فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۰۱ تا ۵٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
کیفیت روابط زناشویی به واسطه ی نقش مهمی که بر سلامت روانشناختی زوج ها دارد، مورد توجه متخصصان بهداشت روانی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعارضات زناشویی، تاب آوری و مؤلفه های ساختار توزیع قدرت در خانواده در پیش بینی کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی بود. جامعه ی مورد پژوهش زنان دارای همسر نظامی رسمی یکی از سازمان های نظامی مستقر در استان خوزستان بود که نمونه ای شامل 188 زن به روش نمونه گیری تصادفی ساده (94 نفر کیفیت زناشویی بالا و 94 نفر کیفیت زناشویی پایین) انتخاب شدند. پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی است که با هدف پیش بینی عضویت گروهی و دستیابی به معادله ی تشخیصی (ممیز) طراحی شده است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل تشخیصی استفاده شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر، 1387)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه توزیع قدرت خانوده مهدوی و صبوری خسروشاهی (1382) و شاخص کیفیت زناشویی نورتون (1983) را پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با روش تحلیل تشخیصی همزمان، پیش بینی کیفیت زناشویی بر اساس تعارضات زناشویی، تاب آوری و ساختار توزیع قدرت در خانواده (مؤلفه های شیوه های اعمال قدرت، ساختار قدرت و حوزه و قلمرو قدرت) را تأیید کرد. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی با روش گام به گام نشان داد که هر 5 متغیر و به ترتیب شیوه های اعمال قدرت، تعارضات زناشویی، ساختار قدرت، حوزه و قلمرو قدرت و تاب آوری قوی ترین پیش بین های کیفیت زناشویی بالا و پایین زنان هستند (05/0>p). بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که این متغیرها نقش مهمی در کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی دارد.
تاثیر تمرینات مقاومتی و نوروفیدبک بر شاخص های عملکردتیراندازی در افراد مبتدی نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
به کارگیری شیوه های تمرین بهبود و سرعت یادگیری افراد مبتدی در مهارت های اجرایی مانند تیراندازی از موضوعات نوین در پژوهش های اخیر است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و نوروفیدبک بر بهبود شاخص های تیراندازی مرتبط با عملکرد شناختی در افراد مبتدی بود. برای این منظور با بهره گیری از طرح پیش آزمون-پس آزمون و با استفاده از سیستم امتیازدهی الکترونیکی، عملکرد تیراندازی 25 نفر از افراد مبتدی، در گروه های مختلف، قبل و بعد از 12 جلسه تمرینات مقاومتی و نیز تقویت موج SMR در ناحیه C4 و تقویت موج آلفا در ناحیه F3، مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار گرف پدپریسم9 و با در نظر گرفتن 5 درصد خطای اندازه گیری، انجام و مشخص شد که مداخلات تمرینی موجب افزایش امتیاز تیراندازی در گروه های مقاومتی(P=0.0011)، مقاومتی-نوروفیدبک(p<0.0001)و نوروفیدبک(P=0.0014)؛ کاهش سرعت تیراندازی در گرو های مقاومتی(P=0.0014)، مقاومتی-نوروفیدبک(P<0.0001) و نوروفیدبک(P=0.0372)، افزایش پایداری اسلحه در گروه های مقاومتی(p=0/0005)، مقاومتی-نوروفیدبک(P<0/0001) و نوروفیدبک(P=0.0293) گردید؛ اما میزان ردیابی هدف تغییر معناداری نداشت. همچنین آزمون تعقیبی بین گروهی در پس آزمون نشان داد تغییرات شاخص سرعت تیراندازی در گروه مقاومتی-نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی(P=0.0124) و شاخص پایداری اسلحه در گروه مقاومتی- نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی(P=0.0315) و نوروفیدبک(p=0/0001) بهتر بوده است. با توجه به اهمیت قدرت عضلانی و کارکردهای مغز در خصوص عملکرد مناسب فرد تیرانداز و با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص ارتقاء شاخص های مرتبط با تیراندازی، می توان گفت به کارگیری شیوه های تمرینی تقویت عضلات و بهبود عملکرد امواج مغز مرتبط با مهارت تیراندازی، بخشی از فرآیند یادگیری و ارتقاء مهارت در این رشته را بهبود می بخشد.
بررسی تأثیر مؤلفه های روانشناختی - اجتماعیِ تهدیدات امنیتی انتظامی، تعلقات ایلی و إئتلاف کاندیداها، بر مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی (مورد مطالعه شهرستان های بویراحمد و دنا در سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
77 - 99
حوزههای تخصصی:
حرکت مطلوبِ جامعه معاصر ایران ازحالت سنتی به مدرن، نیازمند مشارکت سیاسی شهروندان است و انتخابات، پذیرش مسئولیت درجامعه خویش است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علل روانی – اجتماعی مؤثر بر مشارکت مردم استان کهگیلویه و بویراحمد درانتخابات مجلس شورای اسلامی است. لذا تأثیرمتغیرهای مستقلی چون نقش تهدیدات امنیتی و نظامی، وابستگی ایلی- طایفه ای و ائتلاف کاندیداها بر میزان مشارکت مردم در انتخابات بررسی شد. از نظر روش شناسی، این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایش، مبتنی بر بهره گیری از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و نظرات پاسخ گویان، تدوین شده است. نمونه مورد مطالعه دراین پژوهش، تعداد 384 نفر از زنان و مردان بالای هیجده سال شهرستان های بویراحمد و دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی، چگونگی انتخاب و توزیع پرسشنامه مشخص شد. همچنین بر مبنای آزمون کولموگروف- اسمیرونف، مشخص گردید داده های متغیرهای ذکر شده از توزیع نرمال برخوردار نیستند لذا از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن برای سنجش میزان همبستگی متغیر های مستقل و وابسته استفاده گردید. پس از محاسبه این ضرایب با کمک نرم افزار spss، چنین می توان استنباط نمود که بیشترین تأثیر، به ترتیب به نقش وابستگی ایلی و طایفه ای به میزان 785/0، ائتلاف کاندیداها، 783/0 و تهدیدات امنیتی، 577% بر مشارکت درانتخابات مربوط است.
اثربخشی درمان بین فردی بر انعطاف پذیری کنشی و فشارخون زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۲۴۲-۱۲۲۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس شواهد، بیماران مبتلا به عروق کرونر فشارخون ناپایدار و انعطاف پذیری کنشی پایینی دارند که این عوامل موجب عود بیماری و افزایش خطر مرگ و میر می شود. بر اساس مطالعات پیشین، درمان بین فردی می تواند به درمان اختلالات مزمن کمک کند، اما در مورد اثربخشی این نوع درمان بر انعطاف پذیری کنشی و فشارخون زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان بین فردی بر انعطاف پذیری کنشی و فشارخون زنان مبتلابه بیماری عروق کرونر انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با یک دوره پیگیری (45 روزه) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلا به بیماری عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی قلب بیمارستان افشار یزد در سال 1400 بود که 28 نفر از آن ها به روش هدفمند انتخاب شده و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه کونور و دیویدسون (2003) و دستگاه فشارسنج بود. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج به دست آمده، درمان بین فردی تأثیر معناداری بر انعطاف پذیری کنشی بیماران دارد (0/05 >P). با این که این درمان تأثیر معناداری بر فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در پایان مداخلات دارد اما این تأثیر در مرحله پیگیری معنادار نبود (0/05 <P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد درمان بین فردی موجب بهبود انعطاف پذیری کنشی بیماران عروق کرونر می شود. بنابراین آگاهی متخصصان از این درمان در جهت بهبود انعطاف پذیری کنشی و فشارخون بیماران عروق کرونر حائز اهمیت است
مقایسه همدلی و شناسایی هیجان بین افراد سالم و افراد وابسته به مواد تحت درمان بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۳۸-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات همدلی و درک هیجانی افراد وابسته به مواد محرک و مخدر بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال درمان و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش: پژوهش حاضر حاضر علی-مقایسه ای و از نوع مطالعات طولی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد تحت درمان در کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 و افراد سالم از خانواده آنها بود. نمونه ای به حجم 102 نفر (شامل 34 نفر وابسته به مواد مخدر، 34 نفر وابسته به مواد محرک، و 34 فرد سالم از خانواده های آنها) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون همدلی و تکلیف بازشناسایی هیجان چهره بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول زمان درمان، همدلی افراد وابسته به مواد افزایش یافت و پس از گذشت یک سال تفاوتی بین گروه وابسته به مواد مخدر با گروه سالم وجود نداشت، درحالی که همدلی گروه وابسته به مواد محرک کماکان هنوز به سطح افراد سالم نرسیده بود. همچنین، مشخص شد که در طول زمان درمان، درک هیجان در هر دو گروه وابسته به مواد افزایش یافت، اما حتی پس از گذشت یک سال، بین دو گروه وابسته به مواد و افراد سالم در نمرات درک هیجان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که از جمله آسیب های بلندمدت شناختی مصرف مواد، اثرات مربوط به توانایی های شناخت اجتماعی مانند همدلی و درک هیجان است. این امر اهمیت توجه به اثرات بلند مدت مصرف مواد و اقدامات درمانی و توانبخشی شناختی طولانی مدت را مشخص می نماید.
The effectiveness of couple therapy based on acceptance and commitment on love schemas and emotional schemas in couples with extramarital relationships(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was the effectiveness of couple therapy based on acceptance and commitment on love schemas and emotional schemas in couples with extramarital relationships with a two-month follow-up period. In this research, a single case semi-experimental design of multiple baseline type was used. The statistical population of this research included all couples with experience of extramarital relations who referred to the family courts and prevention unit of Dezful city welfare department in 2021-22. After the diagnostic interview and specifying the couples who met the entry criteria, 4 couples (8 persons) were selected based on purposive sampling. The protocol of the couples therapy method was implemented in the form of three baseline stages and 8 90-minute sessions and a two-month follow-up. The participants responded to Yarmohammadi Vasil et al.'s Love Schema Questionnaire (2019) and Leahy Emotional Schema Scale (LES). The data were analyzed by visual drawing method, stable change index and recovery percentage formula. The results showed that couple therapy based on acceptance and commitment increased adaptive emotional schemas and decreased maladaptive emotional schemas of couples with extramarital relationships (p<0.05). Couple therapy based on acceptance and commitment has a significant effect on secure love schema, unstable love schema, clingy love schema, avoidant love schema, and non-serious love schema (p<0.05) and its results continued until the follow-up stage. Therefore, couple therapy based on acceptance and commitment as a stable intervention to increase love schemas and emotional schemas can be used in health and treatment centers in couples with extramarital relationships.
مدل پیش بینی امید بر اساس حمایت اجتماعی و معنای زندگی با میانجیگری تاب آوری روانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
155 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی امید بر اساس حمایت اجتماعی و معنای زندگی با میانجیگری تاب آوری روانی در دانشجویان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های غیردولتی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1399-1398 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه آماری شامل 480 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ) (زیمت و همکاران، 1988)؛ پرسشنامه معنای زندگی (MLQ) (استگر و فرازیر، 2006)؛ پرسشنامه تاب آوری روانی (PRQ) (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه امید (HQ) (سیمپسون، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی، معنای زندگی و تاب آوری روانی با امید در دانشجویان همبستگی معنادار دارند (01/0>p). همچنین حمایت اجتماعی، معنای زندگی و تاب آوری روانی بر امید دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که تاب آوری روانی در رابطه حمایت اجتماعی و معنای زندگی با امید دانشجویان دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تاب آوری روانی لازم است که درمانگران و مشاوران با بکارگیری آموزش تاب آوری روانی، امید را در نزد دانشجویان افزایش دهند.
پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری سایبری شکل جدید خشونت بین فردی در میان نوجوانان است که می تواند، آسیب های فراوانی بر سلامت روان نوجوانان وارد کند، بنابراین لازم است به عوامل زمینه ساز آن پرداخته شود. لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دبیرستان های پسرانه دوره دوم تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس جدول نمونه گیری مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه های نشخوار فکری خشم (ARS)، مقیاس همدلی اساسی، پرسشنامه پرخاشگری سایبری برای نوجوانان (CYBA) و پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد، رابطه منفی معنی داری بین پرخاشگری سایبری و همدلی عاطفی (05/0>P) و رابطه مثبتی بین بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم با پرخاشگری سایبری وجود دارد (01/0>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که 27/0 تغییرات پرخاشگری سایبری به وسیله همدلی عاطفی، بی تفاوتی اخلاقی و زیرمؤلفه های نشخوار خشم تبیین می شود. همچنین همدلی شناختی، خاطرات خشم و فهم علل سهم معنی داری در پیش بینی پرخاشگری سایبری ندارد (0001/0>P).
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد، جهت کنترل رفتارهایی مثل پرخاشگری سایبری باید به مؤلفه های هیجانی و اخلاقی مانند همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم توجه بیشتری گردد.
Canonical analysis of relationships between coping strategies and parental bonding with eating disorders among university students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
81 - 88
حوزههای تخصصی:
Objective: Eating disorders are one of the most difficult psychological problems that are highly associated with mental health disorders such as anxiety and mood disorders, substance abuse disorders and personality disorders. Objectives: The aim of this study was to identify the canonical analysis of relationships between coping strategies and parental bonding with eating disorders in students. Methods: The method of the present study was descriptive-correlational. The statistical population of the study included all female undergraduate students of Kosar University of Bojnord in the academic year 2019. The research sample consisted of 250 students who were selected by convenience sampling from all female students of Kosar University of Bojnord. To collect data from, Eating Attitude Test (EAT-26, 1982), Coping Inventory for Stressful Situation (CISS, 1994) and the Parental Bonding Instrument (PBI, 1979). The collected data were analyzed using canonical correlation. Results: The Results showed that components of parental banding, care (0.43, 0.42, and 0.43) and overprotection (0.39, 0.29, and 0.22) were positively related to eating disorders subscales (P<0.01) and, additionally, from coping strategies’ components emotion-oriented (0.12, 0.14, and 0.14) and avoidance-oriented coping (0.24, 0.22, and 0.16) had positive significant relationship with eating disorders (P<0.05). Canonical correlation also indicated the predictive role of parental bonding on eating disorders (P<0.001). Conclusion: It can be concluded that teaching adaptive coping strategies and parental involvement in treatment interventions can prevent and reduce eating disorders in students.
نقش واسطه ای لذت تحصیلی در رابطه میان ارضای نیازها ی روان شناختی و درگیری عاملی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
385-394
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای لذت تحصیلی در ارتباط میان ارضای نیازهای روان شناختی در ارتباط با اساتید و درگیری عاملی دانشجویان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات توصیفی – همبستگی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از میان افراد جامعه 400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به پرسشنامه های هیجان های تحصیلی AEQ)، پکران و همکاران، 2005)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط BNS-RS)، لاگواردیا و همکاران، 2000) و مقیاس درگیری عاملی (AES، ماملی و پسینی، 2019) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS-22 و SPSS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای لذت تحصیلی، ارضای نیازهای روان شناختی و درگیری عاملی روابط مثبت و معناداری وجود دارد (01/0P<). به گونه ای که ارضای نیازهای روان شناختی (خودمختاری و شایستگی) اثری مستقیم و معنادار بر لذت تحصیلی دانشجویان و درگیری عاملی دارند (001/0P<) و لذت تحصیلی نیز اثری مثبت و معنادار بر درگیری عاملی دانشجویان دارد (001/0P<). همچنین ارضای نیازهای روان شناختی (شایستگی) در ارتباط با اساتید از طریق لذت تحصیلی اثری غیر مستقیم و معنادار بر درگیری عاملی دارد (01/0P<). بنابراین مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و می-توان نتیجه گرفت لذت تحصیلی در رابطه میان ارضای نیازهای روان شناختی در ارتباط با اساتید و درگیری عاملی دانشجویان نقش واسطه ای دارد.
تأثیر شبیه سازی آموزشی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیه سازی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از شبیه سازی PhET و گروه کنترل به روش سنتی در شش جلسه یک ساعته آموزش دیدند. پیش آزمون –پس آزمون دو گروه با استفاده از پرسشنامه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جوانگیزشی درک شده سرمد (1390) و خودآگاهی هیجانی کائر و همکاران (2012) بودند. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد شبیه سازی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی در دانش آموزان تأثیر داشت (001/0>P). شبیه سازی تعاملی بر مؤلفه های جو انگیزشی درک شده (ارتقا یادگیری توسط معلم، پیگیری مقایسه توسط دانش آموزان، نگرانی در مورد اشتباهات، تمایل به مقایسه فراگیران توسط معلم) تأثیر داشت (001/0>P). شبیه سازی تعاملی بر مؤلفه های خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، حل مسئله) تأثیر داشت (001/0>P). باتوجه به نتیجه، می توان از انواع شبیه سازی آموزشی در جهت آموزش به یادگیرندگان در دروس و مقاطع تحصیلی دیگر می توان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 می باشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی می باشد. مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تاب آوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.
اختلال استرس پس از سانحه پیچیده(CPTSD)، تشخیص، ارزیابی و درمان: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یازدهمین نسخه سازمان بهداشت جهانی طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD11)، اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (CPTSD) را به عنوان وضعیت جدید و متفاوتی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تعریف کرده است. این مقاله با روش مروری روایتی، یافته های پژوهشی منتشر شده مرتبط با عوامل به وجودآورنده، علائم، ابزار سنجش، تشخیص افتراقی و درمان CPTSD بین سالهای 2023-1992 برگرفته از پایگاه اطلاعاتی گوگل اسکالر، ساینس دایرکت و پاب مد را مورد مطالعه قرار داد. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی بود. بدین منظور از کلیدواژه های تروما، CPTSD و PTSD استفاده شد. در جستجوی اولیه 86 مقاله انتخاب شد و در ادامه 39 مقاله مرتبط با ترومای کودکی و CPTSD و تفاوت PTSD با CPTSD انتخاب شدند. . نتایج نشان داد CPTSD یک اختلال مجزا از PTSD است که علائم و ابزار تشخیص آن با PTSD متفاوت است. ترکیب دلبستگی ناایمن و اختلال در تنظیم هیجان از عوامل زیربنایی ایجاد CPTSD در اثر ترومای کودکی هستند. درباره درمان CPTSD با توجه به نو بودن این اختلال، تحقیقات اندکی انجام شده و نیازمند مطالعات بیشتری است.
اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی، پریشانی روانشناختی و افسردگی زنان دارای کم کاری تیروئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی، پریشانی روانشناختی و افسردگی زنان دارای کم کاری تیروئید بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای کم کاری تیروئید مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان در سال ۱۴۰1 بود. از بین این زنان به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه های افکار خودکشی BSSI (بک، 1961)، پریشانی روانشناختی KPDS (کسلر و همکاران، 2002) و افسردگی BDI-13 (بک، 1972) پاسخ دادند. برای گروه آزمایشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 2 ساعته، هفته ای یک جلسه برگزار شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیر افکار خودکشی (113/0=p) تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما در متغیرهای پریشانی روانشناختی و افسردگی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p). براین اساس می توان نتیجه گرفت که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی و افسردگی زنان دارای کم کاری تیروئید مؤثر بود.
بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۰۴-۱۹۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرش ها نه فقط در حوزه تحصیلی بلکه در تمام زندگی دانش آموزان و فعالیت های آنان نقش اساسی دارند و از عوامل اصلی درک رفتارهای فردی، اجتماعی و پذیرش خود هستند. مطالعات پیشین نشان داده است که زیباشناسی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود نگرش دانش آموزان در مدارس مورد توجه قرار گیرد، اما در مورد اثربخشی آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش (40 نفر) از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخله آموزش زیبایی شناسی بر اساس نظریه تجارب یادگیری (محقق ساخته) به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برای اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه نگرش تحصیلی (سکر، 2011) بود. تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: داده های حاصل از تحلیل کوواریانس در این پژوهش نشان داد که آموزش بسته آموزشی زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی دانش آموزان دختر معنادار بود (0/01 P<). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که آموزش زیبایی شناسی باعث شد دانش آموزان، نگرش تحصیلی مثبتی در یادگیری از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، توجه به عواطف و احساسات دانش آموزان می تواند نگرش تحصیلی آنان را بهبود دهد
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایش دوم در 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
درگیری تحصیلی در دانشجویان: مقایسه نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به مقایسه کاربرد نظریه آزمون کلاسیک در مقابل نظریه سؤال پاسخ در اعتباریابی پرسشنامه درگیری تحصیلی دانشجویان پرداخته است. حجم نمونه این پژوهش 750 دانشجو (265 پسر و 485 دختر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند. به دلیل موجود نبودن نسخه فارسی پرسشنامه ابتدا ترجمه و تحلیل محتوایی آن توسط متخصصان صورت پذیرفت. سپس، روا سازی آن از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پایایی آن با استفاده از تتای ترتیبی انجام شد. در ادامه، قدرت تمیز و قابلیت قبول و همچنین، منحنی ویژگی های سؤال و تابع آگاهی کل آزمون هم از طریق نرم افزار R بررسی شد. تحلیل پارامترهای سؤال و آزمودنی ها مشخص کرد این پرسش نامه قادر به تمیز بین افراد ازلحاظ مفهوم درگیری هستند. همچنین، بر اساس نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سؤال می توان به خوبی مشخص ساخت که کدام سؤال ها بهتر درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی را اندازه گیری می کنند. از نظر نظریه آزمون کلاسیک میزان دقت دو پرسش نامه بر اساس تتای ترتیبی مناسب است و نظریه آزمون کلاسیک نمی تواند نحوه پاسخ دهی افراد در گروه های بالاتر و پایین تر را به سؤالات درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی نشان داده و مقایسه کند. در نهایت، بر اساس مجموع شاخص های برازش می توان دریافت که داده ها با مدل مفروض هماهنگی دارند.
تحلیل اهمیت- عملکرد نقش رفتارهای والدین در پیش بینی عزت نفس تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم گریزان از مدرسه
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
14 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل اهمیت - عملکرد نقش رفتارهای والدین در پیش بینی عزت نفس تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم گریزان از مدرسه بود. یک نمونه شامل 123 نفر از دانش آموزان دبیرستانی (63 دختر و 60 پسر) از شهر مشهد با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و سیاهه گزارش فرزندان از رفتارهای والدین (CRPBI) و سیاهه عزت نفس کوپر اسمیت (CSEI) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مد ل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. دخالت بیش از حد (0/208-=β) و انضباط پیوسته (0/226-=β) پیش بینی کننده منفی و جهت دهی (0/286=β)، تأیید و ابراز نظر مثبت (0/270=β) و شرکت در امور 0/239=β) پیش بینی کننده مثبت و معنادار عزت نفس تحصیلی بودند. به نظر می رسد رفتارهای والدین که حاکی از کنترل بالا و آزادی کمتر باشد، عزت نفس تحصیلی را کاهش می دهد. در مقابل حساس بودن به تغییرات و پیشرفت های فرزندان، شرکت دادن آنان در فعالیت های و داشتن الگوهای انضباطی ملایم با افزایش عزت نفس تحصیلی همراه است.
سرمایه اجتماعی برخط به عنوان پیش بینی کننده شدت استفاده از شبکه های اجتماعی: بررسی تغییرناپذیری جنسیتی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 63
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تغییرناپذیری جنسیتی رابطه سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شد. یک نمونه شامل 117 نفر (62 زن و 55 مرد) از کاربران ایرانی فیس بوک با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سرمایه اجتماعی اینترنتی (ISCS) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چندگروهی با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-MGA) استفاده شد. میان پیوندسازی، پل بندی و نمره کل سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (0/01>P). در کل نمونه و گروه مردان پل بندی اثر بیشتری بر شدت استفاده از شبکه اجتماعی داشت. اما در گروه زنان پیوندسازی نقش بیشتری داشت. مقایسه بین گروهی نیز نشان داد که ضرایب مسیر در میان گروه ها تفاوت معناداری ندارند (0/05<P). به نظر می رسد سرمایه اجتماعی برخط و شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه دوسویه دارند و کاربرانی که از سرمایه اجتماعی برخط بالاتری برخوردارند بیشتر از شبکه اجتماعی استفاده می کنند و در این زمینه تفاوت جنسیتی وجود ندارد.
تعیین اثربخشی آموزش ذهنیت رشد بر تنظیم هیجان نوجوانان با مشکلات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی و معرفی روش های کارآمد و مؤثر برای ارتقا ظرفیت هوشی انسان در مراحل تحولی حساس یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در میان پژوهشگران بوده است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش ذهنیت رشد بر تنظیم هیجان نوجوانان با مشکلات رفتاری انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر 12 تا 16 سال بودند که در مدارس دوره یکم متوسطه شهر تهران در سال 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند و از این میان 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش ده جلسه یک ساعته آموزش ذهنیت رشد دریافت کردند؛ در حالی که برای گروه گواه هیچ مداخله ای در نظر گرفته نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان (ایشنباخ و رسکولا، 1997)، چک لیست تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان (شیلذز و سیچی، 1997) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نسخه 26 برنامه SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد افراد گروه آزمایش که برنامه آموزش ذهنیت رشد را دریافت کرده بودند، نمرات تنظیم هیجان بیشتری در پس آزمون نسبت به گروه گواه دریافت کردند (0001p<). همچنین این برتری تا مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (0/05p<). نتیجه گیری: این روش مداخله که متکی بر اصل انعطاف پذیری ذهنی است، می تواند به منظور بهبود توانایی های ذهنی کاربرد داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که از این روش درمانی در بهبود توانایی های ذهنی استفاده شود.