فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۰۱ تا ۹٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
285 - 309
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن و تکانشگری در زنان مبتلا به پرخوری افراطی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس-آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری افراطی بود که در سال 1397 به کلینیک های تغذیه در شهر قم مراجعه نموده و ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند. حجم نمونه 45 نفر زن مبتلا به اختلال پرخوری بود که به روش هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بسته باخ و موردان، 2012؛ و گروه آزمایشی طرحواره درمانی بسته یانگ و همکاران، 1394؛ را در 12 جلسه 2 ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تشخیص اختلالات خوردن (استیک، تلچ و ریزوی، 2000)، انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (ساندوز، ویلسون، مروین و کیت-کلوم، 2013) و تکانشگری (بارت، 2014) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر نمره انعطاف پذیری تصویر ذهنی (31/4=F، 020/0 =P) و تکانشگری (73/6=F، 020/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود؛ همچنین نتایج مقایسه دو به دو و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین تأثیر دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در انعطاف پذیری روان شناختی تصویر ذهنی از بدن، اضطراب و تکانشگری حرکتی دارد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر سرسختی روان شناختی و کیفیت خواب در افراد با سابقه بستری به دلیل کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
215 - 228
حوزههای تخصصی:
روش: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر سرسختی روانشناختی و کیفیت خواب در افراد با سابقه بستری بدلیل کرونا بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود و جامعه آماری شامل افراد با سابقه بستری بدلیل کرونا در شهر چالوس بود که پس از غربالگری با پرسشنامه سرسختی کوباسا و مدی (1982) و پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) گواه (15 نفر) 15 نفر بصورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آموزشی در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله درمان متمرکز بر هیجان جانسون (2012) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل تحلیل واریانس آمیخته بوسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد مداخله درمان متمرکز بر هیجان در بهبود کیفیت خواب (18/9=F، 005/0=P) و سرسختی روانشناختی (66/4=F، 040/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: ضریب اتای تفکیکی نشان می دهد 7/24 درصد از تغییرات کیفیت خواب و 3/14 درصد از تغییرات سرسختی روانشناختی به وسیله متغیر گروه بندی تبیین می شود؛ بنابراین درمان متمرکز بر هیجان بر سرسختی روانشناختی و کیفیت خواب در افراد با سابقه بستری بدلیل کرونا موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی برنامه غنی سازی رابطه، مداخله CREW و روش ترکیبی بر انرژی رابطه ای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
447 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی برنامه غنی سازی رابطه، مداخله CREW و روش ترکیبی بر ارتقاء سطح انرژی رابطه ای کارکنان، انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کارکنان ستاد مرکزی شرکت گاز استان اصفهان در سال 1398، تشکیل دادند. نمونه پژوهش، 75 نفر از کارکنان داوطلب برای شرکت در این برنامه آموزشی بودند که با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (15 نفر در هر گروه) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه انرژی رابطه ای (اوونز باکر، سامپتر و کامرون، 2016) بود که آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، مداخله CREW، برنامه غنی سازی رابطه و روش ترکیبی (متشکل از مداخله CREW و برنامه غنی سازی رابطه) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به شکل جداگانه دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-23 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اجرای مداخله CREW، برنامه غنی سازی رابطه و روش ترکیبی، انرژی رابطه ای کارکنان را در پس آزمون افزایش داده است. نتایج آزمون تعقیبی نیز بیانگر آن بود که روش ترکیبی نسبت به برنامه غنی سازی رابطه و مداخله CREW، تأثیر بیش تری بر انرژی رابطه ای کارکنان داشته است. نتیجه گیری: بنابراین مدیران می توانند به منظور افزایش انرژی رابطه ای کارکنان، از برنامه غنی سازی رابطه، مداخله CREW و روش ترکیبی استفاده کنند و اجرای روش ترکیبی را در اولویت قرار دهند.
تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه: یک رویکرد کیفی با نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
85-110
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل همه زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی در شهر کرمانشاه بود. 37 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس مدل پژوهش، علل اصلی پدیده مورد مطالعه شامل عوامل اقتصادی و خانوادگی؛ شرایط زمینه ای شامل عوامل فرهنگی و روان شناختی؛ عوامل مداخله گر شامل عوامل مدیریتی–قانونی و عوامل اجتماعی بود. نتیجه گیری: اقدامات ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی بصورت تک بعدی و صرفا محدود به مراکز حمایتی-اصلاحی است و پس از پاکی، متاسفانه این زنان با قطع حمایت ها در جامعه رها می گردند و از طرفی از آنجایی که این زنان نیز از سوی جامعه طرد شده اند، لذا پس از آزادسازی از مراکز حمایتی، جامعه پذیرای این زنان نیست. بنابراین، زمینه بازگشت آنان به حالت اولیه و در نهایت عدم اثربخشی اقدامات ساماندهی و هدر رفت هزینه ها را فراهم می کند. بنابراین، لازم است پیگیری فرآیندهای حمایتی تا بهبود کامل زنان، در سیاست گذاری ها مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
205-226
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افراد دارای سوءمصرف مواد بود که در سال 1398 به مرکز ترک اعتیاد آزادی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، هر دو گروه به پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس وسوسه مصرف مواد پس از ترک پاسخ دادند. گروه آزمایش هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش یکی از مولفه های انعطاف پذیری شناختی (شامل مولفه ادراک گزینه های مختلف) گروه آزمایش شد، ولی تاثیر معناداری بر دیگر مولفه های انعطاف پذیری شناختی شامل ادراک کنترل پذیری و ادراک توجیه رفتار نداشت. همچنین، این مداخله موجب کاهش ولع مصرف در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند منجر به افزایش انعطاف پذیری شاختی و همچنین کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان شود. همچنین، می توان از این شیوه درمانی در کنار سایر درمان های دارویی و غیر دارویی استفاده نمود.
مدل یابی ساختارى قدرت ایگو با موفقیت شغلی و میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
213 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
پیش بینی فرسودگی والدین در دوران قرنطینه ی کرونایی براساس کمال گرایی و عواطف مثبت و منفی والدین کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
218-209
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی فرسودگی والدینی در دوران قرنطینه ی کرونایی بر اساس کمال گرایی والدینی و عواطف مثبت و منفی والدین کودکان دبستانی انجام شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از میان کلیه والدین و کودکان آن ها که در سال 99 و در شهر بندرعباس در قرنطینه خانگی دوران کرونا به سر می بردند، نمونه ای به حجم 300 نفر (124 نفر پدر و 176 نفر مادر) و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرسودگی والدینی در دوران قرنطینه کرونایی ( PBA ) رزکام و همکاران (2018)، پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی والدینی ( MPPQ ) اسنل و او ربی (2005)، آزمون عواطف مثبت و منفی ( PANAS ) واتسون و تلگن (1988) استفاده شد که پرسشنامه ها از طریق شبکه اجتماعی (واتس اپ و تلگرام) در اختیار والدین قرار گرفت. داده های پژوهش از طریق رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین فرسودگی والدینی در دوران قرنطینه کرونایی با کمال گرایی والدینی با میزان 584/0 و باعاطفه مثبت با میزان 618/0- و باعاطفه منفی با میزان 545/0 رابطه معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های به دست آمده کمال گرایی والدینی و نیز عاطفه مثبت و منفی با میزان همبستگی 741/0 توانسته اند 55 درصد از واریانس فرسودگی والدینی را تبیین نمایند.
مدل سازی روابط فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجی گری جو سازمانی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی و ارزیابی مدل فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجی گری جو سازمانی مثبت بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان ومدیران دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم شهرستان سرعین بوده است که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تدریس و فعالیت بوده اند. برای انتخاب نمونه، با استفاده از جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای از بین 276 نفر نمونه 162 نفری انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها سه پرسشنامه فرهنگ نوآوری دابنی (2008)، جو سازمانی سیگل و کایمر (1978) و مدیریت مشارکتی فیضی (1386) بود. روایی پرسشنامه ها با توجه به ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0، 82/0 و 85/0 به دست آمده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و LISREL بهره گرفته شد. در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل نشان دادند که بین فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی با میانجیگری جو سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. اما بین فرهنگ نوآوری و مدیریت مشارکتی رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه تعارض والدین - نوجوان با بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان: نقش میانجی اجتناب از تجربه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
99 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل رابطه ساختاری تعارض والدین و نوجوان با بدتنظیمی هیجانی با نقش میانجی اجتناب از تجربه در نوجوانان شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 13 تا 18 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 400 نفر(200 نوجوان دختر و 200 نوجوان پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه ی تعارض والد نوجوان اسدی و یونسی (1390)، اجتناب از تجربه بوند و همکاران (2007) و بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار IBM AMOS24 استفاده شد. نتایج نشان داد بین تعارض والدین و نوجوان با بدتنظیمی هیجان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(05/0p<). همچنین، بین تعارض والدین و نوجوان با بدتنظیمی هیجانی با نقش میانجی اجتناب از تجربه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(05/0 p<). همچنین نتایج نشان داد که رابطه تعارض والد –نوجوان با بدتنظیمی هیجانی با نقش میانجی اجتناب از تجربه در پسران از دختران بیشتر بود(05/0 p<). بر اساس یافته های پژوهشی می توان گفت که از والدین خواسته شود تا حدالامکان زمینه را برای نوجوانان جهت کسب تجربه های جدید و مفید فراهم کنند تا اعتماد به نفس آنان افزایش یابد و از این طریق حتی تعارض میان خود و فرزندشان را برطرف نمایند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش دلزدگی زناشویی و نارسایی هیجانی زوجین در شرف طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش سطح دلزدگی زناشویی و نارسایی هیجانی زوجین در شرف طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی زنان مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران منطقه 2 تهران انجام شد. با استفاده از ملاک های ورود و خروج، تعداد 30 نفر زن واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. قبل از شروع آموزش، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و از آنان درخواست شد تا مقیاس های دلزدگی زناشویی پایینز و نارسایی هیجانی تورنتو را تکمیل نمایند. سپس گروه آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان قرار گرفت. جلسات آموزش برای گروه آزمایش به صورت هفته ای یک جلسه (60 دقیقه) و به مدت 8 جلسه برگزار شد. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش نمرات دلزدگی زناشویی و نارسایی هیجانی زنان در معرض طلاق معنی دار بوده است (P≤0/001). یافته های این پژوهش در مجموع حاکی از اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش دلزدگی زناشویی و نارسایی هیجانی زوجین در شرف طلاق است. اجرای چنین جلساتی در مراکز مداخله در بحران و کلینیک های مددکاری اجتماعی توصیه می شود.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری آسم یک مشکل عمده در اغلب نقاط دنیا می باشد که هنوز تشخیص و معالجه آن یک معضل بهداشتی است و سالانه تعداد زیادی از مبتلایان به آسم جان خود را از دست می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به آسم مراجعه کننده به کلینیک های آسم و آلرژی شهر بوشهر در سال 1398 بودند که تعداد 40 نفر از آنان به روش داوطلبانه انتخاب و در گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن، کامارک و مرملستین (1983)و ادراک از بیماری موس-موریس و همکاران (2002) استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم اثربخش بود (05/0>p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان از این درمان در جهت کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم بهره برد و از این راه به کاهش تنش بیماران مبتلا به آسم کمک نمود.
مقایسه میزان هوش معنوی و شادکامی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنت های قدیمی شیعیان مراسم پیاده روی اربعین است. با توجه به اهمیت آن و اینکه افزایش نشاط و شادکامی، همواره یکی از دغدغه های اساسی انسان ها بوده است و هوش معنوی (از مهم ترین نوع هوش ) مختص انسان هاست؛ هدف پژوهش عبارت است از: تعیین تفاوت شادکامی و هوش معنوی در افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند. هدف این پژوهش، با توجه به هدف بنیادی و روش آن توصیفی از نوع علّی−مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی است که از شهر کرج در کاروان «نذر اربعین» در پیاده روی اربعین سال 1396 شرکت کرده بودند و نیز افرادی که در شهر کرج، هرگز تجربه پیاده روی اربعین را نداشته اند. نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند؛ابزارهای پژوهش، پرسشنامه شادکامی اکسفورد و پرسشنامه هوش معنوی کینگ بود. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند؛ نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که میزان شادکامی و هوش معنوی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند، به صورت معناداری بیشتر از افرادی است که هرگز در پیاده روی اربعین شرکت نکرده اند؛ بنابراین گسترش فرهنگ پیاده روی اربعین با توجه به تأثیرات گسترده و عمیق آن سفارش می شود.
تدوین الگوی مفهومی خودآگاهی مبتنی بر اندیشه های شهید مطهری(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومیِ خودآگاهی برای دانش آموزان دوره ی اول متوسطه مبتنی بر اندیشه های شهید مطهری(ره) انجام شده است. این تحقیق از حیث هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد کیفی و از نظر روش پژوهش، از روش تحلیلی و استنباطی استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل تعداد 45 اَثر از جمله مقالات و گزارش های تحقیقاتی دست اول شهید مطهری(ره) و مرتبط با موضوع خودآگاهی و هم چنین، شامل 15 نفر از متخصصین در حوزه های فلسفه ی تعلیم و تربیت و روان شناسی تربیتی بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و روش گردآوری به صورت کتابخانه ای و میدانی و ابزار مورد استفاده در بخش کتابخانه ای برگه های فیش برداری و در بخش میدانی مصاحبه بود. یافته های پژوهش نشان داد که مبانی خودآگاهی در اندیشه های شهید مطهری(ره) در پنج محور: 1-ذومراتب بودن، 2-خداجوی، 3-اندیشه ورزی، 4-آزادی معنوی و انتخاب گری و 5-پویایی و بالندگی انسان، قابل تبیین است. هم چنین، مؤلفه های خودآگاهی شامل: 1-خودِ فیزیکی و وراثتی، 2-خودِ واقعی، 3-خودِ آرمانی، 4-خودِ اجتماعی، 5-خودِ اخلاقی و معنوی و 6-کرامت و عزت نفس می باشد. باتوجه به مبانی و مؤلفه های فوق، الگوی خودآگاهی برای دانش آموزان دوره ی اول متوسطه تدوین شده است.
مفهوم سازی خود اندیشی انتقادی در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مفهوم سازی خوداندیشی انتقادی در منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399) بود که برای فهم و استنباط روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. جامعه اسنادی پژوهش را قرآن کریم و کتاب های اصول کافی، میزان الحکمه و بحارالانوار تشکیل می داد. نمونه عبارت بود از هر واژه، عبارت یا گزاره ای که در مفهوم شناسی خوداندیشی انتقادی کاربرد داشته باشد. اعتبارسنجی براساس دو شاخص متقن و مفید بودن و با استفاده از دو روش کیفی و کمّی انجام شد. در روش کیفی استنباط های انجام شده از آیات و روایات در اختیار سه نفر از کارشناسان قرار گرفت و از آنها خواسته شد که در مورد مؤلفه ها و ابعاد خوداندیشی انتقادی نظر خود را بیان کنند. در روش کمّی متقن بودن براساس نظر چهارده نفر از متخصصان و محاسبه نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. مفید بودن یافته ها براساس نظر سه کارشناس و محاسبه ضریب کاپا مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نهایی 31 نشانه برای خوداندیشی انتقادی را نشان داد که براساس تشابه کارکردی در قالب پنج مؤلفه تأمل و بازنگری در خود (شامل7 نشانه)، خودنظارتی فعال (6 نشانه)، نگرش واقع بینانه به زندگی (5 نشانه)، تعالی جویی ( 5 نشانه) و خودگاهی پدیداری ( 4 نشانه) تدوین شد. نتایج CVR و CVI به ترتیب بالاتر از 59/0 و 79/0 و ضریب کاپا برای هر پنج مؤلفه در دامنه نسبتاً خوب تا عالی (20/0-1) به دست آمد. درنتیجه خوداندیشی انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که با استفاده از آن فرد به بررسی و بازنگری شناخت ها، باورها، تفکرات، ارزش ها، احساس ها و رفتارهای خود می پردازد. اندازه گیری خوداندیشی انتقادی با توجه به نواحی جدول زندگی (تفریح و سرگرمی، روابط اجتماعی، حالات خلقی، انگیزش، معنویت و دینداری، برنامه ریزی، سلامت، معیشت و کار) بررسی شد که نتیجه آن به صورت «نیمرخ وضعیت زندگی» و تعیین نمره فرد از 1 تا 10 در هر محور مشخص می شود.
مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی در دختران مجرد 25 تا 35 سال بود. روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دختران مراجعه کننده به مراکز روان شناختی و مشاوره شهرستان سبزوار در سال 1398 بودند که از این مراجعان 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و با تصادفی سازی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر برای پیش آزمون_پس آزمون، پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند و به پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. شرکت کنندگان دو گروه مداخله تحت 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 10 جلسه توان بخشی شناختی حافظه فعال قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال نسبت به گروه کنترل بر متغیر اضطراب (001/0=P) و متغیر افسردگی (001/0=P) اثر کاهنده داشته است. در مقایسه میان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال در تأثیر بر متغیر اضطراب مشاهده شد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب و افسردگی دختران مؤثر هستند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است.
تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر سبک های حل مسئله و یادگیری خودراهبر دانش آموزان پسر پایه سوم دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳(پیاپی ۶۰)
101-110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر سبکهای حل مسئله و یادگیری خودراهبر دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پسر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه در نیم سال تحصیلی دوم 98-1397 تشکیل دادند. ا ز بین آنها، 30 نفر دانش آموزان پسر پایه سوم به صورت هدفمند بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزش راهبردهای خودتنظیمی را در 8 جلسه 90 دقیقهای در هر هفته یک جلسه بهصورت گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای سبک های حل مسئله را کسیدی و لانگ (1996) و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای سبک های حل مسئله و یادگیری خودراهبر، تفاوت معناداری وجود داشت. در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر افزایش سبکهای حل مسئله و یادگیری خودراهبری دانش آموزان مؤثر بود.
اثربخشی آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی بر مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۷۳۱-۱۷۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مسؤلیت پذیر بودن و رعایت رفتار مدنی - تحصیلی در ارتقاء جایگاه سازمانی نظام های آموزشی نقش تعیین کننده ای دارد. علی رغم اهمیت این مسأله، ضعف های متعددی در این زمینه مشاهده می شود. بنابراین تربیت دانشجویانی متعهد، اخلاقی و دارای رفتار ایثارگرانه ضرورت پیدا می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی بر مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 12008 دانشجوی دانشگاه جامعه المصطفی شهر قم در سال تحصیلی 99-1398 بود. برای نمونه گیری، تعداد 30 نفر دانشجوی در دسترس مشخص و سپس به صورت تصادفی در 2 گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. بسته آموزشی عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی (1993) برای گروه آزمایش اجرا شد. زمان این برنامه آموزشی 13 جلسه 90 دقیقه ای و زمان آموزش نیز 5 هفته به صورت گروهی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مسؤلیت پذیری کالیفرنیا گاف، مک گوسکی و مهل (1952) و رفتار مدنی - تحصیلی گل پرور (1389) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون های آماری توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و بوسیله نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد برای هر دو متغیر مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی، اثر گروه، اثر زمان و اثر متقابل گروه × زمان معنادار بود (0/001P˂). از طرفی نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از پایداری تأثیر مداخله آموزشی در مرحله پیگیری بود (0/001 P˂). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که چنانچه دانشجویان در معرض آموزش عمل اخلاقی مبتنی بر نظریه بلازی قرار گیرند، میزان مسؤلیت پذیری و رفتار مدنی - تحصیلی در آنان افزایش می یابد.
ارزیابی تحلیل رفتگی مربیان نخبه کشور و ارتباط آن با سلامت روانشناختی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در طول چند دهه اخیر، علاقه به ارزیابی، پیگیری و بهبود سلامت جسمانی و روانشناختی افراد افزایش چشمگیری یافته، به طوری که بهبود کارکرد بدنی و روانی افراد به عنوان هدفی مهم در دنیا مطرح شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تحلیل رفتگی مربیان نخبه کشور و ارتباط آن با سلامت روانشناختی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مربیان مرد حرفه ای لیگ های برتر بسکتبال، هندبال، والیبال، فوتسال و کشتی در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که براساس آمار فدراسیون های مربوطه شامل ۲۴۷ مربی و سرمربی بودند. همچنین پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه های تحقیق مشخص شد ۲۴۱ نفر به طور کامل به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. جهت جمع آوری داده های تحقیق از مقیاس بهزی ستی روانشناختی ری ف (نسخه ۱۸ سؤالی) و پرسشنامه تحلیل رفتگی ورزشی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میزان تحلیل رفتگی ورزشی با سلامت روانشناختی مربیان ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره رابطه معکوس بین مؤلفه های تحلیل رفتگی ورزشی با سلامت روانشناختی را تأیید نمود. اطلاعات مرتبط با نیکویی برازش مدل نشان داد میزان ضریب همبستگی (۰/۳۶۱) و ضریب تعیین (۰/۱۳۰) بیانگر متناسب بودن مدل ارزیابی شده است. به بیان دیگر میزان رابطه بین متغیرهای پیش بین و ملاک ۳۶/۱ درصد بود. نتیجه گیری: با توجه به اثرات منفی تحلیل رفتگی ورزشی بر سلامت روانشناختی به مربیان پیشنهاد می شود آسیب های روانشناختی که ناشی از فشار تمرین و مسابقات است را مد نظر قرار داده و به آن ها به عنوان عوامل مرتبط با کاهش سلامت روانشناختی توجه ویژه ای داشته باشند.
رابطه بین کیفیت زندگی و افسردگی با نقش میانجی سلامت وجودی کارمندان شهر تهران در دوره شیوع بیماری کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و افسردگی با نقش میانجی سلامت وجودی کارمندان شهر تهران در دوره شیوع بیماری کرونا بود. بر این اساس، روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب روش گردآوری داده ها، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی کارمندان شهر کتاب شهر تهران در سال 1400 در نظر گرفته شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و براساس روش نمونه گیری هدفمند، 155 نفر از کارمندان برآورد شد. داده ها در دو بخش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شد. در بخش میدانی با استفاده از سه پرسشنامه کیفیت زندگی (1996) (WHOQL-100)، سلامت معنوی پولوتزین والیسون (1982) و افسردگی بک(1988)، داده ها جمع آوری شد. برای سنجش روایی از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد که نشان از روا بودن ابزار داشت. همچنین پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که نتایج بیانگر پایا بودن ابزار اندازه گیری بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) انجام پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که سلامت وجودی به صورت منفی و معنادار رابطه بین کیفیت زندگی و افسردگی را در کارمندان شهر تهران میانجی گری می کند
مداخلات آموزش محور حافظه شرح حال رویدادی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد مبتلا به افسردگی در کارکردهای شناختی و علائم روان شناختی افسردگی، دچار اختلال هستند. افسردگی با سوگیری منفی در جنبه های مختلف پردازش اطلاعات مشخص می شود که با آسیب پذیری در گسترش، سطوح بالاتر علائم افسردگی، ماندگاری و حتی عود افسردگی مرتبط است. روان شناسان بر این باور هستند که حافظه شالوده روان شناسی شناختی است. حافظه از مهم ترین مشکلات شناختی در بیماران مبتلا به افسردگی محسوب می شود که اختلال در آن باعث تشدید ناتوانی آنان در انجام عملکرد های روزانه می شود. حافظه شرح حال بخشی از حافظه است. پژوهش ها نشان داده اند که رابطه ای قوی بین علائم روان شناختی و سوگیری در حافظه شرح حال وجود دارد. افسردگی باعث اختلال در این حافظه می شود به نحوی که افراد افسرده دچار دشواری در بازیابی خاطرات اختصاصی می شوند. به عبارت دیگر بیش کلی گرایی حافظه شرح حال در آن ها رخ می دهد. با توجه به اهمیت این موضوع در دو دهه گذشته، تحقیقات گسترده ای در راستای ارتباط بین افسردگی و حافظه و درمان های افسردگی مبتنی بر حافظه انجام شده است که بعضا نتایج متناقضی به همراه داشته اند. با وجود درمان های گسترده دارویی و روانی برای افسردگی در جامعیت و کارآیی این درمان ها محدودیت وجود دارد که این امر حاکی از نیاز به تحقیقات بیش تر در مورد مداخلات مرتبط با افسردگی است. پژوهش حاضر از نوع مقالات مروری سیستماتیک است که از طریق مطالعه کامل45 مقاله در زمینه ی هر یک از مداخلات مطرح شده در طول مقاله، حافظه شرح حال و افسردگی اساسی گردآوری شده است. هدف از این مطالعه مروری بر مداخلات آموزش محور مبتنی بر حافظه شرح حال رویدادی برای بیماران مبتلا به افسردگی است تا بستری برای پژوهش های گسترده تری در رابطه با هر یک از این مداخلات فراهم شود. در مجموع بررسی های انجام شده در این مطالعه حاکی از این امر بودند که مداخلات آموزش-محور حافظه شرح حال رویدادی بر روند بهبودی و علائم افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی تاثیرات چشمگیری دارند.