فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی رایج ترین اختلالات روانپزشکی هستند که رنج زیادی برای بیماران و هزینه های فراوانی برای جوامع تحمیل می کنند. بنابراین شناسایی عوامل آسیب پذیری این اختلالات ضروری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عوامل آسیب پذیری عام و خاص اختلالات اضطرابی در چارچوب یک مدل ساختاری بود. روش : 420 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به سیاهه شخصیتی پنج عاملی، پرسشنامه کنترل اضطراب تجدیدنظر شده، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، شاخص حساسیت اضطرابی، مقیاس حساسیت انزجاری، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، پرسشنامه وحشت زدگی و هراس آلبانی و جدول زمینه یابی ترس - فرم دوم پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش روان رنجورخویی به عنوان عامل آسیب پذیری زیستی ( 10/0 ، 05/0، 10/0، 17/0 =β) و فقدان کنترل ادراک شده را به عنوان عامل آسیب پذیری روانشناختی عام ( 16/0 ، 04/0، 10/0، 15/0 =β) تمام اختلالات اضطرابی می توان در نظر گرفت. از سویی برون گرایی را می توان عامل آسیب پذیری زیستی برای اختلال اضطراب اجتماعی تلقی کرد (23/0- =β ). همچنین یافته های این پژوهش منجر به شناسایی عوامل آسیب پذیری خاص هر کدام از اختلالات اضطرابی شد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان مدل آسیب پذیری سه گانه را چارچوبی مناسب برای تبیین سبب شناسی اختلالات اضطرابی قلمداد کرد.
طراحی و تبیین راهبردهای رهبری سلامت محور در شرکت های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
89 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه، سرمایه های انسانی از جایگاهی ویژه در شرکت های دولتی برخوردارند و حفظ سلامت جسمی و روانی آن ها اهمیتی ویژه دارد. نتایج مطالعات نشان می دهد که رهبران نقش مهمی در ایجاد محیط کاری سالم برای کارکنان دارند که در تئوری های رهبری، سبک رهبری سلامت محور به عنوان سبکی جدید به این مورد اشاره دارد. هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی راهبردی رهبری سلامت محور در شرکت های دولتی است. این پژوهش از جهت هدف توسعه ای -کاربردی و در دسته پژوهش های آمیخته (ترکیبی) قرار دارد. در مرحله کیفی، از روش تحلیل تم برای ایجاد الگوی پژوهش استفاده شد که بدین منظور با 24 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی نیز با روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart PLS به اعتبارسنجی الگوی راهبردی پرداخته شد. بدین منظور با ابزار پرسشنامه از 158 نفر از مدیران و خبرگان نظرخواهی به عمل آمد. براساس یافته ها، چهار راهبرد شامل مدیریت کیفیت زندگی کارکنان، اقدامات شغلی، سبک مدیریت و رهبری و راهبردهای محیطی شناسایی شدند و کلیه راهبردهای شناسایی شده تایید شدند. همچنین، اولویت راهبردها به ترتیب راهبردهای محیطی، اقدامات شغلی و مدیریت کیفیت زندگی با مقادیر بارهای عاملی 808/0، 650/، و 640/0 است. درنهایت، نتایج تحقیق نشان داد که سلامت کارکنان و رهبران، ماحصل مجموعه ای از شرایط فوق است و رهبران سالم برای ارتقای سطح سلامت در سازمان باید به صورت توامان این موارد را مدنظر قرار دهند.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
اثربخشی برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، گروه کنترل و دو مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 8 تا 10 ساله، در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تهران و مادران آن ها بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز مضطرب شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (کنترل و آزمایش) قرارگرفتند. ابزارها شامل پرسش نامه های تنظیم هیجان کودک و نوجوان و شیوه های فرزندپروری ارجمندنیا(شفا) بود. گروه آزمایش 15جلسه،60 دقیقه ای مداخله گروهی دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر کاهش استفاده از راهبرد سرکوب و افزایش به کارگیری راهبرد ارزیابی مجدد در مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان و بهبود شیوه های فرزندپروری مادران آن ها اثر معناداری دارد. به نظر می رسد برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان روشی کوتاه مدت جهت ارتقاء مهارت تنظیم هیجان دانش آموزان کودک مضطرب و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری سالمندان مرد شهر دزفول در سال 1397 بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بطور معناداری باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان گردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان پیشنهاد داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای و افسردگی دانشجویان دختر دارای سندروم ترومای عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجربه ی شکست در روابط عاشقانه در میان دانشجویان دختر، می تواند به مشکلات روانشناختی زیادی منجر شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)بر اجتناب تجربه ای و افسردگی دانشجویان دختر مبتلا به سندروم ترومای عشق بود. روش: این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شده است. بدین منظور سه شرکت کننده به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شده و بر اساس ملاک های پژوهش وارد درمان شدند. شرکت کنندگان در چهار مرحله خط پایه و جلسات درمانی چهارم، هشتم، یازدهم و یک مرحله پیگیری یک ماهه با پرسشنامه های سندروم ضربه عشق (LTI)، افسردگی بک (BDI-II) و پذیرش و تعهد (AAQ- II )مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل ترسیمی، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش افسردگی و اجتناب تجربه ای میشود. میزان بهبودی کلی بین هر سه آزمودنی در متغیر اجتناب تجربه ای 69/77 و در متغیر افسردگی 45/59 برآورد شد. نتیجه گیری: روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای و افسردگی موثر است واستفاده از این درمان برای کاهش عوارض شکست عشقی توصیه میشود.
اثربخشی بخشایش درمانی بر تحریک پذیری و خطاهای شناختی دانش آموزان دختر مبتلابه بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
107 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه :هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی، بخشایش درمانی بر تحریک پذیری و خطاهای شناختی دانش آموزان دختر مبتلابه بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش ،کلیه دانش آموزان مبتلابه اختلال بی نظمی خلق اخلاگر،محدوده سنی 17-14 سال مدارس شهر بهارستان در سال1400 بودند. تعداد 35 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش،شامل مقیاس واکنش پذیری عاطفی استریگرزو همکاران ، پرسشنامه خطاهای شناختی کویین ، دوزس و اوجین وین بود. آزمودنی های گروه آزمایشی، 15 جلسه 60دقیقه ای تحت مداخله بخشایش درمانی پرز قرار گرفتند و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند . برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA)استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در میزان تحریک پذیری نوجوان و تحریک پذیری آنها از نظر والدین و خطاهای شناختی و مولفه های آن شامل ذهن خوانی، تفکر همه یا هیچ، نتیجه گیری احساسی، برچسب زنی، تصفیه ذهنی، تعمیم دادن بیش از حد، شخصی سازی و عبارتهای بایددار کاهش معناداری (05/0(P< داشته اند. نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از پژوهش، بخشایش درمانی از طریق کاهش تحریک پذیری و خطاهای شناختی بر دانش آموزان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر تأثیرگذار بود.
اثر بخشی رفتار درمانی شناختی بر شناخت واره های ناکارآمد افراد مبتلا به نشانه های وسواس فکری اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی درمان رفتاری - شناختی بر شناخت واره های ناکارآمد وسواسی در افراد مبتلا به نشانه های وسواس فکری - اجباری بود. روش کار: برای اجرای طرح پژوهشی، سی نفر مبتلا به نشانه های وسواس فکری – اجباری به شیوه تصادفی انتخاب و در قالب دو گروه (آزمایش و کنترل هر کدام 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. اثربخشی مداخله در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری یک ماهه مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار: جهت ارزیابی نشانه های وسواس فکری - عملی از مصاحبه نیمه ساختار یافته تشخیصی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور(SCID-I) و پرسشنامه باورهای وسواسی 44 سوالی (44-OBQ) استفاده شد. نتایج: تحلیل داده ها به شیوه اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی - رفتاری در کاهش شناخت واره های ناکارآمد در افراد مبتلا به نشانه های وسواسی - اجباری موثر است. هم چنین، نتایج نشان داد که، درمان شناختی – رفتاری قادر است مولفه های مسئوولیت پذیری، کمال گرایی، اهمیت و کنترل افکار را به طور معنادار کاهش دهد. نتایج نشان داد که برای گروه های مورد مطالعه در مولفه ی احساس مسئولیت / ارزیابی از خطر و تهدید (139/0= sigو 52/4=f)، کمال طلبی / نیاز به کسب اطمینان و قطعیت (158/0= sig و 26/5=f) و اهمیت و کنترل افکار (179/0= sigو 12/6=f) معنادار می باشد. همچنین اثر گروه × زمان معنادار است (001/0=sig و 91/66=f).
رهبری نوع دوستانه در کسب و کار اسلامی: توسعه یک مقیاس فرهنگی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
49 - 64
حوزههای تخصصی:
وجود فرهنگ اسلامی در کسب و کار و اصول بشر دوستانه در دین، می تواند کارایی رهبری نوع دوستانه در کسب و کار اسلامی را ارتقاء دهد و موجب تعالی جامعه اسلامی شود. بنابراین، نیت اصلی این پژوهش مفهوم سازی و عملیاتی کردن "رهبری نوع دوستانه" در مدیریت سازمان ها و کسب وکارهای اسلامی جهت ارائه یک الگوی آموزشی برای مدیران فعلی و آینده، مطرح است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، آمیخته(کیفی-کمی) است. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید شاغل در حوزه های علمیه استان آذربایجان شرقی" و نمونه گیری نیز به صورت قضاوتی تا رسیدن به مرز اشباع بود که در مصاحبه دوازدهم به اشباع رسید، و در بخش کمی "طلبه های حوزه های علمی استان آذربایجان شرقی به تعداد340 نفر" بوده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از تحلیل محتوای پنهان و در بخش کمی از تحلیل عامل تأییدی استفاده شده است. برای تائید روایی از آزمون های روایی محتوا، روایی همگرا و روایی واگرا، و برای سنجش پایایی، از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و بارهای عاملی استفاده گردید. بعد از تحلیل داده ها برای این سازه، با استناد به آیات و احادیث مرتبط، پنج مقوله هنجارهای اجتماعی، تابوها، رفتارهای ناشایست اجتماعی، حقوق انسانی و رفتارهای ناشایست فردی به همراه 24 آیتم شناسایی شدند. مفهوم سازی مجدد سازه رهبری نوع دوستانه بر اساس آموزه های دین اسلام، جنبه نوآوری این پژوهش محسوب می شود که می تواند به عنوان یک الگوی کارآمد در اختیار مدیران و سیاست گذاران راهبردی بخش تجارت و کسب وکار قرار بگیرد.
تأثیر انگیختگی ناشی از تماشاگر بر فرآیند و نتیجه تصمیم گیری و عملکرد سرویس والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۲۸۶-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات و نظربات زیادی همچون نظریه یوی وارونه در زمینه رابطه بین انگیختگی و اجرا نشان داده که انگیختگی یک فاکتور روانشناسی مؤثر بر عملکرد شناختی و حرکتی ورزشکاران است. علی رغم تحقیقات انجام شده در این حیطه، در زمینه تأثیر انگیختگی بر فعالیت های شناختی و حرکتی در پیشینه تحقیقات نیاز به تحقیق بیشتری احساس می شود. هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر انگیختگی ناشی از تماشاگر بر فرآیند و نتیجه تصمیم گیری و عملکرد سرویس والیبال بود. روش: روش تحقیق پیش رو شبه تجربی و روش نمونه گیری نیز تصادفی در دسترس بود. شرکت کنندگان پژوهش 29 بازیکن تیم های ملی والیبال نوجوانان و دانشجویان ایران با میانگین سنی 243/2±62/19 سال بودند. شرکت کنندگان ابتدا 25 کوشش تصمیم گیری سرویس والیبال را اجرا کرده و امتیازات سرعت و دقت تصمیم گیری و داده های حرکات چشم شان توسط دستگاه ردیابی بینایی مدل بدون سیم دیکابلیس ساخت کمپانی ارگونیر کشور آلمان ثبت شد. بخش دوم شامل اجرای آزمون عملی سرویس والیبال برادی (1990) بود که آزمودنی ها 10 سرویس را اجرا کردند. برای ایجاد انگیختگی از حضور تماشاگران در محیط آزمون استفاده شده و همچنین برای سنجش انگیختگی نیز از سنجش ضربان قلب ورزشکاران استفاده شد. فاکتورهای بیومکانیکی اجرای سرویس شامل: فاصله جدا شدن از زمین تا خط سرویس، ارتفاع سرویس، فاصله محل ضربه به توپ تا خط سرویس، فاصله محل فرود تا خط سرویس، و سرعت توپ بود. داده ها به وسیله آزمون آماری تی همبسته تحلیل شد. یافته ها: انگیختگی باعث افزایش سرعت تصمیم گیری (015/0 =P) و کاهش دقت تصمیم گیری (0/001 >P) شده، از طرفی افزایش تعداد ساکاد (0/001 >P) و تثبیت های بینایی (0/001 >P) و همچنین کاهش مدت زمان تثبیت های بینایی (0/001 >P) را طی آزمون های تصمیم گیری در پی داشت. همچنین نتایج آزمون اجرای سرویس والیبال نشان داد انگیختگی تأثیر معناداری بر ارتفاع سرویس (0/033 =P) دارد. نتیجه گیری: در طی اجرای مهارت های حرکتی، اگرچه فاکتور انگیختگی بر فرایند اجرای مهارت تأثیر داشته، ولی الزاماً بر نتیجه اجرا تأثیر نخواهد داشت. همچنین در مهارت های شناختی مانند تصمیم گیری، انگیختگی باعث افزایش سرعت و کاهش دقت تصمیم گیری می شود. در شرایط انگیختگی، بازیکنان مبادله سرعت - دقت را به سمت افزایش سرعت و کاهش دقت پیش می برند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر گچساران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 50 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی منجمی زاده (ICSQ، 1391)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (BAI، 1961) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کیز و ماکیارمو (SWQ، 2002) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان آنلاینتأثیر معناداری بر بهبود مهارت های ارتباطی (001/0=P)، سازگاری اجتماعی (001/0=P) و بهزیستی هیجانی (001/0=P) دختران نوجوان دارد که اثرات آن در مرحله پیگیری نیز پایدار است. بنابراین، استفاده از این برنامه برای بهبود مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی کابردی به نظر می رسد.
بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت کارکردهای تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای سبب گردیده است تا نیاز به انجام مطالعات در این حوزه بیش از پیش درک گردد تا بتوان آثار روانشناختی آن بر ورزشکاران مشخص گردد. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای انجام گردید. روش: روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که بر حسب انتخاب هدفمند تعداد ۱۲ نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل ورزشکاران حرفه ای شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند که بر حسب انتخاب در دسترس تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار گردآوری شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روش آماری مورد استفاده در بخش کیفی شامل روش کدگذاری بود. کدگذاری انجام شده در این پژوهش در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای در چهار دسته انگیزشی، ذهنی، رفتاری و بین فردی مشخص شدند. مطابق با نتایج فوق مشخص گردید که در میان آثار شناسایی شده آثار رفتاری (۳/۳۳=میانگین) و آثار ذهنی (۴/۰۵=میانگین) بالاتر از سطح میانگین می باشند که نشان دهنده تأثیرگذاری شدید این آثار بر ورزشکاران حرفه ای است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین اعلام داشت که تجهیزات و تکنولوژی های جدید می تواند آثاری در حوزه های فردی، رفتاری و ذهنی بر ورزشکاران داشته باشد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر براساس ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی با میانجی گری نشاط ذهنی در نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه نیازهای بنیادی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان، سبک های دلبستگی و نشاط ذهنی از جمله عواملی هستند که نقش محافظت کننده در بروز رفتارهای پرخطر دارند؛ لذا پیش بینی عوامل زمینه ساز و یا محافظت کننده رفتارهای پرخطر ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر براساس ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی با میانجی گری نشاط ذهنی در نوجوانان دختر انجام شد. روش : جامعه آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی دربرگیرنده کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود که از این میان تعداد ۲۸۲ نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARTS)، نیازهای بنیادی روانشناختی (BPNS)، تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، دلبستگی بزرگسال (AAI) و نشاط ذهنی (MVQ) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و Lisrel نسخه ۸ تحلیل شدند. یافته ها: بین رفتارهای پرخطر با ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی (r=-۰/۲۳۰, P=۰/۰۰۱) و نشاط ذهنی (r=-۰/۳۱۳, P=۰/۰۰۱) رابطه منفی و معنادار و با سبک های دلبستگی (r=۰/۲۴۷, P=۰/۰۰۱) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ درحالی که تنها ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی (P=۰/۰۰۴) با توجه به نقش میانجی نشاط ذهنی توانایی پیش بینی رفتارهای پرخطر را دارد. نتیجه گیری: ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی با توجه به نقش میانجی نشاط ذهنی توانایی پیش بینی رفتارهای پرخطر را دارد؛ این یافته ها می تواند در پیشگیری مؤثر از رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان دختر کمک کننده باشد.
Relationship between Action Flexibility and Personality Traits with Marital Adjustment in Married Students of Shahrood Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the relationship between action flexibility and personality traits with marital adjustment in married students. Methods: The present study was a descriptive correlational study. In this study, 400 married students of Shahrood Azad University in the academic year 2020-2021 were selected by convenience sampling method. Action flexibility questionnaire, personality traits questionnaire and marital adjustment questionnaire were used to collect data. Data was analyzed simultaneously using SPSS software version 21 through statistical method of Pearson correlation coefficient and multiple regression. Results: Findings showed that there was a significant relationship between action flexibility and marital adjustment. There was also a significant correlation between the components of extraversion, agreeableness and openness to experience with marital adjustment; but there was no significant correlation between the components of honesty-humility, emotionality and conscientiousness with marital adjustment. Conclusion: Action Flexibility allows the individual to adapt well to the traumatic events of life, and individuals successfully demonstrate positive adaptation to traumatic events, which can be related to and lead to marital adjustment. Personality traits cause people to react differently to life issues and problems. The more people are able to control stress, the less they use emotion-based coping techniques that lead to incompatibility.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاهش عملکرد تحصیلی علاوه بر ایجاد مشکل در فرایند تحصیلی دانش آموزان، می تواند فرایند شناختی و هیجانی آنها را نیز متاثر سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
115 - 147
حوزههای تخصصی:
شیوع نشانگان اختلال سوگ از جمله پیامدهای شیوع ویروس کووید -19 بوده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. از زنان 25 تا 45 ساله مبتلا به اختلال سوگ (ناشی از کووید – 19) شهر تهران در سال 1400-1399 تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه نشانگان سوگ هوگان (2001) بود. یک گروه درمان مبتنی بر هیجان (10 جلسه یک و نیم ساعته) و یک گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (9 جلسه یک و نیم ساعته) را دریافت کردند. گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر با رعایت پیش فرض ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در مقایسه با گروه کنترل به هر شش مولفه نشانگان سوگ اثربخشی معناداری دارند و درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ (به غیر از رشد شخصی) به صورت معناداری اثربخشی بیشتری دارد. نتایج بیانگر کارامدی بیشتر درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر نشانگان سوگ ناشی ازکووید – 19 در زنان بود.
بررسی ارتباط سرمایه روان شناختی بر عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد پرستاران در مواجهه با بیماران مبتلا به کرونا : نقش میانجی امنیت روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به شیوع و گسترش بیماری کووید-19 در جهان و تأثیرات مخرب آن بر سلامت روان جامعه، به خصوص پرستاران، توانمند سازی روان شناختی آنان می تواند علاوه بر افزایش امنیت روانی، موجب بهبود و ارتقای عملکرد بالینی آنان در شرایط بحرانی شود. این پژوهش به برررسی سرمایه روان شناختی بر عملکرد بالینی پرستاران با تأکید بر نقش میانجی امنیت روان شناختی در مواجهه با بیماران مبتلا به کرونا می پردازد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 100 پرستار شاغل در بخش های بستری بیماران کووید-19 بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) اراک ( از مجموع 114 پرستار) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده شامل 3 پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز، امنیت روان شناختی ادراک شده و عملکرد مبتنی برشواهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به منظور بررسی مناسبت ابزار اندازه گیری از تحلیل عاملی تأییدی با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله نرم افزار Smart PLS نسخه 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی ضرایب اثر فرضیه های پژوهش با توجه به مقدار عددی تی به دست آمده بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار بین متغیرهاست. بتای استاندارد برای رابطه بین سرمایه روان شناختی و عملکرد بالینی از 0/684 به 0/507 کاهش یافته و با توجه به معنادار بودن آن، نقش متغیر امنیت روان شناختی، میانجی گری جزئی است. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت پرستارانی که از سرمایه روان شناختی بالاتری برخوردارند، آشنایی کامل تری از ظرفیت های روان شناختی خود دارند که تأثیرات مثبت آن موجب می شود در موقعیت های چالش برانگیز و بحرانی نقش پررنگ تری ایفا کنند.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر تحمل آشفتگی و ابعاد فراهیجانی منفی بیماران زن مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۳۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر تحمل آشفتگی و ابعاد فراهیجانی منفی بیماران زن مبتلابه بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری بیماران زن مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس بود که جهت استفاده از خدمات سازمان بهزیستی به گروه تشخیص معلولیت سازمان بهزیستی تهران در سه ماه سوم سال 1400 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش (هرگروه 15 نفر) قرارگرفتند. گروه مداخله درمان فعال سازی رفتاری را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها بااستفاده از مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)(DTS) و فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009)(MES) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثراصلی گروه برای تحمل آشفتگی (741/ ، 4/95F=) و برای فراهیجان منفی (415/ ، 9/13F=) معنادار هستند؛ یعنی دو گروه ازنظر میانگین تحمل آشفتگی و فراهیجان منفی تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر تحمل آشفتگی اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (367/ ، 5/14F=) متفاوتند. در متغیر فراهیجان منفی نیز اثراصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (275/ ، 37/7F=) معنادار و با ماندگاری اثر گزارش شد (05/0>p)؛ اندازه اثر نیز نشان از تأثیر و 4/63 درصد مداخله برافزایش تحمل آشفتگی و کاهش فراهیجان منفی دارد. نتیجه گیری می شود این مداخله توانست تحمل آشفتگی را افزایش و فراهیجان منفی را کاهش دهد.
اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدین و فرسودگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدین و فرسودگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده اجرا گردید. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری کلیه مادران دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی در شهر اصفهان، سال ۱۳۹۹ را شامل می شد که از بین آن ها تعداد 30 نفر از دانش آموزان دارای اختلالات درونی سازی شده به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز (2014) را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار دریافت نمودند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های پژوهش شامل ابعاد مثبت مراقبت (PDCS) (راف و همکاران 2004) و فرسودگی والدگری (PBQ) (میکولاجک و همکاران، 2018) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدین و فرسودگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده اثربخشی معناداری داشته است (05/0>p). بنابراین می توان گفت بسته ی آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه بر مراقبت والدبن و فرسوگی والدگری مادران دانش آموزان دارای اختلال درونی سازی شده تاثیر دارد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر تجربه درد مزمن و مدیریت درد در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۹۴-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر تجربه درد مزمن و مدیریت درد در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کنندگان به مرکز درمان درد بیمارستان سینا تهران در سال 1400 بود که توسط پزشک تشخیص فیبرومیالژیا را دریافت کرده بودند. از این جامعه تعداد 36 به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (هر گروه 18 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درجه بندی درد مزمن (CPG) ون کورف و همکاران (1992) و سیاهه خودمدیرتی درد (PSMC) نیکولانس و همکاران (2000) بود. برای گروه آزمایش 12 جلسه درمان متمرکز بر هیجان (هر هفته یک جلسه به مدت تقریبی 60 دقیقه) اجرا گردید، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش در هر دو متغیر پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون کاهش معناداری وجود داشته است (01/0>P) اما برخلاف مدیریت درد، نتایج برای متغیر تجربه درد مزمن پایدار نبود (02/0=P). همچنین نتایج بیانگر عدم تفاوت معنادار در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در هر دو متغیر برای گروه گواه بود (05/0<P). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که مراکز درمان بیماری فیبرومیالژیا و درمانگران روان شناسی که با این بیماران سروکار دارند می توانند از درمان متمرکز بر هیجان در جهت بهبود تجربه درد مزمن و مدیریت درد استفاده کنند.