فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to explain attitudes toward extramarital relationships based on personality dimensions and sexual schemas, with the mediating role of sexual novelty-seeking. Methods: This research employed a descriptive-correlational design. The statistical population included all couples who referred to psychological counseling centers and family courts in Tehran in 2021. The sample size was determined as 674 individuals based on Morgan's table and selected using a convenience sampling method considering inclusion and exclusion criteria. Individuals with anxiety or mood disorders were excluded from the study. Research instruments included the Attitudes Toward Extramarital Relationships Questionnaire by Mark (2006), the NEO Personality Inventory-Revised (2004), the Questionnaire of Cognitive Schema Activation in Sexual Contexts (QCSASC), and the Glass and Wright Justification for Extramarital Relationships Questionnaire (1992). Data were analyzed using structural equation modeling and path analysis with LISREL software version 10.20. Findings: Results indicated that 30.7% of the variance in attitudes toward extramarital relationships was indirectly explained by personality dimensions and sexual schemas, with the mediating role of sexual novelty-seeking. Based on the findings, attitudes toward extramarital relationships were positively and significantly predicted by neuroticism (path coefficient = 0.25), openness to experience (path coefficient = 0.84), sexual schemas (path coefficient = 0.27), and sexual novelty-seeking (path coefficient = 0.16). Conclusion: The findings revealed that attitudes toward extramarital relationships were negatively and significantly predicted by agreeableness (path coefficient = -0.38) and conscientiousness (path coefficient = -0.33). Thus, personality traits and sexual schemas predict extramarital relationships and sexual novelty-seeking.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
133 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمت جنسی همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر در سه ماهه اول سال ۱۴01 بود. به این منظور همسران مردان معتاد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ی ۱ (15 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ی ۲ (15 نفر درمان راه حل محور کوتاه مدت) و گروه گواه (15 نفر) جایگذاری شدند. به منظور گردآوری داده ها از خرده مقیاس صمیمیت جنسی BII-2001 (باگاروزی، 2001) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش صمیمیت جنسی در همسران مردان معتاد شده است (05/0 P<) و این تاثیر در مرحله پیگیری تداوم داشته است. علاوه براین، بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد از نظر آماری تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). بنابراین این دو شیوه درمان به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی به کار برده شود.
اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر امید به زندگی در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
63 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر امید به زندگی در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ انجام گرفت. روش: این به پژوهش به روش نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و آزمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مراکز تشخیص درمان سرطان شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه مورد مطالعه شامل30 نفر از بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل 15 نفره جایگزین شدند. هر دو گروه کنترل و آزمایش در دو مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس در نرم افزار 22spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی بر امید به زندگی در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ شهر تهران تأثیر معنی داری داشته است (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت معنادرمانی گروهی باعث افزایش امید به زندگی در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ می شود؛ بنابراین معنادرمانی گروهی می تواند راه گشای تحقیقات بعدی در حوزه مداخلات مربوط به بیماران سرطانی باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر و آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرسختی سلامت و انعطاف پذیری روانشناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
134 - 143
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از دوران حساس زندگی است که در آن ابعاد مختلف زندگی فرد از جمله جسمی، شناختی، هیجانی و روانی دستخوش تغییر می شوند. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر و آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرسختی سلامت و انعطاف پذیری روانشناختی سالمندان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. از بین سالمندان مقیم سراهای سالمندی منطقه 5 شهر تهران در سال 1401 تعداد 45 سالمند به روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفری) آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های سرسختی سلامت (گیبهاردت، 2001) و انعطاف پذیری روانشناختی (بوند و همکاران، 2011) بود. مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر و آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه های آزمایش انجام پذیرفت؛ اما برای گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای اعمال نشد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر انعطاف پذیری روانشناختی (P<0/001 ،Eta=29 ،F=19/82) و سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرسختی سلامت (P<0/001 ،Eta=29 ،F=19/26) سالمندان اثربخشی بیشتری داشته است. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت با تعدیل سبک زندگی و حفظ مسئولیت پذیری در قبال سلامت جسمانی و روانشناختی و ذهن آگاهی مثبت نگر با تمرکز بر واقعیت ها و توجه به اینجا و اکنون و عدم انکار مشکل های مختلف می تواند به عنوان روشی موثر در جهت افزایش سرسختی سلامت و انعطاف پذیری روانشناختی سالمندان مورد استفاده قرار گیرد.
فراتحلیل نقش طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
133 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل پژوهش های حوزه طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین انجام گرفت. تعداد 47 پژوهش اولیه بر اساس ملاک های ورود و خروج از بین مقالات و پایان نامه های داخل کشور انتخاب و در فرم ورود اطلاعات مصرآبادی (1395) وارد شد. اندازه های اثر خلاصه مدل تصادفی نقش طرح واره های اولیه به تفکیک شاخص های مثبت و منفی در روابط بین زوجین برابر با 0/115- و 0/214 به دست آمد. با توجه به مقدار بالای ناهمگنی اندازه های اثر به تفکیک انواع طرح واره ها تحلیل شد. در ارتباط با شاخص های منفی به ترتیب بزرگ ترین اندازه های اثر در منفی گرایی/بدبینی، محدودیت های مختل و متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه و در مورد شاخص های مثبت نیز بزرگ ترین اندازه اثر با متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه، اطلاعت و قطع ارتباط و طرد دیده شد. همچنین بزرگ ترین اندازه های اثر طرح واره ها بر صمیمیت کلی بین زوجین و طلاق عاطفی مشاهده شد. تلویحات این فراتحلیل بر اثرات متوسط طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های متنوع در روابط بین زوجین تأکید دارد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
9 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری، تمامی افراد مبتلابه سوء مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز درمانی اعتیاد مخصوص زنان شهر تهران در سال 1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 28 نفر از کمپ بهبود گستران همگام انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هیمن (2000) و پرسشنامه نگرانی در مورد تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پوری (2005) بود. گروه آزمایش به مدت یک ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (دو بار در هفته) تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوء مصرف مواد مخدر مؤثر بوده است و این تأثیر در پیگیری نیز پایدار بود (P> 0/05). نتیجه گیری: نتایج حمایت های اولیه ای در استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مقابله با نگرانی درباره تصویر بدنی و افزایش رضایت جنسی در زنان باسابقه سوء مصرف مواد مخدر فراهم آورد.
بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کوید-۱۹ در سال ۱۴۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور کووید-۱۹ تأثیر روانشناختی بسیاری بر روی نوجوانان دارد که یکی از آنها افسردگی ، اضطراب و استرس است و تأثیرات جسمی و روانی را به همراه آورده است.
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کووید-۱۹ در سال ۱۴۰۱ می باشد.
روش: این مطالعه به شیوه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر سنندج در سال ۱۴۰۱ با حجم نمونه ۲۷۰ نفر و دامنه سنی ۱۳-۱۵ سال بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه DASS-21 استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS-24 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب ۳.۳۹ ± ۱۴.۶۸، ۲.۹۹ ±۱۴.۵۶ و ۲.۹۸۹ ±۱۴.۷۴ بود. بین میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس با زمان خواب، مدت زمان فعالیت روزانه و شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰.۰۵>P). همچنین بین جنسیت، سابقه ابتلا به کووید- ۱۹ در دانش آموز و خانواده آنها ، داشتن فعالیت روزانه و وضعیت اقتصادی با میانگین نمره افسردگی، اضطراب، استرس ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (۰.۰۵> P).
نتیجه گیری: شیوع پاندمی کوید-۱۹، باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و استرس در دانش آموزان می شود. این پدیده زمانی که که بچه ها در خانه محدود شوند و فعالیت خارج از منزل نداشته باشند تشدید می یابد. با افزایش میزان شیوع کووید- ۱۹، سطح اضطراب، استرس و افسردگی نیز افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آگاهی عمومی از این بیماری و ارائه برنامه های مثبت روانشناختی می تواند اضطراب را در جامعه کاهش دهد.
ارائه الگوی رهبری هوشمند درآموزش و پروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1493 - 1508
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این حوزه مشخص شد که تاکنون یک الگوی پویا برای رهبری هوشنمند در آموزش و پرورش در هیچ یک از مطالعات انجام شده ارائه نشده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین ارائه الگوی رهبری هوشمند در آموزش و پرورش به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام گرفت.
روش: داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه رهبری و مدیریت در آموزش و پرورش بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرآیند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. در قالب کدگذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی 8، انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بعد عقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بعدعقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند. نتایج این پژوهش با تحقیقات زیدزیونت (2018)، اولکسینکو و روآن (2018)، آلن، شانکمن، میگل (2012)، فیشر و وایلدمن (2016)، شیشونگا (2020)، نورعلیزاده و حاجیوند (1387) و کیخا (1396) در ابعاد مختلف هیجانی، معنوی و عقلانی از رهبری هوشمند همسویی دارد.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1567 - 1586
حوزههای تخصصی:
زمینه: شادکامی یک احساس درونی مثبت از ادراک های شناختی و عاطفی دریافت شده و به معنای خوشبختی عاطفی و شناختی در تعادل احساسات و سلامت روان است و احساس بهزیستی روانشناختی همان ارزیابی کلی فرد در پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی و تسلط بر محیط است. مطالعات متعددی تأثیر مثبت بهزیستی روانشناختی بر هوش هیجانی، بر شادکامی، حمایت اجتماعی بر شادکامی، هوش هیجانی، حمایت اجتماعی بر شادکامی نشان داده اند؛ اما تدوین مدل شادکامی براساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی مغفول مانده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شد.
روش: طرح پژوهش کاربردی و روش توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند و بر اساس دیدگاه کلاین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی (آکسفورد، 2002)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و هوش هیجانی (شات، 1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار 26AMOS انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) اثر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی بر شادکامی را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت باتوجه به اهمیت متغیر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی در شادکامی دانشجویان، آموزش ها و کارگاه های مهارت های زندگی، ارتباطات و تعاملات مثبت که موجب بهبود و افزایش شادکامی در دانشجویان می شود در سطح دانشگاه ها و مؤسسات عالی برنامه ریزی، تدوین و اجرا شوند.
پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
243 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندانی بود که در سال 1400 در شهر تهران زندگی می کردند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 341 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های انسجام خود ریف و هینکه (1983) (EIQ)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2۰۰1) (CER)، فرم کوتاه خود شفقت ورزی ریس و همکاران (2011) (SCS) و فرم تجدیدنظر ش ده نگ رش ب ه مرگ وونگ و همکاران (1994) DAP-R)) بود. روش تحلیل پژوهش، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش هم زمان بود.یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ با انسجام خود در سالمندان ارتباط معنی داری وجود دارد (01/0 ≥P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ به ترتیب ۵/۷۲ درصد، 58 درصد و 8/28 درصد از واریانس انسجام خود را تبیین می کنند (01/0 ≥P). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ در پیش بینی انسجام خود در سالمندان نقش اساسی دارند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مشتمل بود بر زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک آنکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران، از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰. از میان این افراد، ۲۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه شامل ۱۰ نفر) گمارش شدند. جهت گردآوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (۱۹۹۶) و سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷) استفاده شد. جلسات آموزشی طرحواره درمانی یانگ (۲۰۰۶) در ۲۰ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای و به صورت هفتگی اجرا گردید، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در محیط SPSS-23 انجام گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه های روانشناختی تاثیر دارد (۰۵/۰P<).
نتیجه گیری: براساس یافته ها میتوان نتیجه گیری کرد که طرحواره درمانی می تواند روشی موثر جهت افزایش سرمایه های روانشناختی و رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد. بنابراین به متخصصان پیشنهاد می گردد که به جهت ارتقای ابعاد روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان، این درمان را بکار بگیرند.
روابط ساختاری باورهای شناختی- وسواسی با نشانه های اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
87 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری باورهای شناختی- وسواسی با نشانه های اختلال وسواسی–جبری بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 315 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه باورهای وسواسی (OCCWG) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی– اجباری (OCI-R) فوآ و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد 1) اثر احساس مسئولیت بیش از حد بر علایم وسواس وارسی (0/25) و وسواس فکری (0/27) معنی دار است. 2) اثر ارزیابی بیش از حد خطر بر علایم وسواس وارسی (0/32) و وسواس فکری (0/13) معنی دار است. 3) اثر ناتوانی در تحمل شرایط ابهام بر علائم وسواس وارسی (0/12) معنی دار است. 4) اثر اهمیت افکار بر علائم وسواس وارسی (0/18) و وسواس فکری (0/32) معنی دار است. 5) اثرکنترل افکار بر علائم وسواس فکری و وسواس تقارن/نظم معنی دار است (0/05>p). این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی دارد که مورد بحث واقع شده اند.
رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان: نقش میانجی خودنظم جویی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
99 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان با نقش میانجی خودنظم جویی تحصیلی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. در این مطالعه، جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر کلاس دهم مقطع متوسطه مدارس شهر ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادندکه از بین آنها 420 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داد ه ها از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی و مقیاس اهمال کاری تحصیلی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اهمالکاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p<0/05). همچنین بین سرزندگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی رابطه منفی معناداری (p<0/05) به دست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان داد خودنظم جویی تحصیلی، بین اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی و بین سرزندگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی نقش میانجی دارد (p<0/05). بر مبنای یافته های به دست آمده، می توان گفت خودنظم جویی تحصیلی از عوامل مهمی است که در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی باید مورد توجه قرار گیرند. در واقع دانش آموزانی که خودنظم جویی تحصیلی در آنها پایین باشد احتمال اینکه اهمال کاری تحصیلی بالا و سرزندگی تحصیلی پایین آنها به فرسودگی تحصیلی منجر شود، زیاد است.
اثربخشی آموزش مبتنی برطرحواره (حوزه خودگردانی و عملکرد مختل یا آسیب دیده) بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره های حوزه خودگردانی و عملکرد آسیب دیده، بر خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت انگیزه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول استان تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰شامل می شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر طرح کلی تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، دو مدرسه برگزیده شد. در هر مدرسه و از هر پایه ۱۰ نفر، جمعا ۶۰ نفر تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایابی شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جری جینگ و مورگان(۱۹۹۹) و انگیزه پیشرفت هرمانس(۱۹۷۷) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت ۹ جلسه آموزش قرار گرفت. بسته آموزشی توسط محقق ساخته شده و دارای روایی صوری و روایی محتوایی می باشد که به روش کیفی و کمی توسط هیئتی متشکل از خبرگان ۱۰ نفر و با دو ضریب نسبت اعتبار محتوا (CVR) و شاخص اعتبار محتوا (CVI) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر طرحواره بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰/۰۱>p). یافته های پژوهش دارای مفاهیم کاربردی برای مداخلات آموزشی-مشاوره ای با هدف ارتقای خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت است که منجر به پاسخ های کارآمد و انطباقی دانش آموزان در چالش های تحصیلی می شود.
رابطه صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری با نقش واسطه ای خودنمایی آنلاین در فضای مجازی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
43 - 58
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری با واسطه گری خودنمایی آنلاین در فضای مجازی در نوجوانان انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی_ همبستگی و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ۳۲۷ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده این پژوهش شامل مقیاس پرخاشگری سایبری برای نوجوانان آلوارز گارسیا و همکاران، خودنمایی چو و فارن و صفات تاریک شخصیت جوناسون و وبستر بود. برای تحلیل دادها از روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که صفات تاریک شخصیت رابطه مستقیم و معناداری با پرخاشگری سایبری و خودنمایی آنلاین دارد. همچنین نتایج نشان داد خودنمایی آنلاین در فضای مجازی در ارتباط با صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری نقش میانجی دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت روان از طریق آموزش و مداخلات شناختی رفتاری در راستای تزریق بینش تازه در مورد توانایی ها و ارتقای عزت نفس نوجوانانی که رفتار خودنمایی آنلاین در فضای مجازی دارند بپردازند.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ناگویی هیجانی و رابطه آن با مکانیسم های دفاعی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
169 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسش نامه ناگویی هیجانی و رابطه آن با مکانیزم-های دفاعی در معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بودکه به روش نمونه گیری در دسترس 500 نفر به عنوان حجم نمونه گروه اول و 90 نفر نیز جهت بازآمایی پرسشنامه در مرحله دوم بصورت تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ناگویی هیجانی برموند-وُرست (2001) و پرسش نامه مکانیزمهای دفاعی اندروز و همکاران (1993) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آزمون آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه گام به گام در نرم افزار SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، مدل پنج عاملی این پرسشنامه را تایید کرد (026/0RESMA=)، (99/0CFI=)، (91/0GFI=)، (96/0RFI=) همچنین نشان داد که در گام اول مکانیسم دفاعی رشد نیافته با ضریب 428/0 و در گام دوم مکانیسم دفاعی رشد نیافته و مکانیسم دفاعی رشد یافته به ترتیب با ضرایب 438/0 و 176/0 - و در گام سوم مکانیسم دفاعی رشد نیافته و مکانیسم دفاعی رشد یافته و مکانیسم دفاعی روان آزرده به ترتیب با ضرایب 399/0 و 188/0- و 101/0 توان پیش بینی ناگویی هیجانی را به طور معنی داری دارند(01/0>P). ضریب پایایی آلفای کرونباخ و بازآزمایی به فاصله 4 هفته به ترتیب در عامل دشورای در توصیف احساسات (93/0،94/0)، دشورای در تشخیص احساسات (86/0،89/0)، دشورای در مدیریت احساسات (93/0،88/0)، دشورای در تفکر عینی(93/0،91/0) و دشورای در تفکر انتزاعی (93/0،87/0) بود
بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی (توافق پذیری- باوجدان بودن) و عملکرد عصب روانشناختی مغز (بخش نقص توجه- بیش فعای و هسته های قاعده ای) در پیش بینی رفتار مخاطره آمیز رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
75 - 86
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر رانندگی نقش پررنگ عامل انسانی در بروز تصادفات و تاثیر آن بر سلامت افراد جامعه به اثبات رسیده است. درباره تاثیر همزمان عوامل شخصیتی(توافق پذیری- با وجدان بودن) و عصب روان شناسی مغز( بخش نقص توجه-بیش فعالی و هسته های قاعده ای) انجام شده است ، پژوهش حاضر ،توصیفی به لحاظ نوع کاربردی و از نظر روش همبستگی است. ازسه پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر (1990) ،پرسشنامه نئو وسنجش سیستم های مغزی آیمن (2003)به جهت بررسی وضعیت عصب روان شناسی رانندگان استفاده شده است.جامعه پژوهش،رانندگان خودروهای سنگین باربری و مسافربری شهرستان نجف آباد می باشد نمونه پژوهش 100 نفر بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است.ویژگی های شخصیتی شامل با وجدان بودن و توافق پذیری با بروز رفتار مخاطره آمیز رانندگان رابطه معنی دار و معکوس داشته است.شدت هم بستگی این ویژگی های شخصیتی با بروز تخلفات عمدی در سطح بالا و با لغزش و اشتباهات و تخلفات غیر عمدی درسطح متوسط می باشد.ویژگیهای عصب روان شناختی لوب فرونتال و هسته های قاعده ای مغز با رفتار مخاطره آمیز رانندگان در بخش لغزش و اشتباهات دارای همبستگی بالایی است در حالی که این همبستگی در بخش تخلفات عمدی و غیر عمدی درسطح متوسط می باشد.مقدار ضریب همبستگی بین عوامل شخصیتی با بروز رفتار رانندگی مخاطره آمیز 753/0 و با ویژگی های عصب روان شناختی 681/0 است.با توجه به نتایج اقدامات پیشگیرانه در زمینه بهبود رفتار رانندگی و کاهش رفتارهای پرخطر از طریق ویژگی های شخصیتی و عصب روان شناختی رانندگان را مبرهن می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شفقت محور بر فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسرشان انجام شد. روش تحقیق آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. در این پژوهش، 51 زن که پیمان شکنی همسرخود را تجربه کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فاجعه پنداری و پرسشنامه ادراک طردشدگی استفاده شد. دو گروه، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور را در 10 جلسه دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند زنانی که تحت درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند، فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی کمتری نسبت به گروه کنترل داشتند؛ اما بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت. درمان پذیرش تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور در کاهش فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسرانشان اثربخشی خوبی دارند. براساس یافته ها، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور، گزینه های مناسبی برای درمان زنانی هستند که پیمان شکنی همسر خود را تجربه کرده اند.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مهارت های شادکامی با رویکرد اسلامی و شادکامی فوردایس بر شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مهارت های شادکامی بارویکرد اسلامی و بسته فوردایس بر شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران انجام گرفت. روش پژوهش شامل دو بخش طراحی بسته و بخش کمی بود. در بخش اول، بسته آموزشی شادکامی با رویکرد اسلامی طراحی و روایی سنجی شد و در بخش کمی که از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه مقایسه و دوره پیگیری 2 ماهه بود، اثربخشی بسته ها بررسی و مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش شامل مادران متأهل 20 تا 40 ساله شهر تهران بود. با روش نمونه گیری دردسترس 30 نفر براساس ملاک های ورود، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه مقایسه قرار گرفتند. مادران گروه آزمایش در 9 جلسه90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شادکامی با رویکرد اسلامی و مادران گروه مقایسه در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شادکامی فوردایس به صورت مجازی قرار گرفتند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های شادکامی فوردایس، رضایت از زندگی و پرسشنامه خشم استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری انجام شد. یافته ها نشان داد بسته آموزش مهارت های شادکامی اسلامی (اقتباس شده از الگوی استخراجی فیاض و اخوت از مبانی اسلامی) در مقایسه با برنامه آموزش شادکامی فوردایس بر میزان شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران اثربخش تر و کارآمدتر است.
مقایسه عزت نفس و افسردگی در کارکنان مجرد و متأهل کشتیرانی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مسائل روانشناختی از جمله عوامل مؤثر تأثیرگذار بر کارآمدی شغلی و خانوادگی است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه عزت نفس و افسردگی در کارکنان مجرد و متأهل کشتیرانی انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مجرد و متأهل کشتیرانی شهر تهران در سال 1403 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 80 نفر (40 نفر از کارکنان مجرد و 40 نفر از کارکنان متأهل) انتخاب شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه عزت نفس (روزنبرگ، 1989) و پرسشنامه افسردگی (بک، 1996) انجام شد. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه کارکنان کشتیرانی در متغیرهای مورد مطالعه شامل افسردگی و عزت نفس تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که در گروه کارکنان متأهل عزت نفس به طور معناداری نسبت به کارکنان مجرد در سطح بالاتر و افسردگی در سطح پایین تری قرار دارد.نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مسائل روانشناختی و نقشی که در بهره وری سازمانی دارند، ضرورت دارد متولیان امر به سلامت روان شناختی کارکنان توجه ویژه مبذول دارند.