فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری شناخت اجتماعی در ارتباط میان باور های هوشی و فرسودگی تحصیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس شاهد و ایثارگر شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از این میان تعداد 205 نفر (118 دختر و 87 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شناخت اجتماعی، فرسودگی تحصیلی و باور های هوشی استفاده شد. برای روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی با نرم افزار AMOS و برای پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر تاثیر مستقیم و غیرمستقیم باور افزایشی هوش بر فرسودگی تحصیلی بود. اما باور ذاتی هوش تنها رابطه مستقیم با فرسودگی تحصیلی داشت. نتیجه گیری: به طور کلی می-توان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی متغیری مهم در بررسی رابطه باورهای هوشی و فرسودگی تحصیلی است.
ارائه یک هستان شناسی شناختی برای توسعه طرح کار و ستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هستان شناسی توصیفی صریح و طبیعی از مفاهیم یک دامنه از یک بحث است. در سال های اخیر، توسعه هستان شناسی به منزله توصیف واژه های یک دامنه خاص و ارتباطات میان آنها مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از مفاهیم شناختی در هر زمینه ای می تواند تفاوت ایجاد کند. در طراحی یک هستان شناسی، قطعا اگر برنامه ریزی از جنبه شناختی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد نتایجی دقیق تر و عملکردی بهتر به همراه خواهد داشت. چشم انداز کسب و کار امروزه با پیچیدگی و عدم اطمینان همراه است و نیاز به ابزارهای مقابله با آن برای پیشرفت کسب و کار ضروری به نظر می رسد. یکی از بزرگترین علایم موفقیت مدیران موفق سازمان ها، توانایی تفسیر رخدادها و وقایع غیر مرتبط و برنامه ریزی نشده است. روش کار: استفاده از علوم شناختی در این زمینه نیز قطعا مفید خواهد بود. برنامه ریزی کسب و کار دقیق برای سودآوری با توجه به رقابت شدید جهان امروز، ضروری است. این بدان معنی است که تمام قسمت های کسب و کار باید بهینه و تقویت شوند. یافته ها: در این نوشته هستان شناسی کسب و کار با رویکرد شناختی طرح ریزی و ارائه شده است. نتیجه گیری: هدف از این پژوهش این است که به مفهوم طرح های استراتژیک کسب و کار با رویکرد هستان شناسی شناختی بپردازیم تا پایه ای برای ابزارهای مدیریت جدید فراهم شود.
The effectiveness of strength-based counseling on the tendency toward marital infidelity and self-compassion of conflicted couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Aim: It is natural for differences and conflicts to arise between husband and wife. Due to the nature of spouses' activities, it sometimes happens that differences of opinion occur or needs are not met; As a result, spouses feel angry, disappointed and unhappy towards each other. The current research aimed to determine the effectiveness of strength-based counseling on the tendency toward marital infidelity and self-compassion of conflicted couples. Methods: In terms of purpose, the current research was of the applied type and the method of conducting it was quasi-experimental with a pre-test and post-test design with an experimental group and a control group and a three-month follow-up period. The statistical population of the research included all couples referring to a private counseling center in District 10 of Tehran. For sampling, 30 couples were selected and randomly assigned to two experimental groups (15 couples) and a control group (15 couples) using the available sampling method. In this research, the strength-based counseling package compiled by Parsakia & Darbani (2022) was used. Also, in order to collect data, Neff's self-compassion questionnaire (2003) and Bashirpour et al.'s marital infidelity questionnaire (2018) were used. Results: The results of data analysis showed that strength-based counseling significantly increased self-compassion scores (F = 13.08) and decreased the scores of the tendency toward marital infidelity of the experimental group (F = 9.52). Also, Bonferroni's post hoc test results indicated good stability of these effects. Conclusion: Therefore, the strength-based approach can increase the self-compassion of conflicted couples and decrease their tendency toward commit marital infidelity.
پیش بینی تاب آوری بر اساس ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان د ر افراد با مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری بر اساس ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان د ر افراد با مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به مصرف مواد تحت درمان در مراکز ترک اعتیاد و کمپ های نگهداری خصوصی و دولتی شهر تبریز در سال 1401 بود. از این بین، 384 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه آسیب های دوره کودکی، مقیاس آشفتگی روانشناختی، پرسشنامه تاب آوری، و مقیاس دشواری تنظیم هیجان بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی و دشواری تنظیم هیجان با تاب آوری رابطه منفی داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان به طور همزمان 34 درصد از واریانس تاب آوری را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر نقش ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان در میزان تاب آوری در مصرف کنندگان مواد تاکید دارد. این متغیرها می توانند به عنوان عوامل علّی و نگهدارنده در ابتلا به مصرف مواد نیز در نظر گرفته شوند.
نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، منبع کنترل سلامت و اضطراب سلامتی در پیش بینی اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس باورهای غیرمنطقی سلامت، منبع کنترل سلامت و اضطراب سلامتی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان زن شاغل به تحصیل در دانشگاه های استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1401 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 406 دانشجو از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب کرونا (CAQ، علیپور و همکاران، 1398)، باورهای غیرمنطقی سلامت (IHB، کریستینسن و وارویک، 1999)، منبع کنترل سلامت (HLC، والستون و همکاران، 1978) و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه اضطراب سلامتی (HAQ، سالکوسکیس و همکاران، 2002) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها نشان داد که بین اضطراب کرونا و اضطراب سلامتی و همچنین منبع کنترل سلامت بیرونی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (05/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 25 درصد از تغییرات اضطراب کرونا از طریق اضطراب سلامتی و منبع کنترل سلامت تبیین شد. بنابراین بر اساس شناخت عوامل اصلی موثر بر اضطراب کرونا، می توان جهت کاهش اضطراب کرونا و افزایش سازگاری افراد، دست به برنامه ریزی و اقدامات مداخله ای زد.
اثربخشی مدل تلفیقی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی افراد دارای اختلال سوگ طولانی مدت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که طبق معیارهای DSM 5-TR، اختلال سوگ طولانی مدت را تجربه می کردند و طی فراخوان در سال ۱۴۰۱ به کلینیک پذیرش و تعهد تهران مراجعه کردند. از جامعه مذکور، تعداد ۲۰ نفر از افرادی دارای ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۰ نفره گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای و هفته ای یک بار، تحت مداخله درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی قرار گرفتند. گروه گواه تا پایان جلسات هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های احساس تنهایی (UCLA) راسل و کوترونا (۱۹۸۰) و حل مساله اجتماعی (SPSI-R) دزوریلا و نزو (۱۹۹۰) بود. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوورایانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه در سطح ۰۵/۰>P تفاوت معناداری وجود دارد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که این درمان، می تواند یک شیوه کارآمد برای کار با افراد دارای اختلال سوگ طولانی مدت باشد.
طراحی الگوی خود مراقبتی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه با استفاده از مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
23 - 35
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه در باب مراقبت و جایگاه خودمراقبتی در رشد و تعالی فردی توافق کلی وجود دارد، اما الگویی که بتواند بیانگر فرایند مراقبت و نحوه شکل گیری خودمراقبتی در دانش آموزان باشد، ارائه نگردیده و تبیین نظری روشنی صورت نگرفته است. مطالعه ی حاضر در پی طراحی و تدوین الگوی خود مراقبتی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 25 نفر از دانش اموزان دوره دوم متوسطه شهر جلفا، مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 487 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 38 مقوله ی فرعی و 9 مقوله ی اصلی است که در قالب مدل پارادیمی شامل فرایند خودمراقبتی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (2مورد)، عوامل زمینه ای(4 مورد)، شرایط مداخله گر (2مورد)، راهبردها (5مورد) و عوامل پس آیندی (1مورد) قرار گرفت. آشنائی دانش آموزان با مفهوم مراقبت، حدود و ثغور و انواع آن و پیامدهای آن در حوزه های مختلف می تواند در نهادینه سازی انجام فعالیت های خودمراقبتی نقش اساسی ایفا کند
An Irreducible Death-Drive or an Emancipative Event: Trauma and PTSD Recovery form Žižek-Badiou Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Žižek supposes that traumas can turn into death-drives and offer the subject surplus jouissance. He warns that ideological systems can profit from traumas to further subjugate their citizens. Notwithstanding, Badiou construes that traumas can appear as tremendous moments of Truth/Events that betrays the voids of the Symbolic Order and actualizes the universal truths that postmodernism has constantly denied or endeavored to suppress. In so thinking, he hypothesizes that the Truth/Event will find/invent its own faithful subject that cooperate to actualize the suppressed or denied Real of their age. Badiou criticizes the Western Ethics for devising a secured mode of life that emasculates the subject of post capitalism age and deprives him of experiencing the sufferings that can confront him with the Real. Badiou states that the Western ethics deliberately ignores the positive effects of PTSD recoveries that can reveal a lot regarding the psychological and social weakness of the subject and the society as well. Defending the idea of traversing the fantasies and encountering the Real, Žižek, however, does not become convinced of the emancipatory force that Badiou attributes to traumatic Events. Instead, he announces that the subject’s fidelity to the Badiouian Truth/Event approximates to the devoted insurgents’ allegiance to the ‘mythic violence’ that enables them to disclaim responsibility for their deeds. Badiou himself is apprehensive of ever-present ‘simulacra’ that the sovereign ideology concocts to counterfeit the Truth/Event. What Žižek prescribes is an ‘Act’ that can be embodied in ‘divine violence’ that divulges the Symbolic Order’s void.
Investigating the Effectiveness of Cognitive Rehabilitation on the Executive Functions of Students with Specific Learning Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to investigate the effectiveness of cognitive rehabilitation on the executive functions (behavioral and cognitive regulation) of students with specific learning disorder. The research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research was made up of all the students with specific learning disorder who referred to the learning disorders center of Ardabil in the academic year of 2021-2022, from which 40 students were selected using the available sampling method. Then, they were randomly replaced in the experimental group (20 participants) and the control group (20 participants). The experimental group was exposed to cognitive rehabilitation intervention for 11 sessions. To collect data, the behavioral rating questionnaire of Gioia et al. (2000) was used. The data were analyzed through the analysis of covariance statistical test. The findings showed that cognitive rehabilitation intervention improved executive functions (behavioral and cognitive regulation) in students with specific learning disorder of the experimental group (P<0.01). Considering the effect of cognitive rehabilitation intervention in students with special learning disorder, schools and counseling centers can use this type of treatment in working with these children to improve their executive functions (behavioral and cognitive regulation).
بررسی رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماهای شهرستان سیرجان
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی از این پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماهای شهرستان سیرجان می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ماماهای شهرستان سیرجان که تعداد آنها حدود 150 نفر می باشد که طبق جدول مورگان 108 نفر از آن ها و به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استرس شغلی تافت و اندرسون (1981)، کیفیت زندگی ارلی (1998) و سازگاری زناشویی اسپانیر ( 1976) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss ویراست 24 و آزمون های اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماها رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های استرس شغلی (مرگ و مردن، درگیری با پزشکان، آمادگی ناکافی، عدم پشتیبانی، حجم کار و عدم اطمینان در مورد درمان) با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماها رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد مهمترین پیش بینی کننده کیفیت زندگی ماماها، حجم کار آن ها می باشد و مهمترین پیش بینی کننده سازگاری زناشویی ماماها، آمادگی ناکافی آن ها می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری با درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی بر فرسودگی شغلی درمان گران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۳۰۱-۱۲۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرسودگی شغلی یکی از مشکلات روانشناختی است که درمان گران را تهدید می کند. این مشکل می تواند منجر به کاهش کیفیت خدمات مشاوره و روان درمانی شود. درمان شناختی - رفتاری و درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی دو روش مداخله ای هستند که برای مقابله با فرسودگی شغلی پیشنهاد شده اند. هر دو روش مداخله ای مزایا و محدودیت های خود را دارند. بنابراین، مقایسه اثربخشی این دو روش بر فرسودگی شغلی اهمیت زیادی برای جامعه درمانگران و سلامت جامعه دارد. بااین حال مطالعه ای به مقایسه این دو رویکرد میان درمان گران نپرداخته است. هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی با درمان شناختی رفتاری بر فرسودگی شغلی درمان گران بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی روان درمانگران مشغول به کار در مراکز ارائه دهنده خدمات روان درمانی منطقه 3 تهران در بازه زمانی آذر ماه 1400 لغایت آذر ماه 1401 بود. روش نمونه گیری در دسترس بود. برای انتخاب حجم نمونه با توجه به روش پژوهش، برای هر گروه 15 نفر انتخاب شد. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1993) بهره گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تحلیل واریانس یک راهه در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تأثیر درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی در مورد متغیر فرسودگی هیجانی و احساس موفقیت معنادار نبوده است و در متغیر تهی شدن معنادار بوده است (0/05 >P). همچنین تأثیر درمان مبتنی بر شناختی رفتاری در مورد متغیر فرسودگی هیجانی و تهی شدن معنادار نبوده است و در متغیر احساس موفقیت معنادار بوده است (0/05 >P). نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، اثرات شیوه های درمانی بر نمرات فرسودگی در هردو نوسان چندانی نداشته است و هر دو به یک اندازه در این متغیر اثرگذار بوده اند. به نظر می رسد هر دو شیوه درمانی در کاهش فرسودگی شغلی درمانگران مؤثر باشند. بنابراین، انتظار می رود تا سیاست گذاران در حوزه سلامت روان، نسبت به سرمایه گذاری و ترویج چنین رویکردهایی برای ارتقای سلامت روان درمان گران اقدام نمایند.
مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان دارای کیفیت زندگی بالا و پایین: شواهدی از نوجوانان افغانستانی مقیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۸۶۴-۸۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: سلامت روان نوجوانان با بسیاری از جنبه های عملکرد روزانه آن ها ارتباط دارد و مطابق با پژوهش ها، کیفیت زندگی ضعیف زمینه ساز مشکلات سلامت روان در نوجوانان شناخته شده است. نوجوانان افغانستانی مقیم ایران به عنوان گروه جمعیتی محروم، با چالش های فراوانی در زمینه های مختلف همچون تحصیل، شغل، هویت، تبعید و تبعیض روبرو هستند که بر کیفیت زندگی آن ها تأثیر منفی داشته است. باتوجه به اینکه سلامت جامعه ایرانی از حضور نوجوانان افغانستانی متأثر است نیاز به پژوهش های تحلیلی در این زمینه احساس می گردد؛ با این حال، تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان افغانستانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین مقیم شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی، به روش علی-مقایسه ای است که به مقایسه نوجوانان افغانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین، پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر و پسر افغانی مقیم شهر تهران بود که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه گیری بصورت هدفمند و با سرند کردن انجام گرفت. بدین نحو که، ابتدا با توجه به نمره برش 78 در پرسشنامه ی کیفیت زندگی، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی بالا، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی پایین، 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی بالا، و 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی پایین، برای هر گروه انتخاب شدند. سپس، سایر ابزارهای پژوهش که شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1963)، پرسشنامه اضطراب بک (1993)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، و پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (2004) بود نیز اجرا و نمره گذاری شدند. داده ها با تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، آزمون تعقیبی جیمز-هوئل، و آزمون تعقیبی توکی، تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: به طورکلی به استثناء افسردگی که در میان گروه ها معنادار نبود، دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی پایین از نظر اضطراب و پرخاشگری به طور معناداری (در سطح 05/0 >) نسبت به دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی بالا متفاوت بود. اما، دختران و پسران دارای کیفیت زندگی پایین با دختران و پسران دارای کیفیت زندگی بالا، به لحاظ سلامت اجتماعی با هم تفاوتی نداشتند. نتیجه گیری: تشخیص و مداخله ی به موقع در مورد مشکلات سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان افغانی مقیم ایران، می تواند از بروز مشکلات شدیدتر سلامت روان و مشکلات اجتماعی در آینده بکاهد و تأثیر مثبتی بر آینده ی شغلی و در کل زندگی این قشر دارد. بنابراین لازم است برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان افغانی، مداخلات پیشگیرانه و درمانی و آموزشی طراحی و اجرا گردد.
بررسی تاثیر نقش اطلاع رسانی سایبری بر آموزش امدادرسانی در شهروندان (مطالعه موردی ستادهای بحران شهرداری قیامدشت)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نقش اطلاع رسانی سایبری بر آموزش امدادرسانی در شهروندان مطالعه موردی (ستاد بحران شهرداری قیامدشت) بود. بدین منظور با بهره گیری از روش توصیفی پیمایشی، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته نقاط ضعف و قوت امداد و نجات و محقق ساخته عوامل تاثیر گذار بر بالا بردن سطح آگاهی شهروندان در مقابله و پیگیری از حوادث غیر مترقبه در فضای سایبر جم آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت است از کلّیه مدیران و کارشناسان شهرداری و ستاد بحران که طبق برآوردی که از ستاد بحران انجام شده نزدیک به 70 نفر بود. به دلیل اینکه در جدول مورگان نمونه ها زیر60 نفر به دست آمد، در نتیجه نمونه به صورت تمام شمار در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی و در سطح استنباطی از آزمون آزمون مناسب آماری t-test، آزمون فریدمن و نیز تحلیل واریانس و رگرسیون و swot استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین بین خصوصیات رسانه ای، موقعیت های مواجهه، دسترسی و بالا بردن سطح آگاهی شهروندان در مقابله و پیگیری از حوادث غیر مترقبه در فضای سایبر رابطه وجود دارد همچنین در خصوص نقاط قوت گروه امداد و نجات عبارت اند از: «کمّیت امکانات سایبری، اعتبارات جهت ارتقا امکانات سایبری، کمّیت امکانات و تجهیزات در فضای سایبری و ... و نقاط ضعف عبارت اند از: «کیفیت آموزش سایبری، وجود آموزش دهندگان با تجربه جهت استفاده از فضای سایبری و .... می باشد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۲۸-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مرکز مشاوره حال خوب شهر طبس در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در پژوهش مقیاس نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (RRS، 1991) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (DERS، 2004) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان (01/0p=) نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود (01/0p=). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی روش مداخله ای مناسبی بر بهبود کنترل نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی بوده است.
مدل یابی پیش بینی عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۹۴-۵۷۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: سوءمصرف مت آمفتامین به دلیل اثرات مخرب بر مغز و وسوسه شدید همراه با علائم روان پزشکی قابل ملاحظه، برنامه پیشگیری و درمان را با مشکل مواجه کرده است. فقدان مهارت های نظم جویی هیجان همراه با باورهای شناختی ناکارآمد میل به مصرف مت آمفتامین را افزایش می دهد. نظم جویی هیجان در سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین در مطالعات پیشین مورد مطالعه قرار گرفته است، اما مطالعه ای که عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد مخدر را بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش میانجی دشواری نظم جویی هیجان در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد. هدف: این مطالعه با هدف مدل یابی پیش بینی عقاید وسوسه انگیز مصرف مت آمفتامین براساس علائم روانشناختی منفی با نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در مردان سوء مصرف کننده ی مت آمفتامین انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی - همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مصرف کننده مت آمفتامین 20 تا 45 ساله مقیم در مراکز ترک اعتیاد وابسته به اداره کل بهزیستی استان اصفهان در سال 1401-1400 و نمونه شامل 262 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز (بک و کلارک، 1993)، مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (لاویباند و لاویباند، 1995)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) بود و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر برای بررسی برازش مدل ارائه شده با داده های به دست آمده و نرم افزار SMARTPLS-3 استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، مدل علّی عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش میانجی دشواری نظم جویی هیجان در مصرف کنندگان مت آمفتامین مقیم در مراکز ترک اعتیاد در استان اصفهان برازش خوبی دارد (0/5 P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر که نظم جویی هیجانی ضعیف افراد در بلند مدت باعث ناکارآمدی او در کنترل ترک اعتیاد می شود و این امر به مرور باعث تأثیر عقاید وسوسه انگیز بر تداوم سوءمصرف مواد شود، لذا پیشنهاد می شود برای کاهش عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد، از روش های آموزش ارتقای نظم جویی هیجان استفاده کرد
اثر بخشی آموزش تاب آوری به روش پنسیلوانیا بر علایم اهمال کاری تحصیلی و اضطراب نوجوانان تیزهوش کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
99 - 120
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی اثر بخشی برنامه درمانی تاب آوری پنسیلوانیا بر اهمال کاری و مؤلفه های اضطراب در نوجوانان تیزهوش کمال گرا شهرستان دزفول پرداخته شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پپیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران نوجوان تیزهوش 12 تا 16 سال در سال تحصیلی 1399-1398 بود که به فراخوان پژوهشگران پاسخ مثبت داده و پرسشنامه کمال گرایی را پر کردند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود. از بین کسانی که نمره کمال گرایی بالا داشتند 30 نفر انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید و مداخلات در 12 جلسه دو ساعته انجام شد و بعد از اتمام جلسات درمانی، پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راتبلوم و مقیاس اضطراب بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیری و بررسی پیش فرض های تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه تاب آوری پنسلوانیا به کاهش اهمال کاری تحصیلی و اضطراب نوجوانان تیزهوش کمال گرا کمک می کند. پیشنهاد می شود این برنامه درمانی برای نوجوانان تیزهوش در جهت افزایش انگیزه های فردی و پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد
تبیین فقهی نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف و وصیت به آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
150-163
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با پیشرفت علم پزشکی در زمینه استفاده از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف در درمان طیف وسیعی از بیماری ها و قابلیت استفاده از آنها برای افراد دیگر غیر از جنین و همچنین قابلیت نگهداری آنها به مدت طولانی، خلأ پژوهشی در زمینه حکم تکلیفی نگهداری و به تبع آن وصیت به سلول های بنیادی به چشم می خورد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تبیین فقهی نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف و وصیت به آنها صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در آن محتوای مفاهیم به صورت نظام دار توصیف عینی و کیفی محقق شده است؛ به علاوه این پژوهش بیشتر درباره متن های مکتوب و شفاهی به صورت استفتاء از چندی از فقهای معاصر شیعه در زمینه این موضوع خاص صورت گرفته است. شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای و ابزار جمع آوری نیز عمدتاً فیش برداری از کتاب ها و استفاده از مقالات، تارنما های معتبر اینترنتی و همچنین استفاده از نرم افزارهای فقهی بود. مؤلفان تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: از منظر تعدادی از فقهای معاصر می توان چنین گفت که نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف به طور کلی جایز است؛ اما ملاک جواز از نظر هر یک از آنان متفاوت است؛ بعضی نگهداری آنها را مطلقاً جایز می دانند. برخی ملاک جواز را انجام تحقیقات و پژوهش های علمی می دانند. برخی دیگر رضایت صاحب سلول ها یا ولی او را لحاظ نموده اند و برخی دیگر جواز نگهداری را مبتنی بر منافع آن کرده اند. در زمینه وصیت بر این سلول ها چندی از فقهای معاصر قائل به جواز هستند. نتیجه گیری: نتایج حاصل گویای این است که با استناد به آیات و روایات و اصل برائت می توان قائل به جواز نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف شد. درباره وصیت به این سلول ها با توجه به منفعت عقلایی و مالکیت داشتن آنها حکم به جواز وصیت داده می شود.
مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازآنجا این پژوهش مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود که با روش همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوم متوسطه شهر شیراز بود که تعداد آن ها در بازه زمانی پژوهش، 7420 دانش آموز بود. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 361 مشارکت کننده تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی ترس از شکست کانروی (2002)، سطوح خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004)، طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (1998)، ادراک شایستگی هارتر (1982) و اضطراب رقابتی ایلی نویز (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق نرم افزار AMOS 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که خودانتقادگری علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (23/0= B). همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (21/0= B). در نهایت ادراک شایستگی علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه منفی و غیرمستقیم دارد (26/0-= B). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اضطراب رقابتی می تواند رابطه ی مثبت بین خودانتقادگری و طرح واره های ناسازگار اولیه با ترس از شکست دانش آموزان را افزایش دهد و از طرف دیگر رابطه ی منفی بین ادراک شایستگی و ترس از شکست دانش آموزان را کاهش دهد.
نقش میانجی طرحواره های ناسازگار درون فردی-بین فردی و اجتناب بین ادراک تروماهای دوران کودکی و نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
243 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین نقش میانجی طرحواره های ناسازگار درون فردی-بین فردی و اجتناب بین ادراک تروماهای دوران کودکی و افسردگی بود. روش: روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (واحدهای شهریار و شهر قدس) بودند که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. از این جامعه 489 نفر از با روش نمونه گیری دردسترس از انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های ترومای کودکی (CTQ)، طرحواره های ناسازگار اولیه (SQ-SF)، پذیرش و عمل (AAQ-II)، تفکر ارجاعی (PTQ) و افسردگی بک-دو (BDI-II) استفاده شد. داده ها بوسیله آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری (SEM) به ترتیب با نرم افزار SPSS 26 و AMOS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره های درون فردی، بین تروماهای کودکی (غفلت و سواستفاده) و افسردگی نقش میانجی دارد (05/0>p). همچنین غفلت و سواستفاده کودکی با میانجی گری دو متغیر طرحواره ها (درون فردی و بین فردی) و اجتناب، افسردگی را پیش بینی می کردند (05/0>p). در این مطالعه، میانجی گری طرحواره های بین فردی بین تروماهای کودکی و افسردگی معنادار نبود (05/0<p) و فقط از طریق اجتناب می توانست افسردگی را پیش بینی کند (05/0>p). نتیجه گیری: در این مطالعه نقش میانجی طرحواره های درون فردی بین تروماهای کودکی و افسردگی مورد تایید قرار گرفت. ولی طرحواره بین فردی فقط از طریق اجتناب افسردگی را پیش بینی می کرد. بنابراین، در درمان افراد افسرده تمرکز بر طرحواره ها بویژه طرحواره های درون فردی و دستکاری رفتاری-شناختی از قبیل اجتناب رفتاری و شناختی ضروری به نظر می رسد.
تدوین مدل نظم جویی شناختی هیجان براساس مؤلفه های خداپنداره، خودپنداره و سبک های دلبستگی با میانجی گری نیرومندی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری پیش بینی نظم جویی شناختی هیجان براساس خداپنداره−خودپنداره، سبک های دلبستگی با میانجی گری نیرومندی من صورت گرفت.
روش: روش این پژوهش همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری (تحلیل مسیر) می باشد. شرکت کنندگان شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه خداپنداره−خودپنداره برای مداخلات معنوی جانبزرگی، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و پرسشنامه نیرومندی من مارکستروم بود. داده های حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و لیزرل مورد تجزیه و تحیل قرار گرفت.
نتائج: نتائج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی اولیه مفروض اولیه برازش مطلوب را نداشت و مسیرهای خداپنداشت و دلبستگی اجتنابی معنادار نشد. بعد از حذف این مسیرها، مدل اصلاح شده برازش مطلوب پیدا کرد. مدل اصلاح شده به این شکل است که خودپنداره، خودپنداشت و سبک دلبستگی دوسوگرا با میانجی گری نیرومندی من توانستند نظم جویی انطباقی و غیرانطباقی شناختی هیجان را پیش بینی کنند. همچنین خداپنداره و سبک دلبستگی ایمن، توانستند بدون میانجی گری نیرومندی من نظم جویی غیرانطباقی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: براساس نتائج حاصله می توان گفت که خداپنداره در مقابل خداپنداشت در افراد بیشتر باشد، نظم جویی شناختی هیجان غیرانطباقی در آنها افزایش می دهد. همچنین دلبستگی ایمن در افراد، نظم جویی غیرانطباقی شناختی هیجان را کاهش می دهد. همچنین خودپنداره، خودپنداشت و سبک دلبستگی دوسوگرا با میانجی گری نیرومندی من، راهبرد انطباقی و غیرانطباقی نظم جویی شناختی هیجان را پیش بینی می کند. بدین سان می توان در روابط بین فردی، موضوعات تربیتی، خانوادگی، مذهبیِ، معنوی و درمانی به متغیرهای یاد شده توجه نمود.