فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از کشورهایی که چندین سال مداوم در دهه اخیر میان کشورهای جهان مقام اول را در توسعه انسانی کسب نمود، کانادا میباشد. از آنجا که رفع تبعیض در مورد زنان یکی از شاخصهای توسعه میباشد و کشور کانادا سعی نموده تا تبعیض علیه زنان را در این کشور برطرف نماید با این حال تبعیض دستمزد از مواردی است که هنوز در این کشور موجود است. در تحقیق حاضر ابتدا سعی بر آن شد تا بررسی شود آیا این تبعیض وجود دارد یا خیر؟ و اگرچه چنانچه تبعیض دستمزد وجود دارد تا چه میزان است؟ سپس برای تبیین موضوع از دو الگوی نظری تئوری سرمایه انسانی و تئوری روابط جنسیتی استفاده گردید. از آن جهت که تئوری اول به تبیین پیددهها به جهت تفاوتهای فردی میپردازد و تئوری دوم در تبیین موضوع رویکردی ساختاری دارد و تبعیض را در ساختار روابط انسانیتی بیند. نتایج تحقیق نشان داد که تبعیض دستمزد میان زنان و مردان وجود دارد و میزان آن 9112 دلار در سال میباشد.پس از دخالت دادن عواملی چون سن تأهل وضعیت اقلیت و سالهای تحصیل و هفتههای کاری در سال (به عنوان مغییر مستقل) و میزان دستمزد (به عنوان متغیر وابسته) و جنسیت (متغیر مداخلهگر) نتایج نشان داد: سن رابطه مستقیم داشت. ازدواج در مورد مردان باعث افزایش دستمزد و برای زنان کاهش دستمزد را به همراه میآورد. شرایط اقلیت برای مردان و زنان به طور مساوی دستمزد را کاهش میداد. سالهای تحصیل باعث افزایش دستمزد میشد ولی برای مردان بیشتر از زنان. نوع کار اغلب مشاغل سرپرستی در اختیار مردان بوده، بنابراین میانگین دستمزدشان بیشتر از زنان بود. هفتههای کاری در سال که مردان در این شاخص به اندازه تقریبی دو هفته در سال بیشتر از زنان کار میکردند. برحسب تئوری سرمایه انسانی که زنان را دارای سرمایه انسانی کمتر از مردان میداند (تحصیلات و هفتههای کاری در سال) به نظر میرسد 2% تفاوت میانگین تحصیلات و دو هفته کاری در سال بیشتر کار کردن مردان نمیتواند تفاوت دستمزدی 9112 دلار را توجیه نماید. اما در تئوری روابط جنسیتی که رویکردی ساختاری دارد به نظر میرسد ساختار مشاغل جهت جذب زنان و مردان طوری است که مردان در مشاغل بالاتر و در نتیجه دستمزد بیشتر استخدام میشوند، بنابراین تبعیض دستمزدی در کانادا میان مردان و زنان را با رویکرد تفاوت فردی نمیتوان تبیین نمود و از طریق رویکرد روابط جنسیتی قابل تبیین است.
گستره فرهنگ عامه
علل و پیامد تعارض کار خانواده و بررسی بیگانگی از کار به عنوان یکی از پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش و گسترش روزافزون خانواده هایی که در آن زن و شوهر هر دو شاغل و دارای درآمد هستند، از تحولات اجتماعی کشور است. این سبک از زندگی به رغم بهره مندی از فواید ترکیب نقش، به علت نادیده گرفتن تقسیم کار سنتی در خانواده و نیز پذیرش و ایفای تعهدات بیشتر و جدیدتر، با فشارهایی مواجه است. یکی از این فشارها، تعارض کار- خانواده است که چنانچه رفع نشود، می تواند پیامدهای ناخواسته ای بر انسجام اجتماعی و کارکردهای خانواده و نیز عملکرد کاری فرد و بیگانگی از کار داشته باشد. این مقاله ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر تعارض کار- خانواده، به حمایت اجتماعی در کار به عنوان یک منبع انطباق با بیگانگی از کار و تعارض کار- خانواده می پردازد. در این مقاله متغیر وابسته (بیگانگی از کار) در ارتباط با حمایت اجتماعی، انتظارات نقش، ابهام نقش، کنترل بر کار و تعارض کار- خانواده بررسی شده است که در این زمینه از دیدگاه های متفاوتی، همچون: نظریه نقش، نظریه دوکسبری و هیگینز، کارلسون و پرو، کاراسک و بلونر استفاده شده است. پژوهش حاضر، با استفاده از نمونه ای با حجم 400 نفر، از کارمندان زن متأهل ادارات دولتی شهر اهواز با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی بررسی شده است. نتایج تحقیق به طور کلی حاکی از تأیید فرضیه ها و انتظارات تحقیق درباره نقش حفاظتی حمایت های اجتماعی در کار، مقابله و سازگاری با تعارض و نیز اثر تعدیل کننده آن بر بیگانگی از کار است. به طوری که نتایج تحلیل آماری نشان می دهد حمایت اجتماعی در کار از طریق انتظارات نقش کاری، ابهام نقش کاری و تعارض کار- خانواده بر بیگانگی از کار مؤثر است. همچنین، انتظارات نقش کاری و ابهام نقش کاری از طریق تعارض کار - خانواده بر بیگانگی از کار مؤثر است. شایان ذکر است که رابطه معنی دار و معکوسی بین کنترل بر کار و بیگانگی از کار وجود دارد.
رسانه و دین
حوزههای تخصصی:
با گسترش تکنولوژی و پیدایش وسایل ارتباطی نوین شاهد دگرگونی در اشکال رسانه ها و به تبع آن تغییر در زندگی افراد هستیم. به طور مثال این تغییرها را می توانیم در نحوة زندگی، تفریح، سرگرمی، مسافرت، خرید، نحوة عبادت انسان ها و دسترسی به اطلاعات دینی مذهبی مشاهده کنیم. این مقاله چگونگی استفادة کاربران از اینترنت در امور مذهبی را مورد بررسی قرار داده است. هدف تحقیق، شناخت و نحوة استفاده کاربران از مطالب دینی اینترنت و انگیزة کاربران از استفادة مطالب دینی از اینترنت می باشد. روش به کار رفته در این مقاله، پیمایش است و جامعة آماری آن شامل 700 نفر از دانشجویان رشتة مدیریت دانشگاه ارومیه است.
نتایج این تحقیق نشان می دهد مطالب دینی اینترنت، به میزان 1/69 درصد، در باورها و اعتقادهای دینی کاربران تاثیر دارد. همچنین مطالب دینی اینترنت، در بالا بردن اطلاعات 67 درصد کاربران، تاثیر دارد.
تعامل و تقابل و مذهب در خاورمیانه با تاکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مذهب و رسانه دو پدیده بسیار مهم در جوامع خاورمیانه در عصر حاضر است. در این جوامع، رسانه بازیگری جدیدالورود محسوب میشود که قدمت حضور جدی آن در عرصههای مختلف این جوامع بهزحمت، به یک سده میرسد درحالیکه مذهب در قرون و هزارههای متمادی یکی از عناصر اصلی کهنو مهم در ساختار جوامع منطقه خاورمیانه به شمار میرفته است. این مقاله تلاشی است برای بررسی ابعاد گوناگون مواجهه این دو پدیده در جوامع خاورمیانه، بهطور عام، و جامعه ایرانی، بهطور خاص، و در آن سعی شده است تا راههای متفاوت و گوناگونی واکاوی شود که رسانه همچون ابزاری له و علیه مذهب ظاهر شده است و نشان داده شود که چگونه مذهب توانسته است در بسیاری از مواقع رسانه را به خدمت خود بگیرد و چگونه در برخی مواقع با احساس تهدید از جانب رسانه، از در جنگ و ستیز با آن درآمده است. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که تعامل و تقابل میان رسانه و مذهب تاثیرات عمیق و مهمی بر جوامع مطالعه شده و نیز بر چگونگی شکلگیری فرهنگ سیاسی و اجتماعی این جوامع بر جای گذارده است تاثیراتی که ابعاد آن میتواند در مواجهه سنت و مدرنیته و فرجام آن نقشی تعیین کنندهداشته باشد.
"
نمایشنامه های فرهنگی مرگ و مردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با کاربرد نظریه میدانی به بررسی الگوهای فرهنگی مرگ و مردن در بین بیماران سرطانی در بیمارستان امام خمینی می پردازد. این مطالعه برای پاسخگویی به این پرسش طراحی شده است که بیماران مبتلا به سرطان در وضعیت جامعه ای با الزامات دوگانه اهمیت دیدگاه های مذهبی و وجود نهادهای مدرن بیمارستانی، چگونه فرایند مردن خود را معنادار می سازند و در این راه، متناسب با وضعیت دوگانه خویش، با چه چالش ها و دو راهی هایی روبه رو می شوند. نظریه کلایو سیل و سوزان لانگ در مورد انواع چهارگانه نمایشنامه های فرهنگی به مثابه چارچوب مفهومی پژوهش انتخاب شده است. در این مطالعه نمونه گیری نظری با انجام 32 مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با بیماران، پزشکان، پرستاران و مددکاران به حد اشباع می رسد. تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها بر مبنای شیوه رایج در رویکرد میدانی نشان می دهد که نمایشنامه مذهبی و نمایشنامه پزشکی مردن در بین مشارکت کنندگان بیشترین رواج را دارند. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش ما را در طرح نظریه ای در خصوص برقراری انواع پیوندها و مناسبات پیچیده بین دو نمایشنامه مذهبی و مدرن توسط بیماران یاری می کند.
جو مسموم سازمانی و تمایل به ترک شغل: تبیین نقش میانجی گر استرس شغلی و فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جو سازمانی سالم می تواند باعث بهبود تعاملات و عملکرد سازمانی شده و برعکس جو ناسالم و مسموم ممکن است محیطی پر از سوءظن و استرس بوجود آورده و اثرات منفی را بر عملکرد افراد و سازمان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو مسموم سازمانی بر تمایل به ترک شغل صورت گرفت. هم چنین، نقش میانجی گر دو متغیر استرس و فرسودگی شغلی نیز در رابطه بین جو مسموم و تمایل به ترک شغل مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل 150 نفر از پرستاران زن بیمارستان علی ابن ابی طالب شهرستان رفسنجان و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. رویایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و هم چنین، محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که جو مسموم سازمانی به گونه مستقیم در ایجاد تمایل به ترک شغل و فرسودگی شغلی تأثیری ندارد، ولی در ایجاد استرس شغلی تأثیری مثبت و معنادار دارد. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد استرس شغلی در ایجاد فرسودگی شغلی تأثیری مثبت و معنادار داشته، ولی در تمایل به ترک شغل تأثیری ندارد. نتایج پژوهش نشان دادند جو مسموم سازمانی به صورت غیرمستقیم و با در نظر گرفتن نقش میانجی گر استرس و فرسودگی شغلی باعث تمایل به ترک شغل می شود.
بررسی رابطه میان نگرش سیاسی، اعتماد به رسانة ملی، مخاطبان فعال، و گرایش دانشجویان دانشگاه های تهران به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رسانه های اجتماعی» عنوانی است که چندین سال است به مجموعه سایت ها و ابزارهای ایجاد شده بر پایه رسانه های نوین و در فضای مجازی، از قبیل شبکه های ارتباطی و اینترنت و تلفن همراه، اطلاق می شود. در سال های اخیر شبکه های اجتماعی، نسبت به دیگر رسانه های اجتماعی، رشد چشم گیری داشته و توانسته اند مخاطبان انبوه و ناهمگونی را در سراسر جهان جذب کنند. شواهد در ایران نشان می دهد که، به رغم فیلتر بودن برخی از مهم ترین شبکه های اجتماعی، اقبال کاربران به این شبکه ها به شکلی تصاعدی رو به افزایش است. تمرکز اصلی این پژوهش بر «فیس بوک» به عنوان پرمخاطب ترین شبکه اجتماعی بوده و محقق با هدف تبیین عوامل مؤثر بر گرایش به این شبکه در میان دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران، و ضمن استفاده از روش پیمایش و تدوین پرسش نامه، به بررسی فرضیه های پژوهش پرداخته است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین فعال بودن مخاطبان و اعتماد به رسانه های خبری داخلی و گرایش به فیس بوک رابطه وجود دارد. همچنین فرضیه «رابطه میان گرایش سیاسی و گرایش به فیس بوک» در این پژوهش تأیید نشد.
بررسی عوامل مؤثر جامعه شناختی بر تعهد سازمانی در ایران
حوزههای تخصصی:
معرفت، فنآوری و جامعه جدید: خوانش جامعه شناسی معرفت از جامعه پسا صنعتی و اطلاعاتی دنیل بل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات در جامعه شناسی معرفت جدید، توجه به چگونگی روابط دو قلمرو معرفت و جامعه در ابعادی مانند علم، فناوری، سازمان ها و گروه های حرفه ای و مسائل اجتماعی آن ها در جامعة اطلاعاتی است. دنیل بل، به عنوان پیشگام نظریه پردازی، با اندیشه هایش درمورد جامعة پساصنعتی و اطلاعاتی، چشم اندازها و مواضع معرفتی جدیدی را پیش روی بازسازی جامعه شناسی معرفت قرار داده است. این مقاله، با استفاده از روش اسنادی و با ارائة مدل تحلیلی پیشنهادی، به واکاوی و ارزیابی آن بخش از دیدگاه های بل که متضمن اشارت هایی برای جامعه شناسی معرفت جدید است، می پردازد. در این راستا، ضمن استخراج مدل تحلیلی بل در تعریف جامعه و چگونگی کاربست مقولة زمان و پویایی در آن، عمق، درجه، سطح، هدف و عامل مسلط تعین، تحلیل می شود. درنتیجه، به نظر می رسد با درنظرگرفتن اقتضائات روند جهانی شدن جامعة اطلاعاتی و درهم تنیدگی مناسبات سیاسی و اقتصادی با مسئلة قدرت، تحلیل مسئلة کانونی «تعین اجتماعی معرفت» در اندیشة بل و سایر جامعه شناسان جامعة اطلاعاتی ایجاب می کند تا روابط متقابل میان جامعه و معرفت (علوم و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی) با توجه به تأثیر متقابل علم و جامعه و همچنین ماهیت ساختاری یا عاملیتی فناوری لحاظ شود.
مناسبات سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: پیمایشی در میان شهروندان طبقه متوسطِ شهر سنندج، کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونه ای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آن ها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسش نامه بود که با استفاده از نمونه گیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخ گویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایه فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقه متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.
تن نمایی زنان در فضای مجازی با نگاهی به آموزه های فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تبصره ی ماده ی 638 قانون مجازات اسلامی، می توان استفاده کنندگان از پوشش های غیراسلامی که در معابر عمومی ظاهر می شوند را مجازات کرد، این درحالی است که تن نمایی زنان در فضای مجازی که به مراتب آثار مخرب و جدی تری به دنبال دارد فاقد نص صریح در قوانین کیفری است و قاضی برای محکوم کردن، به اطلاقات یا عمومات قانونی یا اصل 167 قانون اساسی استناد می کند. بر این پایه در پژوهش حاضر سعی شده است، با مراجعه به منابع فقهی و حقوقی، تن نمایی و فحشای زنان در فضای مجازی مورد مداقه قرار گیرد و با معناشناسی، بررسی ارکان تشکیل دهنده ی آن، مبانی جر مانگاری و تحلیل قوانین موجود و خلأهای مربوط به این پدیده حدود و ثغور تن نمایی بررسی شود و راه کارهایی برای رفع این خلأها پیشنهاد شود.
شناسایی و تحلیل مولفه های اجتماعی موثر در گرایش جوانان روستایی به اعتیاد در مناطق روستایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در مصرف و شیوع مواد مخدر در بین جوانان روستایی بود. روش: این مطالعه یک تحقیق علی-مقایسه ای بود. نمونه مورد مطالعه تعداد 450 نفر از جوانان روستایی شهرستان اصفهان بودند. پرسشنامه های مربوطه در 15 روستای شهرستان اصفهان گردآوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در بین عوامل خانوادگی و میزان مصرف، اختلاف خانوادگی و وابستگی خانوادگی و منزلت شغلی پدر موثر بود. همچنین، در بین عوامل اجتماعی احساسی آنومی، گرایش مسایل مذهبی و دینی و ارتباط با افراد معتاد موثرترین عوامل گرایش جوانان روستایی به مصرف مواد مخدر بود. در بین عوامل فردی افزایش میزان تحصیلات امری بازدارنده در مصرف مواد به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین گرایش به مسایل دینی و مذهبی و میزان مصرف مواد مخدر ارتباط منفی معنا دار وجود دارد. همچنین، بین مولفه های بیکاری، تعامل با افراد معتاد و نزدیکی روستاها با مراکز شهری با گرایش جوانان روستایی به مواد مخدر همبستگی مثبت معنا دار وجود دارد.
اثربخشی مداخله معنویت درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی و بهبود بهزیستی روان شناختی همسران جانبازان و ایثارگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنویت درمانی شناختی- رفتاری بر میزان بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی همسران جانبازان بود. نمونه ی این پژوهش، شامل 40 نفر از همسران جانبازان شهرستان شهرضا بود که به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی روان شناختی، فرم کوتاه پرسشنامه ی زمینه یابی سلامت ، پاسخ دادند. سپس این افراد به تصادف در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، مجدداً به پرسشنامه های پژوهش، پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه ی گروهی معنویت درمانی شناختی- رفتاری، اجرا شد، اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفت. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون مان ویتنی- یو استفاده شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمرات پیش آزمون، میزان بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مراحل پس آزمون و پیگیری، افزایش معناداری داشته است (05/0P
شناسایی و تبیین عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای جمعیت
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت زنان روستایی شهرستان رستم (فارس) انجام شده است.
روش: جامعه آماری تحقیق، 10327 از خانوارهای روستایی شهرستان رستم بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 330 نفر انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنگی انجام شدکه ضریب اطمینان کرونباخ آن بیش از 79% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل عاملی، رگرسیون گام به گام،کای اسکوئر استفاده شده است.
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی، همکاری آنان در فعالیت های اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این عوامل 80/55 می باشد. علاوه بر این، اساسی ترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصت های شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایت های قانونی و شبکه ارتباطی می باشد که این چهار متغیر، در مجموع قادر به تبیین حدود 55% از تغییرات متغیر وابسته (عامل عدم توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان) می باشند. در نهایت، متغیرهای مذکور، در سطح 99%، با موانع توانمندسازی زنان دارای رابطه مثبت و معنا داریمی باشند. بنابراین، برای ارتقاء توانایی زنان روستایی شهرستان رستم در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، حذف این موانع ضروری می باشد.
راهکارهای عملی: در برنامه ریزی های روستایی در آینده ، لزوم توجه به عوامل ذکر شده ضروری می باشد. به بیان دیگر، مسئولین باید به دنبال روش هایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی، به منظور شکوفایی استعدادها و توانایی های آنان و ایجاد زمینه های لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
اصالت و ارزش: در کشورهای در حال توسعه، با وجود این که زنان در اجتماعات روستایی نقش حیاتی ایفا می کنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزش گذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی که تقریباً نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل می دهند، می تواند در جهت افزایش توانایی این زنان، مؤثر واقع شود.
دلالت ابطالی انقلاب ایران برای نظریه انقلاب اسکاکپول
حوزههای تخصصی:
اسکاکپول در مقام «نظریه آزمایی» با استفاده از تحلیل تاریخی ـ تطبیقی و به کارگیری روشهای استقرای حذفی توافق و اختلاف جان استوارت میل ضمن اثبات درستی تئوری خویش، مدعی شد که فرضیات نظری تئوری پردازان اصلی انقلاب (مارکس، گار، تیلی، اسملسر و جانسون) را رد نموده است. مقاله حاضر با به کارگیری همان منطق و روش شناسی به کار گرفته شده توسط اسکاکپول، یعنی دستگاه استقرای حذفی میل، مورد انقلاب اجتماعی ایران به موردهای قبلی مطالعه وی اضافه گردید تا مشخص شود حضور این مورد جدید ــ که موردی مناسب و مشمول قلمرو مضمونی تئوری اسکاکپول محسوب می شود ــ چه دلالت آزمونی برای تئوری انقلاب وی خواهد داشت.
مدل سازی توسعه کالبدی و تعیین مکان بهینه برای اسکان جمعیت شــهر سردشت تا افق 1400 به روش دلفی و منطق بولین در محیط GIS
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی حادث شده در شهرهای کشور، عدم جهت دهی مناسب و علم توسعه کالبدی آنها بوده است، که آثاری، همچون: تخریب زمینهای کشاورزی، رشد و گسترش شهرها در ارتفاعات با شیبهای زیاد، ادغام روستاها در کالبد شهرها، مشکلات زیست- محیطی و مخاطرات طبیعی، افزایش هزینه زیرساختها وخدمات شهری و عدم استفاده بهینه از زمین و ... را به دنبال داشته است. رعایت نکردن اصول شهرسازی یا ناتوانی در به کارگیری اصول، عدم بهرهمندی مشاوران از ابزارهای قوی تحلیل مناسبت محیطی و مسائل اجتماعی، اقتصادی و حقوقی، از اهم عوامل مؤثر در این زمینه بوده است. هدف این مقاله، تعیین الگوی مناسب برای جهتدهی توسعه کالبدی شهرهای کشور است که به صورت موردی، بر روی شهر سردشت انجام شده است. نوع تحقیق توسعهای ـ کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق محدوده 670 هکتاری اطراف شهر سردشت (جهات مختلف) بوده که با تشخیص ضرورت توسعه افقی شهر به دلیل نبود فضاهای کافی، در محیط GIS و با استفاده از روش تصمیمگیری دلفی و منطق بولین اقدام به تعیین جهت توسعه افقی شهر در آینده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بستر و فضای جغرافیایی شهر به لحاظ شرایط طبیعی ـ محیطی، پتانسیل اسکان جمعیت با توجه به رشد پیشبینی شده جمعیت ( 4/1 ) تا افق 1400 را نخواهد داشت. از یک طرف، محاط بودن شهر به وسیله عوارض طبیعی و ژئومورفولوژیک محیط پیرامون و از طرف دیگر، کمبودهای شدید شهر به لحاظ سرانه کاربریها، تجهیزات، تاٌسیسات و امکانات و خدمات و مهمتر از همه، سرپناه(مسکن) تا افق1400، شهر را با محدویتهای جدی روبه رو میسازد.