فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۸۱ تا ۸٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی و تحلیل روایت زندگی دوقلوها با تمرکز بر نحوه شکل گیری وابستگی بین آن ها و پیامدهای آن بر جنبه های مختلف زندگی بود. به همین منظور در این مطالعه با یک همشیر دوقلوی دختر 26 ساله مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها با محوریت چهار مضمون"رابطه منحصر به فرد"، "در هم آمیختگی"، "فردیت"، و "آثار در هم آمیختگی"، نحو ه ی شکل گیری وابستگی و درهم آمیختگی در دوقلوها، ناتوانی در جدایی و کسب فردیت و محدودیت در روابط با همسالان را آشکار نمود. دوقلوها در رابطه ای منحصر به فرد قرار دارند و همشیر دوقلوی خود را مهم ترین فرد زندگی خود می دانند. رابطه ی نزدیک و مداوم آن ها به حدی است که درهم آمیختگی هویت و شخصیت در آن ها شکل می گیرد؛ به نحوی که جدایی و تمایز، یکی از چالش های مهم زندگی آن هاست. در نهایت طبق روایت های برآمده از مصاحبه های انجام شده با یکی از همشیرهای دوقلو، می توان نتیجه گرفت که وابستگی از عمده ترین مسائل تأثیرگذار در زندگی دوقلوهاست و در صورت بروز هر گونه افراط یا تفریط، این احتمال وجود دارد، که سلامت جسمی و روانی آن ها با مخاطره جدی همراه شود؛ به همین دلیل نوعی تمایل به فردیت در آن ها وجود دارد.
تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای در دختران مجرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، ازدواج به سادگی گذشته نیست و جوانان در آستانه ازدواج از یک ترس یا نگرانی در مورد ازدواج و مسائل آن رنج می برند که مربوط به تحریف های شناختی، طرح واره ها و سبک های مقابله ای است که افراد در برابر طرح واره ها بکار می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای در دختران مجرد شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران مجرد و دانشجوی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰ نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند که به روش نمونه گیری ذر دسترس انتخاب و به طور تصادفی و برابر به گروه آزمایش یا کنترل تخصیص یافتند. شرکت کننده ها در مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه های ترس از ازدواج سمیعی، یوسفی و نشاط دوست (۱۳۹۳) و ذهنیت های طرح واره ای یانگ (۲۰۰۸) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت آموزش گروهی پیش از ازدواج طرحواره محور در ۱۵ جلسه ۹۰ دقیقه ای قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با استفاده از نسخه ی ۲۳ بسته ی آماری برای علوم اجتماعی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که کارکرد ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است. به عبارت دیگر، آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای دختران مجرد تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای دختران مجرد بود؛ و می توان از آن به عنوان یک مداخله مهم و کلیدی در حوزه پیش از ازدواج بکار گرفته شود. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند مورداستفاده مشاوران خانواده و ازدواج قرار بگیرد.
پدیدارشناسی تجربه بیماری کووید-19 به منظور تعیین مؤلفه های مقابله ای روان شناختی اساسی در آن، یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
129 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری بیماری کووید-19 تغییرات اساسی را در دنیای انسانی در سطوح روابط، مشاغل، آموزش و مباحث بهداشتی ایجاد کرد. این پژوهش کیفی باهدف شناسایی مؤلفه های مقابله ای روان شناختی اساسی در افراد مبتلابه بیماری کووید-19 انجام شد. روش: مشارکت کنندگان این مطالعه از میان فهرست اسامی شبکه بهداشت اردبیل به شیوه مبتنی بر هدف انتخاب شدند. زمان تصویب پژوهش سال 1399 و تاریخ اتمام آن سال 1400 بود. روش تحقیق از نوع کیفی پدیدارشناسی تفسیری بود. لذا برای 20 نفر از بیمارانی که در منزل بستری بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و فرایند مصاحبه و تحلیل داده ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. در این مطالعه با استفاده از روش کدگذاری باز 123 کد مرتبط با اهداف پژوهش شناسایی شد. یافته ها: نتایج تحلیل سه موضوع اصلی و سیزده طبقه اولیه را نشان داد. موضوع اصلی علائم شامل طبقه اولیه بدنی، روان شناختی و طبقه اولیه اجتماعی است. موضوع اصلی مهارت های مقابله ای شامل طبقه های اولیه سرگرمی، تغذیه، معنوی، روانی، پزشکی، منابع اجتماعی و طبقه اولیه استیصال است و موضوع اصلی پیامدها نیز شامل طبقه های اولیه زندگی، طبقه اولیه دغدغه ها و طبقه اولیه روابط است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مردم در برخورد با بیماری کووید 19 از همه انواع روش های مقابله ای مسئله محور تا هیجان محور و سرمایه های خود برای زنده ماندن بهره می گیرند و تن و روان همسو باهم به گونه منسجم، بقاء شخص را تضمین می کنند.
نقش پاداش های نقدی و غیر نقدی بر انگیزش کارکنان با میانجیگری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها با مشکلات متعددی در زمینه جذب و نگهداشت نیروهای مستعد روبرو هستند و نیاز به شیوه های بهتر برای جذب، توسعه، ارزیابی انگیزش، نگهداشت یا نقل و انتقال آن ها دارند. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاداش های نقدی و غیرنقدی بر انگیزش کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی بانک رفاه استان زنجان انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان بانک رفاه با جمعیتی بالغ بر 163 نفر می باشد. حجم نمونه آماری بالغ بر 136 کارمند در شعب این بانک بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای غیراحتمالی و هدفمند مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه استاندارد انگیزه مکللند ( ۱۹۵۰) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر ( ۱۹۹۱) و پرسشنامه محقق ساخته پاداش های نقدی با آلفای کرونباخ ۷۱۵/۰ و ضریب پایایی 809/0و پاداش های غیر نقدی با آلفای کرونباخ ۸۱۳/۰ و ضریب پایایی 861/0بود که روایی صوری آن به تأیید صاحبنظران رسید. یافته ها: برای تجزیه و تحیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار PLS استفاده شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که پاداش های نقدی (حقوق و مزایا، عدالت در پرداخت ها، تجهیزات محیط کار) و پاداش های غیرنقدی (امنیت، مشارکت، رفتار سرپرست، خلاقیت، ارتقا، امکانات آموزشی) بر انگیزش (انگیزش پیشرفت، انگیزش تعلق، انگیزش قدرت) تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین تعهد سازمانی کارکنان نقش میانجی را در تاثیر پاداش بر انگیزش کارکنان ایفا می کند.
مقایسه آسیب شناسی خانواده در مدل فرایند و محتوا در خانواده های با تاب آوری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه آسیب شناسی خانواده در مدل فرایند و محتوا در خانواده های با تاب آوری بالا و پایین بوده است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل؛ 6000 هزار نفر از والدین دانش آموزان مقطع راهنمایی ساکن در شهر شیراز در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش 361 نفر بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مقیاس های فرآیند و محتوای خانواده سامانی و تاب آوری خانواده سیکبی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس و کای اسکوئر و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه خانواده با تاب آوری بالا و پایین در زیرمقیاس های شغل و تحصیلات، زمان برای با هم بودن، منابع مالی، ظاهر بدنی و منزلت اجتماعی و سلامت جسمی روانی تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت، مهارت مقابله، انسجام و احترام متقابل و باور مذهبی در خانواده با تاب آوری بالا بیش تر از خانواده با تاب آوری پایین می باشد ولی نمرات میانگین زیرمقیاس های تصمیم گیری و حل مسئله و مهارت ارتباطی در خانواده با تاب آوری پایین بیش تر از خانواده با تاب آوری بالا می باشد. نتیجه گیری: الگوی خانواده بدون مشکل در کسب هدف ها، سودمند است و از کنشها به خوبی در سازگاری با موقعیت های جدید استفاده می کنند و در جهت سازماندهی استعدادهای خویش خوب عمل می کنند و افزون بر این، از محتوای خانوادگی سطح بالایی (مثل درآمد و شغل خوب، تحصیلات عالی، مسکن، سلامتی و غیره) برخوردارند. این گونه خانواده ها به عنوان یک سیستم تأثیر خوبی بر تربیت بچه هایشان در ایجاد و شکل گیری یک رابطه ی خوب، مقابله کردن با موقعیتهای استرس زا، حل کردن مسئله، رضایت از زندگی، تصمیم گیری و غیره دارند.برعکس، خانواده مشکل دار به لحاظ محتوا و فرایند خانوادگی از کیفیت پایینی برخوردارند. بدین معنا که مهارت هایی از قبیل مهارت حل مسئله، تصمیمگیری، مقابله، انعطاف پذیری و ارتباطی در این گونه خانواده ها بسیار ضعیف است و از امکانات مناسبی نیز برای زندگی برخوردار نمی باشد. از الگوهای خانوادگی ناسودمند استفاده می کنند و تعاملات آن ها همراه با تنش و رفتارهای مرضی است.
تاثیر بازی درمانی گروهی بر سازش یافتگی اجتماعی، احساس تنهایی و مهار خشم کودکان 11 - 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
79 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از بارزترین روشهای تغییر رفتار، بازی درمانی گروهی است. با توجه به اینکه از یک طرف شیوع رفتار های پرخاشگرانه و از طرف دیگر بروز رفتار های گوشه گیرانه و احساس تنهایی موجب ایجاد اختلالات رفتاری در کودکان می گردد. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان اثر بخشی بازیهای گروهی بر سازش یافتگی اجتماعی، کنترل خشم و احساس تنهایی انجام گردیده است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون – پس آزمون بوده، و نمونه آماری مورد مطالعه تعداد40 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی با میانگین سنی 11- 12 سال در نیمه اول سال تحصیلی 1398-1399 شهرک رمانشاه بوده که بر اساس روش "نمونه گیری در دسترس" انتخاب و به تصادف به گروههای آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) جایدهی شدند. ابزار بکار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه های سازش یافتگی Khanchi (1998) ، مهار خشم Novako (1986) و احساس تنهایی Usher and Wheeler (1985) بوده ، ارزیابی و پیش آزمون در هر دو گروه آزمایش و گواه انجام گردید و مضافاً گروه گواه طی 8 جلسه 45 دقیقه ای (متناسب با استاندارد زمان مشاوره) تحت ارزیابی بازی های گروهی با سایر نفرات رده سنی خود قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس مؤید این می باشد که بازی های گروهی به ترتیب موجب افزایش 35 درصدی سازش یافتگی اجتماعی و کاهش 38 درصدی احساس تنهایی می گردد ولی در نمرات کنترل خشم تفاوت معنی داری مشهود نمی باشد، بعبارتی بازی های گروهی تاثیری بر مهار خشم کودکان ندارد.
تأثیر آموزش مبتنی بر هنردرمانی بر نشانه های اضطراب، افسردگی و خستگی مزمن بیماران مالتیپل آسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر هنردرمانی بر علائم اضطراب آشکار و پنهان، افسردگی و خستگی مزمن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بود. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. جامعه مورد مطالعه کلیه بیماران (319 نفر) مراجعه کننده به درمانگاه بیماری های خاص بیمارستان علّی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در محدوده سنّی 18 تا 55 سال بودند. در مرحله غربالگری، نمونه ای متشکل از 40 نفر در نظر گرفته شد که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. کلاس های آموزشی مبتنی بر هنردرمانی گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای در روزهای دوشنبه و چهارشنبه و کلاس های گروه گواه در 14 جلسه (45 دقیقه ای) با محتوای متفاوت در روزهای یکشنبه و دوشنبه برگزار شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر هنر علائم اضطراب، افسردگی و خستگی را کاهش می دهد. به عبارتی، 14 جلسه آموزش مبتنی بر هنردرمانی، 30، 11، 22 و 10 درصد از واریانس اضطراب آشکار، اضطراب پنهان، افسردگی و خستگی را توضیح داد. نتیجه گیری می شود که آموزش مبتنی بر هنر در کاهش علائم اضطراب، افسردگی و خستگی در بیماران ام اس مؤثر است. پیشنهاد می شود با هدف بهبود عملکرد شناختی، عاطفی و حرکتی بیماران ام اس، آموزش مبتنی بر هنر در کلینیک های روان شناسی و کلینیک های تخصصی به عنوان درمان فرعی همراه با دارودرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین رابطه شیوه های والدگری ادراک شده با نشانه های وسواس: نقش میانجیگری کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
284 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین شیوه های والدگری ادراک شده با نشانه های وسواس با میانجیگری کمال گرایی بود. روش پژوهش: برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد تنکابن 258 دانشجو به روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامیرند (1972)، غربالگری وسواس مادزلی (1977) و کمال گرایی هیل (2004) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مدل ساختاری شیوه های والدگری ادراک شده با نشانه های وسواس از طریق میانجیگری کمال گرایی در دانشجویان برازش داشت (01/0=P)؛ همچنین کمال گرایی مثبت و منفی در رابطه بین شیوه های والدگری آزاد منشانه و کمال گرایی منفی در رابطه بین شیوه والدگری مستبدانه و وسواس و کمال گرایی مثبت در رابطه بین شیوه والدگری مستبدانه و در نهایت کمالگرایی منفی در رابطه بین شیوه والدگری مقتدرانه نقش میانجی داشت (01/0=P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت سبک های والدگری در شکل گیری الگوی شخصیتی کمال گرا نقش داشته که پیامدها و الگوهای بر گرفته از آنها، بر نشانگان وسواس نیز تاثیرگذار خواهد بود.
اولویت های انتخاب زوج در عصرکرونا و مقایسه آن با ده سال گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
128 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اولویت های انتخاب زوج در عصر کرونا و مقایسه آن با ده سال گذشته انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل جوانان ۲۲ تا ۴۰ ساله دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی شهر تهران بودند که از بین آنان به طور تصادفی تعداد 2۰۰ نفر (100 نفر زن، 100 نفر مرد) در فاصله سنی ۲۲ تا ۴۰ سال که به صورت نمونه برداری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل دو بخش: 1) ویژگی های فردی شرکت کننده، 2) آزمون انتخاب شریک عاطفی (بخش اولویت ها و بخش اهمیت و الزام معیار) بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون دو جمله ای) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داده اند که ملاک های: سازگاری، سلامتی خوب، تحصیلات، هوش و کفایت عقلانی، اجتماعی بودن، جاه طلبی و ساعی بودن، آشپزی و خانه داری خوب، نداشتن روابط جنسی قبلی و زمینه سیاسی مشابه رتبه بهتری (میانگین رتبه پایین تر) از گذشته داشته اند و تفاوت معنی داری نیز نشان داده اند و لذا تغییر در اولویت های حال حاضر و 10 سال گذشته را نشان داده اند و در مورد ملاک های: علاقه مندی به خانه و بچه، خانواده دوستی، انسان صادق و یکرو، خوش قیافه بودن، وفاداری، موقعیت و رتبه مطلوب اجتماعی و باروری تغییر معنی داری با گذشته نشان داده اند (0.01=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد تغییرات ایجاد شده نشان از کاهش اولویت ملاک ها نسبت به گذشته دارد و دیگر ملاک ها اختلافی معنی دار در اولویت بندی با گذشته نشان نداده اند.
اثربخشی یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی و مثبت و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به بیماری التهاب روده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری التهابی روده ویژگی های بالینی و مداخلات درمانی را به همراه دارد که می تواند تأثیر زیادی بر عملکرد روانی و روابط شخصی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی، عواطف مثبت و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلابه بیماری التهاب روده بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران التهابی روده شهر اصفهان بود. نمونه موردمطالعه شامل 30 بیمار مبتلابه بیماری التهابی روده بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کننده ها در مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (۱۹۸۸) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت درمان یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که عواطف منفی، عواطف مثبت و تنظیم شناختی هیجان نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است. به عبارت دیگر، یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی و مثبت تأثیر معناداری داشته است (05/0>p). همچنین در متغیر تنظیم شناختی هیجان به جز ابعاد پذیرش و سرزنش دیگران افراد مبتلابه بیماری التهاب روده تأثیر معناداری داشته است (05/0>p). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از تأثیر یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی و مثبت و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلابه بیماری التهاب روده بود و می توان از آن به عنوان یک مداخله مهم و کلیدی کنار درمان های دارویی در بیماران التهاب روده استفاده شود. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند مورداستفاده روانشناسان سلامت قرار بگیرد.
سخن سردبیر: از مرگ اندیشی خداباورانه آرامش بخش تا مرگ نااندیشی خداناباورانه هراس انگیز - بخش چهارم
حوزههای تخصصی:
زندگی در گذر است ولی برخی اوقات در گذرگاه چرخه تحول چه در سطح اونتوژنی و چه در سطح فیلوژنی با پرسش های بنیادین مواجه می شویم که ذهن و روان ما را قلقلک می دهد. این پرسش ها همواره بوده و همیشه خواهد بود، اما در نقاط عطف تحول زندگی و یا هنگامی که در سطح اونتوژنی یکی از عزیزان ما آخرین مرزهای تحول را در سطح روان پدیدایی فردی در می نوردد و یا در سطح فیلوژنی، گونه بشر با تهدیدی جدی (مانند همه گیری کرونا) مواجه می شود، این پرسش ها بیشتر و بیشتر ظهور و بروز پیدا می کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر دل بستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دل بستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به صورت پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. حجم نمونه موردبررسی 30 نفر از کودکان بد سرپرست و بی سرپرست یکی از مراکز بهزیستی استان تهران (مرکز قدوسی) که به وسیله نمونه گیری در دسترس، از جامعه کودکان بی سرپرست و بد سرپرستی که در مراکز شبانه روزی و شبه خانواده نگهداری و ساکن می باشند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. پس از اجرای پرسشنامه های اضطراب کودک اسپنس (2001) و احساس تنهایی آشر (1984) بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، درمان مبتنی بر دل بستگی، در طی 8 جلسه تنها بر روی گروه آزمایش اجرا و پس ازآن، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر دل بستگی بر اضطراب و احساس تنهایی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست تأثیر دارد؛ بنابراین می توان جهت کاهش اضطراب و احساس تنهایی در کودکان بد سرپرست یا بی سرپرست می توان از روش درمان مبتنی بر دل بستگی استفاده کرد.
نقش کنکور آزمایشی در موفقیت دانش آموزان در کنکور سراسری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کنکور آزمایشی در موفقیت دانش آموزان در کنکور سراسری در استان یزد انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال چهارم متوسطه استان یزد و همه دبیران این مقطع تحصیلی در سال 90-1389 بود؛ از این بین با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای تناسبی 392 دانش آموز و با استفاده از روش تصادفی ساده 135 دبیر انتخاب شدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته رضایت از کنکور آزمایشی و داده های مکتوب آموزش و پرورش در رابطه با کنکور آزمایشی دانش آموزان سال چهارم متوسطه سال 90-1389 و نتایج کنکور آن ها در سال مذکور استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین نتایج کنکور آزمایشی و کنکور سراسری (درصد پاسخگویی به دروس و رتبه کنکور) در هر سه رشته ریاضی-فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون t تک نمونه ای نیز نشان داد هم دانش آموزان و هم دبیران از کنکور آزمایشی رضایت دارند.
پناهگاه های روانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خوشه C؛ یک مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
103 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پناهگاه روانی شامل شبکه ای از روابط ابژه ای آسیب شناختی و منظومه ای از دفاع هاست که در خدمت محافظت از بیمار در برابر مجموعه ای از اضطراب ها عمل می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و فهم تظاهرات رفتاری و نشانه های متناظر با پناهگاه های روانی در افراد دارای اختلال شخصیت خوشه c بود. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی و مبتنی بر مطالعه موردی با رویکرد پدیدارشناختی - هرمنوتیکی بود. اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سه دانشجوی مبتلا به اختلال شخصیت خوشه c جمع آوری شد. نمونه گیری به روش هدفمند بود و داده ها براساس تحلیل تفسیری پدیدارشناختی (IPA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مفاهیم شناسایی شده از مصاحبه ها در نُه مضمون خوشه بندی شد که شکل دهنده دو مضمون بالاتر پناهگاه های روانی است. بر مبنای الگوهای به دست آمده و تبیین ساختاری، شکل اختصاصی پناهگاه روانی برای هر یک از مشارکت کنندگان تشریح شد: پناهگاه روانی بر اساس شرم و تحقیر ناشی از ابژه مشاهده گر، پناهگاه روانی بر اساس شکایت و تظلم، و پناهگاه روانی بر اساس خشم و شکایت و کشمکش بر سر قدرت. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد در هر سه اختلال شخصیت خوشه c، سازمان آسیب شناختی با ماهیت و کیفیت مشابه اما با تظاهرات نشانه ای متمایز برای هر اختلال شخصیت در شکل پناهگاه روانی نمود یافته است. توجه روان درمان گران به ماهیت و کارکرد پناهگاه های روانی و نقش آن در ایجاد بن بست درمانی و وقفه تحولی می تواند دریچه ای باشد برای فهم بهتر موضع بیمار و خود درمانگر و غنای روان درمانی.
بررسی اثر موریتا- هنردرمانی بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری، یکی از رفتارهای بسیار شایع در بین افراد و ازجمله دانشجویان است که به آسیب های روانی و جسمی متعددی منجر می شود؛ ازاین رو نیازمند توجه و درمان است. این پژوهش با هدف تعیین میزان اثر ترکیب موریتادرمانی و هنردرمانی بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دختر رشته های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه پیام نور در نیمسال تحصیلی اول 1394-1395 بود. تعداد 40 دانشجو براساسِ نمرات به دست آمده از اجرای پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سواری (1390) از جامعه آماری انتخاب شدند و به طورِ تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی طی هشت جلسه دوساعتی به مدتِ دو ماه درمان ترکیبی موریتا هنردرمانی را براساسِ پروتکل ویلیامز پترسون (2012) دریافت کرد. نتایج تحلیل مانکووا نشان داد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون کاهش معنی داری در اهمال کاری تحصیلی (P=0/020) داشت. به علاوه، نتایج مربوط به تحلیل های تک متغیری نشان داد موریتا هنردرمانی بر مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی (عمدی، ناشی از خستگی جسمی و روانی، ناشی از بی برنامگی) نیز به طورِ معنی داری مؤثر بوده است (p<0/05). براساسِ نتایج به دست آمده از پژوهش، به نظر می رسد ترکیب موریتا هنردرمانی روش مناسبی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی است.
اثربخشی مداخله سوسیودرام بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب اجتماعی ممکن است استفاده شخص از فرصت های خود برای یادگیری مهارت های اجتماعی مناسب را محدود کند. این پژوهش با هدف تبیین اثربخشی مداخله سوسیودرام بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این پژوهش آزمایشی از نوع طرح تک آزمودنی AB بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 7 سال مبتلا به اضطراب اجتماعی بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 در مراکز روانشناسی شهر تهران حضور داشتند. از بین آنها تعداد 5 کودک دارای اختلال اضطراب اجتماعی (دو پسر و سه دختر) بر اساس ملاک های ورود و خروج و به شیوه نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. مداخله سوسیودرام برای هر کودک در 10 جلسه اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون و چک لیست رفتار اجتماعی بود. تحلیل دیداری داده ها در دو سطح درون موقعیتی و بین موقعیتی انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله سوسیودرام سبب افزایش مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون شده؛ و میزان بهبودی کلی در هر یک از تک رفتارهای اضطراب و اجتناب در حل مسأله، اضطراب و اجتناب در خودکنترلی، اضطراب و اجتناب در مسئولیت پذیری، اضطراب و اجتناب در برقراری ارتباط، اضطراب و اجتناب در دوست یابی، اضطراب و اجتناب در مشارکت و همکاری و اضطراب و اجتناب در ابراز وجود به ترتیب 67/01، 83/30، 82/80، 82/65، 77/37، 86/88و 82/87 درصد بود. میزان بهبودی کلی بین پنج آزمودنی نیز 82/42درصد برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله سوسیودرام قادر است سبب افزایش مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی شود. بنابراین، نهادهای خانواده و آموزشی، مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره می توانند برای بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال اضطراب اجتماعی از مداخله سوسیودرام بهره مند شوند.
اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی در بیماران خودایمنی (پسوریازیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی در بیماران خودایمنی (پسوریازیس) انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران خودایمنی (پسوریازیس) شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 بیمار خودایمنی (پسوریازیس) با روش نمونه گیری غیرتصادفی داوطلبانه و هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه). گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقا سلامت (واکر و همکاران، 1987) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی در بیماران خودایمنی (پسوریازیس) موثر بوده است. چنانکه این مداخله توانسته منجر به بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی این بیماران شود. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با تکیه بر امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی بیماران خودایمنی (پسوریازیس) مورد استفاده گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های همدلی بر خودشیفتگی و قلدری دانش آموزان قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های همدلی بر خودشیفتگی و زورگویی دانش آموزان زورگو انجام شد. این پژوهش، به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان زورگو مشغول به تحصیل در دوره اول متوسطه در شهرستان سامان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 دانش آموز زورگو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 20 دانش آموز). دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طول دو ماه تحت آموزش مهارت های همدلی قرار گرفتند. در حالی که که دانش آموزان حاضر در گروه گواه از دریافت این مداخلات در طول انجام پژوهش بی بهره بودند. در این پژوهش از مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلیج و هولت، 2001) و خودشیفتگی (راسکین و تری، 1988) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های همدلی بر خودشیفتگی (001/0p<) و زورگویی (001/0p<) دانش آموزان زورگو تاثیر معنادار داشته است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های همدلی با تمرکز بر مهارتهای دانش افزایی، ترکیب، کاربستن، ارزشیابی، تحلیل می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش خودشیفتگی و زورگویی دانش آموزان زورگو مورد استفاده گیرد.
نقش واسطه ای عاملیت شخصی در رابطه میان دل بستگی به والدین و هویت من در پیش بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
582 - 594
حوزههای تخصصی:
پیش بزرگسالی به عنوان یک دوره تحولی بر بازه سنی 18 تا 29 سالگی تاکید دارد. از نظر آرنت (2000) این دوره تحولی ویژه کشورهای توسعه یافته است، در حالی که پژوهش های انجام شده بیان گر حضور این مرحله تحولی در سایر جوامع نیز می باشد. با توجه به اهمیت دو سازه ی هویت و عاملیت و عدم شناخت کافی ابعاد پیش بزرگسالی در ایران، هدف مطالعه حاضر تعیین نقش واسطه ای عاملیت در رابطه دلبستگی به والدین و هویت من در پیش بزرگسالان است. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل یکی از دانشگاه های شهر تهران بودند که در بازه ی سنی ۱۸ تا ۲۹ سال قرار داشتند. نمونه ای با حجم ۵۴۰ نفر به صورت برخط به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های سیاهه ی ابعاد پیش بزرگ سالی، پرسشنامه ی تجارب روابط نزدیک-ساختار رابطه، پرسش نامه ی عاملیت و پرسشنامه فرآیند هویت من پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و یافته ها نشان دهنده ی رابطه ی مستقیم، منفی و معنادار دل بستگی ناایمن با عاملیت شخصی و رابطه ی غیرمستقیم، منفی و معنادار دل بستگی ناایمن به والدین و هویت من بودند؛ لذا نقش واسطه ای عاملیت شخصی در رابطه ی میان دل بستگی به والدین و هویت من مورد تائید قرارگرفت. در این پژوهش مدل دل بستگی به مادر و پدر مورد مقایسه قرار گرفت.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.