فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۸۰۱ تا ۹٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate parenting education's effectiveness based on acceptance and commitment on anger and emotional self-regulation of mothers of children with ADHD. The research design was quasi-experimental and a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of this study was all mothers with children with ADHD who were referred to psychiatric clinics affiliated to Tabriz University of Medical Sciences in 1398. The statistical sample consisted of 30 mothers who were selected using the purposive sampling method and randomly divided into intervention and control groups (15 mothers for each group). Spielberger anger and Larsen and Prize Mike questionnaires were used in gathering the data. Data were analyzed by analysis of covariance. The results showed that parenting education based on acceptance and commitment approach has an effect on mothers' anxiety and emotional self-regulation and reduces anger and increases emotional self-regulation in mothers.
اثربخشی بازی درمانی والد- محور بر پرخاشگری و علائم اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۴۰-۱۲۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای در دوران کودکی و پیش دبستانی بروز پیدا می کند و در صورت عدم درمان، هزینه های بسیاری بر کودک، خانواده و جامعه تحمیل می کند؛ بنابراین انجام مداخله های مناسب برای کودکان با این اختلال ضروری است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی والد- محور بر پرخاشگری و کاهش علائم اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی کودکان 5-4 ساله با اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به مهدکودک و پیش دبستانی ستاره شهر منطقه 14 شهر تهران در شش ماه دوم سال 1398 بودند،30 کودک واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه علائم مرضی کودک گادو و اسپرافکین (2002) و فهرست رفتاری کودک آخنباخ و رسکورلا (2001) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی والد- محور بارتون و لندرث (2006) برای گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای ارائه شد، در حالی که گروه گواه آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره در سطح معنا داری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی والد محور در کاهش پرخاشگری و بهبود علائم اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان مؤثر بود (0/01>p). نتیجه گیری: بازی درمانی والد- محور، راهبردهایی کارآمد و سودمند برای کاهش پرخاشگری و بهبود اختلال نافرمانی مقابله ای، در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار می دهد؛ بدین منظور به کارگیری الگوی یاد شده در مراکز درمانی و مشاوره ای، در جهت گسترش سلامت روانی، پیشنهاد می شود.
تأثیر بازی های رایانه ای بر بهبود حافظه کاری، حافظه دیداری و کنترل عملکرد اجرایی سالمندان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: از جمله تغییرات مبتنی بر سن در سالمندی، کاهش توانمندی های شناختی است. نتایج تحقیقات اخیر نشان داده است که بازی های کامپیوتری تأثیرات مثبتی بر توانایی شناختی دارد. به همین دلیل هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تأثیر بازی های رایانه ای بر بهبود حافظه کاری، حافظه دیداری و کنترل عملکرد اجرایی سالمندان شهر تهران است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان 60 تا 75 سال عضو سراهای محله شهر تهران است. برای انتخاب نمونه چهار سرای محله در مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. انتخاب نمونه های مورد نظر به روش نمونه گیری: هدفمند بود. چهل نفر از این افراد پس از انجام مصاحبه گزینش و به روش گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. از گروه آزمایش خواسته شد که طی روندی 15 جلسه ای و یک ساعته، بازی رایانه ای لوموسیتی را انجام دهند و گروه کنترل هیچ بازی کامپیوتری را طی این مدت انجام نداد. داده ها طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شدند. از درصد و توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد برای پردازش اطلاعات توصیفی و از آزمون پارامتریک تحلیل کوواریانس (چندمتغیره) برای تحلیل های استنباطی استفاده شد. یافته ها: بازی های رایانه ای اثر معناداری بر بهبودی حافظه کاری، حافظه دیداری و کنترل عملکرد اجرایی سالمندان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است (P>0/05). نتیجه گیری: انجام بازی های رایانه ای می تواند به بهبودی حافظه و عملکردهای شناختی سالمندان کمک کند. به همین دلیل توصیه می شود در آسایشگاه های سالمندان و مراکز مربوطه از این بازی ها برای توان بخشی این افراد استفاده شود.
Investigating the Persian Translation of English Advertising Slogans from the Perspective of Relevance Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Considering globalization, advertisement translation has turned into an important issue in the field of translation studies, yet it is a rather difficult and challenging job for translators to overcome cultural, social, and ideological differences present in advertisements. With regards to this fact, the present study is designed with the aim of investigating advertisement translation from the perspective of Relevance Theory, an uprising pragmatic theory that provides a unified account of translation. For this purpose, a sample of 10 English advertising slogans, along with their Persian translations were selected from among the slogans available on the Internet. The collected sample was analyzed critically on the grounds of Relevance Theory’s concepts and principles, proposed by Sperber and Wilson (1995). In the process of analyzing the data, Gutt’s (2000) theory of translation, which is based on the application of Relevance Theory to translation, was also brought into focus. Hence, the translators’ choices were justified based on the main tenets of Relevance Theory, and it was observed that in most of the examples, the translations adhered to the principles of Relevance Theory; in Gutt’s terms, the translated slogans interpretively resembled the originals. So, most of the translations were successful advertisements in appealing to the target audience. The findings of the present study gave evidence for the fact that Relevance Theory can be an appropriate approach for evaluating translations, especially in the realm of advertisement translation.
ارزیابی ساختار عاملی پرسشنامه بیان خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
549 - 566
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده محیط مهمی برای یادگیری در مورد احساسات و نحوه بیان آنها در یک زمینه اجتماعی باشد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ساختار عاملی پرسشنامه بیان خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود.جامعه آماری این پژوهش از میان 378 مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی بود. شرکت کننده ها به پرسشنامه های بیان خانواده هالبرشتات(1986) و کارکرد شخصیت جان بزرگی و همکاران (1400) پاسخ دادند. در این پژوهش جهت تعیین روایی همگرا و واگرا پرسشنامه بیان خانواده از پرسشنامه کارکرد شخصیت (جان بزرگی و همکاران، 1400) استفاده شد. برای تحلیل داده های توصیفی و استنباطی از آخرین ورژن نرم افزار spss و لیزرل ورژن 8.5 با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOS اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بدست آمد و داده ها به صورت ماتریس های کوواریانس یا همبستگی درآمده و یک مجموعه معادلات رگرسیون بین متغیرها تدوین شد. از تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل فرضی نیز استفاده گردید. یافته ها: بار عاملی استاندارد همه نشانگرها بزرگتر از 32/0 است. بزرگترین بارعاملی متعلق به نشانگر p6 (763/0=β) و کوچکترین بارعاملی متعلق به نشانگر p20 (457/0=β) بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مؤلفه های مثبت غالب و مثبت مغلوب پرسشنامه بیان خانواده بر خلاف مؤلفه های منفی غالب و منفی مغلوب آن به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 با مؤلفه های چهارگانه پرسشنامه کارکرد شخصیت (هویت، صمیمیت، همدلی و خودراهبری) همبسته اند. این یافته ها نشان می دهد که پرسشنامه بیان خانواده از روایی همزمان برخوردار است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ مؤلفه های مثبت غالب، مثبت مغلوب، منفی غالب و منفی مغلوب به ترتیب برابر با 081/0، 74/0، 86/0 و 79/0 به دست آمد. این نتایج بیانگر همسانی درونی قابل قبول پرسشنامه بیان خانواده است.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرخوردگی زناشویی، اسنادهای ارتباطی و تمایزیافتگی خود در مراجعین به مراکز روان شناختی شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
35 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی آموزش مثبت نگری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ، سرخوردگی زناشویی، اسنادهای ارتباطی و تمایزیافتگی خود در افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بهبهان بود. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون_ پیگیری با گروه کنترل بود. حجم نمونه 45 فرد متأهل که از جامعه مذکور، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های چهار گانه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهشی مورد استفاده شامل مقیاس اسناد ارتباطی (RAM)، ، پرسشنامه سرخوردگی زناشویی کایزر و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر بود. گروه آزمایشی مثبت نگری 12 جلسه و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد 10 جلسه درمان دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر اسنادهای ارتباطی علی و مسئولیت پذیری، ، سرخوردگی زناشویی و تمایزیافتگی خود تأثیر معناداری داشته و منجر به بهبود این متغیرها در گروه های آزمایشی شدند مقایسه ی تطبیقی بین دو رویکرد آموزش مثبت نگری و مبتنی بر پذیرش و تعهد نشان داد که در متغیر تمایزیافتگی خود تفاوت معناداری به نفع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مشاهده شد. نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی دو رویکرد مذکور به تفصیل مورد بحث قرار گرفت. نتیجه گیری: آموزش مثبت نگری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود سرخوردگی زناشویی، اسنادهای علی، اسنادهای مسئولیت و تمایزیافتگی خود افراد متأهل می شود.
مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان مدار بر افسردگی و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شرایط نامساعد زندگی زناشویی می تواند به افسردگی منجر شده و سبب اختلال کارکردهای خانوادگی افراد متأهل شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان مدار بر افسردگی و سازگاری زناشویی انجام شده است. روش: در این پ ژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چن دگانه ناهم زمان استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 20 زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده سینا شهرستان دزفول در سال 1397 بودند. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند. سپس 6 زوج (12 نفر) به طور هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار به صورت تصادفی جایگزین شدند (سه زوج در هر گروه). پروتکل های دو روش زوج درمانی به طور جداگانه به صورت سه مرحله خط پایه و 12 جلسه 90 دقیقه ای و پیگیری دو ماهه اجرا شد. آزمودنی ها به مقیاس سازگاری زوجی اسپینر و افسردگی بک ویرایش دوم پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر افسردگی 70/34% و در متغیر سازگاری زناشویی 06/29%، در گروه زوج درمانی هیجان مدار درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر افسردگی 39/39% و در متغیر سازگاری زناشویی 81/40% به دست آمد. نتیجه گیری: درصد بهبودی پس از درمان هر دو گروه زوج درمانی در طبقه بندی بهبودی اندک قرار دارد، بنابراین، هر دو رویکرد بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر است.
ذهنی سازی والدینی و تنظیم هیجان: اعتباریابی و پایایی سنجی نسخه فارسی پرسشنامه کنش وری بازتابی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف سنجش پایایی و اعتبار نسخه فارسی پرسشنامه کنش وری بازتابی والدین (PRFQ) انجام گرفت. روش:به این منظور پرسشنامه پس از آماده سازی به روش ترجمه و ترجمه مجدد، به همراه پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS)، توسط 308 والد (233 زن و 75 مرد) دارای فرزند زیر سه سال، در شهر تهران تکمیل شد. برای استخراج نتایج، از ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و همبستگی استفاده شد. یافته ها: دامنه آلفای کرونباخ برای سه زیر مقیاس پرسشنامه شامل، "پیش ذهنی سازی"، "اطمینان از حالت ذهنی" و "علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی" به ترتیب 90/0، 89/0 و 75/0 بود. پایایی باز آزمایی با دامنه همبستگی92/0 تا 97/0، نیز نشان دهنده پایایی مطلوب این مقیاس بود. در بررسی اعتبار سازه سه زیر مقیاس به دست آمد که معادل سه زیر مقیاس در نسخه اصلی بودند. همه زیرمقیاس های دشواری در تنظیم هیجان، با زیرمقیاس " علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی" همبستگی منفی معنادار داشتند و بیشتر زیرمقیاس های دشواری در تنظیم هیجان، با دو زیر مقیاس دیگر کنش وری بازتابی والدین، همبستگی مثبت معنی دار داشتند که بیانگر اعتبار همگرا و واگرای مطلوب مقیاس است. نتیجه گیری:در نهایت می توان گفت نسخه فارسی پرسشنامه کنشوری بازتابی والدین دارای پایایی و اعتبار مطلوب است و می تواند در مطالعات در نمونه ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی بر اضطراب سلامت و حساسیت اضطرابی افراد با سطوح بالای اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مداخلات شناختی-رفتاری به عنوان درمان های صف اول در اختلالات اضطرابی شناخته می شوند. با این حال، پیچیدگی های همچون قرنطینه، ارائه چهره به چهره مداخله را دشوار کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی بر اضطراب سلامت و حساسیت اضطرابی افراد با سطوح بالای اضطراب کووید-19 است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. بر طبق معیارهای اصول تشخیصی اضطراب سلامت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-نسخه پنجم و پرسشنامه اضطراب کووید-19، 138 شرکت کننده با سطوح بالای اضطراب کووید-19 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (69=n) و کنترل (69=n) گمارده شدند. گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، 10 جلسه مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کووید-19، سنجه کوتاه اضطراب سلامت، و شاخص حساسیت اضطرابی بودند. در نهایت، داده ها با استفاده از روش آماری مانکوا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری منجر به کاهش اضطراب سلامت و حساسیت اضطراب شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (001/0 >p). در این بین، مداخله حاضر برای مؤلفه های اضطراب سلامت کارآمدتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اضطراب گسترده جامعه در مورد کووید-19 و همچنین پیچیدگی های ارائه چهره به چهره درمان شناختی-رفتاری، استفاده از مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی می تواند روشی فوری، مختصر و ارزان قیمت بر بهبود سلامت روانی جامعه باشد. .
پیش بینی رفتارهای انطباقی در برابر کووید 19 بر اساس نقش عواطف، خودشفقتی و آسیب پذیری روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش عوامل روان شناختی در رفتارهای انطباقی، هدف پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای انطباقی بزرگسالان در برابر کووید 19 بر اساس نقش عواطف مثبت و منفی، خودشفقتی و آسیب پذیری روانی است. روش: این پژوهش توصیفی، با طرح همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان در تحقیق 284 بزرگسال ساکن شهر رشت بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه رفتارهای انطباقی در برابر کووید 19 کلارک و همکاران، پرسشنامه عواطف مثبت و منفی واتسون و همکاران، فرم کوتاه شفقت به خود نف و فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های دورا و همکاران را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عواطف مثبت و منفی، شفقت به خود و آسیب پذیری روانی 31/1 درصد واریانس رفتارهای انطباقی بزرگسالان در برابر ویروس کووید 19 را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از نقش مهم عواطف، خودشفقتی و آسیب پذیری روانی در پیش بینی به کار بستن رفتارهای انطباقی در برابر کووید 19 در بزرگسالان است. پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی با هدف افزایش خودشفقتی و عواطف مثبت و کاهش آسیب پذیری و عواطف منفی بزرگسالان برای مقاوم سازی افراد در شرایط کنونی طراحی و اجرا شوند.
اثربخشی کلاس وارونه بر نگرش، درگیری، و عملکرد دانشجویان در درس تولید محتوای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
123 - 135
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش اثربخشی کلاس وارونه بر نگرش، درگیری و عملکرد دانشجویان در درس تولید محتوای الکترونیکی انجام گرفت. بدین منظور از طرح نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) استفاده شد. جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه تبریز در درس تولید محتوای الکترونیکی در نیمسال اول سال تحصیلی 1398-1397 بودند که به طور تصادفی در دو گروه 24 نفری آزمایش و کنترل گمارده شده اند. گروه آزمایش مهارت"تولید محتوای الکترونیکی از طریق نرم افزار استوری لاین" را براساس روش کلاس وارونه آموزش دیدند و گروه کنترل آموزش این مهارت را براساس روش آموزش متداول دریافت کردند. دوره های آموزش به مدت 12 جلسه در سایت کامپیوتری اجرا شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد سنجش نگرش و درگیری، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش عملکرد استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کاربست کلاس وارونه به نگرش مثبت دانشجویان به دوره آموزش موضوع عملی می انجامد، و درگیری و عملکرد آنان را در دوره افزایش می دهد.
مدل علّی افسردگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس براساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
45 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه سیستم های مغزی رفتاری بیان می کند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران ام.اس. شهر مشهد بودند و نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (1972)، سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی ساختاری و نرم افزار 21Amos و 21SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد سیستم مغزی رفتاری فعال ساز و انعطاف پذیری شناختی رابطه منفی و معناداری با افسردگی دارند. سیستم مغزی رفتاری بازدارنده، اجتناب شناختی رابطه مثبت و معناداری با افسردگی دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اثر غیرمستقیم استانداردشده سیستم رفتاری فعال ساز بر افسردگی معنادار است و سیستم بازدارنده نیز به واسطه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی بر افسردگی اثر غیرمستقیم معناداری دارد. سیستم رفتاری فعال ساز به طور منفی و سیستم رفتاری بازدارنده به طور مثبت می تواند افسردگی را پیش بینی کند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری و دارای مشکلات رفتاری هیجانی بودند. نمونه شامل 16 دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل به تساوی قرار گرفتند، پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک قبل و بعد از مداخله و پیگیری یکماهه توسط مادران آنها تکمیل گردید. درمان شناختی رفتاری والد - کودک برای گروه مداخله در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای هفتگی اجرا شد. جلسات اول تا ششم به کودکان و جلسات هفتم و هشتم به مادران آنها اختصاص داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: اجرای درمان شناختی رفتاری والد – کودک منجر به کاهش اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، توجه و تفکر، رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگری درکودکان گروه مداخله شد علاوه براین در متغیرهای اضطراب، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی و توجه بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده گردید. نتیجه گیری: استفاده از درمان شناختی رفتاری والد – کودک که به طور همزمان والد بازمانده و کودک را در فرایند درمان مدنظر قرار می دهد می تواند در کاهش مشکلات رفتاری هیجانی کودکان پس از فقدان والد موثر باشد.
تحلیل مضامین ابعاد سلامت روان متأثر از همه گیری ویروس کرونا: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم تایستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
97 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روان شناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت مرموز، غیرقابل کنترل، پیش بینی ناپذیری، وسریع انتشار بودن زمینه را برای گسترش مشکلات روان شناختی در بعد سلامت روانی افراد فراهم آورده است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد در بعد سلامت روان در دوران همه گیری بیماری کرونا بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. تعداد 31 نفر از افرادی که به بیماری کووید 19 مبتلا نشده بودند، به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری اطلاعات انتخاب شد. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و پس از پیاده سازی، جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در 7 مضمون اصلی (فاجعه روانی، استرس، اضطراب، خلق افسرده، خلق تحریک پذیر، وسواس، گرفتار شدن در تعارض) و 27 مضمون فرعی استخراج و طبقه بندی شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کووید 19 تمامی ابعاد سلامت روان افراد را به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد و اثرات جدی آن بر ابعاد مختلف زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و شغلی و فرهنگی مشهود است.
اثربخشی آموزش حل مسأله به روش شناختی- اجتماعی بر خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
52 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله به روش شناختی اجتماعی بر خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گ روه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه (دوره دوم) شهرستان تبریز در سال تحصیلی 97-96 بود. از جامعه مورد نظر، تعداد 60 نفر دانش آموز به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزم ایش(30 نفر) و کنترل(30 نفر) قرار داده و پرسشنامه های خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی بعنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در نهایت همان مقیاس ها بعنوان پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزم ایش بیشتر از گروه کنترل است. لذا، آموزش مهارت حل مسأله کارایی بالایی در افزایش خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با آموزش تنظیم هیجان بر کاهش هیجان خواهی و خودآسیب رسانی در نوجوانان مستعد اعتیاد ساکن در مراکز شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
111 - 126
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با تنظیم هیجان بر هیجان خواهی و خودآسیب رسانی در نوجوانان مستعد اعتیاد انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. تعداد 45 نفر از نوجوانان ساکن در مراکز شبه خانواده اداره بهزیستی شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. هر یک از گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد وید و بوچر، هیجان خواهی آرنت و خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر کاهش هیجان خواهی و خود آسیب رسانی دارد و این تأثیر در دوره پیگیری ماندگار است (05/0>p). بر اساس یافته ها، جهت کاهش مشکلات روان شناختی نوجوانان مستعد اعتیاد از روش های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجان در قالب کارگاه های آموزشی و درمانی استفاده گردد.
نقش صبر در رابطه بین هوش موفق و خردمندی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش واسطه گری فضیلت اخلاقی صبر، در بین هوش موفق و خردمندی است. روش پژوهش از نوع همبستگی، با استفاده از مدل معادلات ساختاری است. بدین منظور، تعداد 300 نفر (180 زن، 120 مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز، به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو (2002) و صبر (خرمائی و همکاران، 1393) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل برازش دارد و اثر مستقیم هوش موفق، بر خردمندی و فضیلت اخلاقی صبر به ترتیب، (57/0=β، 41/0=β، و 001/0=p) و همین طور، فضیلت اخلاقی صبر بر خردمندی (16/0=β و001/0=p) تأیید شد. همچنین، مدل نشان داد که فضیلت اخلاقی صبر، نقش واسطه ای بین هوش موفق و خردمندی (06/0=β و001/0=p) دارد. این نتایج بیانگر این است که متغیرهای شناختی همچون هوش موفق، به همراه و واسطه فضیلت اخلاقی صبر برای رسیدن به خردمندی لازم هستند. براساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود که آموزش هوش موفق و فضیلت های اخلاقی همچون صبر مورد توجه قرار گیرد تا موجب تقویت و بروز خردمندی در افراد گردد.
بررسی روابط متقابل حس خلاقیت، ذهن آگاهی و صلاحیت آموزشی فارغ التحصیلان رشته آموزش زبان و غیر آموزش زبان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زبان رسمی بین المللی، زبان انگلیسی است که وسیله ارتباطی میان ملت های مختلف برای تحقق اهداف ارتباطی و آکادمیک است و مهمترین نقش آن ایجاد ارتباط میان مردم است؛ پیشرفت دانش آموزان در یادگیری زبان انگلیسی به طور مستقیمی به کیفیت و تخصص معلم ها وابسته است. عوامل مختلفی از جمله خلاقیت و ذهن آگاهی می تواند بر صلاحیت آموزشی معلمان تأثیر بگذارد. هدف پژوهش در این مطالعه بررسی رابطه متقابل حس خلاقیت و ذهن آگاهی با صلاحیت آموزشی بین فارغ التحصیلان TEFL و غیر TEFL بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و بدین منظور 318 معلم به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و با روش کاغذی و آنلاین داده ها با استفاده از پرسشنامه آموزش مهارت خلاقیت رایان (2014) و پرسشنامه ذهن آگاهی پنج وجهی بائر و همکاران (2004) جمع آوری شد. داده های با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین خلاقیت و صلاحیت آموزشی در گروه TEFL و غیر TEFL رابطه معنی داری دارد (0/05= P )؛ همچنین بین احساس ذهن آگاهی و صلاحیت آموزشی در گروه TEFL رابطه معناداری مثبت وجود دارد (01/0= P )؛ ولی در گروه غیر TEFL تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05< P ). در ادامه نتایج نشان داد بین احساس ذهن آگاهی و خلاقیت در گروه TEFL و غیر TEFL رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (0/01= P )؛ همچنین از نظر صلاحیت آموزشی بین دو گروه (معلمان TEFL و غیر TEFL ) تفاوت معنی داری به دست آمد (0/01= P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سوابق تحصیلی مستقیماً ذهن آگاهی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ این پژوهش می ت واند به روش های مختلف به معلمان TEFL و غیر TEFL کمک کند و دانش معلمان را به روزتر کند؛ همچنین باعث می شود معلمان تصور کنند که داشتن خلاقیت در تدریس، داشتن ذهن آگاهانه و صلاحیت در امر آموزش می تواند به پیشرفت کلاس کمک کند.
فراتحلیل اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1077-1094
حوزههای تخصصی:
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ها اشاره دارد که منجر به احساس نزدیکی و عشق می شود. زوج ها برای حفظ و افزایش صمیمیت در رابطه شان به مهارت هایی نیاز دارند. برای آموزش این مهارت ها به زوج ها رویکردهای مختلف غنی سازی ازدواج وجود دارد. در حالی که پژوهش ها مؤثر بودن این برنامه ها را نشان می دهد و با توجه به کاربرد روزافزون این مداخلات پیشگیرانه، فراتحلیلی در مورد برنامه های غنی سازی ازدواج و شناسایی برنامه ای که بر صمیمت زوج ها اثربخشی بیشتری داشته باشد، انجام نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر پاسخ به دو سؤال اساسی شامل تعیین این که آیا برنامه های غنی سازی ازدواج اثربخش هستند و در این صورت، کدام برنامه غنی سازی ازدواج، اندازه اثر بالایی دارد، بود. روش: در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری این فراتحلیل شامل 44 مقاله مرتبط با موضوع پژوهش بود که در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و لاتین شناسایی شدند. سپس، براساس معیارهای درون سنجی این پژوهش، 17 مقاله (18 اندازه اثر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل و پژوهش های مربوط به موضوع بود. یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد که به طور کلی، برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی با وزن اندازه اثر 1/295 مؤثر بودند. بر این اساس مشخص شد برنامه غنی سازی ازدواج هیجان مدار بالاترین اندازه اثر را در ارتقای صمیمیت زناشویی دارد (4/080 = d ). نتیجه گیری: نتیجه نهایی مبیّن اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر ارتقای صمیمیت زناشویی بود. بنابراین، برنامه های غنی سازی ازدواج به ویژه برنامه غنی سازی هیجان مدار به مشاوران خانواده و ازدواج جهت ارتقای صمیمیت زناشویی پیشنهاد می شود.
بررسی تأثیر تکنیک آموزش فراشناخت برابعاد تاب آوری دانش آموزان خوب
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش تکنیک فراشناخت بر ابعاد تاب آوری دانش آموزان خوب می باشد. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. متغیرهای پژوهش شامل یک متغیر مستقل )راهبردهای فراشناختی) و دو متغیر وابسته )تاب آوری و استرس) می باشد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم می باشد که تعداد آن ها 4292 نفر است و نمونه شامل 60 نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم که به صورت هدفمند انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RISC) و پاسخ به استرس کوه و همکاران استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون مانکوا و تحلیل کوواریانس یک راهه در متن مانکوا نشان داد که آموزش تکنیک فراشناخت باعث کاهش استرس و افزایش تاب آوری در دانش آموزان می شود.