فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۸۱ تا ۱۰٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
245-262
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در پیشگیری از عود اعتیاد افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند. به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان تعداد 150 نفر انتخاب و مقیاس های استاندارد حمایت اجتماعی، سنجش ولع مصرف لحظه ای، پیش بینی بازگشت و تنظیم شناختی هیجان در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد حمایت اجتماعی قادر به پیش بینی 27 درصد از واریانس شدت نیرومندی (میزان وسوسه) و 21 درصد از واریانس احتمال مصرف بودند. همچنین ابعاد تنظیم شناختی هیجان قادر به پیش بینی 25 درصد از واریانس شدت نیرومندی و 30 درصد از واریانس احتمال مصرف بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، لزوم بهره گیری از آن ها در جهت شناخت بهتر، درمان و مداخله، می تواند کمک موثری در پیشگیری و درمان سوءمصرف کنندگان نماید و راه گشای برنامه ریزان و روان درمانگران عرصه اعتیاد باشد.
پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود که در قالب تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه بود که از میان آنها تعداد 100 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از: مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (SELSA-S). دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که مقیاسهای دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی اثر مستقیمی بر احساس تنهایی داشته اند. رابطه احساس تنهایی با گرایش به طلاق به صورت مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی بر گرایش به طلاق به واسطه ی احساس تنهایی معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با آموزش و مشاوره در زمینه بهبود دلزدگی زناشویی، تحمل پریشانی و احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق مانعی برابر گرایش به طلاق در ایشان ایجاد کرد.
جایگاه و تاثیر روشهای تدریس فعال و مشارکتی بر یادگیری مادام العمر دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ثلاث
حوزههای تخصصی:
روش تدریس یکی از مهم ترین نیازهای جوامع بشری و از محورهای توسعه می باشد این تحقیق با هدف جایگاه و تاثیر روشهای تدریس فعال بر یادگیری مادام العمر دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ثلاث در سال تحصیلی 97-96 انجام گرفت، روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و ازنظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان دختردوره اول متوسطه مدارس شهرستان ثلاث که 987 نفر در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای است. بنابراین حجم نمونه آماری پژوهش عبارت است از دانش آموزان دو کلاس از هرکدام از مدارس پس از موازنه سازی آزمودنی ها به شیوه تدریس مشارکتی به تعداد 32 نفر موردبررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان یادگیری گروه ها از آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه ازنظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفاده شد. برای تحلیل داده های آماری در مورد هر یک از فرضیه های پژوهشی به علت تعیین تفاوت و محاسبه و مقایسه نمره های پیش آزمون و پس آزمون درگروه های آزمایش و گواه از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادکه بین نمرات یادگیری هر دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر روشهای تدریس فعال و مشارکتی بر یادگیری مادام العمر دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ثلاث تأثیر مثبتی داشته است.
پیش بینی اعتیاد اینترنتی از طریق کارکردهای اجرایی؛ با تأکید بر مؤلفه های عدم بازداری، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اعتیاد به اینترنت به وسیله عوامل مختلفی قابل تبیین اند، در این میان می توان به کارکردهای اجرایی به عنوان ساختارهای چند منظوره عصبی-روان شناختی اشاره کرد. هدف: این پژوهش به منظور پیش بینی اعتیاد به اینترنت از طریق کارکرد های اجرایی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ به تحصیل اشتغال داشته اند. نمونه آماری پژوهش شامل ۲۰۶ دانشجوی کارشناسی که به صورت نمونه گیری در دسترس در این پژوهش انتخاب شدند. به منظور سنجش اعتیاد به اینترنت از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و جهت ارزیابی کارکرد های اجرایی از تکالیف برو/ نرو، ان بک و کارت های ویسکانسین استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری ۲۵ SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بین مؤلفه های حافظه کاری (سری دوم ان بک) و اعتیاد اینترنتی رابطه وجود ندارد (۰/۰۵>P). در مقابل بین اعتیاد اینترنتی و کارکرد های حافظه کاری (ان بک سری اول)، کنترل مهاری رابطه منفی معناداری و انعطاف پذیری شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کارکرد اجرایی می تواند اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان پیش بینی کند. همچنین کارکردهای اجرایی را می توان به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز و تداوم بخش در اعتیاد به اینترنت دانست.
فهم و شناسایی عوامل روانی اجتماعی خرده فرهنگ های مرتبط با مصرف مواد مخدر: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که شرایط و ویژگی های خرده فرهنگ ها می تواند یکی از دلایل ابتلا به اعتیاد و مصرف مواد مخدر باشد و بررسی عوامل روانی اجتماعی هر جامعه ای می تواند روشن کننده ویژگی های آن فرهنگ بوده و سرنخ هایی در ارتباط با مشکلات آن جامعه به ویژه اعتیاد باشد؛ بنابراین این پژوهش درصدد فهم و شناسایی عوامل روانی اجتماعی خرده فرهنگ های مرتبط با مصرف مواد مخدر است مواد و روش ها: مطالعه از نوع کیفی و از روش گراندد تئوری می باشد. شهر اصفهان به عنوان پایلوت تحقیق انتخاب گردید. متغیرها و مقوله ها از 32 مصاحبه که اعتبار آن توسط اساتید و متخصصین موضوع تائید شده، استخراج گردید. از میان 18 مقوله محوری، 5 مقوله اصلی شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند. یافته ها: سوء مصرف مواد با «وابستگی عملی-احساسی»، «رانده شدگی از جامعه» و «خرده فرهنگ انحرافی» همراه است. افراد در سبک زندگی اعتیاد گونه خود دچار نوعی جدایی از اجتماع هستند. تداوم عضویت در خرده فرهنگ انحرافی به نوعی تنها سرمایه فرد معتاد محسوب می شود و زمینه را برای شکل گیری رفتارهای انحرافی و کجروی بیشتر مهیا می سازد. پیامدها شامل: تداوم اعتیاد، اضمحلال روانی – اجتماعی، شکل گیری ارزش های نوین منفی، خرده فرهنگ حمایت گسسته و اعتماد در برابر بی اعتمادی میان گروهی خواهد بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که حمایت اجتماعی و عاطفی از افراد معتاد وکمک به آنان برای ترک مواد مخدر از جذب شدن آنها به خرده فرهنگهای تهاجمی و بزهکار جلوگیری می نماید. با این وجود در جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد می گردد در جوامعی دیگر، تحقیقاتی مشابه تحقیق حاضر صورت بگیرد.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر نگرش صمیمانه، عزت نفس و افسردگی زنان معلول جسمی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ناتوانی نه تنها در جسم، بلکه بیشتر در نگرش معلولین وجود دارد. نگرش های منفی و موانع اجتماعی سبب کاهش عزت نفس و افزایش افسردگی آنان می شود. هدف پژوهش بررسی اثر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر نگرش صمیمانه، عزت نفس و افسردگی زنان معلول جسمی- حرکتی کاشان در سال 1398 بود. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری 48 زن معلول زیر نظر بهزیستی بود که 40 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و در دو گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس های نگرش صمیمانه تریدول، عزت نفس آیزنک و افسردگی بک بود. پس از انجام پیش آزمون از گروه ها، آموزش تحلیل رفتار متقابل طی 8 جلسه، برای گروه آزمایش برگزار شد. سپس از دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پی گیری، گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها : آموزش گروهی سبب افزایش عزت نفس، نگرش صمیمانه، صمیمیت ذهنی، صمیمیت عاطفی و کاهش افسردگی معلولین گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، شد (01/0≥ P). میانگین نمرات این متغیرها در گروه آزمایش، در پس آزمون و پی گیری، در یک سطح آماری بودند که نشان دهنده پایداری اثرات آموزش بود. نتیجه گیری : آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل از طریق شناخت ارزش های وجودی و بهبود ارتباط بین فردی در بهبود نگرش و عزت نفس و کاهش افسردگی معلولین مؤثر می باشد.
اثربخشی آموزش فراشناختی بر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت از شایع ترین بیماری های مزمن عصر حاضر است که عدم تعادل سطوح کلسترول و پریشانی روانشناختی نظیر افسردگی را به همراه دارد. لذا با توجه به اثرات منفی سطوح بالای کلسترول و افسردگی در روند کنترل و درمان دیابت، ارائه مداخلاتی جهت تعدیل کلسترول و بهبود افسردگی در این گروه احساس می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناختی بر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. به منظور اجرای پژوهش از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در مرکز دیابت شهید شعبانی اصفهان به صورت دردسترس 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه برای سنجش افسردگی و از آزمایش خون به منظور سنجش کلسترول (LDL) و کلسترول (HDL) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش جلسات آموزش فراشناختی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی را دریافت نمودند و گروه کنترل در لیست انتظار بودند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. یافته ها: با تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p < ). نتیجه گیری: می توان از آموزش فراشناختی در جهت تعدیل کلسترول (کاهش کلسترول (LDL) و افزایش کلسترول (HDL)) و بهبود افسردگی بیماران مبتلا به دیابت استفاده نمود.
اثربخشی آموزش کنش های اجرایی فراشناختی والد محور بر نشانگان رفتاری و کنش های شناختی کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
142-154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان با اختلال نارسایی توج ه / فزون کنشی مشکلات زیادی در حیطه کنش های اجرایی دارند که می تواند پیامدهای منفی بسیاری در ابعاد مختلف در سنین بعدی برای آنها ایجاد کند. بدین ترتیب پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه آموزش کنش های اجرایی فراشناختی والد محور بر نشانگان رفتاری و کنش های شناختی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه یکم تا سوم مقطع ابتدایی (7 تا 10 ساله) شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها، نمونه ای به تعداد 40 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به همراه مادران شان انتخاب شدند و به صورت تصادفی و با حجم مساوی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. مادران گروه آزمایش تحت آموزش برنامه مداخله کنش های اجرایی فراشناختی طی 12 جلسه دو ساعته قرار گرفتند و مادران گروه گواه (20 نفر) در فهرست انتظار باقی ماندند. برای جمع آوری داده ها از چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی اسنپ (سوانسون، نولان و پلهام، 1983) و آزمون علائم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (گوالتری و جانسون، 2006) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد . یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر معنادار آموزش کنش های اجرایی فراشناختی بر کاهش نشانگان رفتاری (24/782 (F= و افزایش کنش های شناختی (حافظه فعال32/130 F= و انعطاف پذیری شناختی6/053 F= ) کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود ( 0/05> P ) . نتیجه گیری: در این روش درمانی با استفاده از فعالیت های مبتنی بر بازی که به صورت ساختاری توسط والدین اداره می شود، جنبه هایی از کنش های اجرایی که در مدیریت شناخت و رفتار نقش دارند، مورد هدف قرار داده شد و در نتیجه باعث بهبود شناخت و نشانگان رفتاری در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شده است.
اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی برای کاهش علائم وپیشرفت تحصیلی کودکان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی برای کاهش علائم و پیشرفت تحصیلی کودکان است . روش پژوهش شبه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 4 تا 12 ساله مراجعه کننده به بیمارستان کودکان مفید بودند و نمونه شامل 30 نفر از مادرانی که کودکانشان بالاترین نمره را درتشخیص بیش فعالی دریافت کرده بودند به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه جایگزین شدند، ابزار مورد استفاده در این آزمایش پرسشنامه کانرز ( فرم والدین) و پرسشنامه فرزند پروری بامریند می باشد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انکوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش فرزند پروری مثبت برکاهش مشکلات رفتاری کودکان ADHD و همینطور پیشرفت تحصیلی و تغییر سبک فرزند پروری مادران آنان، موثر است.
پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده بر پایه خود تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی
حوزههای تخصصی:
در دوران جوانی مشکلات فراوانی در زندگی اجتماعی ایجاد می شود که حمایت اجتماعی می تواند یکی از ابزارهای رویارویی در این موقعیت ها باشد؛ ولی تراز تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی می تواند دراین بین نقش برجسته ای داشته باشد و پژوهش با هدف بررسی پیش بینی تراز حمایت اجتماعی ادراک شده بر پایه خود تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دختر دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سال ۱۳۹۹ که شمار آنان ۲۰۰۰ نفر بود. حجم نمونه پژوهش با توجه به جدول مورگان 322 نفر تعیین شد که پس از توزیع پرسشنامه به دلیل عدم همکاری شماری از دانشجویان، شمار ۱۶۰ پرسشنامه تکمیل شده و صحیح مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد و بر این اساس ابزار پژوهش نیز پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت، داهلم، زیمت و فارلی (1988)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فرید لندر (1988)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با روش رگرسیون چند متغیره محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که جایگاه من، هم آمیختگی با دیگران، انعطاف پذیری شناختی می توانند حمایت اجتماعی را پیش بینی کنند و متغیرهای واکنش پذیری هیجانی، گریز هیجانی، تمایزیافتگی، ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار، ادراک گزینه های گوناگون قابلیت پیش بینی حمایت اجتماعی را نداشته اند. همچنین هم آمیختگی با دیگران قوی ترین پیش بینی کننده حمایت اجتماعی تعیین شد.
مقایسه اثربخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و تئوری انتخاب به شیوه گروهی بر نشانگان اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
148 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه اثر بخشی مداخله آموزشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد و رویکرد تئوری انتخاب به شیوه گروهی بر نشانگان اضطراب در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم، دوره دوم متوسطه منطقه پنج آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 98-99 بودند که 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد از بسته درمانی هیس و همکاران (1999) و گروه آزمایش تئوری انتخاب از بسته درمانی صاحبی (1394) به صورت هفته ای دو جلسه و به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسش نامه اضطراب کتل بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (38/6=F، 022/0 =P) و مداخله تئوری انتخاب بر نمره اضطراب (73/6=F، 019/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش تر بودن تئوری انتخاب نسبت به رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر نشانگان اضطراب نوجوانان، می توان پیشنهاد کرد از این رویکرد در کاهش نشانگان اضطراب به ویژه برای نوجوانان بیشتر استفاده شود.
بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
317 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشته های مختلف تیمی و انفرادی بود که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه های ذهن آگاهی ورزشی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیاهه اضطراب رقابتی2 مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش آماری مدلسازی مسیری- ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS2 انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان دادند که بین ذهن آگاهی ورزشی با اضطراب رقابتی ورزشکاران رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین ذهن آگاهی ورزشی از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران ارتباط معناداری دارد. به طورکلی یافته های پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهی ورزشی حائز اهمیت می باشد. چراکه ذهن آگاهی ورزشی نه تنها به صورت مستقیم بلکه به طور غیرمستقیم از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی موجب کاهش اضطراب رقابتی ورزشکاران خواهد شد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه نیمرخ شایستگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
150 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اعتبار، روایی و ساختار عاملی نیمرخ شایستگی هیجانی (براسور و همکاران، 2013) در دانش آموزان ایرانی انجام شد. با این هدف 518 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 1397-1398 به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و نیمرخ شایستگی هیجانی (براسور و همکاران، 2013)، پرسشنامه شایستگی فرهنگی (جامعه چندفرهنگی جزیره مرکزی ونکور کانادا، 2007)، و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1985) را تکمیل کردند. برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل تأییدی و روایی همگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی ساختار دو عاملی پرسشنامه را تایید کرد و دو عامل با نامهای شایستگی هیجانی فردی و شایستگی هیجانی بین فردی حاصل گردید. همبستگی نمره های پرسشنامه با رضایت از زندگی و شایستگی فرهنگی به ترتیب 30/0 و 0/52 بود و روایی همگرای پرسشنامه را نشان داد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ برای هر مؤلفه (شایستگی هیجانی فردی، 0/78 و شایستگی هیجانی بینفردی، 0/80) و نمره کل پرسشنامه (0/92) در حد مطلوب به دست آمد. بنابراین در مجموع می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه نیمرخ شایستگی هیجانی برای سنجش شایستگی هیجانی دانش آموزان ایرانی ابزاری معتبر است و می توان از آن در پژوهش های روانشناختی استفاده کرد.
تأثیر تمرینات بینایی محور بر ریسک فاکتورهای روان شناختی مؤثر بر سقوط سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
169 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرینات بینایی محور بر ریسک فاکتورهای روان شناختی سقوط سالمندان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و ازلحاظ هدف کاربردی بود. کلیه سالمندان شهر تهران بودند. نمونه آماری با مراجعه به مراکز نگهداری سالمندان و بهزیستی و فهرستی از سالمندان (بالای 60 سال) شهر تهران تهیه شد و کسانی که در دسترس بودند و تمایل به شرکت در پژوهش رادارند به صورت هدفمند و در دسترس در دو گروه 15 نفری تجربی و گروه کنترل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در هر دو متغیر زمان واکنش و حافظه گروه تمرین عملکرد بهتری را نسبت به گروه گواه در پس آزمون به دست آورد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به مناسب بودن تمرینات بینایی برای افراد سالمند، پیشنهاد می شود از این تمرینات در برنامه های ورزشی برای بهبود حافظه و زمان واکنش افراد سالمند استفاده شود.
بررسی مؤلفه های ارتقاء صمیمیت زوج ها: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
172-208
حوزههای تخصصی:
هدف: صمیمیت یک نیاز اساسی در انسان و یکی از پایه های زندگی زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های ارتقاء صمیمیت زوج ها انجام شد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متاهل شهر شیراز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان می گذشت و از بین آنها 10 نفر با توجه به اشباع داده مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. سؤال اصلی پژوهش این بود که «زوج ها از طریق چه روش هایی می توانند صمیمیت بین خودشان را افزایش دهند؟» یافته ها: طبق یافته ها. مقوله های عمده عبارت بودند از: انتقاد سازنده، گفتگوی سازنده و بی قضاوت، مهارت های گفتگو، حمایت و تکیه گاه بودن، احترام متقابل، تفریح، صفات بین فردی، هماهنگی در ابعاد متفاوت زندگی، ارتباط با سیستم های اطراف، مرزگذاری، رشد و بالندگی، احترام به خواسته ها و علائق، درک متقابل، پذیرش، تقسیم اقتضایی وظایف، توجه به نیازهای متقابل، شناخت و فردیت یافتگی و مقوله های هسته ای عبارت بودند از: ارتباط مؤثر و درک تفاوت ها. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر مشخص شد که دو دسته از عوامل در افزایش صمیمیت زوج ها موثرند.این عوامل هم مفاهیم درون خانوادگی و هم مفاهیم برون خانودگی را در بر می گیرند. بر این اساس پیشنهاد می شود که با ارتقا مهارت های ارتباط مؤثر و همچنین مهارت های درک و پذیرش در زوج ها، زمینه افزایش صمیمیت آنها را فراهم کرد
درمان، مداوا و بهبود کامل: سه اصطلاح مشابه اما متمایز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه زیسته دانشجویان درباره یادگیری آنلاین در دوران اپیدمی بیماری کوید 19: یک تحلیل پدیدارشناختی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
145-123
حوزههای تخصصی:
تحلیل پدیدارشناختی تفسیری روشی است که با استفاده از آن می توان دریافت مشارکت کنندگان دنیای خود را چگونه درک کرده و تجارب خاص برای آن ها چه معنایی دارد. بر این اساس، محققان در مطالعه حاضر کوشیدند تا تجربه زیسته دانشجویان را درباره یادگیری از طریق آموزش مجازی در دوران اپیدمی بیماری کوید 19 تحلیل کنند. بدین منظور از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تا حد رسیدن به اشباع اطلاعاتی، 27 دانشجو در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد انتخاب و به صورت مجازی با آن ها مصاحبه شد. داده های پژوهش حاضر از طریق انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته به صورت فردی و به شکل آنلاین جمع آوری شد. داده های موجود با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از تحلیل داده های به دست آمده سه مضمون اصلی شامل احساس کفایت و شایستگی، خودمختاری و خودراهبری، و ارتباط استخراج شدند. افزون بر این، نتایج نشان داد که خرده مضامین ذیل هر یک از مضامین اصلی شامل نوع تکلیف، مشارکت، ارزشیابی، حمایت اجتماعی، زمان، اسنادهای علّی، باورهای خودکارآمدی، آمایه های ذهنی، هیجانات و مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلم بودند. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر همسو با آموزه های نظریه خودتعیین گری نشان می دهد که هر چند در متن استفاده از آموزش مجازی تجربه برخی محدودیت ها گریزناپذیر است، اما بر اساس دیدگاه دانشجویان تسهیل شرایط لازم برای تأمین نیازهای روان شناختی بنیادین آن ها در حفاظت از پویایی حیات علمی آن ها از نقش تعیین کننده ای برخوردار است. درباره استلزامات کاربردی پژوهش حاضر با تأکید بر ضرورت توسعه سبک های تدریس مشوق و حمایتگر پاسخ به نیازهای روان شناختی دانشجویان بحث شد.
ساخت و تحلیل روان سنجی پرسشنامه توازن خودهای ممکن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
414-391
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت، و رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه توازن خودهای ممکن در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران به تعداد 243534 نفر در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود که از میان آن ها ۴۲۱ نفر از دانش آموزان (۲۰۷ دختر و ۲۱۴ پسر) با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. در مطالعه حاضر به منظور تعیین روایی عاملی پرسشنامه توازن خودهای ممکن از روش آماری تحلیل عاملی تأیید استفاده شد. یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار سه عاملی پرسشنامه توازن خودهای ممکن شامل (87/1=df/2c، 914/0=CFI، 907/0=GFI، 854/0=AGFI، 076/0=RMSEA) بود. نتایج همبستگی بین ابعاد پرسشنامه، شواهدی را از ساختار چندبعدی ابزار فراهم آورد. ضرایب همسانی درونی مؤلفه های اهداف، وظایف و نگرانی های خود و کل گویه ها به ترتیب برابر با ۹۷/۰، ۸۲/۰، ۸۸/۰ و ۸۷/۰ به دست آمد. نتیجه گیری: از آنجا که شاخص های برازندگی مدل تحلیل عاملی از برازش مطلوب برخوردار بودند و میزان ضرایب آلفای کرونباخ حاکی از همسانی درونی گویه های این ابزار بود، پرسشنامه ساخته شده دارای روایی و پایایی مطلوبی است و می توان از آن برای سنجش توازن خودهای ممکن و بررسی وجود ناهمخوانی خودها در دانش آموزان متوسطه استفاده کرد.
بررسی تعدیل کنندگی وابستگی به تلفن همراه در آزمون مدل پیش بینی نشاط ذهنی بر اساس حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی با میانجی گری اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
115 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : با توجه به شیوع بالای وابستگی به تلفن های هوشمند و نیز اهمال کری در بین نوجوانان، هدف این پژوهش بررسی تعدیل کنندگی وابستگی به تلفن همراه در آزمون مدل پیش بینی نشاط ذهنی بر اساس حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی با میانجی گری اهمال کاری تحصیلی در دختران نوجوان بود. مواد و روش ها : جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بندر امام خمینی (ره) بود که در سال تحصیلی 98- 1397 مشغول به تحصیل بودند.از بین آنها 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. و به پرسشنامه های وابستگی به تلفن هوشمند، حمایت اجتماعی ادراک شده، ناگویی خلقی، اهمال کاری و نشاط ذهنی، پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. (05/0 ≥P). یافته ها : نتایج نشان دادند در هر دو گروه، مسیر مستقیم حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی، با نشاط ذهنی معنی دار نبود، اما مسیر مستقیم اهمال کاری تحصیلی به نشاط ذهنی منفی و معنی دار و حمایت اجتماعی به اهمال کاری تحصیلی منفی و معنی دار و مسیر ناگویی خلقی به اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنادار بود. اهمال کاری تحصیلی رابطه بین حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی را با نشاط ذهنی به صورت کامل واسطه گری کرد. همچنین وابستگی به تلفن همراه این مدل میانجی گری را تعدیل کرد. بحث و نتیجه گیری: می توان با افزایش حمایت اجتماعی و درمان ناگویی خلقی اهمال کاری تحصیلی را در نوجوانان کمتر کرده و به واسطه آن نشاط ذهنی را بهبود بخشید. و با آموزش استفاده صحیح از تلفن همراه شدت تاثیر عوامل بر کاهش نشاط ذهنی را کمتر کرد.
اعتباریابی زوج محور مدل پیشنهادی نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای اختلالات شخصیت: طرح خود- همسر گزارش دهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صورت تائید نهایی مدل پیشنهادی نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) برای تشخیص اختلالات شخ صیت، کاربرد آن در مراکز مشاوره و روان درمانی خانواده، به منظور سنجش آسیب شناسی شخصیت زوجین، لازم و مفید به نظر می رسد. پژوهش های قبلی از طریق همخوانی خود-همسرگزارش دهی، اعتبار صفات مرضی این مدل را بررسی و تائید کرده اند. در حالی که این نوع اعتباربخشی برای هیچ یک از دو ملاک کارکرد شخصیت (ملاک الف) و صفات مرضی (ملاک ب) در جامعه ایرانی انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تراز همخوانی میان خود-گزارش دهی و همسر-گزارش دهی کارکرد و صفات مرضی شخصیت انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی و طرح خود-همسرگزارش دهی بوده است، با به کارگیری روش نمونه گیری واسطه ای (شبکه ای)، 90 زوج داوطلب، با حداکثر 10 سال سابقه ازدواج، شناسایی شدند. هر یک از این افراد به دو صورت خودگزارشی و همسرگزارشی به نسخه آنلاین مقیاس سطوح کارکرد شخصیت (Morey, 2017) و فرم کوتاه سیاهه شخصیت (Krueger, et al., 2013) پاسخ دادند. یافته های آماری حاکی از مقادیر همبستگی معنادار (01/0 > p) در سنجش خود-همسرگزارش دهی کارکرد و صفات مرضی شخصیت بوده و نشانگر شاخص شباهت واقعی، شاخص شباهت مفروض و شاخص همخوانی بسیار خوب در این دو سنجه بوده اند. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر، اعتبار این دو ملاک را در سنجش آسیب شناسی شخصیت زوجین نشان داده و کاربردپذیری آن ها را در زوج درمانی و مشاوره پیش از ازدواج تائید نموده اند.