فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۸۱ تا ۴٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق اثرات نامطلوبی بر فرزندان دارد و می تواند بر سلامت روانی و جسمی آنان آثار سوئی برجای بگذارد. همچنین، طلاق اثرات منفی بر تحصیلات فرزندان دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته جوانان از طلاق والدین با تأکید بر پیامدهای تحصیلی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر کیفی با تحلیل مضمون و از نظر هدف کاربردی بود. مشارکت کنندگان شامل دانش آموزان متوسطه شهر کرد در سال تحصیلی 1401 بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برخی از معیارهای انتخاب آنها داشتن تجربه طلاق والدین و میل به شرکت در پژوهش بود. همچنین مصاحبه ها بر اساس معیار اشباع نظری تا 14مورد ادامه یافتند. برای اعتبار از روایی صوری و برای پایایی نیز از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد که حاصل کدگذاری مجدد 86/0 شد. برای تجریه و تحلیل داده نیز از روش کدگذاری دستی به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 162 کد باز، 13 مضمون محوری شامل: طعنه همسالان، سرزنش فامیل، انگ محیط مدرسه، شرم از طلاق، بی ثباتی خانواده، دل سردی فرزندان، خلأ عاطفی، بی میلی به درس خواندن، خستگی مفرط درسی، افت ذهنیت تحصیلی، تغییر اولویت درسی، آرزوهای تحصیلی، فقدان روحیه و نشاط، اعتمادبه نفس ضعیف، افزایش انزوا گرایی و افزایش درون گرایی و 6 مضمون انتخابی شامل: انگ اجتماعی، چالش های فرهنگی، چالش های عاطفی، تحصیلات کم رونق، درگیری تحصیلی و پیامدهای روان شناختی برای تجربه زیسته جوانان از طلاق والدین با تأکید بر پیامدهای تحصیلی شناسایی شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که طلاق برای فرزندان و تحصیلات آنان چالش های مختلف و منفی ایجاد می کند که برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی کشور می توانند با توانمندسازی آنان از اثرات منفی این تاثیرات بکاهند.
اثربخشی آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی نوجوانان دختر متوسطه دوم انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان جواد الائمه شهرستان بهارستان ۲ بود که در سال تحصیلی ۹۹-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل30 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری در دسترس براساس ملاک های مورد نظر پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله غلبه بر درماندگی آموخته شده دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم بود. نتایج تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی وجود دارد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و مولفه های آن تاثیر معناداری دارد (P>0.05) همچنین آموزش غلبه بر درماندگی آموخته شده بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد (P>0.05). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود روان شناسان و درمانگران از این روش جهت ارتقای خودکارآمدی و کاهش اهمال کاری تحصیلی استفاده نمایند.
نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همه گیری بیماری کرونا به عنوان یک عامل تهدید جهانی، استرس، اضطراب و پریشانی بالایی برای کارکنان مراقبت های بهداشتی ایجاد کرده است. اگرچه رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی تائید شده است، اما توجه اندکی به عواملی میانجی این رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراقبت های بهداشتی شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی 366 نفر در سال 1400 شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه مقابله معنوی، مقیاس اضطراب بیماری کرونا و مقیاس پریشانی روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش به کمک شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سطح پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی 52/10±01/17 و 91/8±26/13 بود. بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار، مقابله معنوی مثبت و منفی و اضطراب کرونا با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار وجود داشت (01/0 >P). مدل مربوط به نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار و مقابله معنوی منفی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی برازش خوبی داشت (99/0 =CFI، 99/0 =NFI، 99/0 =IFI، 1 =GFI، 078/0 =RMSEA). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که تنظیم هیجان، مقابله معنوی و اضطراب کرونا نقش مهمی در پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی دارند. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین مداخله های هیجان محور و معنویت گرا برای کاهش اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی ناشی از آن در کارکنان مراقبت های بهداشتی کمک کند. تازه های تحقیق احمد منصوری: Google Scholar, Pubmed
تدوین الگوی ارزش های اخلاقی براساس راهبرد های نظری امام علی (ع) (با تأکید بر نامه 31 نهج البلاغه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
133 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی ارزش های اخلاقی بر مبنای راهبردهای نظری امام علی(ع) در نهج البلاغه است. در این پژوهش برای تدوین الگوی ارزش های اخلاقی از روش کیفی که شامل سه روش با عنوان های تحلیل مضمون، سه سوسازی داده ها (به عنوان روشی برای ارزیابی اعتبار یافته ها)، و ترکیب راهبرد اکتشافی متوالی استفاده شده است. در این پژوهش برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده گردیده که عبارت است از: گزینش واحدهای (منابع) خاص مبتنی بر اهداف خاص و مرتبط با سؤال های پژوهش. پس از جمع آوری مطالعات اولیه با مراجعه به چهار تن از متخصصان حوزه روان شناسی اسلامی و کسب نظرات آنان، الگوی نهایی طراحی شد. یافته های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد: الگوی ارزش های اخلاقی شامل شش مؤلفه ذیل است: فوق دنیا زندگی کردن و تحلیلگر زندگی خود بودن، غایی نگری و توجه به حیات ابدی، خدامحوری، شناخت حقیقت خود و دنیا، تنظیم روابط با دیگران، خوداصلاحی و خودسازی در جهت اهداف اصیل.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
261 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر ایلام بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 1399 بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای، 45 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه باور تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسش نامه تنظیم هیجانی گروس و جان (2003) و مقیاس سازگاری تحصیلی کلارک (1976) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندراهه در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته (باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی) تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). همچنین بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به لحاظ اثربخشی بر تنظیم هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). طبق نتایج این پژوهش هر دو درمان موجب افزایش باور تحصیلی، ارزیابی مجدد شناختی و سازگاری تحصیلی و هم چنین موجب کاهش بازداری هیجانی در دانش آموزان می شوند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی میزان ارزیابی مجدد شناختی را بیشتر افزایش می دهد و میزان بازداری هیجانی را بیشتر کاهش می دهد. لذا درمان ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر باور تحصیلی، سازگاری تحصیلی و تنظیم هیجانی در دانش آموزان مؤثر است و از آن به عنوان یک مداخله در درمان مشکلات روان شناختی ، رفتار و تحصیلی دانش آموزان می توان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر ارتقای رضایت زناشویی (پژوهش تک آزمودنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر رضایت زناشویی زوج هاست. این پژوهش از نوع «تک آزمودنی» با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری تمام افراد متأهلی بودند که در بازه زمانی اردیبهشت 1399 تا مرداد 1399 پس از مشاهده اطلاعیه ها، به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم مراجعه کردند. روش نمونه گیری «هدفمند» بود. در مجموع از دوازده زوجی که مراجعه کردند، سه زوج که براساس پرسشنامه «رضایت زناشویی»، فهرستکار اختلالات روانی و مصاحبه بالینی، ملاک های ورود به طرح را داشتند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان در موقعیت های خط پایه و هفت جلسه کارآزمایی و یک ماه بعد از کارآزمایی، به پرسشنامه «رضایت زناشویی» پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل نمودار، تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی، کاهش میانگین خط پایه (MBLR3)، درصد داده های غیرهمپوش (PND)، درصد تمام داده های غیرهمپوش (PAND) و تفاوت نرخ بهبود (IRD) انجام شد. نتایج بیانگر این بود که آموزش اخلاق زناشویی اسلامی به صورت معناداری در پایان دوره و پیگیری، رضایت زناشویی را در شرکت کنندگان افزایش داد. بر این اساس، می توان گفت: آموزش اخلاق زناشویی اسلامی در افزایش رضایت زناشویی همسران مؤثر است.
بررسی رابطه حمایت خانواده با پریشانی روانشناختی با واسطه گری انعطاف پذیری روانشناختی در دانش آموزان متوسطه در کلاس های آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نگرانی های جدی در مورد سلامت روانی نوجوانان در طول قرنطینه و تعطیلی مدارس مربوط به بیماری همه گیر و ورود به آموزش آنلاین مطرح شده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه بین حمایت خانواده با پریشانی روانشناختی در دانش آموزان متوسطه و در چهارچوب کلاس های آنلاین صورت گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش، شامل تمام دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول و دوم است که در کلاس های آنلاین مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 644 نفر دانش آموز پسر (383 نفر متوسطه اول و 261 نفر متوسطه دوم) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی - بعد خانواده (MSPSS-Family) و پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش 2 (AAQ-II) پاسخ دادند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مدل ساختاری پژوهش، از برازش خوبی برخوردار است. همچنین این مدل نشان داد که حمایت خانواده با پریشانی روانشناختی رابطه منفی و با انعطاف پذیری روانشناختی رابطه مثبت دارد، انعطاف پذیری روانشناختی نیز با پریشانی روانشناختی رابطه منفی دارد. بحث و نتیجه گیری: با تایید نقش واسطه ای انعطاف پذیری روانشناختی و نقش موثر حمایت خانواده در کاهش پریشانی روانشناختی و افزایش انعطاف پذیری روانشناختی نوجوانان، می توان در آینده برنامه ریزی های بهتری برای مشارکت خانواده ها و آگاه سازی آنها در مسائل روانشناختی دانش آموزان نوجوان، انجام داد.
رابطه سبک های فرزندپروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
93 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه والدینی هستند که دارای کودک با اختلال یادگیری می باشند. به منظور تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به ماهیت پژوهش، گرد آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اختلال یادگیری غلامی و دلاور (1400)، شیوه های فرزند پروری دیانا بامریند (1973)، مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1978) استفاده شد، در تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش، ضرایب همبستگی و رگرسیون چندگانه با نرم افزار 20SPSS مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده ضرایب همبستگی اسپیرمن در مؤلفه سبک های فرزند پروری 352/ و سبک سهل انگارانه 175/0، سبک استبدادی 187/0، سبک قاطع و اطمینان 322/ و سطح معناداری (005/0 ≤ p) می باشد. بنابراین بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری رابطه مستقیم دارد. همچنین ضریب رگرسیون چندگانه بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری معادل (377/0=R 2 ) می باشد. این مقدار نشان دهنده ی این واقعیت است که سبک های فرزند پروری توانسته اند حدود 377/0 درصد از واریانس تغییرات سازگاری اجتماعی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بین سبک های یادگیری فرزند پروری و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد و مراکز یادگیری و دیگر سازمان های مرتبط با اختلالات یادگیری می توانند در نوع آموزش این نوع از کودکان به سبک های فرزند پروری توجه بیشتر کنند تا زمینه آموزش بهتر آنان فراهم شود
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر تعامل والد – فرزندی و تنیدگی والدگری: یک مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی بر روی کودکان مبتلا به نشانه های اختلال های تیک و مادران آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
199 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر تعامل والد-فرزندی و تنیدگی والدگری در یک مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی بر روی کودکان مبتلا به نشانه های اختلال های تیک و مادران آن ها بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به همراه گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مادران و کودکان آن ها با نشانه های اختلالات تیک بود که در نیمه دوم سال 1401 به مراکز و کلینیک های مشاوره شهر ماکو مراجعه کرده بودند که به صورت در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایش 15 جلسه در برنامه مداخله گروهی درمان مبتنی بر ذهنی سازی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی های هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سوالات مقیاس رابطه والد- فرزند، فرم کوتاه مقیاس تنیدگی والدین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره مختلط انجام شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته دال بر اثربخشی درمان گروهی ذهنی سازی بر بهبود ابعاد رابطه والد-کودک و استرس والدگری کودکان بود (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مداخله ذهنی سازی موجب کاهش نمرات استرس والدگری کودکان دارای نشانه های اختلال تیک می شود (001/0>P). نتیجه گیری بر این اساس می توان به این نتیجه رسید که مداخله گروهی ذهنی سازی درمانی موثر در بهبود ابعاد رابطه والد-کودک و استرس والدگری کودکان دارای نشانه های اختلال تیک است و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات روانشناختی کودکان دارای نشانه های اختلال تیک بهره برد
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
243 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری، شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی بودند که از طریق عضویت در گروه های رسمی افراد مبتلا به ملال جنسیتی و با تشخیص قطعی از طریق مصاحبه تشخیصی روان شناس بالینی در شهر اصفهان در سال 1401 بودند. نمونه گیری به روش در دسترس مبتنی بر معیارهای ورود انجام و 45 تن از مادران انتخاب و به طور تصادفی و با استفاده از قرعه کشی در سه گروه (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) و هر گروه به تعداد 15 تن جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های سازگاری اجتماعی بل (1961) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) جمع آوری شد. آموزش تاب آوری (تدوین و اعتبارسنجی شده در مطالعه حاضر) و روان شناسی مثبت نگر مبتنی بر نظریه سلیگمن و همکاران (2006) هر یک طی 9 جلسه 95 دقیقه ای اجرا و گروه گواه آموزش را بعد از اتمام کار دریافت کردند. در راستای تحلیل استنباطی، داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا تاب آوری (94/9=F، 01/0> p ) مادران اثربخش بود. اما آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا سازگاری اجتماعی (80/3=F، 05/0> p ) مادران اثربخش نبود. همچنین بین دو گروه آموزش تاب آوری و آموزش مثبت نگر با گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p )، ولی بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0< p ). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری مادران افراد دارای ملال جنسیتی بود. می توان از این دو نوع آموزش برای کمک به ارتقاءتاب آوری مادران این افراد استفاده کرد
اثربخشی آموزش آرامش روان شناختی مبتنی بر دعا و صبر بر احساس شکست و تحمل پریشانی دانشجویان رشته پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
104-116
حوزههای تخصصی:
احساس شکست و تحمل پریشانی از عواملی است که دوران دانشجویی را که دوران مهیّج و پرچالشی است تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش آرامش روان شناختی مبتنی بر دعا و صبر بر احساس شکست و تحمل پریشانی دانشجویان پرستاری بوده است. روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. نمونه ای به تعداد 30 نفر از تمامی دانشجویان دانشکده پرستاری طبس در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و احساس شکست گیلبرت و آلن بود. افراد گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای آموزش آرامش روان شناختی مبتنی بر دعا و صبر شرکت نمودند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و شاخص آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داده است که میانگین نمرات احساس شکست گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری کاهش یافته بود؛ اما میانگین نمرات تحمل پریشانی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، آموزش مؤلفه های آرامش روان شناختی مبتنی بر دعا و صبر می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید در جهت کاهش احساس شکست و افزایش تحمل پریشانی دانشجویان به کار رود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
227 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: زنان نابارور در زندگی با اضطراب زیادی مواجه می شوند و به نظر می رسد که درمان های برگرفته از موج سوم روان درمانی بتواند در کاهش اضطراب آنها موثر واقع شود. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های دارای پزشک متخصص باروری شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان های مبتنی بر شفقت و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه اضطراب بک و همکاران (1988) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه باعث کاهش اضطراب زنان نابارور شدند و اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب آنان بیشتر بود (001/0> P ). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر و با توجه به اثربخشی بیشتر درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب زنان نابارور، پیشنهاد می شود که درمانگران در مداخله های خود از روش درمان مبتنی بر شفقت استفاده نمایند.
عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
48 - 62
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه نارسایی مهارت های تنظیم هیجان یک ویژگی شایع در اختلال طیف اوتیسم است، ولی در ارتباط با افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا پژوهش ها نتوانستند الگوی مناسبی از عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در این افراد ارائه دهند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام مند عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر مروری نظام مند بود. یافته ها از سال های 2000 تا 2023 با کلیدواژه های مهارت های تنظیم هیجان در اختلال طیف اوتیسم دارای کارکرد بالا، مهارت های تنظیم هیجان در اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا، نارسایی تنظیم هیجان در اختلال طیف اوتیسم دارای کارکرد بالا، و نارسایی تنظیم هیجان در اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا در پایگاه های اطلاعاتی مگ ایران، علم نت، نورمگز، ایرانداک، گوگل اسکالر، ساینس دایرکت، اسپرینگر، پاب مد، اسکوپوس، و سیج با استفاده از فهرست وارسی پریزما بررسی شدند که در پایان 13مقاله براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و وارسی شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که کم توانی در پردازش عبارات هیجانی و ابراز تجربیات هیجانی، کم توانی در نظریه ذهن، و کم توانی در کنش های اجرایی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا است.
نتیجه گیری: بهبود پردازش عبارات هیجانی و ابراز تجربیات هیجانی، نظریه ذهن، و کنش های اجرایی افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا می تواند نقش مؤثری در کاهش نارسایی مهارت های تنظیم هیجان این افراد ایفا کند.
ارزیابی اثربخشی درمان مبتنی بر تجارب زیسته انگ اجتماعی بر استحکام روانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
707 - 718
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری میلین زدای عص بی مرک زی اس ت. ای ن بیم اری یک ی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک در انسان بوده و ناتوان کننده ترین بیماری سنین جوانی است در این راستا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی درمان مبتنی بر تجارب زیسته انگ اجتماعی بر استحکام روانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود، جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در سال 1399 به مطب متخصص مغز و اعصاب شهر اصفهان مراجعه کردند بود و همچنین افرادی که از طریق آگاهی در شبکه های اجتماعی مطلع شدند که 30 بیمار مبتلا به ام اس به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر تجارب زیسته انگ اجتماعی و گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند آزمودنی ها به مدت 8جلسه هفتگی 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر تجارب زیسته انگ اجتماعی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها در این پژوهش، توسط پرسش نامه استحکام روانی (MTQ48) (کلاف و همکارانش، 2007) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر تجارب زیسته در مرحله بین گروهی تفاوت معنی داری ایجاد کرده است(05/0>P).
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر تجارب زیسته انگ اجتماعی موجب افزایش استحکام روانی در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس گردیده است. بنابراین این نتایج برای متخصصین بالینی و مراقبین بهداشتی توصیه می گردد.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر رفتار نوآورانه دبیران با نقش میانجی روش های نوین تدریس
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
387 - 396
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی آموزش وپرورش دبیران هستند که ایجاد نوآوری در رفتارشان منجر به تسریع در یادگیری و فهم عمیق تر مطالب برای دانش آموزان می شود، از همین رو، به نظر می رسد وجود سرمایه روان شناختی و استفاده از روش های نوین فنون تدریس در ایجاد رفتار نوآورانه مؤثر باشد. هدف این پژوهش مطالعه تأثیر سرمایه روان شناختی بر رفتار نوآورانه دبیران با نقش میانجی گر روش های نوین تدریس بود. بدین منظور، 152 نفر دبیر (76 نفر مرد و 76 نفر زن) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های سرمایه روان شناختی مک گی (2011)، رفتار نوآورانه کانتر (1988) و روش های نوین تدریس (گراشا و ریچمان، 1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین سرمایه روان شناختی با رفتار نوآورانه (0/48=r)، روش های نوین تدریس با رفتار نوآورانه (0/38=r) و بین سرمایه روان شناختی با روش های نوین تدریس (0/42=r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (0/05>p). ضمن اینکه دامنه شاخص های ارزیابی کلیت مدل با اجرای مدل معادلات ساختاری، مطلوب بود و مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار شد. همچنین، اثر مستقیم سرمایه روان شناختی بر رفتار نوآورانه (0/74=B) و اثر غیرمستقیم سرمایه روان شناختی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی روش های نوین تدریس (0/77=B) مشاهده شد. نتیجه اینکه با افزایش سرمایه روان شناختی و آشنا نمودن دبیران با روش های نوین تدریس، امکان تغیر رفتار در جهت نوآورانه بودن وجود دارد و مطالعات عمیق تر و دقیق تری نیز برای پژوهشگران آینده توصیه می شود.
مدل تعلل ورزی تحصیلی بر اساس خود ناتوان سازی تحصیلی و کمال گرایی با نقش واسطه ای احساس شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلل ورزی تحصیلی، پدیده ای شایع در بین دانش آموزان است که تحت تأثیر عوامل متعدد موقعیتی یا خصیصه های شخصیتی است. این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تعلل ورزی تحصیلی براساس خودناتوان سازی و کمال گرایی با نقش واسطه ای احساس شایستگی انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو، در سال تحصیلی 1401-1400 بود. تعداد 346 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که مقیاس های تعلل ورزی تحصیلی، مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی، مقیاس کمال گرایی، و مقیاس احساس شایستگی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده، خودناتوان سازی تحصیلی و کمال گرایی تحصیلی به صورت مستقیم و منفی بر احساس شایستگی و همچنین، با واسطه گری احساس شایستگی بر تعلل ورزی تحصیلی اثر دارند. احساس شایستگی نیز به صورت مستقیم بر تعلل ورزی تحصیلی تأثیر منفی دارد. باتوجه به نتایج، پیشنهاد می شود معلمان برای کاهش تعلل ورزی دانش آموزان، محیط های یادگیری را تدارک ببینند که با درنظرگرفتن کمال گرایی و رفتارهای خودناتوان ساز، از احساس شایستگی آنان در امور تحصیلی حمایت کند.
تحلیل شناختی تصاویر کتاب های روان خوانی سلام کلاس اولی: تحلیل مضمون
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از عوامل مهم در رشد شناختی و نگرش کودکان به یادگیری تصاویر است. تصاویر کتاب ها در تعامل شناختی کودکان با پدیده های جهان اطراف نقش مهمی دارند.
هدف: هدف این پژوهش مطالعه کیفی درون مایه های شناختی مثبت و منفی تصاویر کتاب های غیردرسی روان خوانی سلام اولی است.
روش: این پژوهش از نوع مطالعه کیفی است و به شیوه تحلیل مضمون انجام شد. جامعه این پژوهش، تصاویر کتاب های روان خوانی غیردرسی سلام اولی تالیف سال 1395 بود. در این مطالعه، 20 کتاب داستانی روان خوانی سری کلاس اولی با روش تمام شماری انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند.260 تصویر از این کتاب ها به تنهایی و بدون توجه به متن نوشتاری کدگذاری و تحلیل شدند. در این تحلیل هر تصویر، به عنوان واحد محتوا، شمارش و در طبقه قرار گرفت.
یافته ها: چهار درون مایه اصلی (ترس و اضطراب، ناامنی و خشونت، غم و بیماری) و سه درون مایه اصلی (شجاعت، معنویت، شادی) به ترتیب به عنوان درون مایه های منفی و مثبت در این مطالعه شناسایی شدند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه عمده مفاهیم کتاب از طریق تصاویر بیان شده است. حجم تصاویر نسبت به متن بیشتر است. غلبه درون مایه های منفی (محرومیت، فقر، جنگ، مرگ) در تصاویر سبب پریشانی و ناامنی روانی برای مخاطب کودک می گردد.
اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
161 - 166
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی به واسطه مشکل در مهارت های حرکتی و رفتاری با دلزدگی با فعالیت های سازمان یافته مواجه می شوند. از این رو پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی انجام شد.در قالب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سی نفر از دانش آموزان دختر پایه اول تا چهارم مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری اختلال هماهنگی رشدی2007و انگیزش ورزشی پلی تیر و همکاران (2013) بود که در دومرحله پیش آزمون و پس آزمون در اختیار والدین قرار گرفت.گروه آزمایش تحت مداخله در 10 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه قرار گرفت. برای سنجش میزان اثر بخشی مداخله از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری01/0 و از نرم افزار SPSS26 بهره برداری شد. در مرحله پس آزمون تفاوت میانگین نمرات کارکردهای عملی و دلزدگی در دوگروه آزمایش و کنترل معنادار است (01/0>p ) و توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی منجر به ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از توانبخشی شناختی به عنوان روشی موثر در مراکز توانبخشی و مدارس ابتدایی برای کودکان کاربردی می باشد
اثربخشی برنامه غنی سازی زناشویی در بهبود فضیلت های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، برنامه های غنی سازی ازدواج به عنوان یک مداخله پیشگیرانه جهت ارتقاء رابطه زوجین کاربرد فراوانی پیدا کرده است. با وجود اینکه پژوهش ها نشان می دهد متغیر فضیلت های زناشویی در رابطه زوجین تاثیرگذار هستند و اشتراک فراوانی با دیگر برون دادهای زناشویی نیز دارد، اما مطالعه این متغیر در برنامه های غنی سازی ازدواج و پژوهش ها نادیده گرفته شده اند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه غنی سازی هیجان مدار در بهبود فضیلت های زناشویی زوجین بود. بر اساس روش پژوهش تک موردی سه زوج به روش نمونه گیری در دسترس از بین زوجین شهرستان ایذه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پروفایل فضیلت های زناشویی استفاده شد. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه هم زمان استفاده شد و آزمودنی ها قبل از اجرای برنامه غنی سازی (2 نوبت)، میانه ی اجرای برنامه (3 نوبت) و در 2 نوبت پیگیری 30 و 40 روز به پروفایل فضیلت های زناشویی پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شدند. نتایج بیانگر موفقیت غنی سازی هیجان مدار در بهبود فضیلت های زناشویی تحسین برای شرکت کنندگان مرد 1، زن 1 و 2، درک کردن برای سه شرکت کننده مرد و زن 2 و 3، فداکاری برای هر سه شرکت کننده مرد و برای زن 1 و 2، انصاف برای هر سه شرکت کننده زن و گذشت برای شرکت کنندگان مرد 1 و 3 و هر سه شرکت کننده زن) بود. در نتیجه، به نظر می رسد که برنامه غنی سازی ازدواج هیجان مدار در بهبود فضیلت های زناشویی زوجین موثر است.
رابطه معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من با اضطراب کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
شیوع سریع ویروس کرونا نگرانی های زیادی را برای مردم ایجاد کرده است، بنابراین باید به دنبال شناسایی عواملی بود که اضطراب ویروس کرونا را کاهش می دهد. هدف این مطالعه بررسی رابطه ی معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من با اضطراب کرونا ویروس بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای تعداد 330 دانش آموز دوره دوم متوسطه از طریق پرسشنامه های معنا در زندگی ، بهزیستی معنوی ، نیرومندی من ذو اضطراب کرونا ویروس مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. بر اساس یافته ها بین معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من با اضطراب کرونا ویروس رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. نتایج رگرسیون هم نشان داد که معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من به طور معناداری می توانند اضطراب کرونا ویروس را پیش بینی کنند . با توجه به این نتایج می توان گفت که با ارتقای معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندتر ساختن من می توان اضطراب کرونا ویروس دانش آموزان را کاهش داد.