چند صباحی است که مباحث پیرامونی علوم، برجستگی بیشتری یافته اند و گاه بر مباحث درون علمی چیرگی و غلبه پیدا کرده اند. جنس این مباحث نیز طیفی از مباحث فلسفی، جامعه شناختی، روان شناختی و تاریخی را در بر میگیرد. در ایران به فراخور اقتضائات خاص باورهای دینی موجود، این مباحث نیز صورت هایی خاص به خود گرفته و میگیرند. دلیل عمدهی طرح این گونه مباحث در جامعهی ما بیش از هر چیزی از منظر و زاویهی جدال سنت و مدرنیته قابل ردیابی است. در واقع آنچه محرک بسیاری از این مباحثات و مطالعات است، مواجههی ما با نوع خاصی از معرفت است که در مغرب زمین شکل گرفته و نضج پیدا کرده است و پس از ورود به جامعهی ما به دلیل فقدان زمینه ها و بسترهای فرهنگی لازم، چالش هایی فرهنگی و اجتماعی را در جامعهی ما ایجاد کرده است. کیفیت مواجههی ما با این نوع معرفت که از آن به عنوان علم جدید تعبیر میشود و چگونگی ورود آن به جامعهی ما سؤالی است که پاسخ به آن، در واقع پاسخ بسیاری سؤالات دیگر را نیز در بر دارد. دکتر حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه، نحوهی مواجههی ما با علوم جدید و طریقهی ورود این علوم به جامعهی ما را از منظری نو مورد بحث قرار داده است. متن پیش رو برگرفته از سخنرانی ایشان در همایش«دربارهی علم» میباشد که به همت « کانون اندیشهی جوان» برگزار شده است.
"عصر اطلاعات و فناوری به بهرهمندی از دانش و مهارت کافی در فعالیت شغلی نیاز دارد.کسب موفقیت در بازار کار ایجاب میکند که فرد نه تنها به طور مستمر آموختههای خود را با دانش روز هماهنگ سازد، بلکه باید در حفظ رابطه شغلی-تحصیلی خویش تلاش کند؛زیرا این دو امر عمدهترین عواملی هستند که توانمندی قابل قبولی در انجام کارها برای شخص ایجاد میکنند و بهرهوری لازم وی را تا حدود زیادی تأمین مینمایند.در این راستا، مقاله حاضر به بررسی رابطه شغلی-تحصیلی دانش آموختگان رشته روانشناسی در ایران پرداخته است.محتوای آن شامل بحثهایی درباره عوامل مؤثر در بهرهوری و توانمندی شغلی دانش آموختگان، روش پژوهش، و یافتههای تحقیق و بحث است.در پایان، با اتکا به یافتههای به دست آمده از مطالعات کتابخانهای، مصاحبههای انجام گرفته و دادههای جمعآوری شده از پاسخنامهها، راهکارهایی در جهت توانمندی و موفقیت بیشتر دانش آموختگان در فعالیتهای شغلی ارائه شدهاند.
"
مفهوم دولت مدرن، مورد توجه گرایش های مختلف علمی قرار گرفته است و هرکدام بنابر نوع علائق و مبانی فرانظری خود، مدلی از کاوش تحلیلی در این قلمرو ارائه داده اند. پرسش اصلی آن است که مناسب ترین ابزارهای تحلیلی برای بررسی موضوعی مانند دولت مدرن کدام است؟ این مقاله با بررسی روش های مطالعاتی در قلمرو حاضر این ایده را دنبال می کند که شناخت عمیق از نهاد یادشده که از یک سو پاسخ مدیریتی به پیچیدگی های عصر مدرن بوده و از سوی دیگر درگیر با ابعاد خارجی و داخلی است، نیازمند توجه به درآمیختگی هم زمان سطوح مختلف تحلیل گرایش های متفاوت علمی، مطالعه عناصر و مؤلفه های انگاره ای افزون بر مؤلفه های مادی، شناخت روندهای تاریخی موضوعات و پدیده های اجتماعی، توجه به ساختارهای اجتماعی معرفت و در نهایت چگونگی برساختگی موضوعات در تحلیل پیچیدگی های مفهومی است. در این راستا این مقاله تلاش می کند تا رویکردهای مطالعاتی را بر اساس دو رویکرد مادی گرا و انگاره گرا سازماندهی کند و نشان دهد که به رغم لزوم توجه به تعارض های فرانظری این دو جریان، به کارگیری ظرفیت روش های مطالعاتی گوناگون و پرهیز از تصلب روش شناسانه برای مطالعه نهاد دولت اجتناب ناپذیر است
مقدمه: امنیت، مقوله ای اساسی در هر نظام اجتماعی است و جوامع، برقراری امنیت اجتماعی را یکی از اولویت های اصلی خویش می دانند. این مفهوم، دارای دو بعد عینی و ذهنی است که در این پژوهش، هدف اصلی، بررسی بُعد ذهنی؛ یعنی همان احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه های استان ایلام و ارتباط آن با برخی متغیرهای زمینه ای بوده است.
روش شناسی : روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های استان ایلام تشکیل داده اند که از میان آنها و بر اساس فرمول کوکران، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. شیوه نمونه گیری نیز، چند مرحله ای بوده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 6/46 درصد از دانشجویان، احساس امنیتی در حد متوسط داشته اند؛ 2/43 درصد نیز، به میزان کم و تنها 10 درصد از آنان، در حد زیاد و خیلی زیاد، احساس امنیت کرده اند. تحلیل واریانس چند متغیره نشان می دهد که بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و بومی و غیربومی بودن با برخی از ابعاد احساس امنیت، رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین رشته و مقطع تحصیلی با ابعاد احساس امنیت، رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه: با توجه به پایین بودن میزان احساس امنیت در بین دانشجویان و تأثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی آنان، برنامه ریزی برای ارتقای سطح احساس امنیت در بین آنها از سوی مسئولان نظام دانشگاهی ضرورت دارد.