فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۴۱ تا ۸٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل مهم شکل گیری پرخاشگری در دانش آموزان می توان به نقص در خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر پایه ششم ابتدایی شهرستان بندر انزلی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان بندر انزلی در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398به تعداد تقریبی 950 نفر بود. نمونه پژوهش نیز شامل 120 نفر (60 نفر دانش آموز پرخاشگر و 60 نفر دانش آموز غیر پرخاشگر) بود که با توجه به پیشینه پژوهش های مرتبط با عنوان پژوهش به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودمهارگری تانجنی و همکاران (2004) و خودنظم بخشی عاطفی مارس (صالحی مورکانی،1385) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین میانگین بین میانگین ظرفیت خودمهارگری دو گروه دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> P ). همچنین، بین میانگین خودنظم بخشی عاطفی و مولفه های شناختی، رفتاری، تمرکز بر موقعیت، تمرکز بر تغییر عاطفه، کاهش عاطفه منفی و افزایش عاطفه مثبت دو گروه دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود (01/0> P ). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان پرخاشگر نسبت به دانش آموزان غیر پرخاشگر دارای سطوح پایین تری از ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی عاطفی هستند.
ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه ابعاد روانی- اجتماعی همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاجعه های جمعی، به ویژه مواردی که شامل بیماری های عفونی هستند، اغلب موجی از ترس و اضطراب را افزایش می دهند که باعث ایجاد اختلالات گسترده ای در رفتار و بهزیستی روان شناختی بسیاری از مردم می شو. هدف از پژوهش حاضر ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه ابعاد روانشناختی همه گیری کرونا در سال 1399 انجام شد. نمونه شامل 542 نفر بودند که با روش در دسترس و به صورت اینترنتی، به همکاری فراخوانده شدند. به این منظور، پرسشنامه ای بر اساس ادبیات نظری و پژوهش های موجود در زمینه همه گیری کرونا تهیه گردید. در این پژوهش ابعاد روانی-اجتماعی پاندمی کرونا از 5 خرده تهدید، اضطراب فراگیر، قرنطینه و فصله گذاری اجتماعی، مهارت مقابله ای و نا امیدی و خودکشی تشکیل شده است. در ابتدا برای هر بعد، گویه هایی تدوین شد و پس از تدوین سوالات اولیه، روایی صوری، محتوایی و پایایی (همسانی درونی) اندازه گیری گردید. یافته ها نشان داد که با حذف برخی گویه ها، پرسش نامه با 28 گویه و 5 بعد دارای اعتبار ور روایی قابل توجهی است. (اعتبار 74/0 کل آزمون و 68/0 تا 95/0 در خرده آزمون ها). نتایج نشان دهنده این است که با بهره بردن از این آزمون می توان به شناسایی ابعاد روانشناختی همه گیری ویروس کرونا پرداخت.
رابطه کمال گرایی معنوی /مذهبی با استحکام من و سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه کمال گرایی معنوی / مذهبی (بشارت، 1396، 1397، 1398) این نوع از کمال گرایی را یکی از تعیین کننده های سلامت معنوی معرفی کرده است. هدف: پژوهش حاضر دو هدف اصلی دارد: بررسی رابطه کمال گرایی معنوی / مذهبی با شاخص های سلامت معنوی، شامل بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی؛ و بررسی رابطه کمال گرایی معنوی / مذهبی با استحکام من. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهر تهران بود. دویست و چهل و هفت نفر (115 پسر، 132 دختر) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس کمال گرایی معنوی / مذهبی (SRPS)، مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS) و مقیاس استحکام من (ESS)، را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادکه کمال گرایی معنوی / مذهبی با بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی، سلامت معنوی و استحکام من رابطه مثبت معنادار دارد (001/0 p<).نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان کمال گرایی معنوی / مذهبی را یکی از تعیین کننده های سلامت معنوی و سلامت شخصیت دانست. یافته های پژوهش، همچنین وجود بعد جدیدی از کمال گرایی، یعنی کمال گرایی معنوی / مذهبی، را تأیید می کنند.
رابطه بین باورهای دینی با عدالت و تعهد آموزشی استادان با واسطه گری جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، تعیین رابطه بین باورهای دینی با عدالت و تعهد آموزشی استادان با واسطه گری جهت گیری مذهبی بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات است. شیوه نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم بوده که به طور تصادفی، تعدادی براساس فرمول حجم نمونه کرجسی-مورگان برای تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، چهار پرسش نامه باورهای دینی، عدالت آموزشی، تعهد آموزشی، جهت گیری مذهبی، که دارای روایی و پایایی مناسب بوده اند و برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین باورهای دینی با عدالت و تعهد آموزشی رابطه معناداری وجود دارد و جهت گیری مذهبی، رابطه بین باورهای دینی را با عدالت و تعهد آموزشی واسطه گری می کند.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری و امید به زندگی افراد اقلیت جنسی دچار اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
320 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری و امید به زندگی افراد اقلیت جنسی دچار اختلال دوقطبی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 62 فرد مراجعه کننده به مرکز مشاوره اقلیت های جنسی در سال 1397 بود. از این جامعه 30 فرد به شیوه هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی 15 نفر در هر یک از دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و امید به زندگی اشنایدر (1991) و نیز برنامه مداخله طرحواره درمانی یانگ، کلوسکو و ویشار (2003) بود که در 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی به گروه آزمایش ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی ازتأثیر مداخله طرحواره درمانی بر پرخاشگری (33/5 =F، 028/0 =P) و امید به زندگی (62/4 =F، 040/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله طرحواره درمانی برای کاهش پرخاشگری و بهبود امید به زندگی روش مناسبی است؛ بنابراین می توان از آن در جهت بهبود وضعیت روانی افراد با اقلیت جنسی استفاده کرد.
طراحی و تدوین مدل پیامدهای ارتباطی و شغلی اضطراب ناشی از پاندمی کووید 19 با نقش میانجی گری خودشفقت ورزی در پرستاران بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف " طراحی و تدوین مدل پیامدهای ارتباطی و شغلی اضطراب ناشی از پاندمی کووید 19 و شناسایی نقش میانجی گری خودشفقت ورزی در پرستاران بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی در شهر تهران" به انجام رسید. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی - همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر پرستاران شاغل در بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی دولتی شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 384 نفر بود که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری در بخش استنباطی در نرم افزار SPSS23 و AMOS بهره گرفته شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودشفقت ورزی ریس و همکاران، اضطراب چندبعدی بیماری های اپیدمیک درتاج و همکاران، دلبستگی شغلی شوفلی و همکاران و روابط بین فردی پیرس و همکاران بود. پایایی ابزار پژوهش بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 89/0، 94/0، 96/0 و 89/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد که خودشفقت ورزی به صورت معنادار دارای نقش میانجی گری در رابطه علّی اضطراب پاندمی کروناویروس و متغیرهای ارتباط بین فردی و دلبستگی شغلی بود. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که خودشفقت ورزی متغیری است که می توان با تکیه بر آن به طراحی مداخلات کارآمد در جهت کاهش اثرات نامطلوب بحران هایی مانند اضطراب ناشی از گسترش پاندمی کروناویروس در فضای درمان و دیگر محیط های شغلی اقدام کرد.
بررسی رابطه سلامت روانی، بهزیستی اجتماعی و هیجانی با نقش میانجی بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بهزیستی معنوی در رابطه بین سلامت روانی و بهزییستی اجتماعی و هیجانی شهروندان کلان شهر تبریز بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل-یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد ساکن شهر تبریز، که از بین آنها تعداد600 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و پرسشنامه های سلامت عمومی، بهزیستی معنوی و سؤالات مقیاس بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی پرسشنامه استاندارد بهزیستی ذهنی را تکمیل نمودند. در بخش تجزیه و تحلیل آمار استنباطی، از مدل یابی معادلات ساختاری، با کمک نرم افزار لیزرل، استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که متغیرهای بهزیستی هیجانی، بهزیستی اجتماعی و بهزیستی معنوی تأثیر معنادار و مثبتی بر سلامت روانی افراد ساکن در کلان شهر تبریز دارند. مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق بیانگر آن بود که بهزیستی هیجانی 38 %، بهزیستی معنوی 62 % و بهزیستی اجتماعی 47% تغییرات مربوط به متغیر سلامت روانی را به طور مستقیم تبیین می کنند. از سوی دیگر، بهزیستی هیجانی با ضریب 44/0 نیز نشان داد که به طور غیرمستقیم از طریق متغیر تعدیل کننده بهزیستی معنوی به میزان 44 % بر متغیر وابسته سلامت روانی تأثیر دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بهزیستی اجتماعی تأثیر معناداری بر بهزیستی معنوی ندارد. نهایتاً یافته ها حاکی از آن بود بهزیستی هیجانی و بهزیستی اجتماعی بیشترین تأثیر بر متغیر سلامت روانی را دارند، همچنین بهزیستی معنوی نقش تعدیل کننده ای در رابطه بین بهزیستی هیجانی و سلامت روانی داراست.
اثربخشی بازی ویدئویی سازه های من بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال بیش فعال/ نقص توجه نوعی اختلال دوران کودکی است که با الگویی مداوم از علائم بی توجهی، بیش فعالی یا تکانش گری نامناسب همراه است که معمولا تا بزرگسالی ادامه دارد. هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی ویدئویی سازه های من بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بیش فعال ورزشکار انجام شد . روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی به همراه پیش آزمون، پس آزمون و پیگردی با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق ۷۹ دانش آموز ورزشکار بیش فعال/ نقص توجه ۹ تا ۱۶ سال استان لرستان در سال ۱۳۹۹ بودند . از این تعداد ۳۰ دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی ها با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین سه بار (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) ارزیابی شدند. همچنین برای آزمون فرضیه، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون بنفرونی و نرم افزار spss نسخه ۲۶ در سطح معنی داری ۰/۰۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نمرات انعطاف پذیری شناختی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در سه مرحله اندازه گیری وجود دارد ( P =۰/۰۰۰۱ ) . نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی تعداد طبقات ( =۰/۰۲۷ P ) و خطای درجاماندگی ( P =۰/۰۰۰۱) تفاوت معنی داری وجود دارد، یعنی بازی ویدئویی سازه های من در گروه آزمایش باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی شده است؛ ولی در گروه کنترل تغییری در میزان انعطاف پذیری شناختی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بازی ویدئویی سازه های من، انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان ورزشکار بیش فعال/ نقص توجه را بهبود می بخشد.
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر کاهش تحریف شناختی ناشی از پاندمی کووید 19 (سلامت معنوی، صبر، همزیستی مسالمت آمیز و اعتماد به کادر درمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
165 - 177
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کاهش تحریفات شناختی ناشی از پاندمی کووید 19 به انجام رسید. پژوهش حاضر از جهت هدف، پژوهش کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد ساکن در شهر کرج بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. نمونه گیری بصورت هدفمند و با روش داوطلبانه صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس تحریف شناختی اوزتورک و حمامچی (2004)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامه های پژوهشگرساخته صبر، همزیستی مسالمت آمیز و اعتماد استفاده شد. یافته های پژوهش بر اساس تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سلامت معنوی، اعتماد به کادر درمان و همزیستی مسالمت آمیز تأثیری مثبت بر کاهش تحریف شناختی داشتند، ولی تأثیر صبر معنادار نبود. در نتیجه، در بعد اجتماعی، افزایش اعتماد و گسترش همزیستی همدلانه در جامعه و در بعد فردی، افزایش سلامت معنوی می تواند زمینه ساز کاهش تحریف شناختی گردد.
پیش بینی ترس از شفقت به دیگران در همه گیری ویروس کرونا بر اساس ذهن آگاهی و میزان افسردگی، اضطراب و استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
بیماری همه گیر COVID -19 یک بحران گسترده بهداشت جهانی با پیامدهای مخرب برای سلامت روان و روابط اجتماعی است. در این شرایط شفقت می تواند یک عامل محافظتی و در مقابل ترس از شفقت باعث افزایش آسیب پذیری در برابر پریشانی روانی اجتماعی باشد. بنابراین بررسی عواملی که ممکن است درترس از شفقت به دیگران دخیل باشد ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی پیش بینی ترس از شفقت به دیگران براساس ذهن آگاهی و میزان افسردگی، اضطراب و استرس انجام شد. روش مطالعه ی حاضر، از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش ساکنان شهر تهران در سال 1400 بودند که از میان آنان 510 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) (آنتونی و همکاران، 1998)، مقیاس مقیاس ذهن آگاهی (MASS) (براون و رایان، 2003) و پرسشنامه ترس از شفقت به دیگران (FCS) (گیلبرت و همکاران، 2011)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین مولفه های استرس، افسردگی و اضطراب با ترس از شفقت به دیگران همبستگی مثبت وجود داشت درحالی که ذهن آگاهی همبستگی منفی با آن داشت )01/0(p<. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که فقط مولفه استرس (07/0) از مقیاسDASS و ذهن آگاهی (04/0) توانستند ترس از شفقت به دیگران را پیش بینی کنند. بنابراین با توجه به شرایط فعلی انجام مداخلاتی برای کاهش استرس و بهبود ذهن آگاهی که در ترس از شفقت به دیگران دخیل هستند می تواند کمک کننده باشد.
تاثیر مداخله مدل عمومی پرخاشگری و مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری و نشخوار خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تأثیر مدل عمومی پرخاشگری و رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری و نشخوار خشم دانش آموزان و روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند؛ 45 نفر از دانش آموزانی که نمره متوسط به بالا در پرخاشگری داشتند با نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب و به شکل تصادفی گمارش شدند. برای اجرای مداخلات از پروتکل مدل عمومی پرخاشگری و پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی و برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری (باس و وارن، 2000) و مقیاس نشخوار خشم (ساکودولسکی، گلاب و کرومول، 2001) استفاده شد. نتایج آزمون چندمتغیری نشان داد، هر دو نوع مداخله تاثیر معنادار بر کاهش پرخاشگری و نشخوار خشم دارد. بین تأثیر مدل عمومی پرخاشگری و رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش پرخاشگری تفاوت معنادار وجود داشت، اما در کاهش نشخوار خشم تفاوت معنادار یافت نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان از مدل عمومی پرخاشگری به عنوان روش مطلوب برای کاهش پرخاشگری و نشخوار خشم استفاده کرد.
جستاری در نام گذاری اختلال سلکتیو میوتیسم و معادل های فارسی آن
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در معتادان تحت درمان انجمن معتادان گمنام در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه کیفی عوامل پایبندی به درمان در انجمن معتادان گمنام درشهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمو ن است. حوزه پژوهش، کلیه ی اعضاء در انجمن های معتادان گمنام شهراصفهان در سال 1397 -بود که از گروه انجمن معتادان گمنام 11 نفر به شکل هدف مند و به روش همگون انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با عوامل پایبندی به درمان در معتادان تحت درمان بود. داده های گردآوری شده به کمک روش تحلیل مضمون کلارک و براوون (2000) تحلیل شد. نتایج بررسی نشان داد که عوامل پایبندی به درمان شامل شش مقوله اصلی است : 1) پایبندی به کمک عوامل خانوادگی؛ 2) پایبندی به کمک عوامل رفتاری؛ 3) پایبندی به کمک عوامل معنوی؛ 4) پایبندی به کمک عوامل اجتماعی؛ 5) پایبندی به کمک اصلاح زندگی شخصی؛ 6) پایبندی به کمک عوامل درمانی. درکل نتایج نشان می دهد پایبندی به درمان در انجمن معتادان گمنام در کنار شش عامل مهم ذکر شده رخ می دهد و درمانگراعتیاد برای درمان باید به تقویت شش حیطه توجه کند.
Predicting Social Anxiety in Schoolgirls Based on Parenting Styles and Mothers Cognitive Flexibility
حوزههای تخصصی:
Based on research evidence, parenting styles and cognitive factors in mothers may be effective in shaping and exacerbating children's social anxiety. The aim of the present study is to determine the social anxiety of schoolgirls based on parenting styles and cognitive flexibility of their mothers. For this descriptive study, a correlational design is used. The participants of the study include all students in sixth grade elementary school and their mothers in the city of Khomem in the academic year of 2019-2020. The number of participants is 200 sixth grade elementary school students selected based on convenience sampling. Liebowitz Children and Adolescents Social Anxiety Scale (LSAS-CA), Baumrind Parenting Styles Scale and Cognitive Flexibility Scale (CFS) are employed to collect data. The statistical data are analyzed based on Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The results of multiple regression analysis reveal that parenting styles and cognitive flexibility predict 64.1% of the variance of students' social anxiety. These findings suggest that parenting styles and cognitive flexibility play a crucial role in the pathology and prevention of students' social anxiety.
مقایسه فشارزاهای شغلی و تمایل به ترک خدمت بر مبنای لنگرگاه های شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه فشار زاهای شغلی و تمایل به ترک خدمت بر مبنای لنگرگاه های شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران بود. روش: پژوهشی مقطعی که جامعه آماری آن متشکل از کلیه مدیران شرکت انتقال گاز است. 494 نفر از مدیران شرکت با روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم انتخاب شده و به پرسشنامه های فشارزاهای شغلی واحد صنعتی (صفارزاده، 1377)، لنگرگاه شغلی (شاین، 1985) و تمایل به ترک شغل (اورایل ی، چ تمن و کالدول، 1991) پاسخ دادند. یافته ها: بین افرادی که لنگرگاه غالب آنها استقلال است در مقایسه با لنگرگاه خدمت تفاوت معنی داری از نظر آماری در میزان فشارزاهای شغلی وجود دارد. به عبارت دیگر فشارزاهای شغلی در لنگرگاه استقلال بالاتر از لنگرگاه خدمت است. علاوه بر آن بین افرادی که لنگرگاه غالب آنها استقلال است در مقایسه با گروه دارای لنگرگاه غالب خدمت، تنوع و مدیریت تفاوت آماری معنی داری در میزان تمایل به ترک خدمت وجود دارد. نتیجه گیری: لنگرگاه شغلی در رضایت شغلی و تمایل به ترک خدمت مدیران نقش به سزایی دارد. پیشنهاد می شود که در سازمان ها بسترهای لازم را جهت فعالیت پویای مدیران در راستای لنگرگاه غالب آنان فراهم آورند.
بسته امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
41-57
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری های قلبی-عروقی یکی از مهم ترین بیماری های مزمن است که عوارض روان شناختی بسیاری همچون خستگی مفرط، اضطراب و افسردگی دارد و کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد. در این میان توجه به نقش امید حائز اهمیت است. امید سازه روان شناسی مثبتی به حساب می آید که در مواجهه با سختی ها از افراد محافظت می کند. با توجه به اهمیت امید، اسنایدر سازه امید و پرسش نامه آن را تدوین کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه امیددرمانی با توجه به آموزه های اسلامی و دستاوردهای روان شناسی کلاسیک بود. روش کار: روش این پژوهش متن محور و تحلیل محتوا است. بدین منظور مطالب مرتبط با نظریه امید در روان شناسی و آموزه های اسلامی جمع آوری و تحلیل محتوا شد. بر اساس نتایج تحلیل محتوا، سازه امید شامل هفت مؤلفه شناخت هدف زندگی و گرایش به آن، مهارت هدف گذاری، انگیزش و مهارت خودانگیزشی، توکل، تدبیر و مسیریابی، تلاش و پشتکار و مهارت مقابله با موانع بود. سپس بسته امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی طراحی و روایی محتوایی آن ارزیابی شد. پس از جمع آوری نظر کارشناسان، برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی نهایی تدوین شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی شامل هشت جلسه نود دقیقه ای بود که عبارت است از: 1) ایجاد رابطه درمانی و ارائه اهداف و منطق درمان، 2) آشنایی با هدف و معنای زندگی در اسلام و تقویت گرایش به آن و نقش آن در امید، 3) آموزش مهارت هدف گذاری در جهت هدف اصلی زندگی و تعیین اهداف معنادار، شفاف و منطقی، 4) تبیین انگیزش و اهمیت آن و تقویت خودآگاهی فرد نسبت به انگیزه هایش، 5) مهارت های انگیزش معنوی، 6) تدبیر و انتخاب مسیر مناسب، تقویت خلاقیت و مهارت برنامه ریزی، 7) مهارت مقابله با موانع و مهارت انعطاف پذیری و 8) تقویت یاد خدا و توکل به او و جمع بندی. نتیجه گیری: برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی دارای ابعاد مثبت معنوی و روان شناختی است و با برنامه امیددرمانی کلاسیک متفاوت است.
طراحی و اعتبارسنجی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
51-67
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی ظرفیتی است که می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد در زندگی شود. هدف پژوهش حاضر طراحی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن بود. روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات آزمون سازی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 276 نفر از آنان انتخاب شدند و هم زمان پرسش نامه های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی، سلامت عمومی، سلامت معنوی و هوش معنوی را تکمیل کردند. بررسی روایی این پرسش نامه ها از طریق ارزیابی روایی محتوایی، روایی صوری، روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی و روایی و روایی همگرا و روایی هم زمان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون صورت گرفت. برای تعیین پایایی پرسش نامه نیز از آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی و صوری پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی پذیرفتنی است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی دو عامل پنهان در پرسش نامه یافت شد و تحلیل عاملی تأییدی مؤید روایی سازه آن بود. همبستگی معنادار بین نمرات این پرسش نامه و پرسش نامه هوش معنوی گویای روایی هم زمان و همبستگی معنادار بین دو خرده مقیاس و نمره کل پرسش نامه گویای روایی همگرای آن بود. آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی می توان گفت این پرسش نامه ابزاری پایا و روا برای بررسی هوش معنوی بر اساس آموزه های قرآنی است و قابلیت استفاده در جامعه ایرانی دارد.
عدالت در حوزه سلامت با تأکید بر بیانات مقام معظّم رهبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
150-163
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: عدالت یکی از پرجاذبه ترین مفاهیم در تاریخ بشر بوده است و مجاهدان زیادی جان خویش را در این راه فدا نموده اند. عدالت شقوق زیادی دارد و یکی از مهم ترین و فراگیرترین انواع آن عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی نیز زیرشاخه ها و شاخص های فراوانی دارد و وضعیت سلامتی مردم یکی از مهم ترین معیارهای سنجش آن است که نگرش ها و نظریه های متعدد و متنوعی در این حوزه طرح شده است. هدف از این مقاله بررسی عدالت در حوزه سلامت با تأکید بر بیانات مقام معظّم رهبری بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است که با روشی توصیفی و با مرور مقالات در بهار سال 1399 از پایگاه های علمی همانند اسکوپوس، پایگاه سازمان بهداشت جهانی و نورمگز موضوع بررسی شده است؛ همچنین بر اساس پایگاه های رسمی جمهوری اسلامی و نیز دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای به بررسی اسناد راهبردی، قوانین اساسی و مدنی، سیاست های ابلاغی پس از انقلاب 1357 تاکنون و سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران طی 41 سال زعامت و به تحلیل و تبیین دیدگاه ایشان در موضوع پرداخته شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، عدالت در حوزه سلامت و توجه به مقوله بهداشت عمومی، جایگاهی مهم در اسناد بالادستی، قوانین و بودجه بندی در جمهوری اسلامی ایران دارد و مقام معظّم رهبری همواره بر این موضوع تأکید ویژه داشته اند. نتیجه گیری: برخی از اصول و شاخص های نظری و عملی مقام معظّم رهبری را در حوزه سلامت می توان توجه به اسناد بالادستی و راهبردی ازجمله سند چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلی «سلامت» نام برد. شاخص دیگر تأکید بر رویکرد اسلامی و معنویت است که تأثیر این عامل در مهار کرونا مشهود بوده است. شاخص مهم دیگر در حوزه سلامت، عقلانیت است؛ زیرا عدالت از مقولاتی است که در آن علاوه بر تمهیدات نظری، به شاخص سازی و تدوین برنامه عملیاتی نیز نیاز است. نگرش مبنایی و پیشگیرانه، انکارنکردن واقعیت ها و ارتقای جایگاه کادر سلامت و درمان از شاخص های دیگر است.
الگوی تحلیل مسیر روابط بین عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) با میانجی گری اجتناب شناختی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوی تحلیل مسیر روابط بین عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) با میانجی گری اجتناب شناختی است. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی (نوع تحلیل مسیر) بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) شهر مشهد که در نیم سال دوم 1399 به مرکز بیماران ام اس مراجعه کردند، بود. حجم نمونه پژوهش، 250 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در درسترس انتخاب شد. پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، نگرانی ایالت پنسیلوانیا مایر و همکاران (1990)، اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Lisrel8.8 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که تمامی شاخص های تطبیقی الگو حاکی از برازش مناسب مدل داشتند و اجتناب شناختی در رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: از آنجا که نتایج نقش مهم عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی را در میزان نگرانی این بیماران نشان داد، ارایه آموزش های مناسب جهت بهبود عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی در این بیماران ضروری به نظر می رسد.
بررسی کیفی راهبردهای مؤثر بر انطباق پذیری در فرآیند سازگاری پس از طلاق: دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۳۴-۱۵۱۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق برای بسیاری از زنان به معنای رویارویی با فشار روانی مفرط و بی ثباتی هیجانی است. برای مقابله با چالش های پس از طلاق، لازم است زنان مطلقه با استفاده از راهبردهای مختلف از مقاومت بیشتری برخوردار شوند. تقریباً تمامی پژوهش های انجام شده در ایران با موضوع زندگی پس از طلاق به فرآیند سازگاری پرداخته اند و انطباق پذیری به عنوان دروازه ورودی سازگاری کمتر مورد توجه بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف راهبردهای مؤثر در فرآیند انطباق پذیری در خلال سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای در سال های 1399 و 1400 در شهر تهران انجام شد. جامعه یا میدان مورد مطالعه این پژوهش، شامل تمامی زنان مطلقه شهر تهران در سال 1399 بود که حداقل 3 سال از طلاق قانونی آنها سپری شده باشد (که فرصت و تجربه مواجهه با چالش های زندگی پس از طلاق و امکان ورود به فرایند انطباق پس از طلاق را کسب کرده باشند)، نمونه پژوهش با انتخاب 12 زن مطلقه با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی به حد اشباع رسید. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها با استفاده از روش نظام مند کوربین و استراوس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 7 مقوله اصلی ساخت هویتی تازه، تعامل با طلاق، مدیریت چالش های پس از طلاق، درگیر شدن در فعالیت های اجتماعی (تأثیرات محیطی)، ضربه گیرها (عوامل محافظت کننده)، مقابله های معنوی - مذهبی و کنار آمدن با عوامل خارج از کنترل شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهره گیری زنان مطلقه از عوامل درونی و بیرونی می تواند به انطباق پذیری با زندگی پس از طلاق و قرار گرقتن آنان در مسیر سازگاری کمک کند. فهم دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه از پیامدهای پس از طلاق و نحوه انطباق با آن، به گونه ای که در مطالعه حاضر آمده است، می تواند به زنان مطلقه، مشاوران و درمانگران درگیر در این حوزه برای تصمیم گیری و مداخلات مبتنی بر جنسیت کمک کند.