فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و خودکارآمدی با عملکرد تحصیلی در درس علوم تجربی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 475 دانش آموز سال سوم راهنمائی از 10 مدرسه دولتی مشتمل بر مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و عادی دولتی انتخاب شدند و به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق، مقیاس «ارزیابی باورهای معرفت شناختی درباره علوم فیزیکی» و «مقیاس خودکارآمدی در علوم تجربی» بود. نتایج حاصل از محاسبه ضرائب همبستگی و تحلیل های رگرسیون چند متغیره نشان داد که روابطی پیچیده بین ابعاد باورهای معرفت شناختی و خودکارآمدی در درس علوم تجربی برقرار است. در این میان، مهم ترین عوامل پیش بینی کننده ابعاد خودکارآمدی دانش آموزان در درس مذکور، دو بعد پیچیدگی ساختار دانش و یادگیری تدریجی و تجمعی می باشد. یافته های پژوهش به وضوح مبین آن است که هر چه دانش آموزان ساختار دانش تجربی را منسجم تر و فرآیند یادگیری را تدریجی و تجمعی تر بدانند، خودکارآمدی بیش تر ی را در حل مسائل، آزمون و کاربرد این درس تجربه می نمایند. افزون بر این، تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی، قوی ترین عامل پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی است و ابعاد باورهای معرفت شناختی به طور عمده از طریق خودکارآمدی، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را در درس علوم تجربی پیش بینی می کنند.
شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
عوامل و موانع فرهنگی اجتماعی ازدواج مجدد افراد همسر از دست داده
حوزههای تخصصی:
تأملی معرفت شناختی بر جامعه شناسی آکادمیک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد نظر این مقاله «معرفت شناسی جامعه شناسی آکادمیک در ایران» است. در واقع، با نگاهی پروبلماتیک به این رشتة دانشگاهی، مقاله در پی تأملی در وضعیت آن برای فهم شرایطی است که منجر به تکوین یا عدم تکوین سنت فکری حاکم بر جامعه شناسی آکادمیک شده است. روش شناسی پژوهش کیفی است: ابتدا به شیوة استقرا از تکنیک مصاحبة عمیق با استادان منتخب بهره گرفته، سپس با استفاده از روش نظریة مبنایی دادههای خود را استخراج و به فراتحلیل نظرات استادان پرداخته است. یافته ها و مفاهیم مشترک در آرای استادان جامعه شناسی بیانگر آن است که ساختار جامعه شناسی آکادمیک در ایران از نظم و منطق خاصی برخوردار است، چنان که علی رغم فقدان پارادایم، سنت اندیشگی، مکتب، رویکرد و روشهای مطرح در جامعه شناسی جهانی، سازوکارهای بازتولید خود را درون این نظم ساختاری، کاملاً شناخته و با قدرت اعمال میکند، به طوری که قادر بوده کنشگران (استادان) آگاه این حوزه را با وجود دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد، آن گونه درون خود جذب و هضم کند که در راستای اهداف و ارزش های غایی ساختار هدایت شوند، یعنی پذیرش و توقف در منطق گذار به مثابة منطق حاکم بر ذهن کنشگران عرصة جامعه شناسی. «گذار» هم توصیف نامتعین وضعیتی نامطلوب است و هم بیان خوشبینانة رسیدن به آینده ای مطلوب و در هر حال روکشی ایدئولوژیک بر لحظة حال که خارج از دیدرس و نقد قرار می گیرد. تبلور این منطق را میتوان در پوزیتیویسم ناقص حاکم بر جامعه شناسی و ترویج فرمالیسم موجود مشاهده کرد.
بررسی مقایسهای نسل اول حقوق بشر جامعه مدنی غرب با مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع نگرش و تقسیم بندی حقوق بشر، نگرش نسلی به حقوق بشر است. در این رویکرد سه نسل از حقوق بشر مورد شناسایی قرار می گیرد: 1. نسل اول که ریشه و مبانی آن مقوله «آزادی» است. 2. نسل دوم که این نسل بندی و مفاهیم آن با مفهوم «برابری» است. 3. نسل سوم که ریشه و اساس آن بر مقوله برادری مبتنی بوده؛ بر مقایسه اومانیستی استوار است و با رویکرد و نگرش اسلامی کمتر سازگاری دارد.
هدف این تحقیق نقد و بررسی مواد یک تا 15 اعلامیه جهانی حقوق بشر، در ترازوی آیات قرآن است. روش تحقیق در این نوشته روش تحلیلی - اسنادی است.
نتایج مطالعه نشان داد که محورهای نسل اولی حقوق بشر در مواد ابتدایی تا میانه اعلامیه جهانی حقوق بشر، لزوما با مفاهیم اسلامی سازگاری کاملی ندارد بلکه در برخی موارد سازگار و در برخی موارد ناسازگار است. به زعم نویسنده، ریشه این ناسازگاری در نگرش اومانیستی حاکم بر مفاد حقوق بشری نسل اول است و اگرچه این نگرش در نسل های بعد نیز وجود دارد اما در نسل های بعدی که عمدتا رویکردی کل گرایانه و جمع گرایانه تر پیدا می شود و از محوریت انسان فاصله گرفته می شود؛ سازگاری ها هم افزون تر می شود.
بررسی نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در میان کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی شاخص های قدرت در خانواده به روش تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل تحقیقی میدانی است که به روش کیفی و به منظور شناسایی شاخص های مناسب برای مطالعه قدرت در خانواده در شهر تهران انجام گرفته است. در این مقاله، ضمن بحث درباره لزوم شناسایی شاخص ها، تبدیل آن ها به مفاهیم، و تبدیل مفاهیم به مقوله ها بر اهمیت استفاده از مشاهدات و مصاحبه های میدانی وسیع و نظام مند نیز تأکید شده است. همچنین عوامل مرتبط با شاخص های قدرت در خانواده، که از تنوع و فراوانی بسیاری برخوردارند، ازجمله رفتارهای کلامی یا غیر کلامی همسران گردآوری و طبقه بندی شده است. با طبقه بندی شاخص ها مقولات اصلی به دست آمده و هر مقوله با مفاهیم زیرمجموعة خود به قرار زیر مشخص شده است:
1. ارزش ها و نگرش ها (مفاهیم استقلال و آزادی)؛
2. پذیرش (مفاهیم اعتماد، احترام، و قدرشناسی)؛
3. رضایت مندی (مفاهیم راضی بودن و تحمل کردن)؛
4. نیازمندی (مفاهیم نیاز در حال حاضر و نیاز در آینده)؛
5. مالکیت و اختیارات (مفاهیم امکانات مالی و تصمیم گیری)؛
6. ارتباطات (مفاهیم مذاکره و مشاوره جویی)؛
7. همکاری (مفاهیم اشتراک مساعی و رابطه با بچه ها).
بررسی و مطالعه مکان یابی ساتراپی های هخامنشی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورخین یونانی مانند هردودت آغاز حکومت های وابسته قلمرو هخامنشی، ساتراپی ها را از دوره حاکمیت داریوش اول می دانند، در صورتی که اصطلاح ساتراپ از دوره کوروش و کمبوجیه نیز رواج داشته است؛ بنابراین اگر آغاز حیات امپراتوری هخامنشی را از سال 559 ق.م، سال به قدرت رسیدن کوروش دوم، و پایان آن را سال 332 ق.م، فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، بدانیم در این 227 سال توسعه قدرت سیاسی و نظامی امپراتوری هخامنشی تعدادی از کشورها و ملل زیر سلطه این امپراتوری به عنوان ساتراپ نشین هخامنشی تحت فرمان قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران قرار گرفته بودند. براساس یافته های مکتوب باستان شناسی در ایران و سایر سرزمین های ملل تابع، تعداد این ساتراپی ها در زمان های مختلف حاکمیت امپراتوری هخامنشی متفاوت بوده است. برای نمونه تعداد این ساتراپی ها براساس کتیبه بیستون و کتیبه تخت جمشید 23 ساتراپی، کتیبه مقبره داریوش در نقش رستم 30، و کتیبه داریوش کشف شده از شوش 27 ساتراپی است، حال آن که تعداد ساتراپی ها براساس مدارک مکتوب مصری دوره هخامنشیان مانند مجسمه داریوش و سنگ یادبودهای کانال سوئز 24 ساتراپی بوده است. براساس مطالعه متون تاریخی و بررسی یافته های جدید باستان شناسی، حاکمیت هخامنشیان در طول ظهور و سقوط امپراتوری در محدوده سرزمین آناتولی تعداد 7 ساتراپی: ساتراپی لیدی یا سارد در شمال غرب ترکیه، ساتراپی کیلیکیه در جنوب غرب ترکیه، ساتراپی ایونیه در شمال غرب، ساتراپی کاریه در غرب آناتولی، ساتراپی فریگیه هلسپونت به مرکزیت داسکیلیون در شمال غرب آسیای صغیر، ساتراپی اسکودرا یا مقدونیه در شمال غرب، و ساتراپی کاپادوکیه در شرق قابل اثبات است.
گونه شناسی مخاطبان و وظایف رسانه ها؛ رویکردی اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دهة 1930 و همزمان با پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی، تحقیقات در این حوزه آغاز شد و عناصر اصلی آن علم به دست آمد که به طور خلاصه عبارت اند از: تحلیل کنترل؛ تحلیل محتوی؛ تحلیل وسیلة ارتباطی؛ تحلیل مخاطب و تحلیل تأثیرات رسانه ها بر مخاطبان (معتمدنژاد، 1356، ص14). بنابراین، برای رسیدن به الگوی جامع در علوم ارتباطات اجتماعی، باید تک تک این عناصر را بررسی کرد و برای هریک، مدل مناسبی ارائه نمود. البته باید توجه داشت که به سبب تنوع جوامع و فرهنگ ها، الگوهای مربوط به هرکدام از آن ها نیز با هم متفاوت است و این تفاوت در نتیجه گیری ها مؤثر خواهد بود. ازاین رو، این مقاله قصد دارد «تحلیل مخاطب» را به عنوان مهم ترین عنصر این علم (محسنیان راد، 1369، ص367)، با نگاهی بومی و براساس ارزش های اسلامی بررسی کند و تعیین نماید که رسانه ها در جامعة اسلامی چگونه باید به مخاطبان خود نگاه کنند و آن ها را طبقه بندی نمایند؛ چرا که وجود اختلافات معنایی و بدفهمی ها موجب شده است که از مخاطب، انواع و اقسام طبقه بندی ها با رویکردهای مختلف پدید آید که گاه ممکن است نارس یا گمراه کننده باشد. این مطالعه با روش کتابخانه ای مخاطبان جهانی را برای یک رسانة اسلامی مورد تحلیل قرار داده و با برگزیدن معیار «ایمان و عمل صالح» در نتیجة آن به هشت طبقه از مخاطبان دست یافته است. سپس، تفاوت جامعة مؤمنان را با جامعة غیرمؤمنان برشمرده و مسیر هریک را مشخص کرده است. در نهایت، نیز نسبت خود رسانة اسلامی با مخاطب، تعیین شده است که براساس آن، نحوه تعامل رسانه نسبت به هر دسته از مخاطبان معلوم می گردد.
تحلیل محتوای دیوارنویسی های کلاس های درس دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"بشر از دیرباز برای بیان آرزوها، خواسته ها، دیدگاه ها، تبلیغات، ناکامی ها و به طور کلی به جا گذاشتن اثری از خود (یادگاری ها) مطالبی را بر دیوارها درج کرده تا دیگران را به خواندن و شنیدن حرف های خود بر انگیزد؛ گر چه ممکن بود در این راه صدمات و خساراتی را به اموال عمومی و ابنیه ملی و تاریخی وارد آورد. امروز آسیب شناسان اجتماعی از دیوارنویسی به عنوان نوعی مساله اجتماعی یاد می کنند چرا که علاوه بر تخریب اموال عمومی گاهی موجب تشویش و هراس عمومی نیز می شود.
مقاله حاضر به منظور بررسی و شناسایی مطالب درج شده بر دیوار کلاس های دانشگاه شهید باهنر کرمان تدوین شده است. از آن جا که هدف اصلی پژوهش تحلیل محتوای نوشته های روی دیوارها بوده، سعی شده این مطالب در قالب مفاهیمی چون زندگی، عشق، ارتباط بین دو جنس (زن و مرد)، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، مسایل آموزشی دانشگاه به خصوص رابطه استاد و دانشجو و ... بررسی شود. مطالعه اعداد، ارقام، تاریخ ها، تصاویر، اشکال و ریشه زبانی اسامی از اهداف دیگر این پژوهش است که محقق جهت دست یابی به آن همت گمارده است.
روش تحقیق این مقاله مشاهده غیر مستقیم است بدین معنی که مطالب موجود بر روی دیوارها (شامل 2047 مطلب) پس از مشاهده، بر روی فیش هایی منتقل گشته، سپس با بهره گیری از تکنیک تحلیل محتوا، بر حسب موضوع طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها نشان داد که بیش ترین مطالب و مفاهیم اجتماعی، اشکال و تصاویر، اسامی، مطالب لاتین، تاریخ ها و اعداد در دانشکده فنی و مهندسی مشاهده شده و کم ترین آن در دانشکده پزشکی موجود می باشد. همچنین از بین تمامی مفاهیم ادبی و اجتماعی «عشق» بیش ترین فراوانی را در هر سه دانشکده به خود اختصاص داده است. به لحاظ فراوانی، پس از عشق، رابطه بین دو جنس، مسایل آموزشی (مانند امتحان، تقلب و انتقاد از استاد و ...) زندگی و امید به آن و تأکید بر هنجارهای قومی و اجتماعی در رتبه های بعدی قرار دارند."
تحول گفتمان توسعه سیاسى در ایران (از مشروطه تا خاتمى)
حوزههای تخصصی:
" این مقاله به بررسى سیر تحول گفتمان توسعه سیاسى در تاریخ معاصر ایران از پیروزى انقلاب مشروطه تا پایان دهه دوم انقلاب اسلامى مى پردازد. یافته هاى حاصل از یک پژوهش کیفى براساس روش تحلیل گفتمان و با استفاده از الگوى ترکیبى نورمن فرکلاف و تئون اى. ون دایک دست مایه این بررسى است که هشت دوره تاریخى (1285، 1312، 1320، 1331، 1352، 1358، 1371 و 1377 هجرى شمسى) را دربرمى گیرد.
مقاله حاضر نشان مى دهد که شاخص هاى توسعه سیاسى از قبیل آزادى، قانون گرایى، جامعه مدنى، کثرت گرایى، رقابت و مشارکت سیاسى در دوره نخست، یعنى در سال 1285 در نقطه مطلوبى قرار دارند. این وضعیت، ناشى از پیروزى انقلاب مشروطه و به ثمر نشستن مبارزات ملت ایران براى رهایى از استبداد تاریخى است. شاخص هاى مذکور در سال 1312 که حکومت مطلقه رضاشاه در شرف تکوین است، به شدت سقوط مى کنند؛ اما در سال 1320 تحت تاثیر تحولات سیاسى و اجتماعى، عدم اقتدار و کنترل حکومت مرکزى، تمایل شاه جوان به اصلاح تصویرذهنى مردم از حکومت استبدادى و مطلقه رضاشاه و بروز نوعى هرج ومرج سیاسى، منحنى مذکور بار دیگر صعود مى کند، اما در مقایسه با دوره اول و دوره چهارم (1331) در جایگاه پایین ترى قرار دارد. در سال 1331، بار دیگر شاهد نضج گیرى گفتمان توسعه سیاسى به ویژه در بعد استقلال طلبى و آزادى خواهى هستیم.
در دوره پنجم (1352) نیز همچون دوره دوم (1312)، منحنى توسعه سیاسى در نقطه حضیض قرار دارد، در حالى که وضعیت سال 1358 به سال 1320 شبیه است. به نظر مى رسد که رشد برخى شاخص هاى توسعه سیاسى در سال 1358 نیز ناشى از رهاشدگى اوایل انقلاب و بروز مطالبات اجتماعى است.
وضعیت سال 1371 از لحاظ توسعه سیاسى، مطلوب نیست. در این سال نیز گرچه مانند مقطع 1352 به نوسازى اجتماعى ـ اقتصادى توجه فراوان مى شود، اما بعد سیاسى و فرهنگى توسعه به شدت مورد غفلت قرار مى گیرد.
سال 1377 سال اوج گیرى گفتمان توسعه سیاسى است. در واقع تنها در این مقطع است که مفهوم «توسعه سیاسى» به طور مستقیم به کار مى رود، زیرا در مقاطع دیگر، ما اساساً با شاخص ها و مفاهیم توسعه سیاسى و نه اصطلاح و مفهوم آن روبه رو هستیم. گفتمان توسعه سیاسى در این سال حتى از نخستین سال پیروزى انقلاب مشروطه نیز جایگاه بالاترى دارد.
به طور کلى، سال 1377 نقطه اوج منحنى شاخص هاى توسعه سیاسى و سال 1312 نقطه حضیض آن است. به این ترتیب، مقاله حاضر با بررسى هشت دوره تاریخى، تصویرى کلى از جایگاه گفتمان توسعه سیاسى در یک قرن اخیر ایران ارائه مى کند.
"
تأثیر استفاده از رسانه ها بر احساس جوانان نسبت به حیات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی نقش رسانه ها در تکوین و تغییر احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی می پردازد. به این معنا که نوع و میزان استفاده از رسانه ها تا چه اندازه بر احساسات جوانان درباره دنیای پیرامونشان وجهانی که در آن زندگی می کنند نقش دارند. هدف اصلی تحقیق، شناخت نقش رسانه ها در تغییرات احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری آن کلیه جوانان (15 الی 29 ساله) ساکن شهر گرگان بوده اند؛ و حجم نمونه 400 نفر تعیین شده، که بر اساس چارچوب نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده نشان می دهد که نوع استفاده از رسانه ها با احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی رابطه معنی داری دارد؛ به طوری که هرچه اولویت نوع استفاده جوانان از رسانه های مدرن بیشتر باشد، احساس آن ها نسبت به حیات اجتماعی منفی تر می شود. همچنین بررسی رابطه میزان مصرف رسانه ای با احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی نشان داد که میزان استفاده از رسانه ها با احساس جوانان نسبت به حیات اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد.
من به کسی اعتماد ندارم: جستاری در پیامدهای اثر اینترنت بر رفتار کاربران ایرانی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که با گردآوری نمونهای پانصد و پنجاه نفری از کاربران ایرانی اینترنت، تهیه شده و نتایج آن نشان می دهد که ادراکهای جهان انسانها در میان کاربران ایرانی با واقعیت فاصله دارد. همچنین برقراری روابط کاربران با جنس مخالف میتواند پیامدهای منفیای بر زندگی فرد در جهان واقعی داشته باشد. توضیح آنکه، ویژگی رمز آلود روابط اینترنتی سبب میشود نوعی حس کنجکاوی در میان کاربران شکل بگیرد. کاربران می پرسند: کسی که من با او ارتباط برقرار می کنم چه شکلی است؟ قد او چقدر است؟ چند سال دارد؟ آیا از جنس مخالف است یا میخواهد مرا فریب دهد؟ در حال حاضر بیش از نیمی از کاربران خاور میانهای اینترنت در ایران زندگی میکنند و پژوهشها نشان میدهند که بیشتر این کاربران برای جذابیت عشق مجازی از اینترنت استقبال کردهاند. همچنین، این عشقها به نظر بیخطر میرسند و هرکسی وسوسه میشود برای تنوع این رابطه عجیب را تجربه کند. این مقاله اینگونه هویتهای مجازی را در بین کاربران مورد پژوهش قرار داده و نتایج آن را ارائه خواهد کرد.
روش تحلیل محتوا
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
مخاطب شناسی و نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه عوامل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر گفتمان رسمی بر روایت زنان از جنگ ایران و عراق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از تحقیقی با همین عنوان است که به بررسی روایات زنان از جنگ ایران و عراق در خاطراتشان از حیث چگونگی رابطه آنها با گفتمان رسمی جمهوری اسلامی می پردازد .فرضیه اصلی آن این است که زنان در روایت خاطراتشان از جنگ ایران و عراق تحت تأثیر گفتمان رسمی جامعه هستند ، و خود از این روند اطلاعی ندارند . در واقع دانش آنها از جنگ ، شکل گرفته از مفصل بندی گفتمان رسمی جامعه است . چارچوب نظری این مقاله برگرفته از آرای نورمن فرکلاف است ، که مفاهیم بنیادین نظرات وی استخراج و درباره آن بحث شده و سپس در بخش تلفیق نظریه و روش تحلیل انتقادی گفتمان ، مفاهیم استخراجی در تحلیل خاطرات زنان از جنگ بکار رفته است . به این منظور بخشی از خاطرات جنگ چهارتن از زنان که طی سالهای 59 تا 86 به صورت کتاب چاپ شده با این روش بررسی گردیده است .حاصل تحلیل انتقادی گفتمان این خاطرات ، مشاهده گزاره های متعدد گفتمان رسمی جمهوری اسلامی است که خود نشأت گرفته از گزاره های گفتمان غیر رسمی انقلاب اسلامی و گفتمان دینی است.