فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل با جنین و بر عهده داشتن نقش والدی در زنان باردار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی زنان با بارداری اول مراجعه کننده به مراکز منتخب بهداشت و درمان شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند. این تعداد در دو گروه آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه دلبستگی مادر به جنین (MFAS، کرانلی، 1981) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تعامل با جنین و پیش آزمون پیگیری تعامل با جنین، معنادار بوده است (05/0>P). همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون برعهده داشتن نقش والدی و پیش آزمون پیگیری برعهده داشتن نقش والدی نیز معنادار بوده است (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تعامل با جنین و برعهده داشتن نقش والدی موثر و ماندگار است.
مدل خود خاموشی و افسردگی در زنان متأهل با نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین خود خاموشی و افسردگی در زنان متأهل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1402 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از منطقه سه، نمونه ای به تعداد 262 نفر انتخاب و پرسشنامه در بین آن ها توزیع شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک - فرم کوتاه (BDI-13، بک، 1972)، مقیاس خود خاموشی (STSS، جک و دیل، 1992) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که خود خاموشی و تنظیم هیجان (سرکوبی و ارزیابی مجدد) به صورت مستقیم قادر به پیش بینی افسردگی بودند (۰01/۰p‹) و همچنین خود خاموشی به صورت غیر مستقیم از طریق تنظیم هیجان (سرکوبی و ارزیابی مجدد) توانست افسردگی را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که خود-خاموشی با توجه به نقش مهم تنظیم هیجان می تواند تبیین کننده افسردگی در زنان متأهل باشد.
رابطه ادراک دانشجو معلمان از اعتبار اساتید و نگرش به حرفه تدریس: نقش میانجی عاملیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجی عاملیت در ارتباط بین ادراک از اعتبار اساتید و نگرش به حرفه تدریس دانشجو معلمان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1403-1402 مشتمل بر 1364 نفر بودند که با شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، نمونه ای به حجم 275 نفر از میان آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه اعتبار معلم (TCS، مک کراسکی و تیون، 1999)؛ عاملیت دانشجویان (AUSS، جاسکلا و همکاران، 2016) و نگرش به حرفه تدریس (STATPS، وین و انوی، 2020) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها نشان داد که مدل مشاهده شده از برازش مطلوبی برخوردار است. اثر اعتبار اساتید بر عاملیت دانشجو (05/0>P) و اثر عاملیت دانشجو بر نگرش به حرفه تدریس معنادار است (05/0>p). عاملیت دانشجو معلمان نقش میانجی را در رابطه بین ادراک از اعتبار اساتید و نگرش به حرفه تدریس ایفا می کند (05/0>p). با توجه به یافته های پژوهش، تلاش های اساتید برای بهبود نگرش های دانشجومعلمان نسبت به حرفه تدریس در گرو ارتقای احساس عاملیت آن ها است.
اثربخشی برنامه واقعیت مجازی بر کارکردهای رفتاری، تنظیم هیجان و عملکردهای مغزی در درمان ترس از پرواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ترس از پرواز جزو دسته بندی هراس ها است که می تواند اثر منفی بر روی افراد داشته باشد. این ترس می تواند ناشی از عوامل زیادی همچون عملکردهای رفتاری، مغزی و تنظیم هیجان باشد. از آنجایی سفرهای هوایی از سفر با سایر وسایل نقلیه ایمن تر هستند، بنابراین درمان این اختلال از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه واقعیت مجازی بر کارکردهای رفتاری، تنظیم هیجان و عملکردهای مغزی به وسیله اف نیرز در درمان ترس از پرواز انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش (آموزش واقعیت مجازی) و یک گروه گواه (هر گروه 13 نفر) با پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد دارای ترس از پرواز بود که در سال 1402 و 1403 در شهر تهران طی فراخوانی در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام از آن ها دعوت به همکاری شد. از پرسشنامه ترس از پرواز (بورناس و همکاران، 1999)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و طیف نگاری کارکردی مادون قرمز نزدیک (اف نیرز) برای گردآوری داده ها استفاده شد و همچنین از پروتکل 5 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه 60 دقیقه) برنامه واقعیت مجازی برای مداخله استفاده شد. داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی-تست تجزیه و تحلیل شدند. از نرم افزار SPSS نسخه 26 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه واقعیت مجازی باعث بهبود کارکردهای رفتاری شد (01/0 >p) اما بر روی تنظیم هیجانی و شاخص های فعالیت مغزی اثربخشی معناداری نداشت (01/0 <p). نتیجه گیری: در مجموع برنامه واقعیت مجازی دارای اهمیت زیادی در بهبود ترس از پرواز است و می تواند کارکردهای رفتاری فرد را ارتقاء ببخشد و در نتیجه افراد می توانند بدون ترس از پرواز، از هواپیما استفاده کنند و در نتیجه می توان از این روش برای درمان ترس از پرواز استفاده کرد.
ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۱۴۰-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند و عوامل متعددی را به عنوان پیش بینی کننده های این امر عنوان می کنند. در مورد نقش استرس ادراک شده و ویژگی های شخصیتی در کیفیت زندگی این زنان، خلاء پژوهشی وجود دارد، ازاین رو پرداختن به متغیرهای مذکور در قالب یک مدل ساختاری بر روی زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مراجعهکننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز بهداشت و مطب های متخصصان زنان و زایمان با تشخیص ابتلا به سندروم پیش از قاعدگی در مناطق غرب شهر تهران در بازه زمانی دی ماه تا اسفندماه سال 1400 بود. از بین زنان جامعه آماری، با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 419 نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های سندروم پیش از قاعدگی (استاینر و همکاران، 2003)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و فرم کوتاه آزمون 5 عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1992) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه روان رنجوری با استرس ادراک شده، مثبت و با کیفیت زندگی، منفی و معنی داری بود، اما سایر ویژگی های شخصیتی با مؤلفه های استرس ادراک شده، رابطه منفی و با مؤلفه های کیفیت زندگی، رابطه مثبت و معنی داری داشتند (01/0 >P). هم چنین اثر استرس ادراک شده بر کیفیت زندگی، منفی و معنادار بود (01/0 >P). علاوه بر این، از بین صفات شخصیتی، اثر ضریب مسیر بین وظیفه شناسی، توافق پذیری و برون گرایی بر کیفیت زندگی و روان رنجوری بر کیفیت زندگی منفی و معنی داری بود (01/0 >(P. افزون بر آن، ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس ادراک شده با کیفیت زندگی از طریق وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی نیز منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که مدل کیفیت زندگی زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی از برازش مطلوبی برخوردار است، ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روانشناسی، مشاوره و سلامت از این مدل می تواند در جهت ارتقای کیفیت زندگی این دسته زنان بسیار مؤثر و کمک کننده باشد.
الگوی تحلیل مسیر روابط میان تصور از خود، تصور از خدا و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
71 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای «تصور از خدا» در رابطه ی «تصور از خود» و «رضایت از زندگی» صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع «توصیفی - همبستگی» و جامعه آماری تمام دانش پژوهان مقطع کارشناسی ارشد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بودند که از بین آنان 153 نفر به روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای» با واحد نمونه گروه کلاس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه «تصور از خود» بک (BSCT)، «تصور از خدای» گرینوی (RSI)، و «رضایت از زندگی» داینر (SWLS) استفاده شد. اطلاعات به دست آمده از طریق الگو یابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه سلسله مراتبی با بهره گیری از مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986)، تجزیه و تحلیل گردید. یافته های برآمده از تحلیل مسیر نشان داد متغیر «تصور از خدا» در رابطه ی میان «تصور از خود» و «رضایت از زندگی» نقش واسطه ای دارد. افزون بر آن تصور از خود به طور مستقیم پیش بینی مثبت و ضعیفی از رضایت از زندگی دارد، به طور غیر مستقیم از مسیر متغیرهای حضور و یاریگری خداوند پیش بینی مثبت و معنا داری بر روی رضایت از زندگی ارائه می دهد و از مسیر متغیر تصور منفی از خداوند، پیش بینی منفی بر روی رضایت از زندگی دارد. بنابراین نتایج حاکی از تحلیل مسیر، بیانگر معنا داری نقش واسطه ای تصور از خدا در رابطه میان تصور از خود و رضایت از زندگی بود.
طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های روانشناختی در حوزه رفتار و حقوق شهروندی در آموزش دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش مهارت های روانشناختی در حوزه مسائل شهروندی یکی از مهم ترین سرفصل ها در تدوین عناصر برنامه درسی دوره ابتدایی است؛ از طرفی رفتار حقوقی در آموزش دانش آموزان ابتدایی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. بررسی ادبیات مربوط به حوزه شهروندی نشان می دهد که الگوی بومی مناسبی برای برنامه درسی مهارت های روانشناختی در این حوزه وجود ندارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های روانشناختی حوزه شهروندی به دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان حوزه تعلیم و تربیت ابتدایی بود که از میان آن ها 21 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها مصاحبه بود که داده های حاصل از آن از طریق کدگذاری باز، کذگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. تحلیل داده ها در نرم افزار مکس کیودا نسخه 12 انجام شد. یافته ها: نتایج این تحقیق به شکل الگویی متشکل از ۱۱ مقوله اصلی شامل شرایط علّی، برنامه ریزی عملکرد محور، شرایط زمینه ای، برنامه ریزی عملکرد محور زمینه ای (زمینه گرایی تربیتی و روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی، و تفاوت های رفتاری عمل گرایانه شهروندی) مداخله گر (ویژگی های معلم و فراگیر) راهبردها (اولیه، آموزشی و بازخوردی) و پیامدها (ارتقاء سطح عملکرد دانش آموز و ایجاد برنامه درسی پایدار) ارائه شد. نتیجه گیری: ضروریست با توجه به اهمیت موضوع برنامه ای راهبردی در برنامه درسی حقوق شهروندی برنامه آموزشی در سطح ادارات و مدارس تصویب و تدوین شود، این برنامه قاعدتاً باید ضمن توجه به اهداف مؤلفه های نظام آموزشی کشور با جنبه های حقوقی مدنیت سیاسی فرهنگی اجتماعی و اخلاقی اسناد بالادستی و از آن جمله سند نقشه جامع علمی کشور هماهنگ باشد.
مطالعه تأثیر هوش معنوی اسلامی بر تعامل شغلی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
61 - 70
حوزههای تخصصی:
با غالب شدن فضای فکری پسانوگرایی (پست مدرنیسم) بر جوامع، انسان بیش از پیش احساس پوچی و بی هویتی می کند. ازاین رو وجود معنویت در محیط کاری منجر به تقویت انگیزش و امید کارکنان می شود. این مفهوم در جوامع اسلامی به سبب بافت فرهنگی و دینی در قالب «هوش معنوی اسلامی» معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر هوش معنوی اسلامی بر تعامل شغلی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روا ن شناختی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارمندان منطقه 20 شهرداری تهران به تعداد 500 تن بودند که تعداد 217 تن با روش «تصادفی ساده» انتخاب شدند. در تحقیق حاضر برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه «تعامل شغلی» لیدن و ماسلین (1998)، «هوش معنوی» کینگ (2007) و «نیازهای اساسی روان شناختی» گاردیا، دسی و رایان (2000) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده روش «معادلات ساختاری» به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد نقش میانجی نیازهای روان شناختی بین هوش معنوی اسلامی و تعامل شغلی معنادار است.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ناگویی هیجانی و رابطه آن با مکانیسم های دفاعی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
169 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسش نامه ناگویی هیجانی و رابطه آن با مکانیزم-های دفاعی در معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بودکه به روش نمونه گیری در دسترس 500 نفر به عنوان حجم نمونه گروه اول و 90 نفر نیز جهت بازآمایی پرسشنامه در مرحله دوم بصورت تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ناگویی هیجانی برموند-وُرست (2001) و پرسش نامه مکانیزمهای دفاعی اندروز و همکاران (1993) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آزمون آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه گام به گام در نرم افزار SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، مدل پنج عاملی این پرسشنامه را تایید کرد (026/0RESMA=)، (99/0CFI=)، (91/0GFI=)، (96/0RFI=) همچنین نشان داد که در گام اول مکانیسم دفاعی رشد نیافته با ضریب 428/0 و در گام دوم مکانیسم دفاعی رشد نیافته و مکانیسم دفاعی رشد یافته به ترتیب با ضرایب 438/0 و 176/0 - و در گام سوم مکانیسم دفاعی رشد نیافته و مکانیسم دفاعی رشد یافته و مکانیسم دفاعی روان آزرده به ترتیب با ضرایب 399/0 و 188/0- و 101/0 توان پیش بینی ناگویی هیجانی را به طور معنی داری دارند(01/0>P). ضریب پایایی آلفای کرونباخ و بازآزمایی به فاصله 4 هفته به ترتیب در عامل دشورای در توصیف احساسات (93/0،94/0)، دشورای در تشخیص احساسات (86/0،89/0)، دشورای در مدیریت احساسات (93/0،88/0)، دشورای در تفکر عینی(93/0،91/0) و دشورای در تفکر انتزاعی (93/0،87/0) بود
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR)، تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم (tDCS) و درمان تلفیقی بر استرس ادراک شده و ولع مصرف غذا زنان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
272 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد، تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و درمان تلفیقی بر استرس ادراک شده و ولع غذا زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز تغذیه در بهار 1402 شهر کرج بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس در 3 گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش تحت درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و درمان تلفیقی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس شدت پرخوری (BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس استرس ادراک شده (PSC) کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه ولع به غذا-صفت (FCQ-T) سپدا-بنیتو و همکاران (2000) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر سه مداخله مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس ادراک شده و ولع غذا داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان تلفیقی اثربخشی بیشتری بر کاهش استرس ادراک شده و ولع غذا دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم می توانند به عنوان شیوه درمانی مناسب برای کاهش استرس ادراک شده و ولع غذا افراد مبتلا به اختلال پرخوری در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند و تقدم استفاده با درمان تلفیقی است.
مدل یابی رابطه هوش موفق و انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی تحصیلی، نقش میانجی تفکر خلاق در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
274 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه ی هوش موفق و انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی تحصیلی ، نقش میانجی تفکر خلاق در دانش آموزان متوسطه بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر شهرکرد بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای 327 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012)، پرسشنامه هوش موفق گریگورنکو و استنبرگ (2002)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و ونادروال (2010)، پرسشنامه تفکر خلاق پیتر هانی (2001) بود. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و نرم افزار AMOS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل ارتباط هوش موفق و انعطاف پذیرش شناختی با بهزیستی تحصیلی با نقش میانجی تفکر خلاق از برازندگی مطلوب برخوردار است (07/0RMSE=؛ شاخص های GFI ،TLI ،RFI ،NFI،IFI ،PNFI و CFIنیز بیشتر از 90/0 بود). نتایج بررسی فرضیه ها نشان داد بین هوش موفق با بهزیستی تحصیلی به صورت مستقیم رابطه معناداری وجود دارد(05/0> α)؛ ؛ بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی تحصیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر خلاق) رابطه معناداری وجود دارد(05/0> α)؛ ؛ بین تفکر خلاق با بهزیستی تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد(05/0> α). بر این اساس می توان گفت مدل رابطه ی هوش موفق و انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی تحصیلی با نقش میانجی تفکر خلاق از برازندگی مطلوب برخوردار است.
اثربخشی آموزش ایمن سازی تربیتی- اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی بر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهر کوهدشت
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۱۱-۲۹۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش برنامه ایمن سازی تربیتی- اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی بر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهر کوهدشت انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کوهدشت در سال 1402-1401 بود. نمونه پژوهشی شامل 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به مشارکت داوطلبانه شرکت کنندگان انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای آموزش ایمن سازی تربیتی- اجتماعی مبتنی بر آموزه های قرآنی را دریافت کردند و در این فاصله گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجارب مثبت در مدرسه فیورلانگ و همکاران (2013) و پرسشنامه تاب آوری ساموئلز (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و کنترل ازنظر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). با توجه به یافته ها می توان گفت آموزش ایمن سازی تربیتی-اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی به منزله یک روش مداخله ای مفید، جهت ارتقاء تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول بکار گرفته شود.
مقایسه اثربخشی آموزش فرآیند حل مسأله خلاق و آموزش راهبردهای فراشناختی بر خلاقیت و سرزندگی تحصیلی فرزندان نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه دو روش درمانی آموزش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق و آموزش راهبردهای فراشناختی بر خلاقیت و سرزندگی تحصیلی به روش نیمه تجربی ﺑﻮد. از جامعه آماری فرزندان نظامیان ساکن در یکی از پایگاه های نظامی شهر شیراز در سال تحصیلی 403-1402، 36 نفرآزﻣﻮدﻧی به صورت نمونه گیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج) انتخاب و در قالب سه گروه 12 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) در فرایند تحقیق شرکت نمودند. پرسش نامه های خلاقیت (عابدی،1372) و سرزندگی تحصیلی(حسین چاری و دهقانی زاده،1391) وهمچنین بسته های آموزشی "ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق مدل ایساکسنو ترفینگر"(1987) و "برنامه ی آموزشی فراشناخت مدل سکستون" (1987) در اجرای تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که در هر دو گروه آزمایش، در نمرات خلاقیت و سرزندگی تحصیلی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل دیده می شود؛ تاثیر روش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق در افزایش خلاقیت بیشتر از روش راهبردهای فراشناختی بوده است؛ ولی بین دو گروه در افزایش متغیرسرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشده است. بر این اساس برنامه ریزی در جهت استفاده از هر دو روش، به ویژه روش آموزش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق، نتایج موثرتری در محیط های آموزشی به همراه دارد.
پیش بینی مسخ شخصیت و حالات تجزیه ای بر اساس ترومای کودکی : نقش میانجی دلبستگی و توانمندی ایگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دلبستگی و توانمندی ایگو در رابطه بین ترومای دوران کودکی، با مسخ شخصیت و حالات تجزیه ای بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را کلیه افراد 15 تا 35 سال دارای تجارب تروماتیک در شهر قم، در سال 1402 تشکیل دادند و نمونه شامل 250 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های مسخ شخصیت کمبریج (CDS، سیرا و بریوس، 2000)، تجارب تجزیه ای (DES II، کارلسون و پوتنام، 1993)، ترومای کودکی (CTQ، برنستاین و همکاران، 2003)، توانمندی ایگو (ESS، بارون، 1953) و مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI، هازن و شاور، 1987) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. ضرایب مستقیم مدل نشان داد ترومای کودکی بر مسخ شخصیت (001/0>P) و حالات تجزیه ای (05/0>P) اثر مثبت و معنادار و بر توانمندی ایگو (001/0>P) و دلبستگی ایمن (001/0>P) اثر منفی معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد ترومای کودکی از طریق میانجی گری دلبستگی ایمن بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت (001/0>P) و از طریق میانجی گری توانمندی ایگو (05/0>P) دارای اثر غیرمستقیم است. بنابراین قدرت ایگو و دلبستگی ایمن می تواند بر تجربه بعد از تروما اثر گذارد و باعث ابتلا به اختلالات تجزیه ای هنگام مبارزه با محرک ها شود.
مطالعه تطبیقی آسیب پذیری خانوار: مرور دامنه ای حوزه ها و روش های اندازه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
49-100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت پیچیده و چندبعدی مفهوم آسیب پذیری در دو دهه اخیر موردتوجه قرار گرفته است، بااین حال هنوز تعاریف و روشهای استانداردی برای اندازه گیری آن در مطالعات داخلی و خارجی به کار نمی رود. ویژگیهای خانوارها به عنوان یک واحد تحلیلی مهم ازجمله مؤلفه های نسبتاً جدید سنجش آسیب پذیری قلمداد می شود که برتری آن نسبت به آسیب پذیری فردی از نقطه نظرات مختلف موردتوجه بوده و تحولات اجتماعی-جمعیتی اخیر در ایران و جهان بر اهمیت آن افزوده است. روش :تحقیق حاضر با استفاده از روش مرور دامنه ای و چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای آرکسی و اومالی (2005)، به بررسی و نقد حیطه مفهومی، نظری و روش شناختی «آسیب پذیری خانوار» در مطالعات داخلی و خارجی طی سالهای 2010 تا 2022 (معادل 1389 تا 1401) پرداخته است. یافته ها :از میان 105 مطالعه مرورشده (28 مطالعه داخلی و 77 مطالعه خارجی)، می توان به ترتیب فراوانی از چهار حوزه اصلی آسیب پذیری محیط زیستی، اقتصادی، سلامت و اجتماعی در خانوار نام برد که نابرخورداری از نگاهی متعامل و درهم تنیده به این چهار بُعد مهم ترین ضعف شناسایی شده مطالعات در مقاله حاضر بود. به علاوه، بررسی تطبیقی نشان داد که اکثر مطالعات داخلی در پوشش موضوعات متنوع، شناسایی خانوارهای هدف، انتخاب چارچوب نظری گسترده و بهره گیری از سنجه های چندبعدی دارای ضعف هستند که باعث شده تا مطالعات مذکور در هنگام توضیح نحوه آسیب پذیری در سطح خانوار، به سمت تبیینهای فردگرایانه متمایل شوند. بحث :یافته ها بر لزوم گذار از نگاه سطحی به مفهوم خانوار و طراحی پیمایشهای طولی تأکید می کند که بتواند به افزایش تاب آوری خانوارهای آسیب پذیر و موفقیت سیاستهای رفاهی مربوطه در کشور کمک کند.
نقش میانجی یادگیری خودراهبر در رابطه توانمندی منش و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۲۰۴-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی یادگیری خودراهبر در رابطه توانمندی منش و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان خدابنده در سال تحصیلی 1401 -1402 بود که به روش نمونه گیری دردسترس 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (AVQ) دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، مقیاس آمادگی برای خودراهبری در یادگیری (SDLRS) فیشر و همکاران (2001) و پرسشنامه توانمندی های منش (CSQ) پترسون و سیگلمن (2004) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر معناداری اثرمستقیم توانمندی های منش بر یادگیری خودراهبر (004/0=P) و اثر مستقیم یادگیر خودراهبر بر سرزندگی تحصیلی (004/0=P) بود. اما اثر مستقیم توانمندی های منش بر سرزندگی تحصیلی معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم توانمندی های منش بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری یادگیری خودراهبر بود (004/0=P). این نتایج نشان می دهد که توانمندی منش می تواند به طور غیر مستقیم از طریق یادگیری خودراهبر بر سرزندگی تحصیلی اثر بگذارد و به طور مستقیم نقشی روی آن ندارد.
رابطه ادراک از فرهنگ مدرسه و نشاط ذهنی با میانجی گری جهت گیری هدف و ارزش تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ادراک از فرهنگ مدرسه با نشاط ذهنی دانش آموزان دوره متوسطه با نقش واسطه ای جهت گیری هدف و ارزش تکلیف بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان خوی در سالتحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه مورد مطالعه 300 دانش آموز دختر و پسر بودند که از جامعه ای به حجم 1280 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها مقیاس های فرهنگ مدرسه (هگینز و ساد، 1997)، جهت گیری هدف (میدلتن و میگلی، 1997)، ارزش تکلیف (پینتریچ و همکاران،۱۹۹۱) و نشاط ذهنی (رایان و فردریک، 1997) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشانگراثرات مستقیم و غیرمستقیم مثبت ادراک از فرهنگ مدرسه بر نشاط ذهنی بود. مسیر جهت گیری هدف به نشاط ذهنی دارای بالاترین اثر مستقیم بوده و پس از آن ادراک از فرهنگ مدرسه وارزش تکلیف قرار داشتند. مسیر ادراک از فرهنگ مدرسه به جهت گیری هدف و ارزش تکلیف نبز معنادار بود. علاوه براین، ادراک از فرهنگ مدرسه بر روی نشاط ذهنی نیز اثر غیرمستقیم و معناداری را نشان داد. در مجموع ادراک از فرهنگ مدرسه ضمن داشتن اثر مستقیم بر روی نشاط ذهنی با واسطه گری جهت گیری هدف و ارزش تکلیف، اثر غیرمستقیمی را در این زمینه نشان داد.
سطح سلامت جسمانی در کودکان پیش دبستانی دارای اعتیاد به فضای مجازی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 95
حوزههای تخصصی:
سلامت از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، عبارت است از برخورداری از آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری و نقص عضو از طرفی دوران کودک ی مهم ترین و حساس ترین دوران شکل گیری شخصیت هر فرد است و به علت نقش مه م ک ودکان در پایه و اس اس جامع ه، نباید نسبت به دوران کودک ی شخص بی توجه ب ود. امروزه مسئله اعتیاد به فضای مجازی به یکی از مسائل بزرگ جهانی تبدیل شده و گستره جهانی دارد. اعتیاد به فضای مجازی یکی از مهم ترین چالش های جهان امروز، خانواده های زیادی را گرفتار خودکرده است. مقاله پیشرو منظر ماهیت داده ها، کیفی، بر اساس هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی و از نظر رویکرد پژوهش؛ کیفی است. جامعه این پژوهش همه مقالات و کتاب و منابع در دسترس در خصوص سلامت جسمی در کودکان پیش دبستانی دارای اعتیاد به فضای مجازی موجود در پایگاه های علمی معتبر بوده است. طبق پژوهش های انجام شده اعتیاد به فضای مجازی با اجتناب یا رهایی از استرس های روانی با مشکلات روان شناختی مانند هیجانات منفی، ناپایداری هیجانی، اضطراب، استرس مدام و پرخاشگری و کاهش سلامت روان ارتباط داشته است. حال باتوجه به اهمیت این موضوع و عوارض مطرح شده درباره اعتیاد کودکان و آسیب آن به سلامت کودک؛ در این مقاله سعی شده با دادن آگاهی و سواد درست در این رابطه و ارائه راهکارهایی مناسب و مفید، شاهد کاهش آسیب های روزافزون در این حیطه باشیم. امیدواریم مطالعه این مقاله برای دغدغه مندان این حوزه مثمرثمر واقع بشود
طراحی و اعتبار یابی ابزار سنجش تدریس پژوهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تدریس پژوهی یک رویکرد توسعه حرفه ای با پژوهش گروهی در کلاس درس است که در طی آن اساتید با یکدیگر برای تدوین طرح درس، اجرا و با مشاهده نتایج آن در جهت بهبود یادگیری دانشجویان همکاری و مشارکت می کنند این پژوهش با هدف طراحی و اعتبار یابی ابزار سنجش تدریس پژوهی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع آمیخته(کمی و کیفی)، جامعه آماری بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی خبره در زمینه تدریس پژوهی بخش کمی شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی مازندران بوده است. نمونه ها در بخش کیفی13نفر به روش هدفمند و در بخش کمی 301نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پس از مصاحبه با 13نفر، اشباع داده ها حاصل شد. مقوله ها از طریق مصاحبه، شناسایی و کدگذاری و بر اساس آن پرسشنامه ای با 4بعد و 77گویه طراحی شد. پس از آن روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بررسی، و روایی سازه از روش عاملی تأییدی، جهت تعیین پایایی پرسشنامه از آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید. نتایج: ابتدا روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بررسی، و 23سوال حذف شد و 54سوال باقی ماند پس از آن روایی سازه ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بار عاملی تمامی سوالات بالای 7/0و میانگین واریانس استخراج شده بالای 5/0 و نیز پایایی هر دو ملاک (آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) تمام ابعاد بالای 9/0 بوده است و پرسشنامه با 54 سوال تایید شد. نتیجه گیری: دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می توانند از ابزار طراحی شده برای سنجش کارکردهای تدریس پژوهی و با هدف ارزیابی وضعیت موجود و شناسایی نقاط قوت و ضعف کارکردهای تدریس پژوهی جهت تحقق کیفیت آموزشی استفاده نمایند.
فعالیت نورونی هسته کودیت چپ در حین زبان گردانی: شواهد fMRI از دوزبانه های ترکی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
13 - 23
حوزههای تخصصی:
درک تغییرات بیناجمله ای به هنگام تغییر از زبان غالب به زبان غیرغالب، منجر به فعالیت نواحی مرتبط با شناخت می شود. هسته کودیت بخشی از عقده های قاعده ای در مغز انسان است که به نظر می رسد بیشتر در کنترل زبان (انتخاب/بازداری) نقش دارد. اخیراً، نویسندگان حاضر در یک مطالعه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، حساسیت هسته کودیت به محرک های زبان اول در دوزبانه های ترکی-فارسی در حین یک تکلیف دوزبانه در سطح کل-مغز (Whole-Brain) را شناسایی کردند. مطالعه حاضر درصدد است تا با اتخاذ رویکرد ناحیه موردنظر (ROI) الگوی فعالیت هسته کودیت دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدین منظور، درصد تغییر سیگنال محرک های دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج شد. سی وشش فرد دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان فارسی را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ROI، اثر دستوری بودگی را در زبان اول و کودیت چپ تأیید کرد. بر اساس یافته های حاضر، پیشنهاد می شود که (الف) فعالیت همزمان زبان ها با محدودیت های زبانی از جمله پیش بینی پذیری و بافت جملات یک تکلیف کنترل می شود و (ب) هسته کودیت چپ اساساً در انتخاب و بازداری یک زبان نقش ایفا می کند.