فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ویژه در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 213 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، مقیاس خوش بینی مسیر شغلی (CFI)، پرسشنامه رسالت مسیر شغلی (CVQ)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مقیاس تنظیم هیجانی (ERS) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خوش بینی (54/0= β؛ 57/7 t= )، رسالت مسیر شغلی (47/0= β؛ 44/6t= )، خودکارآمدی(51/0= β؛ 08/7= t)، و تنظیم هیجانی(48/0= β؛52/6 = t) به انطباق پذیری مسیر شغلی معنی دار شده است (01/0 >p). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه خودکارآمدی و تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی دارند. بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید می شود (05/0>p) .
اثربخشی طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوج های با سازگاری زناشویی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۷۱۴-۱۶۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: آشفتگی در رابطه زناشویی بر کیفیت زندگی نقش مهمی دارد از طرفی کیفیت زندگی زوجین در گرو باورهای ارتباطی آن هاست. مطالعات مختلفی به بررسی اثر طرحواره درمانی بر رفتارهای مرتبط با طلاق عاطفی پرداخته اند ولی میزان تأثیر طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوجین مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوجین بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل زنان با سازگاری پایین مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت پوشش اداره کل بهزیستی استان تهران در سال 1400 بود که در مرحله اول به روش در دسترس تعداد 108 نفر انتخاب و بعد از تکمیل پرسشنامه سازگاری زناشویی تعداد 30 نفر با سازگاری کم انتخاب و به روش تصادفی در گروه ها قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه تحت طرحواره درمانی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (RBI) (1981) و پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) (سازمان بهداشت جهانی، 2004) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین حیطه اجتماعی، جسمی، روانی، سلامت محیط و حیطه کلی سلامت افزایش یافته است و این افزایش در گروه طرحواره درمانی در مقایسه با گروه گواه از لحاظ آماری معنادار است. میانگین نمره باور به مخرب بودن مخالفت، باور به تغییرپذیری همسر، ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و باور به تفاوت های جنسی طرحواره درمانی کاهش یافته است و این کاهش در گروه طرحواره درمانی در مقایسه با گروه گواه از لحاظ آماری معنادار است (05/0 P<). نتیجه گیری: براساس نتایج موجود می توان استنباط کرد که طرحواره درمانی منجر به ارتقای کیفیت زندگی و تغییر باورهای ارتباطی در زوجین درگیر تعارض می گردد. با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی بر باورهای ارتباطی و کیفیت زندگی زوجین پیشنهاد می گردد در آینده مراکز مشاوره و مراکز بهزیستی به این رویکرد برای ارتقای کیفیت زندگی و تغییر باورهای ارتباطی زوجین درگیر تعارض توجه داشته باشند.
تحلیل روابط تکانشگری، تنظیم هیجان و تاب آوری با مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
93 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط تکانشگری، تاب آوری و تنظیم هیجان با مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه اولیه 508 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که پرسشنامه های خودآسیب زنی، فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری، مقیاس تنظیم هیجانی، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری را تکمیل کردند. براساس نتایج پرسشنامه خودآسیب زنی 295 نفر با حداقل 1 بار سابقه خودآسیب زنی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با روش همبستگی کانونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش با مولفه های سلامت روان شامل اضطراب، افسردگی و جسمانی سازی در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی همبستگی کانونی معنادار داشتند و ضریب همبستگی برابر با 80/0 بود. این همبستگی با تکانشگری و تنظیم هیجان مثبت و با تاب آوری منفی بود (001/0> P). همچنین 64 درصد از تغییرات مولفه های سلامت روان قابل پیش بینی است. بیش ترین وزن کانونی نیز متعلق به تاب آوری(63/0) و افسردگی(62/0-) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش متغیرهای تکانشگری، تنظیم هیجان و تاب آوری بر روی مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی تاثیر می گذارند و از این طریق می توانند موجب بروز رفتارهای خودآسیب زنی شوند. متغیر تاب آوری بیش ترین نقش را در این رابطه ایفا می کند که براین اساس با آموزش تاب آوری به دانشجویان در هنگام ورود به این دوره می توان از رفتارهای خودآسیب زنی و سایر مشکلات سلامت روان پیشگیری کرد.
تبیین مدل پیشگیری از فروپاشی نظام خانواده
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به وضعیت روانی کارآموزان روان درمانگری نقشی اساسی در آماده سازی دانشجویان برای ورود به عرصه درمان ایفا می کند. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان درمانگری انجام شد. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارآموزان روان درمانگری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (ریفی و همکاران، 2008)، پرسشنامه همدلی (مهرابیان و اپستین، 1972) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) انجام شد. برای هر یک از گروه های آزمایش برنامه مداخلاتی به صورت جلسات هفتگی برگزار شد. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در دوره پس آزمون بین میانگین نمرات خودآگاهی هیجانی (01/0p<)، همدلی (01/0p<) و شفقت به خود (01/0p<) گروه آزمایش در جلسات مداخله نسبت به گروه گواه از نظر آماری تفاوت معنادار می باشد. اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در طول زمان در آزمودنی های گروه های آزمایش پایدار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش انجام مداخلات روان شناختی جهت آماده سازی کارآموزان روان درمانگری اهمیت بالایی دارد و می تواند پایه ای برای آگاهی افزایی و به کارگیری صحیح این مداخلات در کارآموزان روان درمانگری باشد.
مدل یابی رابطۀ بین بدرفتاری دوران کودکی و خودجرحی بدون خودکشی: نقش واسطه ای ابعاد مثبت و منفی شفقت خود در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
173 - 184
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن رابطـۀ بیـن بدرفتـاری دوران کـودکی و خودجـرحی بـدون خودکـشی بـا نقـش واسـطه ای ابعـاد مثبـت و منـفی شـفقت خـود انجـام شـد. ایـن پژوهـش از نظـر هـدف، بنیـادی و از نظـر شیـوۀ گـردآوری داده هـا توصیـفی از نـوع همبسـتگی بـود. نوجوانـان 13 تـا 18 سـاله در حـال تحصیـل در سـال تحصیـلی 1401-1400 جامعـة آمـاری ایـن پژوهـش بودنـد. نمونـه ای بـه حجـم 575 نفـر بـه شیـوۀ نمونه بـرداری در دسـترس انتخـاب و بـه پرسشـنامۀ آسیب هـای دوران کـوکی (برنشـتاین و دیگـران، 2003)، سیاهـۀ گـزارش خودجـرحی (کلونسـکی و گلـن، 2009) و مقیـاس شـفقت خـود (نـف، 2003) پاسـخ دادنـد. داده هـا بـا اسـتفاده از روش مدل یـابی معـادلات سـاختاری تحلیـل شـد و نشـان داد رابطـة مسـتقیم معنـاداری بیـن بدرفتـاری دوران کـودکی و خودجـرحی بـدون خودکـشی در بیـن نوجوانـان وجـود دارد. هم چنیـن مـدل مبتـنی بـر اثـر واسـطه ای ابعـاد مثبـت و منـفی شـفقت خـود در رابطـۀ بیـن بدرفتـاری دوران کـودکی و خودجـرحی بـدون خودکـشی در نوجوانـان بـرازش خـوبی بـا داده هـا داشـت. براسـاس یافته هـای ایـن پژوهـش بـا شناسـایی و تمرکـز بـر آمـوزش شـففقت خـود بـه نوجوانـانی کـه در کـودکی مـورد بدرفتـاری قـرار گرفته انـد می تـوان از خودجـرحی بـدون خودکـشی پیــ شگیری کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر آشفتگی روانشناختی و ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
107 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر آشفتگی روانشناختی و ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مواد محرک بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کاشان در سال 1402 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس آشفتگی روانشناختی و پرسشنامه ولع مصرف را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی باعث کاهش آشفتگی روانشناختی و بهبود ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مواد محرک شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه اعتیاد می توانند با استفاده از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر بهبود آشفتگی روانشناختی و ولع مصرف مواد تأکید کنند.
تأثیر میدازولام بر بروز بی قراری در بیماران تحت درمان با شوک الکتریکی: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف الکتروشوک درمانی یکی از روش های درمانی برای بیماران اعصاب و روان است. میدازولام یک داروی بنزودیازپین با اثر نسبتاً کوتاه و یک داروی پیش بیهوشی است که دارای اثرات آرام بخشی، ضدتشنجی و شل کننده عضلانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر داروی میدازولام بر بروز بی قراری و آژیتاسیون بیماران تحت الکتروشوک درمانی در بیمارستان 5 آذر گرگان در سال 1401 طراحی شد. مواد و روش ها این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 80 بیمار (18 تا 75 سال) با تشخیص بیماری های روانپزشکی و دارای اندیکاسیون الکتروشوک درمانی انجام شد. بیماران به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس از طریق بلوک بندی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. در گروه کنترل به بیماران میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم نسدونال، 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم آتروپین و 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم ساکسینیل کولین تزریق شد. در گروه آزمایش به بیماران علاوه بر این دارو ها، میزان 0/2 میلی گرم بر کیلوگرم میدازولام تزریق شد. در مدت 4 جلسه درمان، پرسش نامه ریچموند جهت ارزیابی بی قراری، بلافاصله و یک ساعت بعد از الکتروشوک درمانی تکمیل شد. داده ها در نرم افزار spss نسخه 18 با آزمون های تی مستقل، یو من ویتنی و مجذور کای در سطح معنا داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها در این مطالعه 42 بیمار در گروه آزمایش و 38 بیمار نیز در گروه کنترل بودند. میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول در گروه مداخله به طور معنا داری کمتر بود. بلافاصله بعد از الکتروشوک درمانی، 68 درصد گروه آزمایش و 44 درصد گروه کنترل در وضعیت بیدار و آرام بودند. بیماران دریافت کننده میدازولام ازنظر شدت بی قراری ریچموند 1 ساعت بعد از الکتروشوک درمانی وضعیت بهتری داشتند (0/04=P). نتیجه گیری تجویز میدازولام توانسته است میزان بی قراری را در بیماران دریافت کننده میدازولام بهبود ببخشد و میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول را در بلندمدت کنترل کند.
تأثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای با نیازهای ویژه ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
90 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی شهر چابهار می باشد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون (با گروه آزمایش و کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مهارت های حرفه ای (متوسطه اول) شهر چابهار تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس کودکان استثنایی شهر چابهار مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی با 20 گویه و آزمون یادگیری کلاسی محقق ساخته بودند. برای تحلیل اطلاعات آماری از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که در سطح معناداری 28/0 آموزش موضوع-محور یکپارچه توانسته است بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشته باشد. این امر در زمینه تأثیرگذاری آموزش موضوع-محور یکپارچه بر یادگیری به میزان معناداری 22/0 تأثیر داشته است و در این میان میزان تأثیرگذاری بر شاخص یادگیری با توجه به میزان معناداری بهتر، بیشتر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی تأثیر دارد.
مقایسه اثربخشی درمان های تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و رفتار درمانی شناختی بر اختلال میل جنسی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
323 - 331
حوزههای تخصصی:
اختلال میل جنسی را می توان کاهش احساسات، افکار و خیال پردازی های شهوانی تعریف کرد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و رفتار درمانی شناختی بر اختلال میل جنسی در مردان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بودند از مردانی که از مشکل کاهش میل جنسی رنج می بردند و به این منظور به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه و تشخیص اختلال کاهش میل جنسی را دریافت کردند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مردانی که دارای مشکل کاهش میل جنسی بودند، به صورت هدف مند انتخاب و در سه گروه، شامل گروه آزمایش یک (تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز)، گروه آزمایش دو (درمان شناختی رفتاری) وگروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون هالبرت استفاده شد. از تحلیل کوواریانس تک متغیری برای بررسی آماری با استفاده از نرم افزار SPSS-26 اقدام شد. میانگین دو گروه تحریک مستقیم فراجمجمه ای مغز و درمان شناختی رفتاری نشان داد که درمان های تحریک فراجمجمه ای با جریان مستقیم و رفتار درمانی شناختی به طور معناداری بر کاهش اختلال میل جنسی در مردان مؤثر بودند. همچنین یافته ها نشان داد که روش درمان شناختی رفتاری در مقایسه با روش درمانی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز دارای تأثیر بیشتری است. همین طور هر دو روش درمانی در کاهش اختلال میل جنسی مردان اثربخش هستند.
بررسی اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز بر اساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۸۲۶-۸۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از گرایشهای قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که شامل افرادی می شود که در روابط اجتماعیشان می خواهند بر دیگران اعمال سلطه کنند؛ میخواهند در رأس هرم قدرت خانواده باشند و وقتی در سطحی کلانتر قرار میگیرند نیز، در پی اعمال سلطه بر زیردستان خود هستند. موقعیت و ﻋﻮاﻣل مختلفی در ایﺠﺎد و ﺗﻘﻮیﺖ اﻗﺘﺪارﮔﺮایی ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ. یکی از مکانهایی که چنین رفتارهایی در آن به وفور دیده می شود، زندان است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی میزان اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز براساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، از میان زندانیان مرکزی شهر شیراز، 374 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اقتدارگرایی در خانواده اسکینر و همکاران (2005) و شیوه فرزندپروری اسکینر و همکاران (2005) استفاده شد. سپس دادهها با استفاده از آزمون t تک متغیره، ضریب همیستگی و تحلیل واریانس یک راهه با بهره گیری از نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های به دستآمده نشان داد، میانگین نمرات متغیر اقتدارگرایی مددجویان 3/57 بوده که از نقطه برش 3 (میانگین مقیاس) بیشتر است و در سطح 0/01 >P معنی دار است؛ و حاکی از سطح بالای اقتدارگرایی مددجویان است. بین سن با رفتار اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز رابطه منفی و معناداری در سطح 0/01 >p وجود داشت. همچنین می توان گفت مردان با میانگین مقیاس اقتدارگرایی 3/136 نسبت به زنان، رفتار اقتدارگرایانه بیشتری دارند و در نهایت بین اقتدارگرایی مددجویان با وضعیت خانوادگی آنها (فرزند طلاق، متارکه و گروه عادی) تفاوت معنی داری وجود دارد و حاکی از بالا بودن رفتار اقتدارگرایانه در فرزندان خانواده طلاق در سطح 0/001>p بود. نتیجه گیری: به نظر میرسد عامل زندان، سن، جنسیت و وضعیت خانواده در میزان اقتدارگرایی نقش مؤثری دارد. با این اوصاف توجه به چنین عواملی در میزان اقتدارگرایی میتواند در نمونههای بیشتر و فرهنگهای متفاوت برای مدیریت رفتاراقتدارگرایی مورد توجه پژوهش گران قرار گیرد.
راهبردهای آموزش در دانشگاه با رویکرد دانشگاه حکمت بنیان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی راهبردهای آموزشی موثر در توسعه مهارتهای مورد نیاز دانشگاهیان با رویکرد اسلامی از نیازهای اساسی و مبرم جامعه دانشگاهی کشور است. در همین راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی ضمن مفهوم شناسی واژه حکمت و دانشگاه حکمت بنیان با هدف بررسی راهبردهای آموزش در دانشگاه با رویکرد دانشگاه حکمت بنیان انجام گردیده است. روش ها: پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی با رویکرد کیفی، انجام پذیرفته و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از اسناد و مدارک معتبر با شیوه اسنادی یا کتابخانه ای با ابزار فیش برداری گردآوری گردیده و با طبقه بندی و تحلیل اطلاعات نسبت به تجزیه و تحلیل مطالب اقدام شده است. نمونه گیری با روش هدفمند از نوع زنجیره ای انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد مواردی از قبیل: حاکمیت اصول اعتقادی، احکام و اخلاق اسلامی در تمامی ابعاد دانشگاه؛ خردورزی و عقلانیت؛ تقدم تزکیه بر تعلیم؛ قدسی بودن علم و محیط های علمی؛تعهد به آرمان های انقلاب اسلامی؛ جهاد علمی و ارتقای اعتماد به نفس ملی و تولید علم نافع و توسعه نهضت نرم افزاری؛تقدم منافع ملی و مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی؛ تمدن سازی دانشگاه ها؛عدالت محوری در تمامی شئون دانشگاه؛ اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزش عالی و آموزش عمومی؛اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزش عالی و آموزش عمومی از جمله اصول و مبانی دانشگاه حکمت بنیان هستند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد، دانشگاه حکمت بنیان نیاز محور و کارآمد و تعمیق بخشی دانش از طریق هم سویی میان نظام تعلقات و باورها با تکنیک ها است که ماموریت اصلی آن، تربیت انسان های حکیم، توسط مراکز حکمت بنیان و در جهت خلق، نشر و تعالی فرهنگ علم و فناوری و در نهایت، توسعه حکمت می باشد.
تحلیل رفتار و قصد ازدواج جوانان از منظر پارادایم زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 139
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانه بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چند مرحله ای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.
مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه: نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
41 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیر بالینی و جنبه های حسی یا هیجانی درد ادراک شده تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی قرار دارد. بنابراین؛ هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصتی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی، بود. روش : در این پژوهش توصیفی- همبستگی تعداد 371 بیمار مبتلا به درد مزمن مفاصل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیتی نئو - فهرست پنج عاملی کاستا و مک کری (NEO-FFI)، مقیاس طرحواره های ناسازگار یانگ - فرم کوتاه (YSQ-SF)، مقیاس حمایت اجتماعی شربورن و استووارت (MOS-SSS ) و فرم کوتاه پرسشنامه درد مک گیل (SF‑MPQ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 20 و Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. یافته ها : نتایج حاکی از همبستگی معکوس و معنی دار ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، با وجدان بودن و همه مولفه های حمایت اجتماعی و همبستگی مثبت و معنادار ویژگی شخصیتی نروزگرایی و طرحواره های ناسازگار اولیه با ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن مفاصل مقاوم به درمان بود. همچنین، اثر تعدیل کننده حمایت اجتماعی در تحلیل مسیر ارتباط بین متغیرهای پنهان مدل معنادار بود. نتیجه گیری : پزشکان و متخصصان بهداشت روان می توانند از این نتایج برای اهداف درمانی و پیشگیری از وضعیت هیجانی منفی بیماران مبتلا به درد مزمن در تصمیمات بالینی و غیر بالینی استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر خود جرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علائم شیدایی در بیماران دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
79 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر خودجرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علائم شیدایی در بیماران دوقطبی بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران دوقطبی بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده و با داروهای تثبیت کننده خلق تحت درمان بودند. نمونه شامل 24 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت فردی و هفته ای یک جلسه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار بودند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های خودجرحی سانسون، انگ درونی شده کینگ، عاطفه مثبت و منفی واتسون و شیدایی یانگ گردآوری و به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری باعث کاهش معنادار میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری خودجرحی بدون خودکشی (p<0.01, F=46.639, η2=0.679)، انگ درونی شده (p<0.01, F=6.460, η2=0.227)، عاطفه منفی (p<0.01, F=8.849, η2=0.287) و علائم شیدایی (p<0.01, F=27.519, η2=0.556) بیماران دوقطبی شد. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری در خودجرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه منفی و علائم شیدایی تفاوت معنادار وجود دارد.
رابطه ی افکار تکرارشونده ی منفی و اضطراب اجتماعی نوجوانان: نقش میانجی آمیختگی شناختی و اجتناب تجربه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی آمیختگی شناختی و اجتناب تجربه گرایانه در رابطه ی افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر تبریز بوده که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول تحصیل بودند که ۲۸۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی (SPIN) کهور و همکاران (۲۰۰۰)، نسخه کوتاه پرسشنامه ی افکار تکرارشونده (RTQ) ایوی و همکاران (۲۰۱۰)، پرسشنامه ی باورپذیری افکار و احساسات اضطرابی (BAFT) هرز برگ و همکاران (۲۰۱۱) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل (AAQ-II) باند و همکاران (۲۰۱۱) گردآوری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد افکار تکرارشونده منفی بر اجتناب تجربی و اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و مثبت دارد (۰۱/۰p<). همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربی بر اضطراب اجتماعی نیز مثبت و معنی دار است (05/۰p<)؛ با این حال اثر مستقیم افکار تکرارشونده منفی بر آمیختگی شناختی و اثر مستقیم آمیختگی شناختی بر اضطراب اجتماعی معنی دار نیست (۰۵/۰p>). از طرفی اثر غیرمستقیم افکار تکرارشونده منفی بر اضطراب اجتماعی به واسطه اجتناب تجربی مثبت و معنی دار است (۰۵/۰p<)؛ در حالی که اثر غیرمستقیم افکار تکرارشونده منفی بر اضطراب اجتماعی به واسطه آمیختگی شناختی معنی دار نیست (۰۵/۰p>). بنابراین چنین استنباط می شود که اجتناب تجربی نقش میانجی در رابطه افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی دارد، اما آمیختگی شناختی قادر نیست رابطه افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی را میانجی گری کند.
پیش بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیماری وسواس یکی از مشکلات و اختلالات ناتوان کننده است که ماهیت پیچیده و ناهمگونی دارد. بنابراین پژوهش با هدف پیش بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. از بین زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی در شهر کرمانشاه در سال 1402 با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد و مقیاس وسواسی-جبری (هادگسون و راچمن، 1977)، اضطراب کرونا (علیپور و همکاران، 1398) و خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با کمک نرم-افزار آماری SPSS 26 انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب کرونا (29/0=r و 014/0=p) و مؤلفه های آن با عود نشانگان وسواس همبستگی مثبت و معناداری دارد (05/0>p). همچنین، خودنظم بخشی هیجانی (48/0-=r و 018/0=p) و ابعاد آن توانستند به طور منفی و معناداری عود نشانگان وسواس را پیش بینی کنند. تحلیل رگرسیون به روش همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم 31 درصد واریانس عود نشانگان وسواس را پیش بینی کرده اند. با درنظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد با بهبود خودتنظیمی هیجانی و کنترل اضطراب کرونا می توان در جهت کاهش عود نشانگان وسواس در این بیماران سود جست.
اثربخشی بازی درمانی بر پرخاشگری کودکان تک والدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی بر پرخاشگری کودکان تک والدی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان تک والدی در سال 1401 می باشد. نمونه پژوهش شامل 40 نفر (20 نفر آزمایش و 20 نفر گواه) از این نوجوانان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت بازی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه پرخاشگری نلسون (2000) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بازی درمانی بر پرخاشگری کودکان تک والدی اثربخش است، بدین معنا که بازی درمانی منجر به کاهش پرخاشگری در آنان می گردد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در نمونه دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در جمعیت دانشجویان ایرانی انجام شد. با وجود اهمیت بی اعتمادی وسواسی به عنوان شکل رایجی از اختلال وسواسی جبری رابطه ای و همچنین آشفتگی هایی که می تواند در زندگی مشترک افراد ایجاد کند، ابزار مناسبی جهت سنجش بی اعتمادی وسواسی در جمعیت ایرانی وجود ندارد. برخورداری از مقیاسی روا و معتبر برای سنجش این سازه در پژوهش ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. مواد و روش ها در این مطالعه توصیفی، 365 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که در بهار و تابستان سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی، با استفاده از همسانی درونی آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی روایی همگرای مقیاس بی اعتمادی وسواسی، از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، پرسش نامه علائم وسواسی اجباری مربوط به شریک و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل عاملی تأییدی، از ساختار تک عاملی مقیاس بی اعتمادی وسواسی حمایت کرد. همچنین ارزیابی روایی همگرا، همبستگی مثبت و معناداری بین نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی و پرسش نامه های علائم وسواسی اجباری مربوط به شریک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی نشان داد (0/01>P). آلفای کرونباخ برای این مقیاس 0/94 به دست آمد. نتیجه گیری نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی از ویژگی های روان سنجی مناسبی در جمعیت ایرانی برخوردار است . نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی را می توان در زمینه های بالینی و تحقیقاتی برای غربالگری، تشخیص و پایش بی اعتمادی وسواسی در اختلال وسواسی جبری رابطه ای استفاده کرد.
شناسایی پیشایندها و پیامدهای تفکر انتقادی با روش آموزش شناختی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از جمله اهداف آموزش معاصر دانش آموزان گشودگی به تنوع، به چالش کشیدن باورها و ارزش های خود و یادگیری از تنوع است تا به شهروندان فعال و مسئول باشند و تمایل به پذیرش چالش ها داشته و دیدگاه های جامع و پیچیده تری نسبت به جهان و روابط اجتماعی داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی پیشایندها و عوامل اثر گذار بر تفکر انتقادی و پیامدهای تفکر انتقادی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی اکتشافی از نوع تحلیل محتوا با ابزار مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش مبتنی بر مقالات معتبر ادبیات تفکر انتقادی و انجام مصاحبه 21 نفر از اساتید صاحب نظر، خبرگان، مدیران و معلمان مسلط به آموزش شناختی و تفکر انتقادی تا رسیدن با اشباع نظری انجام شد و روش تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی و با کد گذاری مفاهیم، مقوله فرعی و مقوله اصلی در نرم افزار MAXQDA-2020 انجام گرفت. یافته ها: پیشایندهای تأثیرگذار بر تفکر انتقادی شامل آموزش شناختی، تعارض شناختی، پرسشگری و حل مسئله، یادگیری مبتنی بر مشکل و یادگیری پروژه محور است. پیامدهای تفکر انتقادی شامل اصلاح اقدامات جهت آموزشی پایدار، توانمند شدن دانش آموزان، یادگیری شناختی و قضاوت عقلانی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد آموزش شناختی، تعارض شناختی، پرسشگری و حل مسئله، یادگیری مبتنی بر مشکل و یادگیری پروژه محور بر تفکر انتقادی اثر گذار هستند و سبب پیامدهای اصلاح اقدامات جهت آموزشی پایدار، توانمند شدن دانش آموزان، یادگیری شناختی و قضاوت عقلانی می شود.
مفهوم شناسی تعارض بین فردی در منابع اسلامی: مطالعه ای کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بُعد اجتماعی انسان وابسته به روابط بین فردی اوست، اما سطوح بالای تعارض بین فردی، منجر به کاهش تعهد، افزایش مشکلات ارتباطی، کاهش رضایت شغلی و افزایش استرس می شود. درک صحیح از مفاهیم عمیق به کاربرده شده در منابع اسلامی مستلزم شناخت واژگان است. این پژوهش با هدف مفهوم شناسی «تعارض بین فردی» در منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شده است. بدین منظور برای یافتن مفاهیم متناظر، از روش کیفی تحلیل محتوا و برای تبیین ساختار مفهومی از روش معناشناسی زبانی و در بخش بررسی میزان مطابقت این مفاهیم، از روش «روایی محتوایی» استفاده شده است. بدین منظور، به واسطه جملات توصیفی تبیینی مرتبط با موضوع در کتب لغت، اصطلاح شناسی و متون اسلامی جست و جو کردیم. در بخش اول، با تشکیل حوزه معنایی تعارض در روابط بین فردی سی مفهوم شناسایی شد و از این مفاهیم، 23 مفهوم در بررسی روایی تأیید شد که هفت مفهومِ «رقابت»، «تفرقه»، «معارضه»، «ستیز»، «انتقاد»، «تنش» و «کشمکش» حذف شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم مشیر به تعارض در روابط بین فردی در سه بخش مفاهیم حوزه شناختی، یعنی «منافسه»، «تضارب آرا»، «تفرقه»، «شقاق»، «اختلاف»، و مفاهیم حوزه عاطفی، یعنی «تنافر»، «نشوز»، «تفرقه»، «صراع»، و مفاهیم حوزه رفتاری تعارض کلامی، یعنی «مجادله»، «مشاجره»، «مراء»، «تناقض»، «خصومت»، «محاجه»، و غیرکلامی یعنی «مقاتله»، «تضارب»، «معارکه»، «معارضه»، «تضاد»، «عداوه»، «تنازع»، «اعراض» ترسیم پذیر است.