فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۶۱ تا ۱۰٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه با مشکلات شناختی و هیجانی متعددی همراه است. نتایج مطالعات فراتحلیلی حاکی است که حافظه کاری و سرعت پردازش دو مولفه مجزا با اندازه اثر بالا در بررسی نواقص شناختی این اختلال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش و ظرفیت حافظه کاری هیجانی در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که هر دو با استفاده از تکلیف ظرفیت حافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته تا تصویر کامل تری از مشکلات شناختی این اختلال بدست دهد. روش کار: در این مطالعه 20 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تصادف، 15 شرکت کننده درگیر در تصادفات جاده ای بدون علائم این اختلال و 15 نفر فردی که در طول عمر خود با تصادف شدید رانندگی مواجه نشده بودند به صورت در دسترس انتخاب و پس از انجام مصاحبه تشخیصی مورد ارزیابی حافظه و سرعت پردازش قرار گرفتند. در این مطالعه از مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM-5 ، مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد، پرسشنامه علائم روان پزشکی Hopkins برای ارزیابی نشانه های افسردگی و تکلیف ظرفیت حافظه کاری دیداری برای ارزیابی ظرفیت حافظه کاری و سرعت پردازش استفاده شد. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سرعت واکنش افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در تمام موقعیت های تکلیف ظرفیت حافظه کاری به صورت معنادار آهسته تر از گروه Non-PTSD بود. علاوه بر این همبستگی منفی معنادار میان علائم مرتبط با بیش تحریک پذیری، اجتناب و سرعت واکنش پاسخ های صحیح در کوشش های دارای تصاویر تصادف مشاهده شد. همچنین همبستگی مثبت معنادار میان علائم مرتبط با افکار مزاحم و سرعت واکنش پاسخ های صحیح در کوشش های داری تصاویر مبهم (مغشوش) بدست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد که مواجه با تصاویر مبهم (مغشوش) با افزایش افکار مزاحم منجر به کاهش کارآمدی شناختی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه می گردد که نیاز به بررسی بیشتر در مطالعات آینده دارد.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو در دانشجویان علوم پزشکی بر اساس نظریه کلاسیک آزمون و سوال-پاسخ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در راستای بهبود کیفیت فرایند آموزش، بررسی توافق استاد و دانشجو ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و پارامترهای سوال-پاسخ فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو ( PSRS-B ) بود. روش ها: در یک طرح توصیفی- همبستگی، 497 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو (رایان و ویلسون، 2014) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی و پارامترهای تمیز و آستانه و منحنی های آگاهی سوال و آزمون و با استفاده از از نرم افزار های SPSS.16 ، Amos.20 و IRTPRO 2.1.2 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقیاس از ساختاری یک عاملی برخوردار است که 57/59 درصد واریانس را تبیین می کند. تحلیل عاملی تأییدی نیز این ساختار را تأیید کرد. همسانی درونی مقیاس نیز با آلفای کرونباخ 86/0 و دو نیمه کردن 88/0 به تأیید رسید. پارامترهای سوال-پاسخ نیز وضعیت مطلوب مقیاس را نشان می دادند. نتیجه گیری: به نظر می رسد فرم کوتاه مقیاس توافق استاد و دانشجو، از روایی و پایایی مطلوبی در نمونه دانشجویان علوم پزشکی برخوردار باشد و بتواند به عنوان ابزاری دقیق در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد .
نقش شیوه های شناختی یادگیری، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر در تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
111-122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شیوه های شناختی یادگیری، شیوه های حل مسئله و یادگیری خود راهبر در تفکر انتقادی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش تعداد آن ها 3224 نفر است که از این جامعه، تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003)، شیوه شناختی یادگیری کلب (1984)، شیوه های حل مسئله کاسیدی و لانگ (1996) و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین تفکر انتقادی با مشاهده تأملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت و معنادار و بین تجربه عینی با تفکر انتقادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. از سویی تفکر انتقادی با درماندگی در حل مسئله، مهارگری در حل مسئله، و سبک اجتناب رابطه منفی و معنادار و با سبک خلاقیت، اعتماد در حل مسئله و سبک گرایش رابطه مثبت و معناداری دارد. در نهایت بین تفکر خودراهبری با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که یادگیری خودراهبردی، سبک خلاقیت و اعتماد در حل مسئله قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان هستند. بنابراین توجه به یادگیری خودراهبری و شیوه های حل مسئله خلاقیت و اعتماد نقش مهمی در تفکر انتقادی دانش آموزان دارند .
اثربخشی روان درمانگری نمایشی در کاهش مشکلات عصب روانشناختی دانش آموزان مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
121 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف تعیین و شناسایی تأثیر روان درمانگری نمایشی بر کاهش میزان علائم و مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به استرس پس از سانحه در مناطق زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام دانش آموزان مقطع ابتدایی پسر دارای اختلال استرس پس از سانحه شهرستان ثلاث باباجانی بودند که تعداد 4 مدرسه به صورت خوشه ای انتخاب گردید. 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانگری نمایشی(مبتنی بر دیدگاه مورنو) قرار گرفتند و سپس، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. ابزارهای پژوهش مصاحبه تشخیصی اختلال استرس پس از سانحه بر اساس معیارهای DSM-5 و پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه بر اساس(PCL-5) و پرسشنامه عصب روانشناختی کانرز بود. جهت تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، آزمون لوین و همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA برای بررسی فرضیه ه ای پژوهش استفاده شد. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری نمایشی موجب کاهش میزان مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی با اندازه اثر 52/0 در کودکان با اختلال استرس پس از سانحه در سطح معناداری(001/0>p) می شود. نتیجه گیری می توان نتیجه گرفت که روان درمانگری نمایشی به مثابه ی یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش مشکلات عصب روان شناختی کودکان است.
تبیین چگونگی تأثیرگذاری عناصر شناختی پژوهش فلسفی بر بهبود آموزش حل مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : آموزش حل مسئله ریاضی در تحقیقات پیشین مورد توجه بوده است. اما پیرامون تأثیرگذاری عناصر شناختی پژوهش فلسفی بر بهبود آموز ش حل مسئله ریاضی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : تبیین چگونگی تأثیرگذاری عناصر شناختی پژوهش فلسفی بر بهبود آموزش حل مسئله ریاضی بود. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. کلیه متون حاوی محتوای پژوهشهای فلسفی و همچنین آموزش حل مسئله ریاضی در دو دهه اخیر در داخل و خارج از کشور بهعنوان گفتمانها و علاوه بر آنها متن کتابهای پولیا و شونفیلد بهعنوان آثار اصلی و کلیدی آموزش حل مسئله ریاضی مدنظر بودهاند. نمونهگیری به روش حداکثر تنوع جهت برخوردار شدن از همه کدهای قابلاستفاده، انجامگرفته است. همه عناصر یافت شده کدگذاری گردیدهاند و کدهای حاوی عناصر شناختی استخراج و تحلیل گردیدهاند. داده ها با روش تحلیل گفتمان انجام شد. یافتهها : روشهای پژوهش فلسفی حاوی شروح استفاده از عوامل شناختی هستند. انواع مهارتهای تفکر، استدلالهای مفهومی، استنتاج، استفاده از مفاهیم انتزاعی، درک و فهم عمیق و روشن مسئله و شروط آن و شرایط پاسخ، بازآرایی و تغییر نحوه قرارگیری شروط و عناصر مسئله ازجمله مشترکات روشهای پژوهش فلسفی و حل مسئله ریاضی هستند. نتیجهگیری : ازآنجاکه مهارتهای شناختی قابل آموختن و تمرین کردن هستند با آموزش و تمرین آنها میتوان روند آموزش حل مسئله ریاضی را بهبود بخشید. پژوهش فلسفی به دلیل استفاده گسترده از انواع استدلال و تحلیل مفاهیم انتزاعی، ظرفیت مناسبی برای استفاده در کلاس درس ریاضی دارد.
بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان دانشگاه تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درباره ارتباط تنگاتنگ بهداشت روانی و تاب آوری اتفاق نظر بالایی وجود دارد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در نیم سال اول تحصیلی 96-95 بود که از میان آنان 200 نفر از دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان، تاب آوری، خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی؛ و برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه مثبت و معنادار؛ ولی بین دلبستگی اجتنابی با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه منفی وجود داشت؛ همچنین دلبستگی به بزرگسالان با تاب آوری رابطه مثبت و معنادار داشت؛ اما بین دلبستگی اضطرابی به بزرگسالان با ذهن آگاهی و تاب آوری رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، تاب آوری و دلبستگی ایمن به خدا توانستند به طور مثبت ذهن آگاهی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: افرادی که دلبستگی شان به خدا ایمن بود، برای خود ارزش قائل می شدند و می دانستند که خداوند آنان را دوست دارد و کمک کننده و جواب دهنده به خواست ها و دعاهای آنان است؛ برعکس افراد با دلبستگی اجتنابی، خدا را دور از دسترس می دانستند و از او دوری می کردند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395 به اجرا درآمد. پژوهش به روش شبه آزمایشی و اجرای طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش و با آرایش تصادفی در مورد آزمودنی های همتا انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، 7791 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهرستان قم بودند که تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته نگرش سنج خشونت و اعتیاد به سیگار و سنجش استرس و هیجان بوده که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ معادل 0.78 تعیین گردید و به صورت پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه های آزمایش و کنترل اجرا گردید. داده های گردآوری شده از طریق آزمون های کوواریانس و تی مستقل تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی با اطمینان 99% بر میزان خشونت، اعتیاد به سیگار، استرس و هیجان دانش آموزان متوسطه اول مؤثر بوده و سبب کاهش میزان هریک از مؤلفه های فوق در گروه آزمایش گردیده است. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مؤثر می باشد و برگزاری آموزش مهارت های زندگی توسط مشاوره مدرسه امری الزامی می باشد. بنابراین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی در دانش آموزان مدارس متوسطه قم بوده است.
بررسی اثربخشی لیزراکوپانکچر به همراه روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در درمان افسردگی: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
265-273
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال افسردگی اساسی بیماری ناتوان کننده ای است که به طور قابل توجهی با آسیب فردی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط است. روش های درمانی گوناگونی از جمله لیزر اکوپانکچر و روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته است، اما آیا روش های ترکیبی درمانی اثربخش تر از هرکدام از روش های درمانی به تنهایی است؟ هدف: مطالعه مقدماتی بررسی اثربخشی روش های روان درمانی پویشی و لیزر طب سوزنی بر کاهش افسردگی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر افراد دارای نشانگان افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز بینش نو در تهران (1397-1398) بود، 10 بیمار 25 تا 50 ساله مبتلا به اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز بینش نو به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از: پرسشنامه افسردگی بک (1961) و نسخه ویرایش شده چک لیست نشانه ها ( SCL-90-R ، دروگاتیس، 1975)، جلسات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت (دوانلو، 1997) و درمان لیزر طب سنتی. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها: هر دو روش لیزردرمانی و لیزر درمانی به همراه روان درمانی پویشی موجب کاهش افسردگی شدند (0/001 P< ). نتیجه گیری: طب سوزنی لیزری بسیاری از ساختارها و انتقال دهنده های عصبی در سیستم عصبی مرکزی را تحت تأثیر قرار می دهد و همراه شدن آن با روان درمانی پویشی که به آزادسازی هیجانات و رساندن آن به سطح آگاهی کمک می کند بیشتر به کاهش افسردگی کمک می کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان پسران طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش 87 نوجوان پسر طلاق بود که به دلیل مشکلات رفتاری، عاطفی و تحصیلی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهریار تهران ارجاع داده شده بودند. از بین 87دانش آموزی که کمترین میانگین در نمره حرمت خود کوپر اسمیت (1967) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003) برخوردار بودند 30نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2009) را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در حرمت خود (5/82=P=0/03,F) و انعطاف پذیری کنشی (11/40=P=0/002,F) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که میزان حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط میان فردی، تحصیلات و سازگاری نوجوانان طلاق اثرگذار است، مداخله درمان مبتنی بر شفقت با اصلاح و افزایش تعامل ها بین فردی باعث افزایش حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان می شود. ازاین رو توصیه می شود درمانگران از این روش درمانی در جهت بهبود سازگاری، روابط بین فردی و ارتقاء سطح کیفی تحصیلی نوجوانان طلاق استفاده کنند.
رابطه افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران بیمارستان های نظامی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
51 - 61
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادزیستی پرستاران مؤلفه ای مهم در سلامت روان آنان می باشد و در مراقبت مؤثر از بیماران ضروری است. پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران بیمارستان های نظامی استان خوزستان بود. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران بیمارستان نظامی استان خوزستان بود. از این تعداد 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افکار خودآیند مثبت اینگرام و ویسنیکی (1988)، احساس کفایت اجتماعی فیلنر (1990) و درک از تصمیم گیری بالینی صالحی و همکاران (2005) و شادزیستی آرجیل و لو (1989) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد که بین افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین متغیرهای افکار خودآیند مثبت و احساس کفایت اجتماعی به ترتیب پیش بینی کننده های مناسب تری برای متغیر ملاک شادزیستی در پرستاران بیمارستان بود (0001/0>P). بحث: تحقیق حاضر نشان داد که ارتقای افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی، باعث افزایش میزان احساس شادزیستی پرستاران بیمارستان می شود.
مقایسه ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری(BIS/ BAS) و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
143-152
حوزههای تخصصی:
بزهکاری نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که به شکل های مختلف در جامعه رخ می دهد . بنابرین توجه به این پدیده از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این راستا هدف پژوهش حاضر مقایسه ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی شهر تهران بود. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند بود و با این روش 60 نفر (30 نفر نوجوان بزهکار و 30 نفر نوجوان عادی) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، مقیاس سیستم های بازداری / فعال ساز رفتاری ( BIS/ BAS ) ( کارور و وایت، 1994) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994)، جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی متفاوت است (05/0 P< ). این یافته ها بیان می کند که ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی از متغیرهای تاثیرگذار بر بزهکاری نوجوانان است. بر این اساس آموزش های روانشناختی می تواند در جهت تعدیل ویژگی های شخصیتی و همچنین بزهکاری نوجوانان استفاده شود .
مقایسه ابعاد شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص، اختلال نقص توجه- بیش فعالی و نمونه عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
93-104
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر مقایسه ابعاد شناخت اجتماعی (نظریه ذهن عاطفی، نظریه ذهن شناختی و بازشناسی هیجان) در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص، اختلال نقص توجه – بیش فعالی ( ADHD ) و نمونه عادی بود. در یک مطالعه علی- مقایسه ای، 42 کودک مبتلا به اختلال یادگیری خاص، 43 کودک مبتلا به ADHD و 45 کودک عادی از مدارس ابتدایی و کلینیک های روان شناختی شهر کرج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (بارون-کوهن و همکاران، 2001)، آزمون باور کاذب (بارون-کوهن و همکاران، 1985) و آزمون بازشناسی هیجان چهره (بنتون، 1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. در نظریه ذهن شناختی، نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که هر دو گروه مبتلا به اختلال یادگیری و ADHD نسبت به گروه عادی به طور معنادار نمرات پایین تری کسب کردند (001/0> p ). تفاوت سه گروه در نظریه ذهن عاطفی نیز مطابق با تحلیل واریانس چندمتغیره معنادار بود و گروه عادی نسبت به گروه مبتلا به ADHD عملکرد بهتری داشتند (001/0> p ). مبتلایان به اختلال یادگیری نیز نسبت به مبتلایان به ADHD از نظریه ذهن بالاتری برخوردار بودند (001/0> p ). علاوه بر این، نتایج در زمینه مقایسه سه گروه در بازشناسی هیجان نشان داد که تنها در زیرمقیاس شادی میان سه گروه تفاوت وجود دارد و افراد عادی نسبت به گروه مبتلا به ADHD در بازشناسی هیجانِ شادی بهتر عمل کرده اند (01/0> p ). مطابق با یافته ها می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به اختلال یادگیری و ADHD نسبت به نمونه عادی در سطوح بالاتر شناخت اجتماعی دچار نارسایی می باشند، اما در سطوح اولیه و مراحل مقدماتی تفاوتی میان دو گروه مبتلا به اختلال های فوق وجود ندارد. بر این اساس، مداخله های مبتنی بر شناخت اجتماعی در کودکان دچار ADHD ، می بایست بیش تر بر ابعاد شناختی آن متمرکز باشد.
اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمه تجربی حاضر با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از بیمارستان های شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامه های افسردگی زونک (1965)، درد مک گیل (1997) و اضطراب درد مک کراکن (1967) بود. داده ها با استفاده از تحلیل آماری اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراک شده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکت کنندگان در آموزش خودشفابخشی در پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیک های آرام سازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین می توان از این روش به عنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روان شناختی استفاده نمود.
ویژگی های روان سنجی پرسش نامه لنگرگاه شغلی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
193 - 210
حوزههای تخصصی:
مدیریت مسیر شغلی فرایندی است که مدیران از طریق آن، برنامه مسیر کاری خود را طراحی کرده و براساس آن ارزیابی می شوند. پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه لنگرگاه شغلی بر روی مدیران شرکت ملی گاز ایران صورت پذیرفت. برای این منظور تعداد 516 نفر از مدیران مناطق ده گانه شرکت انتقال گاز در سراسر ایران که در سال های 1397 و 1398 مشغول فعالیت بودند به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و این پرسش نامه را پاسخ دادند. پرسش نامه لنگرگاه شغلی توسط ادگار شاین (1985) طراحی شده است و دارای 44 گویه است. نتایج این پرسش نامه در هشت لنگرگاه استقلال و خودمختاری، چالش، خلاقیت و کارآفرینی، مدیریتی، کار و زندگی، امنیت و ثبات، خدمت و فنی- تخصصی قابل بررسی است. پس از گردآوری داده ها، برازش آماری مدل اندازه گیری داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت که از برازش خوبی برخوردار بود. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 و ضریب دو نیم کردن گاتمن 85/0 برآورد شده است. بر این اساس می توان گفت نسخه فارسی این پرسش نامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و می تواند در نمونه مدیران ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115-129
حوزههای تخصصی:
نشاط معنوی رضایت قلبی و لذتی است که در زیر امواج متلاطم زندگی، به تاب آوری کمک می کند. در تبیین رابطه نشاط معنوی با سلامت نیز قابل توجه است که نشاط معنوی موجب امیدواری و افزایش معنا در زندگی می شود. بر اساس اهمیت نقش نشاط معنوی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد شاغل به کار در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در اسفند سال 1398 بود که در حدود 574 نفر بودند. حجم نمونه شامل 234 کارمند زن و مرد بودند که بر طبق جدول مورگان تعیین و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، نشاط معنوی، سرمایه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و تاب آوری به صورت حضوری و انفرادی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده برای تبیین تاب آوری کارکنان با توجه به نقش نشاط معنوی، از شاخص های برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس رابطه متغیرهای سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر نشاط معنوی نقش تسهیل کننده در رابطه میان سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری نشان داد. همچنین دو متغیر پیش بین سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی اثر مستقیم و مثبت بر تاب آوری کارکنان داشتند. در جمع بندی یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری مثبت معنادار بود. همچنین رابطه غیرمستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی، مثبت و معنادار بود. بر این اساس مدل پژوهش تأیید شد. یافته های پژوهش حاضر بدین معنی بود که نشاط معنوی در بین کارکنان نقش تسهیل کننده در افزایش تاب آوری دارد. بدین شرح که با افزایش سرمایه اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی در کارکنان، نشاط معنوی آنها نیز افزایش یافته و در نهایت تاب آوری آنها در برابر استرس بیماری کرونا افزایش می یابد. بر این اساس بر طبق نتایج می توان گفت جهت تبیین تاب آوری در مقابل بیماری کرونا در دوران فاصله گذاری اجتماعی، از مزایای سرمایه های اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی سود برد و نشاط معنوی و تاب آوری را در ایام بیماری ارتقاء بخشید.
اثربخشی نوروفیدبک بر نقایص شناختی و ادراک دیداری حرکتی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری نارساخوانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر نقایص شناختی و ادراک دیداری حرکتی دانش آموزان نارساخوان است. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان 8 تا 11 ساله دارای اختلال نارساخوانی شهر تهران بود. از این جهت از افراد واجد شرایط 40 دانش آموز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند(هر گروه 20 نفر) که در نهایت، پژوهش با 33 نفر( 16 نفر گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل) انجام شد. در این مطالعه گروه آزمایش تحت درمان نوروفیدبک در ابتدا سه بار در هفته(به مدت یک ماه) و سپس دو بار در هفته(یک ماه) به مدت 45 دقیقه قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزارهای برج لندن، استروپ، عملکرد پیوسته و آزمون مداد کاغذی ادراک دیداری حرکتی بندر گشتالت بودند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانش چندمتغیری، با استفاده از نسخه 20 نرم افزار آماری spss تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد نوروفیدبک بر تمامی مؤلفه های موردارزیابی نقایص شناختی(به استثنا خطای همخوان در آزمون استروپ و زمان واکنش در آزمون n-back) و ادراک دیداری حرکتی افراد نارساخوان مؤثر بوده است. نتیجه گیری : نوروفیدبک می تواند کمک مؤثری برای بهبود برخی از نقص های شناختی دانش آموزان نارساخوان محسوب شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه:افسردگی شایع ترین اختلال روانی در دنیا است. شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی یکی از درمان های مؤثر، و تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه یکی از درمان های جدید برای افسردگی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش افسردگی انجام شده است. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی ها 60 نفر از دانشجویان دارای علائم افسردگی بودند که پس از غربال با پرسش نامه سلامت عمومی با روش هدف مند، بر اساس نمرات پرسشنامه افسردگی بک(نمره بالای 15) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15نفری شامل گروه شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، گروه شم(تحریک ساختگی) و گروه کنترل جایگزین شدند و در مرحله پس آزمون مجدداً با پرسش نامه افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش کاهش معنی داری(05/0 P< ) در نمرات افسردگی در پس آزمون داشتند، در حالی که در گروه شم و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین دو گروه شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0P> ). نتیجه گیری: شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در کاهش افسردگی در جمعیت غیربالینی مؤثر هستند..
تعریف و سطوح شایستگی فرهنگی در دانش آموختگان علوم پزشکی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه شایستگی فرهنگی از مباحث مهم در حوزه سلامت است زیرا از مهم ترین عوامل در رشد و توسعه نظام سلامت برخورداری از نیروهای انسانی با شایستگی فرهنگی لازم در کنار سایر شایستگی های تخصصی است. به رغم اهمیت این واژه به نظر می رسد بعلت فقدان هم اندیشی در مفهوم شایستگی فرهنگی در آموزش پزشکی، تعریف یکسان و مشخصی از آن ارائه نشده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی جامع مفهوم شایستگی فرهنگی و تعیین سطوح آن در آموزش پزشکی است. روش ها: در این مطالعه کیفی در ابتدا با روش کتابخانه ای به مرور مقالات و اسناد بین المللی پرداخته شد. سپس در گام دوم مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه شایستگی فرهنگی دانش آموختگان علوم پزشکی انجام شد و در گام سوم نتایج حاصله در جلسه گروه کانونی با حضور 5 نفر از متخصصان به بحث و بررسی رسید و یافته های زیر به دست آمد. یافته ها: در تعریفی که با استفاده از تحلیل نتایج مصاحبه ها و نیز با الهام از پیشینه پژوهش و جمع بندی نهایی جلسه کانونی اساتید ارائه گردید بیان شد که" دانش آموخته شایسته علوم پزشکی از حیث شایستگی فرهنگی کسی است که توانایی تعامل مؤثر با افراد دارای فرهنگ های متفاوت (شامل بیمار، همراهان وی و همکاران) برای ارائه خدمات اثر بخش تر بهداشتی و درمانی را دارا باشد". بر این اساس شایستگی فرهنگی در 3 سطح فردی (انسانی)، دانشگاهی (فارغ التحصیل دانشگاهی) و حرفه پزشکی (درک چند فرهنگی برای فارغ التحصیل دانشگاهی) طبقه بندی می شود. نتیجه گیری: از آنجا که در ایران شایستگی فرهنگی می تواند پاسخی مناسب به تنوع قومیت و فرهنگ موجود در جامعه باشد پیشنهاد می شود ضمن ارائه مفهوم جامع از شایستگی فرهنگی در برنامه های آموزش پزشکی به هم اندیشی جهت ارائه الگوهای مناسب شایستگی فرهنگی در دانش آموختگان علوم پزشکی نیز پرداخته شود.
بررسی تأثیر دوره کوتاه مدت دعا کردن در موقعیت پذیرش هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوره کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت پذیرش هیجانی بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 52 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه: پذیرش/ دعاکردن (گروه 1)، پذیرش/ کنترل (گروه 2) و کنترل/ کنترل (گروه 3) جایگزین شدند. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و پذیرش و عمل؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد (آزمون استروپ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس، برای آزمودنی کلیپ های هیجانی پخش شد که افراد دو گروه نخست می بایست طی آن هیجاناتشان را بپذیرند و گروه سوم کلیپ ها را طبق روال عادی تماشا کردند. در مرحله بعد، گروه اول به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه های دیگر کار خاصی انجام نمی دادند. پس از ارزیابی مجدد خلق و عملکرد خودکنترلی استروپ، نتایج تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی سه گروه نشان نداد. همچنین، گروه ها در بُعد منفی مقیاس خلق تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت، آرامش و شادکامی در گروه پذیرش/ دعا نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود.
پدیدارشناسی کیفیت زندگی زنان همسر اول در خانواده های چند همسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی پدیدارشناسی کیفیت زندگی زنان همسر اول در خانواده های چندهمسری بود. روش: روش پژوهش پدیدارشناسی و جامعه آماری همسران اولی شهر شیراز که شوهرانشان تعدد زوج داشتند بود که 10 زن همسر اول با شوهر دو همسری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در سال ۹۹ انتخاب شدند. نمونه گیری تا حد اشباع، یعنی زمانی که در خلال مصاحبه هیچ اطلاعات جدیدی کسب نگردید، پایان یافت. در این پژوهش از مصاحبه ی نیمه ساخت یافته از نوع بنا به فرصت پیش آمده استفاده گردید. سؤالات مصاحبه به صورت باز پاسخ و بر اساس اهداف و پیشینه ی نظری پژوهش توسط محقق طراحی شد. داده های بر اساس تحلیل مضمون کینگ و هاروکس (2010) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در این خانواده ها، به علت اختیار کردن همسر دوم، زنان در معرض آسیب پذیری شدید فردی و اجتماعی نظیر احساس تنهایی، طلاق عاطفی، عدم حمایت خانواده، کاهش رفاه مادی، مشکلات جسمانی، حس حقارت و عدم تعلق عاطفی قرار می گیرند. نتیجه گیری: تعدد زوجات موجب ایجاد فضای روانی منفی و تنش در همسر اول می شود که موجب تنش ها و تعارضات زناشویی و در نهایت ناسالم شدن فضای زندگی و بر هم خوردن نظم خانواده خواهد شد؛ بنابراین باید فرآیند کل جامعه را به سمت خانواده سالم و تک همسری هدایت کرد.