فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۰۱ تا ۶٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
بررسی سیر تحول اجتماعی نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در اروپا (از سده یازده تا پانزده میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی پیدایش و سیر تحول و شکوفایی نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در غرب موضوع پیچیده و دشواری است که به سختی تن به پژوهش می دهد. در این مقاله نخست، با استناد به منابع معتبر، آرای چند مورخ برجستة تاریخ علم و قرون وسطی شناس صاحب نظر دربارة نحوة پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دانشگاهی بررسی می شود و تاریخ نسبتاً دقیقی در خصوص شکل گیری آن ها به دست می آید و سپس اجمالاً به رابطه استادان با دانشجویان و برنامه و مواد درسی و آموزشی آن ها اشاره می شود. در همین زمینه به بررسی کشمکش ها و جدال های فکری و دینی در محیط های دانشگاهی پرداخته و از سوی دیگر به مواضع و رفتار ارباب کلیسا در این مورد اشاره می شود. سرانجام به آمیزه عقلانی و علمی حاصل از این مناقشه ها، که در اواخر قرون وسطی دست مایة پیشرفت تمدن اروپایی و سپس انقلاب علمی شد، اشاره می شود.
جامعه اطلاعاتی همچون اتوپیایی فن آورانه
منبع:
اطلاع شناسی ۱۳۸۲ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
اتوپیا به معنی شرایطی آرمانی همواره در ذهن بشر بوده است . زمانی اندیشه ای اتوپیایی است که از دل نظام موجود و برای برپایی نظامی آرمانی بر می خیزد . اتوپیاها در طول تاریخ بشر به چندین شکل بروز کرده اند . می توان جامعه اطلاعاتی را ، که مفهومی جدید است و نوید تمدنی آرمانی را می دهد ، نیز نوعی اتوپیا محسوب کرد . بحران ها و رکودهای پیاپی ، سرمایه داری را وادار کرد که در دهه 1970دست به بازسازی خود بزند .
رسانهها و پاسخگویی نهادهای حکومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از ویژگیهای نظامهای سیاسی مردمسالار، توانایی پاسخگویی آنها در قبال عملکرد خود است. البته در این خصوص نمیتوان انتظار داشت که حکومتی خود به تنهایی پاسخگوی عمل خود باشد بلکه چنین فرایندی از سازوکارهای اساسی برخوردار است که از آن میتوان به عنوان نهادهای جامعه مدنی یاد کرد. یک نظام سیاسی از سه جزء اصلی تشکیل میشود: مردم، جامعه مدنی و حکومت. جامعه مدنی شامل گروهها و رسانههاست که واسطه و میانجی خواستههای مردم و حکومتند. رسانهها به عنوان یکی از اجزای قدرتمند جامعه مدنی و تاثیرگذار بر افکار عمومی نقشهای سیاسی و غیرسیاسی مهمی برعهده دارند که یکی از عمدهترین آنها واداشتن حکومت به پاسخگویی است. این که از رسانهها به عنوان رکن چهارم مردم سالاری نام برده میشود بدان خاطر است که در کنار ارکان سه گانه دیگر یعنی افکار عمومی، فعالیت گروهها و انتخابات سهم عمدهای در مردمی ساختن حکومتها و ممانعت از فاصله میان جامعه و حکومت دارند. حکومت باسه قوة قانونگذاری، اجرایی و قضایی همراه با سازمانها و ارگانهای مختلف دیگر به دلیل تمرکز قدرت و ثروت با آسیبپذیری و چالشهای عمدهای مواجه است و از این رو در صورت فقدان کنترل و نظارت نهادمند، راه خطا خواهد پیمود. از این رو تلاشهای گستردهای در حوزههای ذهنی و عینی به عمل میآید تا زمینه پاسخگویی هر چه بیشتر حکومتها در قبال جامعه فراهم آورده شود در این نوشتار سعی شده است کارکرد رسانهها در سه حوزة هدایت و آموزش افکار عمومی، تجمیع خواستهها و نظارت بر عملکرد حکومت مورد بررسی قرار گیرد.
"
بررسی حضور علوم اعصاب ایران در پایگاه ISI بر اساس شاخصهای علم سنجی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل وضعیت علمی حوزه علوم اعصاب ایران در نمایه های استنادی معتبر طی سالهای 2002 تا 2008 است.
روش کار : روش پژوهش حاضر پیمایشی – توصیفی و از نوع کاربردی است و منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. داده ها از بخش حوزه موضوعی این پایگاه گردآوری و توسط متخصصین حوزه علوم اعصاب به 14 حوزه فرعی طبقه بندی گردید. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق نرم افزار های HISTCITE ، Excel 2007 و 16 SPSS صورت گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه علوم اعصاب، در سه سال اخیر بوده و از میان 14 زیرشاخه این حوزه علمی، بیشترین تعداد مقالات مربوط به حوزه نوروفارماکولوژی با 264 مقاله است. حوزه های هوش مصنوعی، نوروهیستوری و سایکوفارماکولوژی تعداد مقالات کمتری نسبت به دیگر حوزه ها را دارند. بیشترین همکاری بین المللی در زیر شاخه نورولوژی با 46 مقاله مشاهده شد. پژوهشگران ایرانی در 168 مقاله با نویسندگان سایر کشورها همکاری علمی داشتند که در 33 . 58 درصد، نویسندگان ایرانی به عنوان نویسنده اول حضور داشتند . 87 درصد از کل مقالات در مجلاتی با عامل تأثیر بین 0 تا 4 منتشر شده اند. 25 درصد از مقالات توسط نویسندگان دانشگاه علوم پزشکی تهران تألیف شده است.
بحث : پیشرفت حوزه علوم اعصاب در ایران بیشتر در دو بعد نورو فارماکولوژی و نورولوژی است ، لذا پرداختن به دیگر زمینه های این حوزه بایستی در اولویت سیاستگذاران بهداشتی قرار گیرد.
فلسفه: نویسنده و کمونیسم (برای خشایار دیهیمی)
حوزههای تخصصی:
قاعده «لزوم معاشرت به معروف» در روابط زن و شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
53-72
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی قاعده کمتر شناخته شده «لزوم معاشرت به معروف در روابط زن و شوهر» می پردازد. به موجب این قاعده، رفتار متقابل زن و شوهر باید هماهنگ با عرف روزآمد جامعه مسلمانان باشد. این به معنای آن است که افزون بر آموزه های دینی مستفاد از کتاب و سنت، آن دسته از عرف های عقلانی که در متون دینی صریحاً یا ضمناً از آن ها نهی نشده باشد، می تواند و باید هماهنگ با آموزه های دینی نقش تعیین کننده ای در ترسیم نظام حقوق خانواده ایفا نماید؛ حتی اگر این عرف ها نوپیدا باشند. بدین سان «معروف» مفهومی عرفی است که مصادیق آن بر حسب زمان و مکان و نیز درجه تمدن و فرهنگ جامعه اسلامی که زوجین در آن زندگی میکنند، می تواند متفاوت باشد. مقاله به روش تحلیلی و با استناد به قرآن مجید، سنت پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و موارد استناد فقیهان به لزوم معاشرت به معروف، برای توسعه آن به یک قاعده فقهی الزامی استدلال نموده و با توجه به عموم ادله نشان داده است که قاعده می تواند در همه قلمروهای روابط خانوادگی از جمله: مدیریت خانواده، روابط زناشویی زوجین، چند و چون نفقه، سکنای زوجین و تصمیم درباره کم و کیف فرزندآوری مورد توجه قرار گیرد.
طراحی و ارائه مدل سنجش توسعه فرهنگی شهری بر اساس رویکردهای تفکر هوشمند و ظرفیت سازی فرهنگی (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود به گونه ای که زمینه و بستر مناسب را برای توسعه فراهم می سازد. توسعة فرهنگی هم علت توسعه و هم معلول آن بوده و محوری ترین هدف در توسعة فرهنگی، کمال انسانیت است.
امروزه یکی از بحث انگیزترین مباحث بویژه در جوامع در حال توسعه، موضوع فرهنگ و توسعة شهری بوده و در چنین فضایی، توسعه به عنوان فرایندی چند بعدی، تلاش برای بهبود زندگی مادی و معنوی انسانی تلقی شده و فرهنگ به منزلة بنیان زندگی فکری و معرفتی جامعه محسوب می شود. ارتباط متقابل این دو، امکان رشد توانایی های انسان را فراهم می آورد. در این مقاله ضمن تبیین نظریه ها و رویکردهای مختلف توسعة فرهنگی، توسعة فرهنگی شهری به تفصیل بررسی شده و نهایتاً مدل بومی بر اساس آمیختة دو رویکرد تفکر هوشمند و ظرفیت سازی فرهنگی برای توسعة فرهنگی شهری ارائه می گردد.
نقش رسانه در بزهکاری کودکان و نوجوانان (مقایسه دو گروه مددجویان کانون اصلاح و تربیت و شهروندان غیرکانونی 13-18 ساله شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعامل گسترده انسان با کار باعث شده تا افراد در هر مکان و موقعیتی که باشند درجه ای از فشارهای عصبی یا فشار را در محیط کار احساس می کنند و این واقعیت امری معمولی و انکارناپذیر در تمام سازمان های مدرن امروزی است. این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده مورد مطالعه کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان (کارکنانی که در داخل و خارج از استان اصفهان مشغول به کار هستند) در سال 1393 انجام شده است. روش این بررسی پیمایشی بوده و داده هایی جمع اوری شده به کمک پرسشنامه محقق ساخته در میان افراد توزیع و جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 250 نفر از کارکنان ذوب آهن بوده که در سه شهر همدان، زرند کرمان و یزد کار می کنند، اما ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه به کمک جدول مورگان برآورد شد و 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بویژه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 389/0 است که این مقدار گویای این واقعیت آماری است که 39 درصد از کل میزان پیامدهای دوری محل کار از زندگی وابسته به 6 متغیر مستقل؛ شدت روابط خویشاوندی و خانوادگی، رضایت زناشویی، فرهنگ کار، دلزدگی شغلی، درآمد و رضایت شغلی است.
رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با سلامت روانی زنان معلم دوره ابتدایی و متوسطه شیراز
حوزههای تخصصی:
نذر و هویت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در مقاله حاضر ضمن بیان جایگاه نذر به لحاظ مفهومی و نظری در مردم شناسی دینی، به بیان وضعیت آن به عنوان یکی از اعمال و رفتارهای دینی در میان مردم مسلمان ایران پرداخته می شود. علاوه بر این، شناسایی سهم و نقش آن، در تمایز بین زنان و مردان در انجام مراسم دینی و در نهایت تبیین هویت یابی زنان از طریق انجام آن،مورد نظر است. برای بیشتر زنان ایرانی به دلیل اعتقاد دینی یا آگاهی از ارزش های اجتماعی معطوف به نذر در مقایسه با مردانی که به این سنت دینی باور دارند ولی به گونه ای متفاوت از زنان عمل می کنند یا زنانی که به ادای نذر به عنوان یک وظیفه دینی یا امر اجتماعی باور نداشته و در نتیجه در مراسم دینی مشارکت عمده و فعالی ندارند، موقعیت خاصی فراهم می سازد. فرایند نذر موجب و منشا تمایزدهی آنها از دیگران (زنان و مردان بی توجه به نذر) می شود. این معنی را می توان با تاکید بر نذرهای زنان و مردان در مراسم دینی نشان داد. با وجود اینکه بسیاری از نذورات و وسایل مورد استفاده در مراسم دینی برای این منظور به طور مشترک برای زنان و مردان مورد استفاده قرار گرفته ، ولی بعضی از آنها ویژه مراسم و مناسک دینی مردان و برخی دیگر مختص زنان است. با ملاحظه طبقه اجتماعی، زمان، مکان، جنسیت و موقعیت فرهنگی و اجتماعی زنان و مردان، استفاده متفاوت از نذورات برای این گروه اجتماعی،?هویت آفرین نیز است.
"
رابطه ویژگی های اجتماعی و فردی زنان بر احساس امنیت آنان در اماکن عمومی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر برخی متغیرهای اجتماعی و فردی زنان بر میزان احساس امنیت آنان در اماکن عمومی شهر بندرعباس است. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی زنان شهر بندرعباس که در فاصلة سنی (۱۵-۶۵) قرار دارند می شود. چارچوب نظری پژوهش بر اساس دیدگاه کارکردگرایی است. روش تحقیق از نوع توصیفی ـ پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه با طیف لیکرت (شاخصهای پنج قسمتی از خیلی کم تا خیلی زیاد) است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمونهای تحلیل دومتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای آگاهی از حوادث و جرائم (۴۰/۰=R2). اعتماد نهادینه (۳۳/۰=R2)، نگرش نسبت به عملکرد پلیس (۳۶/۰=R2)، نوع پوشش زنان (۳۸/۰=R2)، و فضای کالبدی شهر (۴۰/۰=R2) با میزان احساس امنیت رابطة معناداری وجود دارد ولی بین اعتماد عام (۲۹/۰=R2) و تجربه قربانی شدن (۴۰/۰=R2) با میزان احساس امنیت رابطة معناداری وجود ندارد. به طور کلی ۴۲ درصد تغییرات میزان احساس امنیت زنان (متغیر وابسته) به وسیلة متغیرهای مستقل تبیین می شود.
بررسی تنگنای ازدواج در ایران
حوزههای تخصصی:
تربیت و اقتصاد
بازنمایی زنان چادری در سریال های تلویزیونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
183 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها، بازنمایی واقعیت های جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما به مثابه یک مخاطب از پدیده های مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سال ها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سال های پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریال های تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، به طوری که زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریال های تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعف ها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیت های زن غیر چادری نمود پررنگ تری دارد. زنان چادری به گونه ای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهره ای متوسط و زشت به تصویر کشیده شده اند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی می شود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
بررسی مقایسه ای عوامل مرتبط با ترس از جرم زنان و مردان؛ مطالعه موردی زنان و مردان ساکن شهر کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با روش پیمایش سعی در مقایسه رابطه بی سازمانی اجتماعی با ترس از جرم در بین زنان و مردان 18 ساله به بالای شهر کرج را داشته است. بدین منظور نمونه ای شامل 413 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. یافته ها حاکی از آن بود که تنها متغیر بی نظمی محله ای بصورت مشترک در مردان و زنان رابطه معناداری با ترس از جرم دارد. از میان سایر متغیرها ترس از جرم در زنان با متغیرهای پیوند محله ای، رضایت از پلیس، سن و نوع مسکن و در مردان با متغیرهای تعلق خاطر به محله، مدت اقامت در محله و ناهمگونی قومیتی دارای رابطه معناداری بود. در نهایت متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون به شیوه گام به گام، توانستند در زنان و مردان به ترتیب 3/18 و 5/17 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند.