فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۸۱ تا ۶٬۹۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
185 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد انجام شد. روش: جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی سربازان مصرف کننده مواد شهر کرج بود که از این میان، 30 نفر از سربازانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت گمارش تصادفی، ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش روان درمانی مثبت نگر دریافت کرد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسش نامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسش نامه آشفتگی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد موثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش درمان مثبت نگر بر آشفتگی روان شناختی و گرایش به اعتیاد در سربازان مصرف کننده مواد اثربخش بوده است و این اثربخشی در طول زمان ثبات داشته است.
نقش جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستیِ تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
53 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستیِ تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی انجام شد. روش: 280 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و آزمودنی ها ازطریق پرسش نامه های جو عاطفی خانواده آلفرد بی هیل برن (1964)، پرسش نامه ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) و پرسش نامه بهزیستی تحصیلی پیترینن، سوینی و فالتو (2014) بررسی شدند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره گام به گام توسط نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این است که متغیرهای جو عاطفی خانواده و ابرازگری هیجان، می توانند 4/36 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی را تبیین کنند. این یافته بیانگر آن است که با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات جو عاطفی خانواده و ابرازگری هیجان، به ترتیب 513/0 و 155/0 انحراف استاندارد بر نمرات بهزیستی تحصیلی افزوده می شود. جو عاطفی خانواده سهم یگانه بیشتری در پیش بینی بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دارد. نتیجه گیری: بنابراین جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی نقش دارد.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودسرزنش گری و حافظه فعال نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنش گری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در برنامه های درمانی و روان شناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
استفاده از مدل های محاسباتی توجه بینایی در ارزیابی توجه مخاطب در چندرسانه ای های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با پیشرفت دانش و فن آوری، استفاده از چندرسانه ای ها برای آموزش گسترش زیادی یافته است. یکی از مهمترین مسائلی که مورد غفلت واقع شده است مکان توجه مخاطب در راستای انطباق چندرسانه ای های تولید شده با اهداف اولیه طراحی آنها است. مدل های محاسباتی توجه بینایی الهام گرفته از عملکرد مغز انسان می توانند این خلاء موجود را پر کنند و به عنوان ابزاری قدرتمند جهت ارزیابی نقاط توجه مخاطب چندرسانه ای آموزشی به کار گرفته شوند. روش کار: در این مقاله چندرسانه ای آموزشی طراحی شده، توسط مدل محاسباتی توجه بینایی مورد ارزیابی قرار می گیرد تا معلوم شود که کاربر انسانی در هنگام مشاهده فیلم به چه بخش هایی توجه خواهد کرد. با بهره گیری از مدل های محاسباتی توجه بینایی سعی بر کشف مکان های توجه مخاطب و مقایسه آن با داده های ردیابی چشمی گردیده تا در جهت افزایش میزان تاثیر آن بر مخاطب و بهبود کیفیت چندرسانه ای تولید شده استفاده گردد. یافته ها: در آزمایش های صورت گرفته مشخص می گردد که با ارزیابی مکان های توجه بینایی با داده های چشمی و مکان های تعیین شده توسط مدل محاسباتی توجه بینایی علاوه بر ارزیابی کیفی تاثیرات اصول به کار برده شده می توان با تغییراتی متناسب با مدل توجه در ویدئو تولید شده میزان توجه مخاطب را بالا برد و در نتیجه، با کاهش بار شناختی، اثربخشی چندرسانه ای آموزشی را افزایش داد. نتیجه گیری: نتایج شبیه سازی نشان می دهد که مدل های محاسباتی موجود بادقت قابل قبولی می توانند محل توجه بینایی را تعیین کنند که این موضوع باعث سهولت ارزیابی چندرسانه ای های آموزشی تولید شده می شود.
اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه، همراه با دوره پیگیری استفاده شد. نمونه شامل 28 مادر از مادران کودکان 5 تا 11 ساله پسر و دختر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی درمانی خودشفقت ورزی به صورت گروهی شرکت داده شدند و گروه گواه پس از پایان مطالعه، خلاصه ای از درمان را به طور فشرده دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نیز نشان دادند درمان خودشفقت ورزی اثر معناداری بر نمره افسردگی، اضطراب و تنیدگی دارد؛ بدین ترتیب که نمرات افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، به طور معناداری کاهش یافته است؛ این کاهش معنادار در دوره پیگیری نیز پایدار بود. نتایج نشان دادند آموزش خودشفقت ورزی نتایج بسیار مفیدی برای مادران، به ویژه برای کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی آنها دارد و می تواند به منزله یکی از آموزش های برتر در مقایسه با سایر آموزش ها اجرا شود.
بررسی روابط بین موفقیت تحصیلی دانش آموزان و توانایی شناختی مغز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز آموزش، یکی از مهمترین ضروریات زندگی به شمار میرود؛ بطوریکه بدون آموزش ادامه زندگی در معرض خطر قرار میگیرد، ازآنجاییکه آموزش، نیازمند هزینه و بودجه زیادی است و آموزش تحصیلی دانش آموزان نیازمند موفقیت تحصیلی آنان است هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان عملکرد تحصیلی دانش آموزان و توانایی شناختی آن هاست. روش: این مطالعه مقطعی، مورد پژوهی در مورد دانش آموزان دبیرستان های ناحیه3 شهر مشهد در سال 96-97 انجام شد و 395 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده دراین مطالعه پرسشنامه توانایی های شناختی 30 گویه ای در 7 زیر مقیاس" حافظه فعال " ، " کنترل مهاری و توجه انتخابی " ، " تصمیم گیری "، "برنامه ریزی "، "توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی"بود. برای بررسی همبستگی بین معدل و کارکرد های اجرایی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: همبستگی معنی داری بین معدل تحصیلی و کل توانایی های شناختی و زیر مقیاس های حافظه فعال، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی ، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی (همگی در سطح p =0/0001) به غیر از شناخت اجتماعی (p= 0/969) مشاهده شد. نتیجه گیری: زیر مقیاس های توانایی شناختی ، حافظه فعال ، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی، تئجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی با معدل تحصیلی دانش آموزان ارتباط مثبت داشت.
واکاوی نقش سیستم های مغزی فعال ساز-بازداری رفتار و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توجه در پیش بینی گرایش زنان متاهل دارای تحصیلات دانشگاهی به روابط موازی زناشویی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
67 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوی نقش سیستم های مغزی فعال ساز-بازداری رفتار و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توجه در پیش بینی گرایش زنان متاهل دارای تحصیلات دانشگاهی به روابط موازی زناشویی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان شناسی شهر کرج در سال 1401 به تعداد 150 نفر به صورت دردسترس تشکیل داده بودند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش را پرسشنامه های روابط موازی زناشویی مارک واتلی (2006) سیستم های مغزی رفتاری یا بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توجه یانگ و ویشار (1993) تشکیل داده بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه تک عاملی به روش همزمان در نرم افزار Spss نسخه 26 استفاده شد. ضرایب استاندارد (β) نشان دادند که متغیرهای سیستم های مغزی فعال ساز-بازداری رفتار و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توانایی پیش بینی و توضیح گرایش به روابط موازی زناشویی را در زنان مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان شناسی دارند (199/0=، 371/0=، 01/0>P). یافته های بدست آمده در این پژوهش بر اهمیت شناخت روابط موازی زناشویی و تحکیم روابط صمیمانه در خانواده و عمق بخشی به روابط در زوجین هم در بعد عاطفی و هم در بعد هیجانی تاکید دارد.
شناسایی طرح های شغلی نوجوانان در آستانه فراغت از مدرسه
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
95 - 129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی صورت گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 19 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کامیاران بود که در سال تحصیلی 1399-1400 انتخاب شدند. همچنین مشارکت این افراد در پژوهش بر اساس رضایت شخصی با توجه به قاعده اشباع نظری بود. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. تحلیل نتایج منجر به شناسایی 3 مقوله کلی عوامل مؤثر بر انتخاب (با زیر مقوله های آرامش شغل، مسئولیت کم در شغل، امنیت شغلی، نقش بارز در مسیر شغلی، درآمد بالا، عدم علاقه به تحصیل، رسیدن به شغل در سن پایین، بیکار نماندن، حس قدرت و ابهت، احساس قوی بودن، خود کارآمدی اجتماعی، جایگاه اجتماعی بالا، نفوذ اجتماعی، هیجان شغلی، اثربخش بودن شغل، توجه به شرایط جامعه، مسئولیت پذیری اجتماعی، هیجان شغلی)؛ منابع و امکانات (با زیر مقوله های قدرت تعامل با دیگران، انگیزه خلاقیت و ابتکار، جسارت و ریسک پذیری، ثبات، صداقت، کنجکاو بودن، خودباوری، پشتکار، استعداد، رغبت) و روند تصمیم گیری (با زیر مقوله های الگوبرداری از خانواده، حمایت مالی خانواده، عملی کردن ایده ها، نداشتن هدف و برنامه، اجباری بودن انتخاب، رقابت با همسالان، برنامه ریزی، الگوبرداری از اطرافیان، کنکاش و تحقیق کردن) شد.
مدل علی استفاده آسیب زا از اینترنت: نقش دلبستگی ناایمن با میانجیگری راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
7 - 27
حوزههای تخصصی:
اینترنت اثرات گسترده ای بر ابعاد مختلف زندگی انسان دارد و استفاده بی رویه از اینترنت با آسیب های متعدد فردی و اجتماعی همراه است. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی در رابطه بین دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت می پردازد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، مرکز و کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 397 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال بود. تحلیل داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با بهره گیری از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پریشانی روانشناختی (50/0)، راهبردهای ناسازگارانه (23/0)، راهبردهای سازگارانه (21/0-)، دلبستگی اجتنابی (11/0)، و دلبستگی دوسوگرا (10/0) دارای بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی با استفاده آسیب زا از اینترنت هستند (05/0 >P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی دارای نقش میانجی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت بودند. بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور کاهش استفاده آسیب زا از اینترنت می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود سبک دلبستگی ناایمن، راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی اقدام نمود.
تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با رویکرد اسلامی در مواجهه با بیماری های فراگیر مانند کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
114-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کرونا تغییرات مهمی در زندگی افراد ایجاد کرده و آسیب پذیری آنان را نسبت به افسردگی و اضطراب افزایش داده است. هوش معنوی مهارت به کارگیری منابع معنوی در جهت سازگاری با شرایط است و آسیب پذیری افراد را کاهش می دهد. هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با توجه به آموزه های اسلامی و روان شناسی در مواجهه با بیماری های فراگیر بود.
کارکرد روان شناختی هیجان نوستالژی: افزایش ابراز خودِ راستین و کاهش خود- تعریفی بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یافته های پیشین، کارکردهای فراوان هیجان نوستالژی، برای نمونه افزایش سلامت روانی، را نشان داده اند و پژوهش کنونی برای تبیین آن یافته ها، این توضیح نظری را آزمون کرد که سودمندی های نوستالژی از این راه به دست می آیند که نوستالژی، خودِ راستین انسان را به یاد او می اندازد. با هدف بررسی اثر نوستالژی بر اصیل بودن (ابراز خود راستین) و خود-تعریفی بیرونی (نگرانی درباره برآورده کردن استانداردهای جامعه و انتظارهای دیگران)، از میان 30 هزار مشترک تلفن همراه در تهران و کرج، 451 نفر (200 مرد) با میانگین سنی 40 سال با روش در دسترس گزینش و در یک طرح آزمایشی به گونه تصادفی به دو گروه نوستالژی (که به یک خاطره نوستالژیک اندیشیدند) و بدون نوستالژی (که به یک خاطره معمولی اندیشیدند) گمارده شدند. ابراز خود راستین با پرسش نامه اصیل بودن (کرنیس و گولدمن، 2006) و خود-تعریفی بیرونی با مقیاس تمرکز بر وابستگی های بیرونی (ویلیمس و همکاران، 2010) اندازه گیری شد. آزمون های t نشان دادند که گروه نوستالژی شخصیت گذشته خود را اصیل تر درجه بندی کرد و خود-تعریفی بیرونی کمتری گزارش داد و الگوسازی فرایند شرطی نشان داد که نوستالژی از راه افزایش اصیل بودن، خود-تعریفی بیرونی را کاهش داده است. این یافته ها نشان می دهند که اولا می توان از نوستالژی در درمان بیماری های روانی کمک گرفت، و ثانیا پیامدهای مثبت فراوان نوستالژی که در پژوهش های پیشین نشان داده شده است از این واقعیت سرچشمه می گیرند که نوستالژی خود راستین انسان ها را به آنها نشان می دهد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر افکار تکرار شونده و ابعاد فراهیجانی منفی در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر افکار تکرار شونده و ابعاد فراهیجانی منفی در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مراجعه کننده به مراکز درمانی خدمات روانشناسی در شهر مشهد بود. از بین آن ها 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) جای گماری شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افکار تکرار شونده منفی(RNT) و پرسشنامه فراهیجانی(MEQ) استفاده شد. پس از آن، مداخله درمانی بر اساس رویکرد شناختی - رفتاری مبتنی بر الگوی لیهی برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد، اما گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. پس از پایان دوره درمان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در متغیرهای افکار تکرارشونده و ابعاد فراهیجانی منفی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد. نتیجه گیری: شناسایی، چالش ورزی و اصلاح افکار تکرارشونده منفی، طرحواره های ناکارآمد و شناسایی افکار و هیجان های ناامید کننده و چالش با آن ها هدف اصلی درمانگران شناختی - رفتاری است.
اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: دیابت از جمله بیماری هایی است که علاوه بر علل پزشکی می تواند علل روان شناختی نیز داشته باشد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان (افسردگی، اضطراب و استرس) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل در انتظار درمان بود. نمونه پژوهشی شامل 50 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. گروه آزمایش، طی 12 جلسه هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کرد در حالی که گروه کنترل در انتظار درمان هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای اندازه گیری متغیرهای روان شناختی، از نسخه فرم کوتاه مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک سویه توسط نسخه 25 نرم افزار SPSS در سطح معنا داری 05/0=α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک سویه نشان داد که نشان داد که یک دوره هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش معنا دار افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0>p) اما تاثیر معنا داری بر استرس بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، اعمال مداخله مذکور جهت ارتقاء سلامت روان در افراد مبتلا به دیابت نوع دو پیشنهاد می شود.
پیش بینی میزان اهمال کاری دانشجویان براساس اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان در دوران شیوع ویروس کرونا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع کرونا سبک زندگی افراد را تغییر داده است و به دلیل ماهیت اینترنتی شدن در این دوران، درک زمان نیز دستخوش تغییر شده است و نوعی اهمال کاری را در دانشجویان به ارمغان آورده است. هدف: هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان با اهمال کاری دانشجویان در دوران شیوع ویروس کرونا بود. روش: روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهر تهران و مشهد در دوران شیوع ویروس کرونا در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. بدین منظور از ۲۵۰ دانشجو از طریق اینستاگرام به صورت داوطلبانه خواسته شد تا پرسشنامه درک استعاری زمان رئیسی و مقدسین (۲۰۲۰)، اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۶) و اهمال کاری تاکمن (۱۹۹۱) را تکمیل کنند. روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره بود. سپس داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان در دوران شیوع ویروس با میزان اهمال کاری دانشجویان در این زمان ارتباط دارند (۰/۰۵<P). همچنین اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان به ترتیب ۱۷/۸ و ۱۴/۶ درصد می توانند اهمال کاری را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که میزان اهمال کاری دانشجویان براساس اعتیاد به اینترنت و درک استعاری زمان در دوران شیوع ویروس کرونا قابل پیش بینی است. پیشنهاد می شود محققان و پژوهشگران در مطالعات خود در زمینه اهمال کاری در این دوران، به عوامل شناختی مانند درک استعاری زمان و عوامل رفتاری مانند اعتیاد به اینترنت توجه بیشتری داشته باشند
مدل سازی معادله ساختاری تعیین گرهای خردمندی بر اساس ادراک از والدگری پدر با نقش میانجی قدرت ایگو در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
193 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خردمندی، بر اساس ادراک از والدگری پدر با نقش میانجی قدرت ایگو در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل ساختاری بود. جامعه آماری، شامل 24000 دانشجوی دانشگاه تبریز بود. حجم نمونه پژوهش 190 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسشنامه های مقیاس سه بعدی خردمندی آردلت (2003) (3D-WS)، مقیاس پدری دیک (2004) (FS) و پرسشنامه روان شناختی قدرت ایگو استروم و همکاران (1997) (PIES) را تکمیل کردند. کلیه محاسبات مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-24 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد قدرت ایگو نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین ادراک از والدگری پدر و خردمندی در دانشجویان دارد، ولی مستقیماً با خردمندی فرزندان ارتباط معنی داری ندارد. به صورت کلی می توان نتیجه گرفت که چگونگی رفتار پدر یکی از عواملی است که به طور غیرمستقیم با تقویت توانمندی ایگو، می تواند پیش بینی کند که فرزندانشان از چه میزان خردمندی برخوردار باشند. بر این اساس، پیشنهاد می شود فراوانی و حضور سالم پدر در تربیت فرزندان موردتوجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی برشفقت، بر اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه اماری شامل تمامی مبتلایان به بیماری کرونا، مراجعه کننده به بیمارستان شهید رجایی تنکابن در تابستان و پاییز ۱۴۰۰ بود. حجم نمونه شامل 30 نفرمبتلا به ویروس کرونا بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله اموزشی را طی 8 هفته و ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله درمان مبتنی بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کروناگردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله درمان مبتنی بر شفقت را به عنوان روشی کارآمد جهت کاهش اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا پیشنهاد داد.
مدل یابی تنیدگی والدگری مادران کودکان اُتیسم براساس بهشیاری و فراوالدگری با میانجی گری خودکارآمدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناسایی عوامل مرتبط با سلامت روانی و کیفیت کلی زندگی والدین، به ویژه مادران کودکان اُتیسم از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تنیدگی والدگری بر اساس بهشیاری و فراوالدگری با نقش میانجی گر خودکارآمدی والدینی مادران کودکان مبتلا به اُتیسم انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی با روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک 2 تا 14 سال مبتلا به اختلال اُتیسم مراجعه کننده به کلینیک های درمانی شهر تهران در سال 1400 بودند که 250 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسش نامه های تنیدگی والدگری، بهشیاری، فراوالدگری و خودکارآمدی والدینی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: ضریب مسیر کل بین بهشیاری (0/671-=P<0/01, β )، فراوالدگری (0/256-=P<0/01, β) و خودکارآمدی والدینی ( β=-0/352 ,P<0/01) با تنیدگی والدگری منفی و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین بهشیاری و فراوالدگری با تنیدگی والدگری به ترتیب (0/153 -=P<0/01, β) و (0/116-=P<0/01, β) منفی و در سطح 0/01 معنادار بود. همچنین مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R2) برای متغیر تنیدگی والدگری برابر با 0/63 حاصل شد. نتیجه گیری: بهشیاری و فراوالدگری به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری را در مادران کودکان مبتلا به اُتیسم پیش بینی می کند؛ بنابراین به منظور توسعه آزمایشات برای کاهش یا جلوگیری از سطوح بالای تنیدگی والدگری ضرورت دارد از یافته های حاصل برای ارتقای بهزیستی والدین و بهبود روابط والد فرزندی بهره گرفته شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی در راستای خانواده درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
501 - 522
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و فراشناخت برکاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی انجام گرفت. روش : روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش، بیماران مراجعه کننده به بیمارستان معتمدی و مرکز مشاوره روشنا سمنان در سال 1398 است که از آنان نمونه ای شامل 36 نفر انتخاب گردید و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفری شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. در ابتدا پرسشنامه افکار وسواسیOBQ،گروه مطالعه شناخت اختلال وسواس فکری - عملی (2003) ، در هر سه گروه توزیع و پاسخها به عنوان نمرات پیشآزمون ثبت شد. سپس اعضای گروه های آزمایش اول، بر اساس پروتکل سیگال، ویلیامز و تیزدل (2002)، تحت مداخله ی"شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی" و اعضای گروه های آزمایش دوم، بر اساس روش درمان فراشناختی ولز (2008)، تحت مداخله ی "درمان فراشناختی" قرار گرفته و نهایتا برای افراد گروه های گواه، هیچ مداخله ای انجام نپذیرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم ا فزار SPSS-22 تحلیل گردید. یافته ها و نتایج : نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیر گذاری(P<0.01) هر دو رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی است. بعلاوه نتایج نشان داد که بین اثربخشى مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی تفاوت معناداری (P>0.05)وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت که هر دو رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی تفاوتی با یکدیگرنداشته و میتوانند اثر بخش باشند.
روابط ساختاری مهارت های حل مسئله و هوش معنوی با گرایش به اعتیاد به اینترنت به توجه نقش میانجی نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۲۶۴-۱۲۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نتایج پژوهش ها نشان می دهد که عتیاد به اینترنت، به عنوان یک اختلال کنترل تکانه و الگوی سازش نایافته استفاده از اینترنت، منجر به ناراحتی قابل توجه می شود و مشکلات شناختی، تحصیلی و شغلی در زندگی فرد ایجاد می کند. همچنین نشخوار فکری یا افکاری که فرد به طور مکرر در احساسات و رخدادهای منفی در ذهن می پروراند، ممکن است به فاجعه انگاری در ذهن آنان منجر شود. هرچند پژوهش های زیادی به راهبردهای حل مسأله و هوش معنوی به عنوان مهارت های پیشگیرانه برای بهبود توانش های کنار آمدن با رویدادهای آسیب زا تأکید داشته اند، اما در زمینه بررسی این متغیرها در بین جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر برر سی روابط ساختاری مهارت های حل مسئله و هوش معنوی با گرایش به اعتیاد به اینترنت با توجه به نقش میانجی گر نشخوار فکری بود.
روش: در قالب یک پژوهش توصیفی - همبستگی از بین دانشجویان 19 تا 35 ساله کاربر اینترنت، 353 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر (1982)، هوش معنوی کینگ (2008)، اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و نشخوار فکری یوسف (1383) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارها
SPSS-24 و lisrel-8/8 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل پژوهش برازش خوبی دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین متغیرهای مهارت های حل مسئله و هوش معنوی با میزان اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0 p<).
نتیجه گیری: اعتیاد به اینترنت دارای همبسته های رفتاری مختلف نظیر حل مسأله و هوش معنوی است که می تواند توسط فرآیندهای مختلف تعدیل شود.
الگویی ساختاری سبک های دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن با اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجی گری مهارت های ارتباطی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی بخش جدایی ن اپذیر از زندگی ما است، با این حال استفاده بیش از حد از آن ها پیامدهای روانشناختی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. این پژوهش با هدف الگویی ساختاری سبک های دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن با اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجی گری مهارت های ارتباطی در دانش آموزان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 1400 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 400 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان نورآباد (دلفان) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)، سه گانه تاریک شخصیت جونز و پائلوس (2014)، پرسشنامه حساسیت به طرد دونی و فلدمن (1996)، پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی توتگون- یونال و دنیز (2015) و مهارت های ارتباطی کروکوت (1996) به صورت آنلاین پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 32 درصد از واریانس مهارت های ارتباطی توسط سبک های دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن و 41 درصد از واریانس اعتیاد به شبکه های اجتماعی توسط سبک های دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن و مهارت های ارتباطی تبیین می شود.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافته ها نشان می دهند که تضعیف حساسیت طرد و افزایش مهارت های ارتباطی را می توان در مطالعات آینده به عنوان عواملی برای اعتیاد به شبکه های اجتماعی برای مطالعات پیشگیری یا مداخله در نظر گرفت.