فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۶۱ تا ۹٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اخذ تصمیمات پرخطر در نوجوانان به یک نگرانی اصلی برای بهداشت عمومی تبدیل شده است و فهم همبسته های مؤثر بر این فرایند امکان عملی کردن طرح هایی برای پیشگیری را فراهم می کند، ازاین رو مطالعه ی حاضر باهدف بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر نوجوانان با تعدیلگری سیستم های مغزی رفتاری بالا صورت گرفت. ابتدا 327 نوجوان 13-18 سال شهر اصفهان به صورت در دسترس انتخاب و از طریق پرسشنامه ی سیستم های مغزی رفتاری BAS/BIS غربالگری شدند، از میان آن ها و براساس نمره ی استاندارد دو گروه 24 نفری شامل BAS/BIS و بالا انتخاب شدند، اعضای هر گروه به صورت تصادفی به دو زیرگروه 12 نفر تقسیم گشته و از طریق قطعه فیلم های هیجانی نیمی در معرض خلق مثبت و نیمی در معرض خلق منفی قرار گرفتند و آزمون خطرپذیری بادکنکی BART و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی PANAS را پیش و پس از القای خلق تکمیل کردند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره نشان داد که بین القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر تفاوت معناداری وجود دارد 0/05≥P و خلق مثبت منجر به افزایش تصمیمات پرخطر می شود. همچنین یافته ها حاکی از این بود که سیستم های مغزی رفتاری به عنوان خصایص زیستی شخصیت، اثر القای خلق بر تصمیم گیری پرخطر را به طور معناداری تعدیل می کنند0/05 ≥p. بدین معنا که افراد با سیستم فعال ساز رفتاری بالا هنگام مواجه با خلق مثبت فزون کنشی بیشتری داشته و نسبت به افراد با سیستم بازداری رفتاری بیشتر درگیر خطر می شوند درحالی که افراد با سیستم بازداری رفتاری به خلق منفی و نشانه های تنبیه حساسیت بیشتری نشان داده و محتاط ترند.
تحلیل کیفی عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در زنان دارای تجربه روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۴-۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در زنان با تجربه روابط فرازناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا پژوهشی با رویکرد کیفی می باشد. جامعه ی هدف را زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر یزد که سابقه خیانت زناشویی داشتند تشکیل می دهند که از میان آن ها تعداد ۱۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد و با استفاده از شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته از آن ها مصاحبه به عمل آمد. کدگذاری با استفاده از شیوه تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در سه بعد قابل شناسایی هستند. در بعد خانواده و فرهنگ دو مضمون اصلی بدست آمد که شامل خانواده و سبک فرزند پروری و طرحواره های جنسیتی-فرهنگی بود. همچنین در بعد مسائل درون فردی نیز سه مضمون اصلی شامل عزت نفس، احساس حقارت و انسجام شخصیت و رفتار بدست آمد و در بعد مسائل بین فردی نیز مضامین اصلی شامل چالش های رابطه و معیارهای زیبا شناسی بود. نتیجه گیری: عوامل بسترساز روابط فرازناشویی از نظر زنان تحت تأثیر مسائل فرهنگی، تربیتی، و طرح واره هایی است که در طول سال های ابتدایی توسط آن ها تجربه می شود. نتایج همچنین نشان داد که روابط فرازناشویی سازه ای چندوجهی است که نمی توان در بعد سبب شناسی آن را تنها به عوامل روان شناختی مرتبط دانست و برای شناخت عوامل بسترساز آن با توجه به تنوع فرهنگی در جامعه ایران باید این متغیرها نیز مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری دانش آموزان دختر، پایه یازدهم شهر همدان است. در این پژوهش، طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل است. جامعه آماری۳۵۰ نفر بوده است و نمونه اولیه این پژوهش را ۲۰۰ نفر از دانش آموزان دختر شهر همدان تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در نهایت، تعداد دانش آموزان به صورت تصادفی برای هریک از گروه های گروه گواه و گروه آزمایشی،۲۰ نفر تعیین شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه خودمهارگری تانجی و برنامه درمانی، آموزشی هوش معنوی بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان مؤثر است. همچنین آموزش هوش معنوی بر خودمهارگری دانش آموزان مؤثر است (05/0>P). با توجه به این پژوهش، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرنده مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت هاست که می توان از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری، برای رشد بهینه دانش آموزان از آن استفاده کرد.
نقش تبعیض جنسیتی ادراک شده و سبک های هویتی در پیش بینی درماندگی آموخته شده در دختران با تجربه فرار از خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۵۸-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تبعیض جنسیتی ادراک شده و سبک های هویتی در پیش بینی درماندگی آموخته شده در دختران با تجربه فرار از خانه بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دختران مراجعه کننده به مراکز نگهداری و سرپناه شبانه منطقه 12 (محله شوش) شهر تهران در سه ماهه اول سال 1400بودند که از میان آن ها تعداد 120 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) (کویینلس و نلسون، 1988)، پرسش نامه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی (SSE) (کلونوف و لندرین، 1995) و پرسشنامه سبک هویت (ISI) (برزونسکی، 1992) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد تبعیض جنسیتی ادراک شده (رویدادهای تبعیض آمیز در یک سال گذشته و در طول عمر) و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی با درماندگی آموخته شده رابطه مثبت و معنادار و سبک های هویت هنجاری، اطلاعاتی و تعهد هویت با درماندگی آموخته شده رابطه منفی و معنادار داشتند (05/0P<). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که رویدادهای تبعیض آمیز در طول زندگی، رویداد تبعیض آمیز در طول یک سال گذشته، سبک هویتی اطلاعاتی، سبک هویتی هنجاری و سبک هویتی اجتنابی/سردرگم 52/0 درماندگی آموخته شده را پیش بینی می کنند. با توجه به تبعیض جنسیتی ادراک شده و سبک های هویتی در پیش بینی درماندگی آموخته شده در دختران با تجربه فرار از خانه، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای این مفاهیم به خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
برنامه توسعه حرفه ای آموزش معلمان بر اساس تمرینات مبتنی بر شواهد برای دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم : مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم با مشکلات مشخص در تعامل و ارتباطات اجتماعی، توانایی تفکر، رفتار انعطاف پذیر و ادراک و مدیریت محرک های حسی شناسایی می شود. با افزایش شیوع این اختلال، حضور دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم در مدارس آموزش عمومی رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مروری نظام مند برنامه توسعه حرفه ای آموزش معلمان بر اساس تمرینات مبتنی بر شواهد برای دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم است. روش: از طریق مطالعه مروری نظام مند و جستجوی کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های اطلاعاتی،Elsevier ،Scopus, Google Scholar ،ProQuest ، Springer ،PubMed بین سال های 2000 تا 2018، یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، جمع آوری شد. در مرحله بعد تمامی مقالات منتخب، توسط سه نفر از نویسندگان پژوهش، در نرم افزار EndNote بررسی و مقالات تکراری حذف شد. 217 مقاله منتشر شده، با درنظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از ابزار سنجش خطر سوگیری شاخص کوکران بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 14 مقاله به زبان انگلیسی انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد وارسی قرار گرفتند. یافته ها: در بین پژوهش ها، آموزش در حوزه رفتاری با 9 مطالعه (45 درصد)، حوزه ارتباطی با 7 مطالعه (35 درصد)، حوزه اجتماعی 3 مطالعه (15درصد)، حوزه تحصیلی 1 مطالعه (5 درصد)، و حوزه انتقال و بازی بدون مطالعه، از بیشترین تا کمترین پژوهش را به خود اختصاص داده اند. همچنین، 25 درصد مطالعات، راهبردهای موجود در مداخلات رفتاری و راهبردهای حمایتی رفتاری مثبت، 15 درصد راهبردهای مداخلات طبیعی و آموزش آزمایشی مجزا، و 10 درصد راهبردهای پاسخ محور و سایر راهبردها را به کاربسته اند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود برنامه های توسعه حرفه ای برای آموزش معلمان دارای دانش آموز با اختلال طیف اوتیسم در ایران، بیشتر بر اساس مداخلات رفتاری و راهبردهای حمایتی رفتاری مثبت باشد و برنامه ها به صورت آموزش فردی و ترکیبی ارائه شوند.
ارائه مدل ارتقاء مهارت های اجتماعی کودکان بر اساس نقش مؤلفه های زبان بیانی با میانجی گری نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۲۵-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت اجتماعی، نقش بسیار مهمی در سازش یافتگی اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارد و زبان بیانی و نظریه ذهن از عوامل مؤثر بر تحول مهارت های اجتماعی کودکان هستند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ارتقاء مهارت های اجتماعی کودکان چهار تا شش سال بر اساس نقش مؤلفه های زبان بیانی با میانجی گری نظریه ذهن بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان (دختر و پسر) 4 تا 6 ساله شهر بابک واقع در استان کرمان در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد 104 نفر (48 دختر و 56 پسر) بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای انتخاب شدند و آزمون تحول زبان (نیوکامر و هامیل، 1988)، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (تراسکات، 1989) و آزمون نظریه ذهن نپسی 2 (کورکمن، داویس و متیو، 2007) را تکمیل کردند. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر، انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج، اثر مستقیم نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی (p<0.001) و اثر مستقیم مؤلفه های زبان بیانی بر نظریه ذهن (01/0 p<) را تأیید کردند. یافته ها همچنین نقش میانجی گرانه نظریه ذهن را در رابطه بین مهارت های اجتماعی و مؤلفه های زبان بیانی تأیید کردند (p<0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که لازمه ارتقا و بهبود مهارت های اجتماعی در کودکان 4 تا 6 ساله، بهبود مؤلفه های زبان بیانی و نظریه ذهن است. مؤلفه های زبان بیانی به طور غیرمستقیم و از طریق نظریه ذهن، با تأثیر بر کفایت اجتماعی، ا رتباط مؤثر با همسالان، و کاهش مشکلات رفتاری کودکان، موجب ارتقا و بهبود مهارت های اجتماعی آنان می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در افراد معتاد متجاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۸۶۳-۱۸۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: بررسی های صورت گرفته نشان داده است خودکارآمدی پایین و باور ضعیف نسبت به توانایی در شرایط تنش آور از علل سوء مصرف مواد و بازگشت رفتارهای اعتیادی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در افراد معتاد متجاهر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معتادان مرد متجاهر گروه هدف ماده 16 استان گیلان بودند 45 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (پترسون، ایفرت، فینگولد و دیویدسون، 2012) و طرحواره درمانی (یانگ، کلوسکو و ویشار، 2003) در 8 جلسه 1 ساعته در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) و مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد میلر و تونیگان (1996) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر افزایش خودکارآمدی با پیگیری دو ماهه (0/001 >P) تأثیر معناداری داشت، همچنین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر اشتیاق به تغییر با پیگیری دو ماهه (0/001 >P) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در افراد متجاهر در درمان ماده 16 تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی منجر به افزایش خودکارآمدی و اشتیاق به تغییر در فرد معتاد گردید و توانست فرد وابسته به مصرف مواد مخدر را از مرحله عزم و آمادگی به مرحله اقدام و ابقاء برساند.
تأثیر آموزش غنی سازی رابطه والد- نوجوان مبتنی بر رویکرد خانواده درمانی متمرکز بر هیجان بر دل بستگی ناایمن و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از رابطه خوب میان والدین و نوجوانان سویه ای بنیادی در تحول نوجوان است. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن اثربخشی برنامه غنی سازی رابطه والد- فرزند بر پایه خانواده درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش دل بستگی ناایمن و افزایش تاب آوری نوجوانان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی تک موردی از نوع طرح های خط پایه چندگانه ناهم زمان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه نوجوانان مراجعه کننده (53 نوجوان) به مرکز مشاوره طلوع امید شهر اهواز در سال 1399 تشکیل داده است. اندازه نمونه دربرگیرنده سه نوجوان بر پایه ملاک های ورود و خروج انتخاب شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر هدفمند بود. به این صورت که بر پایه فراخوان موردنظر، تمایل نوجوانان برای شرکت در دوره، در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش، 3 نوجوان انتخاب و به همراه والدین در برنامه مذبور شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش دربرگیرنده پرسشنامه دل بستگی بزرگ سال کولینز و رید (1990) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیدسون (2003) بود. مداخله آموزشی در 5 جلسه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل دیداری، معنی داری بالینی (شاخص تغییر پایا) و فرمول درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش غنی سازی رابطه والدین- نوجوان منجر به (07/21) درصد کاهش در سبک دل بستگی ناایمن و (07/37) درصد افزایش در تاب آوری نوجوان اول، (90/19) درصد کاهش در سبک دل بستگی ناایمن و (60/29) درصد افزایش در تاب آوری نوجوان دوم و (03/28) درصد کاهش در سبک دل بستگی ناایمن و (03/23) درصد افزایش در تاب آوری در نوجوان سوم شد. میزان شاخص تغییر پایا نشان داد که دل بستگی ناایمن و تاب آوری در هر سه نوجوان به میزان معنی داری تغییر نشان دادند. مقدار پی (05/0) بود. این برآیندها به این معنی است که آموزش غنی سازی رابطه والد- نوجوان می تواند زندگی نوجوان را بهبود بخشد و درمانگران می توانند از این مدل در کار با نوجوانان به منظور کاهش سبک دل بستگی ناایمن و افزایش تاب آوری در شهر اهواز استفاده کنند.
چالش ها و فرصت های پیش روی روان درمانی در ایران: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش های اندکی در رابطه با وضعیت روان درمانی به عنوان یک درمان مؤثر در درمان بیماری های روانی و مشکلات بین فردی در ایران انجام شده است. هدف: این تحقیق با هدف تبیین وضعیت روان درمانی در ایران انجام شد. روش : این تحقیق با رویکرد کیفی و از نوع تحلیل محتوای قراردادی در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ و با مشارکت ۱۳ نفر از صاحب نظران در زمینه روان درمانی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. همه مصاحبه ها ضبط شدند و با مقایسه مداوم مورد تحلیل کیفی قرار گرفتند. یافته ها: وضعیت روان درمانی در ایران در دو طبقه اصلی چالش ها و فرصت ها طبقه بندی گردید. علاوه بر این هر طبقه دارای زیر طبقات اختصاصی بود. طبقه چالش ها مشکلات آموزش و ارائه خدمات روان درمانی مانند عدم هماهنگی در آموزش روان درمانی و عدم پوشش بیمه ای را توصیف می کرد . طبقه فرصت ها نیز شرایط بهبود وضعیت روان درمانی مانند گرایش روانپزشکان به انجام روان درمانی، تنوع رویکردهای روان درمانی و روند رو به رشد آگاهی در سطح جامعه را توصیف می کرد. نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق وضعیت روان درمانی در ایران با چالش ها و فرصت هایی روبرو است که می توانند ارائه خدمات روان درمانی را تحت تأثیر قرار دهند. این نتایج می تواند در سیاست گزاری های مربوط به روان درمانی در ایران مورد استفاده قرار گیرد.
تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و کودکان طلاق، بی سرپرست و بدسرپرست (9 تا 14 ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سطوح مختلف بد کارکردی خانواده به عنوان عوامل خطر سلامت روان فرزندان مطرح است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و طلاق و نیز کودکان بی سرپرست و بدسرپرست (۹ تا ۱۴ ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کودکان ۹ تا ۱۴ ساله خانواده های عادی، کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. حجم نمونه شامل ۵۰ کودک عادی و ۵۰ کودک از سه گروه دیگر بود که براساس روش انتساب هدفمند و نمونه گیری در دسترس تعیین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، آزمون اضطراب آشکار کودکان، مقیاس افسردگی و آزمون نقاشی خانواده کورمن استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و از طریق آزمون تحلیل واریانس و مقایسه چندگانه شفه مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میان نمرات شاخص اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان و نمرات این متغیرها در آزمون نقاشی کودکان همبستگی بالایی وجود دارد (۰/۰۰۰= P ) از سوی دیگر، نتایج آزمون تحلیل واریانس و شفه نشان داد که تفاوت معناداری میان کودکان عادی و کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست وجود دارد (۵۸۱/۸۷۰= F و ۰/۰۰۰= P ) و به ترتیب میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان بدسرپرست (۱۹۶/۱۵)، کودکان بی سرپرست (۱۸۶/۶۹) و کودکان طلاق (۱۷۴/۵۵) بیشتر از کودکان عادی (۱۱۱/۹۴) بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان خانواده های بدسرپرست، بی سرپرست و طلاق نسبت به کودکان عادی، افسرده تر، مضطرب تر و پرخاشگرتر هستند و در این میان کودکان بدسرپرست وضعیت بدتری از کودکان بی سرپرست و کودکان طلاق داشتند.
بررسی شیوع عوارض مصرف داروهای ضدبارداری در زنان ایرانی زائر اماکن مقدس در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
84-95
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مصرف قرص های ضد بارداری هم به صورت خودسرانه هم تجویزشده توسط پزشک جهت به تأخیرانداختن قاعدگی در زائران سفرهای زیارتی حج و عتبات عالیات در چند سال اخیر بسیار رایج شده است. ازآنجایی که برای شناخت شیوع و نوع عوارض مصرف قرص ها، مطالعات کمی صورت گرفته، این مطالعه برای بررسی شیوع عوارض این داروها در زنان ایرانی زائر اماکن مقدس در سال 1398 انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است. در این پژوهش 123 نفر از بانوان زائر کاروان های حج تمتع و عتبات عالیات در سال 1398 که دارای شرایط موردنظر بودند به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی بود. قسمت اول پرسش نامه در آخرین روزهای سفر حج تمتع در سرزمین مقدس عرفات پس از مراجعه به چادرهای زائران و همچنین در آخرین روز سفر زائران عتبات عالیات در مصاحبه با افراد واجد شرایط تکمیل شد. همچنین، یک ماه پس از بازگشت از سفر حج و عتبات عالیات از طریق تماس تلفنی با افراد، اطلاعات لازم دریافت و قسمت دوم پرسش نامه تکمیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون فراوانی عوارض مصرف دارو نشان داد که لکه بینی، خون ریزی، تهوع و سرگیجه، اضطراب و افسردگی و تحریک پذیری، درد قفسه سینه و تنگی نفس و مشکلات ناحیه اندام تحتانی مثل تورم، ورم یک طرفه پا و پادرد از مهم ترین عوارض مصرف دارو بود. تحلیل آزمون ناپارامتری مک نمار نشان داد که بین بروز برخی عوارض در طول سفر و بعد از آن تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: به دلیل عوارض ایجادشده ناشی از مصرف قرص در طول سفر و بعد از آن، توصیه می شود کمترین تعداد قرص استفاده شود تا عوارض کمتری برای مصرف کنندگان ایجاد شود و حتی بهتر است شروع مصرف قرص فقط چند روز قبل از زمان مورد انتظار قاعدگی باشد.
بررسی طبقات هیجان در ساختار وجودی انسان در قرآن منطبق بر نظریه روان تکاملی پلاتچیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
110-124
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: انسان نوین بیش از هر زمان دیگر انسانی هیجانی است و خروج هیجانات از حالت طبیعی، درحالی که عامل بقای نوع و فرد انسان معرفی می شود، سبب طیف گسترده ای از بیماری های روانی می شود که بر اساس پژوهش ها رو به گسترش است. تعاریف و طبقات متعددی در نظریات مختلف برای هیجانات و روابط بین آنها ذکر شده که بسیاری از آنها ضمن مطالعه رفتار حیوانات و تطبیق آن با انسان به دست آمده است. نظریه روان تکاملی هیجانات پلاتچیک از مهم ترین و کارآمدترین آنها است؛ اما آیا این همه طبقات هیجانی انسان ها است؟ مبتنی بر آموزه های اسلامی و قرآنی انسان موجودی فراتر از حیوان و دارای بُعدی روحانی است؛ پس هیجانات متفاوتی را می توان برای او تصور کرد. به همین منظور هدف پژوهش حاضر تطبیق طبقات هیجانی پلاتچیک با ساختار وجودی انسان در قرآن بود. روش کار: در پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا نخست فرم کدگذاری ارزیابی از طبقات هیجانات پلاتچیک و تصویر انسان در قرآن با استفاده از کتب و منابع پلاتچیک و قرآن و تفسیر تهیه شد و در اختیار دو ارزیاب آموزش دیده قرار گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که همه طبقات هیجانی پلاتچیک در ساختار انسان قرآنی و بیشتر در دو بخش «حالت» و «قوت» وجود دارد و مبتنی بر آن 26 طبقه هیجانی جدید چون ضیق، فرح، رعب، ربط و اعمی و 20 ترکیب هیجانی دیگر پیشنهاد شد. نتیجه گیری: نتایج ضمن معرفی هیجاناتی جدید که با درنظرگرفتن ابعاد مادی و غیرمادی وجود انسان ارائه می شود؛ جایگاه هیجانات را بر اساس ساختار وجودی انسان در قرآن «قلب» معرفی می کند و طبعاً قلب است که بیماری اش سرمنشأ اختلالات هیجانی و سلامتش متضمن درمان معرفی می شود.
تأثیر آموزش صبر بر مبنای قرآن بر تاب آوری و خودشفقت ورزی در همسران معلولان ضایعه نخاعی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
125-137
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مقاومت در برابر مشکلات زندگی و صبر بر پیامدهای ناگوار یکی از مهارت های ضروری برای زندگی در دنیای امروز است که همواره در اسلام نیز تأکید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش صبر بر مبنای قرآن بر افزایش تاب آوری و خودشفقت ورزی همسران معلولان ضایعه نخاعی در شهر اصفهان بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی همسران معلولان ضایعه نخاعی شهر اصفهان در سال 1398 بود که تعداد 30 نفر از آنان با توجه به معیارهای شمول به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس تاب آوری (کانر-دیویدسون) و مقیاس خودشفقت ورزی (فرم کوتاه- راس و همکاران) جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیّره (آنکوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در دو متغیّر تاب آوری و خودشفقت ورزی تفاوت معناداری وجود داشت (005/0>P). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که آموزش صبر بر مبنای قرآن در افزایش تاب آوری و خودشفقت ورزی در همسران معلولان ضایعه نخاعی مؤثر است.
اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری بر استرس و اضطراب بیماری ناشی از بحران کرونا ویروس در جمعیت عمومی تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری بر استرس و اضطراب بیماری ناشی از بحران کرونا ویروس در جمعیت عمومی تهران بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی جمعیت تهران که درسال 1400 ساکن شهر تهران بودند، تشکیل می دادند . حجم نمونه شامل 32 نفر که در مرحله اول به علت شیوع ویروس کرونا به روش نمونه گیری در دسترس و سپس یه صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 16 نفر جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های استرس های زندگی ادوین جی و همکاران (1993) با تاکید بر تاثیر کرونا و اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS) استفاده گردید و مداخله گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری(مآنکوا ) و یک متغیری (آنکوا)و مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که مداخله گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری در سطح (01/0> P ، 772/94F=) حداقل در یکی از متغیرات استرس و اضطراب بیماری در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است . همچنین نتایج تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد مداخله گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری در سطح (01/0> P ، 377/106F=) استرس و در سطح (01/0> P ، 147/48F=) اضطراب بیماری در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. بنابراین با توجه به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، مداخله گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری توانسته است استرس و اضطراب بیماری ناشی از بحران کرونا ویروس در جمعیت عمومی تهران را کاهش دهد.
واکاوی ابعاد مسئله تروریسم در حقوق بشر و بررسی آن در دیدگاه اسلامی (با محوریت احادیث)
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
119 - 109
حوزههای تخصصی:
تروریسم به مکتبی گفته می شود که اساس روش تحمیل عقاید به دیگران را صرفاً با زورآزمایی، ترور، جنگ، اعمال خشونت آمیز، رعب و وحشت، آشوب آفرینی، عملیات های چریکی، کشتار جمعی، نسل کشی، شکنجه و کودتا می داند. می توان گفت در دنیای امروز، جریان تروریسم به عنوان عامل محرکه سیاسی- ایدئولوژی- مذهبی شده است که برخی دولت های مستکبر با آن به دنبال اهداف خویش هستند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به واکاوی ماهیت و مفهوم تروریسم و بررسی آن در دیدگاه اسلامی جهت شناخت این جریان جهانی می پردازد.
اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر بهزیستی روانشناختی و قضاوت اخلاقی دانش آموزان سال اول پسر دوره دوم متوسطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر بهزیستی روانشناختی و قضاوت اخلاقی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی(پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام دانش آموزان سال اول پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود. بدین منظور، 60 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 30 نفر) جایگزین شدند. دانش آموزان گروه مداخله به صورت گروهی، آموزش معنویت درمانی(هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای)را دریافت نمودند و گروه کنترل آموزشی دریافت ننمود. همه آزمودنی ها قبل از آغاز آموزش و پس از آن، پرسشنامه رشد قضاوت اخلاقی- فرم کوتاه رست و همکاران(1972)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(1995) را پر کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر مولفه های بهزیستی روانشناختی (استقلال، تسلط بر محیط، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، پذیرش خود) موثر بوده است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر قضاوت اخلاقی تاثیر معنی داری دارد. نتیجه گیری: بنابراین مشاوران و روانشناسان مدرسه با استفاده از معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی می توانند بهزیستی روانشناختی و قضاوت اخلاقی دانش آموزان را بهبود بخشند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی، خودپنداره بدنی و بهشیاری در زنان متقاضی جراحی زیبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آن جایی که جراحی های زیبائی بیشتر برای تغییر ظاهر افراد و افزایش اعتماد به نفس آنها انجام می شود، می توان گفت در متقاضیان جراحی زیبائی، تحمل آشفتگی و بهشیاری پایین و خودپنداره بدنی منفی بالا است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های تحمل پریشانی، خودپنداره بدنی و بهشیاری در زنان متقاضی جراحی زیبائی بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه زنان متقاضی جراحی زیبائی که در شش ماه اول سال 1399 به درمانگاه زیبائی شکوفه شهر تهران مراجعه کردند، تشکیل دادند. از بین آنها 40 نفر (20 نفر در گروه) به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند سپس به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه نود دقیقه ای، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی را دریافت نمودند اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تحمل پریشانی، خودپنداره بدنی و بهشیاری استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد پس از کنترل پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر تحمل پریشانی؛ خودپنداره بدنی منفی و بهشیاری تفاوت معنادار وجود دارد. یعنی، میانگین نمرات تحمل پریشانی و بهشیاری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش و میانگین نمرات خودپنداره بدنی منفی به طور معناداری کاهش یافته است. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر این مداخله در افزایش تحمل پریشانی و بهشیاری و کاهش خودپنداره بدنی منفی متقاضیان جراحی زیبائی می توان کارگاه ها و دوره های آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مشاوران مراکز و بیماران در نظر گرفته شود.
بررسی باورهای معلمان ایرانی در مورد یادگیری و تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باورهای معلمان، مهم ترین عامل در کنش گری آنهاست. این در حالی است که منبع بسیاری از باورهای معلمان، تجربه های شخصی آنها از دوران دانش آموزی خود و بعد از آن تجربه های آنها با کلاس درس است. هدف پژوهش حاضر، بررسی فهم معلمان ایرانی در مورد مفاهیم یادگیری، تدریس و بررسی میزان انطباق آن با دیدگاه های اخیر علمی و به ویژه علوم شناختی در مورد یادگیری بود. روش کار: در این پژوهش از روش پدیدارشناسی استفاده شد که در آن به بررسی انواع شیوه های فهم از یک مفهوم یا پدیده از منظر گروه خاصی از افراد پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش ۱۵ نفر از معلمان مدرسه ابتدایی بودند که باورهای آنها در مورد یادگیری و تدریس از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد معلمان ایرانی بیش از همه در جریان اصلاحات آموزشی اخیر از نقش معلم در تدارک بازی ها و تجارب متنوع برای دانش آموزان آگاه شده اند، در حالی که تفاوت ها و تناقضات دو مفهوم دانش آموز محوری و معلم محوری کماکان برای معلمان روشن نیست و در اظهارات خود به تناوب به این دو رویکرد اشاره کرده اند. همچنین معلمان از اهمیت نقش دانش قبلی به عنوان چارچوب سازمان دهنده به تجربه ها و اطلاعات جدید غافلند، توجه اندکی به نقش عوامل اجتماعی بر یادگیری دارند، جایگاه دانش را درون ذهن قلمداد می کنند و با وجود اهمیت زیادی که برای عوامل هیجانی و انگیزش قائلند از نظریه های دقیق انگیزشی بی اطلاعند. همچنین علی رغم تأکید زیادی که بر وارد کردن مفاهیم روان شناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی در دوره های آموزش معلمان وجود دارد، معلمان درک محدودی از مفاهیمی مانند حافظه و توجه دارند. نتیجه گیری: مطابق با یافته های قبلی، نظام باورهای معلمان ایرانی نیز ناهمسو و حاوی باورهای متناقض است. بررسی دقیق تناقضات و دلایل شکل گیری آنها، روشن گر مداخلات آینده برای بهسازی کلاس درس خواهد بود.
بررسی تحول شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و نقص توجه/ بیش فعالی: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
167-180
حوزههای تخصصی:
اختلالات طیف اوتیسم و نقص توجه/ بیش فعالی ( ADHD ) با نقایص شناختی اجتماعی گسترده ای همراه می باشند که بر روی ارتباطات اجتماعی آنها تأثیرگذار است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی تحول شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD انجام شد. در این مطالعه فراتحلیل نظام مند، مقالات منتشر شده پیرامون تحول شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Social Cognition ، Autism Spectrum ، Exceptional Children و ADHD Disorder در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 872 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 25 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. بر اساس نتایج حاصل از مطالعات بررسی شده، کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD از نظر شناخت اجتماعی و تحول ابعاد شناخت اجتماعی مانند تئوری ذهن، همدلی، تصمیم گیری، تشخیص حالات چهره، رفتار و تعاملات اجتماعی در سطح پایینی قرار داشتند. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود مداخلاتی توسط روانشناسان و درمانگران در جهت توانبخشی و بهبود شناخت اجتماعی و پیشگیری از آسیب هایی روانشناختی آن در کودکان مبتلا به ASD و ADHD اتخاذ گردد.
بررسی مدل ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی-ارادی خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودکشی، یکی از علل مرگ در سراسر جهان و یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت عمومی در جوانان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل نقش ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی_ ارادی خودکشی بود. نمونۀ این پژوهش را 650 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تعیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش از همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که که شکست (25/0- β ) و به دام افتادگی (15/0 = β ) تأثیر مستقیم معناداری بر ایدۀ خودکشی دارند؛ و اثر غیرمستقیم شکست بر ایدۀ خودکشی از طریق نقش واسطه ای دام افتادگی قابل توجه بود (12/0= β ). نشخوار فکری هم به طور قابل توجهی رابطۀ بین شکست و به دام افتادن را تعدیل کرد، و %29/0 از واریانس به دام افتادگی را به خود اختصاص داد. در خصوص نقش تعدیل گری نا امیدی منفی و مثبت ننایج نشان داد که ناامیدی رابطۀ بین به دام افتادگی و ایدۀ خودکشی را تعدیل کرد و %73/2 و %17/1 درصد از واریانس ایدۀ خودکشی مربوط به ناامیدی منفی و مثبت بود. این یافته ها گامی مقدماتی به سمت روشن سازی مکانسیم های رفتاری خودکشی بوده و پیامدهای آن را در جامعۀ ایران نشان می دهد.