فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۲۱ تا ۶٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی بر حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی افراد مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان عصمتیه کاشمر زمان پاندمی کووید-19 بود. روش: روش این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان عصمتیه شهرستان کاشمر در سال 1399 بود. از این جامعه آماری تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. آن ها به پرسشنامه حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی پاسخ دادند (پیش آزمون) سپس از بین کسانی که معیارهای ورود به پژوهش (تمایل به شرکت در پژوهش، کسب نمره معیار در پرسشنامه ها، عدم ابتلا به بیماری روانی و جسمانی حاد، دسترسی به شبکه های مجازی) را داشتند، به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 30 نفر). گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت گروه درمانی شناختی رفتاری به صورت مجازی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مجدداً هر دو گروه به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند (پس آزمون). برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مقیاس های حساسیت اضطرابی و تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> p ). بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه می شود که گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی می تواند یک مداخله موثر جهت کاهش حساسیت اضطرابی و افزایش نظم جویی هیجانی افراد در زمان پاندمی کووید-19 قلمداد شود.
بررسی و مقایسه اثر بخشی بسته توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
13 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه اثر بخشی بسته های توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. پژوهش در قالب طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. تعداد 33 دانش آموز 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه /بیش فعالی به روش هدفمند انتخاب و در سه گروه همتا جایگزین شدند. در گروه آزمایش 1 با بسته توانبخشی شناختی پریسا و در گروه آزمایش 2 با بسته توانبخشی شناختی پارس مداخلات توانبخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت ننمود. پس از 45 روز آزمون پی گیری انجام شد. برای اندازه گیری متغیرها از آزمون ان بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که هر دو بسته توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه تاثیر دارند. همچنین داده ها نشان می دهد هر دو بسته توانبخشی تاثیر یکسانی بر مولفه های حافظه فعال و نگهداری توجه دارند ولی بسته توانبخشی شناختی پریسا بر مولفه زمان واکنش متغیر حافظه فعال در دراز مدت اثربخش بوده است.
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، سازگاری هیجانی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان انجام پذیرفت. روش بررسی: در این پژوهش جامعه آماری دربرگیرنده 108 نفر از دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر مشهد که در سال تحصیلی 1399-1400در شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. با توجه به جامعه آماری و با توجه به محدودیت های ناشی از شیوع کرونا در این پژوهش از نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. حجم نمونه با توجه به معیارهای ورود و خروج، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، در سه گروه آزمایش نوروفیدبک، آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه کنترل قرارگرفتند. ابتدا با استفاده از روش های آمارتوصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف و سپس برای بررسی مقایسه ای اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان(پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ)، با استفاده از روش های آمار استنباطی(تحلیل کواریانس چند متغیره گام به گام) فرضیه ها مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: طبق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری استفاده از تمرینات نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت معناداری باعث افزایش سازگاری هیجانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان می گردد . با این حال بین اثربخشی روش نوروفیدبک و روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاکتورهای سازگاری دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اضطراب، نشخوار فکری و سلامت روان در فرزندان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
105 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم برای هر فرد، سلامت روان اوست. جوانانی که از اضطراب و نشخوار فکری کمتر برخوردار باشند، سلامت روان بیشتری خواهند داشت. لذا هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اضطراب، نشخوار فکری و سلامت روان در فرزندان شاهد و ایثارگر بود. مطالعه حاضر، پژوهشی نیمه تجربی با گروه مداخله و کنترل شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه فرزندان شاهد و ایثارگران شهر مشهد مقدس بود، که به شیوه هدفمند، در هرگروه تعداد 9 مراجع انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت روان، سبک پاسخ دهی نشخوارفکری و اضطراب همیلتون بود. پس ازاتمام درمان پس آزمون و پیگیری بعدازسه ماه به عمل آمد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه براضطراب، نشخوار فکری و سلامت روان تاثیر معنادار دارد. درمان فراتشخیصی یکپارچه منجر به کاهش اضطراب و نشخوارفکری و بهبود وضعیت سلامت روان فرزندان جانباز و شاهد شده است. پیشنهاد می شود با به کارگیری این متغیرها از سوی مراکز درمانی، سایر ارگان ها و سازمان های مرتبط بتوان درراستای بهبود وضعیت سلامت روان افراد خصوصا خانواده های ایثارگر گامی مؤثر برداشت.
پیش بینی پذیرش واکسن کووید-۱۹ بر اساس ویژگی های شخصیتی، رفتارهای خود مراقبتی و سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واکسن نقش مهمی در جلوگیری از مرگ و میر در اثر بیماریهای عفونی دارد. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی پذیرش واکسن کووید-19 بر اساس ویژگی شخصیتی، رفتار خود مراقبتی و سرمایه اجتماعی بود . روش: توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان اداره آموزش پرورش اهواز است. حجم نمونه براساس فرمول تاپاچیک و فیدل حداقل 169 عضو برآورد شد که بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. پرسشنامه ها به صورت آنلاین توسط افراد تکمیل شد. از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی هگزاکو-60 (اشتون و لی، 2009)، پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی (پویان فرد و همکاران، 1399)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی (پاتنام، 2000) و پرسشنامه کوتاه محقق ساخته (پذیرش واکسن کرونا) در این پژوهش استفاده شد. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار spss و با استفاده از روش تحلیل ممیز صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی و هیجان پذیری)، رفتارهای خود مراقبتی و سرمایه اجتماعی، بهترین پیش بین پذیرش واکسن کووید-19 بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، طراحی برنامه هایی برای افزایش میزان واکسیناسیون و ارائه راهکارها و اقدمات مناسب روان شناختی برای ارتقای مسئولیت پذیری افراد جامعه در رابطه با اعتماد به واکسیناسیون و تقویت روحیه مشارکت جویی در مردم ضروری به نظر می رسد.
بررسی تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر ساکن خوابگاه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردنظر شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود که از بین آن ها نمونه 45 نفری به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. 15 نفر دارای تنیدگی بالاتر از متوسط در یک گروه آزمایش و 15 نفر دارای نشخوار خشم بالاتر از متوسط در گروه آزمایش دیگر قرار گرفتند. 15 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه های آزمایش آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه توسط پژوهشگر اجرا شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. قبل و بعد از آموزش روی همه گروه ها آزمون تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس تنیدگی ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و مقیاس نشخوار خشم سوخودولسکی و همکاران (2001) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس بررسی شد. نتایج نشان داد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم معنادار بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان از برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم در دانش آموزان استفاده کرد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمهارگری و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتارهنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۴۰۰-۳۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی مداخله مبتنی برذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی پرداختند. اما پژوهشی که به اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمهارگری و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری صورت گرفت. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان پسر 13 تا 18 سال دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال 1398 بودند، با روش نمونه گیری در دسترس 26 نفر بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (زیلوفسکا، 2012) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خود مهارگری تانجنی (تانجی و بائومیسر، 2004) و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی، احمدآبادی، حیدری، 1390) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از نوع طرح های آمیخته با نرم افزار SPSS (نسخه 26) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، تفاوت در دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ نمره پس آزمون و پیگیری در متغیرخودمهارگری و رفتارهای پرخطر معنادار است (0/05 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش و به کارگیری تکنیک های مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در بهبود خودمهارگری و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی / بیش فعالی همراه با رفتارهنجاری مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و آموزش مبتنی بر رویکرد بر ساخت گرایی بر جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۱۹۲-۱۱۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیایی که پدیده شغل زدایی به سرعت در حال گسترش است، تمایل به سرمایه گذاری های مداوم در مسیر شغلی متنوع که منجر به صرفه جویی در سرمایه های انسانی، اجتماعی و روانشناختی افراد خواهد داشت امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و مشاوره مبتنی بر رویکرد برساخت گرایی بر جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی یک شرکت صنعتی بود. روش: روش پژوهش کنونی آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان پیمانی نیروگاه حرارتی شهرستان شازند بودکه 36 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش، طی هشت جلسه بصورت هفتگی، تحت آموزش مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) و نیز آموزش مبتنی بر رویکرد برساخت گرایی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش مسیر شغلی متنوع (PCAS) گردآوری و از طریق تحلیل واریانس و آزمون مقایسه زوجی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هم آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و هم آموزش مبتنی بر رویکرد برساختگرایی در شکل گیری جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی در خرده مقیاس های خودجهت دهی مدیریت مسیر شغلی (42/61 =F و 0/001 ) و برانگیختگی ارزشی (39/78 =F و 0/001 <P) اثر معنادار دارد. همچنین، تفاوت معناداری بین دو نوع مداخله وجود ندارد. نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که هر دو نوع آموزش بسته به شرایط می تواند توسط سازمان ها و صنایع جهت افزایش جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۶۲-۱۴۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: عوامل روانشناختی نقش عمده ای در تمایل به جراحی های زیبایی و تکرار آن در میان افراد بازی می کنند. بر این اساس، درمان های روانشناختی مانند طرحواره درمانی و درمان های مثبت گرا می توانند تا حدود زیادی در بهبود این ریشه های شناختی، روانی و رفتاری مؤثر باشند. مرور ادبیات پژوهشی حاکی از ضرورت انجام مطالعاتی است که به مقایسه دو درمان ذکر شده بپردازند. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی است. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بودکه در سال 1399 به بیمارستان ها و مطب های جراحی زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. روان درمانی مثبت گرا در 14 جلسه 90 دقیقه ای و طرحواره درمانی در 9 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه برگزار شد و برای گروه کنترل هیچ گونه آموزشی اعمال نشد. ابزارهای پژوهش حاضر شامل مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و حرمت خود جسمانی (کش، 2003) و نوع روش آماری این پژوهش، تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی موجب بهبود انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی می شوند (0/05 >p) و درصد بهبودی آن ها بیشتر از آزمودنی های گروه کنترل است (0/05 >p). ولی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری با هم نداشتند (0/05 <P). نتیجه گیری: به نظرمی رسد که روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی موجب بهبود ارزیابی افراد از ظاهر جسمانی خود و بالا بردن میزان ادراک افراد در سنجش، ارزیابی و قابل کنترل بودن محیط در زنان متقاضی جراحی زیبایی می شود.
ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وسواس فکری- عملی یک سندروم بالینی است که به وسیله افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم و رفتارهای تکراری مشخص می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مناطق ۱، ۲، ۷، ۸، ۱۱ و ۱۲ تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها ۳۷۸ نفر داوطلب و واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وسواس فکری- عملی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷)، پایبندی مذهبی جان بزرگی (۱۳۸۸) و پرسشنامه کارکرد شخصیت جان بزرگی و همکاران (۱۴۰۰) بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ و لیزرل نسخه ۸/۵ با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOS نسخه ۲۴ و با روش های مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R۲) برای متغیر وسواس فکری- عملی برابر با ۰/۵۳ بدست آمد، این موضوع بیانگر آن است که ابعاد پایبندی مذهبی و کارکرد شخصیت در مجموع ۵۳ درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری عملی را تبیین می کند. نتیجه گیری: کارکرد شخصیت رابطه بین نا پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی با وسواس فکری- عملی را به صورت مثبت و رابطه بین پایبندی مذهبی و وسواس فکری- عملی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره به پایبندی مذهبی و باورهای ناکارآمد مذهبی مراجعه کنندگان در درمان اختلال وسواس فکری- عملی توجه شود.
مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۲۲۰-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان همراه با بیمار کرونایی انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 18 ساله ساکن شهرستان نقده که در بین اعضای خانواده خود فرد مبتلا به کووید 19 در سال 1400 داشتند، بود. حجم نمونه آماری، 60 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در سه گروه مدل دیسک، گروه تنظیم هیجان و گروه گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب تحصیلی (AAS، آلپرت و هابر، 1960) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب تحصیلی در گروه های آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج نشان داد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان به یک میزان باعث کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان شده است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان در کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کووید 19مؤثر هستند.
هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مالی بر اساس نظریه سوال_پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مالی انجام شد. روش این پژوهش جز تحقیقات توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری در دو بخش کیفی و کمی مورد بررسی قرارگرفت؛ در بخش کیفی جامعه پژوهش شامل اساتید صاحب نظر، مدیران مالی با بیش از 15 سال سابقه، اساتید دانشگاهی که دارای فعالیت علمی و عملی در این حوزه بودند و مدیران مالی دارای تجربه عملی و تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری ؛ ودر بخش کمی شامل مدیران مالی و روسای حسابداری 655 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند که تعداد 530 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه به صورت الکترونیک برای ایشان ارسال شد. داده ها با استفاده از نظریه کلاسیک اندازه گیری و نظریه سوال-پاسخ و توسط نرم افزارهای spss25، lisrel8.7، Jmetrik و multolog7 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که با حذف دو سوال در بخش تحلیل عاملی 76 سوال دارای بار عاملی روی یک عامل بودند؛ همچنین پردازش سوالات از طریق نظریه سوال-پاسخ نشان داد که 19 سوال دارای آگاهی پاییینی بوده و با حذف آن ها میزان پایایی ابزار افزایش یافته و نتایج بررسی همبستگی فرم کوتاه با فرم اصلی حاکی از همبستگی بالای دو فرم بود و بررسی مجدد فرم کوتاه جهت بررسی روایی سازه، ساختار تک عاملی پرسشنامه را تأیید کرد.
بررسی نقش خانواده اصلی در پیوند زناشویی نافرجام فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند زناشویی و تشکیل خانواده همچون قدیمی ترین نهادهای زندگی بشر از دیرباز موردتوجه متفکرین علوم اجتماعی، علوم اخلاقی، علمای مذهبی و سایر دانشمندان بوده است. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل و یا تخریب این بنیان اهمیتی بی بدیل دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده اصلی در ازدواج نافرجام فرزندان با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 20 نفر از زنان و مردان ایرانی (10 زوج) دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش 5 کد اصلی (عوامل شکل گیری ازدواج نامناسب، کارکردهای خانواده اصلی، تجربیات دوران کودکی، نقش اساسی مادر برای فرزند، ویژگی های اخلاقی و فردی) از مصاحبه ها استخراج شد. بررسی مفاهیم مرتبط با ازدواج نافرجام و توجه به بافت خانوادگی و اثرات گسترده ی آن به مراکز و سازمان های خانواده محور پیشنهاد می گردد.
سازه کمال گرایی نسبت به همسر با رویکرد نظریه زمینه ای: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کمال گرایی افراطی ابعادی دارد. یک بعد آن، کمال گرایی افراطی نسبت به همسر است که نقش به سزایی در تعارضات زناشویی دارد. هدف این پژوهش، ارائه سازه و مولفه های کمال گرایی افراطی نسبت به همسر بود تا بستر مناسبی برای پژوهش ها در این حیطه فراهم کند. روش کار: با توجّه به اینکه در پژوهش های گذشته سازه کمال گرایی نسبت به همسر بطور مستقل ارائه نشده است، در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه با افراد و برای تحلیل داده ها از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شد. بدین منظور ابتدا با روش نمونه گیری هدفمند از میان مراجعین مراکز مشاوره، افرادی که به تشخیص مشاور خانواده، رضایت زناشویی پایین و کمال گرایی افراطی بالایی داشتند، انتخاب و مصاحبه شدند. مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت با 34 نفر مصاحبه شد. سپس داده ها با رویکرد نظریه زمینه ای کدگذاری و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سازه کمال گرایی نسبت به همسر، دارای سه مؤلفه اصلی و ده ریز مؤلفه است: 1) خودمحوری: انتظارات بالا از همسر، سلطه جویی نسبت به همسر، عدم تمایزیافتگی از همسر. 2) عدم انعطاف پذیری: ناتوانی در بخشش، عدم توجّه به افکار و احساسات همسر، مشکل با خانواده همسر. ....
اثربخشی روش ارزیابی همتایان در بستر آنلاین بر رضایت تحصیلی دانشجویان در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
65 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش ارزیابی همتایان در بستر آنلاین بر رضایت تحصیلی دانشجویان در دوران کرونا در درس روان شناسی تربیتی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 401-1400 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 38 نفر که درس روان شناسی تربیتی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و گواه (هر گروه 19 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از روش همتا ارزیابی برای بررسی و بازخورد تکالیف درس روان شناسی تربیتی بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت از تحصیل لنت و همکاران(2007) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون تی همبسته و تحلیل کوواریانس) استفاده شد. نتایج تحلیل بیانگر تأثیر هر دو روش در افزایش رضایت تحصیلی بود ولی تأثیر راهبرد همتا ارزیابی نسبت به روش سنتی بر رضایت تحصیلی دانشجویان بیشتر بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تلفیق روش های نوین سنجش از جمله همتا ارزیابی در کنار سایر روش ها در یادگیری الکترونیکی می تواند باعث افزایش رضایت تحصیلی دانشجویان شود.
واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
228 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی بود. روش: روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی و شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. در این مرحله 18 نفر از مردان خیانت کرده شهرستان شاهین دژ با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روشِ کُلایزی تحلیل گردید. این تحلیل منجر به شناسایی شش مضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله مرضی ارزش ها و پوچی گریزی) شد. سپس مبتنی بر این بحران ها، مدل اولیه ی مشاوره طراحی شد. جهت ارزیابی روایی نظری الگو، از روش تطبیق الگو بهره گرفته شد. جهت تایید روایی صوری و محتوایی، الگو در اختیار 12 متخصص قرار گرفت و پس از تایید، در قالب 12 جلسه نهایی شد. در مرحله کمی از روش مورد منفرد استفاده شد. در مرحله کمی، سه مشارکت کننده به صورت هدفمند از بین مردان خیانت کرده انتخاب شدند. الگو در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایش به خیانت (ATIS) استفاده شد و داده ها از طریق تحلیل دیداری، معنی داری آماری و بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که الگو نقش معناداری بر کاهش گرایش به خیانت زناشویی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: درمانگران می توانند از این الگو، جهت کاهش گرایش به خیانت در فرد یا زوج درگیر در خیانت زناشویی استفاده کنند.
اثربخشی مداخله شناختی -رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب بستگان قربانیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب بستگان قربانیان بیماری کووید-19 انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش آمیخته (کمی، کیفی) بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان و زنان بالای 18 سال در شهر شیراز بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس استفاده شد افرادی که بیش از 4 ماه ازتجربه سوگ آنان گذشته و با اجرای پرسشنامه تجربه سوگ، نمره بالای 68 را کسب نمودند به عنوان نمونه انتخاب شدند پس از انجام مصاحبه و تحلیل کیفی به منظور مقایسه گروه آزمایش و کنترل از پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب وجودی گود استفاده شد. نتایج آماره یومان ویتنی و ویل کاکسون نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب بستگان قربانیان بیماری کووید-19 اثربخشی معناداری داشته است بر اساس نتایج به دست آمده درمان شناختی رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب وجودی در بستگان قربانی کرونا مؤثر است. این روش میتواند به صورت فردی و گروهی برای مشکلات مورد استفاده قرار گیرد و باعث ارتقاء سلامت روانی و واکنش های مؤثر و سازگارانه افراد در برابر رویدادهای آسیب زای زندگی شود.
بررسی تجربه زیسته والدین در آموزش و یادگیری از راه دور، در دوران همه گیری کرونا: دیدگاه ها، عملکردها و توانمندی های لازم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
99 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه ها، عملکردها و توانمندیهای لازم در آموزش و یادگیری از راه دور از دیدگاه والدین است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و با روش پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل کلیه والدینی است که دارای یک فرزند یا بیشتر هستند، که از ابتدای همه گیری کرونا، در آموزش راه دور درگیر بوده اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور و با توجه به اشباع نظری، تا 24 مصاحبه ادامه یافت. نتایج پژوهش در سه مرحله کدگذاری توصیفی، تفسیری و تبیینی انجام شد. یافته ها شامل سه کد تبیینی با عنوان نگرش به آموزش و یادگیری از راه دور، عملکرد ذینفعان آموزش از راه دور و توانمندیها و نیازمندیها، که از کدهای تفسیری و توصیفی بدست آمده بود، است. نتایج نشان داد که والدین نگرشی مثبت به گسترش آموزش از راه دور در دوران کرونا و حتی پساکرونا دارند، اما بستر و امکانات آن را نامناسب و ناسازگار با نیازهای مختلف خانواده ها می دانند. آنها توانمندیها و نیازمندیهای لازم را در سه بخش کلی منابع، روش های آموزشی و انواع مهارت ها بیان کردند و عملکردها را در این آموزش، در بخش های مدرسه و عوامل آن، خانواده و مسئولین مربوطه مورد تحلیل قرار دادند. تجزیه و تحلیل دیدگاه های اقشار مختلف بخصوص والدین در باره آموزش از راه دور، موجب خواهد شد تا تصمیمات و اقدامات بهتری در آینده و در بستر این آموزش انجام شود.
مقایسه وضعیت غرقگی در کشتی گیران آماتور و نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از روانشناسی مثبت به منظور عملکرد مطلوب و رسیدن به اوج اجرا در حوزه ورزش همواره شایان توجه بوده است. با وجود این، درک دقیقی از برخی تجارب ذهنی آن، همچون غرقگی دردسترس نیست. هدف این مطالعه، مقایسه وضعیت غرقگی کشتی گیران آماتور و نخبه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را 56 ورزشکار کشتی گیر حاضر در ششمین دوره کشتی فرنگی و آزاد جام باشگاههای جهان (2020) و 56 کشتی گیر آماتور از شهرهای مختلف ایران تشکیل داد. به منظور سنجش میزان تجربه غرقگی ورزشکاران از پرسشنامه مقیاس حالتی غرقگی استفاده شد. نتایج نشان دادند نمره کلی غرقگی کشتی گیران نخبه به طور معنی داری بالاتر از کشتی گیران آماتور بود. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان دادند در بین ابعاد 9 گانه غرقگی، بعد تعادل چالش مهارت، اقدام عمل آگاهی، اهداف روشن، بازخورد نامبهم، تمرکز بر تکلیف، احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی در کشتی گیران حرفه ای به طور معنی داری از کشتی گیران آماتور بیشتر بود. درخصوص بعد انتقال زمان و تجربه خودانگیختگی نیز بین کشتی گیران حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تمرکز تحقیقاتی بیشتر بر وضعیت غرقگی ورزشکاران به عنوان مؤلفه ای از فاکتورهای روانشناختی که انتظار می رود با سطح مهارت در ارتباط باشد، مربیان و روانشناسان ورزشی را برای رساندن ورزشکاران به اوج اجرا و عملکرد مطلوب کمک می کند.
مقایسه مدل کیفیت خدمات آموزشی هوشمند از دیدگاه دریافت کنندگان و ارائه دهندگان خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۲۸-۱۷۱۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه کیفیت خدمات از اصلی ترین عوامل بقا و رشد هر نوع سازمان، ازجمله سازمان های آموزشی است. کیفیت خدمات آموزشی تنها توسط سازمان آموزش ی تعریف نمی شود، بلکه نیازها، خواسته ها و انتظارات مشتریان در این بین تأثیر ویژه ای دارند. هم ارائه دهندگان خدمت و هم گیرندگان خدمت هر دو نقش اساسی در تعیین کیفیت خدمات دارند. هدف: هدف این تحقیق مقایسه مدل کیفیت خدمات آموزشی هوشمند از دید دریافت کنندگان و ارائه دهندگان خدمت بر اساس مدل هدپرف بود. روش: تحقیق حاضر از منظر جهت گیری اکتشافی - کاربردی و از منظر هدف توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری مدارس هوشمند منطقه 2 شهر تهران که دارای 4 مدرسه هوشمند می باشد، جمعاً دارای 240 دانش آموز و 83 معلم و کادر آموزشی می باشند. تعداد نمونه بدست آمده برای دریافت کنندگان خدمت (دانش آموزان) 148 نفر و 64 نفر به عنوان نمونه آماری ارائه کنندگان خدمت (معلمان و کادر آموزشی) می باشد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. برای مقایسه کیفیت خدمات آموزشی هوشمند بین دو گروه از آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: برای هر 6 مؤلفه کیفیت خدمات آموزشی شامل جنبه تحصیلی، عملکرد آموزشی، برنامه، جنبه غیر تحصیلی، دسترسی و شهرت بین دریافت کنندگان و ارائه دهندگان خدمت در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معناداری وجود دارد، به عبارت دیگر در هر شش مؤلفه مذکور، ارائه دهندگان خدمات وضعیت جاری را بهتر از دریافت کنندگان خدمات ارزیابی کردند. نتیجه گیری: از دید دریافت کنندگان خدمت، میانگین کیفیت خدمات ارائه شده به نسبت ارائه دهندگان خدمت پایین تر بود. یعنی بین دیدگاه ارائه دهندگان و دریافت کنندگان خدمت شکاف وجود دارد. چنین نتیجه ای تا حدودی قابل پیش بینی بود، زیرا اغلب خدمات دهندگان کیفیت خدمات خود را مطلوب تر از دریافت کنندگان خدمات ارزیابی می کنند و دریافت کنندگان خدمت معمولاً نظرات انتقادی تری به ابعاد مختلف خدمات ارائه شده دارند.