فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۲۱ تا ۵٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
احساس وجود برخی فواصل میان آرمانهای پایهگذاران انقلاب اسلامی با آنچه در جامعه ایرانی حاضر در حال گذر است و در عین عدم وجود تلاشی هدفمند جهت تئوریزه کردن آرمانهای مورد نظر پایهگذاران انقلاب موجب گردید که پژوهش حاضر با عنوان آرمانهای انقلاب در اندیشه پایهگذاران که متوجه بررسی آرمانهای مورد نظر 4 تن از پایهگذاران انقلاب یعنی امام، شریعتی، بازرگانی و طالقانی است به رشته تحریر در آید. بدین منظور مقاله حاضر بر آن است که ضمن بازشناسی آرمانهای مورد نظریه پایهگذاران انقلاب و بازخوانی و معین نمودن آنچه ایشان در خلال دهههای 40 و 50 پیجویی میکردهاند، این آرمانها با اصول مصوب قانون اساسی 1358 مطابقت نماید و روشن سازد وضعیت تبلور آرمانهای مذکور در قانون اساسی به چه شیوهای است.
نظریه مسئولیت اجتماعی؛ حلقه مفقوده استعاره سازمان به مثابه رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شناخت پدیده ها، یکی از بهترین راهکارها استعاره سازی است که در آن فرایند، برای تبیین هر پدیده ای لازم است وجه شباهت آن را با پدیده دیگری که شناخته شده تر است، بررسی کرد. دانشمندان علم مدیریت برای شناسایی سازمان استعاره های زیادی را مطرح کرده اند؛ از جمله اینکه سازمان را به مثابه ماشین، موجود زنده، فرهنگ، بوم نقاشی و... تلقی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سازمان را به مثابه رسانه دانسته است. اما مهم ترین وجه این تمثیل را در مسئولیتی می داند که برای رسانه و سازمان در قبال اجتماع متصور است. البته باید توجه داشت که آسیب جدی نگاه استعاری همانا آن است که بگوییم «این است و جز این نیست»؛ زیرا در شناخت یک پدیده هم دید جزئی نگر شایستگی دارد و هم دید کلی نگر بایستگی. لذا همیشه مجموعه ای از استعاره ها، ما را در شناخت یک پدیده از جمله سازمان تکافو خواهد کرد. این مقاله در پی آن است تا در نگاهی استعاری، سازمان را به مثابه رسانه تلقی کند. اما آن واسطی که این استعاره را سامان می دهد، همانا نظریه مسئولیت اجتماعی است.
سنجش نگرش جامعه میزبان به گسترش آسیب های اجتماعی ناشی از توسعه گردشگری در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقالة حاضر، سنجش نگرش جامعة میزبان در مورد گسترش آسیب های اجتماعی ناشی از توسعة گردشگری در شهرستان همدان است. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت استفاده شده است. بدین منظور کل جامعة آماری به دو گروه متفاوت شامل ساکنان محلی، و کسبه ای که به فعالیت های گردشگری وابسته اند، تقسیم شد. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریة کنترل اجتماعی تراویس هیرشی است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده با ترکیبی از افراد زن و مرد در طیف سنی 18 سال و بالاتر استفاده شده و بر این اساس نمونة آماری موردمطالعه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردیده است. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان ضریب آن (83/.) است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسش نامه بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که گردشگری در شهر همدان تا حدودی توسعه یافته است. همچنین نتایج تحقیق نشان دهندة این نکته است که بین توسعة گردشگری و نگرش پاسخگویان به افزایش آسیب های اجتماعی رابطة معنی داری وجود دارد. سطح معنی داری به دست آمده برابر با (Sig = 0/000) و با 95 درصد اطمینان می توان بیان داشت که این رابطه معنی دار است. شدت رابطة بین دو متغیر برابر با 20/0 است. نتایج نشان می دهد که شهروندان همدانی در خصوص تأثیرات منفی و رتبه بندی آسیب های اجتماعی گسترش یافته، توزیع اقلام ضدفرهنگی را با میانگین (33/3 از 5) بالاترین و رواج قماربازی را با میانگین ( 04/2 از 5) پایین ترین آسیب اجتماعی تلقی کرده اند.
فهم دیگری در فضای مجازی؛ مطالعه دو جناح سیاسی اصول گرا و اصلاح طلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران مانند هر جامعه بزرگ دیگری ترکیبی از نیروهای اجتماعی مختلف است که زیستن آن ها در یک جامعه منوط به حفظ حداقلی از فضای اشتراک است؛ ازاین رو، ایماژی که نیروهای اصلی اجتماعی جامعه از رقیب خود عرضه می کنند، دارای اهمیت است، زیرا این تصور از دیگری، چشم اندازها و چالش های تفاهم در کشور را مشخص می کند. این مقاله با بهره مندی از نظریه های باختین و باومن به فهمِ دیگری در سیاست ایران با محوریت فضای مجازی میان دو جریان اصول گرایی و اصلاح طلبی پرداخته است.این مقاله از روش تحلیل مضمون استفاده می کند و گزیده ای از وبگاه های دو جناح را برای تحلیل انتخاب می کند. این مقاله تصور از «خود» و «دیگری» نزد اصول گرایان و اصلاح طلبان را با توجه به آنچه آن ها در وبگاه هایشان از «خود» و «دیگری» بازنمایی کرده اند، بررسی می کند. سرانجام، براساس مضمون هایی که از وبگاه های دو جناح یادشده استخراج شد، تصور آن ها از هم نه برمبنای «فهم دیگری»، بلکه برمبنای «تحمل دیگری» بازنمایی شده است.
ارتباط جنسی برای بقا: پیامد فرار دختران از منازل
حوزههای تخصصی:
وضعیت گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه اصفهان و برخی از عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحبنظران تفکر انتقادی را به عنوان یک ضرورت در زندگی درنظر میگیرند. به همین علت، یکی از اهداف آموزش و پرورش، تربیت افرادی است که تفکر انتقادی داشته باشند. لذا پژوهش حاضر درصدد بررسی سطح گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان و همچنین، چگونگی ارتباط متغیر وابسته گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان و متغیرهای مستقل جنسیت، رشتهتحصیلی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و انگیزه تحصیلی بود. دستیابی به این هدف از طریق روش پیمایشی و با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد؛ انگیزه تحصیلی (AMS) و گرایش به تفکر انتقادی (CTDI) میسر شد. پاسخگویان شامل دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که از دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دانشکده فنی و مهندسی انتخاب شدند. مبنای انتخاب دانشجویان، نمونهگیری تصادفی طبقهبندی بود و از این طریق، نمونهای به حجم 310 نفر از میان جامعهآماری دانشجویان که متشکل از 833 نفر بود، تحلیل گردید. از مهمترین نتایج این پژوهش میتوان به این مورد اشاره کرد که به احتمال 95%، درحدود 82 درصد از دانشجویان جامعهآماری دارای گرایش زیاد به تفکر انتقادی هستند. علاوه بر این، فرضیه های پژوهش از طریق ضرایب تااو بی کندال و تااو گودمن و کراسکال آزمون شدند. نتایج آزمون گویای وجود رابطه ای معنادار بین انگیزه تحصیلی و گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بود. همچنین، ارتباط مثبت ضعیفی بین جنسیت و گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان وجود داشت، ولی بین متغیرهای مستقل پایگاه اقتصادی-اجتماعی و رشته تحصیلی و متغیر وابسته پژوهش، ارتباط معناداری مشاهده نشد.
از تبیین تا "ضدتبیین":چالش ها و تحول مفهوم بندی یک انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران نه تنها در مکان و زمانی شکل گرفت که چندان انتظار نمی رفت، بلکه تفاوت های عمده ای هم با دیگر انقلاب ها، به ویژه انقلاب های جهان سومی داشت. پیچیدگی های ناشی از همین غیرمنتظره بودن و تمایز نسبی باعث نوعی بازاندیشی و اصلاح در مفهوم بندی و نظریه پردازی انقلاب شد. در این نوشتار می کوشیم نشان دهیم که این بازاندیشی و اصلاح چگونه در انقلاب اسلامی پژوهی نمود یافته است. به عبارت دیگر، نشان می دهیم که در طول نزدیک به سه دهه تلاش برای درک انقلاب اسلامی ایران، چگونه جایگاه مسلط در انقلاب اسلامی پژوهی به ترتیب میان تبیین های ساختاری، تبیین های سازمانی و تبیین های فرهنگی – گفتمانی دست به دست شده است.
هویت ایرانی در اندیشه ی رضا داوری اردکانی
حوزههای تخصصی:
هویت ایرانی از مباحث مورد توجه روشنفکران ایرانی در سده اخیر بوده است. رضا داوری اردکانی در زمره روشنفکرانی است که با نگرشی فلسفی و البته نوع هایدگری آن در مقوله هویت ایرانی و نسبت آن با دیگر هویت ها و مسایلی که پیش روی آن است به تامل پرداخته است. این مقاله، نگرش داوری را درباره هویت، هویت ایرانی، اجزا و مولفه های آن را در آثار او مورد بحث قرار می دهد.
روش های رویارویی امام رضا(ع) با پیروان ادیان، فرق و مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام، امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان بهترین شیوة رویارویی با مخالفان و منحرفان معرفی کرده است. اهمیت این آموزه را می توان در آیه های قرآن و یادکرد پربسامدش در روایت ها دید. هرچند عمل به این آموزه بر هر مسلمانی واجب است، برای کسانی که از مقام دینی و دنیوی بالاتری برخوردار باشند، ضرورت بیشتری ایجاب می کند. از آنجا که والاترین امرِ به معروف، ارشاد مردمان به دین حق و مهم ترین نهی از منکر، بازداشتن گمراهان از باورهای فاسدشان می باشد، ائمه(ع) مهم ترین وجهة همت خود را به ارائة واقعی دین خدا و هدایت گمراهان به مذهب امامیه منعطف نمودند. امام رضا(ع) نیز به مقابله و مبارزه با ادیان و فرقه های منحرف پرداختند، زمانی که اکثر فرقه ها به تئوریزه کردن عقاید و تبلیغ باورهایشان مشغول بودند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که امام رضا(ع) با چه شیوه هایی به مقابله با فرق رفته اند؟ آیا می توان از آن ضابطه و قاعده استخراج و آن را به عنوان یک الگوی مبارزاتی تعریف کرد؟
دین در دنیای معاصر
وضع هنر معماری در دوره تیموریان
حوزههای تخصصی:
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه انقیاد/ قدرتمندی در زندگی روزمره زنان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، ادراکات و تجربیات زیسته زنان تهرانی از کنشهای انقیاد آور و یا برعکس کنشهای قدرتزا در زندگی روزمره مطالعه شده است. کنشهایی که زنان با استفاده از آنها تلاش میکنند از موقعیتهای زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه پردازی مبنایی بوده است. تکنیک گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده که در کنار آن از مشاهده مشارکتی نیز استفاده شده است. مصاحبه شوندهها عبارتند از 28 نفر از زنان 20 تا 60 ساله تهرانی که بر اساس نمونهگیری نظری و مطابق با منطق اشباع نظری در نمونه تحقیق قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر دو الگوی هویت ساز متضاد (الگوی پدر در مقابل الگوی مادر) در ادراک و تفسیر سیال و همزمان از لحظات و کنشهای انقیادآور و قدرتزا در زندگی روزمره زنان است. بسته به میزان تضاد تجربه شده بین دو الگوی ذکر شده از سوی زنان، میزان تجربه بحران معنا در آنان نیز متغیر خواهد بود و این نیز به نوبه خود به دستیازی متناوب زنان به دو منبع اعمال قدرت یعنی قدرت نمایشی و قدرت غیرنمایشی در موقعیت های مختلف اجتماعی منجر میشود. هر یک از این دو منبع اعمال قدرت، خود را در زندگی روزمره زنان باز تولید می کنند.
اقتصاد و جامعه
ارتباطات غیرکلامى و توسعه صنعت جهانگردى
حوزههای تخصصی:
" ارتباطات غیرکلامى شامل کلیه پیام هایى مى شود که افراد علاوه بر خود کلام، آن ها را نیز مبادله مى کنند.
با به کارگیرى درست و شایسته ارتباطات کلامى و غیرکلامى در علم و عمل و تجارت مى توان با سرعت بیش ترى به توسعه در این زمینه دست یافت. هیچ زبان و فرهنگى را نمى توان یافت که در آن، ارتباطات غیرکلامى وجود نداشته باشد و انسان توانایى آن را دارد که حتى بدون درک کلمه اى از زبانى بتواند احساسات و عواطف خود را، هر چند ناقص، به دیگران منتقل کند. این مسئله به وضوح در صنعت جهانگردى که تنها صنعتى است که بیش ترین کاربرد ارتباطات غیرکلامى در آن وجود دارد، مشاهده مى شود.
دست اندرکاران و صاحب نظران ارتباطات، به خصوص بیر دویسل که در این حوزه ارتباطات غیرکلامى سرآمد دیگران است، تخمین زده اند که حداقل 65 درصد از کل معنا در ارتباطات چهره به چهره از طریق نشانه هاى غیرکلامى منتقل مى شود.
تحقیقاتى که در تعدادى از مدارس عالى بازرگانى و دانشکده هاى مدیریت در خارج از ایران انجام شده، نشان مى دهد که مشکل اصلى دانش آموختگان این موسسه ها ضعف آنان در مهارت هاى انسانى و روابط عمومى است؛ این مسئله اى است که در کشور ما ایران و به خصوص در صنعت جهانگردى به آن پرداخته نشده است، زیرا کارشناسان و دست اندرکاران این رشته اکثراً ضعف ارتباطى دارند و معمولاً این خلاء ارتباطى در آمیختن با دیگر مردمان از فرهنگ هاى مختلف به خوبى خود را نشان مى دهد زیرا فرهنگ و شناخت آن است که غیرمستقیم به ما مى آموزد که چگونه با دیگران به طرق مختلف ارتباط برقرار کنیم. این جاست که آموزش مهارت هاى ارتباطى اعم از کلامى و غیرکلامى جهت توسعه صنعت جهانگردى بسیار ضرورى به نظر مى رسد.
از میان مهارت هاى ارتباطى غیرکلامى، به ترتیب چهره و دست ها و سپس کیفیت و نوع صدا و در نهایت جاذبه و ظاهر افراد و فاطه جهت جذب دیگران از اهمیت برخوردارند و این مسئله اى است که در چارچوب آموزش ارتباطات غیرکلامى، دست اندرکاران صنعت جهانگردى لحاظ مى کنند هر کدام از این مهارت هاى ارتباطى مى تواند پیام خاصى را به جهانگردان منتقل کند. بالاخره این که هر فرهنگى در به کارگیرى ارتباطات غیرکلامى شیوه خاصى دارد که لازم است در بعد کلى ابعاد فرهنگى و ارتباطات غیرکلامى جهت توسعه صنعت جهانگردى آن را شناخت."
دیدگاه مردان روستائی نسبت به کار زنان
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن کار زنان روستایی پدیده فرهنگی غالبی است که نه تنها مردان روستایی بلکه زنان روستایی و حتی جامعه شناسان مدعی بی طرف و عینیت علمی را تحت تأثیر قرار داده است. شواهدی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند نشان می دهد که مردان روستایی علی رغم فعالیتهای اقتصادی زنان‘ آنها را غیرشاغل به شمار آورده اند. زنان روستایی نیز با همه فعالیتهای زراعی‘ دامداری‘ قالی بافی‘ و ... خود را "خانه دار" نامیده اند که مورد تأیید جامعه شناسان روستایی نیز قرار گرفته است. در این مقاله یافته های دو تحقیق متفاوت‘ و بررسی تعدادی از کتابهای جامعه شناسی روستایی مؤید موضوع فوق است.
بررسی رابطه علی اهداف پیشرفت و راهبردهای خودتنظیمی با عملکرد حل مسأله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: حل مسأله یکی از هدف های مهم آموزشی به شمار می آید و یکی از خواسته های معلمان و والدین، کسب توانایی حل مسأله از سوی دانش آموزان می باشد. هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه علی اهداف پیشرفت و راهبردهای خودتنظیمی با عملکرد حل مسأله بود. روش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های الگوی علّی قرار دارد. در این پژوهش از دو پرسشنامه اهداف پیشرفت (الیوت و مک گیرگور، 2001) و راهبردهای خودتنظیمی (پینتریچ و همکاران، 1991) و یک آزمون ریاضی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تنها، راهبرد انگیزشی اثر مستقیمی بر عملکرد حل مسأله داشته و اهداف گرایش به تسلط و گرایش به عملکرد بر هر چهار راهبرد شناختی، فراشناختی، انگیزشی و مدیریت منابع تأثیر مستقیم داشته اند. این اهداف به واسطه راهبرد انگیزشی، تأثیر غیرمستقیمی نیز بر عملکرد حل مسأله داشته اند. بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با یافته های تعدادی از پژوهش ها همسو و با بعضی از تحقیقات مغایر است؛ نکته حائز اهمیت، مقدار اندک واریانس تبیین شده عملکرد حل مسأله است. یکی از عواملی که می تواند در این امر مؤثر باشد، عدم تأثیر راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع بر متغیر حل مسأله ریاضی می باشد.