فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
133 - 149
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شکل گرفته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه بیماران وسواس بی اختیاریِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم با شکایت اصلی اختلال وسواس بی اختیاری به تعداد ششصد نفر بود، که تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسش نامه وسواس ییل براون و نمره شدت وسواس بالاتر از 7، انتخاب شدند و به پرسش نامه باورهای ناکارآمد شناختی، پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی و پرسش نامه احساس گناه گوگلر و جونز پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از تحلیل رگرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره های سطح تحول روانی معنوی را در بیماران OCD پیش بینی کنند. همچنین بررسی ضریب بتا نشان داد که از بین مؤلفه های باورهای ناکارآمد شناختی، تنها مؤلفه انجام کامل امور توانست پیش بینی کننده معنادار متغیر سطح تحول روانی معنوی باشد. یافته ها، فرضیه دوم پژوهش را مبنی بر پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق احساس گناه در بیماران OCD تأیید نکردند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگار اجتماعی و تاب آوری نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و تاب آوری نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1402-1401 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه های چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (کلارک و همکاران، 1953) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) انجام گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (مانکوا) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش سازگاری (شخصی و اجتماعی) در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. همچنین یافته ها نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود تاب آوری در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. بر این اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش سازگاری اجتماعی و تاب آوری و درنتیجه کارآمدی بهتر نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی به کار رود.
طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداراه ورزش و جوانان و تأثیر آن بر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
11 - 29
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداره ورزش و جوانان و تاثیر آن بر سرمایه روان شناختی انجام شد. روش این پژوهش بصورت آمیخته (ترکیبی) کیفی و کمی بود. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی در بخش کیفی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان در بخش کمی به تعداد 901 نفر در سال 1399 بود. با توجه به آمیخته بودن روش تحقیق در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه مدیریت اینرسی که پرسشنامه ای محقق ساخته بوده و دارای 5 مؤلفه و 33 شاخص در طیف پنج درجه ای لیکرت بود و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران استفاده شد. داده ها از طریق معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مدیریت اینرس در ایثارگران وزارت ورزش و جوانان دارای 5 مؤلفه بود. همچنین نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش کامل برخوردار بود. نتایج نشان داد اینرسی تجربه، اینرسی عملی، اینرسی بینشی، اینرسی روانشناختی و اینرسی یادگیری، بترتیب مهم ترین مؤلفه های مربوط به مدیریت اینرسی بود. همچنین نتایج حاکی از تاثیر معنادار تمام ابعاد اینرسی بر سرمایه روان شناختی بود. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود که برای طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در وزارت ورزش و جوانان می توان از نظرات خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان استفاده کرد.
مشکل تمرکز پزشکان در مرکز شهر یزد: تحلیل کیفی بازیگران کلیدی
حوزههای تخصصی:
زمینه: شهر و مسائل مدیریت شهری بخصوص موضوع تمرکز پزشکان در یک منطقه شهری بدلیل وجود بازیگران مختلف با دیدگاه های مختلف ذاتا پویا و پیچیده است.
هدف: پژوهش حاضر موضوع تمرکز مدیران در بلوار طالقانی شهر یزد با شناسایی و تحلیل تعامل بازیگران کلیدی تاثیرگذار بر مسئله که دارای راهبردهای و اهداف مختلفی بررسی کرده است.
روش: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی (کیفی) و روش گردآوری داده ها بر پایه روش اسنادی و میدانی است. به عبارت دیگر، ابتدا از طریق مطالعه کتابخانه ای (روش اسنادی) به شناسایی اولیه بازیگران و استراتژی ها و اهداف آن ها پرداخته شده است. سپس از طریق مصاحبه گروهی با خبرگان (روش میدانی)، به تکمیل بازیگران و اهداف آن ها پرداخته و با استفاده از روش و نرم افزار مکتور به تحلیل این بازیگران و اهداف آن ها در رابطه با مسئله تمرکز پزشکان در یک منطقه شهری پرداخته شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که از بین 9 بازیگر شناسایی شده، هرچند بازیگر غالبی در این مسئله وجود ندارد ولی راهنمایی و رانندگی، پلیس، بیماران و پزشکان دارای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیاد هستند. همچنین از بین 7 هدف و راهبرد شناسایی شده، کاهش ترافیک و دسترسی به پارکینگ از حساسیت زیادی بین بازیگران برخوردار است.
نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در کوتاه مدت، نوبت دهی انلاین با مشارکت شرکت های دانش بنیان و پزشکان سبب کاهش رفت و آمد می شود و با ایجاد پارکینگ توسط شهرداری در بلوار طالقانی یزد ترافیک کمتر خواهد شد. از طرفی مشخص شد روش کیفی و مطالعه موردی در مطالعات مدیریت شهری کاربرد دارد.
طراحی و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر تئوری انتخاب برای والدین و دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت رفتار به منظور کسب آرامش فردی و حفظ ثبات اجتماعی جزو ضرورت های هر جامعه ای است. هدف پژوهش حاضر نیز، طراحی و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر تئوری انتخاب برای والدین و دانش آموزان می باشد. روش ها: روش پژوهش از نوع کیفی و به روش دلفی است که به منظور طراحی بسته آموزشی، از مبانی نظری کتاب تئوری انتخاب ویلیام گلسر (2013)، و جهت کسب اطمینان از روایی مطلوب بسته آموزشی، از روش روایی محتوایی با استفاده از مدل لاوشه (1975)، با پانل خبرگان 8 نفری و از دو ضریب کمیِ نسبت روایی محتوایی (CVR) و شاخص روایی محتوایی (CVI) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمامی جلسات بسته طراحی شده ضروری است و محتوای تمامی جلسات، کاملا مرتبط با اهداف طراحی شده و یا مرتبط اما نیازمند بازبینی جزئی تشخیص داده شد. در ادامه، بازبینی های خواسته شده متخصصان که 6 درصد تمامی پاسخ ها را در برمی گرفت، اعمال و بسته نهایی در دوازده جلسه تدوین شد. بحث و نتیجه گیری: یافته های پژوهش، تلویحات عملی برای مداخلات تربیتی داشته و بسته آموزشی طراحی شده می تواند ب ه عن وان ی ک برنامه جامع و مورد تأیید برای مدیریت رفتار والدین و دانش آموزان در محیطهای مختلف، به ویژه خانواده و مدرسه کمک کننده باشد و به منظور بهبود کیفیت رابطه والد-فرزندی و همچنین کاهش بی انضباطی و بدرفتاری های دانش آموزان در محیط خانواده و مدرسه، استفاده از آن در جلسات و کارگاههای مشاوره خانواده و مدرسه، در قالب برنامه های آموزش گروهی اکیداً توصیه می شود.
مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیش دبستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
10 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیش دبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش شناختی، از نسخه سوم فارسی مقیاس هوش اولیه پیش دبستانی وکسلر استفاده شد. از 42 مورد همبستگی موجود ، 22 مورد همبستگی پیرسون مثبت متوسط (.3<r<.7) مشاهده شد که بیانگر همبستگی درونی بالای مؤلفه های شناختی هست. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در پسران و دختران وجود ندارد. نتایج آزمون کروسکال-والیس نشان داد که تغییرات معناداری بین مسیر تحولی هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در دسته های سنی شش ماهه وجود دارد که با آزمون تعقیبی گیمز-هاول این تغییرات به طور دقیق تر بررسی شد. افزایش معنادار (p<.01) هوش شناختی در 48 تا 78 ماهگی، نشان می دهد که این سن، یکی از دوره های حیاتی مرتبط با تحول توانایی شناختی است. مسیرهای تحولی هوش شناختی یافته شده در پژوهش حاضر، می تواند به برنامه ریزان و متخصصین کمک کند تا برنامه ریزی سودمندتری جهت اوایل کودکی داشته باشند.
بررسی اثربخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر نیمرخ کلامی کودکان پیش دبستانی با بهره هوشی متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۵۴۴-۱۵۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: بررسی هوشبهر، مبانی نظری و نظریه های جدید آن، اشاره به غنی سازی محیط از طرق مختلف و تأثیر آن بر افزایش هوشبهر دارند. در این میان خلاء پژوهش در خصوص آموزش والدین از طریق بسته بومی و تأثیر آن بر هوشبهر کودکان احساس می شد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر نیمرخ کلامی کودکان پیش دبستانی دارای هوشبهر متوسط بود. روش: این پژوهش کاربردی و با کمک طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه این پژوهش والدین و فرزندان آن ها در سن پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اراک بودند. به علت شیوع کرونا، پژوهش در یک مرکز پیش دبستان انجام شد و والدین و فرزندشان به کمک روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی تهران-استنفورد-بینه (روید، 2000) استفاده شد و سپس والدین گروه آموزش 13 جلسه آموزشی یک ساعته را به صورت بر خط دریافت نمودند. سپس پس آزمون روی نوآموزان اجرا شد. داده ها در محیط SPSS نسخه 26 و با کمک مدل تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد نمرات گروه آزمایش در دو هوشبهر دانش و استدلال کمی افزایش معنادار داشته است (05/0 P<) و بر هوشبهرهای استدلال سیال، پردازش دیداری - فضایی و حافظه فعال کلامی تأثیر معنادار نداشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، بسته آموزش الگوی رفتار والدینی باعث افزایش نمرات هوشبهرهای دانش و استدلال کمی شده است و از آن می توان برای آموزش والدین استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۵۸۶-۱۵۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: سرطان پستان دومین علت مرگ ومیر زنان است و اضطراب از جدی ترین عوارض آن است. با توسعه علم روانشناسی شیوه های متنوعی در راستای کاهش اضطراب بوجود آمده است مخصوصاً برای بیماری هایی همچون سرطان؛ از جمله این روش ها درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. به رغم مطالعات گسترده در زمینه این بیماری، مطالعه کمی در رابطه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به انجام رسیده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بود که 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول کوهن، با استفاده از اندازه اثر و توان آزمون، به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند، این افراد با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه ادراک بیماری فرم بلند واینمن و همکاران (1996)، پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (1392) و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) استفاده شد داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار Spss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است و این اثر در مرحله پیگیری نیز در سطح معناداری 05/0 پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های این پژوهش می توان بیان داشت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان یک مداخله مؤثر می تواند بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر باشد و بر همین اساس پزشکان در فرآیند درمان این افراد لازم است از مشاوران و روانشناسان به صورت موازی استفاده کنند.
رابطه باورهای انگیزشی با هوش موفق: نقش واسطه ای درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای انگیزشی با هوش موفق با میانجی گری درگیری تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر شیراز در سال 1402-1401 تشکیل دادند که از میان آنها 545 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (MSLQ، پنتریچ و دی گروت، 1990)، پرسشنامه هوش موفق (SIQ، استرنبرگ و گریگورنکو، 2002)، پرسشنامه درگیری تحصیلی (AES، ریو و تسنگ، 2011). یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. باورهای انگیزشی و هوش موفق رابطه مستقیم داشتند و بین باورهای انگیزشی و درگیری تحصیلی و بین درگیری تحصیلی با هوش موفق رابطه مثبت وجود داشت (001/0> P). همچنین درگیری تحصیلی ارتباط بین باورهای انگیزشی با هوش موفق را میانجی گری می کند (001/0> P). نتایج پژوهش نشان می دهد که باورهای انگیزشی و درگیری تحصیلی نقش کلیدی در هوش موفق دارند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های آموزش و پرورش ضروری است.
روابط ساختاری ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین: نقش میانجی علائم پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی علائم پانیک در رابطه بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. از میان افراد مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان مازندران، 250 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات مصرف مواد، پرسشنامه ترومای دوران کودکی و مقیاس علائم پانیک بود. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و علائم پانیک در این رابطه دارای نقش واسطه ای بود. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر ترومای دوران کودکی و علائم پانیک نقش مهمی در مشکلات مصرف مواد دارند. با توجه به دوره حساس کودکی و تاثیرات ماندگار تجاربِ آسیب زا و عواقب متعاقب با آن همچون افسردگی، اضطراب و غیره در بزرگسالی، نتایج این پژوهش می تواند رهنمودی در جهت آگاه سازی والدین در مورد نقش حساس خود از طریق برنامه های آموزشی در مدارس و یا رسانه ها باشد. بنابراین، توجه به این متغیرها در کاهش مشکلات مصرف مواد از اهمیت ویژه برخوردار است.
پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خود تنظیمی هیجانی و کمال گرایی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف پیش بینی سرزندگی تحصیلی براساس راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه سه شهر تهران تعداد 152 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی چاری و دهقانی زاده، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان و مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل: فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه با استفاده از نرم افزار spss26 مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل ازتحلیل رگرسیون، راهبردهای خودتنظیمی هیجانی، مولفه پنهان کاری، مولفه تحمل و کمال گرایی خود مدارپیش بینی کننده سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر بودند. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و کمالگرایی خودمدار در افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان نقش داشته و تاثیرگذارند.
اثربخشی توان بخشی شناختی- غیر حرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
123 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن صورت پذیرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دو ماه اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه دوم تا چهارم دبستان منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در این پژوهش 37 کودک با ناتوانی یادگیری خواندن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه در مدت 6 هفته توان بخشی شناختی- غیرحرکتی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرم افزار N-BACK (جگی و همکاران، 2008 ) و آزمون برج لندن (شالیس، 1982) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری (0001>P) و انعطاف پذیری شناختی (0001>P) کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی با تاثیر بر قسمت کرتکس مغز و با بکارگیری تمرینات هدفمند شناختی می تواند روشی موثر برای بهبود حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی: طرح تک آزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مصرف مشکل ساز پورنوگرافی یکی از نگرانی های نوظهور بالینی است که باعث تخریب کارکردهای فرد می شود. بنابراین به کارگیری درمان های نوظهور رفتاری و تکنولوژیک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و درمان ترکیبی بر کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح های تک آزمودنی A-B-A است. مرحله اول این طرح (A) خط پایه، مرحله دوم (B) مرحله مداخله و پس از اتمام مرحله مداخله، مرحله پیگیری (A) انجام می شود. جامعه آماری شامل کلیه مردان 18 تا 24 سال مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1401 بود. نمونه شامل 9 مرد بود که به شیوه داوطلبانه و هدفمند از بین افراد دارای ملاک های ورود انتخاب شدند و با کمک نرم افزار تصادفی سازی و ساخت توالی تصادفی SAS و به روش اجرای پنهان سازی تخصیص تصادفی SNOSE در سه گروه آزمایش جای گذاری شدند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها باتوجه به نتایج به دست آمده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 26/2 با اندازه اثر 0/63 و به مقدار 27/05 با اندازه اثر 0/62 منجر شد. همچنین، مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 22/7 با اندازه اثر 0/56 و به مقدار 21/2 با اندازه اثر 0/53 منجر شد. درنهایت، درمان ترکیبی به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 33/4 با اندازه اثر 0/72 و به مقدار 29/3 با اندازه اثر 0/67 منجر شد که همگی مداخلات در سطح 0/05 معنادار بود. نتیجه گیری به طورکلی می توان گفت درمان ترکیبی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد. همچنین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد.
تجارب ارائه دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان در اردبیل: یک مطالعه تحلیل محتوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف حمایت روانی یکی از حوزه های اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان است. سال هاست این موضوع در ادبیات و عملکرد ارائه دهندگان مراقبت مورد توجه و تأکید است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات و ادراکات ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در اردبیل درمورد حمایت روانی از بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است.. مواد و روش ها پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی متعارف در سال 1401 در مراکز ارائه دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان اردبیل صورت گرفت. نمونه مطالعه، 19 مشارکت کننده دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و پس از ضبط و رونویسی، مطابق روش گرانهایم و لاندمن تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از تحلیل داده ها 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» به دست آمد. این طبقات بیانگر توجه و تلاش ارائه دهندگان مراقبت در راستای حمایت روانی است که با تقویت ذهنیت مثبت در بیمار نمود پیدا می کند و شکل گیری ماهیت حمایت روانی را در ارائه دهندگان مراقبت برای ارائه مراقبت نشان می دهد. نتیجه گیری در مطالعه حاضر تقویت ذهنیت مثبت، اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان است که می تواند به عنوان یک برنامه راهبردی و عملیاتی در توسعه برنامه های آموزشی برای تیم حرفه ای مراقبت مؤثر واقع شود. در راستای توسعه برنامه های عملکردی مراقبت، مفهوم تقویت ذهنیت مثبت می تواند به عنوان چهارچوبی برای تحقق و همچنین شاخصی جهت ارزیابی حمایت روانی، گامی در جهت ارائه مراقبت باکیفیت و توأم با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. در حیطه پژوهش، یافته های مطالعه حاضر می تواند برای طراحی ابزاری به منظور سنجش وضعیت حمایت روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این یافته ها می تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت ترکیب شود و در پاسخگو بودن مراقبت جهت تأمین حمایت روانی در بیمار به عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد.
مدل ساختاری رابطه بین عوامل سازمانی و اقتصادی-اجتماعی با گرایش به خودکشی سربازان وظیفه فراجا: نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف گرایش به خودکشی در سربازان، عوامل متعددی را شامل می شود. ازجمله آ ن ها عوامل سازمانی، اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده می تواند باشد، زیرا در بین آن ها روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بین عوامل سازمانی و عوامل اقتصاد -اجتماعی با نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده در گرایش به خودکشی سربازان انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را کلیه سربازان مشغول به خدمت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 1400- 1401 تشکیل دادند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توأم با تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران به حجم 1000 نفر انتخاب شدند. به این ترتیب که براساس تقسیمات سازمانی ابتدا 3 استان به صورت تصادفی ساده و از بین مراکز فرماندهی انتظامی شهرستان های تحت فرماندهی چند مرکز به صورت خوشه ای چندمرحله ای و در انتها سربازان هر فرماندهی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به عنوان نمونه نهایی گزینش و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسش نامه های تمایل به خودکشی براساس نظریه بین فردی خودکشی، عوامل سازمانی، پرسش نامه محقق ساخته عوامل اقتصادی اجتماعی و پرسش نامه استاندارد شرایط عاطفی خانواده هیل برن استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss نسخه 22و Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است، زیرا تصریح شد اثر عوامل سازمانی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/252- با سطح معناداری (038/P=0) و اثر عوامل اقتصادی اجتماعی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/267- با سطح معناداری (002/P=0) بود که هر دو رابطه معکوس معناداری را نشان می دهند. همچنین متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده به طور هم زمان قادر به تبیین 32/6 درصد از واریانس گرایش به خودکشی و عوامل سازمانی و عوامل اقتصادی اجتماعی قادر به تبیین 23/1 درصد از شرایط عاطفی خانواده هستند. نتیجه گیری طبق نتایج به دست آمده عوامل سازمانی و اقتصادی اجتماعی تقویت شده با واسطه شرایط عاطفی مثبت خانواده به درک صحیح از شرایط خدمت منجر می شود و با کاهش گرایش به خودکشی بین سربازان همراه است.
تحلیل سطوح مختلف اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز در بازه های زمانی متفاوت: با بهره گیری از علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۸۶۸-۱۸۴۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: فضای معماری بر سلامت جسمی و روانی انسان اثرات زیادی می گذارد. برخی اثرات از منظر شناختی به صورت خودآگاه و نمایان در رفتار است، اما برخی اثرات پنهان و درک آن ها نیاز به تحلیل دارد. طیف اثرات می تواند از مثبت تا منفی باشد. از گذشته مطالعات متعددی در زمینه روانشناسی محیط صورت گرفته است، اما به دلیل استفاده از روش های سنتی پاسخگوی چگونگی تأثیر فضای معماری بر مغز نبوده اند. امروزه با پیدایش گرایش نوین علوم اعصاب، نحوه این تأثیر روشن شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز بر مبنای علوم اعصاب، صورت گرفته است و در پی شفاف سازی سطوح مختلف اثرات کوتاه مدت و بلندمدت فضای معماری بر مغز بوده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از مرور منابع و مطالعات موجود انجام شده است و به طور خاص به اثرات معماری بر فعالیت های مغز و شناخت پرداخته است. بازه زمانی مورد مطالعه بین 11 دی 1388 تا 10 آذر 1398 در یک دهه اخیر بوده است و از پایگاه داده های Science Citation Index Expanded, Social Sciences Citation Index, Arts, and Humanities citation Index, and Emerging Sources Citation Index استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فضای معماری در سه سطح مختلف از لحاظ اهمیت اثرات، از ساده تا پیچیده قابل دسته بندی است. فضای معماری در سطح پایین بر تنظیمات متابولیک، پاسخ های ایمنی و اساسی، در سطح میانی بر جهت یابی و استرس و در سطح بالایی بر هیجان، حافظه و توجه اثرگذار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد زمینه پژوهشی حاضر گامی در جهت روشن سازی اثرات معماری برای پژوهشگران زمینه های روانشناختی محیطی باشد و مسیری روشن را برای دست یابی به فضای سالم در این زمینه باز کند.
مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۴۲-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 4 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین مراجعه کننده به مرکز درمانی دمانس شهر کرمان بود که در منزل یا مؤسسات از بیماران دمانس در سال 1400 مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 45 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 30 نفر در دو گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه آزمایش آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان مداخلات را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF، سازمان بهداشت جهانی، 1996) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت میانگین های هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه معنی دار گزارش شد (05/0>P). در مقایسه اثربخشی دو گروه آزمایشی نسبت به یکدیگر نیز تفاوت میانگین ها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار گزارش شد و نشان داده شد آموزش خودمراقبتی نسبت به نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس موثرتر بود (05/0P<). نتیجه گیری می شود آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان در افزایش کیفیت زندگی مراقبان موثر است.
نقش میانجی سلامت روان در رابطه با خستگی ذهنی و خود فریبی با تمایل به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی سلامت روان در رابطه خستگی ذهنی و خودفریبی با تمایل به طلاق بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تمایل به طلاق (TDS) روزلت و همکاران (1986)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، مقیاس سلامت روان (MHI-28) بشارت (1388) و مقیاس خودفریبی (SDQ-12) سیرونت و همکاران (2019) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین خودفریبی، خستگی ذهنی و سلامت روان با تمایل به طلاق رابطه معنی دار وجود دارد (05/>P) و علاوه بر این مشخص شد که خستگی ذهنی و خودفریبی با میانجیگری سلامت روان اثر غیرمستقیم منفی و معنی داری (01/>P) بر تمایل به طلاق دانشجویان متأهل دارد. بر اساس این یافته های می توان نتیجه گرفت که خودفریبی و خستگی ذهنی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم، تمایل به طلاق را در دانشجویان متأهل تحت تأثیر قرار می دهند و نقش اساسی در تمایل به طلاق ایفا می کنند.
بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بهبهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از این میان 580 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ، تومینین-سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (ABQ، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS ، فلنر و همکاران، 1990) و مقیاس تحول مثبت نوجوانی (PYDS ، گلدوف و همکاران، 2014) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیرهای مستقیم شایستگی اجتماعی به تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی مثبت و معنی دار بودند (05/0p<). یافته های روابط غیرمستقیم حاکی از این بود که شایستگی اجتماعی به طور غیر مستقیم از طریق تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثر معنی دار دارد (05/0p<). بر این اساس تحول مثبت نوجوانی نقش میانجی بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی، و نیز بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دارد. بنابراین تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی ، و بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی نقش کلیدی دارد پس می توان اذغان داشت که شایستگی اجتماعی با تحت تأثیر قرار دادن تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار می دهد.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهزیستی روان شناختی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهزیستی روان شناختی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان قاینات در سال تحصیلی 1401 -1402 بود. حجم نمونه پژوهش شامل 36 دانش آموز دختر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه گمارده شدند (هر گروه 18 نفر). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشارکت اجتماعی (CPQ) سهرابی و همکاران (1389) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف فرم کوتاه (RSPWB-SF) ریف (2002) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد، اما گروه آزمایش پژوهش مداخله خودتنظیمی را در طول هفت جلسه (در هفت جلسه نود دقیقه ای و هرهفته یک جلسه) دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون هر شش مولفه بهزیستی روان شناختی (پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و متغیر مشارکت اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج نشان داد که آموزش خودتنظیمی، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود بهزیستی روان شناختی و مشارکت اجتماعی در دانش آموزان است.