فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۰۱ تا ۹٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی درمان مواجهه با نگرانی مبتنی بر واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
121-132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مواجهه با نگرانی مبتنی بر واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. این پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری 6 هفته ای انجام شد. از میان افرادی که در سال 1398 به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تبریز مراجعه نموده بودند،3 شرکت کننده زن که از طریق مصاحبه ساختار یافته مبتنی بر DSM5 تشخیص اختلال اضطراب فراگیر دریافت کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پروتکل درمانی این پژوهش مبتنی بر مدل بکر و مارگراف (2002) بود که مواجهه درمانی برای اختلال اضطراب فراگیر را در 15 جلسه معرفی می نماید، با این تفاوت که در پژوهش حاضر مواجهه به جای تجسم از طریق تکنولوژی واقعیت مجازی انجام شد. در این مطالعه سه فیلم 360 درجه بر اساس نگرانی های مراجعین ساخته و به کمک ابزارهای واقعیت مجازی برای شرکت کنندگان نمایش داده شد. مقیاس هایی که برای سنجش متغیرها استفاده شد عبارت بودند از مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2009) و پرسشنامه اضطراب فراگیر ( GAD7 ) اشپیتز، کرونک، ویلیامز و لو (2006). نتایج با استفاده از تحلیل چشمی، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که مواجهه درمانی مبتنی بر واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتناب شناختی افراد دچار این اختلال از نظر بالینی و آماری ( P <0/05 ) معنی دار است. بنابراین درمان مواجهه با نگرانی مبتنی بر واقعیت مجازی، در کاهش نشانه های اختلال اضطراب فراگیر موثر است.
بررسی عوامل مؤثر در ارزیابی آمادگی شغلی خلبانان مسافربری برای پرواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
247-258
حوزههای تخصصی:
زمینه: حوادث هوایی رخ داده ناشی از ناآمادگی خلبانان در پرواز بیانگر ضعف موجود در زمینه ارزیابی این آمادگی توسط شرکت ها و سازمان های هواپیمایی در سطح جهان می باشد. این امر سبب شده که در سال های اخیر روان شناسان به صورت تخصصی به انجام پژوهش های کمی و کیفی در این زمینه مشغول شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در ارزیابی آمادگی شغلی خلبانان مسافربری برای پرواز بود. روش: این پژوهش براساس رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند که طی نمونه گیری هدفمند و در راستای کسب اشباع نظری در پاسخ به سؤالات مصاحبه، مجموعاً با 10 نفر از آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نهایتاً داده های بدست آمده، طبقه بندی شدند و کدگذاری انجام شد. یافته ها: تحلیل یافته های موجود منجر به شناسائی 3 عامل اصلی مؤثر در ارزیابی آمادگی شغلی خلبانان مسافربری گردید که شامل نشانه های مبین ناآمادگی پرواز خلبانان مسافربری، عوامل مؤثر بر نحوه ارزیابی آمادگی پرواز خلبانان مسافربری و نشانه های مبین نارضایتی شغلی خلبانان مسافربری می باشند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد عواملی همچون تفاوت های فردی بر چگونگی ارزیابی پیش از پرواز خلبانان مؤثر است؛ همچنین آنچنان که از نتایج پیداست نگرش قهری شرکت های هواپیمایی در رابطه با مسائل روانشناختی خلبانان می بایست تغییر یابد.
اثربخشی بازی درمانی شناختی بر علائم اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و تکانشگری دانش آموزان ابتدایی پسرانه دوره اول تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
177 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بازی درمانی شناختی بر علائم اختلال نقص توجه / بیش فعالی و تکانش گری دانش آموزان دبستان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) بود. روش تحقیق این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. پس از غربالگری دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی ارجاعی به مراکز مشاوره نواحی 3 و 5 تبریز که دارای اختلال یادگیری و بیش فعالی بودند، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پس از اجرای پیش آزمون (آزمون کانرز فرم معلم) برای هر دو گروه، بسته آموزشی بازی درمانی در طی 10 جلسه یک ساعته به گروه آزمایش ارایه گردید و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا و داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس فرم معلم کانرز (در سطح 001/0> <span dir="LTR">p ) در پس آزمون تغییر معنی داری داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که بازی درمانی شناختی موجب کاهش علائم نقص توجه / بیش فعالی و تکانش گری شده و این رویکرد به درمانگران و متخصصان روان شناسی پیشنهاد می گردد.
بررسی نقش میانجی گری هوش اجتماعی در رابطه بین مدیریت دانش و خرد سازمانی در کارکنان دانشگاههای پیام نور استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی نقش میانجیگری هوش اجتماعی در رابطه بین مدیریت دانش و خرد سازمانی در کارکنان دانشگاههای پیام نور استان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشگاههای پیام نور استان فارس می باشند که تعداد کل آنها 620 نفر و نمونه آماری 240 نفر می باشد.روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد.به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه هوش اجتماعی ترومسو(2001)، مدیریت دانش همتی(1389) و خرد سازمانی آردلت(2003) استفاده می شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیریت دانش بر هوش اجتماعی، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارت اجتماعی و آگاهی اجتماعی دارای اثر مستقیم می باشد . همچنین خرد سازمانی بر هوش اجتماعی اثری مستقیم دارد. پردازش اطلاعات اجتماعی بر خرد سازمانی دارای اثری مستقیم است. مهارت اجتماعی بر خرد سازمانی و آگاهی های اجتماعی بر خرد یازمانی نیز دارای اثری مستقیم است. اثرات غیرمستقیم مدیریت دانش بر خرد سازمانی با میانجی گری خرده مقیاس های هوش اجتماعی در سطح معناداری کمتر از 05/0 به لحاظ آماری معنادار است.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر بر داغ اجتماعی و خودمراقبتی در سالمندان با سندرم آشیانه خالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر بر داغ اجتماعی و خودمراقبتی در سالمندان با سندرم آشیانه خالی انجام شد.روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان با سندرم آشیانه خالی دارای مشکلات روانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر ساری در سال 1399 بودند. تعداد 40 نفر از سالمندان پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) تحت آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه داغ اجتماعی کینگ و همکاران (2007) و مقیاس خودمراقبتی سالمندان یونسی بروجنی و همکاران (1399) بودند. داده ها با آزمون های خی دو، تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر داغ اجتماعی و خودمراقبتی تفاوت معنی داری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون هر دو متغیر مذکور تفاوت معنی داری داشتند (001/0˂P). همچنین، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و افزایش خودمراقبتی سالمندان با سندرم آشیانه خالی شد (001/0˂P).نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، متخصصان و درمانگران سلامت سالمندان می توانند از روش آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر جهت بهبود ویژگی های روانشناختی سالمندان به ویژه کاهش داغ اجتماعی و افزایش خودمراقبتی در سالمندان با سندرم آشیانه خالی استفاده نمایند.
Evaluation of Effectiveness of Mindfulness, Logotherapy, and Schema therapy on Stress, Anxiety, and Depression in Patients with Multiple Sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: <span class="fontstyle2">This study aimed at evaluating the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy, logo therapy, and schema therapy on reducing stress, anxiety, and depression in patients with multiple sclerosis. Methods: <span class="fontstyle2">The present study was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group. The study population consisted of all members of the MS Society of Iran located in Tehran in 2019, and the sample consisted of 60 members of the Association who were selected using the convenience sampling method and were randomly assigned to three experimental groups and one control group (15 people for each group). All four groups were tested by DASS-21 scale, and then the experimental groups underwent mindfulness-based cognitive therapy, logo therapy, and schema therapy in 12 Two-hour sessions for 12 weeks, but the control group did not receive any training. Analysis was performed using SPSS22 in two parts: descriptive and inferential statistics. Results: <span class="fontstyle2">The results of analysis showed that mindfulness-based cognitive therapy has been effective on reducing stress (f= 110.90, p <0,001), anxiety (f= 88.92, p <0,001), and depression (f= 32.29, p <0,001) in patients with multiple sclerosis. Also it was shown that logo therapy was effective on stress (f= 264.60, p <0,001), anxiety (f= 175, p <0,001), and depression (f= 305.07, p <0,001), and schema therapy was effective on reducing stress (f=110.90, p <0,001), anxiety (f= 88.92, p <0,001), and depression (f= 32.29, p <0,001) in patients with multiple sclerosis. Also, the comparison of means showed that in the variables of stress, anxiety, and depression, mindfulness-based cognitive therapy, logo therapy, and schema therapy were effective. Conclusions: <span class="fontstyle2">The findings of this study confirmed that mindfulness-based cognitive therapy, logo therapy, and schema therapy were effective in reducing stress, anxiety, and depression in patients with multiple sclerosis.
cognitive-behavioral therapy on the anxiety, stress and despair of MS patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
67 - 76
حوزههای تخصصی:
objective: The aim of this study was to determine the effect of group therapy in cognitive-behavioral manner on anxiety, stress and despair of Multiple sclerosis patients in Tehran. Method: This study was a quasi-experimental study with pre-test-post-test with control group. Twenty patients referred to the available medical centers were selected as a sample and randomly assigned to two experimental and control groups. In this study, Kalmogorov-Smirnov, Levene and Covarians tests were evaluated with Spss software. also, Beck Anxiety Inventory Questionnaire, Cohen's Perceived Stress Questionnaire (PSQ) and Beck's Hopelessness Scale questionnaire were applied to collect data. Results: The results of the present study showed that there is a significant difference between the experimental and control group of anxiety, stress and despair with 95% confidence level. Therefore, all three main hypotheses were confirmed and the null hypothesis was rejected. In reducing anxiety, stress, and despair in MS patients, group therapy is effective in a cognitive-behavioral manner. Conclusion: Cognitive-behavioral group therapy reduced stress, anxiety and despair in patients with MS and improved mental health of these patients. Therefore, this treatment method can be considered a treatment in clinics.
جایگاه حیا در فعالیت اجتماعی زنان از منظر اندیشه اسلامی
حوزههای تخصصی:
مهار کردن خود و نظم دهی به رفتار و افکار، از ارکان بنیادین و رموز موفقیت انسان ها در ابعاد شخصیتی و اجتماعی است و بدون آن نمی توان به اهداف والای انسانی دست یافت. حیا به عنوان یک موهبت الهی، یکی از مهم ترین عوامل حفظ و بقای عفت عمومی است که نه تنها در همه ادیان و مذاهب الهی بر آن تأکید شده است؛ بلکه عقل بشری نیز آن را تأیید می کند. با توجه به این اهمیت، پژوهش حاضر درصدد است تا با روش اسنادی و توصیف و تحلیل داده ها، ضمن مفهوم شناسی حیا و واژه های معادل آن، به موضوع فعالیت بانوان در جامعه با رعایت حیا و عفت و نیز چگونگی حضور آنان با کمترین آسیب در آموزه های اسلام بپردازد. بدین منظور ابتدا شخصیت زن به صورت مختصر مطرح شده و سپس قلمرو حضور زنان در جامعه با حفظ شرایط و حدودی که اندیشه اسلامی برای آن مشخص کرده، بیان شده است. نتایج نشان داد که زنان چگونه می توانند با حفظ حیا و وجهه انسانی خود، در فعالیت های اجتماع همراه مردان مشارکت داشته باشند. رویکرد این تحقیق اسلامی است و به مناسبت از مباحث روان شناسی نیز استفاده شده است.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به شکل خاص مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان چالوس بودند که تعداد 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) بودند. داده های به دست آمده با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش در دامنه قابل قبول قرار دارند و انعطاف پذیری شناختی در رابطه ی بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود نقش میانجی ایفا کرده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری شناختی را به عنوان عوامل موثر در تعهد زناشویی زوجین در برنامه های پیشگیری و مشاوره ای در نظر گرفت.
اثربخشی آموزش سبک زندگی متناسب با دوران covid-19 بر سلامت روان و رعایت پروتکل های بهداشتی: کاربرد مدل بزنف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
109-122
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش سبک زندگی متناسب با دوران کووید-19 (مبتنی بر مدل بزنف) بر سلامت روان و رعایت پروتکل های بهداشتی دانش آموزان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه نهم دبیرستان ابن سینا در شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1399-1400 بود. از میان آنها، 30 نفر به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس وارد پژوهش شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه محقق ساخته رعایت پروتکل های بهداشتی گردآوری شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیره، تفاوت معنادار میان گروه آزمایش و کنترل را در متغیر سلامت روان و زیرمؤلفه های آن و متغیر رعایت پروتکل های بهداشتی نشان داد (05/0 P< ). بر اساس یافته های پژوهش می توان از آموزش گروهی سبک زندگی مبتنی بر مدل بزنف برای افزایش سلامت روان و رعایت پروتکل های بهداشتی دانش آموزان در دوران همه گیری کووید-19 استفاده کرد.
شناسایی مولفه های خوشبختی زوجی در خانواده های ایرانی: رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر پایه کاستی ها و شکاف مشاهده شده به ویژه در ادبیات پژوهشی کشور ایران، هدف اصلی این پژوهش استفاده از رویکرد کیفی برای شناخت عمیق تجربه زیسته زوجین خوشبخت ایرانی از زندگی بود. روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان 41 زوج خوشبخت ساکن شهر زنجان بود که بر اساس نتیجه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و مصاحبه با مشاوره خانواده به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج تحلیل چهار درونمایه کلی و سیزده عامل زیربنایی برای تجربه خوشبختی زوجی مشخص کرد شامل زمینه مناسب (خانواده ها، آمادگی موقع ازدواج، منابع مالی)، باورهای سازگارانه (انتظارات واقع بینانه، باور به درک و پذیرش، تعهد و نظارت بر تعهد)، رفتارهای تقویت کننده رابطه (همراهی و فعالیت مشترک، مهارتهای ارتباطی، حل مساله، حمایت، مسئولیت پذیری) و احساس مثبت (هیجان خواهی، احساس مثبت، زیباپسندی، محبت). درون مایه های شناسایی شده در پژوهش حاضر به دلیل ارتباط با مبانی نظری و همچنین انتزاع بالای آنها، علاوه بر جامعیت دارای ساختار نظری مرتبط با بدنه دانش و نظریه های موجود است. نتایج پژوهش حاضر از نگاه نظریه شناختی-رفتاری تبیین شده است.
مقایسه مؤلفه های ERP در افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازی های کامپیوتری با توجه به گسترش و محبوبیتی که دارند امروزه به یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگرانی در زمینه مغز و عملکرد آن تحقیق می کنند بدل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهارت در پاسخ به بازی های کامپیوتری صورت گرفته و دو شبکه توجه قدامی و خلفی را مورد بررسی قرار می دهد. روش: پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی است و دو گروه از افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری در آن شرکت دارند. افراد حاضر در هر دو گروه در حین ثبت EEG به تکلیف در خصوص بازی های مورد بررسی پاسخ دادند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش مؤلفه P1 در شبکه خلفی توجه و ناحیه پس سری و مؤلفه PP2 در شبکه توجه قدامی و ناحیه پیش پیشانی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد دو گروه ماهر و غیرماهر در پاسخ به بازی های کامپیوتری متفاوت هستند و گروه غیرماهر فعالیت بیشتری در مواجه با محرک از خود نشان دادند. در حالی که گروه ماهر عملکر بهتری داشتند و از هر دو شبکه توجه به طور همزمان استفاده می کردند. همچنین نتایج نشان داد دو شبکه توجه قدامی و خلفی در مواجه با محرک ها متفاوت عمل می کنند و شبکه قدامی فعالیت بیشتری در توجه متمرکز سوگرانه دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بازی های کامپیوتری با فعالیت کمتر و عملکرد بهتر اما غیر تخصصی در مغز همراه است و این تفاوت در شبکه توجه قدامی به خوبی قابل مشاهده است.
"ما ازدواج کرده ایم، اما زیر یک سقف زندگی نمی کنیم": تجارب زیسته افراد متاهل در دوران عقدبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
55 - 100
حوزههای تخصصی:
دوران عقد، از اولین مراحل چرخه زندگی خانواده های ایرانی به شمار می رود. ازآنجاکه دوران عقدبستگی، دورانی ست که افراد متأهل هستند اما هنوز زندگی مشترک در زیر یک سقف را آغاز نکرده اند، توجه به این دوران به عنوان اولین مرحله تأهل، امری ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش فوق، شناسایی تجارب زیسته زنان و مردان متأهل ایرانی در طول دوره عقد بود. پژوهش حاضر که در سال 1399 انجام شد، یک پژوهش کیفی بود که 13 شرکت کننده (بر اساس اصل اشباع داده ها) با روش نمونه گیری هدفمند، از میان جمعیت موردمطالعه که شامل افراد عقد کرده ساکن شهر تهران بودند انتخاب شده و با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد تا تجارب زیسته آن ها شناسایی شود. درنهایت مصاحبه ها با روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفتند و مضامینی تحت عنوان چالش ها و تکالیف تحولی استخراج شدند چالش ها، شامل چالش های مربوط به خانواده مبدأ و خانواده همسر و همچنین چالش های بین همسران بود. تکالیف تحولی نیز طبق گفته های مشارکت کنندگان به سه دسته تکالیف تحولی مربوط به زوج، تکالیف تحولی مربوط به خانواده ها در قبال زوج و تکالیف تحولی فردی تقسیم شد. درنهایت، می توان گفت که نتایج مربوط به این پژوهش و پژوهش های مشابه می تواند در طراحی بسته های آموزش پیش از ازدواج بر اساس چالش ها و تکالیف تحولی دوران عقد، مورداستفاده قرار گیرد.
گسستِ خود: وارسی پدیدارشناختی تجربه احساس خود در بازماندگان سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
77 - 94
حوزههای تخصصی:
افرادی که تشخیص سرطان دریافت می کنند نسبت به گذشته، حال و آینده خودشان دچار تردیدهایی می شوند، و روابط شان، کنترل شان بر امور زندگی و تجارب بدنی شان دچار چالش های جدی می گردد. این تجربیات می تواند احساس آنان از خودشان را تغییر دهد. بنابراین، این پژوهش برای کاوش تجربه "احساس خود" در بازماندگان سرطان صورت گرفت. پژوهش کیفی حاضر از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری استفاده کرد. مصاحبه نیم ساختاریافته با 17 فرد مبتلا به سرطان انجام گرفت. از اجرای تحلیل پدیدارشناسی تفسیری بر روی متن مصاحبه ها مفهوم کلی "گسستِ خود" اکتشاف شد که شامل هفت خوشه مفهومی است: گسست زمان شناختی، برجستگی بدن، تداخل در عاملیت، گسستِ خودِ فردی، گسستِ خودِ ارتباطی، بیش تمایزیافتگی و تجارب هیجانی دردناک. با این نتایج، می توان نتیجه گرفت که در مواجهه با سرطان ابعاد مختلف احساسِ خود دچار آسیب و شکاف می شود، و شدت آن بر سازگاری بیماران تاثیر می گذارد. این یافته ها بیانگر نیاز بازماندگان سرطان به بازسازی احساس خود است و لازم است مورد توجه خدمات دهندگان حوزه سرطان قرار گیرد.
بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری و ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رفتاری بسیار جدی و نگران کننده در نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان شبسترمی باشد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان شبستر شامل می شود که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی تعدادی از آنها پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری(AQ-29/4)و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) اجراء گردید. پس از مشخص شدن دانش آموزانی که پرخاشگری و ناگویی هیجانی بالایی داشتند 24 نفر انتخاب و بصورت تصادفی، 12 نفر درگروه آزمایش و 12 نفر دیگر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خودمهارگری با جهت گیری مذهبی قرار گرفتند. سپس از دو گروه ذکر شده پس آزمون گرفته شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون مانوا و تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شد و نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر بود موثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی موجب مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان می شود.
تأملی بر پیشایندها و پسایندهای بیرونی سکوت سازمانی معلمان: یافته های یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین ابعاد و نشانگرهای پیشایندها و پسایندهای سکوت سازمانی معلمان انجام شده است. روش: پژوهش با استفاده از راهبرد پدیدار شناسی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان 21 نفر از خبرگان آموزشی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و به روش گلوله برفی به اشباع رسیدند. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد و با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و منتخب تحلیل شد. برای اعتباریابی یافته ها از روش بررسی توسط اعضا و بازبینی توسط همکاران استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پیشایندهای سکوت سازمانی معلمان، 41 نشانگر هستند که در چهار بعد: عوامل مربوط به سطح مدیریت ارشد، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل مربوط به زمینه اجتماعی مدرسه طبقه بندی می شوند. همچنین پسایندهای سکوت سازمانی معلمان، 15 نشانگر هستند که در دو بعد عملکرد معلم و تاثیر آموزشی تربیتی بر دانش آموزان طبقه بندی می شوند. در نهایت اعتباریابی یافته ها نشان داد که الگوی پیشایندها و پسایندهای سکوت سازمانی معلمان از اعتبار لازم برخوردار است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش ضمن اینکه نوآوری پژوهشی دارد، می تواند برای تصمیم سازان و دست اندرکاران آموزشی در مدیریت سکوت معلم در مدرسه مفید باشد.
اثربخشی آموزش ریاضی به روش مغز محور بر اهمال کاری تحصیلی، درک مطلب و سرعت یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مبتنی بر مغز، مشارکت هدفمند راهبردهایی است که در زمینه عملکرد مغز در متن آموزش اعمال می شود و سبب اثرگذاری بر یادگیری می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ریاضی به روش مغز محور بر اهمال کاری تحصیلی، درک مطلب و سرعت یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شهر گرگان در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که ۳۰ نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شدند. جمع آوری اطلاعات براساس مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، ۱۹۸۴)، آزمون درک مطلب محقق ساخته و زمان سنج صورت گرفت و گروه آزمایش، آموزش مبتنی بر مغز را دریافت نمودند. داده ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیری (مانکووا) با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که آموزش ریاضی به روش مغز محور موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی (۰/۰۱>P، ۱۸۴/۹۲۴=F)؛ افزایش درک مطلب (۰/۰۱>P، ۸۰/۵۰۴=F) و سرعت یادگیری (۰/۰۱>P، ۱۶۵/۵۵۹=F) در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می شود. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش ریاضی به روش مغز محور بر اهمال کاری تحصیلی، درک مطلب و سرعت یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تأثیرگذار بود، پیشنهاد می گردد برای پیشرفت دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، آموزش مغز محور برای کلاس های عادی و کودکان دارای ناتوانی های یادگیری در برنامه های آموزشی گنجانده شود.
Qualitative study of the implications of communicational, biological and psychological connections of Corona virus on families(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The high prevalence of the coronavirus has put the world in a dangerous position, and fear and anxiety have spread across the globe, leading to significant social and psychological damage around the world. The aim of this study was to qualitatively investigate the implications of communicational, biological and psychological connections of Corona virus on families. To achieve this goal, a qualitative approach and a descriptive phenomenological method were used. The statistical population of the study included the group with Covid-19 disease and the group with acceptable prevention of Covid-19 disease in Tehran. The sampling method was purposive. Thirteen patients (cured from the disease and non-sick) were selected as the sample. Data collection was done through semi-structured researcher-made interviews and data analysis was done by content analysis method. Klaizi seven-step method was used to analyze the data. The five main categories include intra-family relationships, negative feelings and emotions caused by illness, changes in the behavior of others (after social relationships), family disputes and lifestyle changes, and 24 subcategories and 100 free codes of research results. According to the results, it can be said that the design of psychological interventions to improve mental health during this epidemic should be done and also a community program of critical psychological intervention should be prepared and implemented to compensate for the devastating effects after Covid 19.
تأثیر درمان متمرکز بر هیجان بر سرمایه هیجانی بانوان دارای اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
سرمایه هیجانی در زمره متغیرهای مثبتی قرار دارد که می تواند در بهبود شرایط بانوان دارای اضطراب اجتماعی کارساز واقع شود. این پژوهش با هدف آشکار ساختن تأثیر درمان متمرکز بر هیجان بر سرمایه هیجانی بانوان دارای اضطراب اجتماعی اجرا شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، بانوان با نشانه های اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ندای فطرت و بهشت اصفهان در سال 1399 بودند. حجم نمونه به صورت در دسترس 30 نفر مبتنی بر ملاک های ورود که نمره بالاتر از 40 در مقیاس اضطراب اجتماعی کانون (Connor, 2000) کسب کرده بودند، تعیین گردید و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15) نفر و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه سرمایه هیجانی (Golparvar, 2016) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (Connor, 2000) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان متمرکز بر هیجان قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه گیری تکرار شده تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان برافزایش سرمایه هیجانی و ابعاد آن (عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی) در بانوان دارای اضطراب اجتماعی با اندازه اثر 80 درصد تأثیر معنادار داشت (01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان درمان متمرکز بر هیجان را به عنوان یﮏ روش درﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای افزایش سرمایه هیجانی بانوان دارای اضطراب اجتماعی ﺑﻪ کار برد.