فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی و عزت نفس کودکان کار شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کودکان کار شهر اصفهان می باشد؛ که 200 کودک کار تحت پوشش مؤسسه مردم نهاد طلوع مهر و دوستی اصفهان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه مهارت های اجتماعی واتسون و همکاران (1984)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (2010) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی برون گروهی رفیعی و همکاران (1395) می باشد. داده ها با روش های آماری تحلیل رگرسیون هم زمان و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها: یافته های جداول نشان می دهد که ضریب همبستگی چندگانه معادل 827/0 بوده است. به این معنا که سه متغیر سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی که در معادله رگرسیونی باقی مانده اند به طور هم زمان 827/0 با عزت نفس کودکان کار رابطه معنادار داشته اند. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته است که توسط متغیرهای مستقل معادله حساب شده اند که این مقدار 679/0 بوده است؛ یعنی اینکه این سه متغیر می توانند حدود 68 درصد تغییرات عزت نفس را پیش بینی کنند و متغیر سرمایه اجتماعی برون گروهی قوی ترین پیش بینی کننده متغیر عزت نفس کودکان کار بوده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی، عزت نفس را افزایش می دهد و کودکان کاری که عزت نفس بالاتری دارند، از مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بالاتری هم برخوردار هستند.
نقش نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
397 - 412
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور مطالعات پیشین نشان می دهد که یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، ارضای نیازهای سه گانه روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و مرتبط بودن) است. از سوی دیگر، تاب آوری نیز به عنوان یک رفتار محافظتی باعث می شود دانش آموزان به طور کارآمدی با مشکلات مواجه شده و به نتایج تحصیلی مناسبی دست یابند. علی رغم نقش نیازهای اساسی روانشناختی و تاب آوری در پیش بینی عملکرد تحصیلی، در مورد نقش میانجی گری تاب آوری در تأثیر نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری تاب آوری انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی (گاردیا و همکاران، 2000)، عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) و تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) بود. تحلیل داده ها نیز با روش های ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS24 انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد اثر مستقیم نیازهای اساسی روانشناختی بر تاب آوری (0/41) و عملکرد تحصیلی (0/13) دانش آموزان معنادار است و نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق تاب آوری نیز تأثیر غیرمستقیم معناداری دارد
(0/05/0 P<). به بیان دیگر، تاب آوری توانست نقش میانجی بین نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی را ایفا نماید.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدیران، معلمان و مشاوران مدارس، تدابیر لازم را به منظور افزایش تاب آوری دانش آموزان برای ارضای نیازهای اساسی روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و مرتبط بودن) و بهبود عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته تا از تأثیرات خاص تاب آوری بر نتایج تحصیلی دانش آموزان بهره مند شوند
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع مصرف و سبک های تصمیم گیری در افراد مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
31 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع مصرف و سبک های تصمیم گیری در افراد مصرف کننده مواد انجام شد. روش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و با گروه کنترل بود. جامعه آم اری ای ن پژوهش شامل افراد مصرف کننده مواد شهر اردبیل در سال 1400 بود که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت 15 جلسه 20 دقیقه ای تحریک آندی منطقه F3 و تحریک کاتدی منطقه F4 قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری کلی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای سبک های تصمیم گیری عقلایی، شهودی، وابستگی، آنی و اجتنابی و همچنین ولع مصرف وجود داشت. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از اختلال عملکردی مناطق پیش پیشانی در ولع مصرف و فرایندهای تصمیم گیری در مصرف کنندگان مواد است و تحریک الکتریکی این مناطق نیز می تواند مداخله ای اثربخش در کاهش این نارسایی ها باشد.
پیشبینی اضطراب فراگیر بر اساس سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب فراگیر بر اساس سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر شیراز در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 384 نفر برآورد گردید و این افراد با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر-ویرایش چهارم (IV-GADQ، نیومن و همکاران، 2002)، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما (APQ، شلتون و همکاران، 1996) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده مک مستر (FAD، اپشتاین و همکاران، 1983) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مولفه های حل مساله (001/0=p)، ارتباطات (001/0=p)، واکنش های عاطفی (003/0=p) و سبک فرزندپروری اقتدار منطقی (001/0=p)، به صورت منفی و معنادار و سبک های فرزندپروری استبدادی (001/0=p) و آزاد گذار (008/0=p)، به صورت مثبت و معنادار قادر به پیش بینی اضطراب فراگیر نوجوانان می باشند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در مجموع 33 درصد از واریانس نمرات اضطراب فراگیر را تبیین می کند. بنابراین عملکرد خانواده و نحوه ی ارتباط والدین با فرزندان می تواند در بروز اختلالات اضطرابی در نوجوانان نقش داشته باشد.
بررسی کنش های ارتباطی در ازدواج های موفق (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
36 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کنش های ارتباطی ازدواج های موفق بود. روش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیادانجام شد.
جامعه: پژوهش شامل زوج های موفق بر اساس اذعان خودشان، بررسی دستاوردهای زندگی مشترک و اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1993) که فرم کوتاه آن توسط (علیدوستی و همکاران اعتباریابی شده)، افراد پس از کسب نمره (بالاتر از 33) در مقیاس ازدواج های موفق و رضایتمند انتخاب شدند. در مجموع، (10 زوج) درشهر اهواز سال 1401 با نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری داده ها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کوربین بود.
یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که کنش های ارتباطی در ازدواج های موفق چهار مولفه اصلی شامل، کارکردهای خانواده اصلی، عوامل شکل گیری ازدواج مناسب ؛ مهارت های ارتباطی مؤثر و شکل گیری شخصیت در دوران کودکی است.
نتیجه گیری: ازدواج موفق به بافت خانوادگی افراد مرتبط است. لذا متخصصان می توانند با بهره گیری از مفاهیم مستخرج دراین پژوهش، ویژگی های ارتباطی خانواده های موفق شناسایی و بررسی شده که در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا است
مقایسه آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار در دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و همتایان عادی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 25
حوزههای تخصصی:
اگرچه نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) توضیح می دهد که علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی برای بزرگسالان و کودکان یکسان است، مشاهدات بالینی نشان می دهد که بزرگسالان در عملکردهای اجرایی سطح بالاتر نسبت به کودکان دارای نقایص متنوع تری هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار در دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی و همتایان عادی انجام شد. در یک طرح علی- مقایسه ای و پس از غربال کردن با مقیاس خودگزارش دهی ADHD بزرگس الان (ASRS)، تعداد 30 دانشجو با اختلال نقص توجه و بیش فعالی و 30 دانشجوی عادی به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان یکی از موسسات آموزش عالی شهر تبریز انتخاب شدند. گردآوری داده ها با تکلیف آنتی ساکاد (AST) و ویرایش دوم آزمون عملکرد پیوسته (CPT-II) انجام شد. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که در آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار بین گروه مبتلا به ADHD بزرگسالی و گروه عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0.001 >P). طبق یافته های پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار نقص دارند که این نقایص می تواند منجر به کاهش عملکرد تحصیلی و شغلی شود.
Examining and Describing the Victim Mentality in People with Borderline Personality Disorder
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
26 - 32
حوزههای تخصصی:
Borderline Personality Disorder (BPD) is a prevalent psychological disorder in clinical and community settings. A significant portion of people with BPD seem to carry a victim mentality with them throughout their life years. Therefore, this qualitative study aimed to examine and describe the victim mentality in individuals with BPD using content analysis. The sample consisted of 134 psychological records of individuals diagnosed with BPD who attended a psychological clinic in Tehran between 2021 and 2023. Data saturation was reached after analyzing 33 records. The information obtained from the psychological records was organized, and then the collected data was classified. The findings revealed that the victim mentality in individuals with BPD manifests in five categories, characterized by 12 states and 30 indicators. These categories include: (1) Abandonment of Responsibility, (2) Belief in Being Defeated in Life, (3) Blaming Others and Inducing Guilt, (4) Chronic Feelings of Loneliness, and (5) Feeling Chronically Abused. The findings suggest that the victim mentality in BPD is not merely a role-playing strategy but a deeply ingrained schema about I am a victim.
رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلیِ دانش آموزان
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلیِ دانش آموزان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 322 نفر از دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر جغتای با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس پایستگی تحصیلی (ABS)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S) و پرسشنامه هدف پیشرفت اصلاح شده (AGQ-R) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری دارند (0.05>P). تحلیل رگرسیون نیز نشان داد نیاز به پیوند داشتن و جهت گیری هدف تسلط-اجتناب قادر به پیش بینی پایستگی تحصیلی هستند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف می توانند با پایستگی تحصیلی دانش آموزان در ارتباط باشند؛ بنابراین توجه به این نیازها و اتخاذ جهت گیری هدفی مناسب در راستای بهبود پایستگی تحصیلی دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
457 - 465
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک شهر تبریز و والدین آنها، ۳۰۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کوهن( ۱۹۸۳) و پرسشنامه بامریند(۱۹۶۷) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از میان سبک های فرزندپروری والدین بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با استرس ادراک شده در سطح معناداری( ۰۵/۰p<) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. و بین سبک فرزندپروری مستبدانه با استرس ادراک شده در سطح معنی داری(۰5/۰p<) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ولی بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با استرس ادراک شده رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های بدست آمده و اهمیت سبک های فرزندپروری والدین فراهم نمودن بستر مناسب برای آموزش سبک های فرزندپروری به خانواده ها پیشنهاد می شود.
اثربخشی روانپویشی فشرده کوتاه مدت بر کاهش بازبینی کردن و شستشو در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی روانپویشی فشرده کوتاه مدت بر کاهش بازبینی و شستشو در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بود. جامعه آماری، 54 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بودند که به مرکز مشاوره وفور شهر تهران در سال 1402 مراجعه نمودند و جهت انتخاب نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی-هدفمند 30 نفر از طریق مصاحبه انتخاب و غربالگری شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری (2ماه) بود و برای گروه آزمایشی 20جلسه یک ساعته روان درمانی پویشی کوتاه مدت انجام شد. داده ها با کمک مقیاس وسواس فکری- عملی مادزلی (1977) جمع آوری شدند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که روان د رمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر کاهش بازبینی کردن و شستشو در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی موثر است و در سطح مطلوبی بعد از سپری شدن عامل زمان توانسته علائم این اختلال را کاهش دهد. در نتیجه، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت با تأثیر بر دفاع ها از طریق رویارویی فعال و با پرداختن به آسیب های گذشته و شناسایی افکار، منجر به کاهش نشانه های وسواس می شود.
Content Analysis of Young People's Attitude towards the Positive and Negative Effects of Instagram
حوزههای تخصصی:
Objective : Social networks have become widely popular among young people in recent years. This research was conducted with the aim of analyzing the content of young people's attitude towards the positive and negative effects of Instagram. Methods : The approach of the current research is qualitative and its method is qualitative content analysis. Among the students of Islamic Azad University of Shiraz, 13 students were selected in a purposeful way until the theoretical saturation of the data and were subjected to a semi-structured interview. Coding of the interviews was done in three steps and manually. Finding : The coding of the interviews shows 5 components of increasing awareness (with the subcomponents of enhancing awareness in various fields, learning techniques and skills, increasing media literacy), strengthening relationships (with the subcomponents of awareness of the conditions of friends and relatives, holding celebrations and occasions and strengthening group connection), addiction to Instagram (with the subcomponents of excessive use of Instagram, failure to handle other tasks and unpleasant mental states when not using Instagram), physical and psychological problems (with the subcomponents of negative effects on sleep, negative effects on attention and concentration, experiencing negative and unpleasant emotions and physical pains) and disruption in social ties (with the subcomponents of increased social comparisons, inequality and injustice, mistrust of others and social scandal). Conclusion : According to these findings, it can be concluded that the expansion of social networks, especially Instagram, in recent years has been associated with positive and negative individual and social consequences, which are necessary and vital to pay attention to by the relevant institutions.
مطالعه عرضی روند تغییرات مهارت های اجتماعی، انگیزه تحصیلی و ثبات قدم در دانشجویان سال اول تا سوم دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها موظف اند زمینه عملکرد تحصیلی مطلوب و رفع تغییرات و چالش های گوناگون دانشجویان را فراهنم نمایند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، مطالعه عرضی روند تغییرات مهارت های اجتماعی، انگیزه تحصیلی و ثبات قدم در دانشجویان سال اول تا سوم دانشگاه بود.
روش: روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1402-1403 بودند که در پژوهش حاضر، تعداد 310 نفر دانشجوی کارشناسی به عنوان نمونه در پژوهش شرکت کردند که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند؛ به گونه ای که حدود یک سوم نمونه ها، دانشجویان سال اولی، یک سوم دانشجویان سال دومی و یک سوم دیگر دانشجویان سال سومی بودند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و استقامت و پایداری-فرم کوتاه داکورث و همکاران (2007) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشجویان سال اول، دوم و سوم دانشگاه از نظر متغیرهای مهارت های اجتماعی و انگیزه تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0P<)؛ به این صورت که مهارت های اجتماعی و انگیزه تحصیلی در دانشجویان سال سوم بیشتر از دانشجویان سال اول و دوم و در دانشجویان سال اول کمتر از دانشجویان سال دوم و سوم بوده است. همچنین بین میانگین سه گروه دانشجویان در رابطه با مولفه ثبات قدم تفاوت معناداری مشاهده نشد (322/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، بهتر است در جهت افزایش انگیزش تحصیلی، بهبود مهارت های اجتماعی و تقویت ثبات قدم در بین دانشجویان ورودی های مختلف، به خصوص دانشجویان ورودی جدید، برنامه ریزی مناسبی توسط مراکز مشاوره دانشگاه ها و انجمن های دانشجویی صورت گیرد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر ابعاد هویت در افراد دارای ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
83 - 97
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال ملال جنسیتی حالتی روان شناختی است که افراد را با چالش های هویتی از کودکی تا بزرگسالی رو به رو می سازد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر ابعاد هویت در افراد با اختلال ملال جنسیتی (ترنسکشوال) صورت پذیرفت. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و به صورت پیش آ زمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه افراد دارای اختلال ملال جنسیتی مراجعه کننده به انجمن مهتا شهر تهران در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه 15 نفره واقعیت درمانی، طرحواره درمانی و گروه گواه جایگزین شدند. داده ها با مقیاس ابعاد هویت چیک و همکاران (2000) گردآوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر ابعاد هویت (فردی و ارتباطی) در افراد دارای ملال جنسیتی اثربخش و بر ابعاد اجتماعی و جمعی هویت اثربخش نیست. همچنین تفاوت معناداری در میانگین نمرات افراد در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود نداشته و نیز اثربخشی مداخلات در مرحله پیگیری نیز تثبیت گردیده است.نتیجه گیری: نتایج بیانگر اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر ابعاد هویت افراد دارای اختلال ملال جنسیتی بود و بنابراین با استفاده از تکنیک های این دو رویکرد می توان ابعاد هویتی درگیر در اختلال ملال جنسی را تقویت و یا حفظ نمود.
مقایسه اثربخشی بسته تن انگاره سالم و درمان شناختی- رفتاری کش بر ترس از ارزیابی منفی نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ سال با نارضایتی تن انگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نوجوانان با نارضایتی تن انگاره از زمره افرادی هستند که نیازمند توجه از طرف جامعه درمانی می باشند. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته تن انگاره سالم و درمان شناختی-رفتاری کش بر ترس از ارزیابی منفی نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ ساله با نارضایتی تن انگاره انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. 60 نفر از نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ ساله مدارس متوسطه شهر اصفهان از طریق نمونه گیری هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. جهت سنجش نارضایتی تن انگاره از مقیاس ۹ گویه ای ارزیابی نگرش افراد به تصویر بدنی استفاده شد. برای سنجش متغیر وابسته، مقیاس ترس از ارزیابی منفی استفاده شد. به گروه آزمایشی اول، بسته تن انگاره سالم و به گروه آزمایشی دوم، درمان شناختی-رفتاری کش طی 8 جلسه آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در میزان ترس از ارزیابی منفی بین گروه تن انگاره سالم و درمان شناختی-رفتاری کش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (P<0/01). نتیجه گیری: بنابراین نتایج این پژوهش، تاثیر مثبت دو مداخله بسته تن انگاره سالم و درمان-شناختی رفتاری کش بر کاهش ترس از ارزیابی منفی نوجوانان با نارضایتی تن انگاره، را نشان داد.
مدل یابی رابطه رضایت شغلی با تاب آوری و شادکامی آموزگاران شهر قم با نقش واسطه ای فرسودگی شغلی و بهره وری سازمانی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
44 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل یابی رابطه رضایت شغلی با تاب آوری و شادکامی آموزگاران شهر قم با نقش واسطه ای فرسودگی شغلی و بهره وری سازمانی است . این پژوهش از نوع همبستگی، علّی است. جامعه آمارى پژوهش شامل معلمان مدارس دوره ابتدایی است ،که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در مدارس سطح شهر قم اشتغال به تدریس دارند. جامعه آمارى شامل تعداد ۵۸۵ نفر (۲۸۰ مرد و ۳۰۵ زن) است. از این تعداد 234 نفر 112 نفر مرد و 122 زن به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با استفاده از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر-دیوید سون، رضایت شغلی مینه سوتا و فرسودگی شغلی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده مدل معادلات ساختارى مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین متغیرهاى تاب آوری و شادکامی با رضایت شغلی از طریق فرسودگی شغلی رابطه مستقیمی وجود دارد. به طوری که فرسودگی شغلی با تاب آوری به صورت مستقیم با ضریب مسیر (0.195-) فرسودگی شغلی با شادکامی (0.241)، رضایت شغلی با تاب آوری (1.6)، رضایت شغلی با شادکامی (0.147) و رضایت شغلی با فرسودگی شغلی (0.172)، به صورت مستقیم رابطه معنادارى دارند؛ همچنین بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد 1: جهت افزایش شادکامی، مؤلفه های رضایت شغلی اعم از مادی و معنوی برای معلمان عزیز فراهم گردد 2: رضایت شغلی از عوامل بسیار مهم درافزایش کار آیی و ایجاد انگیزش و همچنین نگرش مثبت در فرد نسبت به کارش است؛ لذا ارتقاء روحیه و افزایش رضایت شغلی از موضوعات مهمی است که متصدیان آموزش وپرورش باید نسبت به آن توجه بیشترى نمایند و با به کارگیری شیوه ها و راهکارهاى مناسب به آن اهتمام ورزند 3: متصدیان و مسئولان آموزش وپرورش، اعم از مدیران استراتژیک و میانی و اجرایی سعی کنند تا با ایجاد و گسترش جوسازمانی مثبت، شادکامی معلمان و رضایت شغلی افزایش دهند.
Comparing the effectiveness of compassion-based therapy and reality therapy on psychological coherence, self-sabotage, and fatigue in drug abusers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Methods: The present study was semi-independent in terms of its purpose, application, and research method. It utilized a pre-test, post-test, and follow-up design with a control group. Among the addicts referred to the Paris addiction treatment center in Tehran in 1400, 45 individuals were randomly selected through a lottery and assigned to two experimental groups and one control group. The first experimental group received 8 sessions of reality therapy combined with compassion-based therapy, while the second experimental group received 8 sessions of reality therapy alone. The control group did not receive any intervention. Data collection involved the use of Antonoski's Psychological Coherence Scale (1993) in its short form, Sanson et al.'s Self-Destruction Questionnaire (1998), and Smets et al.'s Fatigue Questionnaire (1996). Data analysis was performed using SPSS version 24 software and repeated measurements analysis of variance (ANOVA).Results: The results of the research demonstrated that both compassion-based therapy and reality therapy significantly contributed to the improvement of psychological coherence, reduction of self-destruction behaviors, and alleviation of fatigue in substance abusers. In other words, individuals who participated in either compassion-based therapy or reality therapy experienced increased psychological coherence and decreased tendencies towards self-harm and fatigue. However, no significant difference was found between the two therapy groups in terms of their impact on the studied variables.
اثربخشی بازخوردهای اصلاحی معلمان بر تغییر سطح ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی بازخوردهای اصلاحی معلمان بر تغییر سطح ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان بود. روش تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون/پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل دان ش آم وزان دختر ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400بود. نمونه شامل40 دانش آموز که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش(دریافت بازخوردهای مبتنی بر مدل باتلر و وین) و گواه گمارده ش دند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 12 هفته، مبتنی بر مدل باتلر و وین(1995) بازخورد دریافت کردند و گروه کنترل به طور سنتی بازخورد دریافت می کردند. ابزار جمع آوری دادها پرسش نامه ابراز وجود گمبریل و ریچی(1975) و پیوند با مدرسه اسپرینگر و همکاران(2009) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری و نرم افزار spss نسخه 21 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری بین 2 گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که میزان ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است؛ بنابراین بازخورد اصلاحی معلم بر ابراز وجود و پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر اثر مثبت و معناداری دارد. بازخورد اصلاحی معلم سبب افزایش اعتماد به نفس در رسیدن به اهداف و بهبود عملکرد با بهره گیری از یک خود کارا و توانمند می شود. لذا در طراحی و اجرای برنامه های تربیت معلم به آموزش انواع بازخوردهای اصلاحی توجه نموده و در راستای بهره گیری از بازخورد اصلاحی در کلاس درس پیش بینی های لازم صورت گیرد.
اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر میانشهر (فسا) در سال تحصیلی 1403-1402بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ نفر دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت مداخله روش تدریس معکوس طی 12 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه پیوند با مدرسه (SBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه اثربخشی مثبت و معناداری دارد (0.01>P) و توانست میزان پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر را افزایش دهد. همچنین نتایج نشان داد روش تدریس معکوس بر هیجانات تحصیلی دانش آموزان اثربخشی بوده (0.01>P) و توانست هیجانات مثبت را در دانش آموزان دختر افزایش و هیجانات منفی را کاهش دهد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان، آموزش به شیوه روش تدریس معکوس است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر حالت های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به نظر می رسد علی رغم نقش قابل توجه نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد، تداوم و تشدید نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، مداخلات اندکی چنین متغیرهایی را مورد هدف قرار داده اند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر حالت های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به 40 مرکز مشاوره روان شناختی منطقه 18 شهر تهران در سال 1402 بودند که از بین آن ها 34 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت طرحواره درمانی (یانگ، 1990) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت. همه شرکت کنندگان توسط مقیاس اختلال اضطراب فراگیر 7 سؤالی (اسپیتزر و همکاران، 2006)، پرسشنامه حالت های نگرانی پن (مایر و همکاران، 1990) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی می تواند بر کاهش حالت های نگرانی (01/0 p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (01/0 p<) مؤثر باشد و این تأثیر در طول زمان نیز ماندگار بود (01/0 p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود درمانگران و متخصصان بالینی، طرحواره درمانی را به منزله رویکرد درمانی مؤثر در زمینه اختلال اضطراب فراگیر مدنظر قرار دهند.
جایگاه القا و لحن کلام در روند رشد کودک مبتنی بر ساختار کلام در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
کلام به عنوان یکی از پیچیده ترین پدیده های شناختی و ارتباطی، از نخستین مراحل رشد انسان شکل می گیرد و نقشی بنیادین در تحول روان شناختی و شناختی فرد ایفا می کند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد توصیفی استنباطی و روش اکسپرت پنل، به بررسی تأثیر مؤلفه های القا و لحن در فرایند رشد کودک بر مبنای مدل قرآنی کلام پرداخته است. در این راستا با توجه به جایگاه محوری کلام در رشد انسان از منظر قرآن، میزان اثرگذاری این دو مؤلفه در سه ساحت نطق، قول و کلام در دوره نخست رشد کودک تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مواجهه مداوم کودک با القا و لحن های طیب و مثبت، نقش قابل توجهی در تقویت امنیت روانی، شکوفایی عواطف و ارتقای ظرفیت های شناختی و زبانی ایفا می کند. در مقابل قرار گرفتن در معرض القا و لحن های غیرطیب و منفی، می تواند منجر به اختلال در رشد شناختی و عاطفی کودک شود و روند تکامل زبانی و اجتماعی وی را مختل کند. یافته های این پژوهش بر اهمیت سازوکارهای زبان شناختی و روان شناختی نهفته در کلام تأکید دارد و دلالت های مهمی برای حوزه های تعلیم و تربیت، رشد زبان و روان شناسی شناختی ارائه می دهد.