فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
24 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اعتباریابی و ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ما بودن بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد متأهل در استان سیستان و بلوچستان بود که از این جامعه 314 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ما بودن (تاپکیو یوزر و همکاران ،2021)، مقیاس کیفیت زناشویی تجدید نظر شده( باسبی و همکاران، 1995) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی(پاینز، 1996) بود. از تحلیل عاملی تاییدی، روایی محتوایی و روایی همگرا و واگرا برای بررسی روایی پرسشنامه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نتایج تحلیل عاملی تأییدی برازندگی مدل و ساختار روابط درونی گویه ها را تأیید کرد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و روش بازآزمایی استفاده شد که نتایج به ترتیب(95/0 ، 68/0) نشان داد پرسشنامه ما بودن از ثبات درونی و پایایی مطلوبی در نمونه ایرانی برخوردار است. برای بررسی روایی همگرا از مقیاس کیفیت زناشویی تجدید نظر شده و برای بررسی روایی واگرا از پرسشنامه دلزدگی زناشویی استتفاده شده که نتایج به ترتیب(73/0 ، 59/0-) نشان داد پرسشنامه ما بودن از روایی ملاکی مطلوبی برخوردار است.
فرهنگ ملی و چالش های پیش روی توسعه با تأکید بر فساد اداری (تحلیل تطبیقی متغیر محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
645 - 674
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه های توسعه با چالش های جدی به خصوص در کشورهای درحال توسعه روبه رو می باشد. یکی از این چالش ها فساد اداری است. همه کشورها از سطحی از فساد رنج می برند. وقتی بحث از دلایل فساد می شود، فساد را مسئله ای چند سطحی می دانند که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد. این عوامل در تعامل با یکدیگر موجب شکل گیری انواعی از فساد در جوامع می شوند. در این میان نقش فرهنگ در کاهش یا افزایش فساد در میان نظریه پردازان مناقشه برانگیز شده است. این مقاله تلاش دارد به رابطه و تأثیر شاخص های فرهنگ ملی بر ادراک فساد در میان کشورهای هدف بپردازد. هدف تحقیق با تأکید بر نظریه هافستد بررسی تأثیر ابعاد مقوله های فرهنگ ملی بر ادارک فساد در میان کشورهای منتخب می باشد. این تحقیق به روش تطبیقی از نوع متغیرمحور می باشد. در این تحقیق از داده های ثانویه موجود از 80 کشور دنیا استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی میان شاخص های فرهنگ ملی و ادراک فساد بیانگر معناداری رابطه فاصله قدرت، فردگرایی، آینده گرایی، خویشتن داری، و قطعیت با ادراک فساد در کشورهای هدف می باشد. همچنین رابطه ای معناداری میان مردگرایی و ادراک فساد مشاهده نگردید. تحلیل چندمتغیره بیانگر این است که متغیر فاصله قدرت (Beta=0/42) و آینده گرایی (Beta=-0/36). بیشترین تأثیر و عدم قطعیت کمترین تأثیر را بر ادراک فساد دارند. متغیرهای فرهنگی به کار گرفته شده توانسته اند 66 درصد از تغییرات متغیر وابسته (ادراک فساد) را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچند فرهنگ ملی مقوله ای محوری در کاهش چالش های توسعه به خصوص مسئله فساد می باشد ولی باید به متغیرهای دیگر ازجمله متغیرهای اقتصادی و تأثیر همزمان آنها توجه داشت؛ زیرا با کنترل متغیر درآمد سرانه کشورها تنها دو متغیر فرهنگی فاصله قدرت و متغیر فردگرایی همچنان تأثیر معناداری بر متغیر ادراک فساد داشتند.
تحلیل جایگاه مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در جامعه شناسی آکادمیک ایران (دهه های 1330 و 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از جایگاه مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که در دهه 1340 ذیل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شروع به کار کرد، در جامعه شناسی آکادمیک ایران پرسشی بنیادین است؛ چرا که در اکثر بررسی های صورت گرفته درباره مؤسسه، جامعه شناسی به مثابه علمی وارداتی و بی نسبت با زمینه اجتماعی ایران ترسیم شده است. از سوی دیگر در پاسخ به این پرسش نه تنها می توان جریان های جامعه شناسی ایران را از هم تمییز داد، بلکه می شود ریشه ها و علامت های ناتوانی و رنجوری علوم اجتماعی ایران معاصر را نیز شناخت. در این مقاله به روش تاریخ انتقادی و مطالعه اسنادی نشان می دهیم تحلیل این جایگاه، جز از مجرای فهم میدان اجتماعی که مؤسسه در درون آن شکل گرفته امکان پذیر نیست. در این راستا بیشتر تحلیلگران به تاریخ نگاری جامعه شناسی آکادمیک در ایران و آن هم بی نسبت با مواد و مصالح این تاریخ پرداخته اند؛ چرا که آن چنان که نشان خواهیم داد، اینان بیشتر به امکان یا امتناع علوم اجتماعی در ایران می پردازند و نه جامعه شناسی آکادمیک ایران. مؤسسه آکادمیک مطالعات و تحقیقات اجتماعی از دل پرسش ها و ضرورت های اجتماعی ایران برآمده و گام هایی که در راه تولد جامعه شناسی در ایران برداشته در پی پاسخ به همین پرسش ها و ضرورت ها بوده است. تحقیق ما نشان می دهد دیدن عوامل خارجی به تنهایی نمی تواند بازگوکننده حقایق تاریخی جامعه ایران معاصر باشد. .
بازنمایی تحولات نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران در مطبوعات از 1300 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
نام گذاری و بازنام گذاری یکی از جنبه های هویت بخشی به فضا است. این مقاله تحولات بازنمایی نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران را در آیینه مطبوعات در طول یک سده مورد بررسی قرار داده است و تلاش شده تا تولد و نقاط اوج نامگذاری ها و بازنامگذاری ها در گرایش های مختلف را نمایان سازد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های این پژوهش از تمام شماره های چاپ شده روزنامه اطلاعات که حدود یک قرن چاپ آن تداوم داشته جمع آوری و پس از جمع آوری متون مرتبط با نام گذاری، داده ها طبقه بندی و تحلیل محتوا شدند. نام گذاری ها و بازنام گذاری ها بیش از هر چیز تابع قدرت و از طرفی تحولات اجتماعی و سیاسی هستند. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که طی صد سال اخیر نام هایی با گرایش سیاسی بیشترین فراوانی را داشتند به شکلی که نام شخصیت ها یا وقایع سیاسی بعد از تغییرات ساختاری، به سرعت آماج حمله قرار گرفته است. در واقع اولین قدم بعد از تغییرات ساختاری، محو و ازبین بردن نام شخصیت ها و وقایع متناسب با نظام ارزشی گذشته است و بعد از این نام های همسو با ایدئولوژی وقت هستند که باید هم بر بستر بزرگ خیابان ها و معابر شهری و هم در خاطرات جمعی ثبت شوند به عبارتی؛ ایدئولوژی وقت خواهان تحریم هویت نظام گذشته و روی کار آوردن هویتی جدید است که این را با بذل توجه به برخی از نام ها و محو نام های ناهمسو با خود نشان میدهد.
برهمکنش مردم و سیاست های محیط زیستی، یک مطالعه کیفی از درگیری بومیان اطراف مناطق حفاظت شده با محیط بانان در پارک ملی بوجاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود و دسترسی آسان منابع در مناطق طبیعی، عامل پرانگیزه ای برای بهره گیری مداوم بومیان و مقاومت آنان در برابر امر حفاظت است. دولت و سازمان محیط زیست، در راستای توسعه پایدار و به منظور انتفاع عمومی نسل حاضر و آینده، به دنبال کنترل بهره برداری بیشتر شکارچیان به این منابع ، سعی در حفاظت از آنها دارد. پژوهش حاضر به روش کیفی _ اکتشافی و با استفاده از روش تحلیل مضمون شش مرحله ای براون و کلارک[1] (2013) صورت گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق بود که اطلاعات از بومیان اطراف پارک ملی بوجاق از توابع بندرکیاشهر (استان گیلان) بودند. جامعه هدف تحقیق شامل 10 نفر بومی مرد با سابقه صیادی است. نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انجام شد. در این مسیر از مشاهده مشارکتی نیز استفاده شد. یافته های تحقیق شامل هفت مضمون به این شرح است: پروبلماتیک اشتغال، احساس تبعیض، میراث پنداری، میراث زدایی، همبستگی/مقاومت درونی، مشکلات حفاظتی و مدیریتی و مدیریت تأثیرگذاری صحنه. نتایج نشان می دهد که بومیان باور دارند که سیاست گذاری سازمان محیط زیست، منابع صید و شکار را کاهش داده است و نیز زیست و زندگی اقتصادی و اجتماعی آنان را مخاطره آمیز کرده است. آنها برای حفظ معیشت در برابر این سیاست گذاری ها ایستادگی می کنند. این قضیه، منجر به مقاومت در برابر محیط بانان در منطقه شده است. چنین برهمکنشی در طی دو دهه اخیر، هر دو سو را به صلحی مسلح سوق داد. فرایندی که در آن از میزان تنش های انسانی کاسته شده است، اما محیط زیست بیشترین آسیب را دیده است. [1] Braun & Clarke
طراحی الگوی راهبردی کارآفرینی اجتماعی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
149 - 175
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی، به عنوان یک پدیده جهانی با به کارگیری رویکردهای نوآورانه برای حل مشکلات اجتماعی، بر جامعه تأثیر می گذارد. داشتن تعهد به طبیعت و اصول پایداری و تأکید بر حفظ محیط زیست، به عنوان بخشی از راهبرد کارآفرینان در حوزه اجتماعی محسوب می شود. این پژوهش براساس هدف، کاربردی-توسعه ای است و ازلحاظ گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، از روش کیفی فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولسکی و باروسو (2007)، استفاده شده است.برای گردآوری اطلاعات، مقاله های مرتبط در بازه زمانی 2015 تا 2022 از از پایگاه داده های الکترونیکی ازجمله: Emerald, ScienceDirect, Springer,Sage و پایگاه تخصصی مگ ایران، ایران داک، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی بررسی شد. با استفاده از روش فراترکیب، در عین توجه یکپارچه به تمام ابعاد کارآفرینی اجتماعی، شاخص هایی که ازنظر پژوهشگران در شکل گیری کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر محیط زیست مؤثر هستند، شناسایی شدند. در این پژوهش، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های هفت گانه سندلوسکی و باروسو، الگوی نهایی کارآفرینی اجتماعی شناسایی شد. در راستای استخراج داده ها از متون، با توجه به مطالعه گسترده ادبیات کارآفرینی اجتماعی، اقدام به کدگذاری اولیه و استخراج مفاهیم و مقوله ها شد. پس از کنار هم قراردادن و ادغام شاخص های به دست آمده در مرحله فراترکیب، درمجموع 24 کد اولیه و 6 تم و 3 مقوله شامل عوامل زیرساختی (حمایتی و ساختی)، عوامل شناختی (مهارتی و شخصیتی) و راهبرد زیست محیطی (جهت گیری زیستی و رفتار زیست محیطی) شناسایی شد. این مقاله می تواند بینش های ارزشمندی را در زمینه غنی شدن ادبیات کارآفرینی اجتماعی دهد و با حمایت راهبردی دولت از فعالیت های کارآفرینی اجتماعی مانند سیاست کاهش مالیات برای فعالیت هایشان، آنها را از درجه مطلوبیت شناختی و امکان سنجی بالایی برخوردار سازد.
بر ساختن مدلی برای فهم «طرد/شمولیت» در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 79
حوزههای تخصصی:
بدون ارجاع به نئولیبرالیسم شهری، جامعه توده ای و دموکراسی شهری در ایران، و اینکه چگونه گروه های بی صدا/کم قدرت از چرخه سیاستگذاری شهری حذف می شوند، نمی توان تصویر معتبری از رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری به دست داد. نگاهی انتقادی به بسترهای سازنده شهر لازم است تا بتوان مکانیسم های طردکننده را رویت پذیر کرد که تاکنون مورد غفلت بوده است. در این مقاله به مدد نظریه زمینه ای، سعی شده مدلی از دل داده های کیفی و کمی گردآوری شده از تجربه زیسته، تحلیل محتوا و تحلیل مضمونی برای گردآوری داده های تاریخی، داده های ثانویه و آمار موجود و محتوای روزنامه ها، برساخته شود تا چگونگی طرد اجتماعی گروه های مختلف را توضیح دهد.
وضعیت ساخت یافته هم پیوند بین بسترهای «جامعه نامتکثر»، «دموکراسی شهری توده ای» و «اقتصاد سیاسی نئولیبرال شهری»، تعیین کننده ترین امر در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری هستند که عموماً منافع گروه های ذی قدرت را تامین و نیازها و اقتضائات گروه های بی صدا/کم قدرت را نادیده می گیرد و بدین سان نابرابری های اجتماعی-اقتصادی ساخت یافته را بازتولید و تشدید می کند. وجود جامعه مدنی تضعیف شده و همراستایی منافع مدیریت شهری با طبقه ملاک شهری نیز از مهمترین ویژگی های رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری در کلانشهر تهران است.
بررسی اثرات سرمایه اجتماعی بر فساد مالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 160
حوزههای تخصصی:
فساد مالی یکی از مهمترین علل تضعیف رشد و توسعه اقتصادی است. بانک جهانی موضوع حکمرانی خوب را به عنوان سرلوحه سیاست های اقتصادی دولت ها بویژه در کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه مطرح کرده است. یکی از مهمترین شاخصه های حکمرانی خوب نیز مبارزه و ریشه کنی فساد است. اهمیت مبارزه با فساد موجب شده طی سالهای اخیر مطالعات گسترده ای در باب عوامل اثرگذار بر کنترل فساد مالی انجام شود.
هدف مقاله حاضر بررسی اثرات سرمایه اجتماعی بر فساد مالی در ایران است. برای این منظور پس از برآورد فازی سرمایه اجتماعی و فساد مالی در ایران، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) برای برآورد رابطه بلندمدت مدل فساد مالی استفاده شد. نتایج نشان می دهد کشش فساد مالی نسبت به سرمایه اجتماعی طی دوره 1399-1360 منفی و معادل 0.52- درصد است. این یافته تاییدی بر این واقعیت است که در بلندمدت با تقویت سرمایه اجتماعی در کشور، حجم فساد مالی کاهش خواهد یافت.
هستی شناسی معتاد: نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد به این پرسش ها پاسخ بدهدکه معتاد چیست؟و چه عاملی باعث می شود که معتادان بهبودیافته، دربهبودی بمانند؟روش مطالعه پدیدارشناسانه و نظری است. داده ها با روش های کیفی و اسنادی-مطالعاتی جمع آوری شده اند. نمونه ها در مشاهده مستقیم جلسه های معتادان درحال بهبودیNA وکنگره60، جلسه های خانواده های معتادان در همسفران، نارانان و سیمانان، جلسه های گروه درمانی کلینیک تخصصی ترک اعتیاد ثامن بودند. نمونه ها در مصاحبه عمیق معتادان بهبودیافته، روانشناسان بالینی، روانپزشکان ومددکاران اجتماعی فعال در کمپ های چیتگر، ندای آرامش و وردیج و کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد بودند. نتایج تحقیق نشان می دهند که معتاد قبل از معتاد شدن «بیماری ذهنی اعتیاد» دارد و از رویارویی با زندگی می گریزد، به عبارتی او «کاهل» لویناس است. بر اساس نتایج تحقیق «نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد» را طرح کردیم. بر اساس این نظریه معتاد «بیماری ذهنی اعتیاد» را از شبکه روابط اجتماعی معیوبی که در آن قرار داشته، کسب کرده است و برای ماندن دربهبودی باید در شبکه روابط اجتماعی جایگزینی از معتادان بهبودیافته قرار بگیرد.
الگوهای فضایی اشکال مصرف جمعی و خودفراهم سازی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف، فعالیتی اجتماعی و کرداری روزمره است که با نمادها و علائم خاص خود، نمایانگر سبک زندگی، تمایلات، تفکرات و ایدئال ها است. امروزه مصرف فراتر از برآوردن نیازها است و به یکی از عناصر اصلی «هویت یابی» تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت و تحلیل الگوهای فضایی مصرف (خودفراهم سازی، جمعی و مختلط) در شهر تهران است.روش مطالعه کمی و محدوده مورد مطالعه کلان شهر تهران است. داده ها از طرح گونه شناسی فرهنگی، اجتماعی و هویتی محله های شهر تهران و شناسایی الگوهای همسایگی و اجتماعات محلی در سال 1396 (با 12000 نمونه و 105 محله به تفکیک مناطق 22گانه) گردآوری شد. داده ها در قالب نقشه با استفاده از GIS و GeoDa تجزیه و تحلیل شدند.الگوی مصرف در حوزه سلامت، بهداشت و درمان مناطق تهران بیشتر مبتنی بر مصرف جمعی است. براساس الگوی مصرف حوزه آموزش و توانمندسازی، 49 درصد مصرف جمعی و 35 درصد دارای مصرف خودفراهم سازی هستند. پراکنش فضایی میزان مصرف خودفراهم سازی آموزش و توانمندسازی خوشه ای است. توزیع و تحلیل فضایی، تفاوت و نابرابری را میان بخش جنوبی و شمالی شهر نمایان می کند. به علاوه، محله ها به صورت خوشه ای و با توجه به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان در کنار گروه های مشابه قرار گرفته اند.بافت اجتماعی و فرهنگی محله های شهر تهران براساس مصرف خودفراهم سازی و جمعی در شهر تهران دارای تنوع گسترده است و سه نوع تنوع در این نوع پهنه بندی به خوبی آشکار است: تنوع جغرافیایی در کلیت شهر؛ تنوع جغرافیایی ناشی از قدرت اقتصادی و پایگاه اجتماع محله ها و تنوع درون منطقه ای.
مطالعه جامعه شناختی تاثیر رسانه بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات رسانه ها و گسترشرسانه های اجتماعی منجر به شکست انحصار دولت ها در این عرصه شده است. رسانه ها در کنار ارتقا سطح آگاهی های عمومی، کمک به درک مناسبات اجتماعی و آشکار کردن تبعیض های موجود، باعث افزایش سطح انتظارات شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر رسانه اعم از رسانه های سنتی و نوین بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری افراد بالای 15 سال تالش های ساکن استان گیلان هستند. حجم نمونه 430 نفر است که با فرمول کوکران تعیین شده است. ابزار گردآوری داده پرسشنامه و روایی ابزار تحقیق با روش اعتبار صوری و تحلیل عامل تاییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی مجازی تاثیر مثبت بر قوم گرایی سیاسی دارد؛ ولی بین قوم گرایی سیاسی با رسانه های داخلی، مذهب، تحصیلات، سن و جنسیت رابطه معنادار وجود ندارد. قوم گرایی سیاسی تحت تاثیر کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی در بین قوم تالش در حال افزایش است. برخلاف گذشته که رسانه های داخلی قوم گرایی سیاسی را تعدیل می کرد، بی توجهی از بازنمایی مناسب قوم تالش باعث شده است که این رسانه تاثیری بر تالش ها نداشته و حتی تفاوت مذهبی نیز نتوانسته است تغییری در این متغیر ایجاد کند.
کاوش پدیدارشناختی در تجارب خانواده های اهداکننده عضو: از تصمیم گیری تا پیامدهای اهدای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
29 - 56
حوزههای تخصصی:
تجربه مرگ مغزی و اهدای عضو، فرایند پیچیده ای برای خانواده های اهداکننده عضو است که سبب شده است این خانواده ها در موقعیت ویژه ای قرار بگیرند. هدف مطالعه حاضر، واکاوی تجربه زیسته خانواده های اهداکننده عضو است. مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی استعلایی انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند و معیار، 17 خانواده اهداکننده عضو انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تبدیل گفت وگوها به متن، داده ها با استفاده از روش تحلیل موستاکاس کدگذاری و تفسیر شد. داده های گردآوری شده در قالب سه مضمون اصلی و ده مضمون فرعی تحلیل شدند. مضامین اصلی و خرده مضمون ها عبارت اند از: برزخ تصمیم گیری (تنش های درونی خانواده، فشار زمان، تصمیم سخت، دوراهی عقل و احساس، تصمیم گیرنده کاریزماتیک )، بازخورد اجتماعی (انگ زدن، بازخورد مثبت و طرد اجتماعی درون زاد)، رضایت قلبی (کسب آرامش، آرزوی اهدا شدن، باور به تصمیم خود و خوشحالی ناشی از اهدا). نتایج نشان می دهد خانواده های اهداکننده عضو بعد از شنیدن خبر مرگ مغزی و درخواست اهدای عضو، شرایط بسیار سختی را برای تصمیم گرفتن به اهدا تحمل می کنند؛ زیرا با تنش های خانوادگی و عقلی و احساسی روبه رو می شوند. همچنین اهدای عضو، بازخوردهای مثبت و منفی را در جامعه در پی داشته است که گاهی موجب ناراحتی و یا افتخارشان شده است. اما به طور کلی مشارکت کنندگان از عملی که انجام داده بودند، ابراز خوشحالی می کردند و رضایت قلبی داشتند.
تجربه زنان روستایی از توانمندسازی اقتصادی با تکیه بر صندوق اعتبارات خرد (مورد مطالعه: روستای روح آباد شهرستان زرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
193 - 234
غالبا صندوق های اعتباری خرد زنان روستایی به عنوان یکی از سازوکارهای مهم جهت توانمندسازی در نظر گرفته می شوند. در این مطالعه تلاش شده است ابعاد توانمندساز و چالش های این صندوق ها براساس تجربه زنان بهره مند از این اعتبارات و همچنین راهکارهای پیشنهادی آنها برای کاهش یا تعدیل وجوه چالش آفرین این فعالیت ها شناسایی و مورد بحث قرار گیرند. بر این اساس پس از مشاهده ی مشارکتی میدان مورد مطالعه، مصاحبه های عمیق با ده زن روستای روح آباد شهرستان زرند انجام شد. زنان مورد مطالعه در این پژوهش حداقل دو و حداکثر 5 سال سابقه ی عضویت در صندوق روستای خود را دارا بودند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها به وسیله نرم افزار maxqda و با تکنیک تحلیل تماتیک ذیل سه مقوله اصلی ابعاد توانمندساز،چالش ها و راهکارها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مضامین به دست آمده در بخش ابعاد توانمندساز به توانایی جذب سرمایه گذار، افزایش قدرت چانه زنی، افزایش سرمایه اجتماعی و حذف واسطه ها اشاره می کند. یافته های بخش چالش ها نیز تحت دو عنوان فرعی چالش های فردی و ساختاری مورد شناسایی قرار گرفتند و در نهایت افراد مصاحبه شونده به راهکارهایی از جمله توانمندی خلاقیت محور ، گسترش حمایت های مالی، الویت ابزار تولید و تقسیم کار و برون سپاری برخی وظایف تولیدی جهت بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی اشاره کردند.
ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
158 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدل توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی انجام شد. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و به لحاظ روش شناسی، کیفی به روش تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه و مسئولین باسابقه در آموزش وپرورش بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه های محقق ساخته و اسناد و مدارک علمی استفاده شد. در بخش تحلیل داده ها، از کدگذاری نظری مبتنی بر تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شد. همچنین برای سنجش اعتبار یافته ها، از روش بازآزمون و اعتبارسنجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم مقطع متوسطه شامل مؤلفه های شناختی-فردی (مانند خودشناسی و دانش موضوعی)، اجتماعی (مانند توسعه نگرشی و علایق)، و مدیریتی-رهبری (مانند توسعه مدیریت کلاس و رهبری در محیط آموزش) است. همچنین، ابعاد تأثیرگذار شامل معلم (مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی و مهارت ارتباطی)، مدیریت مدرسه (حمایت مدیریت و رهبری مشارکتی)، و برنامه درسی (محتوای درسی و فرصت یادگیری) بودند. ابعاد تأثیرپذیر شامل توانمندسازی علمی، تفکری و عملکردی و یادگیری مشارکتی و نظارت محور بود. از طرفی، موانع پیاده سازی شامل چالش های آموزشی و مدیریتی شناسایی شدند. نتیجه گیری: مدل مفهومی طراحی شده در این پژوهش به عنوان چارچوبی جامع و معتبر برای توسعه حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه مبتنی بر نظارت بالینی معرفی شد که می تواند در بهبود عملکرد معلمان و افزایش کیفیت تدریس در این دوره تحصیلی تأثیرگذار باشد.
تدوین الگوی آموزش چند بعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
172 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، از نوع تحقیقات اکتشافی بود که ماهیت کیفی دارند. در این پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد و انجام مصاحبه، مولفه های الگوی مناسب آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه استخراج گردید. جامعه پژوهش شامل مسئولان اجرایی آموزش و پرورش (با داشتن حداقل 7 سال سابقه کار در سطوح مختلف حوزه های اداری و اجرایی آموزش و پرورش در سطوح مختلف وزارتخانه تا مدرسه با اولویت فعالیت در حوزه آموزش متوسطه) و متخصصان و برنامه ریزان آموزشی تعلیم و تربیت (با مدرک دکتری در رشته های فلسفه تعلیم و تربیت، مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و روانشناسی) استان مازندران بود که در بازه زمانی 1403-1402 مشغول به فعالیت بودند. بنابراین روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری هدفمند بود که در نهایت بر اساس اشباع نظری 12 نفر به عنوان نمونه شرکت کردند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد شرایط علی آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل علل علمی-آموزشی، علل اجتماعی-سیاسی، علل روانشناختی و علل معنوی-اخلاقی؛ شرایط زمینه ای آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل زیرساخت های اقتصادی، زیرساخت های آموزشی و زیرساخت های فرهنگی؛ شرایط مداخله گر آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل موانع آموزشی، موانع انسانی، و موانع اجتماعی-فرهنگی و موانع اقتصادی؛ پیامدهای آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی-اخلاقی دانش آموزان شامل پیامدهای علمی-آموزشی، اجتماعی-سیاسی، اعتقادی-اخلاقی و روانشناختی؛ راهبردهای آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی-سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان شامل راهبردهای آموزشی، راهبردهای اجتماعی-سیاسی و راهبردهای اعتقادی-اخلاقی و راهبردهای روانشناختی می باشند. نتایج دلفی فازی نشان داد تمامی مفاهیم مربوط به مدل پارادایمی آموزش چندبعدی با هدف ارتقاء عملکرد تحصیلی و با تاکید بر ساحت های تربیت اجتماعی- سیاسی، روانشناختی و معنوی- اخلاقی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دارای آستانه پذیرش بالای 7/0 بود و مولفه های شناسایی شده برای مدل پارادایمی تأیید گردید. نتیجه گیری: این الگو می تواند به عنوان راهنمایی برای برنامه ریزی آموزشی، بهبود زیرساخت های آموزشی و فرهنگی و نیز توسعه استراتژی های آموزشی و تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
نسبت سنجی اقتصادسیاسی دوره سازندگی در ایران با ویژگی های دولت توسعه گرای لفت ویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
171 - 193
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر می کوشد با روشی تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از داده های بدست آمده از منابع کتابخانه ای به کشف مهمترین عناصر و مولفه های اقتصادسیاسی دوران سازندگی در ایران(1376-1368) و نسبت سنجی آن با ویژگی های دولت توسعه گرا بر اساس متغیرهای دولت توسعه گرای لفت ویچ بپردازد.لفت ویچ پنج ویژگی وجود نخبگان توسعه گرا، قدرت بوروکراتیک و توانایی نهادی، استقلال دولت از طبقات اجتماعی، وجود جامعه مدنی ضعیف و بستر بین المللی مناسب برای توسعه کشور را برای دولت توسعه گرا ذکر کرده است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که مهمترین ویژگی ها و گزاره های حاکم بر دولت سازندگی و نخبگان حاکم این دوره عبارت بودند از: لیبرالیسم اقتصادی، توسعه گرایی اقتصادی، رئالیزم اسلامی در سیاست خارجی، پراگماتیزم و عمل گرایی، تکنوکراسی و فن سالاری، خصوصی سازی و تعدیل ساختاری و به همین دلایل فضای کلی دولت سازندگی دارای ویژگی های مشابه دولتهای توسعه گرا بوده است. دولت سازندگی دارای اقتدار بوروکراتیک و توانایی فنی-نهادی نسبتا بالا برای پیشبرد پروژه توسعه کشور بود، این دولت دارای استقلال بالایی از طبقات مختلف اجتماعی بود و روابط ویژه ای با طبقه سرمایه داری تجاری-صنعتی داشت. جامعه مدنی در این دوره هرچند روبه رشد اما نسبتا ضعیف ارزیابی می شود. متغیر بستر بین المللی توسعه علی رغم بهبود نسبت به دهه اول انقلاب اما در مقایسه با دولتهای توسعه گرای شرق آسیا نامطلوب ارزیابی می شود. این دولت کم و بیش واجد ویژگی های دولت توسعه گرای لفت ویچ است و این شباهت در متغیرهای وجود نخبگان توسعه گرا،استقلال نسبی دولت از طبقات و وضعیت جامعه مدنی بیشتر از متغیرهای اقتدار بوروکرتیک(توانایی نهادی و فنی)و بستر بین المللی مناسب برای توسعه بوده است.
موانع اقتصادی رشد و بقای شرکت ها و واحدهای دانش بنیان در استان خوزستان؛ یک مطالعه جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
289 - 326
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی چالش های اقتصادی شرکت های دانش بنیان و واحدهای فناور صورت پذیرفت بستر تحقیق حاضر استان خوزستان می باشد که بر اساس موضوع روش تحقیق، داده بنیاد انتخاب شد. مشارکت کنندگان تحقیق، نخبگان استان متشکل از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز، علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و دانشگاه آزاد گروه های علمی مرتبط با (صنعت، اقتصاد و فرهنگ) و مدیران شرکت های دانش-بنیان و واحد های فناور 44 نفر انتخاب شدند. نمونه گیری تحقیق نمونه گیری نظری و روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری صورت گرفت. یافته ها نشان داد شرایط عِلی چاش های اقتصادی شامل: بی ثباتی و لرزه های اقتصادی، نوسانات ارزی و پیش بینی ناپذیری بازار، هدایت نقدینگی به بازارهای غیرمولد، مشتری انحصاری دولت، هزینه های اقتصادی تحریم کشور، نظام بانکی ضد تولید، نبود زیرساخت ها و امکانات، اندک بودن تسهیلات، سود کلان وام های اعطایی، رشدنیافتن وام ها متناسب با تورم موجود، چند مرحله بودن پرداخت وام، اخذ تضامین سنگین بانکی، کمرنگ بودن نقش ارتباطی پارک ها و سرمایه گذاران خطرپذیر، نادیده انگاشتن بازاریابی در خوزستان؛ شرایط زمینه ای: تأخیر در پرداخت مطالبات شرکت های دانش بنیان، بنیه مالی ضعیف شرکت ها در اجرای پروژه، هزینه بر بودن ساخت محصولات؛ شرایط مداخله گر: تعارض منافع در بانک ها، کمبود های غیرفنی شرکت ها، آسیب ها کرونا؛ می باشد و از راهبردهای مقابله ای با چالش های اقتصادی شرکت های دانش بنیان:توسعه محصولات جانبی شرکت، تولید محصول با محوریت فروش به مردم، رده بندی اقتصادی شرکت ها، ایجاد تعاونی دانش، فراهم کردن فرصت برای ورود سرمایه گذار به شرکت می باشد. آنگونه که نتایج نشان داد زیست بوم اقتصادی خوزستان خارج از فضای کلی اقتصادی ایران نیست و شرایط کلی حاکم بر سیستم اقتصادی کشور کاهنده توسعه شرکت های دانش بنیان و واحدهای فناور می باشد.
پیش نیازها و پیشران های تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی اسلامی دو رکن اساسی «انسان سازی» و «تمدن سازی» جهت رسیدن به اهداف متعالی الهی، درخششی بی بدیل دارد و قرآن کریم هدف از بعثت رسولان را انسان سازی به عنوان نیل به هدف اصلی خلقت دانسته و ازاین رو تمدن سازی جهت ایجاد فضای مناسب برای تحقق انسان سازی اهمیت بسیاری دارد. از طرفی وجود ظرفیت های بی بدیل اسلامی در ابعاد گوناگون، مبین قدرت تمدن سازی اسلام در ابعاد جهانی است. در این میان، اندیشه ها و نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضوعات مختلف مبحث تمدن نوین اسلامی، یکی از مهم ترین و عمیق ترین مباحثی است که تاکنون مطرح شده و دارای ویژگی های منحصربه فرد در موضوعات تمدن پژوهی، تمدن سازی و آینده نگری جهان اسلام است؛ لذا در مقاله حاضر با تمرکز بر دیدگاه های ایشان سعی گردیده پیشران ها و پیش نیازهای تحقق تمدن نوین اسلامی با استفاده از آینده پژوهی گردآوری و موردبحث قرار گیرد. رویکرد این تحقیق اکتشافی - آمیخته بوده و در روش کیفی، ضمن بررسی اسناد و متون و مصاحبه با 7 خبره، با استفاده از روش تحلیل محتوا، پیشران ها و مؤلفه های تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری گردآوری شده است. در بخش کمی نیز از طریق پیمایش خبرگی و پرسشنامه، برای اعتبارسنجی و اولویت بندی هریک از پیش نیازها و پیشران های تحقق تمدن نوین اسلامی اقدام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، پیش نیازهایی چون آینده نگری در تمدن سازی، نظام سازی و تعالی الگوی مدیریت، اصلاح سبک زندگی و پیشران هایی مانند علم و فناوری، وحدت کشورهای اسلامی، معنویت از مهم ترین مواردی هستند که در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب بیان شده اند.
بررسی جامعه شناختی شبکه های اجتماعی در ایجاد رفتار جمعی نمایشی در فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
24 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر شبکه های اجتماعی در ایجاد رفتارهای جمعی نمایشی در فضاهای عمومی شهری است. رویکرد پژوهشی در این مطالعه کمی، روش پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد بالای 15 سال ساکن شهر کرمان است. بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 79/0استفاده شد.ساکن شهر کرمان است همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون استفاده شد.نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات نشان داد که میانگین تمامی گویه ها بالاتر از 3 (میانگین نظری) می باشد. همچنین مقادیر همبستگی بین مولفه های پژوهش با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در سطح متوسط و بالا می باشد. بیشترین مقدار همبستگی بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و رفتارهای جمعی نمایشی در بعد هراس اجتماعی (518/0R=) می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که میانگین هر یک از مؤلفه های شش گانه رفتار جمعی نمایشی (هراس اجتماعی، مُد اجتماعی، هوس جمعی، شیدایی اجتماعی، جنون اجتماعی و شایعه) در بین مردم بوشهر بیشتر از میانگین مورد انتظار است. به طوری که در جهان امروز هیچ جامعه ای نمی تواند ادعا کند که از تأثیرات ناشی از این بحران در امان خواهد بود ، لذا رسانه ها علی رغم اینکه باعث توسعه و تقویت انسجام در بسیاری از موارد می شوند، اما در جنبه فردی باعث توسعه و تقویت رفتارهای شیدایی و نامناسب اجتماعی فردی می شود.
انتخاب مدل مرگ و میر تصادفی برای جمعیت زنان و مردان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی هرچه دقیق تر نرخ فوت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل مرگ ومیر تصادفی کشور ایران با توجه به نتایج حاصل از مقایسه بین خانواده مدل های لی کارتر و خانواده مدل های توزیع سن در زمان فوت (ماکسیمم آنتروپی) برای زنان و مردان است. شایان ذکر است که یکی از نقاط قوت مدل سازی به کمک توزیع سن در زمان فوت، این است که به خوبی روند الگوی مرگ ومیر خاص سنی در ایران را نشان می دهد و پاسخگوی این سوال است که آیا الگوی مرگ در ایران ثابت است؟ باتوجه به هرمدلی که براساس معیارهای ارزیابی کمترین خطا را گزارش کند جدول عمر سال ۱۴۰۰ ایران معرفی و با عملکرد جداول عمر TD88-90 فرانسه و ILT1400 ایران مقایسه می شود. در این راستا از داده های واقعی مرگ ومیر ایران مربوط به سال ها ۱۳۹۰-۱۳۹۸ برای سنین 0-100 سال استفاده شده است. در نهایت نتیجه گیری شد مدل لی کارتر برای جمعیت مردان و مدل کوری برای جمعیت زنان ایران عملکرد بهتری داشته است. همچنین نتیجه گیری شد جداول موجود در ایران، نرخ مرگ ومیر بیشتری را گزارش می دهند و استفاده از جدول عمر ارائه شده در این مقاله می تواند برای قیمت گذاری محصولات بیمه ای و همچنین محاسبه دقیق تر شاخص های بیم سنجی (احتمال فوت) مناسب باشد.