تجربه کشورهای پیشرفته در عرصه همزیستی بهینه و متعادل انسان با طبیعت نشان داده است که با تکیه به همان علمی که موجب ویرانی محیط زیست شده‘ آدمی می تواند به جبراین مافات و بازسازی چرخه حیات کره زمین دست زند و مشارکت دموکراتیک در جامعه را از ابتدای برنامه ریزی توسعه یافتگی یا ارزیابی توسعه یافتگی با تدوین استراتژیهایی مناسب و تخصیص بهتر منابع‘ امری حیاتی به شمار آورد. بررسی حاضر با این هدف تدوین شده که با اشاره به پیشینه های پرداخت مسائل مربوط به توسعه اقتصادی و حسابهای ملی در بستر سبز که موضوع انتشارات کتاب "شاخص شناسی در توسعه پایدار" است‘ چهره ای از همزیست گرایی دشوار انسان با طبیعت را به تصویر کشد؛ و به بهانه انتشار کتاب فوق‘ بر ضرورت طرح چاره اندیشی عاجل برای حل مسایل زیست محیطی انسانی و تدوین سیاستها و راه کارهایی تأکید ورزد که بتواند با علل تأثیرات منفی آن برخورد کنند. این موضوعی است که همچون موضوع مرگ و زندگی برای انسان عصر حاضر‘ فراتر از یک دغدغه خاطر و مشغولیت اذهان در کشورها رخ نموده است.
پذیرش مردمی ولایت فقیه یک روند تاریخی داشته است که بیشترین تلاش برای طرح اجتماعی آن از دوره مغول و همزمان با سقوط خلافت توسط علمای بزرگی همچون شهید اول، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی و ... برداشته شد. این عالمان شیعی، ابتدا با نفوذ در حکومت مغول و سپس، با شیعه کردن حاکم مغول، همچنین اعمال ولایت در حکومت های شیعی صفویه و دخالت مستقیم در جامعه، توانستند جامعه را با ولایت فقیه در عرض ولایت سیاست حکام آشنا سازند.این آشنایی آن گاه همگانی شد که در دوره قاجاریه با پیروزی اصولیون، ولایت سیاسی – مذهبی علما در عرض حکومتِ سیاسی شاهان قاجار تأسیس شد. ولایت فقیه در نهضت تنباکو و مشروطه فراگیر و صورت بین المللی به خود گرفت. انقلاب اسلامی نمونه کامل ولایتی بود که علمای سابق پایه های اجتماعی آن را استحکا بخشیده بودند.
سرمایه اجتماعی سازه ای جامعه شناختی است که هر دو بعد عینی و ذهنی روابط اجتماعی را با اهمیت تلقی می کند. هسته اصلی این سازه به منابعی اجتماعی اشاره دارد که می توانند برای به حداکثررساندن احتمال موفقیت در کنش های هدفمند قابل اتکا باشند. بهره مندی از این منابع می تواند نقش اساسی در زندگی انسان، حالات جسمانی، روحی و اجتماعی وی ایفا کند. مبتنی بر این کارکردها، کانون اصلی این مقاله، بر بررسی میزان برخورداری جانبازان اعصاب و روان و ضایعه نخاعی استان مازندران را از سرمایه اجتماعی در محیط اجتماعی خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان، جامعه و سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران تمرکز یافته است. 838 نفر از این جانبازان با دست کم 25 درصد جانبازی (ناشی از اعصاب و روان) جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. نمونه پژوهش حاضر شامل 269 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های تحقیق از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. چند یافته مهم این پژوهش عبارت اند از: به لحاظ فراوانی و نوع شبکه اجتماعی قابل اتکا برای جانبازان، به طور متوسط خویشاوندان در مرتبه اول، دوستان صمیمی در مرتبه دوم و همسایگان در مرتبه آخر قرار می گیرند. هرچه از خانواده به سمت جامعه حرکت می کنیم، سطح احساس برخورداری جانبازان از سرمایه اجتماعی به وجه معنی داری کاهش می یابد؛ در حالی که حدود 73 درصد جانبازان در خانواده از این احساس برخوردارند، حدود 75 درصد جمعیت مورد بررسی معتقدند که جو جامعه قابل اعتماد نیست و با آن ها رفتار احترام آمیز ندارد. در پایان، بررسی چرایی فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه آماری این پژوهش از سطح خانواده به جامعه، آسیب های ناشی از آن و نیز بررسی سرمایه اجتماعی جانبازان در سطح ملی پیشنهاد شده است.
این پژوهش با هدف استخراج باورهای زنان مطلقه یا متقاضی طلاق در خصوص زندگی زناشویی و پندار آنان از همسر آینده در پیش از ازدواج انجام گرفته است. بر این اساس، تلاش شده است دیدگاه زنان با رویکردی برساخت گرایانه و با استفاده از روش شناسی کیفی و اسلوب نظریه زمینه ای[1] مورد کنکاش قرار گیرد. نمونه ها بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، از بین ۴۰ زن متقاضی طلاق یا مطلقه، مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در سطح شهر شیراز انتخاب و داده ها با استفاده از روش مصاحبه ژرف گردآوردی شده اند. از راه سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، ۵ مقوله اصلی «توهم همسر آرمانی»، «زندگی زناشویی رویایی»، «آماده نبودن ""خود"" جهت ورود به زندگی زناشویی»، «ازدواج زود هنگام و بی تدبیری در امور زندگی» و «نداشتن فهم کافی از دنیای مردانه» و یک مقوله هسته با عنوان «ناشناخته بودن ماهیت زندگی زناشویی» پدیدار شد. تحلیل یافته ها مشخص کرد که زنان مصاحبه شونده نسبت به فضای زندگی زناشویی و مراوداتی که در آینده بایستی برقرار کنند از باورها و پندارهای واقع بینانه ای برخوردار نبوده اند، هم چنین، پندار پیشین آنان از شوهر آینده نیز بسیار آرمان گرایانه و به دور از واقعیت بوده است.