فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۲۱ تا ۵٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی مداخلات آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی پیاژه بر عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص در دوره ابتدایی انجام گرفت. روش کار: روش پژوهش آزمایشی و از طرح مطالعه مورد منفرد (ABA)، بود. به این منظور از بین کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص در ریاضی در شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹9-۱۳۹8 تعداد ۳ نفر که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند به صورت هدفمند انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ماتریس های پیش رونده ریون (فرم رنگی)، آزمون تشخیصی استاندارد KeyMath و آزمون غیر رسمی عملکرد ریاضی پایه پنجم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، پس از رسم نمودار و محفظه ثبات و روند برای نمودارها، با کاربرد روش تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی، اثربخشی متغیر مستقل بر وابسته بررسی شد. یافته ها: طی تحلیل دیداری نمودار داده ها، مداخله در هر سه آزمودنی اثربخش بوده است. درصد داده های غیر همپوش در دو موقعیت خط پایه و مداخله در هر سه آزمودنی مؤثر بود. نتایج نشان داد آموزش شناختی مبتنی بر رویکرد پیاژه به طور قابل توجهی موجب بهبود عملکرد ریاضی در کودکان با اختلال یادگیری خاص در ریاضی می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش مبتنی بر رویکرد شناختی پیاژه به عنوان یک روش آموزشی مؤثر مورد توجه مربیان و درمانگران کودکان با اختلال یادگیری خاص قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت (DERS-P)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بدتنظیمی هیجانی به عنوان یک عامل مهم فراتشخیصی برای علت شناسی و درمان مشکلات روانشناختی مختلف و رفتارهای پرخطر شناسایی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان های مثبت (DERS-P) در دانشجویان انجام شد. روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان دانشگاه خوارزمی و دانشگاه رازی در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 313 دانشجو (195زن، 118 مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند و به مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت (DERS-P)، مقیاس بدتنظیمی هیجانی (DERS) و فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (PWQ) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-22 تحلیل شد. یافته ها: شاخص های تحلیل عاملی تاییدی دلالت بر برازش مطلوب مدل سه عاملی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت داشت. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبه ی همبستگی مقیاس به ترتیب با مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و بهزیستی روانشناختی تایید شد ( 05/0>P). میزان آلفای کرونباخ برای پذیرش برابر با 72/0، اهداف برابر با 84/0، تکانه برابر با 86/0 و کل مقیاس برابر با 90/0 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان عنوان کرد که نسخه فارسی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت (DERS-P)، در ایران از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند ابزار قابل اعتمادی در موقعیت های بالینی و پژوهشی باشد.
بررسی اثربخشی اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک بر بهبود خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نارساخوانی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است. برخلاف نظریه غالب نقص واج شناختی، مطالعات جدید نشان می-دهند که بازنمایی واج شناختی در کودکان نارساخوان سالم است اما توانایی دسترسی به آن آسیب دیده است. بدکارکردی ارتباط پیشانی-گیجگاهی به عنوان اساس عصبی این آسیب تعبیر می شود. اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک امکان کنترل ارادی بر شبکه های کارکردی مغز را فراهم می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح ارتباط کارکردی بین مناطق مغزی درگیر در خواندن در بهبود مهارت خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی است. مواد و روش ها: در طرح تک آزمودنی حاضر چهار کودک 7-9 ساله مبتلا به نارساخوانی 20 جلسه 30 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کردند. پروتکل درمانی اصلاح هم نوسانی مناطق پیشانی-گیجگاهی-پاریتال بود. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش بهبودی در نمرات خواندن و هم چنین نرمال سازی مقادیر هم نوسانی را بعد از اتمام درمان نشان داد. نتیجه گیری: این تغییرات نشان می دهد که نارساخوانی یک اختلال در شبکه مغزی است و اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک می تواند به اصلاح این آشفتگی کمک کند.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
169 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری و نشاط ذهنی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. در این پژوهش جامعه آماری تمام دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که که در مجموع تعداد 40 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه آموزش مبتنی بر کارکردهای اجرایی قرار گرفت؛ درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرایند جمع آوری داده ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون با مقیاس سنجش حافظه کاری دانیمن وکارپنتر (1980) و پرسشنامه نشاط ذهنی ریان و فردریک (1997) برای همه شرکت کنندگان در دو گروه انجام گرفت. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر کارکردهای اجرایی باعث افزایش حافظه کاری و نشاط ذهنی دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون شده است (05/0> P). بنابراین بسته آموزشی مبتنی بر کارکردهای اجرایی می تواند برای افزایش حافظه کاری و نشاط ذهنی دانش آموزان در مدارس و مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
تأملی بر وضع موجود غنای شغلی اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: مورد مطالعه دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود غنای شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی غرب کشور، از طریق طراحی و اعتباریابی یک ابزار روا و پایا می باشد. روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمی، انجام شده است. در بخش کیفی مشارکت کنندگان، 25 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی بودند که به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب و مصاحبه شدند. برای شناسایی مجموعه نشانگان و ابعاد غنای شغلی، داده های این بخش در سطوح باز و محوری کدگذاری شدند. مجموعه شناسایی شده به روش خود بازبینی، ارزیابی شاخص های مقبولیت و کنترل از سوی اعضا، اعتباریابی شد(اعتباریابی کیفی). سپس نشانگان تبدیل به گویه های یک پرسشنامه 24 گویه ای در مقیاس 5 درجه ای لیکرت شدند که روایی محتوایی آن با استفاده از روایی متخصصان بررسی شد. در بخش کمی، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 324 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های غرب کشور(ایلام، کرمانشاه، کردستان و همدان) انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده در بخش کیفی را تکمیل کردند. داده های این بخش، ابتدا به منظور تعیین روایی سازه پرسشنامه(اعتباریابی کمی)، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، و همچنین تعیین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی(آلفای کرونباخ) تحلیل شد. سپس برای ارزیابی وضع موجود، داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای تحلیل شد. یافته ها: در بخش کیفی مجموعه نشانگان(24 نشانگر) غنای شغلی در قالب ابعاد آموزشی، پژوهشی، خدمات تخصصی، فردی و سازمانی شناسایی و اعتباریابی شد. همچنین روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تایید شد. در بخش کمی روایی سازه و پایایی پرسشنامه تایید شد و همچنین یافته های ارزیابی وضع موجود در مجموع نشان داد که غنای شغلی اعضای هیات علمی وضعیت مطلوبی ندارد. نتیجه گیری: این پژوهش ضمن اینکه ابزار جدیدی را برای استفاده پژوهشگران علاقه مند به حوزه غنای شغلی اعضای هیئت علمی معرفی می کند، می تواند نگاه دست اندرکاران، تصمیم سازان و مدیران آموزش عالی را به بهبود غنای شغلی اعضای هیئت علمی موشکافانه تر کند.
پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج در جوانان بر اساس جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و چشم انداز زمان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
19 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج بر اساس جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و چشم انداز زمان در جوانان انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 استان تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به تعداد 373 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999)، جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1950) و نگرش نسبت به ازدواج روزن ویراتیین (1998) بود. داده ها با استفاده از شیوه های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون) و با استفاده از نرم افزار spss 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین نگرش نسبت به ازدواج با جهت گیری مذهبی و چشم انداز زمان رابطه معناداری وجود دارد (001/0> P ). همچنین جهت گیری مذهبی درونی و چشم انداز زمانی مثبت به صورت مثبت توانایی نگرش مثبت نسبت به ازدواج را دارند (001/0> P ). همچنین جهت گیری مذهبی بیرونی و چشم انداز زمانی منفی توانایی پیش بینی نگرش منفی به ازدواج را دارند (001/0> P ). از نتایج پژوهش حاضر می توان برای تدوین بسته های آموزشی جهت کاهش تغییر نگرش جوانان به ازدواج و افزایش تمایل به ازدواج در جوانان استفاده کرد.
الگوی عشق ورزی در میان سالمندان شهر تهران: با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوهای عشق ورزی سالمندان ساکن در شهر تهران با استفاده از نظریه زمینه ای است که نظریه داده بنیاد نیز می نامند. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را سالمندان 65 سال و بیشتر ساکن در شهر تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بوده است و 20 تن نیز براساس اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها: براساس تحلیل داده ها، 344 مفهوم اولیه(کدهای باز)، 103کد محوری و 18 کد گزینشی شناسایی شد. نتایج مستخرج از تجزیه و تحلیل مصاحبه های کیفی نشان داد که عوامل علی از 4مقوله اصلی، 36 مقوله فرعی و 137 کد اولیه؛ عوامل زمینه ای از 2 مقوله اصلی، 15 مقوله فرعی، و 50 کد اولیه؛ عوامل مداخله گذار 2 مقوله اصلی، 7 مقوله فرعی و 23 کد اولیه؛ راهبردها از 3 مقوله اصلی، 19 مقوله فرعی و 49 کد اولیه و در نهایت پیامدها حاصل از 7 مقوله اصلی، 26 مقوله فرعی و 85 کد اولیه تشکیل شده اند. نتیجه گیری: در مجموع، هفت مدل پارادایمی عشق ورزی از قبیل عشق اجتماعی، عشق مادرانه، عشق در نگاه اول، عشق ازدواجی، عشق همدمی و دوستانه، عشق به خدا و عشق نیازخواه در میان سالمندان ساکن در شهر تهران شناسایی گردید.
اثربخشی برنامه هوش افزایی بر مبنای مؤلفه های هوش موفق در سه حوزه تصویری، کلامی و عددی و تأثیر آن بر تقویت هوش های چندگانه دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
137 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی اثر برنامه هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش موفق در سه حوزه تصویری، کلامی و عددی بر ارتقای توانایی های هوش های چندگانه دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و با طرح پس آزمون بود. نمونه آماری شامل 44 دانش آموز دختر مقطع چهارم ابتدایی یک دبستان بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دبستان های دخترانه شهر قم در سال تحصیلی 99-98 انتخاب شدند، و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. دانش آموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه 75 دقیقه ای تحت برنامه آموزش هوش افزایی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی در این رابطه دریافت نکردند. دو گروه پس از اتمام دوره آموزشی به پرسشنامه هوش های چندگانه پاسخ دادند و داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد؛ فعالیت های هوش افزایی بر مبنای هوش موفق بر ارتقای هوش های چندگانه دانش آموزان درسطح (05/0P< ) اثربخش بوده، و در رابطه با مؤلفه های هوش های چندگانه بر توانایی های زبانی، ریاضی و فضایی اثر مثبت و معنادار داشته، اما بر توانایی های بین فردی، درون فردی، موسیقیایی و جنبشی حرکتأثیر معناداری نداشته است. در نتیجه برنامه هوش افزایی که بر مبنای نظریه هوش موفق استرنبرگ طراحی گردید، می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش مهارت های هوش های چندگانه دانش آموزان نیز مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی فراشناخت درمانی بر هوش بدنی، تحمل پریشانی و حس انسجامِ بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
147 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی درمان فراشناختی بر بهبود هوش بدنی، تحمل پریشانی و حس انسجام در بین بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین بیماران مرد مبتلا به فشارخون اولیه ای که به کلنیک شبانه روزی شمس شهر بناب تا آخر شهریور 1400 مراجعه کرده بودند، نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گروه آزمایش درمان فراشناختی در نه جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفته ای یک جلسه برگزار شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های حس انسجام (آنتونوسکی، 1987)، هوش بدنی (اندرسون، 2006) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. از روش تحلیل کواریانش چندمتغیره (مانکوا) به منظور تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد درمان فراشناختی منجر به افزایش هوش بدنی، تحمل پریشانی و حس انسجام در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت گروه کنترل شد (01/0p<). براساس این یافته می توان بیان کرد که فراشناخت درمانی می تواند در بهبود شرایط روانشناختی و کاهش مشکلات جسمانی افراد مبتلا به فشار خون بالای اولیه مؤثر باشد.
پیش بینی پاسخ به شکست بر اساس قالب های ذهنی زبانی در میان زبان آموزان ایرانی: نقش واسطه جهت گیری هدف و یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
83 - 105
حوزههای تخصصی:
قالب های ذهنی به عنوان یک سیستم شناختی-انگیزشی مشخص می کنند که چگونه افراد درباره ویژگی های شخصیتی خود، تلاش، موفقیت و شکست در شرایط مختلف فکر می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین قالب های ذهنی زبانی با پاسخ به شکست در میان زبان آموزان با نقش واسطه جهت گیری هدف و یادگیری خودتنظیمی بود. روش این پژوهش از نوع توصیفی و بر اساس تحلبل مسیر است. جامعه آماری را تمامی زبان آموزان مؤسسات آموزش زبان انگلیسی شهرستان بهارستان در سال 1398 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 205 زبان آموز (122 دختر و 83 پسر) بودکه به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه، قالب های ذهنی زبانی لو و نوئلز (2016)، یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990)، جهت گیری هدف الیوت و چرچ (1997) و مقیاس پاسخ به شرایط شکست لو و نوئلز (2016) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد قالب ذهنی زبانی رشد از طریق واسطه گری اهداف یادگیری و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر پاسخ تسلط دارای اثر غیرمستقیم مثبت و از طریق واسطه گری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر پاسخ درماندگی-اضطرابی دارای اثر غیرمستقیم منفی بود. همچنین قالب ذهنی زبانی ثابت از طریق واسطه گری اهداف عملکرد-اجتنابی و باورهای انگیزشی (اضطراب امتحان) بر پاسخ درماندگی-اضطرابی اثر غیرمستقیم مثبت داشت. این درحالیست که اثر غیرمستقیم قالب های ذهنی زبانی بر پاسخ به شکست از طریق جهت گیری هدف عملکرد-گرایشی تأیید نشد. درنتیجه، مربیان زبان با آگاهی بیشتر از مفهوم قالب های ذهنی می توانند باورهای یادگیرندگان را درباره ماهیت و فرایند اکتساب دانش ارتقا دهند و بر اهمیت اهداف پیشرفت و خودتنظیمی در یادگیری تاکید کنند.
اثربخشی آموزش هشیاری وجودی به شیوه گروهی بر طرد اجتماعی، سازگاری اجتماعی، کفایت اجتماعی و اجتناب شناختی در سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سالمندی به عنوان گذر از مرحله ای به مرحله جدیدی از زندگی تلقی میگردد، یکی از پدیده های این سن سندرم آشیانه خالی است. شناسایی مداخلات مؤثر در درمان این سندرم حائز اهمیت است. بنابر این پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش هشیاری وجودی بر طرد اجتماعی، سازگاری اجتماعی، کفایت اجتماعی، اجتناب شناختی در سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی انجام شد. روش: روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون- گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری ، کلیه سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی شهر تهران در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، بر اساس ملاک های ورود تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر).گروه آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر هشیاری وجودی قرار گرفت.ابزار جمع آوری دادهها عبارت بود از:مقیاس ادراک طردشدگی پنهالیگون و همکاران (2009)،پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل(1961)، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر و همکاران ( 1990)، پرسشنامه اجتناب شناختی سگستون ،داگاس (2008). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد.یافته ها:نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر هشیاری وجودی در کاهش طرد اجتماعی ، کفایت اجتماعی و اجتناب شناختی سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی اثربخش بود،ولی بر سازگاری اجتماعی اثر معنی داری نداشت.نتیجه گیری:طبق نتایج به دست آمده میتوان در طراحی برنامه های مرتبط با ارتقای سلامت سالمندان مبتلا به سندم آشیانه خالی به عنوان مداخله ای موثر در بهبود طرد اجتماعی، کفایت اجتماعی و اجتناب شناختی استفاده نمود.
ساختار عاملی پرسش نامه ی هدف در زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
7 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش بنیادین حضور هدف در زندگی، در راستای افزایش سلامت تن و روان، به تأیید رسیده است. از نگاه ویکتور فرانکل، وجود هدف در زندگی، به زندگی معنا می دهد و تاب آوری در برابر دردها و آسیب های شدید را ممکن می سازد. اهمیت سازه ی هدف در زندگی، نیاز به وجود ابزاری معتبر و روا برای اندازه گیری آن را آشکار می سازد. پرسش نامه ی هدف در زندگی کرامباف و ماهولیک، نخستین ابزار و یکی از پرکاربردترین ابزارهای سنجش هدف مندی زندگی است. هدف از این پژوهش، تعیین ساختار عاملی پرسش نامه ی هدف در زندگی است. بدین منظور، این پرسش نامه بر روی 206 تن از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد که به شیوه ی تصادفی طبقه ای گزیده شده بودند، اجرا شد. تحلیل عاملی اکتشافی، وجود دو عامل ((اندریافت)) و ((هدف)) را در این پرسش نامه نشان داد، که این یافته با تحلیل عاملی تأییدی، تأیید گردید. روی هم رفته یافته های این پژوهش، نشان دهنده ی روایی عاملی پرسش نامه ی هدف در زندگی با الگوی دوعاملی است.
بررسی رویکردهای روانشناختی مبتنی بر انعطاف پذیری زنان مبتلا به سندرم فیبرومیالژی
حوزههای تخصصی:
بیماری فیبرومیالژی یک بیماری پیچیده و چندوجهی بوده، که سیری غیرقابل پیش بینی دارد؛ ازآنجایی که پاسخ به روش های درمانی و تحمل آن ها از بیماری تا بیمار دیگر متفاوت است، درمان هم برای پزشک و هم برای بیماران یک مشکل بالینی می باشد. این بیماری همراهی بالایی با دیگر سندرم های جسمی-عملکردی و مشکلات روان شناختی دارد. طبق تعریف، این سندرم مجموعه ای از شکایات شامل دردهای مزمن منتشر، همراه باوجود نقاط دردناک و علائمی نظیر خستگی، اختلالات خواب، سردرد، اختلال خلقی-شناختی و خشکی صبحگاهی مفاصل می باشد در این پژوهش بر آنیم که رویکردهای مختلف انعطاف پذیری و تئوری های مختلف درد و اختلالات جسمانی را در ارتباط با این بیماری از دیدگاه روانشناسی بررسی کنیم.
مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق-پذیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق پذیری شغلی کارکنان انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تهران تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه و از میان کارکنان داوطلب برای مشاوره مسیر شغلی انجام شد و سپس افراد انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و گروه سازه گرا) و یک گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی مسیر شغلی (محقق ساخته) و انطباق پذیری شغلی (ساویکاس و پورفلی، 2012) به دست آمد و جهت بررسی داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (گرایش مرکزی و پراکندگی) و از روش های آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر بهزیستی شغلی کارکنان موثر بوده است اما نظریه سازه گرایی مسیر شغلی تاثیر معناداری بر بهزیستی شغلی کارکنان نداشته است امّا هر دو مداخله مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان تاثیرگذار بودند. می توان نتیجه گرفت که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر انطباق پذیری و بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی بر انطباق پذیری مسیر شغلی تاثیرگذار بوده و می توان از این دو رویکرد جهت ارتقای سلامت و بهزیستی و نیز انطباق پذیری هر چه بهتر کارکنان استفاده کرد.
ارائه الگوی قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
81 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از آن است قلدری در سازمان ها و بخصوص نیروی پلیس به یک معضل اساسی تبدیل شده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل معادلات ساختاری قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کرده اند. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی مفهومی قلدری سازمانی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین روابط بین متغیرها مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان از الگویی مناسب جهت قلدری سازمانی در نیروی انتظامی بوده و به کارکنان، سرپرستان، مدیران و سایر متخصصان در حوزه نیروی انتظامی، آگاهی و استفاده از این مدل جهت برخورد و مقابله با قلدری سازمانی پیشنهاد می شود.
نقش میانجی گر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۹۴-۱۸۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی همراه با تحولات رشدی، بیولوژیکی، روانشناختی و رفتاری همراه است. بروز مشکلات هیجانی و ناتوانی در کنترل هیجانات ممکن است نوجوان را نسبت به رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد آسیب پذیر نماید. افراد مستعد گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند و با این مشغولیت ذهنی احتمال بیشتری وجود دارد که در دام اعتیاد بیفتند. توجه به اضطراب نوجوانان در مدرسه و نیازهای روانشناختی مانند ارتباط و دلبستگی، صمیمیت و استقلال باعث احساس شایستگی و خودکارآمدی درونی در نوجوانان می گردد. اما تاکنون بررسی این متغیرها در گرایش به مصرف مواد مخدر در یک مدل یکپارچه مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر اضطراب مدرسه وکنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوم شهر نور در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 250 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های گرایش به مصرف مواد زرگر (1385)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000)، اضطراب مدرسه فیلیپس (1987) و مقیاس کنترل هیجانی راجر و نشوور (1987) را به صورت مجازی تکمیل کردند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو متغیر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی و گرایش به مصرف موارد مخدر نقش میانجی داشته و کلیه مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها معنی دار (0/05 >p) بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و استفاده و آگاهی از متغیرهای پژوهش می تواند در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد نقش تعیین کننده داشته باشد و لذا با ارتقای نیازهای اساسی روانشناختی و کنترل هیجانی و کاهش اضطراب مدرسه می توان از گرایش به مصرف مواد در نوجوانان جلوگیری کرد.
بررسی عوامل روانشناختی و جمعیت شناختی مرتبط با سواد مالی دانشجو – معلمان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۲۰-۱۵۰۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: سواد مالی، که به معنای داشتن دانش، نگرش و رفتارهای مرتبط با این حیطه است، اهمیت مضاعفی برای جوانان بخصوص دانشجویانی دارد که از وابستگی به سوی استقلال حرکت می کنند و اشتباهات مالی آن ها پیامدهای مستمری در آینده آن ها خواهد داشت. با وجود اهمیت سنجش و ارزیابی رفتارهای مالی، در زمینه بررسی این موضوع در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف این تحقیق سنجش میزان سواد مالی دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان گیلان و تحلیل رابطه چند متغیر روانشناختی و جمعیت شناختی با آن بود. روش: تحقیق حاضر در ردیف پژوهش های توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را 613 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان گیلان تشکیل می دهند که از میان آن ها، 242 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. دو پرسشنامه معین الدین (2011) و پرسشنامه پاتریچ و همکاران (2016) برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمره دانشجو - معلمان در دانش مالی 4/50 (از 24)، نگرش مالی 60/29 (از 75) و رفتار مالی 62/45 (از 100) است. همچنین بررسی رابطه متغیرهای روانشناختی و جمعیت شناختی با ابعاد سواد مالی نشان داد که به غیر از چند متغیر، در اغلب متغیرها وضعیت سواد مالی دانشجویان مشابه است و گروه های مختلف دانشجویی سواد مالی یکسانی دارند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که سواد مالی دانشجویان، در بعد دانش در سطح بسیار پایینی قرار دارد ولی در دو بعد نگرش و رفتار وضعیت سواد مالی دانشجویان مناسب است. گروه های مختلف نیز سطح سواد مالی مشابهی دارند.
Providing a Structural Model of Social-Emotional Competence Based on Psychology Capital with Mediation of Career Motivation among Primary School Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted in order to provide a structural model of social-emotional competence based on psychological capital with the mediation of career motivation among primary teachers. The correlation method was applied in this cross-sectional research. The statistical population of the present study was consisted of all teachers who were teaching in the elementary schools of Tehran in 2021-2022 and among them 350 people were selected by multi-stages cluster-sampling method. Psychological capital (Luthans, 2007), career motivation (Robinson, 2004) and social-emotional competence (Boyatzis, 2007) methods were applied which had acceptable validity and reliability. SPSS-V23 and Lisrel-V7.8 software were applied in order to analyze the data. Structural equation modeling was used to respond to the research hypotheses. The research findings suggested that psychological capital has a direct effect on social-emotional competencies of elementary teachers (p<0.05). Psychological capital has an indirect effect on social-emotional competencies of primary teachers (p<0.05). Also, the results showed that the indirect effect of psychological capital along with social-emotional competencies mediated by career motivation was confirmed by 95% confidence. Therefore, social-emotional competencies can play a better role in increasing their career motivation through making psychological capital among teachers.
روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی افراد متأهل شهر نازک در سال 1400 بودند. 270 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی (PI، هیل و همکاران، 2004)، انعطاف پذیری روان شناختی (AAQ-II، بوند و همکاران، 2011)، باورهای فراشناخت (MCQ، هاتون و ولز، 2004) و رضایت زناشویی انریچ (EMS، اولسون، 1999) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل اصلاح شده بود. کمال گرایی مثبت و کمال گرایی منفی بر روی رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (۰01/۰p‹) و از آنجایی که این اثرات از طریق متغیرهای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی برآورد شدند، لذا نقش واسطه آن ها در روابط بین کمال گرایی منفی و مثبت با رضایت زناشویی تأیید شد (۰01/۰p‹). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که از آنجا که رضایت زناشویی از متغیرهای کمال گرایی، باورها ی فراشناختی و انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر می پذیرد، بنابراین در روان درمانی زوجین باید به این متغیرها نیز توجه نمود.
تحلیل شبکه ای حوزه بندی طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ: نقد پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل شبکه ای حوزه بندی یانگ در مورد طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه، حجم نمونه ۸۴۹ نفر و ابزار پژوهش فرم کوتاه (۹۰ سؤالی) پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-L3) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه، نرم افزار R و بسته Qgragh استفاده شد. نتایج نشان داد، طبق شکل شبکه ترسیمی، فقط طرحواره های یک حوزه (بریدگی و طرد) مطابق با حوزه بندی یانگ بوده و در ۴ حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی زیاد/ بازداری، تفاوت وجود دارد. اهمیت این یافته ها از یک سو در حوزه بالینی و رویکرد طرحواره درمانی و از سوی دیگر در حوزه روان سنجی و بومی سازی ابزارهای تشخیصی می باشد.