فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۸۱ تا ۷٬۹۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود که جامعه آماری آن شامل زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره ژرفا شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری30 زن خیانت دیده به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زن) و گواه (15 زن) کاربندی شدند. ابزاهای این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی (1995)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر، 1983 و پرسشنامه افسردگی بِک، 1961 بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت مداخله زوج درمانی شناختی- رفتاری هالفورد، 2005؛ به صورت گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت روابط زناشویی (11/29=F و 001/0=P)، صمیمیت زناشویی (13/7=F و 013/0=P) و افسردگی زناشویی (72/15=F و 001/0=P) مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده در شهر کرمانشاه اثر بخش بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش زوج درمانی شناختی-رفتاری می توان برای کاهش افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده و در نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
119-128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر آستارا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. تعداد نمونه پژوهش 40 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آموزش شفقت به خود (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس وضوح تصور از خود (کامپبل و همکاران، 1996) و مقیاس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش هشت جلسه 70 دقیقه ای آموزش شفقت به خود اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود تأثیر معناداری بر بهبود وضوح تصور از خود درونی (01/0> , P 76/8 F= ) و کاهش خودانتقادی مقایسه ای (01/0> P 83/6 F= ) و خودانتقادی درونی (01/0> , P 83/6 F= ) در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی داشت. براساس این نتایج می توان بیان کرد این روش آموزشی/ درمانی می تواند از سوی روانشناسان مدارس به منظور بهبود کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسۀاثربخشی درمان شناختی رفتاری پیامکی آنلاین و درمان شناختی رفتاری تلفنی بر اختلال افسردگی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
139-150
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از اختلالات شایع روانی است؛ در کشورهای در حال توسعه، به دلیل هزینۀ بالای درمان، عدم دسترسی به روانپزشک یا روانشناس حرفه ای، سوءتعبیرهای فرهنگی و موانع دیگر، بسیاری از افراد نمی توانند هیچ گونه درمانی دریافت کنند. استفادۀ گسترده از تلفن همراه و ثابت و نیز تلفن های هوشمند در جهان، فرصتی را برای کمک به افراد نیازمندی فراهم می کند که دریافت کمک های حرفه ای درمانی برایشان آسان یا مقدور نیست. از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی درمان شناختی رفتاری پیامکی آنلاین و درمان شناختی رفتاری تلفنی بر اختلال افسردگی پایدار بود. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ افراد 18 تا 55 سالۀ مراجعه کننده به چهار مرکز مشاوره و روانشناسی در غرب شهر تهران در سال 98 بود. تعداد 30 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی پایدار، به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ویرایش دوم پرسشنامۀ 21 سوالی افسردگی بک (بک و همکاران، 1988) (BDI-II) و نسخۀ بالینی مصاحبۀ بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 2016) (SCID بود. داده ها با نسخۀ 22 نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. با توجه به یافته های پژوهش، هر دو مداخله تلفنی و پیامکی آنلاین به طور معناداری باعث کاهش افسردگی بیماران شدند P<0/05) ).از لحاظ اثربخشی، بین دو روش مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت P<0/01) ). هر دو شیوۀ درمان شناختی درمانی تلفنی و پیامکی آنلاین بر کاهش علائم افسردگی مؤثر بودند.
بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر می باشد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مراجعه کنندگان به کلینیک های روان درمانی سطح شهر مشهد بودند که به وسیله ی مصاحبه ی بالینی و پرسشنامه ی اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) تشخیص این اختلال را گرفته بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 30 نفر از افراد انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیرهای پژوهش در مرحله پیش آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) بود. پس از اتمام جلسات مداخله که طبق برنامه درمانی الگوی کابات زین و همکاران (1992) تنظیم شد متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. نتایج آنکووا نشان داد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای کیفیت خواب (965/5= F و 035/0=p) و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا (789/6= F و 035/0=p) متفاوت است و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر می باشد.
بررسی رابطه ی عدم تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره پاندمیک کرونا: نقش میانجی استرس ادراک شده
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی عدم تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره پاندمیک کرونا: نقش میانجی استرس ادراک شده بود. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار اضطراب مرگ ناشی از کرونا شده بودند. تعداد 150 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های تحمل ابهام مک لین (1993)، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که عدم تحمل ابهام و استرس ادراک شده به صورت مستقیم و مثبت قادر به تبیین اضطراب مرگ است و اثر غیرمستقیم عدم تحمل ابهام بر اضطراب مرگ به واسطه استرس ادراک شده نیز مثبت و معنادار است.
شناسایی و واکاوی عوامل سازنده و موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان عضو کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
12 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و واکاوی عوامل سازنده و موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان عضو کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و متون مرتبط و خبرگان و متخصصان تعلیم وتربیت و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 15 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی نوجوانان عضو کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران در سال 1399 بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان 285 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی ابزارهای هر دو بخش کیفی و کمی قابل قبول بود. داده های بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل سازنده بر رشد خودباوری در نوجوانان دارای 2 بعد، 6 مولفه و 40 شاخص و عوامل موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان دارای 3 بعد، 9 مولفه و 42 شاخص بود. عوامل سازنده شامل ابعاد فردی (با 3 مولفه ویژگی های فردی، قدرت و ارزیابی) و اجتماعی (با 3 مولفه ارتباط، الگوگزینی و مشارکت) و عوامل موثر شامل ابعاد خانواده (با 3 مولفه اعتمادسازی، حمایت و شیوه های تربیتی)، مدرسه (با 3 مولفه توانمندسازی، تعهد و نشاط) و جامعه (با 3 مولفه عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل روانی) بود. دیگر نتایج نشان داد که بار عاملی همه گویه ها و برازش مدل مناسب بود و اثر همه ابعاد بر عوامل سازنده و موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان تایید شد. نتیجه گیری: با توجه به عوامل سازنده و موثر شناسایی شده برای رشد خودباوری نوجوانان می توان از طریق آنها برنامه هایی جهت بهبود رشد خودباوری آنان طراحی و اجرا کرد.
تهیه و تدوین الگوی یادگیری خلاق در ساختار برنامه درسی آموزش دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
133 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان پس از تحصیل، معمولا مهارت کافی برای ورود به جامعه را ندارند؛ که در این میان، برخورداری از یک ذهن خلاق، مبتکر و نوآور برای رشد و شکوفایی توانمندی دانش آموزان یک مزیت ارزشمند تلقی می شود.این پژوهش با هدف تهیه وتدوین الگوی یادگیری خلاق در ساختار برنامه درسی آموزش متوسطه شهر شیراز انجام شد. روش: با استفاده از نمونه ای از صاحب نظران مشغول به کار در 20 مدرسه دولتی شهرستان شیراز (384 نفر) تحقیق حاضر، با هدف تهیه و تدوین الگوی یادگیری خلاق در ساختار برنامه درسی آموزش دوره متوسطه بر روی در سال تحصیلی 98-99 اجرا شد. اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه از نوع زمینه یابی بود و در آن، آزمودنی ها به پرسشنامه محقق ساخته 42 سوالی در خصوص الگوی خلاقیت پاسخ دادند؛ از نرم افزار AMOS ویراست 24، برای آزمون برازندگی الگوی پیشنهادی استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون های آماری نشان دادند که الگوی خلاقیت در برنامه ریزی درسی شامل شش بعد مجزا (روش تدریس، محتوای درسی، آموزش دهنده، ارزشیابی، محیط فیزیکی و مدیریت) می باشد؛ همچنین، برنامه ریزی درسی دانش آموزان مقطع متوسطه در کشور، با توجه بر رویکرد خلاقیت نیاز به بازنگری دارد. نتیجه گیری: این تحقیق الگوی خلاقیت در برنامه ریزی درسی را تدوین نمود و تلویحاتی برای موفقیت در شکوفاسازی خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه ارائه کرد.
پیش بینی خشونت علیه همسران بر اساس صفات پنج عاملی شخصیت و سبک های دل بستگی شوهران در قرنطینه خانگی دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی خشونت علیه همسران بر اساس صفات پنج عاملی شخصیت و سبک های دل بستگی شوهران در قرنطینه خانگی دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل و شوهران آن ها در شهر تهران در دوران شیوع کرونا در سال 1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاباکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس پرسشنامه همسر آزاری (WAQ) قهاری، عاطف وحید و یوسفی (1384)، سیاهه تجدیدنظر شده پنج عامل شخصیت (NEO-PI-R) کاستا و مک کری (2008) و مقیاس سبک های دل بستگی بزرگسالان (AAS) کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و سبک های دل بستگی شوهران با خشونت علیه زنان رابطه معنادار وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 69/8 درصد واریانس خشونت علیه زنان به وسیله ویژگی های شخصیتی و سبک های دل بستگی شوهران تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی و سبک های دل بستگی شوهران نقش مهمی در پیش بینی خشونت علیه زنان در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) دارند.
پیش بینی اضطراب ویروس کرونا بر اساس تاب آوری و سرسختی روان شناختی پرستاران شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب ویروس کرونا بر اساس تاب آوری و سرسختی روان شناختی پرستاران شهر کرمانشاه بود. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه در سال 1400-1399 تشکیل دادند. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با جدول مورگان 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای با کسب رضایت از آن دسته از پرستارانی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیوید سون، پرسشنامه سخت رویی اهواز و مقیاس اضطراب ویروس کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که تاب آوری و سرسختی روان شناختی توانایی پیش بینی اضطراب ویروس کرونا رادارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که با توجه به نقش تاب آوری و سرسختی روان شناختی در پیش بینی اضطراب ویروس کرونا توصیه می گردد که برای کاهش اضطراب کرونا در پرستاران برنامه هایی در جهت افزایش تاب آوری و سرسختی روان شناختی طراحی و از طریق کارگاه های آموزش مجازی و الکترونیکی بر روی پرستاران و کادر درمان اجرا کرد.
بررسی اثربخشی برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان دوره اول متوسطه شهر سقز
حوزههای تخصصی:
تنبلی اجتماعی به رفتاری اشاره دارد که بر اساس آن، افراد هنگام کار کردن با دیگران تلاش کمتری از خود نشان می دهند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه شهر سقز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان زن دوره اول متوسطه شهر سقز در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه تنبلی اجتماعی (جورج، 1992) بود. گروه آزمایش 8 جلسه دوساعته برنامه آموزشی واقعیت درمانی دریافت کردند؛ اما برای گروه گواه هیچ مداخله ای ارائه نشد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزشی واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه معنادار بود. نتایج حاصل از پژوهش مشخص کرد که برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه مؤثر است؛ ازاین رو می توان از این برنامه برای توانمند سازی معلمان و کاهش تنبلی اجتماعی کارکنان در مدارس استفاده کرد.
انعطاف پذیری شناختی و کانون توجه در اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای انعطاف پذیری شناختی و کانون توجه در بین دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری بود. به همین منظور 400 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به روش تصادفی چندمرحله ای در پژوهش شرکت داده شده و به پرسشنامه شخصیتی میلون 3 پاسخ دادند. در مرحله بعد، دانشجویانی که حداقل نمره 84 را در هر یک از مقیاس های مربوطه در این پرسشنامه کسب کرده بودند در دو گروه 50 نفری مبتلایان به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری گنجانده شده و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، و کانون توجه وودی، چامبلس و گلس برروی آن ها اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که بین دو گروه دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی (F=38.78, p<0.01)، کانون توجه (F=13.02,p<0.01)، و مؤلفه های آن ها تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری در متغیر کانون توجه، مؤلفه کانون توجه متمرکز بر دیگران، متغیر انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های آن نمره کمتر، و در مؤلفه کانون توجه متمرکز بر خود، نمره بیشتری از دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته کسب کردند. بر اساس نتایج این پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به دلیل ویژگی برون گرایی و تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران (حتی برای جلب توجه و تحسین دیگران)، انعطاف پذیری و سازگاری بیشتری نسبت به دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری از خود نشان می دهند که این ویژگی می تواند پیامدهای مثبتی برای آن ها در پی داشته باشد.
مدل اندازه گیری حافظه فعال کودکان: آزمون مدل های بدلی و هیچ، بدلی و کووان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل سه عاملی بدلی و هیچ، مدل چهار عاملی بدلی و مدل سه عاملی کوان در مورد حافظه فعال کودکان بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه شامل کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1400 بود. شرکت کنندگان 150 دانش آموز 7 تا 10 سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه آن ها به مجموعه ارزیابی جامع حافظه فعال گری و همکاران (2017) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل چهار عاملی بدلی از مدل سه عاملی بدلی و هیچ و مدل سه عاملی کوان برازندگی بهتری دارد. ارزیابی حافظه فعال می تواند اطلاعات مهمی در مورد عملکرد شناختی کودکان بیش از اقدامات روان شناختی در اختیار افراد قرار دهد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان انجام شد. مواد و روش ها: در یک طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، شصت سرباز به صورت نمونه گیری در دسترس از پادگان های نظامی در خراسان رضوی در سال 1398 انتخاب و به طور تصادفی به گروه های سی نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه های آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی 90دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (CFI)، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI)، پرسش نامه افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس ناامیدی بک (BHS) روی تمام آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری منجر به افزایش انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های آن (0/001=P)، کاهش افکار خودکشی (0/001=P)، افسردگی (0/001=P) و ناامیدی (0/002=P) در مقایسه با گروه کنترل می شود. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد احتمالاً با افزایش انعطاف پذیری شناختی منجر به کاهش افسردگی، افکار خودکشی و ناامیدی در سربازان می شود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۲۶-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، زوج درمانی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم، زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی بخشش زناشویی (MFQ) ری و همکاران (2001) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 16 در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هر دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بخشش زناشویی در مرحله ی پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری دارند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد اثر بیشتری بر بخشش زناشویی (0.002p< )، وجود مثبت (0.001p<) و نبود منفی (0.014p<) نسبت به زوج درمانی هیجان مدار داشت. در نتیجه، می توان به منظور افزایش بخشش زناشویی از هر دو مداخله بهره جست اما با توجه به اثربخشی بیشتر زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، این رویکرد ارجح است.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده سرای محله منطقه 6 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه 6 شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز (1981) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) و همچنین پروتکل آموزشی نظریه انتخاب به مدت 8 جلسه ی 45 دقیقه ای بود که بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه ها در ابتدا و انتهای آموزش اجرا شد و جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی از قبیل آزمون نرمال بودن توزیع داده ها، تحلیل ANCOVA و MANOVA انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد. آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده به سرای محله منطقه 6، تاثیر دارد(P<0.05).آموزش نظریه انتخاب باعث 79.6 درصد تغییر در نمره های خودکارآمدی و باعث 79.7 تغییر در نمره های شادکامی شد(P<0.05). نتایج پژوهش نشان می دهد که از روش آموزش نظریه انتخاب می توان برای افزایش سطح خودکارآمدی و شادکامی زنان استفاده نمود.
بررسی اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی و تکانش گری دانش آموزان ابتدایی پسرانه دوره اول تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
119 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و تکانش گری دانش آموزان دبستان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) بود. روش : روش تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. پس از غربالگری دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی ارجاعی به مراکز مشاوره ناحیه 3 تبریز که دارای اختلال بیش فعالی بودند، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پس از اجرای پیش آزمون (آزمون کانرز فرم معلم) برای هر دو گروه، بسته قصه درمانی در طی 10 جلسه یک ساعته به گروه آزمایش ارایه گردید و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا و داده ها پس از گردآوری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس فرم معلم کانرز (در سطح 001/0>p) در پس آزمون تغییر معنی داری داشت. نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که علائم کمبود توجه / بیش فعالی و تکانش گری تحت تأثیر قصه درمانی، در قالب طرح آزمایشی اخیر کاهش داشته و این رویکرد به درمانگران و متخصصان روان شناسی پیشنهاد می گردد
مقایسه سبک زندگی آرامش مدار، کارکرد خانواده و احساس خوشبختی همسران در بین زوجین ازدواج های سفید، سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تفاوت سبک زندگی و احساس خوشبختی در بین زوجین با ازدواج سفید، سنتی و مدرن بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مراجعه کننده های زن به مرکز مشاوره بهزیستی شهر آشتیان در سال 1397 بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر از زنان بود که ازدواج های سنتی، مدرن و سفید داشتند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت، به طوری که در هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. تحلیل یافته با استفاده نرم افزار spss-21 با روش تحلیل واریانس یک راهه و چند راهه انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سبک زندگی آرامش مدار، کارکرد خانواده و احساس خوشبختی زوجین تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه پژوهش این بود که میزان سبک زندگی آرامش مدار در گروه ازدواج های سنتی بیشتر از ازدواج های مدرن و ازدواج سفید بود؛ اما بین ازدواج مدرن و ازدواج سفید در این شاخص، تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین در بخش احساس خوشبختی نشان داده شد که میزان احساس خوشبختی زوجین در ازدواج های مدرن بالاتر از دو گروه دیگر است.
نقش خودآگاهی هیجانی، تفکر ارجاعی و سرزندگی ذهنی در پیش بینی بازگشت به اعتیاد در زنان مصرف کننده مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودآگاهی هیجانی، تفکر ارجاعی و سرزندگی ذهنی در پیش بینی بازگشت به اعتیاد در زنان مصرف کننده مواد مخدر بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مصرف کننده مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب گذری و سرپناه شبانه شهر تهران منطقه 12 بودند. از بین آن ها تعداد 60 نفر که حداکثر مدت دو هفته در ترک بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های بازگشت به اعتیاد (رایت، 1993)، خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002)، تفکر ارجاعی (ارینگ، 2010) و سرزندگی ذهنی (رایان و فردریک، 1997) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد بازگشت به اعتیاد با تفکر ارجاعی (افکار منفی تکراری، ناکارآمدی ادراک شده و تسخیر ظرفیت روانی) رابطه مثبت و معنادار و با خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، ارتباط، حل مسئله، محیط گرایی) و سرزندگی ذهنی رابطه منفی و معنادار دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که بازشناسی (38/0-)، ارتباط (20/0-)، حل مسئله (26/0-)، افکار منفی تکراری (22/0)، ناکارآمدی ادراک شده (40/0)، تسخیر ظرفیت روانی (31/0) و سرزندگی ذهنی (38/0-) بازگشت به اعتیاد را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش خودآگاهی هیجانی، تفکر ارجاعی و سرزندگی ذهنی در پیش بینی بازگشت به اعتیاد در زنان مصرف کننده مواد مخدر، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای این مفاهیم به افراد در حال ترک مواد مخدر ضروری به نظر می رسد.
مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
155-164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی بود. روش پژوهش، از نوع علی -مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1399-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 80 دانشجو (40 دانشجوی دارای اضطراب هستی و 40 دانشجوی بدون اضطراب هستی) بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اضطراب هستی (مسعودی ثانی و همکاران، 1394) و پرسشنامه چشم انداز زمان (زیمباردو و بوید، 1999) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره ( MANOVA ) صورت گرفت. نتایج تحلیل اطلاعات نشان داد که بین دو گروه دانشجویان با و بدون اضطراب هستی از نظر چشم انداز زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> r ). به طوری که میانگین نمرات دانشجویان با اضطراب هستی در این سه متغیر بیشتر از دانشجویان بدون اضطراب هستی بود . اما بین چشم اندازهای زمانی گذشته مثبت، آینده و آینده متعالی در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لذا، نتایج به دست آمده می تواند حاکی از اهمیت بسزای چشم اندازهای زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت در تمایز دانشجویان دارای اضطراب هستی از دانشجویان عادی قلمداد شود.
خودپنداره و تنظیم فاصله بینافردی در روابط نزدیک: مطالعه ای با آزمون فاصله بینافردی مطبوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
225 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف: تنظیم فاصله بینافردی در برهم کنش های اجتماعی یک مؤلفه اساسی در کیفیت روابط نزدیک انسان ها است. این فاصله در وضعیت های روان شناختی و افراد مختلف به شیوه های متفاوتی تنظیم می گردد. هدف از مطالعه حاضر بررسی فاصله بینافردی مطبوع در افراد واجد خودپنداره مثبت و منفی بود. روش: در این مطالعه 47 دانشجوی واجد خودپنداره مثبت با 47 دانشجوی واجد خودپنداره منفی در انتخاب فاصله بینافردی مطبوع هنگام مواجهه با شخصیت های مادر، شریک عاطفی، دوست صمیمی، تصویر خود در کودکی، تصویر خود در زمان حال، فروشنده، و دزد مورد مقایسه قرار گرفتند. کلیه شرکت کنندگان به نسخه اصلاح شده و کامپیوتری آزمون فاصله بینافردی مطبوع در دو حالت منفعل (وقتی دیگران به آن ها نزدیک می شوند) و فعال (وقتی خودشان به دیگری نزدیک می شوند) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد که گروه واجد خودپنداره منفی به طور معناداری فاصله بینافردی بزرگ تری را در قیاس با گروه واجد خودپنداره مثبت حین مواجهه با تمامی شخصیت ها (به جز فروشنده و دزد) انتخاب کردند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه ضمن تأکید بر نقش از خودبیگانگی در تنظیم فاصله بینافردی با دیگران، در چهارچوب نظریه های روابط موضوعی و دلبستگی مورد بحث قرار گرفت.