فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۲۱ تا ۱۰٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
170 - 186
حوزههای تخصصی:
فردریک پرز توانست با جدایی از روانکاوی، شیوه ای نو برمبنای افزایش آگاهی، باشیدن در اینجا و اکنون، پذیرش مسئولیت خود، اعتماد به فرآیند خودتنظیمی ارگانیسمی برای گذار از حمایت محیطی به خودحمایت گری، بنیاد بگذارد. او و هوادارانش (گشتالت درمانگران کرانه ی غربی) در وهله ی اول رویکرد گشتالت را سَبکی برای زیستن می دانستند و سپس شیوه ای برای روان درمانی اما همسرش لورا پرز (اصلی ترین چهره ی گشتالت درمانی معاصر) و یارانش (کرانه ی شرقی) تلاش می کنند گشتالت درمانی را حتی الامکان در جلسات مشاوره نگاه دارند و آن را مانند سایر شیوه های روان درمانی تحت نظم و انضباط حرفه ای قرار دهند. از سوی دیگر اهمیت و ترجیحی که پرز و لورا ، هرکدام برای ناکامی و ارتباط قائل هستند، متفاوت است. گشتالت درمانی معاصر بر سه ستون پدیدارشناسی هوسرل، نظریه ی میدانی لوین و رویکرد گفتاشنودی بوبر استوار است. در این نگاشته ضمن بیانی از این سه بنیاد و نیز »دیگرانگی» امانوئل لویناس، اصول چهارگانه رویکرد گفتاشنودی گشتالت درمانی معاصر (دیگرانگی، حضور، پذیرش و پای بندی) معرفی می شود.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس جدیدی از سنجش کارکردهای اجرایی برای تشخیص اختلال و تأخیر در کارکردهای اجرایی و یادگیری: مقیاس کارکردهای اجرایی، عملکرد توجه و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1607-1624
حوزههای تخصصی:
زمینه: تاکنون ابزارهای زیادی برای تشخیص ابعاد کارکردهای اجرایی ساخته شده است. اما ابزاری که کارکردهای اجرایی پایه ای و زمینه های یادگیری - تحصیلی را برای تشخیص اختلال و تأخیر در کارکردهای اجرایی و یادگیری کودکان و نوجوانان در خود جای داده باشد مشاهده نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس کارکرد اجرایی و عملکرد توجه و یادگیری (کاستلانو، کرونبرگر و پیسونی، 2018) برای تشخیص اختلال و تأخیر در کارکردهای اجرایی و عملکرد یادگیری انجام گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان و نوجوانان سنین 7 تا 17 ساله در سال تحصیلی 99-98 شهر اهواز بودند. که از این تعداد 456 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از فهرست رتبه بندی رفتار عملکرد اجرایی جیویا و همکاران (2000)، مقیاس کوتاه شده رفتار بیش فعالی - مشکلات توجه و علائم نافرمانی لوی و همکاران (2013)، مقیاس کارکرد اجرایی و عملکرد توجه و یادگیری کاستلانو و همکاران (2018)، و ابزارهای عصب روانشناختی شامل: تکلیف سیمون یاماگوچی و پروکتور (2012 ) ، آزمون استروپ – رنگ واژه گلدن (1978) و آزمون پیشرفت تحصیلی وودکاک (2001) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیلی عاملی تأییدی حاکی از برازش مطلوب مدل با داده ها دارد. نتایج ضریب آلفای کرونباخ (0/90) نشان دهنده همسانی درونی مقیاس بود. افزون بر این، همبستگی بین مقیاس کارکرد اجرایی و عملکرد توجه و یادگیری و خرده مقیاس های مربوطه در فهرست رتبه بندی رفتار عملکرد اجرایی، مقیاس کوتاه شده رفتار بیش فعالی - مشکلات توجه و علائم نافرمانی و ابزارهای عصب روانشناختی، حاکی از اعتبار ساختاری عالی و درونی در بین چک لیست های رفتاری است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد مقیاس کارکرد اجرایی، عملکرد توجه و یادگیری ابزاری قابل اعتماد و معتبر برای کاربرد در پژوهش های آزمایشی، و حتی محیط های کلینیکی برای تشخیص افرادی است که با نقص یا تأخیر در کارکردهای اجرایی و مشکلات تحصیلی روبرو هستند.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تفکّر انتقادی فرآیندی است که صمیمیت زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مسئله اینست: آیا تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل تأثیر دارد؟ هدف: اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر افزایش سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل شهر تهران بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین شهر تهران که در سال 1398 به منظور حل مشکلات زناشویی خود به مراکز مشاوره ای منطقه 2 تهران مراجعه کردند تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 90 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز مشاوره بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و همکاران و صمیمیّت زناشویی اولیاء جمع آوری شد. ابزار عبارتند از: سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و پروتکل آموزشی تفکر انتقادی: محتوای آموزشی تفکر انتقادی فیشر (2005) و مایرز (1986). داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: آموزش تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زناشویی زوجین تأثیر داشت (0/001≥ p ). نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی می تواند منجر به افزایش سرمایه روانشناختی و صمیمیت زناشویی زوجین شود و خانواده درمانگران می توانند از این روش آموزشی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو و درمان نظم جویی هیجانی منین و فراسکو بر علائم اختلال اضطراب فراگیر (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به درمان های نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اهمیت فراوانی دارد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو و درمان نظم جویی هیجان منین و فراسکو بر علائم اختلال اضطراب فراگیر بود . مواد و روش ها: بدین منظور چهار نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که نشانه های کامل این اختلال را بر اساس ارزیابی چندبعدی (پرسشنامه اضطراب فراگیر و مصاحبه بالینی) داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش به شیوه گزارش مورد به انجام رسید. پروتکل درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان در دو مرحله خط پایه، مداخله 15 و 16 جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس بهبودی کلی بالینی، مقیاس رضایتمندی مراجع و پرسشنامه اتحاد درمانی پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص اندازه اثر و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدف های درمان تأثیر دارند. بااین حال درمان فراتشخیصی کارایی بیشتری در بهبود علائم اضطراب فراگیر در مقایسه با درمان نظم جویی هیجان نشان داد . نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان بر کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر هستند و اثربخشی درمان فراتشخیصی بیشتر از درمان نظم جویی هیجان است .
تأثیر آموزش ابراز وجود بر احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر با اختلال فوبی تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ابراز وجود بر احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر با اختلال فوبی تلفن همراه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در نیم سال اول سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه که از نظر این اختلال دارای نمرات بالاتر از نمره برش (60) بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. افراد گروه آزمایش برنامه آموزشی ابراز وجود را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه هفتگی و گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی دی توماسو و همکاران، هراس اجتماعی کانور و همکاران و فوبی تلفن همراه یلدریم و کوریا، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در میانگین نمرات مؤلفه های احساس تنهایی (شامل: تنهایی رمانتیک، تنهایی عاطفی و تنهایی اجتماعی) و مؤلفه های اضطراب اجتماعی (شامل: ترس، اجتناب، ناراحتی فیزیولوژیک) افراد گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و مشاوران از نتایج این مطالعه در جهت کاهش احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان، بهره ببرند.
هنجاریابی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان (CEBQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
اثربخشی گروه درمانی تحلیلی بر همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی تحلیلی بر همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شهر تهران بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر مدارس دولتی دوره اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 99-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی تحلیلی لکانی قرار گرفتند؛ ادر این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی تحلیلی لکانی قرار داشتند. از مقیاس همدلی اساسی جولیف و فارینگتون (2006)، مقیاس پذیرش اجتماعی کراون-مارلو (1960) و مقیاس کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی تحلیلی به طور معنیداری باعث افزایش پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شد . بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که گروه درمانی تحلیلی به کار رفته در این پژوهش می تواند مشکلات شناختی، عاطفی و اجتماعی دختران نوجوان را بهبود بخشد . لذا به کارگیری گروه درمانی تحلیلی در مراکز مشاوره و روان درمانی برای بهبود مشکلات دختران نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تحلیل کانونی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
173-180
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر از عوامل مهم گرایش به بزهکاری و جرم به شمار می آید. شناسایی عواملی که بتواند از این رفتارها پیشگیری کند یا آنها را کاهش دهد بسیار ضروری است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر در نوجوانان ا نجام شد . روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی شهر قزوین مشغول به تحصیل بودند. 340 دانش آموز (173 دختر و 167پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی بوسیله نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین حمایت اجتماعی ادراک شده با بروز رفتارهای پرخطر رابطه مثبت معناداری وجود دارد و مؤلفه حمایت خانواده، قوی ترین پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر در مؤلفه های مواد مخدر، سیگار و خشونت در نوجوانان است. بدین معنی که هر چه نوجوان از حمایت خانوادگی بیشتری برخوردار باشد، مصرف مواد مخدر، سیگار و ابراز خشونت در او کمتر است. با توجه به نقش معنادار حمایت ادراک شده خانواده در بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان، می توان از نتایج پژوهش حاضر در مداخلات و آموزش ها در کلینیک های کودک و نوجوان و دوره های آموزش خانواده استفاده نمود.
پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی و کندگامی شناختی: نقش میانجی حساسیت به پاداش و تنبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حوادث چه به صورت عمدی و چه به صورت غیرعمدی یکی از مهم ترین علل وقوع میلیون ها مرگ و ناتوانی کودکان در سراسر جهان به شمار می آیند و بار مالی زیادی را بر سیستم بهداشتی درمانی جوامع تحمیل می کنند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با میانجی گری حساسیت به پاداش و تنبیه انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهشی حاضر از نوع توصیفی و با روش همبستگی انجام شد. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 99-98 ، تعداد 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس درجه بندی رفتار (سوانسون، نولان و پلهام، 1980)، پرسشنامه کندگامی شناختی (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009)، آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز، 2002) و پرسشنامه سنجش سوانح (پترسون، سالدانا و هیبلوم، 1996) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS20 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی و کاهش نشانه های کندگامی شناختی، میزان حوادث غیرعمدی در بین کودکان افزایش می یابد. همچنین حساسیت به پاداش و تنبیه می تواند در رابطه بین اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با سانحه پذیری، نقش میانجی ایفا کند (0/05p<) نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حساسیت بالا به تنبیه سبب محافظت افراد از سوانح غیرعمد می شود؛ زیرا سانحه دیدن نوعی تنبیه محسوب شده و کودکان با درجات بالای نشانه های کندگامی شناختی به دلیل حساسیت بالای تنبیه، خود را درگیر کارهای خطرناک و ریسک پذیر نمی کنند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می شوند. در حالی که کودکان با نشانه های بالای نارسایی توجه- فزون کنشی به دلیل حساسیت بالا به پاداش همواره به دنیال خطر و هیجان بوده و بنابراین سانحه پذیری بالاتری دارند.
اثربخشی زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر عملکرد خانواده و عملکرد جنسی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
368-345
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده و عملکرد جنسی زنان دارای همسر معتاد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری، زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی در شهرستان سنندج در سال 1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سنجش خانوده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هایمن (2000) بود، و زوج درمانی سیستمی-رفتاری کرو و ریدلی (2000) طی 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده (38/1927=F، 001/0=P) و عملکرد جنسی (68/43=F، 001/0=P) زنان دارای همسر معتاد در مرحله پس آزمون اثربخش بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: رویکرد زوج درمانی سیستمی-رفتاری به زنان دارای همسر معتاد کمک کرد تا توانایی خود را برای ایجاد روابط مؤثر، گفت وگو، مذاکره، و تعامل افزایش دهند و از این طریق عملکرد خانواده و عملکرد جنسی خود را بهبود بخشند.
همبستگی بین اضطراب کرونا و رفتار های مراقبتی پرستاران شاغل در بیمارستان های ارجاعی کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شیوع ویروس کرونا و پیامدهای روانی اجتماعی مرتبط با سلامت یکی از مهم ترین وقایع اجتماعی بشر در قرن ۲۱ است. پرستاران به دلیل تماس نزدیک با بیماران کووید 19در برابر عفونت آسیب پذیر بوده و بنابراین با پیامدهای روان شناختی شدیدی روبه رو هستند. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین اضطراب کرونا و رفتار های مراقبتی پرستاران شاغل در بیمارستان های ارجاعی کرونا انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی از نوع توصیفی همبستگی است. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد. درمجموع ۱۶۶ پرستار از دو بیمارستان ارجاعی کرونا در شهر کرمان وارد مطالعه شدند. سه پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، اضطراب بیماری کرونا و پرسش نامه رفتارهای مراقبتی برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. آنالیز داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: نمره کلی اضطراب کرونا در پرستاران مورد مطالعه ۹/۸۰±۲۱/۳۹ و نمره کلی رفتار مراقبتی آن ها ۴/۲±۱۰۹/۷ با طیف ۹۴ تا ۱۱۸ بود. ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین اضطراب کرونا با رفتار مراقبتی در پرستاران همبستگی معنی داری وجود ندارد (۰/۰۵ نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد پرستاران شاغل در بخش های کرونا از اضطراب متوسط رنج می برند و میزان رفتارهای مراقبتی ارائه شده توسط پرستاران، در حد مطلوب است. پیشنهاد می شود در زمان شیوع بیماری های نوظهور و همه گیر، جهت کاهش اضطراب پرسنل پرستاری، آموزش راهبردهای مقابله با اضطراب و مهارت های تاب آوری و حل مسئله بیش از پیش مورد توجه مدیران قرار گیرد.
رابطه بین معنای زندگی و امیدواری با سلامت روان و مقایسه آن در جانبازان و بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین معنای زندگی و امیدواری با سلامت روان و مقایسه آن در دو گروه جانبازان و بیماران مبتلا به سرطان انجام گرفت. روش: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی از نوع همبستگی و علی مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق کلیه جانبازان بستری در بیمارستان ساسان که حداقل سابقه یک سال بستری داشته و بیماران سرطانی بیمارستان امام خمینی بودند که به صورت تصادفی تعداد 400 نفر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های مقیاس نشانگان مرضی، مقیاس امید و مقیاس معنای زندگی اطلاعات لازم جمع آوری شد. نتایج با استفاده از تحلیل همبستگی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که بین امید و معنای زندگی افراد موردمطالعه با میزان شیوع اختلالات روانی در آنان رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. (P>0.01) .همچنین میزان امیدواری جانبازان و معنای زندگی آنان به طور معنی داری مثبت تر از بیماران سرطانی است (P>0.01) و سطح سلامت روانی جانبازان بالاتر از بیماران سرطانی است .(P>0.01) بحث: وجود رابطه معنی دار بین امید و معنای زندگی نشان می دهد که با معنادرمانی و افزایش امید در جانبازان و بیماران سرطانی می توانیم در سطح مناسبی از شیوع اختلالات روانی در این دو گروه کم نماییم. همچنین ارزیابی های مقایسه ای حاکی از آن است که وجود دلایل معنوی در ابتلای جانبازان و ارزش گذاری اجتماعی برای این گروه توانسته است درحدزیادی بر معنای زندگی و درپی آن میزان امیدواری آنان تأثیر گذاشته و با کسب حمایت های اجتماعی از سلامت روانی بالاتری نسبت به بیماران سرطانی برخوردار شوند.
شناسایی کیفیت دوستی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
91 - 116
حوزههای تخصصی:
ناتوانی های یادگیری از مهم ترین مسائل مربوط به مدرسه هستند و دانش آموزان مبتلا به آن اغلب در جریان مهارت های اجتماعی و دوست یابی با مشکل روبرو هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی کیفیت دوستی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شد. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش، کودک و نوجوانان 10 تا 14 ساله ی دارای اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که در روند پژوهش از بین مراجعان ارجاع داده شده به مراکز مشاوره آموزش وپرورش مناطق ۲ و ۵ شهر تهران، 10 دانش آموز دارای اختلال یادگیری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ی عمیق قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کیفی با روش ون منن استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها ۳ مضمون اصلی و ۱۷ مضمون فرعی را مشخص کرد. مضمون اصلی اول «مشکلات ارتباطی» بود که مضامین فرعی (خود افشاسازی ضعیف، بی اعتمادی، بی ثباتی در رابطه ی دوستی، طرد و تمسخر توسط همسالان، کناره گیری، ضعف در ایجاد رابطه دوستی، محدودیت دایره ی دوستی و انزوا) را شامل می شد. مضمون اصلی دوم، «نیاز به صمیمیت» شامل مضامین فرعی (ترس از تنهایی، توجه طلبی، احساس حقارت، تصویر دوست ایده آل، احساس نیاز به حمایت) بود. مضمون اصلی سوم نیز «پیامدهای دوستی دلخواه» شامل مضمون های فرعی (تجربه ی داشتن حامی، تجربه ی حس رضایت، تبادل صمیمیت و ایجاد همدلی) بود. نتایج پژوهش، بینشی در باب شناسایی کیفیت دوستی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به وجود می آورد و بررسی تجارب این افراد حول محوردوستی حاکی از محدودیت ها، تفاوت ها و نیازهای مربوط به دوستی در این دانش آموزان است.
رابطه رفتار اجتماعی، شایستگی اجتماعی و ترجیح اجتماعی با رفتار قلدری دانش آموزان: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قلدری در مدرسه نوعی خشونت میان فردی است که می تواند عواقب کوتاه مدت و بلندمدت نامطلوبی برای افراد قلدر و قربانیان آن ها در پی داشته باشد؛ بنابراین شناسایی عوامل زمینه ساز آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رفتار، ترجیح و شایستگی اجتماعی با رفتارهای قلدری در دانش آموزان با توجه به نقش تعدیل کنندگی جنسیت بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان 13 تا 15 ساله شهر کاشان بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 414 نفر (202 دختر و 212 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه شایستگی اجتماعی اسمارت و سان سون (2003)، مقیاس رفتار اجتماعی واردن و مکینان (2003)، پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و آزمون گروه سنجی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که در بین دختران و پسران، قلدری با شایستگی اجتماعی و رفتار اجتماعی رابطه معکوس معنادار دارد. همچنین، اگرچه در بین دختران رابطه معناداری میان قلدری با ترجیح اجتماعی (پذیرش و طرد) مشاهده نشد، در بین پسران قلدری با طرد اجتماعی رابطه معناداری داشت. بعلاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت (17/0=β، 11/4= t)، رفتار اجتماعی (43/0- =β، 9/0-=t) و طرد اجتماعی (11/0=β، 65/2=t) می توانند به طور معناداری 30/0 واریانس قلدری را تبیین نمایند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جنسیت در رابطه طرد اجتماعی و رفتار اجتماعی با قلدری نقش تعدیل کننده داشت. نتیجه گیری: نتایج، نشانگر اهمیت شایستگی، رفتار اجتماعی و ترجیح اجتماعی در بروز رفتارهای قلدری است؛ بنابراین، تدوین و اجرای برنامه هایی در جهت آموزش رفتار اجتماعی به منظور کسب جایگاه اجتماعی مطلوب در میان همسالان و به طور خاص، کاستن از طرد اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی در پسران می تواند به کاهش رفتار قلدری در دانش آموزان کمک کند.
رابطه ویژگی های شخصیت و عزت نفس با ابتکار و نوآوری شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیت و عزت نفس با ابتکار و نوآوری شغلی در افراد شاغل با روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. به همین منظور، از افراد شاغل نمونه ای به حجم ۱۱۰ نفر (۶۱ خانم و ۴۹ آقا)، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و متغیر های پژوهش به وسیله پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت فرم کوتاه مک کری و کاستا، عزت نفس آیزنگ و پرسشنامه ابتکار و نوآوری شغلی لودال و همکاران سنجیده شد. از روش آماری رگرسیون خطی چند متغیری و همبستگی پیرسون استفاده شد و برای تحلیل داده های آماری از نرم افزار آماری spss ورژن ۲۳ استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دادند، که بین عزت نفس و ابتکار و نوآوری شغلی با ضریب همبستگی 0/35 و سطح معناداری کمتر از 0/01 شده است. در نتیجه، بین عزت نفس و ابتکار و نوآوری شغلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها برای پیش بینی ابتکار و نوآوری شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و عزت نفس، عامل های عزت نفس با سطح معناداری کمتر از 0/01 و برون گرایی با سطح معناداری کمتر از 0/01 و وظیفه شناسی با سطح معناداری کمتر از 0/01 و طبق ضریب تعیین اصلاح شده، زیر مقیاس های روان رنجورخویی، بروتگرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری، وظیفه شناسی و عزت نفس، ۲۸ درصد از واریانس شغلی را پیش بینی می کند.
تأثیر گروه درمانی فعال سازی رفتاری بر راهبردهای تنظیم هیجان و افکار خودکشی دانش آموزان دختر با اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی فعال سازی رفتاری بر راهبردهای تنظیم هیجان و افکار خودکشی دانش آموزان دختر با اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان دختر پایه سوم دوره متوسطه دوم شهر شیراز در در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند که 30 نفر از آنها پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و سپس مص احبه بالینی، به عنوان نمونهٌ پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه گروه درمانی فعال سازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در به مدت دوماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های راهبردهای تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و افکار خودکشی بک ( 1979 ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات مؤلفه های راهبردهای تنظیم هیجانی شامل ارزیابی مجددشناختی و فرونشانی و افکارخودکشی وجود دارد (01/0 P< ). به عبارت دیگر می توان گفت که، گروه درمانی فعال سازی رفتاری بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجانی و کاهش افکارخودکشی دانش آموزا ن دختر با اختلال افسردگی اساسی تأثیر دارد.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
79 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سواد سلامتبیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: در این مطالعه مقطعی و همبستگی 213 بیمار مبتلا به سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و بصورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و تاب آوری را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با تاب آوری رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلا به سرطان افزایش یابد، میزان تاب آوری در بیماران به طور معناداری افزایش می یابد. نتیجه گیری:به نظر می رسد تاب آوری نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان دارد؛ بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم خلق بر اضطراب و تحریک پذیری دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر، تشخیصی جدید در پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی محسوب می شود که با تحریک پذیری مزمن، مداوم و شدید در کودکان و نوجوانان مشخص می شود . هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش های مهارت های تنظیم خلق در کاهش اضطراب و تحریک پذیری دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان ابهر در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بودند. تعداد نمونه ۳۰ دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز و پرسشنامه اضطراب بک بود. گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه در آموزش مهارت های تنظیم خلق شرکت کردند و گروه کنترل مداخله خاصی دریافت نکردند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده در پیش آزمون و پس آزمون از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) و نرم افزار ۲۱ spss استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (۰/۰۱> p ) وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش تنظیم خلق باعث کاهش تحریک پذیری و اضطراب دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر می شود.
نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین دل بستگی به والدین و علائم اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک های دل بستگی از منابع درون فردی هستند که می توانند سبب تعدیل سطوح تنش و ناتوانی در شرایط ناگوار شده و اثرات منفی تنش را کم رنگ تر جلوه دهند. هدف: هدف این تحقیق نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین دل بستگی به والدین و علائم اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر است. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری این مطالعه شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول ناحیه یک و دو شهر شیراز در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ است. در این پژوهش مجموعاً ۱۷۵ دانش آموز به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از دل بستگی، اضطراب و دشواری تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین دل بستگی به والدین و اضطراب اجتماعی نقش واسطه ای ایفا می کند و بین دل بستگی به والدین و دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان دختر رابطه معنی داری (۰/۰۵ > P ) وجود دارد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت دل بستگی به والدین به عنوان یک مکانیسم زیر بنایی در بهبود عملکرد اضطراب اجتماعی عمل کرده و متغیر دشواری در تنظیم هیجان سبب ایجاد علائم اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر می گردد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی مراقبان بیماران اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: : بار مراقبت از بیماران روانی به عنوان یک عامل مهم برای حفظ بیمار در سطح جامعه اثرگذار است، در زمینه ارزیابی و اندازه گیری این موضوع در بیمارن اسکیزوفرنی ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد ۱۴۷نفر از مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانپزشکی روزبه و سازمان حمایت از خانواده بیماران اسکیزوفرنی احباء در شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه علائم مثبت و منفی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شد. یافته ها: در تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل (توانمندی مراقب، روابط بین فردی، استقلال، شأن اجتماعی، نگرانی مراقب و خستگی مراقب) استخراج شد. در مجموع این شش عامل توانسته اند ۷/۷۰ درصد از واریانس ۳۲ سوال این پرسشنامه را تبیین کنند. همسانی درونی خرده مقیاس ها نیز با آلفای کرونباخ در دامنه مطلوب به دست آمد. ماتریس چرخش یافته واریماکس نشان داد که همه سوالات قابل استفاده هستند. نتیجه گیری: نتایج تحلیل آماری نشان می دهد پرسشنامه بار مراقبت از بیمار اسکیزوفرنی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر (با ضریب اعتبار ۶۷/)۰ در جمعیت ایرانی استفاده نمود.