوانان و مکان تبادل آرا و افکار و تأمین نیازهای متناسب با زندگی اجتماعی ایشان تبدیل شده اند. علاوه بر اینکه مرجع تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود هستند، این امکان را برای اعضا فراهم می کنند که هم زمان با انجام دیگر فعالیت های اجتماعی از طریق رایانه یا تلفن همراه، فعالیت خود را در این جوامع مجازی نیز پیگیری کنند. از سوی دیگر برای این که یک رسانه بتواند تأثیرات ژرف بر مخاطب خود بگذارد باید به تکنیک های اغنایی دست یازد. پس از اقناع شدن مخاطب قاعدتاً نحوه نگرش و بینش وی تغییر یافته و سبک زندگی و رفتاری کسی را تقلید می کند که وی را اقناع کرده است. پس رسانه می تواند معبری برای اقناع باشد یا خود سبک خاصی از زندگی را ترویج دهد. این مقاله در پی آن است که مؤلفه های شبکه اجتماعی را با توجه به تعاریف بین المللی و مورد وثوق، استخراج کرده و به این پرسش کلیدی پاسخ دهد که ارتباط میان اقناع رسانه ای شبکه های اجتماعی و سبک زندگی مخاطبان خود چگونه است. در این پژوهش که با روش توصیف، تبیین و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، مشخص می شود که اقناع رسانه ای که توسط شبکه اجتماعی انجام می گردد ممکن است باعث تغییراتی در سبک زندگی کاربران شود.
لالایی؛ ستایش همسر یا مردستیزی؟
حوزههای تخصصی:
تحلیل نشانه شناختی تمبرهای جمهوری اسلامی ایران (1389-1357)؛ گذار از نشانه های سیاسی به نشانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
141 - 174
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، علم مطالعه نظام های نشانه ای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. افزون براین، نشانه شناسی به ما می گوید که ساختارها می توانند معنادار باشند؛ به گونه ای که ساختارها مبنایی نشانه ای دارند و به صورت یک نظام عمل می کنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این ساختارها بسیار گسترده هستند. نظام نشانه ای در جمهوری اسلامی ایران به دلیل خلق یک هویت شیعی جدید و اسلام سیاسی، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر از طریق روش ترکیبی تحلیل محتوا و نشانه شناسی، فرایند گذار از نشانه های سیاسی به نشانه های اجتماعی را در تمبرهای بین سال های 1389-1357 به مثابه یکی از ابزارهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بررسی کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد، فرایند تغییر نمادهای گنجانده شده بر روی تمبرها بین سال های 1389-1357 حکایت از این دارد که نشان های مشروعیتی جمهوری اسلامی ایران بر روی تمبرها، از حکمرانان به جامعه و از سیاسی به اجتماعی گذر کرده اند.
ارزش گذاری اقتصادی احساس امنیت: آیا جامعه برای بهبود امنیت حاضر به پرداخت است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت پیش از آنکه مفهومی توضیح پذیر و تعریف کردنی باشد، امری ذهنی و درک کردنی است. با کاهش وقوع جرم، امنیت برقرار خواهد شد که به دنبال آن احساس امنیت در افراد پدیدار می شود. پژوهش حاضر کوشیده است پیامد برقراری امنیت یا احساس امنیت را در افراد ارزش گذاری کند. در این مطالعه، از میان مؤلفه های مختلف مؤثر بر احساس امنیت، سه مؤلفه امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی انتخاب و به روش مدل سازی انتخاب ارزش گذاری شدند. این پژوهش به واسطه روش استفاده شده، در نوع خود منحصربه فرد است و بر پایه جستجوی پژوهشگران چنین پژوهشی در سراسر کشور دردسترس نیست. داده های موردنیاز پژوهش در شهر دزفول و طی ما ه های منتهی به سال 1395 گردآوری شد و درنهایت وارد نرم افزار STATA12 شد. پس از برآورد الگوی لاجیت با پارامترهای تصادفی، مقادیر تمایل به پرداخت نهایی شهروندان دزفول برای احساس امنیت در حوزه های امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی به ترتیب برابر با 13794، 12889 و 24597 ریال به دست آمد.
بررسی انزوای اجتماعی سالمندان شهر تهران و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵ و ۱۰۶
1-34
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سالمندان دوره پیری را به عنوان دوره تنهایی توصیف و از آن به عنوان یک تجربه ناخوشایند یاد می کنند. با توجه به روند رو به رشد جمعیت سالمندان و اینکه کشورمان تجربه سالمندی را آغاز کرده، پرداختن به نیازهای اجتماعی و شبکه ارتباطی سالمندان حائز اهمیت است. هدف اصلی تحقیق، بررسی انزوای اجتماعی سالمندان شهر تهران و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن بود. این مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی است. مطالعه حاضر در سال 1396 و در میان 384 نفر از سالمندان 65 سال و بالای شهر تهران که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، انجام گردید. ابزارگردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه بومی شده سنجش انزوای اجتماعی بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش میزان انزوای اجتماعی در سالمندان موردمطالعه حدود 62 درصد بود. بررسی ابعاد انزوای اجتماعی این قشر آسیب پذیر نشان داد که دو بعد پیوندهای انجمنی (8/81 درصد) و سرمایه اجتماعی ابزاری (2/78 درصد) بالاترین میزان انزوا را به خود اختصاص داده اند. بخش ساختاری مدل نیز حاکی از آن است که بیشتر مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل تائید شده است. تنها مسیر مستقیم پایگاه اقتصادی-اجتماعی به انزوای اجتماعی تائید نشده است. بالاترین تأثیر را حمایت اجتماعی بر سلامت با ضریب (0.7) داشته است، تمامی متغیرهای تحقیق به استثنای پایگاه اقتصادی – اجتماعی که اثر مستقیم نداشته است، دارای اثر منفی بر روی انزوای اجتماعی بوده اند. بیشترین اثر مستقیم بر انزوای اجتماعی مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی با ضریب(0.41- ) می باشد.
بررسی نقش عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر در کاهش باروری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرایند نوسازی، خانواده را نیز همچون سایر ساحت های زندگی اجتماعی، دگرگون نموده است. کاهش باروری، از جمله دگرگونی هایی است که در تحولات خانواده ریشه دارد و می تواند چالش های فراوانی را در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای جامعه ایرانی به وجود آورد. ازاین رو، شناخت عوامل اجتماعی- فرهنگی پیدایی این پدیده، ضرورتی انکارناپذیر است. از سوی دیگر، شناخت عوامل تأثیرگذار بر کاهش باروری، از مسیر مطالعه تغییرات خانواده، می گذرد؛ زیرا باروری در خانواده اتفاق می افتاد. این نوشتار با روش توصیفی و تبیینی و یاری جستن از تحلیل ثانویه آمارهای موجود و واکاوی و تبیین مهم ترین علل اجتماعی - فرهنگی این پدیده، به فهمی دقیق تر از علل پیدایی این پدیده دست یافته است. یافته ها نشان می دهد که شهرنشینی و فرهنگ آن، گسترش سواد و تحصیلات، افزایش سن ازدواج، رشد روزافزون طلاق، هسته ای شدن خانواده، غلبه فضای گفتمانی کم فرزندآوری، نفوذ مذهب و گسترش رسانه ها، از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در کاهش باروری می باشند.
ارزیابی توان محیطی برای توسعه طبیعت گردی در شهرستان ایلام با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸ و ۵۹
77 - 93
حوزههای تخصصی:
گردشگری، صنعتی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دولت ها قرار گرفته است و یکی از پردرآمدترین بخش های اقتصاد جهانی می باشد. این صنعت را بسته به هدف گردشگر، به انواع مختلفی طبقه بندی کرده اند که طبیعت گردی یکی از آنهاست. با توجه به اینکه طبیعت گردی در حال حاضر، بخش کوچکی از کل صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است؛ اما از نرخ رشد بسیار بالایی برخوردار می باشد. در این مقاله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل AHP، به شناسایی مناطق مستعد طبیعت گردی در شهرستان ایلام پرداخته شده است؛ به همین منظور، لایه های اطلاعاتی ای شامل نقشه های سطوح ارتفاعی، پهنه بندی شیب، پوشش گیاهی، چشمه های معدنی، راه های ارتباطی، منابع آبی و اماکن رفاهی و اقامتی، تهیه شد و در محیط GIS تصحیح خطا گردید. اعمال وزن های مناسب نیز در محیط نرم افزار Expert choice انجام شد؛ سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط GIS، پهنه های مناسب، شناسایی و اولویت های برتر جهت توسعه طبیعت گردی در شهرستان معرفی گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد مناطقی که جاذبه بالایی دارند بیشتر در شمال و مرکز تا جنوب شرقی شهرستان واقع هستند و از پوشش گیاهی و جنگلی، منابع آبی و شرایط مناسب اقلیمی برخوردار می باشند. مناطق با جاذبه پایین هم بیشتر در جنوب و غرب شهرستان قرار دارند و از نظر داشتن جاذبه های طبیعی، ضعیف ارزیابی شده اند. در پایان نیز تدوین یک برنامه مدیریتی مناسب جهت حفاظت از جاذبه های طبیعی شهرستان و تبلیغات مناسب جهت هدایت گردشگران به سوی مسیرهای گردشگری پیشنهاد شده است تا صنعت گردشگری در منطقه توسعه یابد.
مردم، رسانه های جریان اصلی و مصرف رسانه های نوین؛ پیمایش مصرف، اعتماد، رضایت و مشارکت رسانه ای شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از انقلاب ارتباطات و اطلاعات و ظهور رسانه های نوین، انحصار رسانه های جریان اصلی از دست رفت و مردم با ابزارهای بسیار متنوع تری روبه رو شدند. پژوهش حاضر، به پیمایش مصرف و میزان اعتماد و رضایت و مشارکت رسانه ای شهروندان تهرانی می پردازد که با ابزار پرسشنامه بسته در میان مناطق مختلف تهران انجام شده است. پیمایش نشان می دهد که استفاده رسانه های جریان اصلی روزنامه، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری در میان افرادی با ویژگی های شخصی متفاوت چندان تفاوتی با هم ندارد اما افرادی با تحصیلات بالاتر یا سن پایین تر به طور معنی داری متفاوت از دیگران رسانه های نوین را مصرف می کنند. همچنین پیمایش مشخص می کند که مصرف رسانه های نوین در میزان زمان مصرف رسانه های جریان اصلی اثرگذار بوده اما در میزان رضایت یا اعتماد یا اثرگذاری آن ها چندان نقشی نداشته است.
غربی زدایی سینما؛ لزوم بازاندیشی در شیوه های اندیشیدن، نظریه پردازی و فیلم سازی غیرغربی (با تأکید بر سینمای عباس کیارستمی)*(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
111-148
حوزههای تخصصی:
در دهه پنجاه میلادی، فیلم های متمایز غیرغربی، توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرد. ازآن پس، رویکردهای مطالعاتی متفاوتی برای شناخت و تحلیل این فیلم ها و نیز مقاومت در برابر سینمای غرب به وجود آمد، ازجمله می توان به «سینمای سوم»[1]، «سینمای دیاسپوریک»[2]، «سینمای پسااستعماری»[3]، «نظریه امپریالیسم رسانه ای»[4] و... اشاره کرد. نگارندگان معتقدند این رهیافت ها در طی زمان، با توجه به تغییرات سیاسی، اقتصادی، ارتباطی به خصوص بالا رفتن سواد رسانه ای [5] ، ایجاد و گسترش شبکه های توزیع رسانه ای و... دیگر آن کارآمدی سابق را ندارند. در این مقاله کوشش شده با مرور و کنکاش در این رویکردها، آن ها را نقد، و با بررسی وضع موجود در جریان های مختلف مطالعات سینمایی، لزوم بازاندیشی در این رویکردها را تبیین کنیم. در این پژوهش نظری، که با روش مونتاژ و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، در پی آنیم که لزوم عبور از دوقطبی رایج غرب/دیگری[6] را که مبنای نظری جریان های پیشین مقاومت در برابر غرب در طول تاریخ سینما است، یادآوری کنیم و نشان دهیم غربی زدایی مطالعات فیلم[7] به عنوان روشی نوخاسته برای مقاومت در برابر سینمای غرب چگونه هدف خود را مرکززدایی[8] از غرب قرار داده است نه طرد غرب یا جابه جایی مرکزها. با غربی زدایی مطالعات فیلم درمی یابیم سینمای غرب نیز سینمایی است در کنار سینماهای دیگر که هویت و ارزش دارد و در دنیای چندکانونی و چندفرهنگی حاضر می تواند حضوری زایا، پویا و عادلانه داشته باشد. نظریه پردازان معاصر فیلم قبل از نقد و تحلیل هر فیلم لازم است زمینه فرهنگی آن را بشناسند تا بتوانند به درک نزدیکی از هویت خاص آن نائل آیند. در این پژوهش سینمای عباس کیارستمی از منظر غربی زدایی بررسی شده است. کیارستمی با تکنیک هایی همچون کندی ریتم، نماهای طولانی، استفاده حداقلی از موسیقی و دیگر تکنیک ها، توانسته است تفاوت فیلم های خود را با فیلم های غربی به رخ بکشد؛ همچنین با الهام شعر ایرانی (کهن و معاصر)، نمایش های آیینی (همچون تعزیه)، و دیگر آثار فرهنگی ایرانی اسلامی، توانسته است به سینمایی دست یابد که هدفش، برخلاف سینمای رایج که سرگرمی است، وادار کردن مخاطب به اندیشیدن است. * این مقاله مستخرج از پایان نامه دکتری سید عماد حسینی با عنوان «رهیافت غیرغربی به مطالعات فیلم» در دانشگاه هنر اصفهان است. [1] Third Cinema [2] Diasporia cinema [3] Post colonialism cinema [4] Media imperialism theory [5] Media literacy [6] West/Other [7] De-Westernizing Film Studies [8] Decentralization