فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی شکاف نسلی ارزشی بین مادران و دختران با تأکید بر ارزش های دینی در شهر مشهد است. جامعه آماری مادران و دختران در شهر مشهد را در بر می گیرد که بر اساس سرشماری سال 1385، 1203476 نفر بوده اند . از میان دختران جوان 18 تا 29 ساله و والدین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق، کیفی بوده، به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه استفاده شد. رویکردهای نظری مورد استفاده در این مقاله بر پایه نظریات کلان در حوزه شکاف نسلی است. چهار دیدگاه درباره وجود یا عدم پدیده شکاف نسلی وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که مادران در زمینه ارزش های دینی بر روی دخترانشان تأثیر بسزایی داشته اند و اختلاف بین دختران و مادران در زمینه این ارزش ها بر روابط بین آنها تأثیرگذار نیست. بر این اساس، می توان گفت بین دختران جوان و مادران آنها در زمینه ارزش های دینی تفاوت نسلی حاکم است.
جایگاه جنسیت در آسیب پذیری ناشی از آثار و پیامدهای زمین لرزه
حوزههای تخصصی:
"ممکن است در بازسازی زمین لرزه در ذهن، مفروض کردن رابطه جنسیت با این مقوله نامربوط به نظر رسد . ""خشونت ناگزیر""(The tyranny of the urgent) می تواند مقوله جنسیت را گونه ای تجمل جلوه دهد، اما هدف و نیت این مقاله آزمودن جایگاه جنسیت در سنجش استعداد آسیب پذیری و تسکین و تخفیف زلزله است. در متن مقاله موارد متعددی از تحلیل جنسیتی ارائه می شود که به آسیب پذیری زنان در برخی حوادث و رخدادها می پردازد. سپس به توصیه های لازم در باب آگاهی جنسیتی(gender-aware) که موجب تخفیف و کاهش آلام می شود پرداخته می شود و بعد درباره مرکزیت جنسیت در فجایع و بلایا از نظر سیاست های تصمیم گیری و روش های اجرایی بحث می شود. در ادامه، به قابلیت بالقوه تبدیل شوندگی (Transformative potential) موجود در بلایای زلزله، در ارزیابی و بازبینی مجدد رابطه جنسیت و بلایا، اشاره خواهد شد.
"
الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،665 نفر از آن ها انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نظام های مغزی-رفتاری، مقیاس تعارضات بین والدین، مقیاس پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به تعارضات بین والدین و پرسشنامه خودگزارش دهی نوجوان بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که در آن، متغیر پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات بین والدین و نظام های مغزی رفتاری با مشکلات هیجانی-رفتاری وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین والدینی و نظام های مغزی-رفتاری با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان نقش مؤثری ایفا می کنند. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی و مدل توسعه داده شده آن قابلیت تبیین مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان را دارد. در نتیجه می توان از این مدل برای تنظیم مداخلات درمانی و همچنین تشخیص عوامل خطر در امر پیشگیری از مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان استفاده کرد.
بررسی میزان دینداری و نقش آن در شادمانی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادی موهبت بزرگی است که باید آن را جست وجو کرد، یافت، غنیمت شمرد، و به دیگران نیز انتقال داد. با توجه به تأثیر شادمانی در حیات فردی و اجتماعی، همچنین نقش گستردة مذهب در زندگی بشر، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة دینداری و میزان شادمانی بین جوانان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش نقش دینداری بر ایجاد، تشدید، یا تضعیف شادی از دریچة نظریة شناختی، همچنین نظریه های اندیشمندانی چون دورکیم، وبر، توکویل، سیلگمن، آرگایل، کار، داینر، و بیسواس داینر کنکاش شد. برای شناخت ارتباط بین این دو مقوله، 384 پرسشنامه بین جوانان 18 تا 29 سالة شهر تهران توزیع شد. در نهایت، یافته های این پژوهش نشان می دهد بین دینداری و میزان شادی افراد رابطه ای مثبت و معنادار برقرار است. همچنین، نتایج حاکی از آن است که بین سه بعد دینداری، یعنی اعتقادات دینی و احساسات دینی و مناسک دینی، و شادی جوانان مطالعه شده همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت دینداری و ابعاد مختلف آن در ایجاد و تشدید شادی نقشی مهم و بسزا دارد.
تأثیر سیاستهای فرهنگی پهلوی بر بروز بحران هویت زن ایرانی (با تکیه بر نظریه تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تاریخی به تبیین سیاستهای فرهنگی پهلوی اول در عرصه زنان می پردازد و با تکیه بر نظریه تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان به دنبال پاسخ به این سؤال است که این سیاستها بر بروز بحران هویت زن ایرانی چه تأثیری داشته است. یافته های تحقیق حاکی است به دلیل اینکه لایه اصلی و هسته مرکزی هویت ایرانی بر سه عنصر اسلامی، ایرانی و شیعی مبتنی است و سیاستهایی نظیر تقویت روحیه خودناباوری در زن مسلمان، ترویج سبک زندگی غربی (سبک زندگی غیر ایرانی)، ترویج علنی بی حجابی، ترویج ولنگاری با تغییر در قانون ازدواج و طلاق در تعارض جدی با هویت زن ایرانی است. به دلیل غلبه نسبی ساختارهای مبتنی بر الگوی توسعه غربی بر جامعه ایرانی عصر پهلوی اول، در دراز مدت، زن ایرانی را با به هم ریختگی و در نهایت بحران هویت روبه رو کرده است.
دیدگاه مدیران سلامت اصفهان از اصول فلسفی مراقبت های اولیه ی بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کرده ایم که حل دشواری های بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفه ی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبت های اولیه ی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینه های کمرشکن، وابستگی آور و کم اثر است. هدف تحقیق حاضر، سنجش اصول فلسفی پیشگیری با PHC و تعیین آگاهی و نگرش مدیران نهادهای مختلف سلامت اصفهان از اصول فلسفی نه گانه ی این مراقبت ها بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- پیمایشی بود. جامعه ی مورد مطالعه 384 نفر از مدیران ارشد، میانی و اجرایی اصفهان در نهادها و سازمان های مختلف مربوط به سلامت مانند دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و ... در سال 89-1388 بودند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای محقق ساخته و حاوی سه دسته سؤالات پایه، دانشی و نگرشی نسبت به اصول فلسفی نه گانه ی PHC بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصین مربوط و پایایی آن توسط آزمون پایلوت و با آلفای 84 درصد مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه ی 16 گردید و مراحل آمار توصیفی با میانگین و درصد و آمار تحلیلی با آزمون t، ANOVA و همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت.
یافته ها: بالاترین میانگین نمره ی آگاهی از اصول فلسفی نه گانه ی PHC مربوط به بعد فلسفی «انگیزه و عشق خدمت به مردم» و برابر 41/12 ± 39/98 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری و عدالت» و برابر با 17/29 ± 75/65 بود. بالاترین میانگین نمره ی نگرش مربوط به بعد فلسفی «هماهنگی بین بخشی» و برابر با 97/22 ± 55/81 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری توزیع» و برابر با 79/12 ± 15/49 بود.
نتیجه گیری: نمره ی میانگین آگاهی تمامی رده های مدیریتی کمی بالاتر از 80 به دست آمد. اگر چه تا نمره ی عالی 100 فاصله دارد، اما برای یک نظام سلامت رسیدن به آن کار بسیار دشواری است و باید در این زمینه تلاش نمود. نمره ی میانگین نگرش 65 به دست آمد. این نتیجه خوبی برای این سیستم محسوب نمی شود، چرا که نگرش بالاتر مدیران نقشی کلیدی در به اجرا درآمدن اصول PHC است.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقای مدیریت آموزشی
منبع:
علوم خبری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
197 - 214
حوزههای تخصصی:
امروزه در قرن 21 با توجه به حجم عظیم اطلاعات، افراد به سوی مدیریت اطلاعات هدایت می شوند، با ورود فناوری ارتباطات به سازمان، عملکردهای مدیریت آموزشی دستخوش تغییر می شود. این تغییر در صورتی موثر است که در ابتدا توانمندی ها و فعالیت های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را شناخته و سپس زمینه بروز این فعالیت ها را فراهم نماید. متعاقب آن مدیریت آموزشی با شرایط جدید آشنایی لازم را پیدا نموده تا با بهره گیری از ظرفیت هایی که فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند ایجاد کند، سبب ارتقاء عملکرد مدیران آموزشی شود. در این مقاله سعی شده است ابتدا تاریخچه مختصری از هر دو موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت آموزشی ارایه داده و سپس تاثیر و پیامدهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ارتقای مدیریت آموزشی را توضیح دهد. در ادامه نیز شرایط و فرصت هایی که کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت آموزشی فراهم می نماید، مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد پژوهش شامل:(کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها)مرتبط با موضوع می باشد.
مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت منبعی ارزشمند در صنایع رسانه ای محسوب می شود. هیچ رسانه ای بدون به کارگیری سطح مشخصی از خلاقیت در تولیدهای خود نمی تواند موفق شود. برای دستیابی به این سطح از خلاقیت، سازمان های رسانه ای باید به مدیریت خلاقیت در سازمان های خود بپردازند. مقالة حاضر نشان می دهد که تنش اصلی مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای میان مدیریت رایج (مدیریت ازدیدگاه نئووبری یا مدیریت عقلانیت گرا و ابزاری) و خلاقیت برانگیخته شده ذاتی است. در ادامة مقاله بیان می شود که چگونه می توان این تنش را به کمک الگوی اصلاح شده ای که نخستین بار توسط آمابیل ارائه شده، مدیریت کرد. این الگو می تواند برای توصیف، تحلیل و ارزیابی سه مؤلفة کلیدی مؤثر در مدیریت خلاقیت یعنی مهارت های زمینه ای، مهارت های تفکر خلاق و انگیزش درونی مفید باشد. همچنین این مقاله بحث خواهد کرد که چگونه نسخه اصلاح شدة الگوی آمابیل می تواند برای تحلیل و تشریح موفقیت رویکردهایی خاص در مدیریت خلاقیت (به صورت خاص در مطالعه مورد بی بی سی) موفق باشد. سپس به این موضوع می پردازد که پژوهش های آینده در زمینة مدیریت رسانه چگونه می توانند با بیان توصیفاتی واضح تر و مفصل تر از گسترة وسیعی از مهارت های ویژة زمینه ای در رسانه، به درک درستی از مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای دست یابند؛ و با مطالعه چگونگی تعامل این مهارت ها با مهارت های تفکر خلاق و انگیزش درونی، راه را برای پرورش خلاقیت در این سازمان ها هموار سازند
بررسی عوامل مؤثر بر جرایم معافیت های پزشکی در امور وظیفه عمومی و راه های پیشگیری ازآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله و هدف: این تحقیق و بررسی پیرامون جرائم معافیت های پزشکی در امور وظیفه عمومی، علل و عوامل و راه های پیشگیری از آن در سطح فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در سال های 85 و86 صورت گرفته است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر جرایم معافیت پزشکی در امور وظیفه عمومی و راه های پیشگیری از چنین جرایمی است.
روش: این پژوهش از نظر نوع کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. این تحقیق در محدوده مرکز وظیفه عمومی تهران بزرگ انجام گرفته و جامعه آماری آن نیز از خبرگان , مدیران وظیفه عمومی و پزشکان را تشکیل می دهند که محقق روی آنها شناخت قبلی داشته و حجم نمونه آماری 120 نفر است به صورت تمام شمار مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج: نتایج این پژوهش نشان میدهد که عوامل آموزشی، قانونی، مالی، ضعف سیستمی و پیشرفت فناوری می تواند در به وجود آوردن جرایم معافیت پزشکی و سوء استفاده باندهای جاعل مؤثر باشد. از طرفی دیگر کیفی کردن رسیدگی، آموزش و برخورد با مجرمین، آگاه سازی مشمولان و خانواده های آنان، دقت و تعامل سازمانی ، معاینه دقیق توسط پزشکان حاذق و کنترل فنی و رفع خلأ های قانونی نیز میتواند در پیشگیری و کاهش جرایم معافیت پزشکی وظیفه عمومی تاثیر داشته باشد.
سیاست گذاری فرهنگی در وضعیت آنومی فرهنگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای در حال توسعه، در پی بالا رفتن تراکم جمعیتی و به تبع پیدایش تراکم اخلاقی، بروز آسیب های اجتماعی اجتناب ناپذیر به نظر می آید. در چنین شرایطی در جامعه، اختلال های اخلاقی، ارزشی و عدم تطابق در هنجارها، مجال بروز یافته و تعادل معمول حیات اجتماعی به مخاطره می افتد. در این صورت نابسامانی در جامعه حادث می شود که نظم موجود را از بین برده و پدیدة آنومی، مجال بروز می یابد. در برخی کلانشهرها به دلیل وجود گروه های شهری گوناگون، گسست فرهنگی نیز به چشم می خورد. با توجه به اینکه موضوع، پیرامون بررسی آنومی در میان گتوهای شهری است، تمرکز بر روی اینکه چه عواملی باعث به وجود آمدن آنومی شده و خود آنومی چه تأثیری روی بافت شهری می گذارد، زمینة بسیار مهمی در امر سیاست گذاری فرهنگی در کلانشهرها محسوب می شود. مورد مطالعه، شهر کرج می باشد و نتایج حاکی است که آنومی در این شهر بر اثر تصادم فرهنگی و انسداد جریان های اجتماعی پدید آمده است.
ماهوارهها و بیخویشتن شدگیِ مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینههای اساسیِ مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان حوزة «روانشناسی ارتباطات جمعی» مبحث پیچیدة «مخاطبشناسی» رسانهها است. در این بین، سهم «ماهوارهها» و شناختشناسیِ مخاطبانِ متعدد آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سعی و تلاش ابداعگران اولیة ماهوارهای بر آن بود که از مفهوم ذهنی خود فراتر رفته و اضطراب انسان ارتباطی عصر اطلاعاتی امروز را کاهش دهند. اما این حرکت ارتباطی کامل نشد و ما همواره پدید آمدن انواع آسیبهای روانی را در مخاطبان ماهوارهای شاهد بودهایم. بخشی از این آسیبهای روانی، جنبة فرهنگی ـ اجتماعی دارند و بخشی دیگر، شخصی ـ محیطی. هدف اصلی مقاله حاضر، آشکارسازی یکی از ابعاد مهم مخاطبان ماهوارهای از دیدگاه آسیبشناختی روانی است. در این نوشتار «بیخویشتن شدگی» (Depersonalization) مخاطبان ماهوارهای به عنوان «متغیر وابسته» به طور مبسوط مطمح نظر قرار میگیرد؛ زیرا نویسنده معتقد است برنامههای ماهوارهای «متغیرهای مستقل» هستند. برای بررسی دقیق، نخست پس از طرح مسئله، تعاریف و توصیفهایی از این مفهوم ارائه میشود؛ سپس با توجه به نظریههای عضوی و روانشناختی، ابعاد موضوع شفاف شده و در نهایت با اتکا به پژوهشهای عملی کلاسیک در این خصوص سعی میشود به پرسشهای مسئله پاسخ داده شود.
در پایان مقالة حاضر، نویسنده با توجه به رویکردهای نظری مسائل آسیبشناختی مخاطبان ماهوارهای به این نتیجه میرسد که «اختلال شکل تفکر» (Formal Thought Disorder) و انواع آن عامل اصلی «بیخویشتن شدگیِ» مخاطبان ماهوارهای است.
نقش توسعه منابع انسانی در شهرت رسانه ای و خلق سرمایه شهرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها تلاش می کنند تا در فضای رقابتی (رقابت رسانه ای) سهم مخاطب (سهم بازار) بیشتری را به خود جلب کنند. این امر ممکن نیست مگر اینکه در جامعه، نقش فعال و متمایزی را بر عهده گیرند. آنچه می تواند رسانه ها را در فضای رقابتی متمایز سازد، شهرت آنهاست. شهرت رسانه ها را چگونگی تعامل آنها با مخاطبان و همچنین فعالیت هایشان در زمینه های مختلف ازجمله محتوای تولیدات تعیین می کند. متغیرهای متعددی بر شهرت رسانه ای اثرگذارند و موجب می شوند تا در بازار اطلاعات، رسانه ای خاص در ذهن مخاطبان بنشیند. اما مهم ترین متغیر در این بین که منبع مزیت رقابتی نیز محسوب می شود، نیروی انسانی رسانه است. نتایج و ستاده های قابلیت ها، توانایی ها، مهارت ها و دانش نیروی انسانی در بازار اطلاعات انتشار می یابد و موجب می شود که رسانه به شهرت دست یابد. در مقاله حاضر، ابعاد شهرت رسانه ای به همراه و نقش توسعه منابع انسانی به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است.