فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۴۱ تا ۱۰٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شناسایی موانع سلامت افراد جامعه بزرگترین پشتوانه یک کشور است؛ به گونه ای که برای داشتن یک جامعه سالم، شناسایی موانع سلامت دانش آموزان را به عنوان یک ضرورت مطرح می کند , آنها را به سوی عادات و رفتارهای بهداشتی مناسب رهنمون خواهد ساخت. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مشکلات موجود در حیطه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت نظام آموزشی است . روش ها : این پژوهش به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند انجام گرفت. به منظور تحلیل داده های مصاحبه شده از روش Colaizzi استفاده شد . . یافته ها : با تحلیل و ادغام یافته ها 2 مولفه اصلی شامل " مشکلات در سطح مدارس و در سطح کلان " و 19 مولفه فرعی استخراج گردید نتیجه گیری : نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان مولفه های فرعی به دست آمده از تحلیل پاسخ های متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت ، مهم ترین مولفه ها در شناسایی موانع موجود در حیطه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت نظام آموزشی ، تربیت معلمان متخصص و علاقمند به آموزش بهداشت میباشد که نظام آموزشی باید در راستای تحقق آن تلاش نماید.
ارتباط بین خودپنداشت و اضطراب رقابتی صفتی در دانشجو معلمان پردیس نسیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی خودپنداشت و اضطراب رقابتی صفتی پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی ارتباط بین خودپنداشت و اضطراب رقابتی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: بررسی رابطه بین خود پنداشت و اضطراب رقابتی صفتی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تهران - پردیس نسیبه بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 223 دانشجوی رشته تربیتبدنی مقطع کارشناسی (19 تا 23 سال) در سال 1397 بود 100 نفر به صورت تصادفی از میان دانشجویان شرکتکننده در مسابقات دروندانشگاهی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از: پرسشنامۀ سه ارزشی اضطراب رقابتی صفتی SCAT مارتنز و همکاران (1990) و پرسشنامۀ پنج ارزشی خودپنداره ورزشی SCQ راج کمارساراسوت (1957) با تعداد 48 سؤال سنجیده شد. دادهها با استفاده از آزمون پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: براساس یافتههای پژوهش، ضریب همبستگی بین شاخصهای اضطراب رقابتی صفتی و خودپنداشت 016/0 بود (05/0 ≤α ) یعنی نوع بازخورد فرد نسبت به خود بدون هرگونه قضاوت شخصی یا مقایسه با دیگران با اضطراب وی هنگام مسابقه ارتباط معناداری نشان داد. نتیجهگیری: افراد با اضطراب بالا از خودپنداشت پائینتری برخوردار بوده و عملکرد ورزشی ضعیفتری را تجربه کردند.
رهیافتی پدیدارشناسانه بر دیدگاه مشاورین نسبت به مراکز مشاوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
106-136
حوزههای تخصصی:
هدف: مشاوره از مسائل مهم فرهنگ دینی ما است که از صدر اسلام موردتوجه بوده و در قرآن کریم و سخنان معصومین نیز بدان اشاره شده است. هدف اصلی انجام پژوهش حاضر، تبیین پدیدارشناسانه بر دیدگاه مشاورین نسبت به مراکز مشاوره اسلامی است. روش: به منظور درک تجارب زیسته ی مشاورین ، روش پژوهش کیفی با رو ی کرد پد ی دارشناس ی اتخاذ گردید. جامعه ی مطالعه ی حاضر را کلیه مشاورین مراکز مشاوره اسلامی شهر قم، تشکیل دادند . به منظور نمونه گیری از مشاورین، چند مرکز مشاوره اسلامی به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه یافت. درنهایت تعداد 11 نفر از مشاورین انتخاب و از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت جمع آوری اطلاعات انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری انجام شد و منجر به تولید 10 کد محوری و 89 کدگذاری باز گردید. مضمون های اصلی شامل 1) منابع رویکرد اسلامی، 2) نگاه متفاوت به مبانی انسانی در روان شناسی اسلامی، 3) داشتن پارادایم یا جهان بینی، 4) تطبیق رویکرد درمانی با فرهنگ مراجع، 5) راهکارهای ارتقاء روان شناسی اسلامی، 6) محدودیت های پیش رو در رویکرد روان شناسی اسلامی، 7) فنون برجسته مورد توجه در کاربست رویکرد اسلامی، 8) تفاوت های رویکرد روان شناسی اسلامی با رویکردهای غربی، 9) حوزه های اثربخشی روان شناسی اسلامی، 10) جایگاه کنونی مراکز مشاوره اسلامی. نتایج: درمجموع با توجه به تحلیل بازخوردهای به دست آمده، علیرغم نظرات گوناگون مطرح شده در این پژوهش، می توان گفت ازنظر اکثر مشاورین، رویکرد مشاوره اسلامی نقش مثبت و بسزایی در فرایند مشاوره برای مراجعان دارد.
اعتباریابی و پایایی سنجی نسخه فارسی پرسشنامه ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ذهنی سازی، توانایی فرد در تعبیر حالات ذهنی خود و دیگری است. هدف پژوهش حاضر اعتباریابی و پایایی سنجی نسخه فارسی پرسشنامه ذهنی سازی در جامعه ایرانی بود. روش: پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. نمونه شامل 272 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور بررسی اعتبار واگرا و همگرا از مقیاس ذهن آگاهی، پرسشنامه دلبستگی، مقیاس اضطراب –افسردگی بیمارستانی و پرسشنامه عملکرد بازتابی، استفاده شد. برای استخراج نتایج، ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و همبستگی چند متغیره استفاده شد. یافته ها: تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که الگوی دو عاملی پرسشنامه از برازش قابل قبولی با داده ها برخوردار است. آلفای کرونباخ برای عامل اطمینان 0/88 و برای عامل عدم اطمینان 0/66 بود. مولفه ی اطمینان با اضطراب- افسردگی، سبک دوسوگرا و دلبستگی ایمن رابطه معنادار داشت و اعتبار همگرای این مولفه را نشان می دهد. عدم اطمینان هم با اضطراب - افسردگی و ذهن آگاهی، سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه معنادار داشته و اعتبار همگرا را نشان می دهد. بین دو مولفه ی اطمینان و عدم اطمینان همبستگی منفی و معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: پرسشنامه ذهنی سازی از اعتبار و پایایی قابل قبولی در جامعه دانشجویی برخور دار است و می تواند ابزار معتبری برای ارزیابی توانایی ذهنی سازی باشد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر نگرش های ناکارآمد و اجتناب تجربه ای دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، آسیب های روان شناختی، هیجانی و تحصیلی فراوانی برای دانش آموزان ایجاد می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر نگرش های ناکارآمد و اجتناب تجربه ای دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اهواز در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. در این پژوهش تعداد ۳۰ دانش آموز دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه ۱۵ دانش آموز). گروه آزمایش مداخله روان درمانی مثبت نگر (رشید، ۲۰۱۵) را در ۱۰ جلسه ۷۵ دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های این پژوهش شامل پرسشنامه نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، ۱۹۷۸)، اجتناب تجربه ای (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) و اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، ۲۰۰۶) بود. داده های به شیوه تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر نگرش های ناکارآمد و اجتناب تجربه ای دانش آموزان دختر مبتلا اختلال اضطراب فراگیر تأثیر معنادار دارد (۰/۰۰۰۱>P) . بدین صورت که این درمان توانسته به ترتیب به میزان ۷۸ و ۵۹ درصد منجر به کاهش نگرش های ناکارآمد و اجتناب تجربه ای دانش آموزان دختر مبتلا اختلال اضطراب فراگیر شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند شناخت توانمندی های شخصی و تمرکز بر هیجانات مثبت می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش نگرش های ناکارآمد و اجتناب تجربه ای دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی سازگاری با سرطان در محیط خانوادگی براساس سبک های دلبستگی، سخت کوشی و حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
969-980
حوزههای تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی به پیش بینی سازگاری با سرطان و بررسی سبک های دلبستگی، سخت کوشی و حمایت اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پرداخته اند. اما پژوهشی که به پیش بینی سازگاری با سرطان در محیط خانوادگی براساس سبک های دلبستگی، سخت کوشی و حمایت اجتماعی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پیش بینی سازگاری با سرطان در محیط خانوادگی براساس سبک های دلبستگی، سخت کوشی و حمایت اجتماعی بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان و زنان 68-18 سال مبتلا به سرطان مراجعه کننده به کلینیک انکولوژی در سال 97-96 شهر اصفهان بودند. تعداد 203 بیمار مبتلا به سرطان که تحت درمان های پزشکی و در مرحله تحت شیمی درمانی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه های سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)، پرسشنامه سخت کوشی (بارتون، اورسانو، رایت و اینگراهام، 1989)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (زیمت و دالم، 1988) و پرسشنامه سازگاری روانی - اجتماعی با بیماری ها (دروگتیس و دروگتیس، 1990). تحلیل داده ها با استفاده از روش های ضرایب همبستگی پیرسون، تحلیل های رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها : سازگاری با سرطان در محیط خانوادگی توسط متغیرهای سخت کوشی، سبک های دلبستگی و حمایت اجتماعی قابل پیش بینی است و سخت کوشی، سبک دلبستگی ایمن و حمایت اجتماعی در سازگاری با سرطان همبستگی مثبت و معناداری داشت (0/05 P< ). نتیجه گیری : سخت کوشی، دلبستگی ایمن و حمایت اجتماعی، منابع مهم سازگاری با سرطان در محیط خانوادگی بودند.
مؤلفه ها و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
883-891
حوزههای تخصصی:
زمینه : پژوهش های پیشین به بررسی کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات در جمعیت هلال احمر پرداخته اند. اما مؤلفه ها و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر مغفول مانده است. هدف : مؤلفه ها و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر است. روش : از نوع رویکرد پژوهش کیفی و تحلیلتم بود. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی تمام وقت در حوزه های کیفیت آموزش همگانی بود. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت علمی تمام وقت در حوزه های کیفیت آموزش همگانی هستند. 11 نفر از اعضای هیئت علمی به روش نمونه گیری نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار در این پژوهش مصاحبه بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. یافته ها : مؤلفه های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر شامل «کیفیت منابع آموزشی، منابع فیزیکی، منابع انسانی، طراحی برنامه، به روزرسانی اطلاعات، تعهدکاری و انگیزش» و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر شامل «کیفیت مربیان، تسهیلات آموزشی، توجه به نیازهای فراگیران، انجام مانور های امدادی، تجهیزات فیزیکی و منابع مالی» هستند. نتیجه گیری: برای ارتقای کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر می توان از «کیفیت منابع آموزشی، منابع فیزیکی، منابع انسانی، طراحی برنامه، به روزرسانی اطلاعات، تعهدکاری و انگیزش، کیفیت مربیان، تسهیلات آموزشی، توجه به نیازهای فراگیران، انجام مانور های امدادی، تجهیزات فیزیکی و منابع مالی» استفاده کرد.
رابطه بین تمایزیافتگی خویشتن و اضطراب ابتلاء به کووید-19 در نوجوانان با میانجیگری تعارض والد- فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
48 - 67
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین رابطه بین تمایزیافتگی خویشتن و اضطراب ابتلاء به کووید-19 در نوجوانان با میانجیگری تعارض والد- فرزند بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دوره دوم متوسطه در بهار سال 1399 در شهر تهران بود.روش: به روش نمونه گیری در دسترس 240 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی واتس آپ، تلگرام و اینستاگرام انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سبک های حل تعارض اِستراوس (1974)، پرسشنامه تمایزیافتگی خویشتن اِسکورن و اِسمیت (2003) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده (1398) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر مستقیم بین تمایزیافتگی خویشتن و اضطراب ابتلاء به کرونا مثبت بود (620/0=β، 001/0=P). ضریب مسیر غیرمستقیم بین تمایزیافتگی خویشتن و اضطراب ابتلاء به کرونا با میانجیگری سبک های حل تعارض مادر- فرزند مثبت بود (073/0=β، 001/0=P). ضریب مسیر غیرمستقیم بین تمایزیافتگی خویشتن و اضطراب ابتلاء به کرونا با میانجیگری سبک های حل تعارض پدر- فرزند مثبت بود (095/0=β، 001/0=P).نتیجه گیری: با توجه به اینکه ارتباط با والدین در سنین نوجوانی همچنان از اثر بخشی بالایی برخوردار است لذا توجه به تعاملات سازگارتر می تواند از اضطراب نوجوانان خصوصا در شرایط این بیماری کاهش دهد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مدیریت خشم و تاب آوری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مدیریت خشم و تاب آوری نوجوانان بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش غرب تهران در سال تحصیلی 97-96 بود که پس از غربالگری نمونه ای به حجم 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برنامه آموزشی مهارت های ده گانه زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) در 10 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش، مقیاس خشم اشپیلبرگر (1999) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2001) را پاسخ دادند و پس از گذشت یکماه ماهه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی میزان خشم (0/02=F =6/04, p) را به طور معناداری کاهش داده است؛ همچنین این آموزش میزان تاب آوری (0/001=F=13/95, p) را در دانش آموزان به طور معناداری افزایش داده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی را به عنوان روشی مؤثر برای تقویت و افزایش مدیریت خشم و تاب آوری در دانش آموزان می توان در نظر گرفت.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اهمال کاری و افت تحصیلی از عواملی هستند که در دانشگاه های علوم پزشکی رو به افزایش بوده و تهدیدی برای دانشجویان و سیستم آموزشی محسوب می شوند؛ بنابراین شناسایی مداخلاتی که بتوانند این عوامل را در دانشجویان کاهش دهند، ضروری به نظر می رسد. از این رو مطالعه حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت مداخله ای و نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دارای افت تحصیلی بودند که طی سال تحصیلی 1396-1397 به اداره مشاوره دانشگاه معرفی شدند که از بین آن ها 38 نفر با در نظر گرفتن معیارهای ورود و نمره اهمال کاری تحصیلی وارد مطالعه شدند. ابزار اندازه گیری داده ها پرسش نامه استاندارد اهمال کاری سولومون و راثلبوم بود. ملاک عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز معدل نیم سال تحصیلی آنان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آنالیز کوواریانس و تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: میانگین اهمال کاری تحصیلی در دو گروه و در پس آزمون تفاوت معنی داری داشت (0/05>P). F مربوط به عامل گروه در اهمال کاری تحصیلی برابر با 257/553 و در سطح 0/05>P از لحاظ آماری معنادار بود؛ بنابراین اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) بر اهمال کاری تحصیلی و مؤلفه های آن در گروه آزمایش تأیید شد. در مورد عملکرد تحصیلی نیز F مربوط به عامل گروه برابر با 9/59 و در سطح 0/05>P از لحاظ آماری معنادار بود؛ بنابراین، تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر عملکرد تحصیلی نیز در دانشجویان تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخش بودن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اهمال کاری و افت تحصیلی دانشجویان بود.
مشکلات هیجانی، رفتاری و علائم استرس پس از سانحه در همشیران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ابتلای کودکان به سرطان، کل خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد اما اکثر مطالعات انجام شده در دنیا بر افراد مبتلا و والدینشان تمرکز دارند و کمتر پژوهشی به همشیران کودکان مبتلا به سرطان پرداخته است. هدف این مطالعه بررسی مشکلات هیجانی، رفتاری و علائم استرس پس از سانحه در همشیران کودکان مبتلا به سرطان است. مواد و روش ها: جامعه آماری شامل همشیران کودکان مبتلا به سرطان در مرکز آموزشی درمانی حضرت علی اصغر است. در این مطالعه که از نوع علّی مقایسه ای است، سی نفر از همشیران 11 تا 18 ساله کودکان مبتلا به سرطان و سی نفر به عنوان گروه کنترل شرکت داشتند. این دو گروه از نظر سن و جنس همتا شدند و روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. در این پژوهش جهت ارزیابی مشکلات هیجانی، رفتاری و علائم اختلال استرس پس از سانحه از پرسش نامه خودگزارش دهی نوجوان آخنباخ و مقیاس علائم اختلال استرس پس از سانحه (فرم خودگزارش دهی) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در زمینه مشکلات هیجانی، رفتاری و علائم اختلال استرس پس از سانحه تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (P≤ 0/01). نتیجه گیری: با توجه به نرخ بالاتر مشکلات روان شناختی در همشیران کودکان مبتلا به سرطان نیاز به بررسی دقیق تر آسیب شناسیِ این گروه و ارائه رهنمودهای اختصاصی جهت بهبود سلامت روان آنان ضروری به نظر می رسد.
مروری بر مغز اخلاقی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی در بحث زیست شناسی قرن بیست و یکم ترقی و پیشرفت انسانی است که از مزیت های زیادی همچون رشد شناختی و زیباشناسی برخوردار است. با این حال یکی از رویکردهای مهم در این عرصه «تقویت اخلاق» است. جامعه ای با اکثریت مردم اخلاق مدار، یک رویای تاریخی برای بشریت محسوب می شود. افراد از نظر استدلال اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند، اما فرایند دخیل در این تفاوتها در مغز تا حدودی شناخته شده است؛ به عبارتی تنوع افراد در درک ارزشهای اخلاقی ممکن است با تغییرات منطقه ای در ساختار مغزی مرتبط باشد. در این مقاله مروری کلیه مقالات چاپ شده ده سال اخیر در حیطه اخلاق مورد بررسی قرار گرفت . این جستجو از طریق پایگاههای علمی معتبر گوگل اسکولر، اسکوپوس و پاب مد انجام شده و اطلاعات لازم استخراج گردید. اخلاق در سطح عملکرد یکپارچه است، نه در سطح شناختی به این معنی که «هسته اخلاقی» وجود ندارد و هیچ ناحیه و یا ساختار معلوم و معینی که بتواند اخلاق و یا حتی ایده پردازی و برنامه ریزی رفتار اخلاقی را در فرد نشان دهد، وجود ندارد اطلاعات اخلاقی در مناطق گوناگونی از مغز همچون گیجگاهی، آهیانه جلویی و پیشانی پردازش می شوند، اما می توان اخلاق را به عنوان تابعی از ادغام حداکثری با احساسات، شناخت اجتماعی و سایر حساسیتها در نظر گرفت که با استفاده از سازمان دهی ساختارهای شناختی، یک جهان مشترک از روابط انسانی را به تصویر می کشد و در زندگی اجتماعی به کار گرفته می شود.
طراحی برنامه تعمیم مهارت های اجتماعی در نوجوانان دارای درخودماندگی با کنش وری بالا: کاربرد مدل شناختی پردازش اطلاعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین و تعیین اثربخشی برنامه ای مبتنی بر مدل پردازش اطلاعات بر مهارت های اجتماعی افراد دارای درخودماندگی با کنش وری بالا بود. این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و جامعه آن شامل همه نوجوانان دارای درخودماندگی با کنش وری بالا در شهر سیرجان بود که از بین افراد مراجعه کننده به مرکز اتیسم مهرک، ابتدا 12 نفر به صورت هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (6n=) و گواه (6n=) تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت نسخه والد و معلم (1990) و نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته با والدین و نوجوان روی گروه نمونه اجرا شد. برنامه آموزشی طی 12 جلسه دوساعته به صورت هفته ای دو بار روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. 60 روز پس از پایان جلسه ها، گروه ها به لحاظ وضعیت مهارت های اجتماعی بار دیگر ارزیابی شدند تا ماندگاری نتایج، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داد، آموزش مهارت های اجتماعی برمبنای این مدل به بهبود، تعمیم (مصاحبه با والدین و نوجوان) و ماندگاری مهارت های اجتماعی منجر شده است. بنابراین آموزش مهارت های اجتماعی متکی بر اصول مدل پردازش اطلاعات اجتماعی باعث بهبود، تعمیم و ماندگاری مهارت های اجتماعی در نوجوانان درخودمانده می شود.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی بر خودپنداشت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی مداخلات روان شناختی بر خودپنداشت دانش آموزان بر اساس پژوهش های انجام شده در ایران بین سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ صورت گرفت. روش این پژوهش، فراتحلیل و جامعه آماری آن، شامل تمام بررسی های انجام شده در کشور بین سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ بود که در پایگاه های اطلاعاتی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مجلات تخصصی نور، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور، و مرکز اسناد و مدارک علمی ایران دردسترس بودند. به منظور جمع آوری اطلاعات لازم از فهرست استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات و بررسی ملاک های ورود و خروج، 20 اندازه اثر از 18 پژوهش که دارای شرایط لازم بودند، به دست آمد. از نمودار قیفی، روش رگرسیون خطی ایگر و Nایمن از خطای روزنتال و آزمون Q برای بررسی مفروضات فراتحلیل استفاده شد. اندازه اثر ترکیبی حاصل از بررسی تحت مدل اثرات تصادفی برابر با 526/1 به دست آمد که نشان دهنده اثربخشی مثبت مداخلات بود؛ بنابراین از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات روان شناختی بر خودپنداشت دانش آموزان اثربخشی مطلوبی دارد.
کووید19 زمینه سازی برای افزایش خشونت خانگی علیه زنان: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
205-214
حوزههای تخصصی:
بیماری جدید کرونا ویروس و اقدامات محدودیتی ناشی از آن ساختار خانواده ها را در معرض برخی مسائل و تنش-های بحرانی قرار داده است و باعث افزایش خشونت خانگی نسبت به زنان شده است. مطالعه حاضر دلایل افزایش خشونت خانگی مرتبط با شیوع کرونا ویروس جدید (کووید19) به روش مرور نظام مند مورد بررسی قرار داد. بدین صورت که یافته های پژوهشی از سال های میلادی 2019 تا 2020 در پایگاه های اطلاعاتی PupMed ، ProQuest ، Springer ، Scopus ، Science direct و Google Scholar با جستجوی کلیدواژه های کووید19، خشونت خانگی، خشونت نسبت به شریک صمیمی، تعارضات زناشویی و سلامت روان مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت بر اساس معیارهای ورود از بین 65 مقاله مورد بررسی، 15 مقاله وارد پژوهش و نتایج طبقه بندی، خلاصه و گزارش شد. ارزیابی حاصل از مقالات مورد بررسی نشان داد قرنطینه طولانی مدت، مشکلات اقتصادی، مصرف الکل و مواد مخدر و اختلالات روانی از دلایل افزایش خشونت خانگی همزمان با شیوع کووید19 به شمار می روند. با توجه به پیامدهای منفی خشونت خانگی برای سلامت روانشناختی و جسمانی قربانیان هماهنگی و همکاری نهادهای مختلف در جهت طراحی و اجرای راهبردهای مداخله ای و حمایتی موثر به منظور جلوگیری از بروز خشونت خانگی و کاهش تاثیرات منفی ناشی ازآن توصیه می شود.
بررسی نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی پرستاران زن متأهل
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی پرستاران زن متأهل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران زن متأهل در 21 بیمارستان عمومی و خصوصی فعال در بخش زنان و زایمان شیراز بود که از بین 9 بیمارستان منتخب، 155 پرستار زن متأهل شاغل در بخش زنان و زایمان به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ذهن آگاهی (والاچ و همکاران، 2006)، کیفیت رابطه زناشویی (کندی و همکاران، 2016) و تصویر بدن فیشر (1970) استفاده شد. داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و آزمون سوبل تحلیل شد. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم و معناداری بر تصویر بدن و کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل دارد؛ همچنین تصویر بدن بر کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل تأثیر مثبت و معنادار دارد. درنهایت نتایج حاصل از بررسی نقش متغیر میانجی نشان داد که ذهن آگاهی به واسطه تصویر بدن بر کیفیت رابطه زناشویی زنان تأثیر معناداری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، تکنیک های ذهن آگاهی نقش مؤثری در بهبود تصویر بدن و کیفیت رابطه زناشویی دارد، لذا توصیه می شود مراکز تخصصی مشاوره زناشویی با تأکید بر مهارت های ذهن آگاهی در سطح کشور افزایش یابد.
نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه سبک های عشق ورزی با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی مرحله ای از زندگی یک زن و شوهر است که در آن احساسات و عواطف مثبت زوجین برای یکدیگر کمرنگ شده و احساسات منفی جایگزین احساسات مثبت می شوند. این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه سبک های عشق ورزی با طلاق عاطفی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان در پژوهش ۴۱۸ نفر (۹۷ مرد و ۳۲۱ زن) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن، فرم کوتاه مقیاس نگرش های عشق (LAS) و مقیاس رضایت جنسی(ISS) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی و فداکارانه و نیر رضایت جنسی با طلاق عاطفی همبستگی معناداری وجود دارد (۰۵/۰<p). نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که رضایت جنسی نقش واسطه ای معناداری بین سبک های عشق ورزی و طلاق عاطفی دارد. براساس یافته های تحقیق، رضایت جنسی و سبک های عشق ورزی بر طلاق عاطفی تأثیر می گذارند و توجه به این دو متغیر در پیشگیری از طلاق عاطفی مهم و ضروری به نظر می رسد.
رابطه ی جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی با میانجی گری مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت و مقایسه ی متغیرهای میانجی گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی با میانجی گری مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت است. طرح پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است و جامعه ی آماری آن دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1401-1400 است. از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 311 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند و ابزارهای جهت گیری مذهبی بای مالت (1999) و رضایت از زندگی (1985) و راهبردهای مقابله ی مذهبی پارگامنت (1998) و مقیاس عاطفه ی مثبت (1988) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد جهت گیری مذهبی با مقابله ی مذهبی رابطه دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که مقابله ی مذهبی با رضایت از زندگی رابطه دارد به علاوه جهت گیری مذهبی با عاطفه ی مثبت ارتباط دارد و عاطفه ی مثبت با رضایت از زندگی رابطه دارد و جهت گیری مذهبی از طریق مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت با رضایت از زندگی رابطه دارد و متغیرهای میانجی به یک اندازه تأثیرگذار بودند. چنین توصیه می شود که به منظور افزایش رضایت از زندگی در دانشجویان، مذهب و مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت تقویت شود.
مدل ساختاری احساس تنهایی بر اساس روابط موضوعی و کیفیت ارتباط والد- کودک در افراد با گرایش شخصیت مرزی: نقش میانجی خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تبیین برازش مدل ساختاری احساس تنهایی بر اساس کیفیت ارتباط والد- کودک و روابط موضوعی با میانجی گری خودشیفتگی در افراد با گرایش شخصیت مرزی بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی 556 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر قم در بازه ی زمانی 9 ماه، از تیرماه تا اسفندماه 1399 با گرایش شخصیت مرزی به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند و پرسش نامه های احساس تنهایی آشر، هیمل و رنشاو (1984)، مقیاس نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر هادسون و راپی (2001)، مقیاس خودشیفتگی مارگولیس و توماس (1980)، پرسش نامه ی روابط موضوعی بل(1995) و پرسش نامه ی سازمان شخصیت کرنبرگ و کلارکین (1995) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی مدل مفروض پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد مدل ساختاری احساس تنهایی بر اساس کیفیت روابط والد- کودک، روابط موضوعی با میانجی گری خودشیفتگی از برازش مطلوب برخوردار است (82/4 =df/2c، 950/0= CFI، 962/0=GFI، 916/0= AGFI و 084/0=RMSEA) و بیان گر این بود که کیفیت روابط والد- کودک، روابط موضوعی و خودشیفتگی 64 درصد از واریانس احساس تنهایی را در افراد با گرایش شخصیت مرزی تبیین می کند. بنابراین به نظر می رسد، احساس تنهایی بر اساس مؤلفه ی درون فردی روابط موضوعی اولیه و مؤلفه ی بین فردی کیفیت ارتباط با والدین هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری خودشیفتگی قابل تبیین است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به وسواس فکری- عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری-عملی بر همه ابعاد زندگی کودکان مبتلا اثر می گذارد و این تأثیرات در سیستم بهداشتی و بالینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال وسواس ۸ تا ۱۲ ساله در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸، به همراه مادرانشان بود که از این میان ۲۰ زوج کودک و مادر پس از تشخیص روان پزشک یا روانشناس معتبر، به اختلال وسواس فکری-عملی و کسب حداقل نمره ی ۱۴ در مقیاس وسواس جبری ییل براون کودکان بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت ۱۰ جلسه فردی دریافت نمود، ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون کودکان، مقیاس ارزیابی عملکرد کلی کودکان و نسخه والدین مقیاس تأثیر وسواس فکری - عملی کودک بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه گواه نشان داد که علائم اختلال وسواس فکری-عملی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده و بهبود عملکرد کلی کودکان در مرحله پس آزمون و پیگیری تأیید می گردد (۰۱/۰> p ) . به نحوی که به ترتیب ۷۱ و ۶۳ درصد از تغییرات عملکرد کلی و نمره ی کل شدت علائم متأثر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است؛ اما تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد خانوادگی و اجتماعی معنادار نبود (۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش علائم و بهبود عملکرد کلی در کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی اثربخش است.