فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
11 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کودکان نارس شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از بین آن ها به صورت هدفمند 20 کودک دختر و پسر نارس (کمتر 37 هفته بارداری) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی- نسخه پیش دبستانی (AMT-PV، ناتال و همکاران، 2014)، مدرسه ی شکل ها (SST، اسپی، 1997) و بازی ذهنی برایان بودند. توان بخشی شناختی رایانه ای شامل 25 جلسه آموزشی 45-30 دقیقه ای (هفته ای چهار جلسه) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون حافظه کاری، بازداری پاسخ، انعطاف شناختی و حافظه سرگذشتی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/۰p<). از یافته ها فوق می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس موثر بوده است.
اثربخشی آموزش شادکامی بر رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی زنان افسرده
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شادکامی بر رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی زنان افسرده شهر تهران بود. پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان افسرده مراجعه کننده به مراکز روانشناختی بودند که 30 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه ها در ابتدا و انتهای پژوهش از نظر میزان رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی ارزیابی شدند. بدین منظور قبل و بعد از مداخله (8 جلسه دو ساعته)، همچنین به پرسشنامه رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و در یک مرحله پرسشنامه افسردگی (بک، 1979) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده افزایش رضایت از زندگی کلی در مرحله پس آزمون بوده است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش شادکامی باعث افزایش سازگاری زناشویی در زنان افسرده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اثربخشی آموزش شادکامی بر افزایش رضایت از زندگی و سازگاری زناشویی زنان افسرده است.
مطالعه قوم نگارانه زمینه ها و بسترهای فرهنگی (هنجارها و باورهای عامیانه) مصرف مواد مخدر در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
289 - 314
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی خرده فرهنگهای قومی (قوم عرب و بختیاری) و هنجارها و باورهای عامیانه تسهیل کننده مصرف مواد مخدر در استان خوزستان بود. روش: روش پژوهش حاضر قوم نگاری بود. جامعه پژوهش متخصصان و خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان بودند که براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر از خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان و 10 نفر از متخصصان انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه بسترهای سوق دهنده مصرف مواد مخدر (رسوم و سنت های محلی) و زمینه و پیشینه های تسهیل کننده مصرف مواد مخدر (به هنجار شدن مصرف مواد) شناسایی شد. نتیجه گیری: بسترهای زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشم گیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف موادبهره گیرند.
مزایا، عوامل ایجادکننده و موانع دانشگاه تاب آور: مطالعه پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانشگاه ها در شرایط رقابتی و ناپایدار فعالیت می کنند. در این شرایط دائماً در حال تغییر، لازم است دانشگاه ها تاب آوری خود را ارتقاء دهند تا بتوانند با موقعیت های غیرمنتظره به طور مؤثر برخورد کنند، بحران ها را به خوبی مدیریت کنند و موفقیت های آینده را تضمین کنند. پژوهش های نسبتاً زیادی تاب آوری سازمانی را بررسی کرده اند ولی دانشگاه تاب آور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در شرایط متحول شونده جامعه، دانشگاه ها برای بقاء و حفظ شرایط فعلی شان نیازمند توجه به شاخص های مورد نیاز برای تاب آوری هستند.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک دانشگاهیان از مزایا، عوامل ایجاد کننده و موانع تاب آوری دانشگاهی است.
روش: طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. مورد مطالعه تمامی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه بیرجند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 23 نفر (13 نفر اعضای هیأت علمی و 10 نفر کارمند) انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از مصاحبه چهاردهم اشباع نظری داده ها حاصل شد اما به دلیل اعتباربخشی به داده ها فرآیند مصاحبه تا بیست و سومین نفر ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای Collaizi و نرم افزار MAXQDA صورت گرفت.
یافته ها: در تحلیل داده ها سه محور اصلی مزایا، عوامل ایجاد کننده و موانع تاب آوری شناسایی شدند: محور مزایای تاب آوری دانشگاهی با دو مضمون اصلی، حرکت در مسیر رسالت دانشگاه و ارتقا شرایط جامعه و هشت زیر مضمون فرعی؛ محور عوامل ایجاد کننده تاب آوری دانشگاهی شامل پنج محور اصلی، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی اعضای مجموعه، مدیریت کارآمد، عوامل برون سازمانی، عوامل فیزیکی، پیش بینی و برنامه ریزی، و بیست زیر مضمون فرعی؛ و محور موانع تاب آوری دانشگاهی با سه مضمون اصلی سطح ویژگی های فردی، سطح ویژگی های سازمانی و سطح برون سازمانی و سیزده زیر مضمون فرعی مطرح و تبیین شده است.
نتیجه گیری: محورهای حاصل از این پژوهش می تواند در جهت تقویت تاب آوری دانشگاهی به کار گرفته شود. ساخت و اعتباریابی بسته آموزشی دانشگاه تاب آور برای آموزش مدیران و اعتباریابی مقیاس سنجش دانشگاه تاب آور در پژوهش های آینده توصیه می گردد.
Mothers’ lived experiences during COVID-19 pandemic (A qualitative study using a phenomenological approach)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This research aimed to study mothers' lived experiences during the COVID-19 pandemic.
Methods: The research methodology was qualitative, and the research type was phenomenological. The statistical population of the study consisted of mothers with student children who had high levels of depression, anxiety, and stress based on the DASS-24 questionnaire due to the experience of the coronavirus pandemic in 2021 The sampling method was purposeful and continued until theoretical saturation was reached (30 people). Collaizi's seven-step analysis method was applied to analyze the interviews. The gathering and analysis of the data were handled simultaneously.
Results: 1177 codes were extracted and eventually categorized into 6 components. The findings indicate that we can study mothers' lived experiences during the spread of COVID-19 from six perspectives: constructive lived experiences during the COVID-19 pandemic, emergence, and development of psychological issues, social issues, educational and cultural issues, family issues, and physical and systemic issues.
Conclusion: The findings of the current research showed that the widespread of the COVID-19 disease had created problems in the different fields of life from the mothers' point of view, But the spread of this disease has provided them with positive experiences such as self-improvement and personal growth.
پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس هوش هیجانی، هوش معنوی و سلامت روان زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
397 - 408
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس هوش هیجانی، هوش معنوی و سلامت روان زوجین بود. روش پژوهش: این پژوهش با روش همستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرانا شهر تهران به تعداد 360 نفر و تعداد کل جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان برابر با 186 برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رضایت از زندگی داینر (1985)، هوش هیجانی بارآن (1980)،هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۲) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS21 انجام شد. در این پژوهش از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش و نشان دادن فراوانی و نمودار های مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که متغییرهای هوش هیجانی (254/0 = Beta)، هوش معنوی (186/0 = Beta) و سلامت روان (429/0 = Beta) قادر به پیش بینی رضایت از زندگی زوجین می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که سلامت روان سهم بیشتری در پیش بینی رضایت از زندگی زوجین دارد.
بررسی تاثیر اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی یکپارچگی و آسیب شناسی خانواده در بین زوج های شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده بنیادی ترین ساختار اجتماعی است که تاثیرات آن محدود به اعضای آن نمانده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. در نتیجه بررسی عوامل آسیب زا برای این نهاد و ارایه راهکارهایی جهت به حداقل رساندن آنها دارای اهمیت است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی خانواده یکپارچه و آسیب شناسی خانواده در بین زوج های شهرستان رستم انجام شد. تحقیق حاضر از نوع طرح های کاربردی و تمام آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زوج های شهرستان رستم در سال 1399 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 زوج از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب و با استفاده از شیوه تصادفی سازی ساده در 2 گروه آزمایش (15=n)، و گروه کنترل (15=n) گماشته شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مدل فرایند و محتوای سامانی (2005) جمع آوری شدند. نتایج نشان دهنده اثربخشی اصلاح سبک زندگی زندگی بر بهبودگونه شناسی یکپارچه خانواده و همچنین کاهش آسیب های خانواده بود. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که با اصلاح سبک زندگی به شکل معناداری شاهد ارتقای گونه های خانواده از ناسالم و مشکل دار به سمت خانواده سالم و یکپارچه هستیم. افزون بر این، اصلاح سبک زندگی می تواند به شکل معناداری در کاهش موارد آسیب شناختی خانواده موثر باشد.
تحلیل محتوای کتاب های فارسی اول تا ششم دوره ابتدایی براساس مدل رشدی خرد براون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی انجام شد تا میزان پرداخته شدن به شرایط تسهیل کننده رشد خرد بر اساس مدل براون در آنها مشخص گردد. این پژوهش ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر ماهیت، توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی بود. به منظورگردآوری داده ها از روش تمام شماری استفاده شد. واحد تحلیل، صفحات(متن، تصاویر، پرسشها یا فعالیت ها) بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در بین مؤلفه های رشدی خرد بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه ی تحلیل و قضاوت و کمترین فراوانی مربوط به مؤلفه دانش زندگی بود. به صورت کلی تنها کتاب های فارسی پایه اول و دوم بیشترین میزان توجه را به شرایط و مؤلفه های تسهیل کننده رشد خرد دارا بودند. نتایج نیز نشان داد، در کتاب های درسی فارسی توجه متناسب و مناسبی نسبت به مؤلفه های خردمندی صورت نگرفته است و ضرورت تغییر در محتوای کتب درسی وجود دارد.
اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه: یک مطالعه آزمایشی مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
33 - 59
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین آسیب های ناشی از جنگ، ابتلا افراد به اختلال استرس پس از سانحه است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه می باشد. روش این پژوهش یک مطالعه تک آزمودنی و از نوع AB بود. جامعه آماری را جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه که در بیمارستان روانپزشکی صدر شهر تهران درسال 1400بستری بوده اند، تشکیل دادند. 4 شرکت کننده با گمارش تصادفی انتخاب شدند که 3 نفر در گروه آزمایش و 1 نفر به عنوان فرد کنترل مشخص شدند. اجرای مداخله به صورت هفتگی و به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد. در این پژوهش از ابزار های، پرسشنامه می سی سی پی، مقیاس عواطف منفی DASS- 21 و مقیاس واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی بالینی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی معنادار برای هر سه آزمودنی بالای 50 درصد و شاخص تغییر پایا در هر سه آزمودنی بیشتر از 1.96 می باشد و یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین برآورد شده ی نمرات پس آزمون علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد. ازاین مداخله ی درمانی در جهت بالا بردن سطح عملکرد و کاهش عواطف منفی افراد مبتلا به اختلالات تروما می توان استفاده کرد.
نقش پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته نا ایمن اجتنابی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی نقش پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی بود. مطالعه حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش مربیان و کودکان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران بودند که از میان آنها تعداد 8 نفر از مربیان و 100 نفر از کودکان طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. مربیان تحت مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و کودکان به پرسشنامه طبقه بندی سبک های دلبستگی و پرسشنامه محقق ساخته بازنمایی های ذهنی روابط دلبستگی در کودکی میانه پاسخ دادند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل مضمون و فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شدند. نتایج تحلیل مضمون نشان داد که برای امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی 6 بعد و 10 مولفه شناسایی شد؛ به طوری که ابعاد شامل شکل بیان احساس ها (با دو مولفه عادی سازی واقعه و بی تفاوتی یا تردید)، شکل هیجان های بدنی (با یک مولفه جداکردن حس از واقعه)، انسجام در بیان (با دو مولفه کوتاهی بیان و طفره رفتن از پاسخگویی)، تعامل با فرد (با یک مولفه بی احتیاطی به همراه جدایی حسی)، شکل بیان واقعه (با یک مولفه کلی گویی و ایجاز) و مواجهه با تعارض (با سه مولفه اجتناب از واقعه یا فرار از موقعیت، پایان بندی باز/ سرهم بندی و تمرکز بر عواقب تصمیم به جای فهم مسئله) بود. نتایج فراوانی و درصد فراوانی حاکی از بررسی 10 مولفه مذکور بر اساس 7 روایت شامل مهمان، کلید، فروشگاه، غریبه، نقاشی، قلدرها و پیکنیک بود که نشان دادند که پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی نقش اندکی داشتند. بنابراین، با ارائه کارگاه های آموزشی مناسب و کاربردی می توان نقش پدربزرگ و مادربزرگ را در ترمیم امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی بهبود بخشید.
بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب ناشی از باورخرافی چشم زخم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باور چشم زخم سبب احساس اضطراب و ناامنی برای افراد می شود چرا که آن را خارج از کنترل خودشان می دانند. در این پژوهش به بررسی اثربخشی واقعیت درمانی در کاهش اضطراب ناشی از باور چشم زخم می پردازیم. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 24 نفر از مراجعین دفتر مشاوره و خدمات روان شناسی وفائی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای مورد سنجش، پرسشنامه سنجش اضطراب بک روان بود. که با این پرسشنامه میزان اضطراب مراجعین سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش معناداری یافت. به عبارت دیگر، واقعیت درمانی میزان اضطراب مراجعین با باور خرافی به چشم زخم را به طور معناداری کاهش داد.
عوامل مؤثر بر احساس کرامت در بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی در طول بستری در یک بیمارستان روانپزشکی در تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر احساس کرامت بیماران دارای بیماری های روان پزشکی در طول بستری در بیمارستان بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی بود. جامعه مورد مطالعه بیمارانی بودند که در بخش های روان پزشکی بیمارستان روان پزشکی ایران بستری شده بودند. روش نمونه گیری در دسترس به کار گرفته شد و 253 بیمار پرسش نامه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای که توسط تیم تحقیقاتی تهیه شده بود، جمع آوری شد که احساس کرامت بیمار را ارزیابی کرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16، آزمون تی، همبستگی پیرسون، آنووا، و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها در پایان ۲۵۳ بیمار دارای اختلالات روان پزشکی در مطالعه شرکت کردند. بین سن و احساس کرامت، همبستگی معنی داری وجود داشت (r=0/266 ، P< 0/001). بیمارانی با سطح تحصیلات بالاتر از دیپلم، احساس کرامت کمتری نسبت به آن هایی که دیپلم یا کمتر داشتند (امتیاز میانگین 3/01 در مقابل 3/15، 0/023 >P) داشتند. در نهایت، بیمارانی که آگاهی از تشخیصشان داشتند، احساس کرامت کمتری نسبت به کسانی که آگاهی نداشتند (امتیاز میانگین 3/06 در مقابل 3/17، 0/001 >P) داشتند. رگرسیون خطی نشان داد بین سن، آگاهی از تشخیص و سطح تحصیلات با احساس کرامت رابطه ای پیش بینی شده وجود دارد. نتیجه گیری این مطالعه عواملی را نشان داد که بر احساس بیماران دارای مشکلات روان پزشکی از حفظ کرامتشان در زمان بستری تأثیر منفی، از جمله سن، سطح تحصیلات و آگاهی از تشخیص، می گذارند. یافته ها نشان می دهند ارائه مداخلاتی که به این عوامل می پردازند برای بهبود حس کرامت بین بیماران دارای مشکلات روان پزشکی بسیار حائز اهمیت است.
اثربخشی آموزش مهارت عاطفی اجتماعی بر نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۰۸۲-۱۰۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اوتیسم اختلالی تحولی عصبی است که با نقص مداوم در مهارت های ارتباطی - اجتماعی شناخته می شود و ضعف در مهارت اجتماعی در این کودکان دارای پیامدهای منفی است. فرضیه های جدید، اختلال طیف اوتیسم را به نارسایی در نظریه ذهن مرتبط می کنند. آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی با در برداشتن آموزش خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و آگاهی هیجانی می تواند مداخله مؤثری برای بهبود نظریه ذهن در این کودکان باشد. این در حالی است که در این مورد شکاف پژوهشی وجود دارد و تاکنون مطالعه ای به بررسی این موضوع مهم نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت عاطفی اجتماعی بر بهبود نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر طیف اتیسم در رده سنی 7 تا 15 سال شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آن ها، ۲۰ نفر به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه های آزمایش (1۰ نفر) و گواه (۱۰ نفر) جایگزین شدند. برای گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش مهارت عاطفی اجتماعی برگرفته از بسته آموزشی خسروتاش و همکاران (2019) اجرا شد، ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش طیف اتیسم (اهلر و همکاران، 1999) و آزمون نظریه ذهن (موریس و همکاران، 1999) بود که توسط والدین تکمیل شد. همچنین داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که آموزش مهارت عاطفی اجتماعی باعث افزایش نمرات نظریه ذهن در گروه آزمایش شده است (0/05 P<). اندازه اثر نمره نظریه ذهن 36% بود، بنابراین آموزش مهارت عاطفی اجتماعی توانسته است 36 درصد از تغییرات نمرات نظریه ذهن را تبیین کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر به نظر می رسد آموزش مهارت عاطفی اجتماعی می تواند نظریه ذهن را در کودکان مبتلا به اوتیسم تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین استفاده از آن در کنار سایر روش های درمانی به منظور بهبود مهارت های عاطفی، اجتماعی و ارتباطی در این کودکان توصیه می شود.
عملکرد خانواده بر اساس جهت گیری مذهبی با میانجیگری بخشودگی در مردان و زنان شاغل شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۰۸-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد خانواده بر اساس جهت گیری مذهبی با میانجیگری بخشودگی در مردان وزنان شاغل شهر همدان بود. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شاغل سازمان های دولتی در شهر همدان در سال 1401-1400 بودند. برای برآورد حجم نمونه از فرمول تاباچینگ و همکاران (2007) استفاده شد، لذا حجم نمونه در این پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس (شیوه آنلاین) 335 نفر زن و مرد شاغل بودند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده(FAD) اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983)، مقیاس جهت گیری مذهبی (ROS) آذربایجانی (1382) و مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS) پولارد و همکاران (1998) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم مولفه های جهت گیری مذهبی(514/0- =β) و بخشودگی(170/0- =β) بر عملکرد خانواده معنادار و جهت گیری مذهبی با میانجی گری بخشودگی بر عملکرد خانواده نیز در سطح 001/0معنادار بود که بیانگر برازش مدل است. در نتیجه جهت گیری با توجه به نقش بخشودگی می تواند تبیین کننده عملکرد خانواده باشد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب و استرس در دانش آموزان تیزهوش از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین منظور می توان روش های درمانی مختلفی را به کار برد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش بود.
روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل یکی از دبیرستان های دخترانه استعدادهای درخشان فرزانگان متوسطه اول و متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 در مازندران بود که تعداد آنها 187 نفر بود. تعداد 30 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان، پرسشنامه رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل Mahasneh (۲۰۲۲) دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری در گروه آزمایش، باعث افزایش رضایت از زندگی در پس آزمون و مرحله پیگیری نسبت به پیش آزمون شده است (0/05>P). همچنین میانگین نمرات اضطراب آینده و استرس ادراک شده در پیش آزمون به نسبت به پس آزمون و مرحله پیگیری در گروه آزمایش، کاهش یافت (0/05>P).
نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری در دانش آموزان تیزهوش، با افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب آینده و استرس ادراک شده همراه بود. نتایج این پژوهش می تواند به سازمان های آموزشی کمک کند تا از طریق گنجاندن مفاهیم مداخله شناختی رفتاری در کتب درسی دانش آموزان تیز هوش منجر به بهبود سلامت روان شناختی آنان گردد.
اثربخشی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» بر سازگاری و بخشودگی زناشویی در زنان با تجربه «بی وفایی همسر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» بر سازگاری و بخشودگی زناشویی در زنان با تجربه «بی وفایی همسر» انجام شد. روش پژوهش «شبه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان با گزارش «بی وفایی همسر» است که به «مرکز مشاوره راستین» در شهرستان گرگان در سال 1398 مراجعه نمودند که تعداد آنها برابر با 78 تن بود. از این میان 30 تن به روش «نمونه گیری هدفمند» و «داوطلبانه» انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله قرار گرفت، اما گروه گواه درمانی دریافت نکرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه «سازگاری زناشویی» اسپاینر و پرسشنامه «بخشودگی رنجش خاطر زناشویی» پالیری و همکاران بود. فرضیه ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد: الگوی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» با بهره گیری از فنونی مانند «قناعت»، «وقفه» و «واگذاری» موجب افزایش سازگاری و مؤلفه های «بخشش زناشویی» در زنان گردید. با توجه به یافته های پژوهش، برگزاری دوره های آموزش برای افراد آسیب دیده از «بی وفایی» با تأکید بر درمان «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» پیشنهاد می شود.
تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی براساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب ارتباط جنسی که به میزان ترس از بحث درباره روابط جنسی فرد با دیگری اشاره دارد، مسئله ای است که به اندازه دیگر جزئیات مطالعه نشده است؛ لذا تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی بر اساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی-کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها و ماهیت عنوان یک پژوهش کمی از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در سال 1402 بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت غیرتصادفی و در دسترس بود که 300 مرد انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی دیویس (2006)، مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی (1994) و تنظیم هیجانی گرتز و همکاران (2006) استفاده شد؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس . اموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قوی ترین تأثیر مستقیم بر اضطراب رابطه جنسی مربوط به تنظیم هیجانی با ضریب تأثیر 50/0- و بعد از آن طرحواره خود جنسی با ضریب تأثیر 47/0 بود. نتیجه آزمون اثرات مستقیم نشان داد این اثرات در سطح اطمینان حداقل 95 درصد معنی دار است (05/0>p). نتیجه گیری: تایید نقش واسطه گری متغیرها، نشان میدهد که در آسیب - شناسی و درمان کژکاری جنسی مردان، توجه به ابعاد روان شناختی به ویژه جنبه های شناختی و هیجانی به اندازه توجه به ابعاد فیزیولوژیکی آن اهمیت دارد می توان نتیجه گرفت که ارزیابی نقش واسطه ای متغیرهای هیجانی و شناختی در مدل کنترل دوگانه نیاز به توجه بیشتری دارد.
اثربخشی درمان پارادوکسی بر نشانگان وسواس فکری عملی رابطه ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های پیشین نشان داده است که در مقایسه با جمعیت عمومی، بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی اغلب اختلال هایی در عملکرد رابطه ای، از جمله مشکلات بین شخصی، بی اعتمادی و خشنونت در روابط بین فردی احتمال ازدواج کمتر و افزایش ناراحتی های زناشویی، دوسوگرایی و تعارض های بین شخصی شدید، انتقام جویی و مشکلات جنسی شایع را دارند؛ لدا هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پارادوکسی بر نشانگان وسواس فکری عملی رابطه ای بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود که گاهی آن را آزمایش تک آزمودنی یا آزمایش سری های زمانی نیز می نامند. آزمایشی است که مشتمل بر تحقیق فشرده بر روی یک فرد یا تعدادی از افراد است که به عنوان یک گروه واحد در نظر، گرفته می شوند. از میان طرح های تک آزمودنی، در این پژوهش از طرح خط پایه- مداخله- پیگیری (A-B-C)، استفاده شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری در دامنه سنی 20 تا 45 سال شهر تهران بود. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری در دسترس 6 نفر انتخاب شدند و جلسات درمانی را تکمیل نمودند. جهت تشخیص اختلال وسواس فکری- عملی رابطه ای و تشخیص های افتراقی آن از مصاحبه بالینی استفاده شد. داده ها از نوع کمی و از طریق تکمیل پرسشنامه ها و مقیاس های پژوهش در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری جمع آوری شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش نشان داد که فرضیه پژوهش با عنوان «روان درمانی پاردوکسی، استحکام من را در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی رابطه ای بهبود می بخشد» با 5/56 درصد بهبودی کلی تایید شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحلیل دیداری شش شرکت کننده و نتایج اندازه اثر قوی و میزان بهبودی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی رابطه ای می توان نتایج درمان پارادوکس را بسیار اثربخش دانست.
افزایش رضایت و تعهد زناشویی همسران با مداخله وفاداری جنسی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
151 - 193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآمدی مداخله وفاداری جنسی همسران در افزایش رضایت و تعهد زناشوئی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی انجام شده است. بدین منظور، از یک طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و نمونه ای شامل سه زوج استفاده شد. یافته ها نشان داد هر سه زوج با شروع مداخله، روند افزایشی و روبه بهبودی را در مقیاس رضایت زناشویی (71 درصد) و در مقیاس تعهد زناشویی (5/61) نشان دادند. میزان 100٪ درصد داده غیرهمپوش (PND) برای زوج دوم (خانم و آقا) در مقیاس رضایت زناشویی، نشان از اثربخشی بالای مداخله در این متغیر داشت و این شاخص برای زوج اول و سوم 80٪ بود که درباره آنها نشان از اعتبار نسبی مداخله دارد. همچنین، (میزان 100٪ داده غیرهمپوش (PND) در مقیاس تعهد زناشویی برای خانم در زوج سوم نشان از اثربخشی بالای مداخله در این متغیر دارد و این شاخص برای زوج اول، دوم و آقا در زوج سوم، 80٪ بود که نشان از اعتبار نسبی مداخله در این متغیر دارد. این یافته ها نشان می دهد مداخله وفاداری جنسی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی در افزایش رضایت و تعهد زناشوئی کارآمداست.
تعیین ویژگی های روان سنجی و تغییرناپذیری اندازه گیری مقیاس پاسخگویی و عدم حساسیت ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
6 - 44
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی ادراک شده همسر (PPR) سازه ای است که می تواند به ارزیابی صمیمیت در زوج درمانی کمک کند. بااین وجود، پژوهش در مورد PPR به واسطه فقدان وجود مقیاس اندازه گیری استاندارد در این زمینه با مشکل مواجه شده است. هدف پژوهش حاضر ترجمه و بررسی ساختار عاملی، تغییرناپذیری، روایی و همسانی درونی مقیاس پاسخگویی و عدم حساسیت ادراک شده (PRI) در بین نمونه های ایرانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، معلمان متأهل استان زنجان در سال 1401-1400 بود که در کل 429 معلم از طریق نمونه گیری در دسترس در این پژوهش مشارکت کردند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون MAP، تحلیل موازی، تحلیل شبکه اکتشافی، تحلیل بوت استرپ، مدل پاسخ مدرج و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها نشان داد که ساختار عاملی PRI در جامعه ایران با مطالعه Crasta و همکاران (2021) مشابه است؛ یعنی PRI یک ساختار دوبُعدی داشت. شاخص های برازش مقیاس و بار عاملی گویه ها هم به تفکیک جنسیت و هم در کل نمونه مطلوب بودند. یافته های مربوط به تغییرناپذیری جنسیتی مقیاس در مدل های مختلف نیز گویای این بود که مفهوم گویه ها برای زنان و مردان یکسان است. تحلیل های مبتنی بر نظریه سؤال-پاسخ نشان داد که گویه های مستخرج برای نسخه کوتاه PRI در این پژوهش با نسخه کوتاه مستخرج از مطالعه Crasta و همکاران (2021) یکسان بود. آماره های آلفا، پایایی ترکیبی، شاخص AVE و روایی تشخیصی مقیاس PRI نیز مطلوب بودند. یافته های مربوط به روایی همگرا و واگرا نیز حاکی از روابط معنادار PRI با دیگر متغیرهای موردمطالعه در این پژوهش بود. درکل، مقیاس PRI ویژگی های روان سنجی مطلوبی نشان داد که گویایی قابلیت کاربست پذیری آن در جامعه ایران و هماهنگی آن با هنجارهای فرهنگی کشور بود. بااین حال، در مطالعه حاضر احتمال ضعیف بودن روایی تشخیصی دو سازه موجود در این مقیاس به خصوص برای گروه زنان وجود داشت که پیشنهاد می شود در مطالعات آتی با حجم نمونه بیشتر موردبررسی قرار گیرد.