فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بدنبال تعیین اثربخشی درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون برکارکردهای اجرایی مصرف کنندگان مواد تحت درمان اجباری استان کرمان ( مصرف کنندگان مواد موضوع ماده 16 قانون مبارزه با موادمخدر) در سال های 1398 و 1399 بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مددجویان درحال ترک حداقل یکی از مواد مصرفی به جز نیکوتین و الکل که در مرکز موضوع ماده 16 کرمان در سالهای 99-1398 نگهداری و به تعداد3582 نفر می باشند.نمونه پژوهش شامل 30نفر که با روش نمونه گیری هدفمند از معتادین موضوع ماده 16 (متجاهر) دارای حکم دستگیری انتخاب گردیده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند.گروه آزمایش در درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون قرارگرفت و گروه کنترل فقط درلیست انتظار دریافت درمان قرارگرفت. ابزار این پژوهش پرسشنامه نارسایی در کنشوری اجرایی بارکلی (2011) بوده است. نتایج این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون برکاهش نمرات کنش اجرایی خود مدیریتی زمان، خود سازماندهی، خود کنترلی، خود انگیزشی و خودنظم جویی تاثیر معنادار داشته است و مصرف کنندگان مواد موضوع ماده 16، در مقایسه با گروه کنترل که درمانی دریافت نکرده بودند، نمرات کنش اجرایی خود مدیریتی زمان، خود سازماندهی، خودکنترلی، خودانگیزشی و خودنظم جویی پایینتری داشتند و درمان بر روی خودکنترلی و خود مدیریتی زمان به ترتیب با اندازه اثر 473/0 و 45/0 بیشترین تاثیر را داشته است.
تدوین مدل ساختاری اعتیاد به بازی های اینترنتی بر اساس سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
155 - 169
حوزههای تخصصی:
اختلال بازی اینترنتی به معنای استفاده مداوم و مکرر از اینترنت در راستای بازی است که به طور معناداری منجر به آشفتگی و نقص در کارکرد شود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل ساختاری اعتیاد به بازی های اینترنتی بر اساس سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان شهر تهران بود. روش این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه بر اساس نظر کلاین (2023) و با احتساب احتمال ریزش برخی نمونه و در جهت تعمیم پذیری بیشتر نتایج، 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل آزمون اعتیاد به بازی های اینترنتی (IGD-20 Test) پونتز و همکاران (2014)، مقیاس سیستم بازداری رفتاری (BIS Scale) کارور و وایت (1994) و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گرانفسکی و کرایج (2006) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتباد به بازی های اینترنتی دارای رابطه مثبتِ معنادار در سطح 0/001 است. راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتباد به بازی های اینترنتی دارای رابطه منفیِ معنادار در سطح 0/001 است. همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم بازداری با اعتیاد به بازی های اینترنتی نقش میانجی و معنادار دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به بازی های اینترنتی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد و توجه به سیستم بازداری رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند نقش بسزایی در کاهش گرایش نوجوانان به بازی های اینترنتی داشته باشند.
بررسی رفتارهای تخریب گری سازمانی(وندالیسم) و ارتباط آن با احساس آنومی (بی هنجاری) کارکنان (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
196 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: تخریب گری و رفتارهای وندالیسمی یکی ازموضوعات مهم رفتاری است که با دامنه وسیع و مخرب بر عملکرد افراد وکارکنان، کارآمدی و نهایتاً اثربخشی فردی و سازمانی مؤثراست. ازدیگر معضلات اجتماعی احساس انومی (بی هنجاری) در افراد است. همزمانی دو ناهنجاری در سازمان اثر تخریبی مضاعفی را می تواند به همراه داشته باشد. در پژوهش حاضر به بررسی احساس انومی افراد دربروز رفتارهای وندالیستی در سازمان تأمین اجتماعی پرداخته شده است. روش: جامعه آماری شامل70 نفر کارکنان سازمان تأمین اجتماعی کاشان در سال 1402 است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفته است. با توجه به مدل مفهومی پژوهش جهت کاهش میانگین میزان خطای مطلق در PLS تعداد 58 نمونه استفاده شده است. پرسشنامه در دو قسمت، اول بخش تخریب گری سازمانی با دو شاخص تخریب اعتبار سازمانی وتخریب فیزیکی وقسمت دوم ان بخش انومی با چهار شاخص انومی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی است. یافته ها: حاکی ازتأییدتأثیر احساس آنومی (بی هنجاری) کارکنان (بی هنجاری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) بر بروز رفتارهای وندالیستی سازمانی (تخریب اعتبار سازمانی و تخریب فیزیکی) با مقدار آماره t برابر 953/11 و ضریب تأثیر 736/0 با اطمینان 95 درصد است. نتیجه گیری: احساس آنومی (بی هنجاری) ارکنان در بروز رفتارهای وندالیستی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. و با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده احساس آنومی (بی هنجاری) کارکنان (بی هنجاری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) حدود 2/54 درصد از واریانس رفتارهای وندالیستی سازمانی (تخریب اعتبار سازمانی، تخریب فیزیکی) را تبیین می کند.
فراتحلیل پیامدهای مداخلات مسیر شغلی در رشد مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر مداخلات مسیرشغلی در رشد مسیرشغلی دانشجویان ایران با رویکرد فراتحلیل انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و برحسب نوع داده ها کمی و از نظر شیوه پردازش داده ها مبتنی بر روش فرا تحلیل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات و پژوهش های چاپ شده در مجلات معتبر علمی در زمینه مورد پژوهش در سال های 1380 تا 1402 است که با جستجوی کلمات کلیدی در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و با در نظر گرفتن معیارهای غربالگری های تعداد 17پژوهش به عنوان مطالعات منتخب وارد فرآیند فراتحلیل شدند. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز در مطالعات نظام مند مبتنی بر فرا تحلیل شامل استفاده از چک لیست می باشد. پایایی اندازه های اثر متغیرهای استخراج شده از مطالعات منتخب از طریق بررسی سطح معنی داری و آماره T در روش فرا تحلیل به دست آمد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری روش فرا تحلیل و نرم افزارSTATA استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اندازه های اثر مداخلات مسیرشغلی در رشد مسیرشغلی همه پژوهش ها در سطوح مختلف معنادار است و بیشترین اندازه اثر مربوط به پژوهش ملکیها و علیانسب (1399) برابر 9.23 و کمترین اندازه اثر مربوط به پژوهش حیدرنیا و همکاران (1397) برابر1.30- می باشد. همچنین طبق یافته های پژوهش اندازه اثر کل برابر 1.80 بوده که در سطح (05/0>P) معنادار می باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مداخلات مسیرشغلی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد مسیرشغلی دانشجویان در دانشگاه های ایران داشته است
Designing a Learning model for personal brand digital storytelling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research was to design a personal brand digital storytelling learning model.The present research was conducted with a qualitative approach and research methods of content analysis and theme analysis. The research community is all the written sources, articles, books and researches related to the digital storytelling of personal brands in various scientific bases in the years 2000 to 2024 and all specialists and experts in the field of personal branding. The purposeful sampling method is of the criterion type and the criterion for determining the sample size is to reach the saturation volume. The data collection tool was a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. Qualitative analysis and thematic analysis were used to collect data. In this way, the theoretical foundations of storytelling were studied and analyzed, and semi-structured interviews were conducted with 11 experts from educational, commercial, and industrial fields familiar with personal brand storytelling at Allameh Tabataba'i University, and thematic analysis was done, and finally based on The model was created based on the data of content analysis and theme analysis. The research findings showed that the personal brand digital storytelling learning model has 4 dimensions: personal branding, personal brand storytelling, personal brand story content production, and personal brand story content evaluation, and includes 15 components and 57 indicators. The results showed that the personal brand digital storytelling learning model for students is a multi-dimensional and multi-component process and its realization demands the comprehensive attention of higher education officials and students.
بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۸۴-۲۷۰
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز با روش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 72 آزمودنی در محدوده سنّی 30 تا 40 سال انتخاب و به صورت تصادفی در هر گروه 36 نفر قرار داده شد. گروه ها در ابتدا ازلحاظ جنسیت، تحصیلات و وضعیت تأهل همتاسازی شدند و در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو و پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا را تکمیل نمودند. گروه آزمایش، طی 8 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیّره و چندمتغیّره، معناداری اثرگذاری آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی را با ضریب معناداری (0/05>p) نشان داد. در نتیجه می توان گفت: آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز اثرگذار بود.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه جوّ روانی- اجتماعی کلاس با خلاقیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جوّ روانی- اجتماعی کلاس از طریق اثر بر متغیرهای روان شناختی مثبت همچون تاب آوری می تواند به طور غیرمستقیم بر خلاقیت اثرگذار باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه جوّ روانی- اجتماعی کلاس با خلاقیت دانش آموزان انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، نمونه مورد مطالعه شامل 341 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی از بین تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه یکم شهر الوند (استان قزوین) در نیم سال دوم سال تحصیلی 1402-1403 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تفکر خلاق تورنس (1979)، جوّ روانی - اجتماعی کلاس فریزر و همکاران (1995)، و تاب آوری کانور و دیویدسون (2003) استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار Spss24 و AMOS24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل مفروض اولیه با داده های مشاهده شده برازش مطلوبی دارد. بر اساس نتایج مسیر مستقیم جوّ روانی _اجتماعی کلاس (اصطکاک و وابستگی) و تاب آوری بر خلاقیت معنادار به دست آمد (001/0p≤). همچنین مسیر غیرمستقیم تاب آوری در ارتباط بین جوّ روانی _اجتماعی کلاس (وابستگی) و خلاقیت (001/0P<)، و مسیر غیرمستقیم تاب آوری در ارتباط بین جوّ روانی _اجتماعی کلاس (انضباط) و خلاقیت نیز معنادار شد (01/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده جوّ روانی-اجتماعی کلاس با واسطه تاب آوری به صورت مستقیم و غیرمستقیم توان تبیین خلاقیت را دارند. محیط غنی کلاس درس همراه با رابطه صمیمی و مقتدر معلم در کاربرد آموزش های اکتشافی و بهبود خلاقیت، تلویحات مهمی برای معلمان و مشاوران مدارس دارد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی شهر تهران بود. روش و مواد: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زنان قربانی خشونت خانگی شهر تهران که در نیمه اول سال 2023 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS نسخه 23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس مختلط) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تاب آوری در زنان تحت خشونت خانگی شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی هیجان مدار روشی مؤثر به منظور بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی است.
بررسی و مقایسه شیوه های تربیتی ادراک شده والدین با صمیمیت و بخشودگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.
تدوین و آزمون الگویی از برخی پیامدهای شغلی سبک های دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
127 - 137
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و آزمون الگویی از اثر سبک های دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی بر بهزیستی شغلی وافسردگی شغلی با میانجی گری عملکرد انطباقی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان آب و فاضلاب شهر اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از این کارکنان بود که باروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های دلبستگی سازمانی (فینی و همکاران،2020)، عملکرد انطباقی (کاربانی – وارونی و همکاران،2010) ، بهزیستی روانشناختی در محیط کار (داگنایس-دمایس و ساوی،2011)و افسردگی شغلی (بیانکی و شونفلد،2020) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از از مدل الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 و روش بوت استراپ استفاده شده است. نتایج نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان دادندکه مسیرهای دلبستگی سازمانی اضطرابی به عملکرد انطباقی، بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی در سطح 0/001 معنادار بودند. علاوه بر آن مسیرهای دلبستگی سازمانی اجتنابی به عملکرد انطباقی، بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی 0/001 معنادار بودند. همچنین نتایج تحلیل مسیرهای غیرمستقیم نشان دادند که عملکرد انطباقی اثرات دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی بر بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی را میانجی گری نمود. بنابر این می توان نتیجه گرفت که عملکرد انطباقی توانسته است تأثیر دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی را بر بهزیستی شغل و افسردگی شغلی تبیین کند.
ارائه مدل عملکرد شناختی بر اساس آشفتگی روان شناختی با میانجی گری هیجان ابراز شده خانواده در افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
197 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری ارائه مدل عملکرد شناختی بر اساس آشفتگی روان شناختی با میانجی گری هیجان ابراز شده خانواده در افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مراکز بازتوانی شفا و پرهام شهر اصفهان در فصل بهار سال 1403 بود. از بین جامعه آماری 240 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه ارزیابی عملکرد شناختی (CPEQ)، پرسشنامه آشفتگی روان شناختی (PDQ) و پرسشنامه هیجان ابراز شده (EEQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، به وسیله نرم افزار SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که آشفتگی روان شناختی بر عملکرد شناختی (p<0/05 ،β = -0/497) و هیجان ابراز شده خانواده (p<0/05 ،β= -0/514) افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 24/7 و 26/4 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت هیجان ابراز شده خانواده دارای اثر مستقیم معنادار بر عملکرد شناختی (p<0/05 ،β =-0/433) افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی دارای اثر مستقیم معنادار بوده و 18/6 درصد از واریانس این متغیر را تبییین کرده و در رابطه بین آشفتگی روان شناختی با عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (0/05>p). با توجه به نقش میانجی معنادار هیجان ابراز شده ، می توان با بکارگیری مداخلات موثر همانند آموزش مدیریت و تنظیم هیجانی که منجر به بهبود تعاملات اعضای خانواده می شود، عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی را بهبود بخشید.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
230 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زنا شویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای نارضایتی زناشویی شهرستان شیراز در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. سپس تعداد 150 زوج دارای نارضایتی زناشویی (بر اساس نقطه برش 104 و کمتر در پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که از بین 150 زوج مورد بررسی تعداد 60 زوج واجد شرایط به صورت تصادفی ساده در سه گروه شامل گروه آزمایشی خانواده درمانی ساختاری (20 زوج)، درمان تحلیل رفتار متقابل (20 زوج) و گروه کنترل (20 زوج) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای خانواده درمانی ساختاری و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر بی رمقی جسمی (F=22/410 ،sig=0/001)، بی رمقی عاطفی (F=4/736 ،sig=0/001)، بی رمقی روانشناختی (F=6/508 ،sig=0/001) و نمره کل بی رمقی زناشویی (F=18/636 ،sig=0/001) داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که خانواده درمانی ساختاری اثربخشی بیشتری نسبت به درمان تحلیل رفتار متقابل بر کاهش بی رمقی زناشویی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل می توانند به عنوان شیوه های درمانی مناسب برای کاهش بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی در مراکز مشاوره خانواده به کار برده شوند و تقدم استفاده در کاهش بی رمقی زناشویی زوجین اینکه نشانه مشکل زناشویی زوجین زمانی که در بافت الگوی تعاملی خانواده ارزیابی شود بهتر قابل درک است، با خانواده درمانی ساختاری است.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR) و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم (tDCS) بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
15 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز تغذیه در بهار 1402 شهر کرج بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس شدت پرخوری(BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس استرس ادراک شده(PSC) کوهن و همکاران(1983) و سیاهه اضطراب بِک(BDI-II) بک و همکاران(1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس ادراک شده و اضطراب داشته است(05/0>P).
ادراک زنان از نقش کارکرد تنظیم رابطه جنسی در خانواده بر کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی درک زنان از ماهیت تنظیم روابط جنسی و نقش آن بر کیفیت زندگی زناشویی صورت گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام شد. نمونه مورد پژوهش شامل 16 زن متاهل 20 تا 45 ساله مناطق 9 و 10 شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه گیری به صورت هدف مند و به شیوه در دسترس انجام شد. ملاک ورود به تحقیق رضایت از زندگی زناشویی(استفاده از پرسشنامه انریچ) و نداشتن سابقه طلاق و پیمان شکنی بود و داده ها با استفاده از مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته گرداوری شد.. یافته های تحقیق شامل 86 کد باز، 11 کد محوری و کد انتخابی «کارکرد حمایتی رابطه جنسی» به دست آمد. عوامل بسترساز شامل سرمایه های روانشناختی شخصی مانند مدیریت فضای ذهنی؛ چشم اندازهای معنادهنده مانند معنای تعهد و پویایی های بین فردی مانند تصمیم گیری مشترک و مکملیت بود. عوامل مداخله گر شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی مانند سبک زندگی حمایت گرانه و موانع شامل موانع افقی از جمله کمبود امکانات رفاهی و موانع پیرامونی مانند مشکلات خانواده مبدا بودند. راهبردها شامل پیوستگی رضایت بخش، سهم گذاری در رابطه جنسی تنظیم شده و مهارت های ارتباطی بود که موجب پیامدهای فردی (سلامت جسمی و روحی) و پیامدهای بین فردی (احساس امنیت در رابطه و افزایش تاب آوری) شد. به این ترتیب، کارکرد تنظیم روابط جنسی در خانواده دارای پیامدهایی است، پیامد اولیه آن افزایش انعطاف پذیری و سازگاری در خانواده و پیامد ثانویه آن شامل افزایش کیفیت زندگی و کاهش عوامل گسست در خانواده است که سلامت روان افراد و شکل گیری زندگی مطلوب خانوادگی و اجتماعی را به دنبال دارد.
مطالعه کیفی فرایند سازگاری فرزندان با طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
سازگاری با طلاق والدین یکی از چالش هایی است که فرزندان طلاق با آن مواجه هستند که عدم وجود آن می تواند پیامدهای نامطلوبی بر فرزندان طلاق و جامعه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی فرایند سازگاری فرزندان با طلاق والدین، در سال 1401 با استفاده از روش گراندد تئوری انجام گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش، فرزندان طلاق دختر ساکن تهران که بین 20 تا 30 سال بودند و حداقل 5 سال از طلاق والدینشان گذشته است. یافته های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 مشارکت کننده بر اساس اصل اشباع نظری ادامه یافت و تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از روش استراوس و کوربین صورت گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه در زمینه مطالعه کیفی فرایند سازگاری فرزندان با طلاق والدین، منجر به شناسایی 11 کد محوری «تاب آوری»، «شبکه های حمایتی»، «موقعیت اقتصادی مطلوب»، «کیفیت والد گری»، «پذیرش طلاق توسط والدین»، «دور شدن از شرایط تنش زا»، «عوامل محیطی و پیرامونی»، «مقابله کارآمد»، «حفظ پویایی»، «چارچوب بندی مجدد شناختی»، «رشد پس از ضربه» و کد انتخابی «مراقبت فعالانه از خود» گردید. نتایج حاصل از این پژوهش ضمن افزایش بینش نسبت به فرایند سازگاری با طلاق والدین، زمینه کافی برای تدوین برنامه های آموزشی و کاربردی را با هدف افزایش سازگاری با طلاق والدین فراهم می آورد و می تواند آسیب های ناشی از طلاق والدین را تا حد زیادی کاهش دهد.
تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر کنترل خشم و کیفیت ارتباط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
33 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر کنترل خشم و کیفیت ارتباط زوجین بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و طلاق بهزیستی شهرستان کرمان در سال 1402 و حجم نمونه شامل 30 نفر از افراد جامعه آماری بود (15 نفرگروه آزمایش و 15 نفر کنترل). به منظور ارزیابی متغیر های پژوهش از پروتکل آموزشی ذهن آگاهی و دو پرسشنامه خشم نواکو (AI) (1988) و پرسشنامه 33 سوالی کیفیت ارتباط زوجین (بر اساس چاچوب نظری مبلر- نانالی و اکمن) خوشکام (1385) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل آماری نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه در کیفیت ارتباط و کنترل خشم در مرحله پس آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد. آموزش ذهن آگاهی ابزارهای بسیاری را برای کنترل و مدیریت خشم ارائه می دهد، از جمله تمرکز بر نفس و توجه به حالت جسمانی و عواطف خود. با تمرین ذهن آگاهی که مهارتی روانشناختی جهت کنترل خشم است زوجین می توانند بهتر درک کنند که چگونه می توانند با هم ارتباط برقرار کنند و رابطه بهتری داشته باشند. آگاهی از نیازهای همدیگر، توانایی ارتباط صحیح و بهبود درک متقابل می تواند به زندگی زناشویی کمک کند.
تاب آوری زنان مبتلا به ام اس: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
125 - 138
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری افراد مبتلا به ام اس در سطح پایینی قرار دارد. توجه ویژه به ارتقا تاب آوری در سال های اخیر به عنوان مکمل درمانی، پژوهش های متعددی را به سوی خود جلب کرده است. نبود پژوهش مروری و جمع بندی این نیاز پژوهشی را ایجاد کرد لذا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر تاب آوری زنان مبتلا به بیماری ام اس می پردازد.
روش: این پژوهش از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است. کلیه مقالات مرتبط با تاب آوری زنان ایرانی مبتلا به بیماری ام اس در ده سال گذشته در شش پایگاه داده ایی فارسی با کلید واژه های تاب آوری، زنان، ام اس، مالتیپل اسکلروزیس جستجو شد. با توجه به معیار های ورود و خروج، 18مقاله مرتبط وارد پژوهش شد.
یافته ها: موقعیت جغرافیایی پژوهش ها در 9 استان و تمرکز مطالعاتی در این حوزه در سال های 1399 و 1401 است که نشان اهمیت موضوع تاب آوری در سال های اخیر است. بیش ترین روش پژوهش استفاده شده، نیمه آزمایشی است. با بررسی مقالات، عوامل تاب آوری به 7 دسته که شامل راهبرد های کنترل ذهن، پذیرش و شفقت، بهزیستی روان ، معنا درمانی، ورزش درمانی، معنویت درمانی و بخشودگی تقسیم بندی شدند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل موثر تاب آوری زنان می تواند به بهبود خدمات حمایتی بیماری مزمن کمک کند. در ادامه پیشنهادهای متناسبی نیز در سه سطح رویکردی (ایجاد پژوهش های بین رشته ایی)، پژوهشی (بهره گیری از روش های کیفی و ترکیبی) و ساختاری ارائه شده اند.
نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت تحصیلی دیکته دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان کم توان ذهنی به عنوان قشر خاص و آسیب پذیر جامعه به دلایل گوناگونی معمولاً مهارت تحصیلی کمی دارند. یکی از دلایل مهم در این زمینه می تواند کارکردهای اجرایی باشد؛ بنابراین این تحقیق باهدف مطالعه نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی دیکته دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل مقطع ابتدایی کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 278 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه کارکردهای اجرایی بریف و آزمون معلم ساخته ریاضی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای spss25، و Amos24 انجام گرفت. الگوی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی با کنترل اثر هوش و سن از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بین بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجانی، آغازگری، حافظه کاری، برنامه ریزی، سازماندهی مواد و بازبینی بامهارت های تحصیلی دیکته دانش آموزان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود داشت، و مولفه های کارکردهای اجرایی به صورت هم زمان 357/0 واریانس مهارت های تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی را تبیین می کردند، و به ترتیب برنامه ریزی و حافظه کاری بیشترین تأثیر را داشتند. نتایج نشان داد، دانش آموزانی که در کارکردهای اجرایی قوی بوده اند از نظر عملکرد در امتحان دیکته بهتر ظاهر شدند.
اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی بر خودتعیین گری، خودکارآمدی و اهمالکاری دانش آموزان دختر پرخاشگر خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی بر خودتعیین گری، خودکارآمدی و اهمالکاری دانش آموزان دختر پرخاشگر خانواده های نظامی بود. در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل کلیه اساتید روانشناسی دانشگاه، متخصصین و درمانگران حوزه روانشناسی(بخصوص درمانهای هیجانی)، و در بخش کمی کلیه دانش آموزان دختر پرخاشگر دوره متوسطه دوم شهرستان تنکابن بود. به روش نمونه گیری هدفمند حجم نمونه ای برابر با 30 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در گروه آزمایش(15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه خودتعیین گری دسی و ریان (۱۹۸۵)، پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) و پرسشنامه اهمالکاری تاکمن (2001) بود. نتایج نشان داد، راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی در 9 جلسه تدوین شد. براساس نتایج بخش کمی، در سطح تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون مولفه های خودمختاری، شایستگی و ارتباط در دانش آموزان دختر گروه آزمایش و گواه نشان داد.
نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری، خوش بینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری، خوش بینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در ساکنان استان خوزستان انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - همبستگی است. براساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور در سال 1395 برابر با 4710509 نفر بوده که جامعه پژوهش در این مطالعه شامل تمام ساکنان استان خوزستان بر اساس این اطلاعات بوده که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران 1067 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای در سال 1399 تا 1400 در 27 استان خوزستان انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، پرسش نامه دین داری گلارک و استارک، (1965)، آزمون جهت گیری زندگی شییر و کارور (1985) و پرسش نامه حمایت اجتماعی زیمت و فارلی (1988) استفاده شد. به منظور بررسی آماری داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین نمره متغیّرهای پیش بین با رضایت از زندگی در شرکت کنندگان ارتباط آماری مثبت و معنادار بود (01/0 p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که دین داری، خوش بینی و حمایت اجتماعی توانایی پیش بینی 37 درصد از رضایت از زندگی را دارند. همچنین تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین متغیرهای دین داری، خوش بینی، حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در مشارکت کنندگان تأیید شد؛ بدین معنا که تأثیر متغیرهای دین داری، خوش بینی، حمایت اجتماعی بر رضایت از زندگی ساکنان استان خوزستان در دو گروه زنان و مردان متفاوت بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، رضایت از زندگی در شرکت کنندگان بیشتر از همه از حمایت اجتماعی متأثر است. بنابراین یافته های این مطالعه افزون بر توسعه دادن ادبیات و پیشینه مربوط به متغیرها، همچنین بر اقدامات و تصمیمات و سیاست های مدیران و سرمایه گذاران تأثیرات مطلوبی به جای بگذارد.