فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۴۱ تا ۹٬۲۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
310 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی کیفیت زندگی بر خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را 130 زن سرپرست خانوار (همسران فوت شده یا مطلقه) تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان مرودشت در سال 1399-1398 تشکیل دادند که پس از غربالگری با پرسشنامه های خودارزشمندی (کروکر و همکاران، 2003) و سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) 30 زن سرپرست خانوار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 زن). گروه آزمایش مداخله آموزش غنی سازی کیفیت زندگی (محقق ساخته) را طی دو ماه در 16 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله غنی سازی کیفیت زندگی بر نمره خودارزشمندی (71/14=F، 002/0 =P) و سرمایه های روان شناختی (90/20=F، 001/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش غنی سازی کیفیت زندگی با بهره گیری از تکنیک های مسولیت پذیری، مهارت خودآگاهی، صبر، پذیرش و ذهن آگاهیمی تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار مورد استفاده گیرد.
ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس ویژگی های شخصیتی و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادارک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۳۹-۳۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی شغلی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران مورداستفاده قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین صفات برونگرایی و توافق پذیری با طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار(01/0>p) میانجیگری می کند. به علاوه حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین خودکارآمدی شغلی و طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برای پیشگیری از طلاق یا طلاق عاطفی آموزش های لازم به خانواده های ارائه و برای خانواده هایی که دچار تعارضات زناشویی هستند با مداخله های درمانی مناسب از طریق مراکز مشاوره به آن ها کمک شود تا مشکلات خود حل وفصل نمایند.
مدل یابی تأثیر محیط یادگیری و توافق استاد- دانشجو بر هویت یابی حرفه ای دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هویت یابی حرفه ای به عنوان یک فرایند اجتماعی در جهت تعریف فرد از خود و جامعه حرفه ای از فرد، متاثر از عوامل محیطی، فردی و نهادی متفاوتی است. مطالعه حاضر در این راستا با هدف شناسایی مدلی برای بررسی نقش محیط یادگیری و توافق استاد- دانشجو در پیش بینی هویت یابی حرفه ای دانشجویان پزشکی انجام گرفت. روش ها: این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان علوم پزشکی اردبیل بود که با استفاده از جدول مورگان در نهایت به صورت تصادفی تعداد ۲۲۷ نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های ارزیابی محیط یادگیری املا دی. تاکر و ملیسا کی. لوی، توافق استاد-دانشجوی ویلسون و رایان (۲۰۱۰) و منزلت هویت تحصیلی واز و ایزاکسیون (۲۰۰۸) استفاده شد و به منظور پاسخگویی به سؤالات تحقیق از آزمون های آماری تی، همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط LISREL و SPSS استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط یادگیری بر میزان توافق استاد-دانشجو و همچنین از طریق توافق استاد-دانشجو بر هویت یابی موفق حرفه ای دانشجویان تأثیر معنادار دارد و ۱۸۵/۰ تغییرات رفتار هویت یابی دانشجویان را تبیین می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر تأثیر معنادار محیط یادگیری با نقش میانجی گری توافق استاد دانشجو بر هویت یابی حرفه ای دانشجویان علوم پزشکی را نشان داد. از این رو، محیط یادگیری از طریق ادراکات دانشجویان و نیز مشارکت دانشجویان بر هویت یابی موفق دانشجویان علوم پزشکی تأثیر معناداری دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 40 دانش آموز پسر دوره دوم متوسطه در منطقه 2 شهر تهران در نیم سال اول سال تحصیلی 1399- 1398 بودند که به روش چندمرحله ای از دو مدرسه انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی (شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی) هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی، و محمدی فر پاسخ دادند، سپس آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره (مانکووا) تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی، تغییرات پایداری در میزان شادکامی و مشارکت اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری ایجاد می کند. تغییرات ایجادشده در شایستگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل صرفاً در مرحله پس آزمون معنا دار بود؛ اما در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری نداشت؛ بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان، از آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی استفاده شود.
نقش تعاملی فرد-رسانه (مجازی غیر دولتی) در زمینه اخبار مرگ بر استرس ادراک شده و مقابله با آن در دوران قرنطینگی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه در هر بحرانی رسانه ها و بازتاب های خبری آن ها نقش بسیار مهمی در چگونگی مقابله با بحران ایفا می کنند، هرچند مخاطبین این اخبار با واکنش فعال یا منفعلانه می توانند در این جریان اثرگذار باشند، در همین راستا بررسی پویایی های این ارتباط متقابل و نقشی که می تواند بر استرس ادراک شده افراد در دوران قرنطینگی بیماری کرونا داشته باشد، هدفی است که محققین در این پژوهش به دنبال آن هستند. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 15 زن و مرد در خرم آباد، قزوین و قم بود که با نمونه گیری غیر تصادفی نظری انجام شد. روش گرد آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که به دلیل محدودیت های اجرایی به صورت مجازی و از طریق واتساپ صورت گرفت. یافته ها: اطلاعات به دست آمده در این پژوهش شامل سه محور اصلی نقش تعاملی فرد رسانه، محور دوم با عنوان استرس های ادراک شده پس از مواجهه با اخبار مرگ در رسانه های مجازی و سومین محور با عنوان سبک های مقابله ای افراد پس از مواجهه با اخبار مرگ و تجربه فشار روانی است که هریک دارای مضامین و زیرمضمون های مختص به خود می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش تعاملی فرد و رسانه های مجازی و تأثیراتی که می توانند بر ایجاد استرس افراد بگذارند، مجموعه راهبردهای مقابله ای به کار برده شده شامل مقابله های اجتنابی (اجتناب از مواجهه با مشکل و حل آن)، تمرکززدایی ذهنی از بحران، مراقبت های بهداشتی و طبی، تمرکز بر جنبه های مثبت زندگی، جستجوی حمایت و تکیه گاه و تغییر نگرش و فلسفه زندگی با زیر مؤلفه های مختص به هر یک، می تواند در قالب الگوهای کاربردی در مواقع بحرانی جهت پیشگیری از آسیب های جسمانی و روانی و افزایش سطح سازگاری افراد به کار برده شوند.
غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی: یک تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه غنی سازی زندگی زناشویی یک برنامه پیشگیرانه است و پیشگیری بسیار موثرتر از درمان است. این برنامه یک برنامه کلی جهت تقویت سلامت رابطه زوجهای متاهل است. این برنامه زمانی از اعتبار لازم برخوردار است که مبتنی بر داده های فرهنگی آن جامعه باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی بخشهای مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزههای اسلامی انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفیِ قراردادی است. محتوای مورد پژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و تائید کارگروه تحقیق انتخاب شدند. مرور متون، انتخاب واحدها، استخراج کدهای ، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به درون مایه های اصلی و نامگذاری آنها از گامهای متداول این روش است. جهت ارتقاء دقت علمی مطالعه نیز از روشهای مختلفی مانند استفاده از تجارب پنل 15 نفره متخصصان استفاده شد. یافته ها: فرآیند کدگذاری نشان داد که مولفه های مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی را می توان در چهار بخش اصلی ارائه کرد که عبارتند از غنی سازی: 1-غنی سازی زیرساختها، 2-غنی سازی ابزارها و قوا، 3-غنی سازی قالبها و 4-غنی سازی عملکردها. توافق بین اعضای پانل برای چهار بخش اصلی ذکر شده نشان داد که ضریب نسبی روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) به ترتیب برابر با 81/0 و 92/. بوده و تمامی بخشها حداقل مقدار قابل قبول را دارا هستند. نتیجه گیری: بخشهای اصلی حاصل از تحقیق حاضر می تواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش و درمان مورد توجه برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده قرار گیرد.
اعتباریابی متقاطع مدل صفات پنج گانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
95 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اعتباریابی متقاطع مدل پنج گانه صفات تاریک در نمونه ایرانی بود. مدل صفات پنج گانه تاریک شخصیت، مدل گسترش یافته صفات چهارگانه تاریک شخصیت است که مولفه کینه توزی را به مجموعه صفات خودشیفتگی، ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و دیگرآزاری افزوده است. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 96-97 و تعداد نمونه 400 نفر از این جامعه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل نسخه فارسی مقیاس دوجین کثیف ، مقیاس کوتاه تکانش دیگرآزاری و مقیاس کینه توزی بود. داده ها در دو مرحله مورد تحلیل قرار گرفت. ابتدا تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از استخراج پنج مولفه ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود که توانست در نهایت 12/59 درصد از واریانس را تبیین نماید. همچنین تحلیل عاملی تاییدی نشانگر تایید ساختار پنج عاملی و برازش مطلوب مدل بود؛ همه شاخص های برازش بالاتر از مقدار بحرانی 9/0 بودند. ضرایب همسانی درونی گویه ها از طریق آلفای کرونباخ برای مولفه ها بین 74/0 تا 86/0 و برای کل مقیاس 77/0 بود. ضرایب باز آزمائی برای کل مقیاس 75/0 و برای و مؤلفه ها بین 70/0 تا 79/0 بود. مدل پنج گانه صفات تاریک شخصیت در نمونه ایرانی مورد تایید قرار گرفت و می تواند در موقعیت های بالینی و پژوهشی مورد ارزیابی قرار بگیرد.
نقش میانجی ادراک خطر و حساسیت اضطرابی در رابطه نوروزگرایی و برونگرایی با مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1039-1054
حوزههای تخصصی:
زمینه: عوامل شخصیتی در کنار سایر ویژگی های روانشناختی از جمله ادراک خطر، حساسیت اضطرابی و باورهای فراشناختی بر پایه پژوهش های قبلی از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار در شرایط پاندمی بوده اند. در این میان نوروزگرایی و برونگرایی بیشتر مورد توجه محققان بوده است؛ با این حال نقش میانجی سازه های روانشناختی در پاندمی کرونا کمتر بررسی شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش میانجی ادراک خطر و حساسیت اضطرابی در رابطه نوروزگرایی و برونگرایی با مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افرادی بود که در سال 99-98 در ایران با مسأله ویروس کرونا درگیر بوده اند که از میان آنها 649 نفر به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، مقیاس پنج عامل شخصیت (دونلان، اسوالد، بیرد و لوکاس، 2006) و مقیاس ادراک ریسک (بنیتن، اسلوویک و سورسون، 1993) استفاده گردید. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (96/0 = CFI ، 94/0 = NFI و 054/0 = RMSEA ). نتایج تحلیل آماری نشان داد که نوروزگرایی و برونگرایی با واسطه گری حساسیت اضطرابی بر روی مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا به ترتیب با ضرایب استاندارد 052/0- و 161/0 در سطح 05/0 > p اثر معنی داری دارند. همچنین، نوروزگرایی با واسطه گری ادراک خطر بر مشکلات روانشناختی و رفتاری ویروس کرونا با ضریب استاندارد 100/0 در سطح 05/0 > p اثر معنی داری دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش به نظر می رسد مشکلات روانشناختی و رفتاری مربوط به ویروس کرونا به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر عوامل روانشناختی قرار دارد و شایسته است در برنامه های مدیریت بهداشتی کلان مورد توجه قرار گیرد
اثربخشی فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رهاسازی هیجانی، فنی جدید و بر پایه طب سوزنی و شناخت درمانی است که نقش اساسی در برطرف نمودن اختلال های انرژی در بدن و کمک به بهبود فردی ایفا می کند؛ هدف پژوهش تعیین اثربخشی فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 486 بیماری بود که به بیمارستان اعصاب و روان نوریه کرمان در سال 1397 مراجعه کرده و به تشخیص روان پزشک بیمارستان به علت اختلال استرس پس از سانحه در بیمارستان بستری شده بودند؛ از میان آن ها 30 مرد که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند؛ با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه آزمایش (15 مرد) و گروه گواه (15 مرد) گمارش تصادفی شدند. افراد گروه آزمایش طی شش جلسه یک ساعته و به صورت فردی فن رهاسازی هیجانی چورچ (2014) را دریافت کردند؛ همه آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله سیاهه اضطراب اشپیل برگر (1983) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایشی اضطراب حالت (14/23= F ، 0/008= P ) و اضطراب صفت (3/07= F ، 0/031 = P ) کاهش یافته و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است . نتیجه گیری: از آنجا که مداخله فن رهاسازی هیجانی با هدف قرار دادن رهاسازی هیجان ها باعث کاهش اضطراب در افراد دچار استرس پس از ضربه می شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که بالینی گران از فن رهاسازی هیجانی یاد شده برای کاهش اضطراب افراد استفاده کنند.
اختلال بدشکلی بدنی: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
181-196
حوزههای تخصصی:
اختلال بدشکلی بدنی ( BDD ) در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان یک اختلال مشخص در طیف وسواس های فکری-عملی و اختلال های مرتبط معرفی شده است. وجه غالب این اختلال نسبتاً شایع، نقص در ادراک تصویر بدنی و شرم از بدن است که منجر به بروز رفتارهای وسواسی جهت رفع این نقایص می شود. در این مطالعه مروری، ضمن معرفی اختلال بدشکلی بدنی، مفهوم شناسی، همه گیری شناسی، علت شناسی، همبودی ها، نظریه ها و رویکردهای درمانی اختلال بدشکلی بدنی بررسی می شود. در زمینه درمان اختلال بدشکلی بدنی، روش های رایج دارودرمانی و مداخله های شناختی-رفتاری مورد بررسی قرار می گیرند و روان درمانی پارادوکسی، به عنوان یک مدل جدید روان درمانی به منظور درمان اختلال بدشکلی بدنی معرفی می شود.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های فیزیولوژیک و مزمن فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی کودکان را با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به رماتیسم شهر اصفهان در سه ماهه پاییز سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به رماتیسم با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی کودک محور را طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل علائم اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و مقیاس خودکارآمدی درد (نیکولاس، 1989) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم تأثیر معناداری داشته است (f = 83/54, f= 311/23, p<0/001). علاوه بر این نتایج نشان داد که این درمان توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (p<0/001). میزان تأثیر آماری درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم به ترتیب 74 و 91 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی درد و کاهش اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم مورد استفاده گیرد.
الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
131 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : جامعه ایران نیز در مسیر تحولات فزاینده ناشی از فروپاشی توافقی پیوندهای زناشویی و افزایش میزان طلاق های توافقی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش : جامعه آماری این پژوهش، کلیه زوجین شهر کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای می باشد و از بین نواحی 8 گانه شهرداری، ناحیه 8 انتخاب و از بین زوجین 200 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون(1993)، سلامت خانواده اصلی هاوستات و همکاران (1985)، مقیاس مهارت های ارتباطی کویین دام (2001)، مقیاس گرایش به طلاق روزولت و همکاران(1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار IBM AMOS 24 استفاده شد. نتایج پس از برازش مدل ارائه گردید. یافته ها : یافته ها نشان داد سلامت خانواده اصلی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق نیز به صورت مستقیم در ارتباط است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای زوجی و رضایت زناشویی از جهت سلامت فردی و سلامت عمومی جامعه در کاهش میزان طلاق بسیار حایز اهمیت می باشد.
اثر انگیزه تعلق بر رفتار جامعه پسند: نقش میانجی همدلی و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار جامعه پسند شامل رفتارهایی مانند همدلی، نوع دوستی و همکاری با هدف سود رساندن به دیگران است که ارتقاء سطح این رفتار باعث آسان تر شدن تعاملات و بهزیستی جامعه می شود، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انگیزه تعلق و رفتار جامعه پسند با میانجی گری همدلی و خودکارآمدی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که با توجه به جدول مورگان، حجم نمونه 380 نفر برآورد شد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انگیزه تعلق کوادرادو و همکاران(2016)، مقیاس رفتار جامعه پسند، کاپرارا و همکاران (2005)، مقیاس همدلی آلبیرو و همکاران (2009) و خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر انگیزه تعلق بر همدلی (01/0p< ،32/0β= ) و خودکارآمدی (01/0p< ،27/0β = ) معنادار است. اثر خودکارآمدی (01/0p< ،30/0β = ) و همدلی (01/0p< ،37/0β = ) بر رفتارهای جامعه پسند نیز معنادار است. همچنین اثرات غیرمستقیم انگیزه تعلق از طریق همدلی (01/0p< ،92/7Z= ) و خودکارآمدی (01/0p< ،27/5Z= ) بر رفتار جامعه پسند معنادار بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت، انگیزه تعلق، همدلی و خودکارآمدی اثر معناداری بر رفتارهای جامعه پسند دانشجویان دارند؛ بنابراین جهت افزایش این رفتارها می توان آموزش هایی جهت افزایش سطح خودکارآمدی، انگیزه تعلق و همدلی در محیط آموزشی مورد توجه قرار داد.
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
122-140
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل مهم در ازدواج پایدار صمیمیت زناشویی زوجین است. در صورتیکه صمیمیت زناشویی زوجین از بین برود بر نگرش آن ها به روابط فرازناشویی تاثیر می گذارد. علاوه بر این از عوامل مؤثر بر نگرش افراد به روابط فرازناشویی سبک های دلبستگی زوجین است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی در زوجین در شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل؛ پرسشنامه نگرش نسبت به روابط فرازناشویی مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2002) بود. حجم نمونه این پژوهش 650 نفر شامل 357 زن و 293 مرد بود.تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS توسط شرکت SPSS نسخه20 انجام شد. یافته ها: بررسی ضرایب مسیر و مقادیر استاندارد شده آنها و همچنین کمیت های t مربوط به آن ها نشان داد که اثر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر صمیمیت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر مستقیم صمیمیت زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر غیر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر نگرش به خیانت زناشویی معنا دار است ( P ≤0/05 ). نتیجه گیری: از آنجایی که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کننده سبک های دلبستگی ناایمن و نقش صمیمیت زناشویی در نگرش افراد به خیانت زناشویی باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تاکید کرد.
بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار با وسواس فکری - اجباری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی، رابطه بین طرحواره های ناسازگار با وسواس فکری - اجباری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بود. روش تحقیق از نوع توصیفی و در حیطه پژوهش های همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دبیرستان شهرستان ملارد در سال تحصیلی 95-94 است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد که حجم نمونه با توجه به ریزشی که داشت در انتها شامل 89 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه طرحواره یانگ و پرسشنامه (OCI-R ) وسواس فکری -اجباری بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین وسواس فکری و طرحواره ناسازگارانه اولیه بی اعتمادی (038/0)، استحقاق(059/0)، وابستگی(018/0)، معیارهای سرسختانه (007/0) و خویشتن داری رابطه معنادار وجود دارد. در مجموع می توان طرحواره های ناکارآمد می تواند وسواس فکری- اجباری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه را پیش بینی می کند.
نقش درونگرایی در پیامدهای روان شناختی با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی در دورکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
179 - 198
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت انتخاب افراد مناسب برای دورکاری، این پژوهش با هدف بررسی نقش درونگرایی در پیامدهای روان شناختی با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی در دورکاری در دوره کرونا انجام شد. روش پژوهش همبستگی و نمونه ی پژوهش از بین کارکنان دورکار یک شرکت به تعداد ۱۹۷ نفر به صورت دردسترس انتخاب شدند. سپس به ابزارهای پژوهش شامل فهرست افسردگی بک، پرسشنامه نارساییهای شناختی، پرسشنامه فراشناخت، مقیاس احساس تنهایی و پرسشنامه ترس از ارزیابی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل های همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای جمعیت شناختی سن، و موقعیت زندگی پیامدهای روان شناختی را پیش بینی می کند. پس از گنجاندن درونگرایی در مدل، زندگی با دیگران (در مقابل تنها زندگی کردن) با احساس تنهایی، نارسایی های شناختی، ترس از ارزیابی شدیدتر به عنوان تابعی از تغییرات شرایطی مربوط به کرونا همراه بود. ضریبβ در مورد احساس تنهایی منفی است. بدین معنی که در این موقعیت فرد درونگرا تمایل بیشتر به بودن با دیگران نشان می دهد تا از احساس تنهایی خود بکاهد. این یافته در تناقض با پیشینه است. به سازمان ها توصیه می شود در انتخاب کارکنان برای دورکاری برای کاهش پیامدهای روان شناختی منفی به شخصیت آنها توجه نمایند.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه هوش معنوی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ه دف از ای ن پژوه ش بررس ی نق ش میانج ی انعطافپذی ری ش ناختی در رابطه ه وش معنوی و رضای ت زناش ویی ب ود. ش رکت کنن دگان ای ن پژوه ش 280نفر از دانش جویان متاهل دانش گاه ق م ک ه در س ال تحصیلی96-97مش غول ب ه تحصی ل بودن د ک ه ب ا روش نمونهگی ری در دس ترس انتخ اب ش دند. ب رای گ ردآوری دادهها از پرس شنامههای رضای ت زناش ویی انری چ، پرس شنامه هوش معن وی عبدالهزاده و همکاران و پرس شنامه انعطافپذی ری ش ناختی (دنیس و ون دروال، (2010اس تفاده ش د. دادهه ا با اس تفاده از آم ار توصیفی و اس تنباطی م ورد تجزیه و تحلیل ق رار گرف ت. روش آماری م ورد اس تفاده در بخش آم ار توصیف ی میانگی ن، انح راف معی ار، ج داول فراوانی و در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و استفاده از شیوه آماری تحلیل مسیر بر اساس مدل ب ارون و کن ی ب ا اس تفاده از نرم افزاره ای SPSS و Amos مورد تحلیل ق رار گرفت. نتایج فرضیه های پژوهش نش ان داد متغیر ه وش معنوی با رضایت زناش ویی ((0/473رابط ه معن ادار دارد.همچنین هوش معنوی با انعطافپذیری شناختی ()0/534 رابطه معنادار دارد. متغیر انعطافپذیری ش ناختی ب ا رضای ت زناش ویی( (0/453رابطه معن ادار دارد و انعطافپذی ری ش ناختی در رابط ه بی ن ه وش معن وی و رضای ت مندی زناش ویی نق ش میانجی جزیی دارد
بررسی رابطه بین دین داری، آخرت نگری و مسئولیت پذیری با سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم (شهر نیشابور)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش بینی کنندگی دین داری، آخرت نگری و مسئولیت پذیری بر سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر نیشابور می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر نیشابور در سال تحصیلی 1397-1396 بود که از میان آنها 122 دانش آموز به عنوان نمونه آماری به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دین داری گلاک و استارک، مقیاس آخرت نگری، پرسشنامه مسئولیت پذیری نوجوانان و پرسشنامه سلامت عمومی می باشند. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پیش بین با سلامت روان رابطه مثبت و معناداری (0۱/0 p <) وجود دارد که ضرایب همبستگی بین دین داری و سلامت روان 267/0، بین آخرت نگری و سلامت روان 337/0 و بین مسئولیت پذیری و سلامت روان 337/0 محاسبه شد. همچنین از بین متغیر های پیش بین، متغیر مسئولیت پذیری توانست به طور معناداری نقش پیش بینی کنندگی را برای سلامت روان ایفا کند (349/0 B =). در قسمت بحث و نتیجه گیری پژوهش حاضر، به تبیین این روابط پرداخته شده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در زمان شیوع کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر تحت تاثیر شیوع اپیدمی کووید-19 قرار گفته است در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهرستان دزفول در زمان شیوع کووید-19 انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر دزفول تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در هر سه گروه، اختلال اضطراب بیماران از طریق مقیاس 7 سوالی اضطراب فراگیر (GAD-7) مورد ارزیابی قرار گرفتند، گروه نخست، در 8 جلسه یک ساعته درمان شناختی – رفتاری دریافت کردند و گروه دوم، 8 جلسه یک ساعته و هفته ای یک جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه سوم آموزشی ندیدند. سپس مجدداً در پس آزمون اضطراب هر سه گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به عدم رعایت مفروضه های تحلیل کواریانس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد درمان های شناختی – رفتاری و پذیرش و تعهد توانستند نشانه های اضطراب فراگیر را نسبت به گروه کنترل کاهش دهند (01/0p<) ولی تفاوت اثربخشی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختی _ رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر معنادار نبود (05/0P<). نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو رویکرد درمانی می تواند در جهت نشانه های اضطراب فراگیر اثرگذار باشند.
تأثیر درمان تلفیقی هیجان مدار (گرینبرگ) و متمرکز بر شفقت بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی زناشویی بالا نشان دهنده ازدواج موفق و یکی از عوامل تعیین کننده دوام ازدواج است و شامل رضایت، انسجام، شادمانی و تعهد می شود. هدف پژوهش حاضر تأثیر درمان تلفیقی هیجان مدار (گرینبرگ) و متمرکز بر شفقت بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بود. در این پژوهش از طرح مورد منفرد A-B-Aاستفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر اصفهان در سال 99 بود که سه زن به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (RDAS) بود. پس از بررسی و مطالعه پیشینه پژوهش، بسته مشاوره ای در دوازده جلسه شصت دقیقه ای تهیه شد. یافته ها براساس تحلیل دیداری و آمار توصیفی تجزیه وتحلیل شد و نتایج براساس بررسی میانه، میانگین، روند PND نشان داد درمان تلفیقی سبب تنظیم هیجان در یک بستر معنایی شده و باتوجه به ذهن آگاهی و تربیت ذهن مهربان باعث افزایش کیفیت زندگی زناشویی شده است. پیشنهاد می شود درجهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی از درمان تلفیقی هیجان مدار و شفقت استفاده شود.