فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۲۱ تا ۸٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
همه گیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روان شناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت سریع انتشار بودن این بیماری تأثیرات بسیاری بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم داشته است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و ارائه راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جهت نمونه گیری تعداد 16 نفر از افرادی که در دوران همه گیری به بیماری کووید 19 مبتلا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی انتخاب شدند. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های حاصل از مصاحبه ها در سه مضمون اصلی افکار، احساسات و هیجان های منفی ناشی از بیماری (بعد روابط فردی)، تغییر رفتار اعضای خانواده (بعد روابط خانوادگی) و تغییر رفتار دیگران (بعد روابط اجتماعی) استخراج و طبقه بندی شد. در جهت پیشگیری از پیامدهای بیماری کووید 19، مضمون اصلی انسجام و استحکام ساختار خانواده به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کرونا روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد را به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد و جهت پیشگیری و کنترل آسیب های ناشی از آن باید انسجام و استحکام ساختار خانواده از طریق آموزش های مرتبط و مداخلات روان شناختی مؤثر در دستور کار قرار گیرد.
نقش سیاست گذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش (درک خطر) نوجوانان و جوانان در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۴۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین نقش سیاست گذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش (درک خطر) نوجوانان و جوانان در پیشگیری از اعتیاد افراد به مواد مخدر بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود و از روش تحقیق آمیخته با رویکرد اکتشافی استفاده شد. در ابتدا با استفاده از روش کیفی با 15 نفر از صاحب نظران حوزه آموزش و روان شناسی مصاحبه شد. در بخش کمی، جامعه هدف نوجوانان و جوانان بین 12 تا 35 سال مرد و زن شهرستان های منتخب استان اصفهان بود، که 384 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسش نامه تحقیق بین آن ها توزیع شد. تحلیل داده ها با استفاده تکنیک دلفی صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل ازتکنیک دلفی، 8 شاخص (حساس سازی، آگاه سازی در جلسات آموزش خانواده، آموزش مربیان، شیوه های نوین آموزشی، رسانه های جمعی، پاکسازی محیط های آلوده، الگو سازی، و قوانین و مقررات) را شناسایی کرد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به راهبردهای فرهنگی در قیاس با سایر راهبردها، با تاثیرگذاری بر نگرش جامعه هدف نقش مهمی را در محدودسازی و پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر ایفا می نماید.
اثربخشی زوج درمانی سیستمی - سازه گرا بر صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین دارای سن معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۸۶-۱۵۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات زیادی درباره رضایت زناشویی و صمیمیت زوجین صورت گرفته است، اما پژوهشی که به اثربخشی زوج درمانی سیستمی – سازه گرا بر صمیمیت و رضایت زناشویی به خصوص در زوجین دارای اختلاف سنی معکوس پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی سیستمی – سازه گرا بر صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین دارای اختلاف سنی معکوس بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه این پژوهش را تمامی زوج های دارای اختلاف سنی معکوس شهر شیراز در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس، 30 زوج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ فرم کوتاه (اولسون، 1989) و صمیمیت زوجین (اولیاء، 1385) در اختیار هر دو گروه قرار گرفت و سپس زوج درمانی سیستمی – سازه گرا (دالتون، 2007)، در 9 جلسه به صورت هفته ای دو ساعت، برای گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که زوج درمانی سیستمی - سازه گرا بر رضایت زناشویی و ابعاد صمیمیت هیجانی، عقلانی، روانشناختی، اجتماعی - تفریحی، ارتباطی و صمیمیت کلی دارای تأثیر معناداری بود (0/05 <P)، در حالی که این مداخلات بر صمیمیت جسمی، معنوی و جنسی تأثیر معناداری نداشته است. نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی سیستمی – سازه گرا قابلیت اجرا بر زوجین با اختلاف سنی معکوس را داشته و می توان جهت بهبود رضایت و صمیمیت زناشویی از آن بهره جست، همچنین استفاده از این رویکرد در جوامع آماری و فرهنگی دیگر و اثربخشی آن بر دیگر ابعاد روابط زوجین پیشنهاد می گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی و آموزش حل مسئله اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۶۶-۱۶۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: شایستگی اجتماعی به توانایی فرد در انجام امور مرتبط با استقلال شخصی خود و مسئولیت های اجتماعی اشاره دارد و موجب رشد اجتماعی بهنجار و برقراری روابط مثبت و سازنده می شود. آموزش مهارت های هیجانی – اجتماعی نقش مهمی دراحساس شایستگی اجتماعی و کارآمدی بیشتری در مسئولیت های روزانه و چالش های زندگی دختران تک والد دارد. تحقیقات نشان داده است که آموزش حل مسئله اجتماعی موجب افزایش شایستگی اجتماعی در دوران نوجوانی و بزرگسالی می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی و آموزش حل مسأله اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه شهر سراب انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1399- 1398 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. افراد نمونه پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنر، لیس و فیلیپس (1990) را ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از 12 جلسه آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی (صدری دمیرچی و همکاران، 1389) و 10 جلسه آموزش حل مسئله (منتظر و همکاران، 1398) 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه های آزمایش، در مرحله پس آزمون هر سه گروه مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش های مهارت های اجتماعی - هیجانی و حل مسأله اجتماعی موجب افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد مؤثر گردید (0/05 >p). از سویی دیگر، در میزان اثربخشی آموزش های مهارت های اجتماعی - هیجانی و حل مسأله اجتماعی در متغیر شایستگی اجتماعی تفاوت معنا داری وجود نداشت (0/05 <P). نتیجه گیری: آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی و مهارت حل مسأله اجتماعی به نوجوانان سبب شکل گیری تعامل های اجتماعی بین او و دنیای بیرونی، مدیریت هیجان ها و در نتیجه افزایش و بهبود شایستگی اجتماعی فرد می شود. بدین منظور لازم است متخصصان و روانشناسان خانواده آموزش هایی در این زمینه به دانش آموزان و والدین آنها ارائه دهند.
پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره: بررسی مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۸۲-۱۶۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی رابطه هیجان خواهی، طرحواره های شناختی فعال شونده و تنوع طلبی جنسی در مردان پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان متأهل، مورد غفلت واقع شده است. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر شیراز بود که از این تعداد ۲۴۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تنوع طلبی جنسی (گلاس و رایت، ۱۹۹۲)، پرسشنامه هیجان خواهی (آرنت، ۱۹۹۴) و پرسشنامه طرحواره های شناختی فعال شونده (نوبره و پینتوگویا، ۲۰۰9) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل پژوهش برازش خوبی دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین متغیرهای هیجان خواهی، طرحواره های شناختی فعال شونده و تنوع طلبی جنسی رابطه معنی داری (0/001 >P) وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد هیجان خواهی بر طرحواره های فعال شونده در بافت جنسی و تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری (0/001 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های شناختی فعال شونده بر تنوع طلبی جنسی در مردان متأهل اثر معنی داری (0/001 >P) دارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هیجان خواهی بر تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیر مستقیم معنی داری دارد. طرحواره های فعال شونده در رابطه مؤلفه های هیجان خواهی و تنوع طلبی جنسی نقش میانجی دارند.
اثربخشی مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۰۲۵-۲۰۱۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه اعتیاد یک تهدید بسیار مهم برای سلامت نظام خانواده به حساب می آید. درمان های شناختی رفتاری با تأکید بر ذهن آگاهی و توجه بر انعطاف پذیری شناختی در بازتوانی مادران وابسته به سوءمصرف مواد مؤثر می باشند. دراین راستا سؤال پژوهش حاضر این بودآیا مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد، مؤثر است؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه ی شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش مادران وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر شیراز در طول بهار سال 1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 مادر وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. از پرسشنامه پذیرش و عمل باند و همکاران (2007) به عنوان پیش آزمون - پس آزمون و از پروتکل ۱۲ جلسه ای فلکسمن و همکاران (2011) برای جلسات مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد مؤثر بوده و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است (0/01 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد، انعطاف پذیری روانشناختی را در مادران وابسته به سوءمصرف افزایش می دهد.
ارائه مدل پارادایمی از عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی (مطالعه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۰۴۳-۲۰۲۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطه ای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالی که امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته شدن این تعهد و رخ دادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سبب ساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه ساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، به منظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانواده ها است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سال های 96 تا 99 به مراکز مشاوره استادروزبه، راه نو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکت کنندگان، 11 مرد و 10 زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها به روش سه مرحله ای اشتراوس و کربین (1990) انجام شد. یافته ها: از تجزیه تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری باز، دو دسته مقوله اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - رابطه ای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقوله فرعی شامل: شرایط مداخله گر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگی های مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقوله (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقه اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخ دهنده) حاصل شد. نتیجه گیری: زنان و مردان خیانت کار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا می کردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق می شدند.
اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی انجام شد. روش: پژوهش از نوع روش پیش آزمون –پس آزمون،همراه با گروه کنترل استفاده شد. گروه نمونه این تحقیق دانشجویانی که نمرات بالایی در پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) آوردند به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21)، قبل و بعد از درمان تکمیل کردند.جلسات درمانی طی 10جلسه تشکیل شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس (DASS-21) جمع آوری شد. وبا روش تحلیل کواریانس، بوسیله نرم افزار SPSSتجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی اثربخش بوده است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها فعال سازی رفتاری کوتاه مدت سبب کاهش علائم افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی می شود.
اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش اضطراب در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش اضطراب در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب انجام شد. روش: پژوهش از نوع پیش آزمون _ پس آزمون،همراه با گروه کنترل استفاده شد. گروه نمونه این تحقیق دانشجویانی که نمرات بالایی در پرسشنامه مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس (DASS-21) آوردند به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و دردو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21)، قبل و بعد از درمان تکمیل کردند. جلسات درمانی طی 10جلسه تشکیل شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) جمع آوری شد و با روش تحلیل کواریانس، بوسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش اضطراب در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب اثربخش بوده است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها فعال سازی رفتاری کوتاه مدت سبب کاهش علائم اضطرابی در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب می شود.
Relationship between emotional expression and marital maladjustment: the mediating role of empathy in divorce applicants(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate causal explanation of the relationship between emotional expression and marital maladjustment based on the mediating role of empathy in divorce stage couples. This research conducted through a descriptive method and the study design was correlation in the form of path analysis. The statistical population consisted all couples applied for divorce (aged 30-50) who referred to the counseling centers of the Judiciary in Tehran during2020-2021. The sample size determined 396 cases and selected through convenience sampling method. In order to collect the information, standard questionnaires of marital maladjustment, couple empathy, and emotional expression were used. Data's analyzed in the SPSS 21 and AMOS 24 software's. Data analysis showed the model fit of emotional expression relationship with marital maladjustment by mediated role of couple's empathy. The model explained about 34% of the variance of marital maladjustment in divorce applicants. Based on these findings, it can be said that the relationship between marital maladjustment and emotional expression is not a direct relationship and factors such as marital empathy can strengthen or weaken this relationship, so in trainings related to emotional expression, it is suggested to consider these variables.
تحلیل عوامل فرهنگی- اجتماعی گسترش بد حجابی
حوزههای تخصصی:
بدحجابی یکی از مسایل و چالش های جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب می شود. چون که پوشش ظاهری زن مسلمان بخشی از حقیقت با طنی و بیان گر اندیشه ها و نظام ارزشی های درونی اوست از این جهت در این به زمینه ها و عوامل اجتماعی و فرهنگی بدحجابی بارویکرد تحلیلی توصیفی پرداخته ایم. در این نوشتار، پس از بیان مفهوم حجاب، که برای رسیدن به امنیت و کاهش بحران های روحی ضروری است، به مفهوم بد حجابی و مهم ترین عوامل اجتماعی (تغییر ارزش ها با سرزنش دیگران، تقلید کورکورانه و نگرش سطحی، کمبود عاطفه وغیره. همچنین به عوامل خانوادگی و فرهنگی بد حجابی ناشناخته ماندن فرهنگ حجاب، اقلیت های مذهبی وغیره اشاره شد. با توجه به نتایج به دست آمده مهم ترین عوامل بی حجابی در جامعه رسانه ها و گسترش فساد و تباهی و دگرگونی ارزش ها و تهاجم فرهنگی است که در نابود کردن فرهنگ حجاب و دادن الگوی بی حجابی و خود نمایی و خود آرایی به جامعه نقش مهمی دارد.
بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گنبدکاووس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث اجرا جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بوده که در آن محقق به بررسی رابطه میان متغیرها پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم نظری شهرستان گنبدکاووس با تعداد 1750 نفر بود که از میان آن ها تعداد 390 نفر با استفاده از روش کلاین به عنوان حجم نمونه مشخص شدند. از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت تعیین نمونه موردپژوهش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های خودپنداره لی یوووانگ (2005)، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مطلوبیت اجتماعی کراون ومارلو (1996) بود. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، انحراف استاندارد و نمودار) و در بخش استنباط آماری از آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج یافته نشان داد تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارند.
بررسی اثر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی بر مسئولیت پذیری با نقش میانجی تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مسئولیت پذیری کارکنان مورد توجه سازمان ها علمی – آموزشی قرار گرفته است. از این رو تحلیل ارتباط مسئولیت پذیری دبیران، با سایر مفاهیم سازمانی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی بر مسئولیت پذیری با نقش میانجی تعهد سازمانی دبیران بود. روش: این پژوهش جزء تحقیقات توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه اول آموزش و پرورش ناحیه چهار تبریز به تعداد 550 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جدول مورگان 218 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (1994)، سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، مسئولیت پذیری کارول (1991) و تعهدسازمانی آلن و میر (1996) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی با مسئولیت پذیری به ترتیب (80/0, ß = 18/0 (ß = و رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر جامعه پذیری سازمانی و سرمایه اجتماعی با تعهد سازمانی به ترتیب (85/0, ß = 13/0 (ß = وجود دارد. همچنین در مدل تجربی پژوهش حاضر، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین متغیرها در مدل تائید شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، متغیرهای جامعه پذیری سازمانی، سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی برای مسئولیت پذیری کارکنان سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا در سایه مسئولیت پذیری بودن معلمان در تمام ابعاد زندگی شاهد تسهیل روند و دستیابی به اهداف سازمانی خواهند بود.
سوء مصرف مواد نیروزا، مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی در ورزشکاران استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۱۲-۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این تحقیق بررسی شیوع سوء مصرف مواد نیروزا، مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی در ورزشکاران استان تهران بود. روش: این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کلیه ورزشکاران دارای حداقل 6 ماه سابقه فعالیت ورزشی استان تهران یود. از بین این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 806 پرسشنامه خودگزارش ده ی، محقق ساخته و بدون نام (از 394 زن و 412 مرد ورزشکار) در 49 رشته ورزشی در استان تهران جمع آوری شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد شیوع مصرف مواد نیروزا در بین این ورزشکاران 17/12درصد بود. همچنین 12/16 درصد از ورزشکاران عضو گروه نمونه (16/504 درصد مردان ورزشکار و 7/614 درصد از زنان ورزشکار) مصرف حداقل یک مورد از مواد ممنوعه (مخدر، روان گردان و مشروبات الکلی) را تجربه کرده بودند. شیوع مصرف سیگار 68/9 درصد (11/41 درصد در بین مردان ورزشکار و 7/78 درصد در بین زنان ورزشکار)، شیوع مصرف مواد مخدر 2/48 درصد (3/88 درصد در بین مردان ورزشکار و 1/02 درصد در بین زنان ورزشکار)، شیوع مصرف مواد روان گردان 1/74 درصد (2/91 درصد در بین مردان ورزشکار، 0/51 درصد در بین زنان ورزشکار) و شیوع مصرف نوشیدنی های الکلی در ورزشکاران استان تهران 11/41 درصد (15/29 درصد در بین مردان ورزشکار و 7/36 درصد در بین زنان ورزشکار) بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد سوء مصرف مواد در بین ورزشکاران نوجوان و جوان استان تهران یک واقعیت انکار ناپذیر بوده و تدوین برنامه های آموزشی و پیشگیری در این خصوص بسیار ضروریست.
Predicting Dimensions of Psychological Capital Based on Humor Styles among Medical Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective : Health psychology focuses on health promotion and disease prevention. One of the factors that is related to the promotion of mental health is the sense of humor which can be influenced by the components of psychological capital. This study aims to predict the psychological capital dimensions based on the humor styles among the medical students of Tarbiat Modares University. Method : This study is descriptive correlational and the statistical population consisted of all medical students of Tarbiat Modarres University. The participants of the study were 120 who were selected through volunteer sampling. Data were collected by the Luthans Psychological Capital Inventory and Martin’s Humor Style Scale. Data were analyzed through Pearson’s correlation coefficient and multiple regression analysis. Results : Results showed that self-efficacy and hopefulness have a positive significant relationship with adaptive humor styles, but the relationship between self-efficacy and hopefulness with maladaptive humor styles was negative. Also, there was no significant relationship between resilience and all four humor styles. Conclusion : By strengthening adaptive humor styles, it is possible to increase the psychological capital of students to help their mental health.
خطاهای شناختی در همسرگزینی
حوزههای تخصصی:
همان گونه که اصل ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان ضرورت دارد، دقت در انتخاب همسر مناسب نیز امری ضروری و حیاتی است؛ با این وجود برخی افراد در انتخاب همسر، دچار خطاهای شناختی می شوند که بر فرایند همسرگزینی آن ها تأثیر می گذارد و منجر به یک انتخاب نامناسب می شود. خطای هاله ای، خطای تعصب، خطای نادیده انگاری حقایق، خطای ناروا مسئولیت دهی، خطای کامل گرایی، خطای مقایسه های کاذب، خطای خودفریبی، خطای پیش داوری و غرض ورزی ها، خطای خرافی، خطای زودباروی و خطای انتخاب یک فرد به نیت فراموش کردن یک فرد دیگر، از مهم ترین خطاهای شناختی در همسرگزینی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی کوشیده است به بررسی خطاهای شناختی در همسرگزینی که یکی از انواع خطاهای همسرگزینی است، بپردازد.
Writing Formative Assessment for IELTS Preparation Courses: Investigating Iranian Teachers’ Knowledge and Beliefs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
IELTS preparation courses have gained significant popularity in Iran in the past decade. Although teachers in such an exam-oriented context have started to use formative assessment to improve their writing instruction, their knowledge and beliefs about assessment for learning are still a myth. This mixed-methods study investigated Iranian IELTS teachers’ beliefs and knowledge about the four main aspects of formative assessment of writing in preparation courses for IELTS Writing task 2. Thirty-nine IELTS teachers provided answers to a 23-item questionnaire focusing on four areas: feedback, self-assessment, peer-assessment, and using assessment results for day-to-day classes, to illustrate how frequently they use such techniques. In the next stage, six of the teachers sat for an interview to provide their reasons for using/not using such techniques. The results showed that the teachers have good feedback literacy and make use of some self-assessment techniques such as rubric orientation while they did not value or know enough about how they can involve their students in their own learning process. The teachers seemed to overestimate their role in their students’ learning process while considering the students as somewhat incapable of monitoring their own progress and achievement, which is a crucial aspect of formative assessment. These findings have implications for teacher professional development and further formative assessment programs to be conducted in Iran.
فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
103 - 119
حوزههای تخصصی:
نماز در زمره برترین عبادات است که قبولی سایر عبادات، به قبولی آن منوط است و حضور قلب که روح همه عبادات است از شرایط کمال عبادات محسوب می شود. تحقیق پیش رو با هدف شناسایی فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری و سپس طبقه بندی، مقایسه و تحلیل شد. در ابتدا 21 راهکار برای کسب حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی و روان شناسی به دست آمد که با طبقه بندی مجدد آن ها، نهایتاً 7 راهکار انتخاب و تبیین شد. یافته های پژوهش نشان داد بر اساس منابع اسلامی، یاد دائمی خداوند، تقویت ایمان، دوری از فحشا و منکر و رعایت آداب نماز از فرایندهای دینی حضور قلب در نماز است. همچنین بر اساس منابع روان شناسی، تقویت شناخت و ذهن آگاهی نسبت به خدا و حقیقت، تغییر سبک زندگی و درک بعد روان شناختی نماز، در زمره فرایندهای روان شناختی حضور قلب در نماز است.
نقش ابعاد هوش معنوی در سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش معنوی در سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد و نمونه آماری شامل 23۴ نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در این دانشگاه، در سال تحصیلی 1399 - 1۴00 بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش معنوی آمرام و درایر و پرسش نامه سلامت عمومی بود. یافته های پژوهش نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روان دانشجویان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد ابعاد «خودآگاهی و عشق و علاقه»، «سجایای اخلاقی» و «جامع نگری و بُعد اعتقادی» بیشترین ضریب همبستگی را با سلامت روان دانشجویان داشته و 8۵ درصد از واریانس سلامت روان را پیش بینی کرده اند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه کمی بالندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
567 - 589
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های بومی مبتنی بر جامعه اسلامی و زن مسلمان ایرانی همچنین شناسایی ابعاد و مولفه های بومی بالندگی و تولید ابزاری دقیق برای سنجش این ابعاد است. روش پژوهش: روش پژوهش در این مقاله ترکیی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و صاحبنظران حوزه زنان سرپرست خانوار است. نمونه آماری بخش کیفی 15 نفر بود که حجم آن به روش اشباع نظری تعیین شد. در بخش کمی نیز جامعه آماری تمام زنان سرپرست خانوارکشور بود که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد به خاطر اطمینان بیشتر نمونه آماری به 458 نفر ارتقا یافت. یافته ها: نتایج نشان داد بالندگی زنان سرپرست خانوار دارای 3 بعد کلی (بینش، دانش و منش) و 7 عامل (ایمان، تکریم نفس، شناخت خود، شناخت محیط، مهارت زندگی، چندنقشی بودن، مدیریت رفتار) وبار عاملی بدست آمده در همه ابعاد بالاتر از 0.70 و قابل قبول است. نتیجه گیری: بالندگی زنان دارای پیچیدگی نظری و عملیاتی است و نمیتوان ادعا نمود که مدل استخراج شده یک مدل کامل و بی نقص است اما تا کنون ابزار سنجشی بومی برای بالندگی زنان سرپرست خانوار وجود نداشته، این تحقیق میتواند گامی نخست برای پژوهش در این زمینه باشد.