فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از دهة 1960 شاهد مطرح شدن فهرست های مختلف و متنوع ارزش های خبری در ارتباطات هستیم. در این مقاله، پس از بررسی تحلیلی-مقایسه ایِ فهرست های گوناگون ارزش های خبری در پنج دهة اخیر، فهرست منتخب و پیشنهادی نگارندگان که سعی شده، جامع فهرست های پیشین باشد، جهت تحلیل های پسینی ارائه می گردد. پس از آن نشان می دهیم، که مسألة ارزش های خبری در رسانه ها (فضای عملی ارتباطات) و علوم ارتباطات (فضای علمی ارتباطات) مبتنی بر نظریة استفاده و خشنودی در حوزة نظریه های مخاطب شناسی می باشد؛ سپس به تبیین بنیان های فلسفیِ نظریة «استفاده و خشنودی» پرداخته و در این راستا، نگاه انسان محورانه (اومانیسم) و سرمایه سالارانه (کاپیتالیسم) به عنوان دو بنیان نظری حاکم بر نظریة استفاده و خشنودی، مطرح می شود. در پایان با توجه به مطالعة موردی تأثیر جهان بینی های غالب مدرنیسم بر نظریة استفاده و خشنودی، بر ضرورت داشتن نگاه انتقادی در مواجهه با علوم ارتباطات در تولید علوم ارتباطات اسلامی و اخذ رویکرد محتاطانه و گزینشی در بهره گیری از الگوهای عملیاتی علوم ارتباطات همچون ارزش های خبری در جامعة اسلامی تأکید می ورزیم.
ضرورت اصلاح ساختار اداری
حوزههای تخصصی:
رادیو و راهبردهای ملی توسعه اقتصادی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی توسعه و مسایل سیاسی اجتماعی مربوط به شمال و جنوب اقتصاد سیاسی و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه نظریه های ارتباطی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه الگوهای اسلامی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی رادیو مخاطب شناسی در رادیو
وضعیت فرهنگی جامعه از منظر متولیان فرهنگ؛ مورد مطالعه: مدیران و فعالان فرهنگی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از دیدگاه های مختلف در خصوص وضعیت فرهنگی جامعه ضرورتی مهم برای تدوین و اجرای موفقیت آمیز برنامه های فرهنگی است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش کیو که روشی ترکیبی است، دیدگاه های متولیان فرهنگی استان همدان را درخصوص وضعیت فرهنگی جامعه شناسایی کند. نمونه گیری در روش کیو هدفمند است. تحلیل عاملی کیو و تفسیر عامل ها حاکی است که نُه دیدگاه در بین متولیان فرهنگی وجود دارد که غالباً کیفیت برنامه های فرهنگی و نیز وضعیت فرهنگ جامعه را مطلوب ارزیابی نمی کنند. کلیه این دیدگاه ها اذعان دارند که اقدامات و برنامه های فرهنگی، مورد ارزیابی و نتیجه سنجی کارشناسانه قرارنمی گیرند و لذا فرهنگ جامعه را دچار آسیب های جدی مانند نسبی گرایی دینی، اقدامات فرهنگی غیرمتخصصانه و غیرمحققانه، جریان ظاهرگرایی، جریان تجمل گرایی، عدم موفقیت روحانیت در تبلیغ دین، ضعف در همیاری مسئولین فرهنگی، بحران معرفت و تردید در اعتقادات اصیل دینی و... می دانند. نگرانی جدی در خصوص فعالیت و یا ترویج جریان های معاند و مخرب فرهنگی همچون شیطان پرستی، بهائیت، وهابیت و گرایش به ادیان غیراسلامی و... در این دیدگاه ها وجود ندارد. تحلیل این دیدگاه ها می تواند مواد اولیه برای برنامه های محققانه تر را فراهم کند که این امر از اتکای تصمیمات فرهنگی بر سلیقه ها و برداشت های شخصی خواهد کاست.
هالیوود و توطئة اسلام هراسی با شگرد نفوذ در ناخودآگاه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ظلم ستیزی دین اسلام و دفاع از حقوق مستضعفان، همواره برای غرب هزینه های سنگینی داشته است. طی سال های اخیر، که متأثر از انقلاب اسلامی ایران، موج بیداری اسلامی در جهان ایجاد گردیده، به صورت مضاعف وجود اسلام برای مستکبران جهانی غیرقابل تحمل شده است. ازاین رو، استکبار جهانی سعی کرده تا از راه های گوناگون، به ویژه از طریق سینما و صنعت فیلم و با محوریت سینمای جهان گستر « هالیوود»، ضرباتی بر اعتبار و جایگاه قدسی این دین آسمانی و هویت مسلمانان وارد کند. هالیوود با تمرکز بر ضمیر ناخودآگاه و شرطی سازی ذهن، ذائقة مخاطبان را به پذیرش باور ها، ارزش ها و آرمان های مطلوب خود، به عنوان گفتمان غالب، و مخدوش ساختن آموزه ها و ایدئولوژی های ناهمسو با منافع استکبار جهانی، ترغیب و تشویق می کند. موضوع این نوشتار برجسته ساختن خصومت بیش از صد سالة آمریکا با اسلام و مسلمانان، از طریق سینمای هالیوود با استفاده از شرطی سازی منفی اذ هان مخاطبان جهانی و نفوذ تدریجی در ناخودآگاه آنهاست. این مهم با روش نشانه شناسی و تحلیل محتوای مجموعه ای از فیلم های شناخته شده و پرآوازة منتخب در حوزه اسلام ستیزی صورت گرفته است. در این نوشتار، به شیوة استفاده عملی هالیوود از فن «تداعی معانی» و «شرطی سازی» در ایجاد اسلام هراسی، بیشتر توجه شده است.
نقد کتاب مفاهیم اساسی جامعه شناسی
حوزههای تخصصی:
گفتمان پست مدرن در سینمای ایران (مورد مطالعه فیلم «صندلی خالی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم به مثابه یک گفتمان، در جهان فیلم نفوذ کرده است و «سینمای پست مدرن» را خلق نموده است. گفتمان سینمای پست مدرن شامل ابعادی چون وانموده و تزلزل واقعیت، مرکززدایی از سوژه، مرگ مؤلف، پاک شدگی مرزهای زمانی، ترکیب تکنیک ها و ژانرها و کثرت گرایی است که در تقابل با سایر گفتمان ها قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر معرفی این گفتمانِ سینمایی، تفسیر و نشان دادن عناصر آن در یکی از فیلم های سینمای ایران است. برای نیل به این هدف، گفتمان سینمای پست مدرن بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موف تعریف می شود و سه بعد وانموده، مرکززدایی از سوژه و مرگ مؤلف به عنوان چارچوب مفهومی انتخاب می شوند. چارچوب روشی نیز ملهم از نظریه روایت پست مدرن متشکل از فابیولا، سیوژت، شخصیت و راوی است که در پیوند با چارچوب مفهومی به تحلیل فیلم «صندلی خالی» ساخته سامان استرکی می پردازد. نتایج نشان می دهد که «صندلی خالی» با روایت اپیزودیک، تو در تو و مارپیچ خود جهان وانموده ای را خلق می کند که در آن مرز واقعیت و توهم فرو می ریزد و سوژه هایِ سرگردانی خلق می کند که ناتوان از تغییر این جهان اند و در نهایت در یک بن بست هستی شناختی از جهان وانموده کنار می روند. راوی های چندگانه و خصلت خود ارجاعی فیلم در نهایت پاسخی به پرسش هایی که مطرح می کند ندارد چرا که مرگ مؤلف خصلت این فیلم است. علاوه بر این، گفتمان سینمای پست مدرن در مقابل گفتمان های سیاسی و فرهنگیِ هژمونیک ایران، پس رانده شده و در حاشیه قرار دارد.
مروری بر تاریخ رسانه ها در ایران
منبع:
رسانه پاییز ۱۳۶۹ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دختر دانشگاه شیراز نسبت به خودآزمایی سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دیگر بیماری و مرگ از وقایعی نیستند که منحصراً از نظر زیستی قابل بررسی باشند بلکه با عوامل گوناگون و متعدد اجتماعی- فرهنگی ارتباط دارند. سرطان سینه یکی از بیماری هایی است که با مبتلا کردن زنان تاثیرات زیان باری بر زندگی اجتماعی می گذارد. با توجه به این که درمان این بیماری چنانچه در مراحل اولیه شناسایی شود، نتایجی مطلوب تر را در پی خواهد داشت، بسیار ضروری است تا زنان از آگاهی کافی، نگرش مثبت و عملکرد مناسب در این زمینه برخوردار باشند. این پژوهش به صورت مقطعی و در مورد 305 نفر از دانشجویان انجام شده است. شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای بوده و در نهایت، افراد به صورت تصادفی ساده گزینش شده اند. پرسشنامه، ابزار پژوهش بوده و از نرم افزارSpss جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گیری شد. بر اساس یافته ها، آگاهی 1/43درصد از افراد مورد مطالعه پایین بوده و 32/34 درصد نسبت به خودآزمایی سینه، نگرش منفی داشته اند. هم چنین، تنها 3/2 درصد به صورت منظم اقدام به انجام خودآزمایی سینه می کنند. بنابر نتایج یاد شده، تلاش در راستای آموزش بیش تر زنان و ارتقای آگاهی آن ها بسیار ضرورت دارد.
نقد برنامه های توسعة روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، تمرکزگرایی جدید به ویژه در دوره پهلوی، همگرایی و استفادة گسترده از دیوان سالاری، از ویژگی های عمده به شمار می روند. در مطالعه های جامعه شناسی تاریخی درمورد ویژگی تمرکزگرایی، تمرکز قدرت و حاکمیت سیاسی در جامعه ایران، علی رغم وجود انقطاع های مقطعی و شدت و ضعف هایی که در مقاطعی از تاریخ برای آن قائل اند، درمورد این ویژگی در جامعه ایران اتفاق نظر و اجماع وجود دارد. هدف این مقاله، بررسی و مرور نقادانة برنامه های توسعة روستایی، قبل و بعد از انقلاب است. در این راستا، به روش مطالعة کتابخانه ای، برنامه های عمرانی پیش از انقلاب، از سال 1320 در شش برنامه و بعد از انقلاب در پنج برنامة توسعه نقد و بررسی می شوند. نتایج نشان می دهد قبل از انقلاب، برنامه های عمران روستایی، خصلتی متمرکز و از بالا به پایین، فاقد مطالعات بومی، سطحی نگر به مسائل روستایی، دارای دید فنی و فاقد نگرش جامعه شناسانه بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در جامعه روستایی، ابتدا نوعی مشارکت فزاینده در قالب بسیج اجتماعی تجربه می شود که از تحولات سطح کلان جامعه بی تأثیر نیست. در این دوره، از نظام دیوان سالاری چندان خبری نیست؛ اما به تدریج، به تبع تحولاتی که به وجود می آید، الگوی مشارکتی باز هم حالت هدایت شده از بیرون را پیدا می کند. به طورکلی، در مطالعة برنامه های پنج ساله توسعة بعد از انقلاب نیز عدول از اجرای برنامة مصوب، محدودشدن به برخی اقدامات اجرایی و اجرای طرح های گذشته، با وجود تغییر محتوای برنامه ها به روشنی دیده می شود. برنامه های توسعة روستایی، از اعتبارات بودجه ای کافی برخوردار نیستند؛ براساس آسیب شناسی برنامه های پیشین نوشته نشده اند و درصورت عملی نشدن برنامه ها، هیچ ارگان یا نهادی پاسخگو نیست. به عبارتی، دسترسی نداشتن به اهداف، هیچ الزامی برای تصویب کنندگان ایجاد نمی کند. جزئیات بیشتر در این زمینه، درادامه مقاله بررسی می شود.
سیاست فیلم اتحادیة اروپا: بین هنر و تجارت
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه جامعه شناسی هنر
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر سینما
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
بررسی تجربی رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتار انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین با راهنمایی ها، احکام و قواعد خاصِ اخلاقی خود فرد را مجهز می کند که با کنترل خویشتن از برخی رفتارها امتناع کند. تقوا در معارف اسلامی معادل خودکنترلی است و خودکنترلی نیز به مثابه یک سد مستحکم در برابر گرایشات رفتاری انحراف آمیز است. تحقیق حاضر در پی آن است تا رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی کند. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی93-1392 است که 416 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهند: خودکنترلی و دینداری با رفتارهای انحرافی رابطه معکوس و معناداری دارد، اما بین دینداری و خودکنترلی رابطه معناداری مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، می توان چنین استنباط کرد که خودکنترلی نقش واسطی در رابطه دینداری و انحراف نداشته، بلکه به طور مستقل بر رفتار انحرافی مؤثر است.
مردم سالاری دینی و ساختار اجتماعی جامعه ی اسلامی «امت»
حوزههای تخصصی:
اساس سیاست، بر رابطه ی میان حکومت و مردم استوار است که دو تفسیر دارد: یکی تفسیر این رابطه از ناحیه ی حکومت کنندگان است که جریان نفوذ از بالا به پایین است و دیگری از ناحیه ی مردم که این تفسیر نفوذ از پایین به بالا است.
در ناحق بودن تفسیر اول جای بحث نیست، همچنان که غیر واقعی بودنِ عملی شدن تفسیر دوم هم بدیهی است.
حساسیت اندیشه های سیاسی رابطه ی مردم و حکومت از نوع تفسیر دوم است. اهمیت این مساله در هر نظامی از یک نوع دغدغه های اشخاص در مورد جریان حاکم برخاسته است.
در نظام های اریستوکراسی و دیکتاتوری، این دغدغه خود را بیشتر نشان می داده و در نظام دموکراسی با وجود اینکه باید مردم در سهم خود از جهت دخالت در تصمیم گیری های حکومت مطمئن باشند، موضوع رابطه ی مردم با حکومت از بالاترین حساسیت ها برخوردار است. همه ی شعارها و سخن سرایی ها در خصوص زمان سرنوشت مردم به دست مردم، تا زمانی است که با قدرت اکثریت افراد جامعه، شخص یا گروه خاصی در راس قدرت قرار گرفته است، از هنگامی که این مطلب صورت گرفت در مردم تحت حکومت دو نوع اضطراب به وجود می آید.
1. دغدغه ی آن اقلیتی که با روی کار آمدن جریان مخالف، سرنوشت خود را در دست شخص یا گروهی می بینند که او را برای مدیریت سرنوشت اجتماعیش صالح نمی دانست.
2. دغدغه ی آن اکثریتی که این جریان به روی کار آورد، که تا چه اندازه این شخص یا گروه بر سر عهد و پیمان خود باقی است؟
اما اضطرابات مردمی در نظام های دینی و تجربیات عملی بیشتر در نظام های دینی مربوط به دوران های خیلی قدیم و باستانی درارتباط با حکومت انبیای الهی است که جزییات و خصوصیات آن در علوم سیاسی روز منعکس نیست. آنچه از گذشته برای اندیشه های سیاسی از تجربه ی عملی حاکمیت دینی مطرح است تجربه های عملی دوران حاکمیت کلیسا در غرب است که به نام خدا و دین، جریان کلیسا حدود ده قرن قدرت را در جوامع غربی در دست داشت و نظام خودکامه ای را به مردم تحمیل نمود و این تجربه این مردم غرب منشا پیدایش سکولاریسم و عقب گردی آنها از دین شد و با این سابقه تصویر مردم در جریان حکومت دینی نه تنها تصویرِ حاکمیت مردمی نیست بلکه تصویر حکومت مردمی است که مردم، یک مکلف و یک موظف بی اختیارند و متاسفانه این برداشت از غرب به جوامع اسلامی هم منتقل شد.
از عوامل موثر در رابطه ی مردم باحکومت، موقعیت مردم در دیدگاه حکومت است. در دنیای غرب، موقعیت مردم در حکومت، از نظر اندیشه های سیاسی گذشته تا سه قرن قبل، موقعیت یک برده بلکه پایین تر، در موقعیت یک چهارپا تنزل داشته است. مستنداتی در این مورد در مقاله ذکر شده و در برابر این بینش، دیدگاه اسلام در خصوص موقعیت مردم از نظر حکومت با تکیه بر کلام امیرالمومنین علیه السلام، با دیدگاه گذشته ی غربیان ارزیابی شده است. از سه قرن گذشته تاکنون در غرب دیدگاه اندیشه های سیاسی نسبت به موقعیت مردم در حکومت رو به تحول گذاشت و برای نقش مردم در حکومت، سه راه پیش بینی شده که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
ایدئولوژی تعامل؛ بازی رایانهای بهعنوان رسانه بازی پذیر
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است به دلایل درک رسانههای نوین، نظامهای چند رسانهای و بهطور نمونه بازیهای رایانهای، از رهگذر گسست معرفت شناسانه بپردازد. این مقاله به این پرسش پاسخ میگوید که مطالعه بازیهای رایانهای، چه حوزههایی را شامل میشوند و چرا نیازمند گذر از مرزبندی رشتههای دانشگاهی و در نتیجه ترکیببندی منحصر به فرد هستند؟ چنانچه بتوان از حوزه نوپدیدی به نام ""مطالعه بازیهای رایانهای"" سخن گفت، مرز این حوزه از نظر روش شناسی و همچنین به لحاظ نظری چگونه معین میشود؟
مقاله حاضر با پرداختن به نمودهای متنوع جهان بازی رایانهای، در صدد است مباحثی را در حوزه معرفتشناسی این رسانه در حال گسترش ارائه کند و از راه بازترکیب بندی نظری، ضمن ارائه جستارهایی در خصوصِ پرسشهای بنیادی فوق، شیوهای عملیاتی را برای مطالعه متناسب با آن پیشنهاد نماید.
توضیح آنکه، بهدلیل وجود بازنمایی معنادار در بازی رایانهای، میتوانیم این پدیده را رسانه بنامیم. بازیکن یک بازی در طول عمل بازیکردن، ایدههای ایجاد شده در بازی را از راه کنشهای قابل انتخاب که بازی به وی عرضه میکند، درمییابد و در نتیجه با دلالتهای ایدئولوژیکی بالقوهای که در یک بازی لحاظ شده است، مواجه میشود. چون، محدوده کنشهای انتخابی در بازی همواره از پیش تعیین شده است، بازیکن رویه انتخابی خود را در محدوده امکانپذیری از پیش تعیین شده رقم میزند.
در این شرایط تفکیک روایت از رویه، بازنمایی از تعامل، ماشین از انسان و محتوا از فنآوری ناممکن جلوه میکند. بهسبب پیچیدگی و در همآمیختگی موجود در عناصر فوق، تحلیلِ بازیهای رایانهای نیازمند گذر از نظریههای کهن ارتباطات و رسانه و خلقِ ادبیات تحقیقی نوینی است که بتواند وجوه دلالتگر چنین پدیده در حالِ گسترشی را تبیین نماید.