فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to determine the effectiveness of Couples Coping Enhancement Training (CCET) on resilience and marital conflicts in couples during the transition to parenthood. Methods: This quasi-experimental research employed a pre-test, post-test, and follow-up design with experimental and control groups. The population consisted of couples attending counseling centers in Shiraz in 2022, from whom 12 couples were selected using a volunteer-available sampling method based on inclusion and exclusion criteria and randomly assigned to either the experimental group (6 couples with training) or the control group (6 couples without training). The CCET training sessions for the experimental group were conducted over nine weekly two-hour sessions. Data were collected using the Connor-Davidson Resilience Scale (Connor & Davidson, 2003) and the Sanaei Zaker and Barati Marital Conflict Questionnaire (2008). The data were analysed with analysis of variance with repeated measurements method using SPSS-25 software. Findings: Data were analyzed using repeated measures analysis of variance in SPSS26. The findings indicated that CCET significantly enhanced resilience and reduced marital conflicts in the experimental group compared to the control group in the post-test. Furthermore, the non-significant difference between post-test and follow-up scores in the experimental group suggests the lasting impact of CCET on resilience and marital conflicts in couples during the transition to parenthood. Conclusion: Therefore, CCET can be utilized to increase resilience among couples and aid in reducing marital conflicts post-childbirth.
Efficacy of Acceptance and Commitment Therapy on Intimacy, Marital Forgiveness, and Marital Burnout in Women Affected by Extramarital Relationships(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to determine the efficacy of acceptance-based therapy in enhancing intimacy and marital forgiveness and reducing marital burnout in women affected by extramarital relationships. Methods: This was a quasi-experimental study with a pretest-posttest and follow-up design, including a control group. The population consisted of all women affected by their husband's extramarital relationships who attended specialized family counseling centers in District 6 of Mashhad. From this group, 30 participants were selected through purposive sampling based on inclusion and exclusion criteria. Data were collected using the Rey et al. (2001) Marital Forgiveness Scale, the Pines (1996) Marital Burnout Scale, and the Thompson and Walker (1983) Marital Intimacy Scale. Participants were then randomly assigned into three experimental groups and one control group, each consisting of 15 individuals. Data analysis was conducted using repeated measures analysis of variance with the Statistical Software Package SPSS-20. Findings: The findings indicated that acceptance and commitment therapy was effective in improving intimacy, marital forgiveness, and reducing marital burnout in women affected by extramarital relationships (P < 0.01). The results were also sustained at the follow-up stage. Conclusion: Therefore, it can be concluded that acceptance and commitment therapy was effective in enhancing intimacy, forgiveness, and reducing marital burnout among women impacted by extramarital relationships, and this therapeutic approach can be utilized to address psychological issues in couples affected by extramarital relationships.
مقایسه اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن و خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر بهبود الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
205 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن و خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر بهبود الگوهای ارتباطی و کاهش تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی صورت پذیرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان دچار طلاق عاطفی مراجعه کننده به سازمان مرکزی بهزیستی شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1399 بودند که پس از غربال گری، 45 آزمودنی دچار طلاق عاطفی، به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل نامعادل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی بود. آزمودنی های گروه های آزمایش در برنامه آموزشی خانواده درمانی بوئن و مینوچین شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفى و آمار استنباطى مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین اثربخشی دو گروه آزمایش (بوئن و مینوچین) بر الگوهای ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی، تفاوت معنی داری وجود دارد و مقایسه میانگین ها حاکی از عملکرد بهتر خانواده درمانی ساختاری مینوچین بود؛ و بین اثربخشی دو گروه آزمایش (بوئن و مینوچین) بر تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی، تفاوت معنی داری وجود ندارد و تنها در بعد کاهش ارتباط با خویشاوندان حاکی از اثربخشی بهتر رویکرد ساختاری مینوچین بود. نتیجه گیری: رویکرد درمانی بوئن و مینوچین می توانند در کاهش میزان تعارضات زناشویی و بهبود الگوی ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی سودمند باشد و متعاقباً، طلاق عاطفی را کاهش و سازگاری زناشویی را افزایش دهد.
اثربخشی معنا درمانی بر اضطراب کرونا وسرسختی روان شناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی معنادرمانی بر اضطراب کرونا و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ازاد اردبیل در سال 1400بود. از جامعه مذکور 30 دانشجو به شیوه نمونه گیری هدفمندبا معیار کسب بالاترین نمره از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس و اضطراب کرونا و پایین ترین نمره از مقیاس سرسختی روان شناختی انتخاب، در دو گروه (15نفره) کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8هفته و هرجلسه 75دقیقه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند و پس آزمون پس از خاتمه جلسات، مرحله پیگیری هم دو ماه بعد انجام شد.در این مدت گروه کنترل، مداخله ی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقی اس افسردگی، اضطراب، استرس لاوبیوند، اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران و سرسختی روان شناختی لانگ و گولت بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و بونفرنی استفاده شد نتایج نشان داد که معنادرمانی بر کاهش اضطراب بیماری کرونا و افزایش سرسختی روان شناختی تاثیر معنی دار دارد. بنابراین روان شناسان می توانند در جهت بهبود متغیرهای پژوهش از این مداخله استفاده نمایند
مقایسه کیفی ازدواج های پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری در سراسر جهان و در همه فرهنگ ها به عنوان یک تجربه استرس زا و بحرانی و تهدیدکننده برای ثبات فردی، زناشویی، خانوادگی و اجتماعی شناخته شده است و علاوه بر مشکلات جسمانی، با مجموعه ای از علائم روانی نیز همراه شده است. هدف از پژوهش مقایسه ی کیفی ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور بود. روش پژوهش: این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مشارکت کنندگان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری درنهایت 18 زوج نابارور دارای ازدواج رضایتمند و پایدار و 15 زوج نابارور در ازدواج همراه با نارضایتی مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. یافته ها: ماحصل مرحله ی کدگذاری باز، رسیدن به 202 کد اولیه، 84 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی و یک مقوله ی مرکزی بود. مقوله ی مرکزی در این پژوهش ناباروری: پویشی برای تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج و یا نارضایتی و فروپاشی آن است. تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محافظت کننده و خطرساز مؤثر بر ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در سه حیطه ی عوامل درون فردی، عوامل بین فردی و زوجی و عوامل مرتبط با منظومه ی خانواده تعریف شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، رسیدن به پذیرش ناباروری و تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج یا نارضایتی و فروپاشی آن، در زوجین نابارور اتفاقی نیست بلکه با انتخاب و اقدام سازنده و فعالانه و یا به کارگیری راهبردهای غیر مؤثر ایجادشده و فرایندی است فردی، خانوادگی و تعاملی که زوجین نابارور می توانند با تلاش آگاهانه جهت رشد و تعالی ازدواج و مراقبت از آن، همراهی، اتحاد زوجی و کسب مهارت های زوجی و راهبردهای کارآمد در راستای سلامت و شادکامی اقدام کرده و درنهایت رضایت و پایداری در ازدواج را کسب نمایند و مانع ایجاد نارضایتی و فروپاشی ازدواجشان گردند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر مقابله با نشخوار فکری و اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
164 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر مقابله با نشخوار فکری و اضطراب امتحان در دانش-آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران بود. با توجه به نیمه آزمایشی بودن روش پژوهش حاضر جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه متوسطه اول شهر تهران بودند که نمونه ای به تعداد 30 نفر را به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. حجم نمونه را از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و نمونه ها بر اساس نمره موردنظر پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مورو (1991) و اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) در دو گروه کنترل و گروه آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش طی هشت جلسه ی نود دقیقه-ای مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی آموزش دیدند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر مقابله با نشخوار فکری و اضطراب امتحان در دانش-آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران مؤثر است و سطح معنی داری نشخوار فکری و اضطراب امتحان کمتر از 05/0 است پس این نشان می-دهد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میزان نشخوار فکری و اضطراب امتحان تفاوت معنی داری وجود دارد. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی با اندازه اثر 675/0 باعث کاهش نشخوار فکری و با اندازه اثر 572/0 باعث کاهش اضطراب امتحان شد بنابراین می توان به عنوان یک مداخله ی مؤثر اعمال کرد.
روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی در افراد دارای نشانه های اختلال وسواسی جبری: نقش میانجی سبک های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی با واسطه گری سبک های شناختی در افراد با نشانه های اختلال وسواسی جبری بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که تعداد 360 نفر نمونه با استفاده از روش هدفمند و از نوع دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های وسواسی اجباری مادزلی، کمال گرایی مثبت و منفی و سبک های یادگیری فلدر سولومان به صورت آنلاین پاسخ دادند. همچنین، سه آزمون ویسکانسین (WCST)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT) و آزمون حافظه کاری وکسلر (WMT) به صورت نرم افزار رایانه ای اجرا شدند. نتایج نشان داد سبک شناختی تأملی قادر است روابط بین سطوح کمال گرایی مثبت و منفی با عملکردهای شناختی را میانجی گری کند. سطوح کمال گرایی به طور معنی دار، سبک شناختی تأملی و عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند. درنهایت، سطوح کمال گرایی و سبک شناختی تأملی در تعامل با یکدیگر، عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند و هرگونه مداخله دراین زمینه، باید اثرات تعاملی کمال گرایی و سبک شناختی تأملی را مدنظر قرار دهد.
ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
149 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 375 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادابی سازمانی کرولف ، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپرتیز و پرسشنامه مدیریت ترومای سازمانی محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 13 گره و یک لایه پنهان با 4 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند مدیریت ترومای سازمانی را از روی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی پیش بینی کند. یافته ها نشان می دهد که احساس مشارکت با دیگران بیشترین تأثیر و معنادار بودن کار کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد مدیریت ترومای سازمانی در بر می گیرد. با توجه به بررسی ها، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران در سراسر جهان تبدیل شده است. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر می رسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار ناکار آمد در سازمان می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون وواقعیت درمانی برسرمایه روانشناختی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شرق تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر سرمایه روانشناختی انجام شد. که با روش (شبه آزمایشی) پیش-آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به خانه سلامت ابوذر تهران در زمستان١۴٠٠بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند داوطلبانه، ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی ١۵ نفردر گروه صلح درون، ١۵ نفردر گروه واقعیت درمانی و ١۵ نفردر گروه گواه جایگذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، ٢٠٠٧، PCQ) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات صلح درون و واقعیت درمانی گلاسر را به مدت ١٠ جلسه ٩٠ دقیقه ای دریافت کردند. در نهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه گواه، هر دو روش درمانی تاثیر معناداری بر سرمایه روانشناختی زنان متاهل داشته است (٠۵/0 <p). همچنین یافته ها حاکی از آن بود که آموزش صلح درون نسبت به رویکرد واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است (٠۵/0<p). نتایج پژوهش نشان داد که آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر سرمایه روانشناختی زنان متاهل موثر بوده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمال گرایی روان رنجور و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور: یک مطالعه آزمایشی تک موردی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی روان رنجور، پیامدهای روانشناختی متنوعی دارد، که در چارچوب کاربست های روان درمانی باید مورد توجه قرار گیرد. هدف: پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمال گرایی روان رنجور و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور انجام شد. روش: در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی تک موردی با خط پایه همزمان استفاده شد. جامعه آماری شامل دختران کمال گرای روا ن رنجور مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال ۱۴۰۱ بود، که نمونه ای شامل ۵ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و کسب حداقل نمره خط برش ۱۴۵ در آزمون کمال گرایی روان رنجور انتخاب شد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (توهیگ و همکاران، ۲۰۲۱) طی ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. شرکت کنندگان مقیاس کمال گرایی روان رنجور (۱۹۹۴) و سطوح خودانتقادی (۲۰۰۴) را تکمیل نمودند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان و پیگیری جمع آوری شد و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج درصد بهبودی نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در متغیر کمال گرایی روان رنجور ۱۷/۶۷ و در متغیر خودانتقادی درونی شده ۱۹/۷۳، و در مرحله پیگیری در متغیر کمال گرایی روان رنجور ۳۶/۲۵ و در متغیر خودانتقادی درونی شده ۴۹/۹۰ بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله پس از درمان و پیگیری معنی دار بود (۰/۰۵=P). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش کمال گرایی روان رنجور و خودانتقادی درونی شده از طریق افزایش انعطاف پذیری روانشناختی، این درمان می تواند به عنوان روش مداخله ای در دختران کمال گرای روان رنجور استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش عاطفی- اجتماعی همکارانه و آموزش ذهن آگاهی در بهبود مهارت های حل مسئله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
6 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اجتماعی – عاطفی همکارانه و آموزش ذهن آگاهی بر بهبود مهارت حل مسئله اجتماعی در دانش آموزان دختر پایه اول دوره اول متوسطه شهر زنجان بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر زنجان بود که در سال تحصیلی 96- 95 در مدارس شهر زنجان مشغول به تحصیل بودند. 339 دانش آموز به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه فرم کوتاه حل مسئله اجتماعی را تکمیل کردند. از بین این دانش آموزان، 45 نفر انتخاب و بطور تصادفی در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایشی گمارده شدند. گروه آزمایش اول، 12 جلسه 1.5 ساعته تحت آموزش اجتماعی – عاطفی قرار گرفت و در مورد گروه دوم آزمایش، 8 جلسه 2 ساعته آموزش ذهن آگاهی ارائه شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش و گروه کنترل پرسشنامه حل مسئله اجتماعی را پس از اجرای مداخله و پس از گذشت یک ماه از مداخله تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری طرح ترکیبی دو راهه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو متغیر مستقل (آموزش اجتماعی – عاطفی همکارانه و آموزش ذهن آگاهی) نمرات جهت گیری مثبت نسبت به مسئله را افزایش و نمرات جهت گیری منفی نسبت به مسئله و سبک اجتنابی حل مسئله را در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد، اما تفاوت معنی داری بین آنها وجود نداشت. اجرای متغیرهای مستقل، منجر به تغییر معناداری در مؤلفه حل منطقی مسئله نشد. در رابطه با سبک تکانشی/ بی دقتی، آموزش عاطفی - اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل منجر به کاهش معنادار میانگین شد اما آموزش ذهن آگاهی تأثیری بر آن نداشت. نتایج پیگیری نشان داد که اثر متغیرها در طول زمان تداوم داشت. پس می توان نتیجه گرفت که، آموزش ذهن آگاهی و آموزش اجتماعی- عاطفی بر بهبود مهارت حل مسئله اجتماعی اثر داشته است.
نقش میانجی انگیزش تحصیلی در رابطه بین خوش بینی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
127 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش نقش میانجی انگیزش تحصیلی در رابطه بین خوش بینی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان کوهرنگ در سال 1402 بود. در این مطالعه 400 دانش آموزن دختر و پسر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس انگیزه تحصیلی (AMS؛ والرند و همکاران، 1992)، مقیاس خوش بینی تحصیلی (AOS؛ اسچنن-موران و همکاران، 2013) و مقیاس اشتیاق تحصیلی (AES؛ فردریکز و همکاران، 2005) انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد که اثر مستقیم خوش بینی تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی، بی انگیزگی، انگیزه درونی و انگیزه بیرونی معنادار بود؛ همچنین بی انگیزگی تحصیلی، انگیزه درونی و انگیزه بیرونی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم معنادار داشت (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که انگیزه درونی، انگیزه بیرونی و بی انگیزگی رابطه بین خوش بینی و اشتیاق تحصیلی را میانجی گری می کنند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که خوش بینی تحصیلی به صورت مستقیم و با میانجی گیری انگیزش تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثرگذار است.
اثربخشی آموزش مادران با رویکرد رفتاری بارکلی بر ابعاد فرزندپروری و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نه تنها بررسی مولفه های و عوامل موثر بر آن در جهت کمک به پیشگیری و درمان این اختلال در کودکان حائز اهمیت می باشد، بلکه بررسی اثربخشی درمان های موثر بر کاهش علائم این اختلال نیز ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مادران با رویکرد رفتاری بارکلی بر ابعاد فرزندپروری و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی تخصصی کودکان شهر گرگان در ده ماهه اول سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 24 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر)، گواه (12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مادران به روش رفتاری بارکلی را در 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرزندپروری آلاباما فرم والد (1991)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس فرم والد (2001) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش والدین با رویکرد بارکلی باعث بهبود ابعاد فرزندپروری (مشارکت والدین، فرزندپروری مثبت، بی ثباتی در انضباط، ضعف در نظارت و تنبیه بدنی) در مادران و کاهش اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش والدینی بارکلی می تواند با اصلاح الگوی تعاملی و فرزندپروری والدین کودکان دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی، به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود ابعاد فرزندپروری مادران و اضطراب کودکان دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
اثر بخشی درمان هیجان مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی است . طرح پژوهشی این مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گزوه کنترل می باشد.ن بدین منظور تعداد (30 ) نفر از زوجین دارای تعارض زناشویی ، شناخته شدند و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بطور تصادفی قرار گرفتند . جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی آدامر و جونز و پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز استفاده شد . همچنین پکیج آموزشی زوج درمانی هیجان مدار ، طی جلسات درمانی به مدت 8 جلسه دو ساعته ، برای گرو ه آزمایش اعمال شد .نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زوجین گروه آزمایش و گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی هیجان مدار باعث افزایش تعهد زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین شده است. در واقع ارتباط صحیح و مبتنی بر عشق و علاقه بین زوجین سبب افزایش تعهد زناشویی شده و زوجین واکنش متفاوتی نسبت به تعارضات زناشویی از خود نشان دادند.
The relationship between mindfulness and academic adjustment in students: Investigating the mediating role of academic hope emotion and academic anxiety emotion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to model the structural relationships between academic adjustment and mindfulness with the mediation role of academic hope emotion and academic anxiety emotion. This research adopted a descriptive correlational design using the structural equation modelling. The statistical population included all secondary school female students in Bushehr city in 2022-2023, and based on Cochran’s formula and Random clustering sampling method, 256 people were selected. In order to examine the research variables of the participants, the mindfulness scale Drotman, Galub, Ogansianrid (2018), the compatibility questionnaire High school students completed the Sinha and Singh (1993) and Pakrun, Goetz, Tietz and Perry (2002) academic excitement scale. analyses were done by the structural equation modeling method. The findings showed that the research model has a good fit with the collected data. The findings indicated that the structural relationship of between academic adjustment and mindfulness with the mediation role of academic hope emotion and academic anxiety emotion had an optimal fit. The findings showed that mindfulness was able to predict academic adjustment either indirectly through the emotion of academic hope and emotion of academic anxiety. In general, the findings of the current research show the role of emotion of academic hope and the emotion of academic anxiety in relationships between mindfulness and academic adjustment.It can be concluded that the requirement to increase the academic adjustment of students is to pay attention to their mindfulness, academic hope and academic anxiety.
نقش واسطه ای نشانگان وسواسی جبری در رابطه عزت نفس و سایبرکندریا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
27 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سایبرکندریا را می توان یکی از چالش های نوپدید در عصر اینترنت دانست. با تاکید بر این موضوع که عزت نفس و نشانگان وسواسی جبری یکی از موضوعات اصلی پژوهش در جوانان می باشد و شناسایی عوامل مربوط به افزایش سایبرکندریا لازم است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای نشانگان وسواسی جبری در رابطه عزت نفس و سایبرکندریا در دانشجویان بود.روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر، دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که تعداد 262 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سایبرکندریا مک الروی و شولین (CSS)، پرسشنامه وسواس فکری-عملی فوا و همکاران (OCD-R) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل انجام گردید.یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل اندازه گیری شده پژوهش با مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. در مورد اثرات مستقیم، نتایج نشان می دهد که عزت نفس با سایبرکندریا و نشانگان وسواسی جبری رابطه مستقیم دارد. همچنین نشانگان وسواسی جبری با سایبرکندریا رابطه مستقیم دارد. در مورد اثر غیر مستقیم، نتایج نشان داد که نشانگان وسواسی جبری به صورت واسطه ای بر رابطه میان عزت نفس و سایبرکندریا تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نشانگان وسواسی جبری در رابطه بین عزت نفس و سایبرکندریا نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای سایبرکندریا می تواند موثر باشد.
مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۲۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه سالمندان شهر تهران بود که در سال 1400 به مراکز بهداشتی و درمانی شرق تهران مراجعه نموده و مبتلا به بیماری دیابت از نوع 2 بودند. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی بزرگسالان دی توماسو و همکاران (SELSA-S، 2004) بود. مداخله موسیقی درمانی زاده محمدی (1384) در 12 جلسه 90 دقیقه ای و درمان پذیرش و تعهد هیز و همکاران (2006)، در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی تأثیر معناداری داشته است (05/0>P)، اما موسیقی درمانی بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی تأثیر معناداری نداشته است (05/0<P). بنابراین می توان گفت فقط درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی تاثیر معنادار داشته است.
ارائه مدل مسئولیت پذیری براساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره در دانشجویان دانشگاه های تهران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسئولیت پذیری دانشجویان اثر تعیین کننده بر پیشرفت تحصیلی، موفقیت شغلی و سرنوشت جامعه دارد؛ بنابراین بررسی عوامل تأثیرگذار بر مسئولیت پذیری آن ها ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مسئولیت پذیری براساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی به شیوه تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش حاضر تمامی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و آزاد واحد علوم تحقیقات تهران در سال ۱۴۰۱ بودند. تعداد ۴۱۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه مسئولیت پذیری کردلو (۱۳۹۵)، پرسشنامه سبک هویت (۱۹۸۹) و مقیاس خودپنداره راجرز (۱۹۵۷) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۵ و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: ضرایب همبستگی محاسبه شده بین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و همچنین خودپنداره با مسئولیت پذیری مثبت و معنی دار و همبستگی بین سبک هویت سردرگم/ اجتنابی با مسئولیت پذیری منفی و معنی دار بود (۰/۰۱>p). همچنین ضرایب مربوط به تأثیر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی (t=۵/۱۷, β=۰/۰۲۸)، سبک هویت هنجاری (t=۴/۳۲, β=۰/۰۴۷) و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی (t=-۳/۲۷, β=-۰/۰۵۶) با میانجی گری خودپنداره بر مسئولیت پذیری معنی دار بود (۰/۰۵>p). ضرایب مسیر مستقیم هر سه سبک هویت نیز در پیش بینی مسئولیت پذیری معنی دار بود (۰/۰۱>p). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که خودپنداره براساس سبک های هویت، مسئولیت پذیری را میانجی گری می نماید؛ بنابراین متولیان امر باید سعی کنند نسبت به مسئولیت پذیری دانشجویان براساس سبک های هویت تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
پیامدهای خصیصه گفتگومداری پیامبر اکرم (ص) براساس زنجیره رفتاری غالب ایشان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
195 - 215
حوزههای تخصصی:
خصیصه گفتگومداری پیامبر اکرم (ص) از ویژگی های فردی و اجتماعی مشهور ایشان است که در برخی آیات به آن اشاره شده است. این خصیصه با وجود محاسن گره گشا ممکن است برحسب مواجهه با نوع مخاطب دارای چالش هایی در اثرگذاری موفق باشد. این پژوهش با استناد به یکی از روش های طبقه بندی رفتار به نام روش DISC که براساس آن گرایش های اصلی و غالبی افراد دسته بندی، و با استفاده از گزارش های قرآن رفتارهای فردی و اجتماعی پیامبر اکرمn نظام مند و زنجیره ای ترسیم می شود؛ می کوشد تا پیوستگی خصیصه گفتگومداری با سایر اوصاف پیامبر اکرمn را مشخص سازد؛ بدین ترتیب ده ویژگی شخصیتی پیامبر اکرمn که گفتگومداری یکی از آنهاست، مشابه شاخصه های مدل S و ترکیب آن با I و C قلمداد شد که گویای پیوستگی رفتاری این خصیصه با سایر ویژگی هاست و ضمن اشاره به برخی پیامدهای گفتگومداری، هشت رفتار تعدیلی که خداوند به پیامبر اکرمn توصیه فرموده، مطرح شده که مشابه آن در شاخصه های مدیریتی مدل D و ترکیب آن با C دیده می شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیل محتوای کیفی ترکیبی است؛ یعنی براساس تحلیل محتوای کیفی، داده های قرآنی هم زمان تحلیل و با رویکرد ترکیبی (استقرایی و قیاسی) انجام شده است.
بررسی همبستگی بین کارکرد خانواده و اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
750 - 757
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه بین اعتیاد به بازی های آنلاین و کارکرد خانواده در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شادگان بود. به این منظور 132 دانش آموز پسر در سال تحصیلی 1400-1399 به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2009) و کارکرد خانواده مک مستر (1983) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین اعتیاد به بازی های آنلاین و کارکرد خانواده رابطه منفی و معنادار وجود داشت (p<0.01).