فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۶۱ تا ۸٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم تایستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
169 - 180
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی مؤثر بر اضطراب کرونا و رفتارهای خودمراقبتی در پیشگیری از ابتلای به ویروس 19-COVID در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کاربردی- مقطعی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های شهر اراک بود. نمونه شامل 215 دانشجو بود که با نمونه گیری گلوله برفی و در دسترس به روش برخط و با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی انتخاب شدند و پرسشنامه های اضطراب بیماری کرونا علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده (1398)، پرسشنامه خودمراقبتی مرتبط با کرونا (1399) و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های T گروه های مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی LSD و رگرسیون ساده در نرم افزار 25- SPSS انجام شد. یافته ها: میانگین اضطراب ناشی از کرونا در دانشجویان پایین و رفتارهای خودمراقبتی در سطح متوسط بود. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که اضطراب ناشی از شیوع 19-COVID زنان بیشتر از مردان و رفتارهای خودمراقبتی در مردان بیشتر از زنان است (05/0>P). نتایج تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی LSD نشان داد اضطراب ناشی از شیوع 19-COVID در دانشجویان فنی و مهندسی کمتر از دانشجویان علوم انسانی است و اضطراب دانشجویانی که والدین آنها دارای تحصیلات زیر دیپلم هستند،از اضطراب دانشجویانی که والدین آنها دارای تحصیلات دیپلم هستند،کمتر است ضرایب رگرسیون نشان دادند که اضطراب کرونا و علائم روانی و جسمانی آن توانستند 091/0 واریانس رفتارهای خودمراقبتی دانشجویان را در طول شیوع 19-COVID تبیین کنند نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر انجام مداخلات روانشناختی به منظور افرایش رفتارهای خودمراقبتی
رابطه علّی تنظیم هیجان با گرایش به ایده پردازی خودکشی با میانجی گری رضایت زناشویی در زنان زلزله دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
91 - 107
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه علّی تنظیم هیجان با گرایش به ایده پردازی خودکشی با میانجی گری رضایت زناشویی در زنان زلزله دیده بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری 21988 نفر از زنان متأهل دارای تجربه زلزله شهرستان سرپلذهاب در سال 1397 بود که با نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 600 نفر از زنان انتخاب و پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجانی (گرنفسکی و همکاران، 2001)، ایده پردازی خودکشی (بک، 1979) و رضایت زناشویی فرم کوتاه (اینریچ، 1979) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-24 و AMOS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مدل مفهومی پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود؛ به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که تنظیم هیجان هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق رضایت زناشویی در زنان زلزله دیده با ایده پردازی خودکشی رابطه دارد؛ همچنین، نتایج نشان داد که بین راهبرد ناسازگار هیجانی با ایده پردازی خودکشی رابطه مثبت و معنی دار اما با رضایت زناشویی رابطه منفی و معنا داری است (05/0>P). این رابطه بین راهبرد سازگار هیجانی با ایده پردازی خودکشی، منفی و معنادار و رضایت زناشویی مثبت و معنادار بود (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تنظیم هیجان و رضایت زناشویی تعیین گرهای مهم برای ایده پردازی خودکشی در زنان زلزله دیده هستند.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شرم درونی شده و ترس از شکست دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
133-142
حوزههای تخصصی:
هم زمانی بلوغ با دوره انتقال به دبیرستان چالشی مهم برای دانش آموزان ششم ابتدایی در ایران است که می تواند به پیدایش احساسات منفی مانند شرم و ترس از شکست در دختران منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی شده و ترس از شکست دختران پایه ششم بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر بابل استان مازندران در سال تحصیلی 98-1397 بود که 30 نفر از آن ها بر اساس شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس شرم درونی شده (فرگوسن و همکاران، 2000) و پرسشنامه ترس از ارزیابی شکست عملکرد (کانروی، 2002) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایشی 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان پذیرش و تعهد به صورت هفتگی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش شرم درونی (001/0> p ؛ 94/36= F ) و ترس از شکست (001/0> p ؛ 50/34= F ) مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر جهت کاهش ترس از شکست و شرم درونی شده دانش آموزان دختر استفاده شود.
بررسی نقش میانجی شرم و عزت نفس در ارتباط بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان انجام شد. 251 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ( 169 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشگاه های خوارزمی تهران، اصفهان و شهرضا به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت آنلاین به پرسشنامه های مقیاس شفقت به خود ریس و همکاران(2011)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی بک (1972)، مقیاس عاطفه ی خودآگاهی-3 تانگنی و همکاران (2000) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ(1965) پاسخ دادند. به منظور بررسی روابط ساختاری در مدل مفروض از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل مفروض میانجی گری نسبی شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که در مدل مفروض تمام وزن های رگرسیونی به لحاظ آماری معنادار بودند ( P<.05 ). در این مدل 81 درصد از واریانس نمرات افسردگی از طریق متغیرهای مکنون عزت نفس، شرم و شفقت به خود تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی، متغیرهای شرم و عزت نفس، نقش میانجی ایفا می کنند. از یافته های پژوهش حاضر می توان در جهت کاهش ا فسردگی از طریق درمان ها و آموزش های مبتنی بر شفقت به خود استفاده کرد.
بررسی هیجان و تعامل آن با شناخت: پیشنهادهای پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
171-184
حوزههای تخصصی:
تقدم هیجان و شناخت و استقلال و وابستگی این دو سازه، از جمله موضوعات مهم روانشناسی شناختی است که گرچه تا قرن بیستم موضوعی غالباً فلسفی بوده ولی پس ازآن بنیان نظریه های روانشناسان تجربی بوده است. تعادل بین شبکه های هیجان و شناخت، به عنوان شالوده معماری نظام روان شناختی انسان، موجب عملکرد سالم می شود. به رغم پندار گذشتگان درباره نقش ابتدایی هیجان در عملکردهای غریزی، امروزه هوشمندی هیجانات و تاثیرشان بر افکار نشان داده شده است. همچنین سودمندی تقویت توانایی های هیجانی و شناختی، در ایجاد ارتباطات مثبت و سازنده با دیگران و اهمیت آن در موفقیت های تحصیلی و شغلی آشکار شده است. اما به رغم این اهمیت، اگرچه نظریه پردازان مختلفی به تبیین رابطه چندگانه هیجان و شناخت پرداخته اند ولی هنوز موفق نشده اند که شکاف موجود را پر کنند. مطالعات عصب شناسی نیز یافته های همانندی ندارد. سامانه های مغزی هیجان، آن قدر با سامانه های شناختی هم پوشانی دارد که تمایز بین آن ها بسیار مشکل است. بر این اساس اصطلاحات مغز هیجانی و مغز شناختی، صحیح نبوده و این دو سامانه به شدت در هم تنیده اند. جهت روشن شدن این موضوع، ما در ابتدا به تعریف هیجان و شناخت پرداخته ایم. سپس انواع تعامل بین هیجان و شناخت را در پنج دسته و به دو شیوه دسته بندی کرده ایم. پس از آن به بیان برخی موانع پژوهش درباره توانایی های هیجانی و اجتماعی پرداخته و هشت پیشنهاد برای برطرف ساختن این موانع ارائه نموده ایم. این پیشنهادها عبارتند از: بررسی مؤلفه های هیجانی و ترکیب های تعاملی شان به صورت جزئی نگرانه، دسته بندی سنی و بهره گیری از رویکرد تحولی، کاربست روش های سنجش مناسب، استفاده از رویکرد عصب شناسی، استفاده از مدل های محاسباتی و ریاضیاتی، تعریف دقیق و عملیاتی هیجان و پرهیز از ابهام، توجه به جنبه درون فردی و بین فردی هیجان و بررسی سازه های بینابینی. کاربست این پیشنهادها در پژوهش، می تواند به والدین، جامعه آموزشی و سیاست گذاران برای برنامه ریزی بهتر برای جامعه کمک کند.
نقش قدرت ایگو و دشواری تنظیم هیجان در پیش بینی رفتار خود آسیبی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط قدرت ایگو و دشواری تنظیم هیجان با رفتارهای خود آسیبی بدون قصد خود کشی در دانش آموزان است. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی- توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دبیرستانی دوره دوم شهر اردبیل بودند که از میان آنان تعداد 197 دانش آموز (102 پسر و 95 دختر) از چهار دبیرستان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های قدرت ایگو مارک استروم و همکاران (1997)، دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه آسیب به خود سانسون، ویدرمن و سانسون (1998) استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رفتارهای خود آسیبی با مولفه های امید، اراده، شایستگی و هدف از قدرت ایگو رابطه منفی معنادار و با مولفه های عدم پذیرش، دشواری در مهار و فقدان آگاهی هیجانی از دشواری تنظیم هیجان رابطه مثبت و معنادار دارد (01/0 > P ). همچنین مولفه های امید، شایستگی و هدف از قدرت ایگو و مولفه از دشواری در مهار از دشواری تنظیم هیجان توانستند رفتارهای خود آسیبی را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده قدرت ایگو و دشواری تنظیم هیجان با احتمال وقوع رفتارهای خود آسیبی مرتبط بوده و لازم است که در تدوین برنامه های مداخله ای و پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند.
بررسی ساختار عاملی، درستی و قابلیت اعتماد مقیاس مهارگری تلاشگر ((ECS)) در نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مهار گری تلاشگر، سازه خلقی خودنظم جویی است. این سازه به عنوان نظام مهارگری شناختی به فرد کمک می کند تا به شکل ارادی وآگاهانه افکار و اعمال خود را مهارکند. یکی از ابزارهایی که این سازه را در نوجوانان ارزیابی می کند، مقیاس ساخته شده توسط الیس و رتبارت (2001) است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، درستی و قابلیت اعتماد نسخه فارسی مقیاس مهارگری تلاشگردر نمونه ای از نوجوانان 15 تا 18 ساله انجام شد. روش: طرح این پژوهش توصیفی - همبستگی (تحلیل عاملی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 99-98 شهر اهواز بود. 448 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مهارگری تلاشگر الیس و رتبارت (2001)، پرسشنامه هویت اخلاقی آکوئینو و رید (2002) و پرسشنامه دلبستگی به مدرسه موتون، دی ویت و گلازیر (1993) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد مقیاس مهارگری تلاشگر از سه عامل، مهارگری توجهی، بازداری و فعال سازی تشکیل شده است. نتایج تحلیل عامل تأییدی با هدف آزمون ساختار سه عاملی نشان داد که ساختار این مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد وکلیه شاخص های برازندگی نیز برازش مدل را تأیید کردند. ضریب آلفای کرونباخ (79/0) نشان دهنده همسانی درونی مطلوب مقیاس بود. همبستگی بین این مقیاس با خرده مقیاس های پرسشنامه هویت اخلاقی (22/0) و دلبستگی به مدرسه (25/0) محاسبه شد که همه ضرائب مثبت و معنادار بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، مقیاس مهارگری تلاشگر ابزاری درست و قابل اعتماد است که می تواند با سنجش این سازه در نوجوانان، خطرات تحولی برای این بعد مهم را مشخص نماید. علاوه بر این، به تشخیص نوجوانان دارای مشکل در زمینه خودمهارگری در محیط های بالینی و تحصیلی کمک کرده و به پژوهشگران برای برنامه ریزی و اجرای مداخلات لازم یاری رساند.
پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس استحکام من و تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری اجتماعی براساس استحکام من و تنظیم شناختی هیجان انجام بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر در مقطع دبیرستان بود. در این پژوهش 337 دانش آموز دختر دبیرستانی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند . ابزارهای پژوهش شامل: مقیاس سازگاری بل، (1961)، ( BAI )، مقیاس استحکام من بشارت، (1386)، ( ESS ) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج، (2006)، ( CERQ ) بود . این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی است . برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان (05/0 p< ،60/0 = r ) و استحکام من (05/0 p< ،50/0 = r ) میزان سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. از طرف دیگر نتایج پژوهش نشان داد که با کاهش نمره در راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان (05/0 p< ،54/0- = r ) میزان سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با سازگاری اجتماعی رابطه دارند و 47 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند (05/0 p < ،47/0 = R 2 ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که استحکام من به عنوان ظرفیتی روان شناختی و هیجان ها به عنوان پاسخ های زیست شناختی بر تعاملات و کارکرد اجتماعی مؤثر هستند. پیشنهاد می شود برای ارتقاء سازگاری اجتماعی به پرورش استحکام من و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پرداخته شود.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب، استرس و رضایت زناشویی افراد متاهل مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
114-103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر اضطراب، استرس و رضایت زناشویی افراد متاهل مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی بالینی از نوع پیش آزمون – پس آزمون، پیگیری و گروه در انتظار درمان بود. جامعه این پژوهش، شامل افراد مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله یثربی و شهید بهشتی کاشان در سال 1397 بود. از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله (20 نفر) و گروه در انتظار درمان (20 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی. اضطراب. استرس لاویبوند و لاویبوند ( DASS-21 ) و رضایت زناشویی اولسون ( Enrich ) بودند. تجزیه و تحلیل دهده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان ACT میانگین نمرات اضطراب(30/31 = F ، 001/0> P ) و استرس(06/37= F ، 001/0> P ) را به طور معناداری در مقایسه با گروه در انتظار درمان کاهش داده است . همچنین میانگین نمرات رضایت زناشویی(92/24= F ، 01/0> P ) را در مقایسه با گروه در انتظار درمان به طور معناداری افزایش داده است. با توجه به نتایج ذکر شده می توان ACT را به عنوان یک رویکرد درمانی موثر برای کاهش اضطراب و استرس و افزایش رضایت زناشویی افراد مبتلا به سرطان پستان در نظر گرفت.
بررسی کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از دیدگاه زنان مطلقه: مقایسه نگرش های زنان قبل و بعد ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
30-5
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آن ها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینه ای برای بررسی زمینه داده ها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری داده های مستخرج از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایده آل گرایانه و سطحی نگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاک های عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکت کننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمان گرایی، سطحی نگری، تفاهم نگرشی، عدم نگرش خاص طبقه بندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاک های منطقی هم معتقد بودند و که ملاک ها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تغییر نگرش های سطحی، غیرواقعی و ایده آل گرایانه نسبت به رضایت زناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیت های رابطه زناشویی می تواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد .
مدل یابی رابطه حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا با حل مسئله در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی: نقش میانجی آگاهی فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در زمینه های مختلف شناختی ازجمله پردازش اطلاعات، تصمیم گیری، برنامه ریزی، حافظه و حل مسئله مشکلاتی را تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر مدل یابی نقش میانجی آگاهی فراشناختی در رابطه حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا و حل مسئله بود. پژوهش از نوع بنیادی و از نظر روش اجرا از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان شناسی و روان پزشکی استان کردستان در سال های 98 -1397 بود. 300 نفر دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی بر اساس مصاحبه بالینی که مایل به شرکت در پژوهش بودند انتخاب شدند و به آزمون حافظه سرگذشتی شرح حال، پرسشنامه آگاهی فراشناخت و پرسشنامه حل مسئله اجتماعی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا با ضریب 17/0 بر مهارت های حل مسئله و با ضریب 20/0 بر آگاهی فراشناخت اثر مستقیم داشت. همچنین، اثر مستقیم آگاهی فراشناختی بر حل مسئله 35/0 بود. حافظه سرگذشتی 4 درصد از واریانس آگاهی فراشناختی و همچنین حافظه سرگذشتی به همراه آگاهی فراشناختی 17 در صد از تغییرات حل مسئله را پیش بینی کردند. اثر غیرمستقیم حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا بر مهارت های حل مسئله 07/0 بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آگاهی فراشناختی به عنوان واسطه همانند یک ناظر عمل می کند که موجب افزایش نمرات مهارت حل مسئله می شود.
مقایسه نظم جویی شناختی هیجان و کنش های اجرایی سرد و گرم در دانش آموزان دختر با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای، یکی از رایج ترین اختلال های رفتاری در کودکان و نوجوانان است. این افراد در زمینه های هیجان و شناخت مشکلاتی دارند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه نظم جویی شناختی هیجان و کنش های اجرایی سرد و گرم در دانش آموزان دختر با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. نمونه شامل 60 دانش آموز دختر با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای بود (30 نفر در هر گروه) که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسون، موری، اوهان و جانستون، 2006)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گراس و جان، 2003)، نرم افزار دسته بندی کارت های ویسکانسین (شاهقلیان، آزاد فلاح، فتحی آشتیانی و خدادادی، 1390) و نرم افزار خطرپذیری بادکنکی بارت (لجوئز، 2002) استفاده شد. اطلاعات به وسیله نسخه 26 نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه کودکان با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای، تفاوت معنا داری در مؤلفه ارزیابی مجدد وجود دارد (0/01 P< ، 13/76 F=) و این تفاوت در مؤلفه فرونشانی مشاهده نشد (0/05 P> ). همچنین بین دوگروه در کنش اجرایی سرد تفاوتی نبود، اما دو گروه از نظر کنش اجرایی گرم، تفاوت معنا داری داشتند (0/05 P< ، 2/37 t=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در نظم جویی هیجانی دچار مشکلاتی هستند و همچنین خطرپذیری بیشتری دارند. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه بین اخلاق حرفه ای با کفایت اجتماعی و سلامت سازمانی پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای با کفایت اجتماعی و سلامت سازمانی پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران، به تعداد 20547 نفر بود که از میان آنها با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 378 نفر (194 پرستار زن و 184 پرستار مرد) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه ای گریگوری (1990)، کفایت اجتماعی فنلر (1990) و سلامت سازمانی هوی و فیدمن (1996)، صورت گرفت. پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بیش از 0.7 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS22در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیره و چندمتغیره) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین اخلاق حرفه ای با کفایت اجتماعی و سلامت سازمانی پرستاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ به عبارت دیگر با افزایش اخلاق حرفه ای پرستارن، کفایت اجتماعی آنان نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش اخلاق حرفه ای پرستاران، بر میزان سلامت سازمانی آنان افزوده می شود.
تأثیر افشای هیجانی نوشتاری در پرخاشگری و زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر زودانگیختگی، پرخاشگری وسختی تنظیم هیجانی سه نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در چارچوب یک طرح تجربی تک آزمودنی خط پایه چندگانه بود. روش: سه نوجوان براساس تشخیص مبتنی بر چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی سوانسون، نولان و پلهام، 5 DSM و ایشنباخ، انتخاب شدند. بمنظور سنجش پرخاشگری، زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی، پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری (1992)، پنج عاملی زودانگیختگی لینهام و همکاران (2001)، و تنظیم هیجانی روئمر و گراتز (2004) در مراحل خط پایه، جلسات مداخله و پیگیری توسط آزمودنی ها تکمیل شدند. یافته ها: مقدار اندازه اثر پرخاشگری مقیاس باس و پری بر حسب شاخص کوهن برای آزمودنی های اول تا سوم به ترتیب برابر با 56/0، 41/0 و 47/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 45، 35 و 49%و مرحله پیگیری با 47، 41 و 50% است . مقدار اندازه اثرزودانگیختگی مقیاس پنج عاملی، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 40/0، 53/0 و 52/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 47، 52 و 47%و مرحله پیگیری 47، 51 و 50% است. مقدار اندازه اثر دشواری تنظیم هیجان، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 41/0، 38/0 و 37/0 و میزان بهبودی پس از مداخله با 35، 44 و 37% و مرحله پیگیری با 37، 41 و 35% است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد راهبرد افشای نوشتاری هیجان می تواند در مداخلات روانشناختی برای کاهش پرخاشگری، تکانشگری و سختی تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مد نظر قرار گیرد.
بررسی وضعیت رضایت جنسی در مردان متأهل شهر سنندج در سال 1399
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فعالیت جنسی و رضایت حاصل از آن یکی از ویژگی های مهم زندگی زناشویی است؛ که توجه به آن، می تواند بقا و سلامت خانواده را تضمین کند. هدف: با توجه به نقش مهم مردان در رضایت جنسی زناشویی و تمرکز بیشتر مطالعات پیشین بر رضایت جنسی زنان، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت رضایت جنسی مردان متأهل شهر سنندج در سال ۱۳۹۹ انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که در بازه زمانی سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه مردان متأهل شهر سنندج بودند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک در سال ۱۳۹۸ وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه رضایت جنسی لارسون بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ ۰/۷ تائید شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و با روش های آنالیز توصیفی از جمله میانگین، انحراف معیار و درصد فروانی نسبی انجام شد. یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه ۴/۵۵±۳۳/۸۶ سال بود. بیشترین میزان مربوط به سطوح رضایت جنسی، سطح متوسط با (۵۳/۹) درصد و کمترین میزان در سطح عدم رضایت جنسی با (۱/۴) درصد، در مشارکت کنندگان مورد مطالعه بود. همچنین میانگین و انحراف معیار رضایت جنسی مردان متأهل شهر سنندج ۶/۲۸ ± ۷۱/۰۲ برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج میزان رضایت جنسی مردان را در سطح کم تا متوسط نشان داد، پیشنهاد می شود که برنامه ها و مداخله های آموزشی لازم برای افزایش آگاهی مردان متأهل از روابط جنسی رضایت بخش از سوی مراکز مشاوره سلامت جنسی در نظر گرفته شود.
بررسی اثربخشی مداخله حافظه فعال بر عملکرد حافظه فعال دیداری- فضایی کودکان پیش دبستانی در معرض خطر مشکلات یادگیری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات یادگیری شامل وجود اختلال در یک یا بیش از یک فرایند روانشناختی پایه که در روند درک یا کاربرد زبان شفاهی یا نوشتاری نقش دارد، است. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله حافظه فعال بر عملکرد حافظه فعال دیداری- فضایی کودکان پیش دبستانی در معرض خطر مشکلات یادگیری انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکانی است که در مراکز پیش دبستانی و مهدکودک های شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ مشغول به تحصیل بودند که از این میان ۲۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۰ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش برنامه حافظه فعال را طی ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای به مدت سه ماه (۱۲ هفته) دریافت کردند. همچنین به منظور سنجش عملکرد حافظه فعال از خرده آزمون حافظه فعال مقیاس هوش آزمای تهران-استنفورد-بینه و نرم افزار ان بک استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل تی مستقل و در نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن آزمودنی ها به ترتیب ۶/۲ سال و ۰/۴۵ است. یافته های پژوهش نشان داد که مداخله حافظه فعال موجب بهبود عملکرد حافظه فعال دیداری-فضایی کودکان گردید (۰/۰۰۱>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بازی های کامپیوتری می توانند بر عملکرد حافظه فعال اثر بگذارند، به ویژه اگر محتوای بازی ها به گونه ای انتخاب شود که با حوزه ای که کودک در آن ضعف دارد، متناسب باشد.
تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش های هویت و درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش های هویت و درگیری شغلی بوده است. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی می باشد و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شهرداری منطقه 2 شهر تهران که تعداد آن ها243نفر بوده است و از طریق فرمول کوکران 149 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری ا از 4 پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه های رهبری تحول آفرین باس و آولیو(2000)، عملکرد شغلی پترسون (1963)، درگیری شغلی سالانوا و همکاران (2005) و پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1983) استفاده شده و برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی استفاده گردیده است و همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید ی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاریا کمک نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شده است یافته ها: نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری و سوبل نشان داد که رهبری تحول آفرین به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق میانجی درگیری شغلی و هویت سازمانی بر عملکرد شغلی موثر است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش میانجی هویت سازمانی تاثیر دارد و همچنین رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش میانجی درگیری شغلی موثر است که می تواند تاثیر مستقیم و مثبتی بر ساختار مدیریتی، عملکرد مدیریتی، رضایت کارکنان، انسجام وکارآیی سازمانی داشته باشد.
مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب انجام شده است. زمینه: تنظیم هیجان یک سازه فراتشخیصی مهم و یکی از ابعاد اصلی و زیربنایی مشترک در اختلالات هیجانی است. مدل های تنظیم هیجان به دو طبقه کلی مدل های درون فردی و بین فردی تقسیم می شوند. مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه گیری این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و 517 نفر از افراد با استفاده از پرسش نامه های راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ)، تنظیم هیجان بین فردی (IERQ)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و پرسش نامه SCL-25 مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش معناداری دارند. در بین دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی، مدل تنظیم هیجان درون فردی تأثیر معنادار و قوی تری در پیش بینی نشانگان افسردگی و اضطرابی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: هر دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش داشته و به عنوان یک سازه فراتشیخصی می توانند در پیش بینی و درمان اختلالات هیجانی اثربخشی معناداری داشته باشند.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به افسردگی غیر بالینی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همدلی عاطفی و مهارت های اجتماعی ضعیف از زمره مشکلاتی است که دختران دانش آموز تیزهوش افسرده از آن رنج می برند. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دانش آموزان دختر تیزهوش مبتلا به افسردگی غیربالینی اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود با گروه گواه. به منظور انجام پژوهش از میان دانش آموزان دختر تیز هوش مقطع متوسطه در شهر شاهرود در سال 1398 به صورت هدفمند 30 دانش آموز مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی و پرسشنامه همدلی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه ذهن آگاهی مثبت نگر به مدت دوازده جلسه، تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکردند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مانکوا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر با گروه گواه در مهارت اجتماعی مناسب،رفتارهای غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، برتری طلبی، اطمینان زیاد به خود داشتن و رابطه با همسالان و همدلی عاطفی و شناختی در پس آزمون پس از کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر در بهبود مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دختران دانش آموز افسرده درمان موثری است.
اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه فعال بر درک زمان در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی از شایع ترین اختلالات عصب روانشناختی دوران کودکی است. این اختلال کودکان مبتلا را در معرض مشکلات زیادی در حوزه کارکردهای اجرایی از جمله نقص ادراک زمان قرار می دهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه فعال بر ادراک زمان کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون/ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه علم و هنر استان یزد که دارای ویژگی های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بودند که از بین آنها ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ازمایش و گواه قرار گرفتند. آزمون رایانه ای ادراک زمان به عنوان پیش آزمون در مورد همه افراد اجرا شد. افراد گروه آزمایش ۱۰ جلسه، یک بار در هفته و هر جلسه به مدت ۴۵ دقیقه تحت درمان توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه ی فعال قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. بعد از جلسات درمانیپس ازمون اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار23SPSS تحلیل شدند.یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه ی فعال باعث بهبود عملکرد افراد در برآورد زمان با (p< 0.001)، تولید زمان (p< 0.001) و بازتولید زمان (p< 0.001)، به طور کلی در ادراک زمان شده است. نتیجه گیری:با توجه به نتایج پژوهش حاضر استفاده از این روش درمانی به متخصصان در این زمینه توصیه میشود.